نفتي و آمرانه مدرنيسم شبه پهلوي سلسله
2- ايران در مدرنيسم سير
اشاره *
تا كوركورانه تقليد از ;مدرنيسم" مقاله نخست شماره
شيفتگان سنتگرايان ، چون مباحثي ،"گزينشگر ناقدان
شيفتگان و قاجار دوران بررسي تعاملگرايان ، مدرنيسم ،
و ايلچي خان ابوالحسن شوشتري ، عبداللطيف همچون غرب شاخص
ناصري دوران شماره اين در.ميشد شامل را كرمانشاهي احمد
ملكمخان ميرزا همچون آن شيفتهغرب شاخص چهرههاي و
پهلوي همچنين و آخوندزاده فتحعلي ميرزا و ناظمالدوله
.ميگيرد قرار بررسي مورد دوم و اول
انديشه گروه *
همگان برابري پارلمان ، عمومي ، انتخابات شيوه از نيز او
وضع بين مقايسه به درجايي و ميگويد سخن قانون برابر در
شنيدم ثقات بعضي از":كه ميآورد و پرداخته فرنگ و ايران
م ، 1801/ق سال 1216 در كه ملكم جان) ملكم از ميگفت كه
فتحعليشاه دربار به انگلستان شرقي هند كمپاني سوي از
وضع چه به ايران در را سلطاني دربار كه پرسيدم (بود آمده
دربار بلكه نديدم ، را سلطنت دربار":گفت كرديد؟ مشاهده
ايشان با حق مرحله اين در كه است آن وحق "ديدم الوهيتش
[شاه] روز چند بعداز مجملا...نيستند ملامت ومورد است
جماعت سلطنت و حكومت آيين از طلبيده را ايشان درخلوت
عدم و عدالت رسم ايشان فرمود ، استفسار (انگليس)انگريز
عدالت ، اصحاب حكم بدون كه آن و را رعيت بر سلطان تسلط
انور پسندخاطر رسانيدند ، عرض موقف به نميشود ، صادر حكمي
(6)".نيست سلطنت معني اين كه فرمود و نشد اعلا ارفع
فرمانده و فتحعليشاه وليعهد ميرزا ، عباس:ميرزا عباس
درطول كه تماسهايي اثر در روس با درمقابله ايران قشون
براي حل راه دنبال به گرفت ، صورت روس و ايران جنگهاي
به او رو اين از افتاد ، روس منظم ارتش از خود قشون شكست
و روز سلاحهاي با آن كردن مجهز و ارتش در نوگرايي سري يك
سال 1226 در اروپا به بار اولين براي دانشجو فرستادن
در كتابهايي چاپ و تاليف و ترجمه به واقدام زد دست قه
ژوبر بين كه درگفتوگويي.كرد غربي فنون و علوم زمينه
صورت زمان درهمين ميرزا عباس و بناپارت ناپلئون فرستاده
برآمد غربيان توفق علت دنبال به ميرزا عباس بود ، گرفته
شما كه قدرتي اين نميدانم":كه ميپرسد ژوبر واز
و ما ضعف وموجب چيست كرده مسلط ما بر را [اروپاييها]
زمين مشرق ثروت و حاصلخيزي و جمعيت مگر... چه؟ شما ترقي
به شما به رسيدن از قبل كه آفتاب يا است ، كمتر اروپا از
يا سرشماست؟ از كمتر ما سر در مفيدش تاثيرات ميتابد ما
خواسته است ، يكسان عالم ذرات جميع بر مراحمش كه خدايي
!بزن حرف اجنبي.نميكنم گمان ميدهد؟ برتري ما بر را شما
(7)"راهشيارنمايم؟ ايرانيان كه بكنم بايد چه من بگو
غربيان با كه كساني قاجاريه اوايل در شد بيان كه همانطور
اين برابر در داشته آشنايي اروپائيان تمدن با و رابطه
آن جاي به و بودند شده نوستالژي و وحسرت حيرت دچار تمدن
چنين اين غرب تمدن چرا كه باشند علتها يا علت دنبال كه
نظر در بدون و زده سطحيگرايي يك به دست نه ، آنها و است
بودند ، شده فرنگ از اقتباس خواستار اجتماعي زمينه گرفتن
تحديد قانونگرايي ، پارلمان ، كه نميكردند توجه آنان
امور اين ولي است خوب.. و آزادي راي ، حق سلطنت ، قدرت
.نشست نخواهد ثمر به انديشهاي پشتوانه بدون
ناصري دوران *
خان ملكم ميرزا: ناظمالدوله خان ميرزاملكم
خانوادهاي در كه اصفهاني يعقوب ميرزا پسر ناظمالدوله ،
در سوئيس در در 1326 آمد ، دنيا به اصفهان درجلفاي ارمني
اصلاحات عصر با مصادف ملكم زندگي ساله شصت دوره گذشت ،
كه سال 1268 در.است مشروطه انقلاب آغاز و اميركبير
در ومترجمي معلمي به ملكم شد ، افتتاح دارالفنون مدرسه
طريق از خودكه انديشههاي و آرا نشر به و پرداخت آنجا
كار چندين او. پرداخت بود ، آموخته غربي تمدن با آشنايي
با تماس و دارالفنون به ورود با اول داد انجام باهم را
تشكيل ايران در را فراماسونري پايههاي توانست دانشجويان
دانشجويان همان از ملكم ، فراموشخانه اعضاء بيشتر دهد ،
غرب تمدن شيفتگان جرگه وبه بود شده تشكيل دارالفنون
:كه است آورده آدميت فريدون مورد ين درا پيوستند ،
همكاري آن هدف و گرديد تشكيل در 1275 ظاهرا فراموشخانه"
نمونهاي ملكم كار قسمت.بود سياسي جمعي فعاليت و گروهي
صورتي به غربي افكار دادن رواج در او ماهرانه روش از است
(8)".مقبولجامعهسنتيباشد كه
فارسي الفباي و زبان در تحول در ملكم نظرات از ديگر يكي
در او بود ، فرنگيها زبان با همسو الفباي يك جايگزيني و
تغيير از آنجا در و نگاشت را وزير و شيخ رساله مورد اين
اين را خود نظر مورد اين اودر كرد ، دفاع فارسي الفباي خط
ترقيات از آنها وجدايي مسلمانان جهل":كه است گفته گونه
وآزاديهاي حقوق وجود وعدم است الفباء نقص علت به امروزه ،
نقص از ناشي اموال ، و شرف جان ، براي امنيت فقدان مردم ،
و وتجاوز خشونت زيادي شوسه ، راههاي ايجاد عدم است ، الفبا
(9)".است الفباء نقص علت به اينها همه وانصاف عدالت كمبود
بود غربگرايانه تحولي خودكه نوگرايانه عقايد اصول ملكم
در تحرير رشته به تنظيمات دفتر يا غيبي كتابچه در را
و قيد بدون تمسك را ايران نوسازي راهكار وي.است آورده
بر وعقل ، علم تفكيك با او ميداند ، فرهنگي مدنيت به شرط
درعقل نه غربيان پيشرفت رمز كه ميورزد تاكيد امر اين
ادامه در ملكم.است نهفته آنها علوم در كه آنان ، بيشتر
يك است نوع دو بر اروپ كارخانجات":كه است آورده مطالبش
از را ديگر نوع و ساختهاند فلزات اجسام از را آن نوع
آهن و چوب از مثلا.دادهاند ترتيب انسان بنينوع افراد
از و ميريزند پشم طرف يك از كه ساختهاند كارخانه يك
يك انسان نوع بني از همچنين.برميدارند ماهوت ديگر طرف
ميريزند بيشعور اطفال طرف يك از كه ساختهاند كارخانه
ملل...ميآورند بيرون كامل حكماي و مهندس ديگر طرف از و
مراتب صد كردهاند ترقي فلز كارخانجات در كه قدر هر اروپ
(10)".رفتهاند پيش انساني كارخانجات اين در بيشتر
كارخانجات اين وارد بايد (ايرانيان)ميرزاملكمما زعم به
نمائيم ، اخذ را فرنگ مدنيت بتوانيم تا شده غرب دوم نوع
ما كه ميكرد خيال و شده كامل صورت به گذشته نافي او
اين فرنگي ، بذر نيازمند و هستيم بذر بدون زمينهاي
ملكم ، است ، فرنگي مدنيت اخذ صدد را شرط و قيد بدون ديدگاه
بايد ما وزراي":مينويسد مجلس و لشكر تنظيم رساله در
تنها نه فرنگ مملكتداري اصول اخذ بدون كه بدانند مسلما
كه بود خواهد محال بلكه داشت نخواهيم لشكر فرنگي مثل
همه در ترقي آئين باشيم ، داشته آهنگر فرنگي مثل بتوانيم
(11)".ميكند حركت بالاتفاق جا
اينها ما كه بگوييم گاه هر":ميگويد ديگر جاي در ملكم
علم ، عدالت ، لشكر ، كارخانه مثل انساني كارخانههاي]
اگر و كرد خواهيم غريبي سهو داريم را [...و امنيت
مثل بكنيم ، اينكارخانجات و بنشينيم خودمان ما بخواهيم
.بسازيم آتشي كالسكه خود پيش از بخواهيم كه بود خواهد اين
يك غرب ، تمدن با مواجهه در ملكم ديدگاه مجموع در (12)"
با كه است براين سعي و است صرف اطاعتطلبانه ديدگاه
ايران ، جامعه در آنها كردن جاري و فرنگي مدنيت ترجمه
.بشوند فرنگيان مانند نيز ايرانيان
:(12951228) (آخونداف) آخوندزاده فتحعلي ميرزا
صدد در او مانند است ، ملكم ميرزا عصر هم كه آخوندزاده
همان از هم او است ، غربي انديشههاي شرط و بيقيد پذيرش
آنجا تا و گذاشته فارسي زبان با را مخالفت باب ابتدا
شود ، آن جايگزين بايد لاتين الفباي است مترصد كه ميرود
مورد اين در آدميت شويم ، غرب مدنيت با هماهنگ ما تا
تحول مرحله ، دو در فتحعلي ميرزا انديشه":كه است آورده
در خط ، تغيير دوم الفبا ، اصلاح مرحله يكي.يافت كلي
حروف تمايز وجه انداخت ، دور را حروف نقطههاي نخست مرحله
و جزء را اعراب يعني حركات داد ، تغيير حروف شكل همان را
به ميرزافتحعلي فكر دوم مرحله در نوشت آنها پهلوي حرف
چندان الفبا اصلاح كه شد معتقد و يافت تغيير كلي
جايگزين لاتين الفباي و شود عوض بايد خط ندارد ، فايدهاي
(13)".شود نوشته راست به چپ سمت از البته و گردد آن
چهار شامل كه كمالالدوله رساله در را خود افكار آخونداف
هندي شاهزاده يك كه الدوله كمال است ، آورده است مكتوب
هجري ، در 1280 بابرگوركاني نوادگان از زيب اورنگ پسر
جلالالدوله ايراني شاهزاده براي را فرنگي تمدن مظاهر
به جلالالدوله كه است پاسخي و است نگاشته مصر ديار ساكن
ديانت و برسياست انتقاد رساله اين جوهر".است فرستاده او
آخوندزاده (14)"است اجتماعي بنيادهاي مهمترين يعني
و مشروطيت ناسيوناليسم ، :پايه برسه را خود سياسي انديشه
:كه ميكرد بيان او. نهاد فرنگي سبك به قانون حكومت
تصرفي دين و گردند تفكيك كلي به يكديگر از دين و سياست"
از را اوهام پرده بالاخره و باشد نداشته دنيايي امور در
فريدون (15)"نهيم گام خود روشنسراي به و بداريم ميان
تفكيك و عرفي -عقلي سياست فلسفه نماينده را او آدميت
.ميناميد شريعت از سياست مطلق
جايگزين كه رضاخان:آمرانه مدرنيسم شبه و اول پهلوي
بلامنازعه حاكم تنها تا 1320 از 1299 بود ، شده قاجار
با بود ، آمده كار روي نظامي نيروي با كه او شد ، ايران
كه زد ، كارها يكسري به دست نظامي نيروي همين پشتوانه
آمريتگراي مدرنيسم.نمايد غرب تمدن با هماهنگ را ايران
و تفسير ميخواست او كه آنگونه را چيزها تمام رضاخان
چند برنامههايي تازياش يكه با رضاخان ميكرد ، انتخاب
و متمركز دولت سراسري ، راهآهن ايجاد مانند كرد ، اجرا را
عشاير اسكان كارخانهها ، ايجاد دولتي ، نهادهاي ايجاد
دين مهجوريت و دين با مخالفت حجاب ، ، كشف (كردن قاپو تخت)
...اعزامدانشجوو تداوم غربي ، فرهنگ ترويج مذهبي ، علماء و
بود ، برنامه بدون نوسازي يك بيشتر كه رضاخان مدرنگرايي
شود ، جامعه درون در تحولات يكسري موجب كه اين جاي به
موجب را فاحشي تضادهاي و جامعه درون در فكري انرژي اتلاف
برنامههاي نتيجه جامعه درون در قطبي دو حالت ايجاد شد ،
كه كارمندان و دولتي نيروهاي سو يك از بود ، او آمرانه
بودند آن بيمايه و سطحي نوع در غربي تمدن ظواهر طرفدار
ديندار كه مردم توده ديگر سوي از و برآوردند سر جامعه در
اقتدارگرايي علت به بودند ديني باورهاي به پايبند و
چرخ زير از تا ميگشتند فرصت دنبال شده مهجور رضاخان
از بعد در امر اين كه شوند خارج رضاخاني مدرنيزاسيون
.گرفت انجام شهريور 1320
شد ، انجام دي 1314 در 17 كه حجاب كشف مورد در مثلا
مدرنيستش ، شبه مسلكان هم و رضاشاه":ميگويد كاتوزيان
موجب سرپوش گوناگون نوع از استفاده -الف كه بودند معتقد
عقبماندگي نشانه جملگي سرپوشها اين -ب است ، سرشكستگي
(16)".است ايراني
:ميگويد رضاخاني مدرنيستي شبه جريان مورد در كاتوزيان
در غيردولتي نيز و دولتي مدرنيسم شبه چيرگي و آمدن بر
سنتها ، همه نفي نخست ، ":بود استوار پايه دو بر ايران
حقارتهاي سرچشمه و عقبمانده كه ايراني ارزشهاي و نهادها
گروهي روحي هيجان و سطحي اشتياق دوم و ميشدند محسوب ملي
شبه اين خود كه شهري جامعه از گسترش روبه اما كوچك
(17)".ايران استبداد كهنسال نهاد به بود متكي اروپاگرايي
روي و رضاخان بركناري با:نفتي مدرنيسم شبه و دوم پهلوي
برخورد او زمامداري در مقطع دو با شاه ، محمدرضا آمدن كار
مرداد كودتاي 28 تا شهريور 1320 از اول مقطع ميكنيم ،
.اسلامي 1357 انقلاب تا از 1332 دوم مقطع و 1332
شعبان وليالله
دارد ادامه
:پانوشتها
ص 38 منبع ، همان -6
ص 39 منبع ، همان -7
ناظم خان ميرزاملكم افكار ، در تحقيق":(فرشته) نورائي -8
ص 75 جيبي ، 1352 ، كتابهاي سهامي شركت تهران ، ،"الدوله
تفرشي ، مجيد ترجمه ، ،"خان ملكم ميرزا":(حامد)الگار -9
ص 95 مدرس ، 1369 ، انتشار تهران ،
"ايراني متفكران دل و چشم در مدنيت و فرهنگ" كيان 35 ، -10
ص 39 اسفند 75 ، ششم ، سال محمدپوراكبر ، ،
خان ملكم ميرزا:افكار در تحقيق":(فرشته) نورائي -11
جيبي ، 1352 ، كتابهاي سهامي شركت تهران ، ،"ناظمالدوله
ص42
متفكران دل و چشم در مدنيتغرب و فرهنگ" كيان 35 ، -12
ص 40 اسفند 75 ، سالششم ، پوراكبر ، محمد ،"ايراني
"آخوندزاده فتحعلي ميرزا انديشههاي" ،(فريدون) آدميت -13
و 72 صص 73 خوارزمي ، 1349 ، تهران ، ،
ص 109 منبع ، همان -14
ص 109 منبع ، همان -15
ترجمه ،"ايران سياسي اقتصاد" ،(محمدعلي) كاتوزيان -16
.ص171 دوم ، 1372 ، چاپ مركز ، نشر تهران ، نفيسي ، محمدرضا
ص 149 منبع ، همان -17
|