توسعه ناموزوني فرايند
( آخر بخش ) اجتماعي نظم
مباحثي به ،"اجتماعي نظم" مقاله نخست بخش در :اشاره
شد مطرح اشارهو ساختار تعريف و اجتماعي ساختار راجعبه
به او كه است اين "اسملسر" نظريه در توجه شايان نكته كه
كشورهاي در نوسازي فرآيند طي در كه تنشهايي و بحرانها
جريان و دارد توجه نيز ميآيد بهوجود توسعه حال در
اجتماعي نظم زننده برهم جريان يك بهعنوان را نوسازي
آراي در كه شد مطرح همچنين.ميدهد قرار توجه مورد
تغييرات يعني موجود ، نظم در تغيير نوع سه اسملسر
را ساختاري تغييرات و بخشي و مقطعي تغييرات ، فرآيندي
موجب آنچه است معتقد ويكرد تفكيك يكديگر از بايد
خود كه است توسعه ناموزوني فرآيند از بخشي است ، نگراني
توسعه و ناموزون توسعه نامتوازن ، توسعه دسته سه به
قبل شماره در نامتوازن توسعه.ميشود تقسيم ناهمزمان
توسعه توضيح بر علاوه شماره اين در شد ، داده توضيح
آنچه و انقلاب پيدايش شرايط ناهمزمان ، توسعه و ناموزون
واقع توجه مورد ساختاري تغيير در بحران تبيين براي
.ميگيرد قرار بررسي مورد ميشود
انديشه گروه
كه است بخشي برون و بخشي درون پديدهاي گسيختگي هم از"
يا فقدان از ناشي و ميدهد نشان را بخشها ميان گسستگي
نابرابري ، سرانجام.بخشهاست بين ارگانيك پيوندهاي ضعف
متروپل جوامع درون به توسعه يا رشد بودن وابسته از ناشي
ديگر بخشهاي ولي ميكند رشد زياد خدمات بخش كه است
توسعه و ميگيرد صورت نابرابر كار تقسيم و ميماند محدود
(12)".ميشود برونگرا
و نظامي خرده ساختاري نگاه در كه نيست توضيح به نياز
به توسعه ناموزوني از كه بحرانهايي سيستمي آن از مهمتر
جامعه و سيستم كلان سطح در آن ناهمفازي و ناهمزماني خصوص
خرده و زيرين سطوح به را خود عوارض ميآيد ، بوجود
البته كه خانواده همچون جامعه كوچك لايههاي نظامهاي
ميدهد انتقال دارد خود با را كاركرد چند همزمان بهطور
و تنش دچار مشابه نظامهاي خرده موازات ناخواهبه خواه كه
.ميشود بحران
تصور نميتوان آيا.بگيريد نظر در را مدرسه يا خانواده
و خانواده در جامعه اولويتهاي و تاخر يا تقدم كه كرد
.شود اعمال مشابه بهگونهاي و گذاشته تاثير هم مدرسه
فرض آورد ، شاهد ميتوان مورد اين در سادهاي بسيار مثال
جامعه سنتي گزارههاي بعضي سياسي توسعه ما كشور در كنيم
موازين و حدود و صنفي مسائل و خانواده حقوق آزادي ، همچون
سنتي ذهنيت گسيختگي آنها جمله از كه كند شكاف دچار را
بين اين در.است آن آزاديهاي و زمان درباره
به حاضر آن مردان و دارند سنتي بافت كه خانوادههايي
آنگاه نيستند ، خانواده زنان به امتيازي هيچگونه اعطاي
از يكي.باشند پيامدهايي و واكنشي چه منتظر بايد
اين كه باشد اين ميتواند فرضها و پيشبينيها
پس.ميكنند حاصل را تنش و بحران براي آمادگي خانوادهها
عنوان به را انحراف نميتوان آيا شكاف و آمادگي اين از
بحرانتصور و ساختاري آمادگي اين حاشيههاي و عوارض
.نمود
تنها.نيست ناهمزمان توسعه مصداق لزوما شد ذكر كه مثالي
نظر در بدون سياسي توسعه يعني توسعه نوع اين كه صورتي در
باورهاي ديرين بافت به پرداختن و جامعه سنتي بافت گرفتن
.باشد ناهمزمان ميتواند باشد ، گرفته صورت آن
فرض.است سياسي و اقتصادي توسعه بين اولويت ديگر مثال
اولويت در سياسي توسعه به نسبت اقتصادي توسعه كه كنيد
و ساخت در مطالعه بدون جامعه كه معنا اين به قرارگيرد ،
باور توسعه به كه انساني نيروي تامين بدون و جامعه ذهنيت
به تنها) ميزند اقتصادي رشد براي تلاش به دست دارد
از يكي آنگاه (نميكنيم تاكيد رشد نرخ و عددي معناي
تعريف همچون جامعه نيازهاي از بخشهايي كه است اين نتايج
مانده معوق و شده تعطيل يا جمعي حقوق و آزاديها تسهيل و
پس اين از ميگيرند ، قرار كمتوجهي مورد كه اين يا
ميرود بالا رشد نرخ چقدر هر كه داشت انتظار ميتوان
رشد مولد نيروهاي شدن خارج و افتادگي ريخت از مقدمات
شدن خارج با جامعه كه گونهاي به.ميشود فراهم اقتصادي ،
از پيش كه ميشود بحران اقتصادي ، دچار مولد نيروهاي
و انحرافي رفتارهاي دادن نشان با نيز مرحله اين به رسيدن
.مياندازد جلو به و زده پيش را بحران و تنش نابهنجار ،
شرايط تحليل خدمت در را آن سر اسمل كه ديگري مفهوم
تعميم و استفاده قابل البته و ميدهد قرار انقلاب پيدايش
.دارد نام تعيين فزاينده فرايند است ، نيز شرايط تحليل در
صورت مرحله شش در انقلابي شرايط پيدايش نظريه اين طبق
همان كه است ساختاري آمادگي اول ، عامل يا مرحله".ميگيرد
.است اجتماعي همبستگي و ساختاري تحول ميان تعادل عدم
فعال را اول عامل كه است ساختاري فشارهاي دوم عامل
به كه است عمومي اعتقاد پيدايش مرحله سوم مرحله.ميكند
و شر را موجود زندگي و ميدهد معني جنبش اعضاي فعاليت
تحريكي عوامل پيدايش چهارم مرحله.قلمدادميكند شيطاني
پيشين عوامل كه وقايعي و حوادث از عبارتند كه است
براي كارفرمايي رهبران پنجم مرحله در.ميبخشد رافعليت
موثر كنترل فقدان ششم عاملميكنند اقدام جنبش بسيج
(13)"...است اجتماعي
براي را نظريه اين بتوان ميرسد نظر به شد گفته چنانكه
بر.داد قرار استفاده مورد ساختاري تغيير در بحران تبيين
اولويت همچون ناهمزمان توسعه از كه را بحراني اساس اين
ميآيد ، بوجود سياسي و اقتصادي توسعه يا سنت و نوسازي بين
در بحران ايجاد از پس.ناميد ساختاري آمادگي ميتوان
فشار كه ميشود منتقل خرد سطوح به بحراني فشار كلان ، سطح
كه ميرسند باور اين به كنشگران اين از پس.است ساختاري
پيدايش مرحله همان اين و نيست تحمل قابل موجود وضع
در افراد عمومي اعتقاد پيدايش از پس.است عمومي اعتقاد
نشان و خود كردن اقناع و متقاعد براي ابزارهايي جستجوي
خشم ، طريق از جمله از ديگران به اعتراض علايم دادن
گاهي گونهاي به)هستند اجتماعي وانحرافات خشونت هيجانات ،
در است ممكن و (اندازند خطر به را خود ميشوند حاضر
راههاي فقدان در كه نابهنجاري امكانات بودن اختيار
مخدر ، مواد جمله از ميگيرد ، صورت اعتصاب جمله از قانوني
تشديد مضاعف بحران با را مقاومتها و اعتراضات اين نوع
اين با است ، تحريكي عوامل پيدايش مرحله همان اين.نمايد
نشانههاي تحريكي عوامل اسملسر نظريه در كه توضيح
كه است ديگر حوزههاي در اوضاع بهبود از نااميدكنندهاي
است ممكن كه ديگري منفي پيامدهاي ميتوان نيز اينجا در
ذهنيت ولي باشند نداشته نيز بحران نوع با ارتباطي حتي
بين اين در.دانست دسته اين ميآورداز وجود به را مشابهي
براي موفق زمينههاي و شرايط مشابه شرايطي است كافي
كه شد خواهد اين آنها تصور آنگاه.بيايد بوجود افراد
همراه نتيجه در و يكسان مشابه ، شرايط همه نتيجه لزوما
كه كساني سوي از فرد اگر كه معنا اين به.است موفقيت با
آنگاه كند ، پيدا الگو و شود ترغيب هستند او قبول مورد
شامل الگوها از طيفي مرحله اين.شد خواهد تقويت او رفتار
را محبوب روشنفكر يك رفتار نوع تا خانواده مادردر و پدر
پرداز نظريه شده ياد روشنفكر اگر بويژه.ميشود شامل
داشتن لب به سيگار صورت آن در باشد ، نظر تجديد و تغيير
او مورد در چه او منفي بيشتر و مثبت رفتار نوع هر يا
.بود خواهد موثر الگوي بشنود ، يا بخواند
.است سياسي و اجتماعي موثر كنترل وفقدان آخر ، نبود مرحله
تعادل مرحله به را فرد موثر هنجار با نتواند جامعه اگر
كارگزاران و مسئولان كه اين يا بازگرداند ، بحران از پيش
يا و او خواست تامين در حاكمه هيات دراينجا و سياسي
درمان چگونگي و وي انحراف دلايل مطالعه و بررسي حداقل
انتظار بايد آنگاه باشد ، بيتوجه يا مانده ناتوان بحران
مبتلا را ديگر حوزههاي و شده تشديد بحران دامنه كه داشت
به.داد خواهد راكاهش تعادل ميزان نيز بحران شدت.نمايد
از كاستن جهت حوزهها از يك هر تعادل ظرفيت كه معني اين
.شد خواهد افت دچار نيز نظام كل بر بحران بار و حجم
و سادهانگار انتزاعي ، تحليل نوع اين است ممكن چه اگر
درصد يا تعداد ، شايد سويي از همچنين باشد ، بدبينانه
اعتراض نشانه وبه آگاهانه صورت به تنها و تنها كه كساني
آگاه خطرات بعضي از را جامعه تا باشند شده انحراف دچار
كه كساني درصد و حجم به كنندنسبت مواجه خطر با يا سازند
نباشد ، زياد چندان شدهاند انحراف دچار ديگر دلايل به
انحراف بروز كه كند ادعا اطمينان با نميتواند كسي اما
وسيله و امكان بودن اختيار در چون سادهاي دلايل به
و عاطفي انگيزههاي و تحريكات نيز انحراف ، و نابهنجاري
و فردي ما از مستقل ريشهاي اغلب كه اجتماعي احيانا
.باشد دارند ، اجتماعي -روانشناختي
كه موزاييكي حدودي تا و ساختاري شبكهاي ، سيستمي ، تعبير
اجتماعي انحراف درباره اسملسر گفتارهاي و تحليل اين در
.است گرفته كار به نظم براي هايك توسط شده داده دست به
.باشد تامل قابل مورد اين در ميتواند هايك سخن
شكل دو با كه نظم منبع دو بين (صص 3539-1973)هايك"
برقرار تمايز كاملا است متناظر اقتدار محدوديت متفاوت
منبع و شده ساخته نظم يا سازمان را نخست منبع او.ميكند
نخست نظم او گفته به.مينامد خودي خودبه نظم را دوم
از دوم نظم كه صورتي در ميآيد ، بوجود هدفي براي معمولا
ناشي يكديگر مجاورت در مختلف كنشگران مستمر فعاليتهاي
حفظ است ، تجويزي دستورات مستلزم هدف انجام اگرچه.ميشود
كه ندارد لازم اين از بيش چيزي معمولا خودجوش نظمي
(14)".كنند خودداري معيني كنشهاي از ذيربط كنشگران
انحراف و اختلال كه است اين غالب پارادايم اغلب
(رسمي) هدفمند نظم در است ممكن خودجوش نظم در (ناآگاهانه)
الگوي به نگاهي با نوشته اين در.كند ايجاد بحران جامعه
دو سر اسمل آراي جمله از كاركردي -ساختاري و سيستمي
بحران كه اين ابتدا.ميشود افزوده اول نگراني به نگراني
را آن و ميشود منتقل خودجوش نظم به (رسمي)هدفمند نظم در
به اعتراض كه اين دوم.ميكند وبحران تعادل عدم دچار
باعث را خودجوش نظم واكنش هدفمند ، نظم استقرار نحوه
نظم در تعادل عدم و تنش باعث نظم اين در بحران و ميشود
توان به نيز بحران اين از رفتن برون راه و ميشود رسمي
و (رسمي)هدفمند نظم پاسخگويي ميزان و توزيعي ارتباطي ،
.است خودجوش نظم خواست تامين
منحرف ، و نابهنجار كنشگران تحليل كه ميدهند نشان اينها
جزيي مطالعه بلكه نيست ، مستقل و افتاده تك عناصر تحليل
ميتوان را ديدگاه اين.است اجتماعي تعامل كلان سيستم از
بنيادهاي خود كتاب در او.كرد بررسي كلمن جيمز مورد در
به وفادار را خود پيوسته كه اين عين در اجتماعي نظريه
(فريدمن نظر از) كنشگران متقابل وابستگي نخست نوع
از مستقل ديگران كنشهاي ميكند فرض كنشگري هر كه ميداند
از را خود هيچگاه حال اين با هستند ، او خود كنشهاي
سيستم البته.نميبيند بينياز سيستمي تحليل بكارگيري
آنكه نه برود ، پايين آن از تا است آغازي بيشتر او براي
تا كه سيستم رفتار تبيين" او براي.شود متوقف آن سطح در
پايين سياست آن اجراكنندگان جهتگيريهاي و كنشها سطح
چنين كه باشد تبييني از سودمندتر است ممكن ميآيد ،
روشمندانه و فردگرايي را خود روش او (15)"نميكند
تبيين كه است نشده فرض هيچوجه به":مينويسد و مينامد
شكل در فردي جهتگيريهاي و كنشها فقط سيستمي رفتار
ميان متقابل كنشهاي..ميشود شامل را واحد مجموعههاي
منجر سيستم سطح در تازهاي پديدههاي ظهور به افراد ،
را آنها ايجاد قصد نه افراد كه پديدههايي يعني ميشود ،
اين...بودند كرده پيشبيني را آنها نه و داشتهاند
براي كه است رضايتبخش صورتي در يعني است ، عملي معيار
سودمند است شده گرفته نظر در كه مداخلهاي خاص انواع
و كنشها برپايه كه تبييني لزوما نه اما برسد ، [بهنظر]
(16)".باشد فردي جهتگيريهاي
بدون كنشگر رفتار كه گرفت نتيجه ميتوان شد گفته آنچه از
نيست بررسي و اندازهگيري تحليل ، قابل سيستم رفتار تحليل
در كنشگران بازي برآيند از است عبارت نيز سيستم رفتار و
.بازي قواعد با ساختار
در كلمن كه انتقادي به سر اسمل تحليل اساس جمعبندي براي
ميكنيم ، اكتفا است كرده وارد ديگران و كاردينر آبرام كار
نظري آثار از عظيمي مجموعه":مينويسد مورد اين در او
ميكوشد شود ناميده فرهنگي روانشناسي باشد بهتر شايد كه
استفاده با تنها اجتماعي سازمان بدون را اجتماعي دگرگوني
و اجتماعي سازمان (17)".كند تبيين ارزشها يا فرهنگ از
شد ، ارائه پيشتر كه توضيحي با اجتماعي ساختار اينجا در
.است اسملسر تحليل اساسي پايههاي از يكي
كيايي منصور نادر
:پانوشتها
صفحه 101"توسعه شناسي جامعه" ، مصطفي ، ازكيا -12
"پيراموني كشورهاي در توسعه ناموزوني" سعيد ، حجاريان ، -13
مطبوعات نقش و جايگاه" هادي ، خانيكي ، راهبرد ، فصلنامه ،
صفحه 111 شماره 1 پژوهش ، نامه ،"ايران فرهنگي توسعه در
صفحه 54 ،"سياسي بسيج و انقلاب" حسين ، بشيريه ، -14
صبوري ، منوچهر ،"اجتماعي نظريه بنيادهاي" جيمز ، كلمن ، -15
صفحه 135 ني ، نشر
صفحه 16 منبع ، همان -16
صفحه 20 منبع ، همان -17
|