صدور واحد توسعه22 سوم برنامه پايان تا
ميشود راهاندازي كشور در گذرنامه
شكايت به رسيدگي دادگاه جلسه دومين
شد برگزار نظري سردار
به بهمن هشتم زنجيرهاي قتلهاي دادگاه راي
ميشود ابلاغ متهمان
فعاليت از سال دو "گوناگون" مديرمسئول
محرومشد مطبوعاتي
اطلاعيه به پاسخ در باقي عمادالدين وكيل
و مقالهها اتهام به باقي :دادگستري
شد محاكمه نوشتههايش
ديوار و تئاتر برگشته بخت تماشاگران
رئيس آقاي توجيه
خانواده مجلس نمايندگان به نامهاي در
اميرفرشادابراهيميازتحصندربرابرمجلس
دادند خبر
صدور واحد توسعه22 سوم برنامه پايان تا
ميشود راهاندازي كشور در گذرنامه
واحد 22:گفت گذرنامه مديركل :اجتماعي گروه
كشور سراسر در (سال83) سوم برنامه گذرنامهتاپايان
.ميشود راهاندازي
مديران روزه يك همايش در ديروز كلانتر محمود سرهنگ
جنوب گذرنامه واحد:افزود كشور سراسر گذرنامه كل
بهرهبرداري به امسال پايان تا تهران شمال و غربي
كه شهرهايي براي گذرنامه اداره:افزود وي.ميرسند
كسب گذرنامه دفتر راهاندازي براي را لازم نصاب حد
در گذرنامه تحويل و مدارك اخذ به اقدام نكردهاند ،
.ميكند اشخاص منزل
در مدارك اخذ واحد گفت16 گذرنامه مديركل
هيچ و دارد وجود كشور سراسر در مختلف شهرستانهاي
.ندارد وجود واحدها اين گسترش براي محدوديتي
عكس طريق از گذرنامه ازجعل درصد حدود 95:افزود وي
با سال 80 تاپايان گذرنامه اداره كه ميگيرد صورت
عكس چاپ به پيشرفتهاقدام ازدستگاههاي استفاده
.ميكند گذرنامه برروي
باشند داشته جعلي ويزاي كه كساني:كلانترگفت سرهنگ
گذرنامه منتظر طولاني مدت بايد گذرنامه برضبط علاوه
ساعت حاضر 48 درحال گذرنامه صدور:افزود وي.باشند
به سوم برنامه تاپايان زمان اين كه ميكشد طول
.مييابد كاهش ساعت 24
شكايت به رسيدگي دادگاه جلسه دومين
شد برگزار نظري سردار
سردار شكايت به رسيدگي جلسه دومين :اجتماعي گروه
بزرگ تهران انتظامي ناحيه سابق سرپرست نظري فرهاد
كوي مسئولان از سليماني داود و كوهي محمدكاظم عليه
اول شعبه در علني بهصورت ديروز تهران دانشگاه
احمدزاده محمد دادرس رياست به تهران عمومي دادگاه
.شد برگزار
(ره)خميني امام مجتمعقضايي اول شعبه دادرس
نشر و افترا توهين ، اتهامات تفهيم با جلسه درابتداي
اتهامات اين از تا خواست وي از كوهي ، به اكاذيب
.كند دفاع
مورد در رهبري معظم مقام سخنان به اشاره با كوهي
اين به جرايد پرداختن و تهران دانشگاه كوي حادثه
حادثه درآن عملكننده نيروهاي بيتدبيري بر حادثه ،
.كرد تاكيد خود وقت سخنان عنوان به
حادثه دراين نظري سردار من عقيده به:افزود وي
كه شد آغاز زماني از حادثه و نبود اول رديف متهم
.كرد توهين من به (ميراحمدي) ميدان فرمانده
فرد مظلومترين:گفت تهران دانشگاه كوي مديركل
را من دانشجويان طرفي از زيرا بودم من حادثه اين
و ميكردند پيگيري عدم و كاري محافظه به متهم
جمهوري رئيس خاتمي آقاي گفته به بنا امروز ازطرفي
جايگاه در من و است شده عوض شاكي با متهم جايگاه
.گرفتهام قرار متهم
مصاحبه سه دانشگاه كوي حادثه در من:گفت وي
صورت نظام مصالح برايحفظ آنها سه هر كه داشتم
.گرفت
دانشگاه كوي حادثه درباره من سخنان:افزود كوهي
ميگويند امروز كه بود عملكننده نيروهاي به تهران
همه اگر و برميگردد (سردارنظري) من به حرفها اين
زمان در چرا ميشود ، مربوط نظري آقاي به مسايل
:گفت وي نميكرد؟ قبول را آن مسئوليت خود ، محاكمه
هستيم ديني پيرو ما و است جنگ جانباز يك نظري آقاي
به كه روزي و آموختهايم ازآن را جوانمردي كه
اگر و حلاليتخواستم نظري آقاي از ميرفتم مكه
است بستربيماري در وي رمضان ماه كه ميدانستم
.ميرفتم عيادتش به همهروزه قطعا
اين و هستيم جانبازان مديون ما:داشت اظهار وي
مسايل اين از نبايد و دارد جوانمردي از نشان كارها
.شود سوءاستفاده
(كوهي و نظري) ما كه را كسي كند لعنت خدا:گفت كوهي
بوجود را اختلافات اين و داد قرار هم درمقابل را
.دارم ارادت وي به من و است زحمتكش نظري آورد ،
جان آن از بعد و مقدس دفاع طول در ما:افزود وي
بوديم رفيق همديگر با و گذاشتيم نظام راه در را خود
كوي حادثه خاطيان با برخورد ميكنم فكر و هستيم و
.است بوده بهنفعنظام دانشگاه
ماموران از دانشجو حدود 250 شكايت به سپس وي
كرد اشاره حادثه درآن كننده عمل انتظامي نيروي
نظري سردار.ميشود دادگاه تقديم شكايات اين:وگفت
.است موضوع از خارج مطالب اين:گفت
اينجا به كسي آبروي ريختن براي من:گفت كوهي
دفاع اصلا من بخواهد نظري آقاي واگر نيامدهام
.نميكنم
از 71 نفر دانشگاه 21 كوي ساختمان دريك:افزود وي
را اينها ما اگر و خوردهاند وايثارگركتك شهيد فرزند
شكايتها اين اعلام وبراي بوديم مسئول نميگفتيم ،
وي.ميگرفتيم قرار وتشويق تقدير مورد ما بايد
نشستيم عقب كه آنقدر پرونده دراين ما:اظهارداشت
.آمدهايد جلو (نظري) شما نظرگرفتيم در را نظام ومصالح
كوي حادثه دركتاب:گفت تهران دانشگاه كوي مديركل
منتشرنشده گسترده درسطح هنوز كه تهران دانشگاه
كننده عمل نيروهاي از تاريخ عنوان به چهارسطر است
اعتراض آن به نظري آقاي كه است شده نوشته
من نقش خاطر به ملي امنيت شوراي:افزود وي.ميكند
تقاضاي بار دو دانشگاه ، كوي تير 78 درحادثه 18
درديدار نيز رهبري معظم ومقام است كرده تشويق
.كردند دلجويي آنان از دانشجويان
دركوي قضايي ضابطان امور در كوهي دخالت درمورد دادرس
.پرسيد واقعشده موردشكايت كه دانشگاه
همه ملي امنيت به خدشه از جلوگيري براي:گفت كوهي
وزارت باهمكاري و وهستيم بوده همكاري به موظف
كويخاموش حوادث از بسياري انتظامي ونيروي اطلاعات
خواهش ميراحمدي آقاي هم مورد دراين واگر بود شده
.نميآمد پيش حادثه اين كرد ، مي قبول مارا وتمناي
مستقيم ازتير انتظامي نيروي استفاده درمورد دادرس
كوهي از او وفوت دانشجو يك چشم به آن واصابت
.دهد ارائه خودرا دلايل پرسيد
دانشجويي جمالي ، آقاي كه درجلسهاي من:گفت كوهي
نيز بود داده ازدست را چشمش يك حادثه درآن كه
اشاره وي به و ميكردم صحبت بود نشسته من پيش
تير مورداصابت چشم ازناحيه دانشجو اين گفتم و كردم
اشتباه به روزنامه كه است شده كور و گرفته قرار
.نوشت فوت كور ، جاي به
دانشگاه كوي تخريب درمورد پرسيد ، ازكوهي دادرس
دفاع داشت ، دخالت انتظامي نيروي كه بوديد گفته
.كنيد
از بخشي و ديديم ازنزديك را تخريب اين ما:گفت كوهي
.كردهاند اعتراف آن به نيز انتظامي نيروي
بود؟ انتظامي نيروي همه شما منظور:دادرس
گفتم ، را شب آن عملكننده نيروهاي من خير ، :كوهي
بود ، داده ازدست درجنگ خودرا انگشت يك كه دانشجويي
ازسوي وي ديگر دوانگشت و ميشود دستگير شب همان
كه ميگيرد قرار وشتم ضرب مورد ميلگرد با ماموران
از خود ، شكايت اعلام با دادگاه درجلسه دانشجو اين
.كرد صرفنظر خود شكايت
نظري شخصيها ، لباس فرماندهي از شما نظر آيا:دادرس
.بود
.خير:كوهي
انا" جمله بكاربردن از منظورش پرسيد كوهي از دادرس
است؟ بوده چه "راجعون اليه وانا لله
قرآني جمله اين مسائل از خيلي درمورد من:گفت كوهي
.ميبرم بهكار را
بحث شكايت مورد در نظري سردار شكايت مورد در دادرس
عنوان به وي از كوهي است كهگفته "خاطي فرمانده"
را خود خواستمستندات است برده نام خاطي فرمانده
ارائه تكذيبيههاي خواست نيز كوهي از وي.دهد ارائه
دادگاه به سند عنوان به را روزنامهها به كرده
.دهد تحويل
نيز تهران دانشگاه حقوقي نماينده آذربايجاني آقاي
كرد دادگاه تقديم لايحهاي كوهي محمدكاظم از دردفاع
از كوهي آقاي برائت حكم خواستارصدور لايحه اين وطي
.شد تهران عمومي دادگاه اول شعبه سوي
به را سليماني داود اتهامات به رسيدگي دادگاه رئيس
.كرد موكول هفته اين دوشنبه فردا
به بهمن هشتم زنجيرهاي قتلهاي دادگاه راي
ميشود ابلاغ متهمان
پرونده به رسيدگي دادگاه جلسه دوازدهمين :اجتماعي گروه
به صبح ساعت 30/8 دي 79 شنبه 24 ديروز زنجيرهاي قتلهاي
نظامي دادستان معاون حضور با و عقيقي محمدرضا رياست
غيرعلني طور به آنان مدافع وكلاي و متهم تن و 18 تهران
.شد تشكيل تهران يك نظامي دادگاه پنجم شعبه در
متهمين جلسه اين در مسلح نيروهاي قضايي سازمان گزارش به
جايگاه در قرارگرفتن با كيفرخواست هجدهم تا هشتم رديف
.دادند ارائه دادگاه به را خود دفاع آخرين مخصوص
متهمين وكلاي استمهال با دادگاه رئيس جلسه اين پايان در
تقديم و تنظيم جهت تاريخ 29/10/79 تا
كيفري دادرسي آيين طبق كرد اعلام و موافقت دفاعي لوايح
راي دادگاه متهمين ، وكلاي به شده داده فرصت پايان از پس
به ماه بهمن هشتم تاريخ در و صادر هفته يك ظرف را خود
.كرد خواهد ابلاغ متهمين
فعاليت از سال دو "گوناگون" مديرمسئول
شد محروم مطبوعاتي
هفتهنامه مديرمسئول "فرهمندپور فاطمه" :اجتماعي گروه
عمومي شعبه1410دادگاه سوي از گوناگون شده توقيف
محكوم مطبوعاتي فعاليت از محروميت دوسال به تهران
.شد
قم شهر ساكن كه فرهمندپور:قم از ما خبرنگار گزارش به
من به پنجشنبه روز مرتضوي قاضي راي":است ، گفت
به را خود اعتراض تا دارم فرصت روز تا20 و شد ابلاغ
:افزود فرهمندپور."دهم ارائه استان نظر تجديد دادگاه
ماه شش به گوناگون نشريه حكم اين اساس بر"
حبس روز دو و ماه شش به من و انتشار از محروميت
تبديل محروميت به حبس زمان كه شدم محكوم تعزيري
تبصره مطابق تبديل اين":اضافهكرد وي."است شده
آن براساس گرفتهكه صورت مطبوعات قانون ماده 35
مسئوليتهاي از محروميت سال دو به حبس مجازات
هفتهنامه صاحبامتيازي و مديرمسئولي از اعم مطبوعاتي
."تغييركرد ديگري نشريه هر يا گوناگون
اطلاعيه به پاسخ در باقي عمادالدين وكيل
و مقالهها اتهام به باقي :دادگستري
شد محاكمه نوشتههايش
شنبه روز باقي مدافععمادالدين وكيل :اجتماعي گروه
تهران دادگسترياستان اخير اطلاعيه به واكنش در
او نوشتههاي و مقالهها اتهام به باقي محاكمه:گفت
.است درمطبوعاتبوده
خود اطلاعيه در پنجشنبه روز تهران استان دادگستري
:بود كرده اعلام باقي عمادالدين پرونده به بااشاره
موسوم دركتاب را خود مقالههاي كليه (باقي) نامبرده"
پرونده ضميمه كه كرده چاپ "دمكراسي تراژدي" به
به ربطي آن نويسندگان و كتاب موضوع اساس و است
".ندارد مطبوعات قانون
گفت ايرنا با گو و گفت در باقي وكيل نيكبخت صالح
اتهام به رسيدگيكننده دادگاه از شكوائيه ، در كه
و نامبرده محاكمه كه بود شده خواست در باقي آقاي
اساسي قانون اصل 168 رعايت با پرونده متهمين ديگر
شماره من:افزود وي.شود منصفهبرگزار هيات باحضور
جمله از پرونده شكات دارم ، ساير اختيار در را نامه
و وسيما صدا همچنين و پاسداران وسپاه اطلاعات وزارت
مطبوعات مطالب استناد به همگي نيز شاكي حقيقي اشخاص
.بودند كرده شكايت باقي آقاي عليه
كتاب آنان از يك هيچ شكايت مستند:گفت باقي وكيل
عمومي روابط اطلاعيه در اشاره مورد دمكراسي تراژدي
:افزود باقي وكيل.است نبوده تهران استان دادگستري
پروندههاي از دفاع كه وكلايي اكثر كنم تصورمي
در را مسايل اين مايلند داشتهاند برعهده را مطبوعاتي
وكلا:داد ادامه وي.كنند مطرح حقوقي جلسه
مطبوعات صحنه به موارد اين كشاندن با نميخواهند
آن نتايج كه شوند مجادلهاي وارد مخالف ، و موافق
.است سياسي جدال ادامه
دادگاه به را تخلفي موارد ما:گفت همچنين نيكبخت
باكمال هم دادگاه همين و كردهايم منعكس نظر تجديد
از را مجازات قبولو را خلاف موارد از بعضي شهامت
در ويداد تقليل سال سه به زندان نيم و سال هفت
نظر از آنان:گفت زندان در خود موكلين وضعيت مورد
خواهان تنها و برند بهسرمي خوبي وضعيت در روحي و جسمي
خانوادههاي با تلفني زندانيان ، ساير مانند كه آنند
مشكلات و وضعيت از و باشند داشته تماس خود
در ما كه گفت درپايان ويشوند باخبر خانوادههايخود
مستند داشتهايم اعتراض دادگاه راي به كه مورد هر
.كردهايم ارائه دادگاه به نيز را آن قانوني
ديوار و تئاتر برگشته بخت تماشاگران
رئيس آقاي توجيه
كه فجر تئاتر نوزدهم جشنواره نشست در خبرنگاري :اول
نمايشي هنرهاي مركز رئيس از شد برگزار هفته اين سهشنبه
به چوب گروهي شهر تئاتر در نمايشي پايان از پس":پرسد مي
كتك باد به را آنها و كرده حمله نمايش تماشاگران به دست
در و ميكند تعجبي ابراز ابتدا مركز مدير "ميگيرند
با و است رسيده گوشش به خبري چنين تازه گويي كه فضايي
حضور ميزگرد در وي با كه مسئولاني به استفهامي نگاهي
شما به كسي چه را خبر اين" ميپرسد خبرنگار از دارند
ناظر صحنه در دوستش و خود":ميگويد خبرنگار "است؟ داده
از سپس و "بودهاند تماشاگران فغان و چوببدستان هجوم
چه حادثه اين برابر در شما" كه ميپرسد كشور تئاتر رئيس
بسيار افراد تعداد":ميگويد رئيس "داديد؟ نشان واكنشي
كتك را آنهامردم ولي":ميگويد خبرنگار "بودهاند كم
نميتوانستيم كه ما ولي !بله":ميگويد رئيس "ميزدند؟
هم با همراهي در ديگري خبرنگار و "؟!بزنيم كتك را آنها
:ميگويد نمايشي هنرهاي مركز رئيس به تعريض در و خود صنف
بار اين...و "بكنيد نگراني ابراز ميتوانستيد حداقل"
خبر قبل لحظه چند كه نمايشي هنرهاي مركز رئيس تازه
حاضر خبرنگاران به را شهر تئاتر تماشاگران بيمهكردن
پاسخي پي در و ميكند تاييد را خبرنگار سخن بود ، داده
.است پيگيري حال در ماجرا "!بله" كه برميآيد
شهروندان اخلاق بركشانيدن نمايش ، و تئاتر مهم ويژگي:دوم
جهت آن از خود همنوع به كه است انساني سمت به آن تعالي و
و غم وي حرمان و درد بر و مينهد حرمت است انسان كه
حتي و تئاتر اهالي تمامي براي..و ميخورد اندوه
است شگفتي و تاسف جاي بودند ، حاضر جلسه در كه خبرنگاراني
و اطلاعات شفاف ارائه جاي به نمايشي هنرهاي مركز رئيس كه
در ابتدا بيپناه ، تماشاگران از دفاع و مهاجمان به هجوم
شاهد ، كه درمييابد وقتي و برميآيد ، حقيقتي كتمان صدد
مسئولان سكوت و بيواكنشي توجيه در است ، خبرنگار شخص
.برميآيد توجيه پي در شهر تئاتر
تصدي هنگام در مركز رئيس كه خبرنگاران 15بندي و منتقدان
كنوني سرپرست و پيشين ارشاد وزير محضر در و پست اين
به را كرد ايراد تئاتر اهالي از كثيري جمع و وزارتخانه
محافظهكار چنان را ايشان پست تصدي كه اميد دارند ، ياد
تئاتر اهالي و خويش حريم از دفاع در حتي كه باشد نكرده
.دركشد دم و زند تن نيز
مختاباد سيدابوالحسن
خانواده مجلس نمايندگان به نامهاي در
اميرفرشادابراهيميازتحصندربرابرمجلس
دادند خبر
در ابراهيمي اميرفرشاد بستگان و خانواده :اجتماعي گروه
زندان در وي شكايات به رسيدگي عدم را آن آنچه به اعتراض
زده تحصن به دست اسلامي شوراي مجلس مقابل در ناميدهاند ،
.ميگيرند سياسي روزه و
به نامهاي در ابراهيمي خانواده ايسنا ، گزارش به
صورتي در:كردهاند تاكيد اسلامي شوراي مجلس نمايندگان
در نشود ، رسيدگي ابراهيمي وضعيت به ديماه روز 25 تا كه
سياسي روزه زده ، تحصن به دست اسلامي شوراي مجلس مقابل
.ميگيرند
شوراي مجلس نمايندگان از نامه اين در ابراهيمي خانواده
كه آنچه به مقابله براي را هوشياري اقدامات انجام اسلامي
خواندهاند ، تهران دادگستري سياسي اعمال و تناقض را ، آن
.شدهاند خواستار
پرونده متهمان از ابراهيمي اميرفرشاد است گفتني
تهران دادگستري كل رئيس به نامهاي طي پيشتر نوارسازان
.ميگيرد سياسي روزه ديماه روز 20 از كه بود كرده اعلام
به نسبت خود شكايات به رسيدگي عدم از نامه اين در وي
پرونده بر وارد حقوقي ايرادات و زندان نامناسب وضعيت
.بود كرده ياد اقدام اين دلايل عنوان به نوارسازان
|