نشستيباهنرمندانكاريكاتوريستگروه
گريزازخشونتو راه خنده ، ;سفيد كلاغ
است ويرانگري
;اشاره
ايران ، در كاريكاتوريست هنرمندان از جديدي نسل برآمدن
تشكلهاي شكلگيري و هنر اين غناي و رشد براي را زمينه
"سفيد كلاغ".است كرده فراهم كاريكاتوريستها از گوناگون
كه است ايران كاريكاتوريست جوان هنرمندان از گروهي نام
برپايي در توجهي قابل كارنامه دهه ، يك كمتراز در
همچنين و كشور از خارج و داخل در گوناگون نمايشگاههاي
همين به.است داده بهدست شده عرضه آثار كيفي بهبود
انجام گفتوگويي "سفيد كلاغ" گروه هنرمندان با انگيزه
گفتوگو شنود ، گفتو فضاي به ورود از پيش.دادهايم
قالب در كه گروه اين آثار ويژگيهاي به اختصار به كننده
، شده برپا ايران كاريكاتور خانه در نمايشگاه يك
.است پيآمده در كه داشته اشارهاي
عباسي اسماعيل:از گفتوگو
هر ميشناسيم ، چهره كاريكاتور با بيشتر را "سبوكي افشين"
نشان خود از خوبي قابليت نيز زمينهها ساير در او كه چند
به همگي كه خود آثار تازهترين در سبوكي.است داده
كلاغ گروه عضو كاريكاتوريست هنرمندان از چهرهپردازي
سايه در تحول ايجاد و نو شيوهاي با يافته ، اختصاص سفيد
و سوژهها شخصيت و حسي حالات از دقيقتري برداشت و كاري
نهاده پيش به گامي چهره كاريكاتور در رنگ ، برتر كاربرد
.است
را گرافيك هنر در برترياش و گرايش هميشه "زندي كيارش"
تازهترين در اما است ، داده سرايت نيز كاريكاتورهايش در
بيشتري اكسپرسيون و اغراق هنرمندبه اين آثار
كاريكاتور هنر به او بيشتر رويكرد از نشان كه برميخوريم
.است
كاريكاتوريستهايخوب از يكي بايد را "بهرامي حميد"
صاحب و جستجوگر هنرمندي "بهرامي".آورد حساب به معاصر
و دشوار زواياي از تازه فضاهاي شجاعت با و است ابتكار
.ميآزمايد را كاريكاتور هنر در ناممكن حتي
.دارد حضور بيشتري ژرفاي با طنز "عظيمي بهرام" آثار در
شخصيتها ، نمايش و جزئيات به پرداخت در او حوصلهوسيع
.است بخشيده هنرمند اين آثار به بيشتري جانمايه
.دارد طنز موضوعات پرورش در سيالي ذهن "عليدوستي فائز"
با كه است كالبدي او ، همچون رنگگذاري و طراحي شيوه اما
دستيابي براي هنرمند اين كوششندارند همخواني سوژهها
.است زده دامن را ناهمخواني اين شايد مشخص ، سبك يك به
و نقاشان قول به خطوطيا "مقدم كريمي" آثار در
را مينياتور قلمگيريهاي بيشتر دسنها كاريكاتوريستها
پيشكسوتاني دنيا در كه كار شيوه اين با او.ميكند تداعي
.است كرده متمايز را آثارش دارد ، و داشته هم
روزنامههايي خوانندگان از بسياري "رحمتي جمال" آثار با
در را مطبوعاتي كاريكاتور سالهاي 77 ، 78 فاصله در كه
.هستند آشنا خوبي به بردند ، مردم ميان به وسيعتري پهنه
و منظم و ريز هاشورهاي و است سبك صاحب هنرمندان از جمال
از زرد و نارنجي رنگي مايههاي و پيراموني محكم خطوط
جمال آثار تازهترين در اين رغم به.اوست آثار ويژگيهاي
شايد تمايز اين.جديدبرميخوريم مضامين به كمتر رحمتي
.داريم سبك صاحب هنرمند يك از كه است توقعي از ناشي
در كه سفيد كلاغ گروه كاريكارتوريست هنرمندان جمع در
"عظيمي بهرام" با را گفتوگو بودند ، آمده فرا "همشهري"
در كاريكاتوريستها عمومي رويكرد و گرايش.كرديم شروع
:ميگشايد را بحث كه است سئوالي موضوع جهان
مطرح سوژههاي و نمايشگاهها به توجه با":عظيمي بهرام
كاريكاتورهاي به جهان كه ميرسد نظر به طور اين شده ،
با كاريكاتورهايي تا دارد نياز بيشتر خندهدار يا كميك
كميك طرحهاي كه چند هر اجتماعي ، و سياسي ناب سوژههاي
يك در و دارند هجو و نقد براي بيشتري ظرفيت و قابليت
در ايرانيها ما كه رسيدهام نتيجه اين به كلي برآورد
ديگران از تواناتر كميك ، و خندهدار موضوعات به پرداختن
گروه كه است طبيعي و فرهنگماست از برخاسته اين و هستيم
".بياورد روي گرايش همين به نيز ، ما
عنصر":ميگويد و ميگيرد را بحث دنباله "زندي كيارش"
را ما گروه كه بود شالودههايي از كاريكاتور در خنده
به هوشمندانه كاريكاتوريستها ، بيشتر.كرد پايهگذاري
مفاهيمي همان با طنز كمكم و روكردهاند عنصر همين سوي
در افتاده ، جا معروف داستانهاي و ادبيات در كه
".ميشود نهادينه هم كاريكاتور
چهره كاريكاتور در تازهاش تلاشهاي از "سبوكي افشين"
با كردم سعي آثارم تازهترين در":ميآورد ميان به سخن
بهرهگيري با و داشتم نقاشي در كه تجربههايي از استفاده
بپردازم چهره كاريكاتور به متفاوت ، گونهاي به اغراق از
در و كردم حذف را چهره جزئيات از برخي ناچار به و
و فعاليت سال چند از پس كه بود براين سعي رنگگذاري
".دهم انجام رنگ از مايههايي با را سايهكاريها تجربه ،
با هميشه":ميگويد جمعي بحث به اشاره با "سبوكي"
اثر يك بودهام ، مخالف تفكر منهاي خندهدار كاريكاتور
".باشد هم برانگيز تفكر بايد
و برميشمارد آثارش ويژگي از را سادهسازي "بهرامي حميد"
از مانع رنگ غالب حضور پيشين ، تجربههاي در ":ميگويد
خودش ماهيت و معنا رنگ اكنون اما.بود طرح خصوصيات نمايش
".ميكنند منتقل بيننده به را بيشتري حس خطوط ، و يافته را
و اجرا شيوه در بايد كه است باور براين "مقدم كريمي"
.بياورد روي بيشتري تنوع و تحول به كارهايش در بندي تركيب
را كاريكاتور در خشونت از عاري موضوعات به پرداختن او
.ميداند خشونت با مبارزه براي قوي دستمايهاي مثابه ، به
داشته مطبوعاتي كارهاي در را درخشش بيشترين"رحمتي جمال"
قبول را ژورناليستي كار":است اين جز به او نظر اما است ،
برايم آنكه از پيش كردم ، كار عرصه اين در هم اگر.ندارم
كارهاي.است بوده ارتزاق وسيله يك باشد ، كننده ارضاء
كه بهخصوص ميدانم ، ماندگارتر و بهتر را نمايشگاهي
مشكلات با ايران مطبوعات در كاريكاتوريستها فعاليت
در كه كنم ادعا ميتوانم حال اين با.است روبهرو زيادي
كار بيشتري استقلال و آزادي با توس ، و جامعه روزنامههاي
".كردم
كاريكاتوريستها عمل و فكري استقلال به هم ، زندي كيارش
دادن سفارش":ميگويد و است معتقد مطبوعاتي كارهاي در
او در خلاقيت و ابتكار رشد مانع كاريكاتوريست ، به كار
".ميشود
نياز به صرف پاسخگويي كه است باور براين هم بهرامي حميد
ابتذال و سطحي ورطههاي به را كاريكاتور گاهي مخاطبان ،
بايد نيز خود كاريكاتوريست هنرمند.ميدهد سوق
تغيير در و كند معرفي را هنر اين برتر نوع بهگونهاي ،
.باشد داشته نقش مخاطبان ذائقه
در تازه تجربههاي فراگيري به ميگويد "عليدوستي فائز"
.است كرده نگاه جدي نياز يك عنوان به همواره كاريكاتور
براي محدوديتي و مرز كاريكاتور ، مقوله در كه چند هر
نيز اوندارد وجود اثر آورنده پديد خلاقيت و ابتكار
خنده به بيشتري نياز امروز جهان كه ، است باور براين
نمايشگاههاي از بسياري موضوع دليل ، همين به و دارد
.ميشود برپا خنده موضوع با اروپا در بهويژه كاريكاتور
|