!نارساييها براي سرپوشي محوري ، مدرسه
!خطرناكتر آسانسورهاي
كنيد تبعيض رفع بازنشستگان از
ميشود قطع ورزشي مجموعه برق كه وقتي
!نارساييها براي سرپوشي محوري ، مدرسه
است مديريت بخش در پرورش و آموزش امالامراض يا بزرگ درد
آن جز و محوري مدرسه محوري ، دانشآموز شعارهاي اين كه
خبر اين به.ميگردد مطرح محوري مدير بر پوششنهادن براي
شوراي تصويب به مدارس اجرايي آييننامه":نماييد توجه
آئيننامه 27 اين تصويب با.رسيد پرورش و آموزش عالي
اجرايي آئيننامه.ميشود لغو قبلي مصوبه آئيننامه
توسعه و محوري مدرسه و تمركززدايي سياست منظور به مدارس
آنان اولياء و دانشآموزان و معلمان همهجانبه مشاركت
(همشهري)".است شده تهيه
لغو قبلي آئيننامه 27 كه ميخوانيد خبر اين در جمله از
آئيننامه كه 27 است اين بر دليل بهترين اين و "ميشود
براي 27 كه سرمايهگذاري تمام و نداشتهاند كارآيي قبلي
كه همانطور.است بوده بيهوده شده قبلي آئيننامه
عبارت به يا است افقي آموزشي بخش در كار شكل ميدانيد
جمله از و ارگانها ساير در برعكس و است تراز هم ديگر
ساير در شايداست عمودي پرورش و آموزش اداري كادر
تا 100 از 20 كه مدرسه يك در ولي بدهد جواب وزارتخانهها
ماموريتهاي و دارد وجود فوقليسانس و ليسانسيه دبير نفر
را يكي ميتوان وسيلهاي چه با ميباشد ، يكسان اغلب
ابهام اينداد قرار ديگران سرپرست را او و نمود برجسته
به رياست و موقعيت كسب براي افراد كه ميگردد موجب
از برخي و بياورند روي نادرست راههاي اتخاذ و چاپلوسي
مطيع ، كه ميگردند افرادي چنين دنبال هم مافوق روساي
دفع و رفع براي لذا باشند ، آنها فرمان به گوش و چاپلوس
جامعه رفت پس موجب كه امري) مردمي و شخصيتي مهلك سم اين
به را جامعه و ميكند خالي درون از را افراد و ميشود
راهي (ميگردد افساد و فساد توسعه موجب و ميكشد تباهي
.نيست معلمان وسيله مديرانبه انتخاب جز
اين از دست نيست پرورشحاضر و آموزش وزارت متاسفانه
جز پايين به بالا از انتصاب.بردارد مدير گزينش سيستم
دست به را معلمان و ميشود انرژيها تخريب موجب اينكه
و مديريت به دستيابي براي نادرست شيوههاي به يازيدن
اين تازه.ندارد ديگر نتيجهاي سازد ، مجبور حرفهاي ترقي
حسننيت بر را بنا كه ميشود محقق صورتي در سيستم
باشد غلط فرض ، اصلا است ممكن صورت اين غير در بگذاريم ،
مي نظر مد كمتر ملت و ملك صلاح ها طرح برخي در كه چرا
جز راهي مقصد به رسيدن براي آنها صورت اين درباشد
اعمال كه است طبيعي و اصوليندارند غير هاي اتخاذروش
چون و افزود خواهد چاپلوسان خيل بر روز به روز روش اين
فرهنگ است ، مملكت و جوانان الگوي پرورش و آموزش در معلم
و زده استقلال به لطمه و شد خواهد تهي ميان نسل اين
.ساخت خواهد نابود و محو را شهامت و شجاعت
محوري مدير براي هوشمندانه است سرپوشي نيز محوري مدرسه
نشان مردمي اصطلاح به و بيشتر مشروعيت كسب جهت در منتها
بين از و كمتر مسئوليت با بيشتر قدرت كسب يعني.آن دادن
.آنهاست پاسخگويي مسئوليت بردن
نيستم موافق مديران اقتدار شدن كم با هيچوجه به بنده
حقدار به حق كه است اين پوستكنده و شفاف بطور قصدم ولي
و ميشود تفويض مدير به مردمي قدرت كه است وقت آن.برسد
زير هم او شخصيت و ميگردد برخوردار واقعي قدرت از او
خواهد او نفس به احترام ازدياد موجب و رفت نخواهد سوال
اصولا !!منتصب نه است منتخب كه ميبالد خود بر زيرا.شد
رضايت جلب صدد در پيوسته چون رئيس طرف از منصوب مدير يك
عدم يا انجام مبادا اينكه از هراسان و ترسان و است مافوق
است ممكن گردد او رضايت عدم و رنجش موجب كار فلان انجام
كارآييهاي تمام خاطر تشويش اين و دهد در تن هرسازشي به
را او همكاران طرفي از و ميدهد قرار تحتالشعاع را او
.ندارند اعتماد او به و ميكنند نگاه نامحرم يك چشم به
يك احساس بايد خود همكاران به نسبت مدير يك كه حالي در
را آنها احترام و اعتماد و باشد داشته را دلسوز و پدر
.كند جلب
كه است شكلي تغييرات تغييرات ، ايناصلي مطلب به برگرديم
اين با. داشت نخواهد و نداشته ماهوي تحولات در اثري
هيچ كه نميشود قانوني و تلطيف و تضعيف مديران قدرت شيوه
وجهه و بخشيدن مشروعيت دنبال ترتيب اين به آنها بلكه
موافقت روش اين با مديرانهستند آن به دادن مردمي
داراي گرفتهو كتبا و قبلا را ذويالحقوق و بازرسان
كاسه تمام بعدا (گردش در مديران).شد خواهند مصونيت
مربيان و اولياء و دانشآموزي شوراي سر بر را كوزهها
.شد خواهد لوث آنها مسئوليت اصطلاح به و شكست خواهند
زنجاني معارفي عباس
!خطرناكتر آسانسورهاي
همشهري روزنامه مورخ 21/7/79 صفحه 3 در كه مطلبي درباره
"باشد خطرناك ميتواند آسانسور باشيم ، مراقب" عنوان با
آسانسور نصب دستاندركار كه كسي عنوان به هم من شد ، چاپ
نشدني فراموش غم اين در را خود پدر يك عنوان به هم و است
كه همكارانم و خودم دل درد از. ميدانم سهيم قلبا
دو در را آسانسورها ميتوان آسانسور خطر خصوص در بگذريم
.بشناسيم بهتر را آن خطرات تا كرد تقسيمبندي طبقه
آن ايمني استاندارد اداره توسط ايمني لحاظ از كه دستهاي
حال در نيست معلوم و هستند قديمي كه دستهاي و شده تاييد
به اول دسته خطرات.دارند وضعيتي چه ايمني لحاظ به حاضر
اداره چون باشد ، ساز مشكل ميتواند اوليه مواد لحاظ
چون و ندارد كاري فعلا قطعات كيفيت به استاندارد
آسانسور خريداران با ساختمان خريداران يعني مصرفكنندگان
اكثر ندارند ارتباطي ساختمان احداث هنگام در
مواد آسانسور هزينه در صرفهجويي لحاظ به احداثكنندگان
توسط و ميكنند ارزانقيمت ، تهيه منابع از را كالا اوليه
نصب را آن دارند آسانسور نصب در كمي مهارت كه افرادي
خطر است ، آسانسور خطرآفريني دلايل از يكي اين.مينمايند
از پس آسانسور كه است اين اول دسته آسانسورهاي ديگر
به آن صاحبان يا و مسئولان توسط استاندارد اداره كنترل
دست به كنندگان استفاده توسط يا و ميشود رها خود حال
هم اين ميشود ، سپرده نگهداري و سرويس جهت غيرماهر افراد
اما.است شده استاندارد آسانسورهاي خطرآفريني دوم دليل
به وسيله ، اين ورود بدو از كه دوم دسته آسانسورهاي خطرات
نگهداري مختلف شركتهاي و افراد توسط و شده نصب ايران
بيشترين خطرآفريني ، و تعداد لحاظ به دسته اين ميشوند ،
و مستعمل پلهبرقيهاي ميتوان)ميدهند تشكيل را رقم
طرف از بايستي كه (داد قرار دسته آن در هم را قديمي
آن امنيت تا و شود روشن آن تكليف و شده شناسايي مسئولين ،
از نشده تاييد صلاحيت با مراجع يا استاندارد اداره توسط
.شود جلوگيري جدا آن كار ادامه
عامري عرب كرم
كنيد تبعيض رفع بازنشستگان از
آنان رهائي و بازنشستگان معيشتي وضعيت ساماندهي درباره
فراواني مطالب و مقالات تاكنون فقر قرمز زيرخط زندگي از
نيز مسئولان همه از و رسيده چاپ به كشور مختلف نشريات در
شايد و بايد كه آنطوري تاكنون متاسفانه ولي شده استمداد
به چارهانديشي باشد بازنشستگان والاي مقام و خورشان در
خدمت سالها از پس عزيزان اين نتيجه در.است نيامده عمل
و خاطر دغدغه با را بازنشستگي شيرين دوران صادقانه
آقاي دولت برنامه اعلام.ميكنند سپري گوناگون مشكلات
قشر جمله از و مردم خوشحالي باعث فقرزدايي براي خاتمي
عميق توجه دهنده نشان طرح اين ارائه و است بازنشستگان
بعضي متاسفانه اما ميباشد ، جامعه محرومان وضع دولتبه
دولت خواست عليرغم كه هستيم طرحهائي اجراي شاهد مواقع
از يكي معاون اززبان روزنامهها اخيرا.است آفرين تبعيض
فرهنگي بازنشستگان حقوق كه داشته اعلام وزارتخانهها
بازنشسته فرهنگيان و تومان هزار با 40 را سالهاي 1376
ماه در تومان هزار تا 20 با 15 را سالهاي 1376 از قبل
قشر تبعيضبراي يك هم اين البته نمود ، خواهند ترميم
دريافتهاي فاصله كه است گذشته سالهاي بازنشسته فرهنگيان
.ميكند عميقتر را حقوقي
داريم انتظار جدا ششم مجلس آشناي درد نمايندگان شما از
خانواده حقوقي تبعيض رفع و معيشتي تنگناهاي رفع براي كه
و طرح ارائه با و كنيد چارهانديشي كشور بازنشستگان بزرگ
رفع راه در كارشناسانهتان و سازنده پيشنهادات و لوايح
اين تا برداريد ارزندهاي گامهاي بازنشستگان خاطر دغدغه
.يابند نجات افسردگي و خاطر پريشاني از فرهيختگان
بازنشسته يك
ميشود قطع ورزشي مجموعه برق كه وقتي
جوانان فوتبال تيم كه پاييزي غمانگيز جمعه غروب در
ناباوري كمال با تمام شايستگي و خود خوب بازي با كشورمان
گرفتم تصميم شد ، عراق فوتبال تيم مغلوب پنالتي ضربات در
يادآوران سوناي و استخر زيباي مجموعه در را خود اندوه
قرار منزلم نزديكي در كه منطقه 16 شهرداري به وابسته
!بسپارم فراموشي بوته به و كنم تخيله دارد ،
سبزي و زيبا بسيار فضاي در كه يادآوران ورزشي مجموعه
ويژه استخرهاي بدنسازي ، مجهز سالنهاي داراي شده ، احداث
اتاق جكوزي ، خشك ، و بخار سوناي كودكان ، و بزرگسالان
جمعه عصر در رخداد يك بروز همه ، اين با. است...و ماساژ
آن و داد قرار تاثير تحت را ما قبلي تصورات تمام گذشته
همه مطلق سياهي شدو قطع مجموعه برق ناگهان كه بود هنگامي
در حاضر جوانان و نوجوانان وسوت همهمه.گرفت فرا را جا
كرده توليد را خراشي گوش صداي مجموعه ورزشي فضاي و استخر
اوضاع اين ناظر مبهوت و مات هم ورزشگاه مسئولان و بود
آب در كه بودند افرادي جان نگران غريق ناجيان.بودند
در را فردي بود ممكن آن هر كه حادثهاي و داشتند قرار
موجود هم قوهاي چراغ حتي متاسفانهبرد فرو استخر قعر
را مجموعه فضاي قدري آن اندك نور وسيله به بتوان تا نبود
اين از و ميترسيدند همه از بيشتر كودكان.كرد روشن
كه ديدم را پدري.بودند افتاده وحشت به سخت مطلق تاريكي
آن شدن باز خواستار و ميكوفت خود رختكن درب به شدت به
بچهاش روي حولهاي تا بود استخر رختكن مسئول سوي از
اين !كمك از دريغ اما ;دارد امانش در سرما از و بيندازد
مسئولان سوي از نهايت در..داشت ادامه ساعت يك تا وضعيت
قطع شهري برق باز است ممكن كه شد اعلام يادآوران مجموعه
و شوند خارج ورزشگاه از افراد بايد سريعتر چه هر لذا شود
سوناي و استخر سانس وقت از هنوز كه بود حالي در اين
هم نفر هر بابت و بود مانده باقي نيم و ساعت يك مجموعه
.بود شده دريافت تومان هزار يك مبلغ
فروش به بليت تومان هزار حداقل 200 سانس هر كه است گفتني
به را مجموعه بالاي درآمد از بخشي نبايد آيا.ميرسد
به مراجعهكنندگان جان امنيت كه اساسي و مهم كارهاي
داد؟ اختصاص دارد ، بستگي آنها تامين
افزوني حبيبالله
|