جدايي از بعد فرزندان مبهم سرنوشت
مردان سيگارآسيبپذيرتراز برابر در زنان
هستند
نيست خانهايناگهاني هيچ در آشفتگي بروز
ژاپن در عروسي مراسم
توضيح و تصحيح
غيبت :دادگاه در فتح روزنامه مديرمسئول
است نظام فرهنگي وجهه به ضربهاي نشريات
گنجي ادعاي درباره بزودي :اژهاي محسني
ميدهم پاسخ
جاده در خودرو زنجيرهاي 8 برخورد
خرمآباد
جدايي از بعد فرزندان مبهم سرنوشت
مرحلهاي به نوجواني و طفوليت دوران طي از پس انسان
فيزيكي ، ) اساسي ودگرگونيهاي وهيجان شور احساس ، از سرشار
جوان يك.ميگذارد پا است جواني همان كه (عاطفي و روحي
توان و آمادگي بلكه شخصي امور اداره قدرت تنها نه
گرم محيط و مطلوب زمينه نمودن فراهم در مشاركت وصلاحيت
و تربيت نوع به بسته.ميكند حس خود در نيز را خانواده
پسران ، و دختران نوجواني و كودكي خواستههاي ارضاي و اغنا
يا و درايت و منطق ومحوريت عقلاني جامعيت و گسترده
.است آنهامتفاوت وعاطفي فكري وابستگي و افكار گسيختگي
رافت و عواطف بذل دركنار را خود فرزندان والدين چنانچه
در نمايند ، آشنا نفس به اتكاء و مسئوليت پذيرش با لازم ،
خطراتي برابر در مصونيت نوعي از جواني ، پرمخاطره دوره
برخوردار فساد و فحشا اعتياد ، احساسات ، از تبعيت چون
و رفاهي امكانات از فقط فرزندان اگر اما.بود خواهند
احساس بدون و ومادران پدران متعارف حد از بيش محبتهاي
خانوادگي يا و شخصيه امور انجام در مشاركت يا وظيفه
و تصميمگيري در ناتوان انسانهايي قطعا باشند ، بهرهمند
به ويا بوده آن و اين به متكي موجوداتي و صحيح انتخاب
از يكي.نيستند بيش جامعه براي سرباري ديگر عبارت
سني ، مقطع اين مقتضيات و خصوصيات حساسترين و مهمترين
متعاقبا و ازدواج يا زندگي تشكيل به نسبت تصميم اتخاذ
واقوام ، جوامع اتفاق به قريب در.است همسر گزينش و انتخاب
تنها زنان ولي هستند مختار همسرگزيني امر در مردان
مناسب پاسخ ميتوانند ميشوند واقع انتخاب مورد كه زماني
و آداب طبق) مجاز راسا اما بدهند دلخواهانه ندرت به و
ارائه واضحتر دركلامي يا و مستقيم انتخاب به (مرسوم سنن
گرفتن نظر در يا و احساسات از پيروي.نيستند پيشنهاد
هستند ، زودگذر كه مقام و پول زيبايي ، قبيل از ملاكهايي
مقولات ازاين يك هر البته.هستند زوج يك زندگي آفتهاي
يا گرمي باعث ميتواند نسبي بهطور و معقول حد در
بر محض تاكيد ولي باشد مشترك زندگي يك مباني استحكام
آنها ، پنداشتن ومطلق خصوصيات اين از يك هر نمودن لحاظ
دنبال به را جدايي نهايتا و زندگي تلخي مختلف ، تنشهاي
خانوادگي ، اصالت قومي ، مشتركات چنانچه ليكن.داشت خواهد
مدنظر امثالهم و تعهدات به فرد وپايبندي مسئوليتپذيري
زيبايي درجه و ميزان تناسب و تطابق عدم عليرغم گيرد قرار
شغلي يا و مادي امكانات از (نسبي) محروميت ويا ظاهري
به دلبستگي و علاقه با توام همزيستي تداوم توجه ، قابل
.هستند زودگذر بسيار ظاهري امتيازات.ميباشد ميسر يكديگر
حالت مقابل طرف ذهن در مدتي از پس اندام تناسب و زيبايي
امكانات نمودن فراهم و ولخرجيها و خودميگيرد به عادي
اين كنار در اگر زيرا.نيست كارساز تنهايي به نيز رفاهي
كج چون خصوصياتي داراي زوجين از يكي مادي ، مطلوب وضعيت
استحصال باشند ، هرزگي يا و فساد اعتياد ، بيمهري ، خلقي ،
نميتواند نيز مقام.نيست متصور رفاهيات همه آن از لذتي
.باشد خوشبختي پايههاي استحكام براي عاملي تنهايي به
اگر كه چرا نيستند ، وهميشگي ماندني مقامها اولا چون
فعلي وصاحبان شاغلين به مقام و ميز و پست اين بود چنين
برابر در مالي امكانات همانند ثانيا و نميرسيد آن
.نيست سازندهاي نقش ايفاگر گفته پيش عيوب و ناهنجاريها
از يكي طرفين ، از يك هر خانوادگي اصالت به توجه بنابراين
پيوند يك موفقيت زمينه در تعيينكننده عوامل عمدهترين
آنها سكونتي سوابق شغلي ، وضعيت كه ميشود محسوب زناشويي
درجه خانواده ، اعضاي همبستگي ميزان منطقه ، يا محله دريك
از برخي اجتماع ، در آنها شهرت نوع و جايگاه و طبع مناعت
و ارتباط تشابهات ، است بديهي و است اصالت نشانههاي
زمانه وگرچه است اهميت حائز نيز نژادي و قومي مغايرتهاي
تكاملي سير به توجه با حاضر حال در زندگي شرايط يا و
ملل و اقوام فرهنگي تبادل محدوديتهاي حذف و ارتباطات
بينش و رسوم اعتقادات ، اما است ، يافته تغيير مختلف
ديگر تعبيري به و مسائل پيرامون قومها يا ملتها
و باقيست خود قوت به كماكان قوميتگرايي و مداري قوم
.است انكارناپذير آنها به احترام اداي و رعايت لزوم
تنشها بروز علل *
جز نيتي يا قصد همسر انتخاب هنگام به انسانها تمامي
فردي چنانچه حال.ندارند خود تجرد وضعيت به بخشي سامان
ديگر قومي يا شهر از فردي با شهري يا قبيله يا قوم يك از
تنها نمايد ، منعقد (مرسوم روشهاي به بسته) زناشويي عقد
رعايت را مقابل تبار يا قبيله در حاكم رسوم كه صورتي در
ولي.شد خواهد آنها نصيب موفقي نسبتا زندگي نمايد ،
محرمات و سنتها خصوصيات ، با آشنايي عدم دليل به عمدتا
نهايتا و چالشها تنشها ، بروز طرفين احترام مورد
از هيچيك نميتوان كه است حالي در اين.ميدهد رخ متاركه
و متعلقات مدافع و پيرو زيرا دانست مقصر را آنها
مجزا قاعده از استثناء البته.هستند خود قومي هنجارهاي
باشد همراه موفقيت با نيز مواردي يا مورد است ممكن و است
طرف دو از يكي مقاومت عدم و گذشت اثر در آنهم كه
و خودي با وصلت" كه است نقل قدما از اما.است امكانپذير
با كبوتر" يا و است صلاح به مقرون هميشه "غير با معامله
اين."پرواز همجنس با همجنس كند /باز با باز كبوتر
و بوده گذشتگان تجربيات سلسله بر مبتني مسلما تاكيدات
مثلا.ندارد پي در حرمان جز چيزي آنها انگاشتن ناديده
مبلغ و نوع عروس ، همراه جهيزيه عروسي ، خريد ميزان و روش
و زن اختيارات و وظايف مسئوليت ، حيطه شيربها ، و مهريه
قبيل از اعتقادي و فكري گرايشات خانواده ، در شوهر
و مذهبي امور به پايبندي و سادهزيستي يا تجملگرايي
احيانا و اختلافات بروز زمينهساز ميتواند يك هر غيره
مستقيم دخالتهاي ضمنا.باشد مخرب و ويرانگر برخوردهاي
آنها ضروري غير حمايتهاي و اطرافيان مستقيم غير يا
تلخ و ناخرسندي موجب برادران و خواهران و والدين بالاخص
لازمه و مناسب روشهاي با رابطه درميشود زوج يك كامي
درج جمله از مختلف صور به تاكنون (نسبي) موفق زندگي يك
مطرح زيادي نظريههاي و مباحث جريده ، همين در مقالاتي
به پرداختن از كلام اطاله از پرهيز لحاظ به و گرديده
متاسفانه كه ديگري مهم موضوع و ميشود خودداري آنها
معضل يك صورت به زوجين ، روزافزون جدايي دليل به اخيرا
اين با قرارداده نظر ملحوظ را يافته ظهور اجتماعي حاد
جهت كه گوناگوني اندرزهاي و توصيهها با همراه كه اميد
و كارشناسان توسط مسالمتآميز همزيستي يك از بهرهمندي
موضوعي خصوص در نيز تمهيداتي ميشود ، ارائه امر متخصصين
و مشخص لازم رهنمودهاي و انديشيده آمد خواهد پي در كه
.شود اعلام
آن منفي پيامدهاي و طلاق *
و نامعلوم و مبهم سرنوشت طلاق از پس عمده عارضه يا مشكل
عليرغم جدايي.است نوجوانان و كودكان اسفبار ضمن در
شده پذيرفته مختلف ، جوامع در آن تلخ و كريه چهره و ماهيت
آن انكار بنابراين.مييابد افزايش روز به روز آمارآن و
راه آخرين عنوان به و موارد از پارهاي در و نيست ميسر
عدم و منازعات به بخشيدن فيصله راستاي در وسيله يا كار
نيز طرفين رهيافت و آرامش حصول موجب نفر ، دو سازش
عدم و دارند متفاوتي عوامل در ريشه جداييها.ميشود
خانوادگي ، و فردي علقههاي مغايرت فكري ، چارچوب تطابق
ميزان نژادي ، و قومي رسوم و رسم و خصوصيات ماهوي تضاد
جمله از ظاهري زيبايي و زشتي درجه بعضا و مالي تمكن
عدم صورت در ناهماهنگيها اين از يك هر هستندكه آنها
را شوهر و زن جدايي زمينه ميتواند گذشت اصل به توجه
صيغه شدن جاري يا دادگاه راي صدور از پسنمايد فراهم
حكم مفاد يا طرفين توافق به بنا فرزندان حضانت طلاق ،
احاله والدين از يكي به ذيصلاح مرجع سوي از صادره
فرزند ، در روحي لطمات گذاري اثر بروز سرآغاز واين ميگردد
يا كودكان بهرهمندي است ، مسلم آنچهاست مادر يا پدر
در والدين به اتكاي موهبت و محبت از نظر مورد نوجوانان
براي مادر و پدرمييابد تقليل نصف به حداقل پايين سنين
يكديگر ، با ناسازگاري از ناشي عذاب و رنج از خود رهايي
و گرفته ناديده را است فرزندان حقوق از كه نعمت دو اين
برخياوقات گرچهميدهند ترجيح برهمزيستي را جدايي
لفظي برخوردهاي از حاصله واضطراب تشنجات از نيز كودكان
آرامش ازنوعي و يافته خلاصي مادر و پدر فيزيكي واحيانا
كه والدين از كدام هر معمولا ولي ميشوند برخوردار
ممانعت اعمال بر علاوه ميگيرد ، عهده به را آنها سرپرستي
ودروغ راست مطالب القاء با فرزند ، و ديگر طرف ديدار از
واهميت شخصيت نمودن مخدودش و كودك مغزي درشستشوي سعي
.مينمايد والده يا والد وجودي
فرزندان در سرخوردگي احساس *
كسي عايد كنش اين از نيز مطلوبي نتيجه راستي به آيا
اين آيا ميماند؟ باقي كودك هميشه براي كودك آيا ميشود؟
به فكري بلوغ به رسيدن از پس فرزند كه ندارد وجود امكان
اگر حتي دهد؟ تشخيص را اصلي مقصر و برده پي واقعيتها
و عاطفي و روحي فكري ، نظر از ضعفهايي داراي ازوالدين يكي
از منفي خصوصيات اين كه است آن بهتر بوده ، هم نسبي منطق
دروغ با كه مواردي به رسد چه شود نگهداشته مخفي فرزندان
ايجاد خود براي ديگري ، شخصيت تخريب يا و واقعيتها قلب و
عملكرد و تقصيرات طريق اين واز نموده (كاذب) شخصيت
برشماري آيانمايند توجيه يا و پنهان را خود ناصحيح
ونفرت ايجادكينه اولاد ذهن در طرفين از يك هر ضعف نقاط
و سرخوردگي احساس رفتاري چنين پيامد آيا نمينمايد؟
احساسات چنين اين كه كسي آيا بود؟ نخواهد فرزند حقارت
و عقدهها گشودن راه در را ونوجوانان كودكان پاك وعواطف
پا زير قبلياش همسر به نسبت خود وكينه بغض فرونشاندن
مادران وآقايان ، خانمها دارد؟ را سرپرستي صلاحيت نهاده ،
بودهايد متاركه به مجبور يا مايل دليل هر به كه وپدراني
بيائيد شدهايد عهدهدار را حضانت خطير مسئوليت وحالا
بداريد عزيز را خود گوشههاي جگر لطيف روح و وجودنازنين
غم و هم تمام خودگذشتگي ، از باكمال و عقلاني رفتاري وبا
وذهن فكر صحيح پرورش و شخصيت اعتلاي راه در را خود
طي از پس او كه باشيد آگاه.نمائيد صرف خود نوباوگان
ميكند شناسايي و كشف را حقايق خود بلوغ ، و كودكي دوران
اين شدن محروم.گذاشت خواهد ارج را شما فداكاري گاه وآن
طرفين ، از يك هر علاقه و عاطفه محبت ، ديدار ، از فرزندان
نخواهد تقويت را بازدارنده و مانع فرد وجايگاه شخصيت
نصيب نهايي خسران دور ، چندان نه آيندهاي در بلكه نمود
و بشناسيد را خود فرزندان تشخيص وقدرت شعور.ميگردد وي
از بخشي مقابل طرف با تماس اثر در است ممكن كه اين از
گفتار اونهراسيد شود كاسته شما به نسبت او وعلاقه توجه
آنها غش و غل يا و خلوص و ميبيند را طرف دو هر وكردار
به خدمت ارائه افتخار حاضر حال در كه شماميكند درك را
آن نهايت كه گيريد پيش در را راهي نبايد داريد را اولاد
به نالايق فردي وتحويل وحقير شكننده شخصيت كسب سرگشتگي ،
واقف خود مسئوليت اهميت و گستره به آيا.باشد جامعه
طبق و كنيد تلقي محكمه يك عنوان به را خود وجدان هستيد؟
ممكن هم مقابل طرف بدانيدكه.نماييد عمل آن عادلانه راي
عملكردي قالب در را فرزند جذب و نظر جلب توانايي است
ولي باشد داشته تخريبي روشهاي به توسل بدون و نامشخص
تمامي نوجوان ، يا كودك همان حال رفاه براي صرفا
شرايط و واقعيتها در تعقلدارد روا برخود را ناملايمات
.باشيد روسپيد آخرت و دنيا در تا سازيد خود پيشه را روز
.انشاءالله
"اردكاني واحدي سيدمهدي"
مردان سيگارآسيبپذيرتراز برابر در زنان
هستند
ناشي تاثيرات دريافتهاند نروژي دانشمندان :اجتماعي گروه
زنان و است مردان از بيشتر زنان بر دخانيات استعمال از
و آسم سينه ، خسخس خطر معرض در مردان از بيشتر سيگاري
.دارند قرار سخت سرفههاي
از بخشي مطالعه اين پاريس ، از فرانسه خبرگزاري گزارش به
تا 1997 سالهاي 1995 طي كه است سلامتي بزرگ تحقيق يك
انجام نروژ در لاگ تروند نورد در بالغ فرد هزار برروي 65
.است شده
مشكلات بروز احتمال و بودند سيگاري پاسخگويان از درصد 30
احتمال.بود سيگاري غير افراد دوبرابر آنها در تنفسي
افزايش با و بود بالاتر سيگاري زنان بين علايم اين بروز
.ميشد شديدتر علايم اين آنها ، مصرفي سيگارهاي تعداد
سيگار نخ از 20 بيش روزانه كه سيگاري زن ده هر در
چنين كه حالي در داشت شكايت آسم از نفر يك ميكشيدند ،
.نميشد مشاهده سيگاري مردان بين نسبتي
مردان ، از كوچكتر ناي و ريه داشتن علت به زنان
زنان تنفسي مجاري كه معناست بدان اين.هستند آسيبپذيرتر
نسبتا حجم مقدار معرض در سيگار استعمال هنگام به
.ميگيرد قرار مضر گازهاي و ذرات از بالاتري
نيست خانهايناگهاني هيچ در آشفتگي بروز
اجتماعي منظري از شهر زيرپوست
نشان همه به ميتوان دل درد ميان كه را زيرچشم كبودي *
چيز همه حالا اما.كردهاند تعيين هم ديه برايش حتي داد ،
سالار مرد نميخواهد ايراني امروز مرد كرده ، تغيير
دور خود از را معروف خشونتآميز رفتارهاي او.بخوانندش
است كرده
ميشدم رد آنها كوچه از داشتم كه وقتي صبح امروز همين
كردن خراب به بودند كرده شروع كه ديدم را افغاني كارگران
كردن ويران.ميكردند كار ناگزيري نشاط و شتاب با خانه ،
زيرا.نميبرد هم زحمتي چندان و نميطلبد دقتي خانه
شكاف بين نيست ناگهاني خانهاي هيچ در آشفتگي بروز"
غبار پردهها چين و دريچهها درز ملافهها ، تاي چوبها ،
خانه به گشوده دري از كه بادي انتظار به مينشيند ، نرمي
(1)".كند آزاد كمينگاه از را پراكندگي اجزاي و بيابد راه
چه به داد تشخيص نميشد كه بودند سرگرم آنقدر كارگران
رفتنش راه از بود طوبيديدمش ناگهان.ميكنند فكر چيزي
روي كبودي رنگ.بود كندتر قدمهايش حالا گرچه شناختمش ،
كاري بود معلومبود نشده كاملاپاك هنوز چهارمش انگشت
بود آمده پنهاني.كند گذر آنجا از باشد ناچار كه ندارد
چيز همه آسوده چه كه ميكرد نگاه كارگرها كلنگ به تماشا ،
بودن ديوار از را ديوارها و ميكنند متلاشي را
.بود كرده پرستاري مومنانه چه خانه اين از اومياندازند
مويي قلم كه وادارد را عباس و علي عيد شب ميخواست حتي
باقي هيچچيز كه همسايه خانه از.بكشند سروگوشش به
انگار.صاف زمين عين ميشد هم اينجا زودي به بود نمانده
نبود خودش دست.ميكردهاند زندگي تويش كساني انگار نه
را رويش زيرگريه ، زد بلند صداي با و تركيد بغضش ناگهان
كه افتاد عباسش ياد هم شايد.شد دور سرعت به و گرفت كيپ
كمر و كوه و بيابان و دشت كدام آواره حالا نيست معلوم
آسمان به رو را سرش دوباره كنان هقهق همانطور.است
."سپردم تو به رو عزيزم زهرا يا" كرد تكرار و گرفت
نيست ، بنياعتماد اصلي فيلم هنوز هم "شهر پوست زير" حتي
;رخشاني فيلم يك.نيست داريم توقع او از كه فيلمي
متعهد ، اما بيقصه خود ، زمان به متعلق صادقانه ، جسورانه ،
حقارتآميز سليقههاي به بيتوجه رايج ، هنري اداهاي بدون
از قبل سينماي تشابهبه كاملابدون و خارجي جشنوارههاي
فيلمهاي تصاوير چه و فيلمفارسي مضمون چه -ايران انقلاب
.يكدست كاملا و -اجتماعي سياه
همه فيلم اين در است خواسته بنياعتماد ميرسد نظر به
دختران ، فرار.كند مطرح را جامعه امروزي معضلات و مسائل
اختلافات فقر ، فروشي ، قاچاق و اعتياد زنان ، مظلوميت
به موضوع اين...و انتخابات دانشجويان ، درگيري و سياسي
فيلم كوتاه زمان گرفتن نظر در و شخصيتها تعدد علاوه
.ميكند تحميل آن به را بيدليلي تند ريتم
كتك هرازگاهي شوهرش از عباس خواهر اگر فيلم اين در اما
بر علاوه كه نابكارش برادر زيردست هم محبوبه و نميخورد
ميشد؟ چه نميافتاد ، ميبرد هم گيس كردن ، كبود و سياه
تكرار ايراني فيلمهاي در دراز ساليان كه مضمونيست اين
نويسنده و كارگردان امروزي و هوشمند ذهن آيا.ميشود
از غير ميرود زنان بر كه ظلمي نمايش براي نميتوانست
چيز به آنها برروي فيلم ، مرد شخصيتهاي دست كردن بلند
بينديشد؟ ديگري
همه به ميتوان دل درد ميان كه را چشم زير كبودي خوب ،
تماشاگر و كردهاند تعيين هم ديه برايش حتي داد ، نشان
و حميده شوهر فيلم ، تماشاي به بنشيند كه هم ايراني مرد
.كرده تغيير چيز همه زيرا.ميكند لعنت را محبوبه برادر
رفتارهاي و بخوانندش "مردسالار" نميخواهد ديگر او
هنوز اما.است كرده دور خود ، از را معروف خشونتآميز
به هم توافق با جامعه مونث و مذكر كه قدرتي از نميتواند
گلايههاي نميتواند امروزي زن.بكند دل دادهاند ، او
و ميشود متجدد دارد جامعه است ، زشت باشد ، داشته سنتي
برساند ، كسي گوش به را مدرنش گلايههاي همه نميتواند
كه كند شكر را خدا بايد هم حد همين درندارد شنونده
چون.بكند بودن اجتماعي اواحساس تا است داده اجازه مردش
او از را حقوق اين همه لحظه يك در بخواهد دلش است ممكن
داده نمايش بنياعتماد فيلم در ميتوانست آنچه.كند سلب
زن برنده تحليل و آشفته پيچيده ، متزلزل ، موقعيت شود
.است شهري جامعه امروز
سياسي جوانان نماينده علي.است اجتماع نماد طوبي خانواده
و ميزند آتش و آب به را خود.است ايران فعال و پرشور
در بيشتر علي "مياد؟ گيرما چي" كه ميكند نصيحتش عباس
ميخواهد او.خانهاش در تا دارد حضور خيابانها و جامعه
.پذيرد اصلاح خانواده ، آن تبع تابه كند اصلاح را اجتماع
تا ميگويد تنگآمده ، به خواهر شوهر ظلم از كه حالي در
سادگي ديگر ، است همين نشناسند ، را خودشان حقوق زنها وقتي
اگر حتي نميداند اما.است داشتني دوست آرمانخواهياش و
وضعيت در تفاوتي شوند شناخته هم لحظه همين در چيزها همين
به برگردد حميده شوهر شايد يعني نميكند ايجاد حميده
بهتر پس شناختي ، را حقوقت تو كه حالا آهان ، " بگويد همسرش
هم كمي و نكنم خالي تو سر بر را خودم خشم من كه است
ميكنيد؟ فكر اينطور "كنيم؟ زندگي بهتر تا شويم پولدارتر
.نيست تغيير قابل چيز هيچ كه ميفهميد بايد او عباس ، اما
كسي كند ، حالياش خودش ، مخصوص روش به زندگي آنكه از پيش
توي گهگاه كه است همين عباس سهم كه ميفهماند او به بايد
درشده ، دو ماشين با و باشد هزاري چندتايي جيبش
پيتزا و پيتان چيتان رستوران يك به ببرد را خانوادهاش
به بتواند تا كند كار و كند كار هي بعد.بدهد بهشان
يكي در شايد -جديد خانوادهاي خود ، و كند كمك خانوادهاش
هم وقتها بعضي.بدهد تشكيل -مادر خانه اتاقهاي همان از
بهش كه وطوري شوهرخواهر سراغ برود شيريني جعبه يك با
.كند نصيحتش كمي برنخورد ،
همه.است مادرخانواده او.است جامعه ثقل مركز ، طوبي
كه هم هركاري -را بچههايش.است مهربان و ميداند را چيز
قدرخود بهاست ديده محنتها.ميبخشد بالاخره -بكنند
هميشه چرا نيست اگر است؟ ايران او.اميدوار و است نااميد
دوستش و ميشناسيمش ما همه چرا.دارد را صفات همين زندگي
چروك از پر صورتش چرا پس ماست؟ همه مادر مگر داريم؟
ميخواند؟ و ميگيرد دست دايره ، عروسي وقت به و خستگيست
ما و "مني؟ پيتان چيتان آخر تو"ميگويد او به عباس چرا
و خبرنگار به ميماند كه وقتي.ميگويد راست كه ميدانيم
يكي كاش ميگويد و ميدهد نشان را قلبش بگويد ، چه دوربين
كه هست دردهايي زندگي.ميگرفت عكس تو اين از ميشد پيدا
...و راميخراشد روح انزوا در و آهسته
هيجان ظرافتهاي چنان طوبي شخصيتپردازي در فقط چرا اما
بازيگر عنوان به گلابآدينه به وقت دارد؟هر وجود انگيزي
تاليف طوبي كه ميرسد نظر به ميشويم نزديك طوبي نقش
و هوشمند بازيگر.است آدينه گلاب اتفاق به كارگردان
در چه و بازيگردانيهايش در چه تئاتر ، در چه كه خلاقي
.ميآورد وجد به را تماشاگر شخصيت ، از عميقش درك با سينما
را اين خلاف نميتوانم كه من.ست طوبي خود گلابخود نه
.كنم باور
.سيماني گرفته مه شهر يك درباره است فيلمي شهر پوست زير
به و رسيدهاند پله و پول به كه مرداني ماشينهاي دود
تن.ميآلايد را هوا نميمانند ، وفادار خويش همسران
كلنگ نيش براي ميدهند جان شهر جنوب خيابانهاي خانههاي
جلو دارند ، خودشان در هم سبز فضاي كه شيك بلند برجهاي.
و باشد ، ميگيرند داشته تماشا حوصله كه را كسي ديد
خود زندگي كه است نفسگير كساني براي معمولا اتفاقها
.است راگرفته نفسشان
آن ، به شايد اين از پرمشقتگذار دوران و تجدد و سنت تقابل
حوادث بقيه و ميدهد تشكيل را اثر اصلياين تاروپود كه
طوبي.شكلگرفته آن بر داستان سير خط و شخصيتها و
خانه تلاشي از نتوانست كرد تلاش چه هر اما.نيست ناتوان
خواهد اجازه او به جامعه آيا.كند جلوگيري خانوادهاش و
همان به سقف يك زير را خانوادهاش ديگر بار يك كه داد
ششم مجلس به او اميد چشم كند؟ جمع محقرانه ، گرچه گرمي ،
.است
بيات معصومه
:پانوشت
مرحوم نوشته "ادريسيها خانه" رمان آغازين سطر چند -1
.عليزاده غزاله
ژاپن در عروسي مراسم
مهمترين از شايد "ككونشيكي" يا ازدواج و عروسي مراسم
از يكي مراسم اين.باشد ژاپن در رايج تشريفاتي مراسم
ميدهد رخ فرد هر زندگي طول در كه است مهمي مراسم چهار
پيشينيان ستايش و جنازه تشيع ازدواج ، بلوغ ، مراسم يعني
يابد ، رسميت ژاپن در ازدواج يك كه آن براي.ميشود تلقي
ثبت به محلي اداري دفتر در جديد زوج خانواده تشكيل بايد
در ازدواج يك اجتماعي و عمومي تاييد وجود اين با.رسد
عروسي بزرگ مراسم برگزاري طريق از زيادي حد تا هنوز ژاپن
صورت مهمان زيادي تعداد حضور با و رسمي آداب و مراسم طبق
.ميگيرد
سنتي ازدواج
امروز كه شيوهاي به و الگو يك عنوان به سنتي ازدواج
.شد ايجاد (ميلادي 19121868) ميجي دوران در ميشود انجام
يكديگر با ژاپن مختلف مناطق در ازدواج مراسم چه اگر
پي در كه مراسمي عروسيها از بسياري اما دارد تفاوتهايي
با عروسي روز ژاپن سنتي عروسيهاي در.دارند را ميآيد
طبق كه نحس روزهاي در مراسم اين تا ميشود انتخاب دقت
.نگيرد قرار شده تعيين ژاپني و چيني ستارهشناسي سنتهاي
در عروس كه وقتي و عروسي از قبل روز عروسي سنتي مراسم
يك در يا ميپردازد عبادت به خانوادگي معبد يا عبادتگاه
آغاز ميكند شركت خود والدين و همسايگان با مهماني
يا داماد خانواده در اصولا عروسي روز مراسم.ميشود
ازدواج نوع خانوادهاش به عروس كه صورتي در عروس خانواده
.ميشود برگزار باشد قبولانده را "موكوريكان" به موسوم
سفيد لباس او ميشود ، داماد خانه وارد عروس كه مواردي در
ترك را خود والدين رسمي طور به كار اين با و ميپوشد
يك و ميپوشد رنگين كيمونوي يك او داماد خانه در.ميكند
بر را "تسونوكاكوشي" به موسوم ابريشمي يا پنبهاي سرپوش
"پوش -شاخ" آن ادبي معني كه سرپوش اين از هدف.سرميگذارد
را او زنانه "حسادت و رشك شاخهاي" كه است اين ميباشد
با كيمونو يك نيز داماد.سازد مخفي را آنها يا كند منكوب
"هاكاما" به موسوم گشاد شلوارهاي و خانوادگي نشان
.ميپوشد
مدرن ازدواج
عادات طبق كه است غيرمذهبي مراسمي اصولا سنتي ازدواجهاي
چه اگرميشود برگزار شخصي ترجيحات و محلي مراسم و
اينگونه تاثير تحت هنوز نيز ژاپن در كنوني ازدواجهاي
حتي مذهبي مراسم گنجاندن به تمايل اما دارد قرار ملاحظات
خاصي مذهبي تعلق يا بخصوصي عقيده جوان زوج كه صورتي در
زماني از شينتو آيين طبق ازدواجاست افزايش روبه ندارند
شد انجام شينتو مراسم طبق سال 1900 در وليعهد ازدواج كه
از.است شده معمول مسيحي و بودايي آيينهاي از بيش
برگزاري محل انتقال به شديدي تمايل كنوني قرن ابتداي
زمان از و معابد و عبادتگاهها به خانهها از عروسي مراسم
يا كليساها رستورانها ، هتلها ، به بعد به دوم جهاني جنگ
با ويژه عقد اتاقهاي با غالبا كه عروسي ويژه سالنهاي
اگر.است داشته وجود شده ، تزيين مسيحيت يا شينتو طراحي
"ساتوگاري" رسم به ژاپنيها از عدهاي هنوز امروزه چه
براي هديه آوردن و خود خانواده منزل به زن بازگشت)
سعي آنها از بسياري اما هستند ، پايبند (دوستان و بستگان
ماه به هفته يك دستكم مدت براي ازدواج از بعد تا دارند
معمولا را خود تشريفاتي سفر داماد و عروسبروند عسل
همچنين.ميكنند تنظيم خودشان خانه به رفتن از بعد براي
تدارك جوان زوج والدين توسط ازدواج پرهزينه مراسم چه اگر
ديده مراسم اين از زيادي تعداد اكنون اما ميشود ديده
و عروس خود شخصي خواستههاي بيانگر دقيقا كه ميشود
.است داماد
صباغيان علي
توضيح و تصحيح
روز اجتماعي صفحه در گلزاري دكتر با مصاحبه چاپ دنبال به
و تصحيح به كوتاهي يادداشت در ايشان آذرماه نهم چهارشنبه
.ميشود عينادرج كه كردهاند اقدام موارد برخي توضيح
اينكه بر مبني آمده اينجانب قول از كه مطلبي درخصوص -1
كه است ذكر به لازم هستند ، تزريقي معتادان درصد ميزان 80
معتاداني را ايران در ايدز به مبتلايان درصد از 70 بيش
نه ميكنند ، استفاده مشترك سرنگ از كه ميدهند تشكيل
نيز اينجانب منظور و هستند تزريقي معتادان درصد اينكه 80
.است بوده مطلب همين
مواد با مبارزه ستاد آموزش عالي شوراي محترم اعضاي -2
هر.نشدهاند انتخاب جمهور محترم رياست دستور به مخدر
مقوله با علمي مقابله بر جدي و بسيار تاكيد ايشان كه چند
.داشتهاند اعتياد
غيبت :دادگاه در فتح روزنامه مديرمسئول
است نظام فرهنگي وجهه به ضربهاي نشريات
يدالله اتهامات به رسيدگي جلسه سومين :اجتماعي گروه
حضور با ديروز فتح توقيفشده روزنامه مديرمسئول اسلامي
رياست به مطبوعات دادگاه شعبه 1408 در منصفه هيات اعضاي
.شد برگزار صارمي قاضي
در مدعيالعموم نماينده تشكري علياصغر جلسه اين در
فتح روزنامه متعدد شمارههاي به خود شكايت طرح ابتداي
درباره (ره)امام حضرت تصريح رغم به:گفت و اشارهكرد
اين كردن مطرح به مكررا اينروزنامه آزادي ، نهضت گروهك
.است پرداخته آن ديدگاههاي و گروه
قانون ماده 698 براساس و است جرم كار اين:افزود وي
.است تعقيب قابل روزنامه مديرمسئول اسلامي مجازات
يكي در منتظري آيتالله از مطالبي چاپ به پايان در وي
مطالب اين:گفت و كرد اشاره فتح شمارههايروزنامه از
.شد شهدا خانواده ناراحتي موجب
مواد 6 ، اساس بر خود شكايت خاتمه در مدعيالعموم نماينده
تعزيرات قانون و 514 نيز 513 و مطبوعات و 27قانون 26
.شد روزنامه اين مديرمسئول مجازات خواستار
اسلامي يدالله از صارمي قاضي دادگاه ، جلسه ادامه در
ارائه را خود دفاعيات كه خواست فتح مسئولروزنامه مدير
.دهد
و كرد معرفي عمومي ناظر يك جايگاه در را مطبوعات وي
و دارد تخريب و فساد به ميل بينظارت قدرت:افزود
وظيفه انجام بهمنظور و عمومي ناظر يك عنوان به مطبوعات
دراين را خود نظارتي نقش منكر از نهي و معروف به امر مهم
.ميكنند ايفا زمينه
و آراء وجود به اشاره با ادامه در اسلامي يدالله
و طرح:گفت جامعه در مخالف حتي گوناگونو ديدگاههاي
و قاضي زحمت و دردادگاه من حضور اسباب نظرات همين انتشار
.است شده منصفه هيات
به ضربهاي را نشريات غيبت فتح روزنامه مديرمسئول
چالشهاي از بخشي اگر:گفت و كرد توصيف نظام وجههفرهنگي
عمومي افكار معرض در طريق اين از سئوالهايجامعه و فكري
.محاكمه نه و تشويقاست شايسته گرفته ، قرار
هستم ملتي نگران و تاريخ قضاوت نگران من:كرد تصريح وي
.ميپردازد را محاكمات هزينهاين كه
به اشاره با خود دفاعيات از ديگري بخش در اسلامي يدالله
ادعا شد گفته كه آنچه:مدعيالعمومگفت شكايت
باشد ، پاسخگو بايد خودشهم كه بود آزادي نهضت عليه نامه
چيست؟ من روزنامه و من با آن ارتباط
يزدي ابراهيم نه ميكنند محاكمه را من اينجا:افزود وي
؟ را
مدعيالعموم سوي از شده ارائه مطالب درباره همچنين وي
دادگاه درباره روزنامه اين ديدگاه و دربارهعملكرد
عمدتا وي محاكمه در شده مقولاتمطرح:گفت عبداللهنوري
پس سياسيميدانست ، را آن نيز عمومي افكار و بود سياسي
.نيست جرم بود سياسي دادگاه كه روزنامه ، در نكته اين ذكر
حضور با و نظام مصلحت تشخيص مجمع در نوري عضويت: گفت وي
از مانع گذشته دهه دو در حكومتي سمتهاي بالاترين در
جايگاه فاقد دادگاهي در اقتدارگرايان و نشد نوري محكوميت
گرفتن ناديده با و خودساخته منصفهاي هيات با و قانوني
زندان روانه را وي حكم ابلاغ از پس بلافاصله تجديدنظر حق
.كردند اوين
آقاي آيا نبود؟ نظام مصلحت تشخيص مجمع عضو نوري آقاي آيا
حضرت نمايندگي سابقه نوري آقاي آيا نبود؟ كشور وزير نوري
عضو نوري آقاي آيا.نداشت را جهاد و سپاه در امام
ويژه دادگاه بودن قانوني مورد در آيا.نيست شهدا خانواده
كه شيوهاي به دادگاه منصفه هيات آيا.دارد وجود اجماعي
مطبوعاتي جرائم به رسيدگي براي منصفه هيات مورد در قانون
مشكل سئوالات اين بر پاسخ يافتن.گرفت شكل است شده مشخص
مشكلي گرهگشاي نيز پرسشها اين طرح از جلوگيري و نيست
.بود نخواهد
شده منتشر مطالب پيرامون همچنين فتح روزنامه مديرمسئول
وظايف از يكي:گفت رسانهها نگاه از ايران عنوان تحت
است خارجي و داخلي رسانههاي درساير مطالب نقل رسانهها
.ميكنند درج كشور تحولات درباره كه
راديو از نقل به شده منتشر مطالب به اشاره با اسلامي
طلبان اصلاح نگراني و انتخابات پيرامونتحولات بيبيسي
از برخي حذف براي شوراينگهبان در كاران محافظه نفوذ از
كذبي چه استو جرم نظر اظهار اين كجاي:گفت كانديداها
رد از نگراني اين اصلاحطلبان ميان در آيا است شده منتشر
است؟ نداشته وجود صلاحيتها
نقل چرا ندارم كاري آن سقم و صحت به اصلا:افزود وي
.شود تلقي جرم راديوبايد يك از قول
يا بودن قانوني موضوع:گفت فتح روزنامه مسئول مدير
در كه است چالشهايي از روحانيت دادگاهويژه نبودن
شخصيتهاي و است كرده افكاربروز صاحبان بين اخير سالهاي
بر وعمدتا صحبت دراينباره فراواني حقوقي و حقيقي
اين كه كردهاند تاكيد دادگاه اين بودن قانوني غير
.نيست جرم اظهارنظرهابههيچوجه
صداي راديو نظر از روحانيت ويژه دادگاه عملكرد:افزود وي
مطلب اين انتشار كه است عقايد تفتيش هماننددادگاه آمريكا
راه و نيست خطا امري اطلاعرساني راستاي در روزنامه در
اصلاح و دلايلقانوني ارائه افكار و عقايد اين با برخورد
.است دادگاه عملكرد شيوه
آستانه در يزدي دكتر سخنراني از بخشهايي به اسلامي
است مدعيالعموم نماينده شكايت كهمورد ششم انتخابات
يزدي آقاي قول از شكايتكه مورد عنوان:گفت و كرد اشاره
انتخاباتهزينه در مردم گسترده حضور كه است اين شده نقل
كه است آن نشانگر و گوياست خود كه ميبرد بالا را حذف
مشاركت ميزان بردن بالا براي تلاشي درجنظرايشان از هدف
.است مجلس انتخابات در عمومي
افزايش و انتخابات در رايدهندگان بالاي ميزان:افزود وي
در و جويي مشاركت ميل نشانگر نمايندگي تعدادداوطلبان
.است ملي ضريبامنيت رفتن بالا نتيجه
پيرامون ديگر شكايت درباره دفاع به ادامه در اسلامي
اطلاع مقوله و بحث در:گفت و زنجيرهايپرداخت قتلهاي
ديگر روزنامههاي مندرجدر مطالب بررسي به رساني ، صفحاتي
يكروزنامه خوانندگان ميشود سبب امر اين كه ميپردازد
.شوند مطلع نشريات ساير نگاه نوع از
از ويچ ايران روزنامه در قبلا شده مطرح بحث:افزود وي
را مطلب اين فتح روزنامه و است شده درج آقايسحابي قول
.است نقلكرده شده ياد روزنامه از
قتلهاي پرونده حال هر به:گفت فتح روزنامه مديرمسئول
سرنوشت در تاثيرگذار و است ملي زنجيرهايپروندهاي
و مهم امري آن مختلف كاويدنابعاد كه كشور سياسي اجتماعي
مليسبب فاجعه اين يابي ريشه عدم كه چرا است ضروري
كشور براي جدي مشكلات تفكر اين ماندن باقي با كه ميشود
.آيد وجود به
مورد در اظهارات و بيانيهها و مصاحبهها درج:افزود وي
افكار تقاضاي و ملي حساسيت دليل به قتلهايزنجيرهاي
سرطاني غده اين گندزدايي و آنكهيافتن بهدليل و عمومي
نظام به جدي آسيب واردآمدن از جلوگيري و نظام سلامت سبب
.است ميشودضروري
مصاحبه درباره شده مطرح شكايت به اشاره با اسلامي
اظهار درج آيا همچون ، سئوالاتي باطرح منتظري آيتالله
يا است جرم مراتبعلمي داشتن از صرفنظر شهروند يك نظر
كي ، است كرده اعلام جرم را اقدام اين كه قانوني و خير؟
دادگستري رئيس از است؟ شده تصويب مرجعي چه توسط و كجا
.است پيوسته بهوقوع جرمي چه پاسخدهد كه خواست
مسئله مورد در:افزود فتح شده توقيف روزنامه مديرمسئول
با حقوقدانان و صاحبنظران از بسياري ويژهروحانيت دادگاه
اين كه آنجا از و آن اصول وبررسي اساسي قانون به استناد
تنها و اختصاصينداده دادگاه هيچ تشكيل به حكم قانون
رسيدگي براي هم آن است نظامي دادگاه قانوني خاص دادگاه
غيرقانوني را دادگاه رو اين ، از نظاميان نظامي بهجرايم
در كه استصوابي نظارت مورد در:گفت اسلامي.ميخوانند
حوزههاي در فراوان چالش و وجدل بحث اسباب اخير سالهاي
انديشمندان صاحبنظرانو از بسياري بوده سياسي و اجتماعي
نوع اين اساسي قانون روح دريافت با سياسي گروههاي و
.ميدانند قانون برخلاف نظارترا
كه است شده مطرح سئوال اين اينكه ، به اشاره با اسلامي
تنها اساسي قانون در نظارتي اصل همه مياناين از چرا
سخن اين:گفت ميشود ، استصوابيتعبير نگهبان شوراي نظارت
نميشود و جلوگيريكرد آن از نميتوان و است تاملي قابل
طرح حال هر به كرد خودداري آن پيرامون بررسي و بحث از
.بيانجامد جامعه سلامت و امور اصلاح به بايستي ايننظرات
باتوجه تا خواست روزنامه مديرمسئول از دادگاه قاضي سپس
جلسه به را دفاعيات ادامه تمايل صورت در حوصلهحضار به
روز به دادگاه بعدي جلسه وي باموافقت كه كند موكول آينده
.شد موكول آذرماه دوشنبه 21
تعطيل موقت بهطور امسال ماه ارديبهشت چهارم فتح روزنامه
.شد
گنجي ادعاي درباره بزودي :اژهاي محسني
ميدهم پاسخ
كاركنان قضايي مجتمع رئيس اژهاي محسني :اجتماعي گروه
:گفت دوشنبه روز روحانيت دادگاهويژه كل دادستان و دولت
پاسخ زنجيرهاي قتلهاي درباره گنجي ادعاي درباره بزودي
.داد خواهم
ايرنا خبرنگار به دولت كاركنان قضايي مجتمع محل در وي
انجاءكم" است آيه اين فقط گنجي ادعاي به پاسخمن:گفت
."فتبينوا بنبا فاسق
در خداوند كه است حجرات سوره ششم آيه از بخشي مطلب ، اين
براي خبري فاسقي گاه هر مومنان اي":آيهميفرمايد آن
."...تحقيقكنيد آن درباره آورد شما
پرونده به رسيدگي جلسه نهمين در شنبه روز گنجي اكبر
شاهكليد فلاحيان علي:بود گفته كنفرانسبرلين متهمان
قتل حكم اژهاي محسني و است زنجيرهاي قتلهاي پرونده
.كردهاست صادر را دواني پيروز
جاده در خودرو زنجيرهاي 8 برخورد
خرمآباد
با سنگين و سبك خودرو هشت برخورد اثر بر :اجتماعي گروه
نفر و 14 كشته نفر دو خرمآباد ، - بروجرد جاده در يكديگر
دراين:گفت دورود سيلاخور بخشدار.شدند مجروح ديگر
حوزه در و بروجرد كيلومتري در 15 ديروز صبح كه حادثه
بوقوع دورود شهرستان توابع از سيلاخور بخشداري استحفاظي
سواري ، پيكان دستگاه دو خاور ، كاميون دستگاه چهار پيوست
.كردند برخورد هم با اتوبوس دستگاه يك و تريلر دستگاه يك
|