و پلوراليسم گفتوگو ، به حماس :مشعل خالد
دارد اعتقاد دموكراسي
( آخر بخش ) كيم دور نظر از كار تقسيم و تراكم
و پلوراليسم گفتوگو ، به حماس :مشعل خالد
دارد اعتقاد دموكراسي
آن تحقق براي ما ملت كه است هدفي اشغالگران راندن بيرون
فراوان تلاش و جهاد و زمان به نياز اين و ميكند تلاش
را ما قدس و سرزمين كه دشمني منطقي ، نظر از زيرادارد
به را آن مذاكره ميز طريق از نيست ممكن كرد اشغال زور با
بدهد پس ما
;اشاره
و 23 روزهاي 22 كه اسلامي كشورهاي سران كنفرانس حاشيه در
همشهري خبرنگار شد ، برگزار قطر پايتخت دوحه در ماه آبان
سازمان سياسي دفتر رئيس مشعل خالد با را زير گفتوگوي
.ميخوانيم هم با كه ه داد انجام حماس
طرف بني عزيزي يوسف :گواز و گفت
فلسطين خودمختار حكومت رئيس ياسرعرفات با ديدارتان در *
ديدار نخستين اين كه اين به توجه با شد؟ مطرح مسائلي چه
.بود عرفات با شما
علي برادر دعوت به ديدار اين.الرحيم الرحمن بسمالله -
از ناشي اين و شد انجام يمن جمهور رئيس صالح عبدالله
با رويارويي جهت در فلسطينيان همبستگي به وي فراوان توجه
ساعت ربع ازيك كه بود كوتاهي ديدار.صهيونيستهاست تجاوز
و فلسطين ملت وحدت كلي مفهوم بر ديدار دراين.نشد بيشتر
تجاوز با رويارويي منظور به آن مختلف نيروهاي
.شد تاكيد -قراردارد آن معرض در ملت اين كه -صهيونيستها
هستيم كوششي هر موافق ما كه گفتيم وي به حماس جنبش در ما
كار اين اما سازد متحد و هماهنگ را فلسطين ملت صفوف كه
همانا كه گيرد انجام آشكار و واضح شيوهاي براساس بايد
ما.است انتفاضه ادامه و صهيونيست دشمن برابر در پايداري
ما ملت ميتواند گزينه اين و مشي خط اين كه كرديم تاكيد
و سازش طرحهاي كه حالي در سازد ، متحد را ما امت بلكه و
.ميسازد متفرق را ملت اين گفتوگو ،
مفاهيم به نيز به عبدر ياسر و عرفات ياسر يعني هم آنها
.نشديم جزئيات وارد اصولا و پرداختند كلي
كه ميكند ايجاب فلسطين مردم ميان همبستگي كه گفتيم ما
و باشد محكم فلسطيني مجاهدان پشت و باز مقاومت مردان دست
با رويارويي جهت در كوششها همه تا گردند آزاد زندانيان
.شود گرفته كار به دشمن
محدود انتفاضه به فلسطين ملت مبارزاتي تاكتيك آيا *
يافت؟ خواهد تكامل كه اين يا شد خواهد
براي فراواني توان از ما فلسطيني ملت كه ميدانيد شما -
با ملت اين اما.است برخوردار شهادت و جهاد و فداكاري
چون و ميكند مبارزه دارد دسترسي آنها به كه ابزارهايي
با داشت اسلحه واگر ميجنگد سنگ با دارد دسترسي سنگ به
.ميجنگيد اسلحه
مرزهاي.است بستهاي عرصه فلسطين عرصه كه ميدانيد شما
محافظت اسرائيليها و عربها توسط فلسطين پيرامون عربي
نميرسد فلسطين مردم دست به اسلحهاي نتيجه در.ميشود
اين از.يازند دست نظامي و مسلحانه مبارزه به بتوانند تا
جنبش كه بگويم بايد همه اين با.ميبرند پناه سنگ به رو
تكامل طبيعي طور به درونياش ديناميسم براثر انتفاضه
.يافت خواهد
كوكتل و چاقو به سنگ از طبيعي طور به سال 1987 انتفاضه
به.يافت تكامل شهادتطلبانه عمليات و تفنگ و مولوتف
سريعتر اما يافت خواهد تكامل نيز انتفاضه اين من باور
صهيونيستها خشونتآميز قساوت و يورش شدت زيرا قبلي از
ما مردان و زنان و كودكان و جوانان ضد بر و ما ملت عليه
هليكوپترهاي موشكو نظير جنگافزار انواع كاربرد و
اينها همه كاليبر 500 ، مسلسلهاي و تانك و توپ و "آپاچي"
به و كرد خواهد كمك جهاد و مبارزه روحيه شدن شعلهور به
.گرديد خواهد منجر انتفاضه تكامل و تسريع
مقاومت جنبش استراتژي مايلم اما و تاكتيك از اين *
اسرائيل رژيم عليه مبارزه زمينه در را -حماس - فلسطين
بپرسم؟
فلسطين اشغال كه اين آن و است واضح ما كار آغازين اساس -
كه است نامشروع و ستمگرانه اشغالگري صهيونيستها ، توسط
در حقوقمان به پايبند ما.نميپذيريم را آن مشروعيت ما
اين هستيم ، فلسطين سرزمين از وجب هر و فلسطين تمامي
يا قدس يا باختري كرانه چه و باشد غزه باريكه چه سرزمين
خاك فلسطين خاك زيرا باشد سال 1948 شده اشغال سرزمينهاي
و است اسلامي و عربي امت همه آن از و است خجسته و مقدس
به ما ديدگاه ، اين به توجه با.ندارند آن در حقي يهوديان
پيش در را راهي تا ميدانيم واجب خود بر فلسطيني عنوان
و عربي امت بيگمان.شود منجر فلسطين رهايي به كه بگيريم
اين در ما استراتژي.هستند ما همراه راه اين در اسلامي
از مبارزه اين.دارد قرار مقاومت و جهاد مبناي بر زمينه
زيرا ميكند شركت آن در امت همه و ميشود آغاز فلسطين
امت همه نبرد -واقعي ديدگاه از -فلسطين رهايي نبرد
سرزمين كه فلسطين و الاقصي مسجد و قدس زيرا است اسلامي
در آنان عقيده و تاريخ و مسلمانان با است پيامبر معراج
اين زيرا است جهاني طرح يك صهيونيسم طرح نيز.است ارتباط
باشد فلسطينيان به منحصر هدفش كه نيست محلي طرح يك فقط
استكبار و غربي نيروهاي سوي از كه است جهانگير طرحي بلكه
مسلمانان همه صهيونيستي طرح اين.ميشود پشتيباني جهاني
تا ميكند ايجاب اين و ميكند تهديد را جهان جاي همه در
مقاومت افزايش.شود انجام هم با اسلامي و عربي كوششهاي
بايد آن از اسلامي و عربي پشتيباني و فلسطين سرزمين در
تاثير تا باشد فلسطين آزادي براي ما استراتژي مبناي
مدت ، اين خلال در.باشد داشته صهيونيستي كيان بر سترگي
و شود آماده نهايي نبرد براي بايد اسلامي و عربي امت
اسلحه نظير پيروزيبخش ابزارهاي به بايد منظور اين براي
بتواند تا يابد دست همهجانبه جهش و اقتصاد و تكنولوژي و
هم و صهيونيستي رژيم و ما نيروهاي موازنه ميان شكاف
.كند پر را پيمانانش
فراوان قدس پايتختي به فلسطين استقلال از روزها اين *
محدوده در فلسطين استقلال منظورم.ميشود صحبت
در شما پيشبيني است ، سال 1967 شده اشغال سرزمينهاي
آيا و گرفت خواهد انجام استقلال اين آيا چيست؟ اينباره
استقلال اين ماهيت اصولا و خير؟ يا است دسترسي قابل
چيست؟
يا فلسطيني كشور ايجاد به گفتگوها و سياسي سازش -
اين.شد نخواهد منجر -واقعي حاكميت با- فلسطيني استقلال
زيرا.گرفت نخواهد انجام نيز سال 1967 مرزهاي در حتي كار
از شكلي و خودمختار حكومت گفتگوها ، و اسلو قراردادهاي
راه تنها.ندارد واقعي حاكميت كه ميكنند مطرح را دولت
و واقعي حاكميت به دسترسي و فلسطين كشور برپايي واقعي
مردم مقاومت و انتفاضه جنبش گزينه همانا سرزمينها آزادي
سرزمينهاي كل رهايي سوي به ما آرزوهاي و چشمها.ماست
.است فلسطين
برپايي به نسبت شما جنبش كه برميآيد چنين شما سخن از *
نزديك آينده در سال 1967 مرزهاي چارچوب در فلسطين كشور
نيست؟ خوشبين
كشور يك به زماني كوتاه دوره اين در گفتگوها زيرا آري -
هدفي اشغالگران راندن بيرون اماشد نخواهد منجر واقعي
به نياز اين و ميكند تلاش آن تحقق براي ما ملت كه است
منطقي ، نظر از زيرادارد فراوان تلاش و جهاد و زمان
نيست ممكن كرد اشغال زور با را ما قدس و سرزمين كه دشمني
شدني كار اين.بدهد پس ما به را آن مذاكره ميز طريق از
.جهاد و مبارزه ادامه و پايداري و زور با مگر نيست
.داريد ايران با ويژهاي روابط حماس ، جنبش در شما *
شما روابط نيز بپرسم؟ روابط اين كيفيت راجعبه ميخواستم
است؟ چگونه لبنان حزبالله جنبش با
مواضع فلسطين مساله درباره ايران اسلامي جمهوري -
.ميكند پشتيباني فلسطين ملت حقوق از و دارد متمايزي
از ملتمان حقوق از حمايت و وضوح نظر از مواضع اين شايد
.باشد اسلامي كشورهاي ميان در مواضع متمايزترين
با همواره ما.داريم خوبي روابط نيز حزبالله برادران با
ما از كدام هر اما.ميكنيم رايزني و داريم ديدار آنان
را خود كار زمينه و عرصه صهيونيستي دشمن عليه نبرد در
.داريم
پيشين رهبران از يكي آتالي ژاك از تحليلي پيش چندي *
جمهور رئيس ميتران فرانسوا ارشد مشاور و فرانسه يهوديان
.بود شده چاپ اكسپرس مجله در كه خواندم فرانسه سابق
دو هر در اسراييل دولت كه است گفته مقاله اين در آتالي
آينده و ندارد خاورميانه در آيندهاي صلح يا جنگ حالت
شما نظر.باشند فرهنگي گروهي كه است آن گرو در يهوديان
چيست؟ باره اين در
صهيونيستي رژيم و است همخوان ما باباورهاي دقيقا اين -
نيست ممكن زيرا ندارد آيندهاي اشغالگر رژيم يك عنوان به
.يابد دوام تجاوز و اشغال مبناي بر دولتي
سال پنجاه از بيش اسراييل كيان ميگويند برخي البته *
دارد؟ ادامه است
مبناي بر بسياري استعماري امپراتوريهاي نيست ، مهم -
از همگي اما آمدند پديد ملتها حقوق غصب و ستم و تجاوز
باقي الجزاير در وسيسال يكصد فرانسويان.رفتند ميان
و فلسطين و شام بلاد در سال دويست صليبيها و ماندند
يورش همه اين با ماندند ، باقي قدس شهر در سال نود حدود
و رسيد پايان به اشغالگري انواع استعمارو و صليبيان
رژيم.بازيافتند را خود حقوق و سرزمين ما ملتهاي
رژيم ايننيست خارج قانون اين چارچوب از نيز صهيونيستي
تجاوز و غصب و ستم زيرابراساس رسيد خواهد خود نهايت به
نميپذيريم را آن مشروعيت ما و دارد قرار ديگران حق عليه
نكته اينبگذرد رژيم اين عمر از زيادي زمان كه چند هر
.است مهمي
دارد ادامه
( آخر بخش ) كيم دور نظر از كار تقسيم و تراكم
نظر از كه) را خود نظم الگوي تا نكرد سعي اگرچه دوركيم
معاصر نظم الگوهاي اساس و پايه را آن ميتوان اهميت
و مطالعات فحواي از اما كند ارائه سيستمي صورت به (دانست
اقتصادي ، حوزههاي از يك هر كه ساخت مدلي ميتوان او آراء
.دارند جاي آن در اجتماعي و فرهنگي سياسي ،
به باشد خواسته خود دوركيم كه نيست معني بدان اين البته
مختلف حوزههاي سهم و نقش كاركردي ساختي ذهنيت جهت
كند ، مشخص آن در بحران يا و نظم ايجاد در را اجتماعي
ايده مبهم نقاط از يكي اين شد نيزگفته پيشتر چندانكه
يا ميكند ، تبيين را اجتماعي ياكنش رفتار چگونه كه اوست
هنجار به بيوفايي عامل كه چيست سوال اين پاسخ كه اين
اين پاسخ دريافتن آيا.است كدام آن از وانحراف اجتماعي
دچار دورباطل و تناقض به دوركيم آراي بطن از سوال
هنجار ضعف اجتماعي مساله و مشكل ريشه كه اين.شد نخواهيم
بردن بالا و عامل اين تقويت تنها نيز آن ودرمان اجتماعي
است ، جمعي وجدان و مقدس امر تاحد اجتماعي ديگر حوزههاي
واقعيت اثرات و پيامدها حاشيهها ، همه ميتواند آيا
كند؟ مشخص را اجتماعي
تاريخي يا مقايسهاي وضعيت نوع ، احتساب به جامعهاي هر
اين از ومهمتر كار ، تقسيم و تراكم ،(پيشرفت ميزان)آن
ويژگيهايي همبستگي ، نوع و وچگونگي اجتماعي ساخت عوامل ،
سياسي فرهنگي ، اقتصادي ، حوزههاي از يك هر در را
شاخص يا كد.دارد همراه به شاخص يا كد عنوان به واجتماعي
.است نيز كنش و فرهنگ رابطه دهنده نشان
چهارگانه حوزههاي از يك هر اگرچه دوركيم نوشتههاي در
حوزهها اين از يك هر بر حاكم ساخت و دارند سهمي يادشده
كه گونهاي به ميكند ، معين را افراد كنش و رفتار چگونگي
ميكنند ، عمل افراد دستاندازي از خارج واقعيت يك صورت به
وجدان حوزهها اين از هريك كه درصورتي نيست ، مشخص اما
آيا آنگاه ، بدهند ، دست از را خود با متناسب حمايت و جمعي
يا است وهمانند مشابه گذشته ، وضعيت با تعادل نقاط هنوز
از يك هر تا ميكند تلاش فراتر ، دوركيم هم اين از خير؟
اخلاقي يا اجتماعي هنجار با ادغام به تن حوزهها اين
داد انجام اقتصاد و سياست حوزههاي در او كه كاري.دهند
.است تلاش اين نمونه
علاقه با اجتماعي تعهد تركيب نتيجه مشخص ، طور به"
نظريه.است دوركيمي معناي در اجتماعي هنجار اجتماعي ،
.است اجتماعي هنجار از معنا اين به ناظر دوركيم هنجار
يكي است ، قائل اجتماعي هنجار براي اساسي عنصر دو دوركيم
دليل همين به.(ساير 1986 و بي فريز) تعهد ديگري و تمنا
قاعده يك درستي به را اجتماعي هنجار دوركيم كه است
(23)".ميداند پيامدگرا غير اجتماعي
هنجارهاي همين متن از نيز دوركيم اجتماعي آسيبشناسي
هر او نظر از.آنهاست ضعف و شدت و همبستگيها و اجتماعي
و خود اعضاي جمعي و مشترك منافع نتواند كه جامعهاي
راه از چه اجتماعي ، وجدان صورت به را اعضايش همبستگي
هنجارهاي و قواعد وسيله به چه و شده دروني شخصي اعتقادات
گرداند ، انسانها اجتماعي كنش الگوي بيروني ، دستوري
.ميسازد روبهرو عمدهاي مشكلات با را باشندگانش زندگي
جوامع در اجتماعي همبستگي مورد در دوركيم جدي هشدار اين
همبستگي به بايد مدرن جامعه كه ميكند تاكيد وي.است
ضدش بر كه عواملي برابر در را آن و دهد اهميت اجتماعي
بر انسان بودن مجاز و فرد آزادي همچون ميكنند كار
.سازد مقاوم اقتصادي ، فعاليت حوزه در شخصي منافع پيگيري
بدون را اعضايش بخشد تحقق را مهم اين نتواند كه جامعهاي
رها اجتماعي -رواني آسيبهاي مقابل در دفاعي آرايش
(24).ميكند
و نقش چه اگر گفت ميتوان دوركيم آراي جمعبندي در
و نيست معلوم خودكشي همچون او نوشتههاي در فرد جايگاه
نسبت واقعيت اجتماعي ساخت به را عوامل و دلايل همه
نقش و ويژگيها كردن مشخص او عمده كار اما ميدهد ،
تحليل در ميشود باعث كه است نظمي در اجتماعي حوزههاي
يك در موثر چندگانه عوامل همه سهم اجتماعي ، انحرافات
تا ميكند كمك اين.آيد حساب به اجتماعي مساله و بحران
ياعامل عامل تنها عنوان به را بيربط يا و مشابه عوامل
.نكنيم قلمداد مساله يك اصلي
:پينوشتها
.صفحه 82 منبع ، همان -23
.صفحه 71 ،"نظم جامعهشناسي" مسعود ، چلبي ، -24
|