هويت و فرهنگ
اكرمي الميرا :از گفتوگو
:كرد تعريف ميتوان بعد دو از را هويت و فرهنگ :ميرمحمدي
لغوي بعد از.(مفهومسازي) مفهوم بعد از و لغوي بعد از
چه ميگوئيم ما كه وقتي يعني است ، كيستي به پاسخ در هويت
است هويت تعيين بر ناظر نوعي به درواقع هستيم ، كسي
جمله از مهم مقوله دو بهعنوان "هويت" و "فرهنگ" :اشاره
علوم حوزه پژوهشگران از وسيعي طيف ذهني دلمشغوليهاي
ادبيات از قابلتوجهي بخش اخير سالهاي در كه است اجتماعي
معطوف خود به را آن با مرتبط زيرمجموعههاي و سياسي
دكتر آقايان مقوله ، دو اين قراردادن محور با.است داشته
ميرمحمدي داوود و كريميمله علي دكتر مقصودي ، مجتبي
هويت و فرهنگ تعاملات ايراني ، هويت و فرهنگ موضوعات
خردهفرهنگهاي و غربي فرهنگ اسلامي ، فرهنگ با ايراني
سياسي نخبگان نقش احتمالي ، آسيبپذيريهاي و چالشها قومي ،
را حوزه دو اين بر جهانيشدن تاثير نيز و روشنفكران و
.ميگذرد نظرتان از كه دادهاند قرار مداقه و تبيين مورد
انديشه گروه
فرهنگ و ايراني هويت نيز و فرهنگ و هويت از تعريفي چه *
كدام و ميدانيد چه را آن مولفههاي و داريد ايراني
ميكنيد؟ ارزيابي مهمتر را مولفهها
و همخوانيها هويت و فرهنگ واژههاي اگرچه:مقصودي دكتر
هم از جدا مقوله دو حال عين در ولي داشته قرابتهايي
ميان از ما كه است دست در تعريف صدها فرهنگ از.هستند
يك در.كرد خواهيم اشاره آنها از يكي به تنها تعاريف اين
تا جهانبيني در معنوي عناصر مجموعه فرهنگ ساده ، تعريف
و سياسي گرايشهاي و رسوم و آداب اخلاقي ، ارزشهاي نظام
و فرد رفتار و ايستار كه است زيباييشناسانه علايق و ملي
ديگر و طبيعت جامعه ، به نسبت را اجتماعي گروههاي
دربرابر انسانها ايستار و رفتار.ميكند تعيين پديدهها
و راهنمايي مقررات بومزيست ، دين ، با رابطه در و دولت
فرهنگ تابع اقتصادي فعاليت و نظافت ازدواج ، رانندگي ،
.پديدههاست از يك هر به نسبت آنها
و چيستي به معطوفIdentity يا هويت هويت ، مورد در اما و
انسانها."جمعي ما" و "فردي من":است "ما" و "من" كيستي
برخي و ذاتي برخي كه هستند چندگانهاي هويتهاي داراي
وابستگي و خانواده تولد ، محل جنسيت ، كه همچنان.است عرضي
تعلقات.انسانهاست ذاتي هويتهاي از نژادي و قومي گروه به
برخي.ميدهد تشكيل را انسان عرضي هويتهاي صنفي و سياسي
اين بر اشكالي و بوده جمعپذير همزمان صورت به هويتها از
همزمان بهطور نيز برخي و نميباشد مترتب همزماني
به را هويتها ميتوان بدينلحاظ هستند ، جمع غيرقابل
تعريف از بخشي.كرد ملاحظه يكديگر تقاطع در يا و موازات
.ميگيرد صورت "ما" و "من" توسط اجتماعي و فردي هويت
و "ديگران" با "ما" ميان نسبت از تعريف اين از ديگري بخش
علاوهبر انسانها.ميشود انجام "ديگران ديدگاه" از
اين و داشته توجه خودي گروه به و خويش هويت از كه تعريفي
و راستيها يا و كاستيها و كژيها همه با را هويت
است بدينلحاظ ميكنند ، جستجو ديگران آينه از استواريها
كليدي مفهومي مثابه به "غيريت" هويتها شكلگيري فراشد كه
هويتها.ميبخشد شكل را انفعالي هويت و ميشود ارزيابي
بازسازي ، نيازمند تاريخ طول در خويش حيات استمرار براي
تشكيلدهنده مولفههاي و خود دگرنمايي و دگرسازي
و انعطافپذير هويتها سخن ، ديگر بهخويشاند
برجستهسازي و هويت از تعريف باز و تعريف.تغييرپذيرند
همچون هويتها.هويتهاست مهم مولفههاي از يكي دورهاي ،
محيطهاي متغير شرايط به واكنش در دائما زنده ارگانيزم
.تغييرند حال در فيزيكي و فكري
ابدي مراتب سلسله اين و هستند مراتب سلسله داراي هويتها
و نقشها جابهجايي اصولا و است جابهجايي قابل و نبوده
واقعيت از بخشي مراتب سلسله اين در هويتي مرتبتهاي
نبوده ، ابدي هويتها آنكه نهايتا و است هويتها وجودي
مد از گاه و ميشوند واقع اقبال مورد و شده روز مد گاه
به معطوف منظر اين از.ميشوند كوچكتر و كوچك و افتاده
و اتخاذ احتمالي زيان و سود محاسبه يا) "عقلاني گزينش"
.ميباشند (عملي از امتناع
ارزشها ، تصورات ، خاطرات ، بر ناظر واقع در فرهنگ مولفههاي
.است كشفيات و نوآوريها تعبيرات ، برداشتها ، نشانهها ،
فرهنگي عوامل سري يك شامل هويت مولفه امر اين كنار در
احساس مشترك ، تاريخي گذشته مشترك ، ادبيات مثل مشترك
مشترك خصايص و مشترك زبان غمها ، و شاديها در مشترك
در معنوي و فرهنگي تجليات اين از بخشي.ميباشد
پيدا نمود مشترك دين و سرزمين نظير مادي مولفههاي
به بايد درواقع مولفهها از يك هر اهميت مورد درميكند
گروههاي و انسانها.كرد رجوع موردبحث مكان و زمان
مقطعي هر در خويش هويت بازسازي و حفظ براي مختلف اجتماعي
ازجمله.ميورزند اقدام مولفهها از برخي عمدهسازي به
نقشي همواره كه ايران تاريخ طول در مهم هويتي مولفههاي
اسلام دين است ، داشته مملكت اين استمرار و حفظ در كارساز
.ميباشد فارسي زبان و
:كرد تعريف ميتوان بعد دو از را هويت و فرهنگ:ميرمحمدي
لغوي بعد از.(مفهومسازي) مفهوم بعد از و لغوي بعد از
چه ميگوئيم ما كه وقتي يعني است ، كيستي به پاسخ در هويت
از.است هويت تعيين بر ناظر نوعي به درواقع هستيم ، كسي
سپس.شد مطرح اريكسون توسط بار اولين براي لغوي نظر
مورد حوزه اين در و شد اجتماعي روانشناسي وارد بهتدريج
-سياسي ادبيات وارد آن از پس و گرفت قرار استفاده
.شد اجتماعي
اجرايي بعد از هم كه است مهمي مفاهيم از يكي هويت امروزه
طرف از بيشتر علمي بعد.است موردتوجه علمي بعد از هم و
دانشگاهي مراكز و پژوهشگران و صاحبنظران و محققين
كنند مفهومسازي را آن آنكه بهعلت گرفت ، قرار موردتوجه
اجرايي بعد از.نمايند جستجو را آن تضعيف و تقويت علل و
استفاده با كه هستند اين دنبال به اجرايي مديران بيشتر
ملي هويت تقويت و حفظ براي علمي دستاوردهاي از
.كنند برنامهريزي و سياستگذاري
حيات قلمرو حوزه از بخش آن:هويت مفهومي تعريف اما و
آن قبال در و ميكند معرفي آن به را خودش فرد كه اجتماعي
مشخص "ما" با معمولا و ميكند تكليف و تعهد احساس
."ايرانيان ما" ،"كردها ما" ،"تهرانيان ما" مثل ميشود
ارائه تعريف سيصد تا دويست بين بتوان شايد فرهنگ مورد در
ميتوان دهيم ارائه جامعي تعريف بخواهيم اگر اما داد ،
و دستآفريدهها مجموعه از است عبارت فرهنگ:گفت
درواقع كه جامعه يك در بشر فكري آفريدههاي
كه است بشري ساخته توليدات و مصنوعات شامل دستآفريدهها
آفريدههاي ولي ميدهند ، تشكيل را فرهنگ مادي جنبههاي
مثل ميدهد تشكيل را فرهنگ معنوي جنبههاي بشر ذهن و فكر
....و زبان رسوم ، و آداب هنجارها ، ارزشها ، اعتقادات ،
بخواهيم اگردارد وجود تفاوتهايي هويت و فرهنگ بين
كنيم بررسي ايران مثل جامعهاي در را ملي هويت مولفههاي
اول:كرد تقسيم عنصر چند به ميتوان را هويت مولفههاي
كه مشتركي گذشته درواقع يعني مشترك تاريخ مشترك ، تاريخ
كرد خواهند طي هم آينده در و كردهاند طي را آن ملت يك
مشترك ، زبان دوم.ميگويند مشترك سرنوشت را جنبه اين كه
گويشهاي و زبانها جامعهاي هر در تقريبا حال ، هر به
دامنه و فراگيري كه زباني آن ولي دارد ، وجود مختلفي
را محلي و قومي زبانهاي ساير درواقع و دارد گستردهتري
گروههاي و اقوام پذيرش مورد نوعي به و دارد خود چتر زير
.دارد مشترك زبان نام دارد ، رسمي جنبه و است مختلف
ايران در مذهب و دين تفاوت ;مشترك اعتقادات و دين سوم
دين اگر يعني است ، وسيعتري دامنه داراي دين كه است ، اين
را بيشتري جمعيت بگيريم هويت عنصر بهعنوان را اسلام
.شيعه مذهب تا دربرميگيرد
عنصر چهارمين عنوان به را مشترك فرهنگ انديشمندان بعضي
و مناسك رسوم ، و آداب اعتقادات ، شامل كه ميكنند قلمداد
.است عام اعياد
كه ملتي مثلا است ، مشترك جغرافيايي قلمرو عنصر پنجمين
ميكنند زندگي واحد مشترك سياسي قلمرو يك درون در
.هستند مشتركي ملي هويت داراي طبيعتا
تعريف هويتي عنصر يك عنوان به هم را ملت -دولت عنصر برخي
ايران ، اسلامي جمهوري حكومت ميگوييم وقتي مثلا ميكنند ،
سياسي چوب چهار اين داخل در كه است مردمي معرف واقع در
.دارند قرار
ملي ، چهرههاي و شخصيتها مفاخر ، باستاني ، آثار ديگر برخي
ذكر هويتي عناصر عنوان به را تاريخي بناهاي و اسطورهها
.ميكنند
كه ميكنيم اشاره "رنان ارنست" از تعريفي به آخر در
جامعهاي و كشوري هر در هويت ازعناصر ديگر يكي:ميگويد
عنوان به كه عناصري همه اگر يعني است ، همزيستي با اراده
اراده ولي باشد داشته وجود شد اشاره آنها به هويت عناصر
.است آسيبپذير ملي هويت باشد نداشته وجود زيستي هم با
ايراني هويت و فرهنگ علمي رشتههاي و علوم چه منظر از *
داد؟ قرار بررسي و بحث مورد ميتوان را
به مختص ايراني هويت و فرهنگ علمي بررسي:مقصودي دكتر
رشتهاي بين مطالعات طريق از بلكه نبوده خاص رشته يك
ميسر ايراني هويت و فرهنگ بهتر تحليل و تجزيه امكان
هويت سرزميني مولفه به سياسي جغرافياي اگر.ميباشد
اما ميدهد ، قرار بررسي مورد را آن و دارد توجه ايراني
گروههاي زيستن هم كنار در چگونگي جامعهشناسي رشته
منظر از را گروهها اين ميان روابط و پيوندها اجتماعي ،
و پايداري سياست علم.ميدهد قرار توجه مورد جامعهشناسي
خارجي تجاوزات و تهاجمات عليرغم سياسي قدرت ماندگاري
قرار توجه رامورد...و تيموريان مغولها ، اعراب ، همچون
فرهنگها خرده و اقوام زيست نحوه شناسي مردم رشته.ميدهد
به ميدهد ، قرار تحليل و تجزيه مورد تاريخ گذر در را
يك منظر از ايراني هويت و فرهنگ علمي بررسي ديگر عبارت
نيازمند بلكه نيست ، كافي ولي است لازم چه اگر علم
.است رشتهاي بين مطالعات
روانشناسي علم منظر از هويت بحث بار اولين:ميرمحمدي
آنجا از و اجتماعي روانشناسي وارد بتدريج سپس شد ، مطرح
حاضر حال در.شد اجتماعي علوم مختلف حوزههاي وارد هم
روانشناسي و روانشناسي مردمشناسي ، منظر از هويت و فرهنگ
بررسي و موردمطالعه سياسي علوم و جامعهشناسي اجتماعي ،
و فرهنگ بحث به ما هست كه نكتهاي منتها ميگيرد ، قرار
نگاه ديگري ودريچههاي مناظر از هويت بويژه و هويت
وقابليت است رشتهاي بين مفهومي هويت ، زيرا ميكنيم ،
در مثلا رادارد انساني علوم مختلف حوزههاي در مطالعه
.كرد بحث آن روي ميتوان سياسي جغرافياي حوزه
و عوامل كه است وجداني و ذهني امري هويت:كريمي دكتر
گروهي هويت.هستند ذيمدخل آن تكوين در متعددي متغيرهاي
از است ديگران و خود غير از ما و خود مميزه وجه كه نيز
و روحي اقتصادي ، جغرافيايي ، سياسي ، مختلف زمينههاي پيش
به هويت كه گفت ميتوان نتيجه در.ميشود متاثر رواني
مشمول مصداقي طور به ايراني هويت و فرهنگ و كلي طور
واقع و صحيح فهم وبراي ميشود واقع رشتهاي بين مطالعه
اتخاذ از ناگزير كشور يك هويتهاي خرده يا هويت بينانه
سياست ، چون رشتههايي به توجه و رشتهاي بين رهيافت
،( اجتماعي -فردي از اعم) روانشناسي جامعهشناسي ، اقتصاد ،
.هستيم بينالملل وروابط جغرافيا
فرهنگ اسلامي ، فرهنگ با ايراني هويت و فرهنگ تعاملات *
چه شما و است بوده چگونه قومي فرهنگهاي خرده و غربي
داريد؟ آنها از ارزيابي
طول در ايراني هويت و فرهنگ تعاملات بحث:ميرمحمدي -
با تعاملاتش بعد از اول:است بررسي قابل بعد دو از تاريخ
ايران در محلي و قومي هويتهاي خرده و فرهنگها پاره
وارد كه هويتهايي فرهنگهاو با تعاملاتش منظر از وديگري
قرار تاثير تحت را ايراني هويت هم واقع در و شده ايران
پذيرفته تاثير ايراني فرهنگ و هويت از نوعي به هم و داده
كلانش معناي در ايراني هويت و فرهنگ تعامل اوليناست
مرحله اين در.شد مواجه اسلامي فرهنگ با كه بود زماني
اسطوره بر مبتني عمدتا كه ايران هويت و ايران ملي هويت
اسلامي فرهنگ مختلف عناصر بود تاريخي -باستاني فرهنگ و
اسلامي و ايراني هويت ترتيب اين به كرد ، دروني و جذب را
ملي -ديني هويت كه كردند پيدا جديدي ماهيت و شده عجين
افتاد ، اتفاق معاصر تاريخ در كه است زماني بعد مرحله.بود
و ايران فرهنگ ميان ارتباط ايجاد با كه معني اين به
و شد ايران فرهنگ وارد غرب فرهنگ از عناصري غرب ، فرهنگ
حالت آن و پذيرفت را غربي فرهنگ از بخشهايي ايران فرهنگ
آميختگي اين از نمونههايي.داد دست از را خود ناب
زبان در بيگانه واژگان از بسياري ورود در راميتوان
باعث كه غربي و اروپايي معماري ورود.كرد مشاهده فارسي
و تكنولوژي ورود شود ، تغيير دستخوش ايران معماري شد
مناسبات و روابط واقع در كه غربي ساخت دست مصنوعات
خاص روابط و مناسبات و داد تغيير ايران در را اجتماعي
.ميباشند دست اين از نمونههايي كرد ايجاد را خودش
تعامل در ايراني فرهنگ و هويت مقطع سه اين در بنابراين
باعث مساله اين كه بوده ديگر فرهنگهاي و هويتها با
هويت تعامل كه حالي عين در.گرديد ما هويت شدن پوياتر
بحران و تضعيف براي را زمينه غربي هويت و فرهنگ با ايران
فرهنگها باخرده ملي هويت تعامل در اما كرد ، فراهم هويت
.بستان بده تا داشته تعارض جنبه بيشتر تعامل اين كشور در
هويت اجتماعي پايگاه و منزلت كه زمان هر كه معني اين به
كه زمان هر و ميشد ضعيف مختلف دورانهاي طول در ما ملي
هويت بين ميگرفتند ، قرار برتري و تفوق در قومي هويتهاي
بحرانهاي دچار ما و ميشد ايجاد چالش قومي هويت و ملي
با معاصر تاريخ در بويژه مختلف مراحل در كه بوديم ، قومي
هويت تقويت نفع به ترازو كفه ايران در ملي دولت شكلگيري
.كرد سنگيني ملي
دارد ادامه
|