تخريب خود دست با را تاريخي آثار
!ميكنيم
كه است بحثي تاريخي يادمانهاي و آثار از نگهداري :درآمد
جهاني همتي و ضرورت و رفته فراتر ملي مرزهاي از امروزه
حفظ با كه است كشور هر مردمان بر روي هر به ولي ميطلبد
از يكي آنها ، تعمير و بازسازي و باستاني يادمانهاي
چرا.دارند پاس را خويش هويتي و فرهنگي نمودهاي مهمترين
را ما كه است فرهنگي و هويتي شناسنامه حكم در بنا هر كه
.ميسازد آشنا نياكانمان هستي و زندگي چگونگي با
و كارشناسان از است گزارشي ميآيد پي از كه مطلبي
آثار حفظ ضرورت درباره كشور فرهنگي ميراث باستانشناسان
.تاريخي
مردمان يادمانهاي از مجموعهاي باستاني و تاريخي آثار
اقتصادي ، اجتماعي ، زندگي نحوه با را ما كه است گذشته
آشنا مليمان هويت با كلي طور به و سنن و آداب سياسي ،
مامن ساله هزار چند قدمت لحاظ به ايران گفت بايد.ميكند
اينرو از.ميرود شمار به تاريخي كمنظير منابع مهد و
ميلياردي درآمدهاي كسب براي فراواني جاذبههاي داراي
چه گنجينهها اين ارزش رغم به اما.ميشود محسوب توريستي
از حراست و حفظ در لازم اقدامات مالي ، يا فرهنگي نظر از
توسط مجاز غير حفاريهاي.است نيامده عمل به آنها
از برخي توسط شده ثبت تاريخي بناهاي تخريب سودجويان ،
كاشان "سيلك" باستاني تپههاي تخريب نظير حكومتي نهادهاي
چاپ به "همشهري" در فروردين 77 آن 16 خبر كه بولدورز با
از لوح دو سرقت:مانند باستاني اشياء از برخي سرقت رسيد ،
مرحوم) "آپادانا" بناي به مربوط سيمين و زرين لوح چهار
سنگي جعبه دو در جمشيد تخت آپاداناي گوشه دو در "كرفتر"
اعضاي از يكي توسط باستان ايران موزه از (بود كرده پيدا
و اهدا يا است ، نشده يافت آن زرين نمونه هنوز كه موزه
از بعضي به كشورمان گرانبهاي مواريث از يك هر اعطاي
تا آمده بدست خشت كهنترين از بينالمللي سازمانهاي
مديران ، برخي توسط مادي حيث از ارزشترين كم احيانا
آثار اين از حفاظت به كافي توجه عدم و چشمپوشي نمايانگر
.ميشود قلمداد ملي
دچار كه است كماني رنگين بسان سرزمينما تاريخي منابع
باشيم موافق چه ما است ، اين واقعيت اما است شده بيرنگي
همه و هستند ما نياكان از ميراثي اموال ، اين نباشيم يا
مردمي اثر بلكه نشدهاند ساخته پادشاهان زور به آنها
.ميكردند زندگي گذشته در كه هستند
موثر عوامل درباره شناس باستان محقق رضواني ، حسن مهندس
عتيقه قاچاق باندهاي وجود به فرهنگيمان آثار انحطاط در
اشاره تاريخي اشياء به دستيابي براي توهمي ذهنيت ايجاد و
يا حفاران از عدهاي":ميدارد اظهار چنين و ميكند
گنج كشف زمينه در را مردم ذهنيت عتيقه ، قاچاق باندهاي
فرهنگي و مالي فقر دچار كه افرادي و ميكنند توهم دچار
مثلا.ميكنند قانوني غير حفاري گنج ، كشف براي هستند
يك با و ميكنند درست زيادي جعلي نسخههاي سودجويان
فلان در كه ميكنند القاء افراد از برخي به كاذب انديشه
داراي كه كسي حال.ميشود يافت گنج مسجد محراب گوشه
اين با كه ميشود قوي توهمش آنقدر است مذهبي اعتقادات
يك محراب گوشه "فرومد" در.ميكند همكاري قاچاقچيها
انديشه چنين اثر در ايلخاني -سلجوقي دوره به مسجدمربوط
آن زير كه آن تصور به شد تخريب غيرقانوني و شبانه كاذبي
از پس اما.است پنهان گنج قشنگ ، و زيبا گچبريهاي
".نيست خبري گنج از شد معلوم قسمت آن شكافتن
كشور ، اكدشناس -عيلام استاد تنها ارفعي ، عبدالمجيد دكتر
و ميدهد قرار توجه مورد را فرهنگي آگاهيهاي ضعف
آگاهي عدم خاطر به برخي ميشود ديده متاسفانه":ميگويد
تانكر خريدار ياشركت چاي تبليغ تاريخي بناهاي روي بر
زياد تبليغات گونه اين فارس استان اطراف درمينويسند
دست به اشياء ناچيز مبلغي ازاي در بعضيها كه آن يا.است
احيانا كه سكههايي حتي.ميكنند خارج كشور از را آمده
كه حالي در.ميفروشند و كرده تبديل شمش به ميكنند پيدا
".هستند پرارزشتر بسيار خود اصل صورت به سكهها اين
تحقيقات براي كافي امكانات عدم به همچنين وي
ما كشور در":ميگويد و ميكند اشاره باستانشناسي
دانش از شايد و بايد كه طور نميتوانندآن باستانشناسان
تا شوند بهرهمند خود پژوهشهاي براي جديد وشيوههاي
زيرا.برسند نتيجه به خود حفاريهاي و طرحها در سريعتر
در دارم خاطر به.دارند اختيار در كمي امكانات و بودجه
خريد براي دلار ميليون سه به نزديك چهارسال گذشته ، طي
به مجله با 94 توانستم حتي و دادند بودجه من به كتاب
چنين از كارشناسان اينك وليشوم مشترك باستاني زبانهاي
".نيستند برخوردار مالي امكانات و لوازم
صد در و است وارداتي علم يك خود ذات در باستانشناسي
ديگر مانند دانش اين.كردهايم كسب را آن اخير سال
.است نياورده كشورمان به را خود فرهنگ وارداتي پديدههاي
سطح كه ديد عيني طور به ميتوان كلي نگاه يك در بنابراين
دنيا در كه چيزي با ما كشور باستانشناسي كمي و كيفي
.است متفاوت دارد ، وجود
موزهداري و باستانشناسي آموخته دانش ملكزاده ، مهرداد
كاوش براي دنيا امروز باستانشناس":ميگويد باره اين در
به آمده دست به آثار حفظ و كشف گذشتگان ، زندگي نحوه در
رياضي روشهاي بر متكي و شده نزديك تجربي و خاص علوم
گياهشناختي و شناختي زيست دقيق نمونهبرداري و وآماري
.است نشده آشنا مقولات اين با ما باستانشناس امااست
فرهنگيمان پيشرفت روند و هستيم سوم جهان كشورهاي جزو ما
حال اين با.سنجيد سوم جهان كشورهاي مبناي بر بايد را
فرهنگي جامعه نيازهاي ايراني باستانشناس آيا ديد بايد
حفظ براي ميتواند آيا و ميكند برآورده را امروز ايران
شود؟ واقع مفيد تاريخي آثار
دشتي هيچ فرهنگي ، نظر از كه است سرزميني ايران گفت بايد
تپه صد حداقل كه نميشود يافت آن سياسي مرزهاي سراسر در
ا كه نميشود پيدا كوهساري هيچ يا باشد نداشته باستاني
مديريت امانباشد آن در مدني تاسيسات يا پل از ثري
فرهنگي و اجتماعي زندگي شئون تمام در را خودش ناكارآمد
.ميدهد نشان فرهنگي يادگارهاي عظيم حجم برابر در ما
نشده تامين يادگارها اين از محافظت براي مالي منابع زيرا
".است
سال هزار چهار به نزديك ايران":ميافزايد ادامه در وي
نشان را خود مكتوب تاريخ اين اما.دارد مكتوب تاريخ
هويت براي اما ندارند پيشينهاي آمريكاييها.است نداده
تاريخي مجموعههاي به.ميسازند بزرگ موزههاي پيداكردن ،
فرهنگ تاراج بر علاوه و ميكنند دستاندازي ديگر كشورهاي
اين هميشه موزههايشان ، در آنها كردن كنسرو و ديگر ملل
بوجود شرقيها و آسيا بومي فرهنگهاي براي را دغدغه
منبع بشناسيد ، را خودتان ميخواهيد اگر كه ميآورند
بهتر خودتان از را شما ما.است ما پيش شما شناخت
ما نبود ، حواستان شما كه موقعي.ميشناسيم
.گذاشتيم خود موزههاي ودر كرديم غارت را گنجينههايتان
مالي بهرهبرداريهاي با را سياسيشان اهداف ترتيب بدين
هويت انعكاس و شناساندن در ما اما.ميبرند پيش تبليغي و
".كردهايم عمل ضعيف تاكنون فرهنگيمان
كارشناس و دانشگاه استاد اكبرزاده ، داريوش دكتر
فرهنگي منابع از تعدادي تدريجي مرگ به باستاني زبانهاي
اثري كه نيست هنر اين":ميگويد و ميكند اشاره كشورمان
به را آن نفر چند اتاقي در و بكشيم بيرون خاك زير از را
خودرها حال به سپس و كنند ثبت كاغذ روي بر ملي اثر عنوان
بين از طبيعي عناصر برابر در تنها نه اثري چنين.شود
ايجاد غيرمجاز حفاريهاي براي جديدي محل بلكه رفت خواهد
.ميشود
عنوان به بيستون ، نبشتههاي سنگ كه حالي در مثال طور به
تدريجي انحطاط درحال جهان ، تاريخي آثار مهمترين از يكي
عناصر برابر در آن نجات براي مشخصي راهكار هنوز است
".نگرفتهاند نظر در طبيعي
فرهنگي ميراث سازمان عملكرد ضعف از انتقاد با همچنين وي
از بسياري":ميگويد كشورمان ملي آثار از پاسداري در
فاقد كه ميشود همايشهايي صرف فرهنگي ، ميراث بودجههاي
.است هياهو يك حكم در فقط و هستند جديد حرف و علمي اعتبار
تاريخي اموال از محافظت صرف را بودجهها اين اگر
.نداشتند وضعي چنين اينآثار از بسياري امروز ميكردند ،
ندارد "راهانداختن خاك گردو" به نياز ايران جهاني ميراث
".بزداييم آن روي از را وخاك گرد بايد بلكه
در محققان برخي اعتقاد به نيز "سالاري موج" پديده
ميتواند تاريخي گنجينههاي از نگهداري متولي سيستمهاي
از كه افرادي ورود منظور.باشد داشته تخريب در مهمي نقش
كار فرهنگي زمينههاي در اطلاعات و تجربه تخصص ، نظر
اين بدينترتيب.آنها به مسئوليتها سپردن و نكردهاند
باشد ميراث با ارتباط در تخصصشان اگر حتي افراد گونه
ميراث زمينه در كافي تجربه عدم خاطر به آنها موفقيت ولي
آمار ارائه در سازمان يك توانمندي عدم.بود خواهد كم
سال چند طي شده تخريب تاريخي بناهاي و آثار به مربوط
به بيشك است فعاليتهايش حوزه و جزءوظايف كه اخير
.ميكند اشارت سازماني درون ضعفهاي اينگونه وجود
فرهنگي آثار تخريب و نهادها *
سازمان برنامههاي در موجود قوانين و دستورالعملها طبق
توسعه ، مرمت ، عمراني ، فعاليتهاي هرگونه فرهنگي ، ميراث
ميراث سازمان از مجوز اخذ بدون بنا تعمير و بازسازي
.است ممنوع
بازسازي ، هرگونه شده ، ثبت بناهاي جرايم خصوص در همچنين
صورت در است آنها اطراف در كه طرحهايي احياء و تخريب
چنين وجود با اما.است اجرا قابل ميراث سازمان تصويب
در يا سرزمينمان كنار و گوشه در گاه دستورالعملهايي
آثار از يكي ميخوانيم و ميبينيم روزنامهها اخبار
شهرها ، توسعه اهداف براي دولتي سازمانهاي دست به فرهنگي
وضع قوانين چنين و ميرود بين از غيره و راهها كشاورزي ،
برخي همكاري عدم و اجرايي ضمانت عدم دليل به شدهاي
.است نداده نشان را خود كاركرد سازمانها
طرحهاي از انبوهي ما":ميگويد خصوص اين در ملكزاده
آنها از بعضي و داريم اجرا دست در كشورمان در عمراني
مشاوره بدون طرحها اين اغلب.نيست شده مطالعه و اصولي
عظيم حجم با بنابراينميگيرد انجام فرهنگي ميراث
آثار از انبوهي ناموفق ، يا موفق عمراني برنامههاي
مجموعه نمونه يك.ميشود نابود لحظه به لحظه ما تاريخي
از بخشي و ميشود زده گلستان استان در كه است سدي
همچنين.ميبرد آب زير به گرگان دشت در را ما يادگارهاي
"لما" نام به جايي در ايلام استان در راهسازي پروژه
جادهاي تاريخي بزرگ گورستان يك از و است گرفته انجام
.شد خواهد پريشان گورها اين مجموعه و گذشت خواهد
يعني.شود نجات ژاندارمري است مجبور باستانشناس بنابراين
مباني به تا باشد داشته فراغتي و فرصت كه اين جاي به
ذهنش در تاريخي دغدغه يا مشكل يك و كند فكر تاريخي نظري
حفاري كار و كرده برنامهريزي آن حل براي و بگيرد شكل
كدام تا باشد زنگ به گوش آينه هر ميبايست دهد ، انجام
تاريخي گورستان كدام ميرود ، بين از دارد تاريخي ناحيه
فرهنگي آثار از پر دشت كدام يا ميريزد جاده روي دارد
".ميرود آب زير
ريشه مشكلات اين وجود من اعتقاد به":ميكند اضافه وي
پيش كه سياسي استفاده خاطر به شايددارد سياسي و تاريخي
را آن و ميشد تاريخي آثار و باستانشناسي از انقلاب از
ميدانستند ، خاص انديشههاي از بعضي تبليغ براي وسيلهاي
هر.گيرد قرار بيمهري مورد تاريخي آثار امروزه شده موجب
ميتوان را مساله اين ولي نشده گفته رسما امر اين چند
".ديد
آگاهانه دولتي نهادهاي از بخشي نيز ارفعي دكتر اعتقاد به
.ميشوند فرهنگيمان يادگارهاي ويراني موجب ناآگاهانه يا
ميراث ، سازمان تلاش وجود با كه تبريز ارگ تخريب جمله از
كسي چه نيست معلوم و كنند جلوگيري آن تخريب از نتوانستند
.است داده را آن تخريب دستور
طرح اگر كاليفرنيا در":ميگويد ادامه در وي
مورد محل باستانشناس يك ابتدا باشند ، داشته ساختمانسازي
داشته وجود سرخپوستي آثار اگر و ميكند بررسي را نظر
سازي ساختمان اجازه سپس و ميكنند خارج را آنها باشد
كوزه چند يا آلونك يك آثار آن است ممكن.ميشود داده
كه اكنون و هستند محترم آنها ولي.باشد سرخپوستي شكسته
ما اما.دارند آنها حفظ در سعي ميفهمند ، آمريكاييها
".كنيم نمي رعايت را ترتيبي و نظم چنين
تاريخي آثار ميلياردي جاذبه *
درآمدهاي جذب مهم منابع از يكي تاريخي آثار امروزه
و ميآيد حساب به جوانان اشتغال ايجاد و توريستي
با حتيالامكان يونان و ايتاليا اسپانيا ، همچون كشورهايي
منابع اين از بهرهبرداري به فرهنگي سياستهاي اجراي
و تاريخي آثار از ناشي اقتصادي اهميت.ميپردازند
چند حتي كه است اندازهاي تا توريسم صنعت آن بهدنبال
مصر ، كشور اقتصاد كردن فلج و اغتشاش ايجاد براي پيش سال
به بمبگذاري انجام با را كشور اين توريستهاي امنيت
.انداختند مخاطره
هاشمي فرحناز:از گزارش
دارد ادامه
|