!ميگيرد قرباني هنوز كه كهنه زخمهايي
محكوميت از فرشادابراهيمي امير خانواده
داد خبر حبس سال دو تحمل به وي
مجوز "نوروز" و "ديدار" روزنامههاي
گرفتند انتشار
ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاون
مسئولان و قضائيه مطبوعات ، قوه :اسلامي
شمارند محترم را مطبوعات آزادي
دادگاه شعبه 26 در رجايي عليرضا
شد حاضر
انقلاب
پيام روزنامه مسئول مدير بازجويي جلسه
شد برگزار آزادي
براي اينترنت اشتراك تسهيلات ارائه
روزنامهنگاران
!ميگيرد قرباني هنوز كه كهنه زخمهايي
بويراحمد در قبيلهاي درگيريهاي
وجود و بيكاري اي ، قبيله ، تعصبات اي عشيره بافت *
گيريهاست در دلايل از فراوان اسلحههاي
مساحت صدم يك بويراحمد و كهگيلويه استان
شهرستان سه.است كرده اشغال را (كيلومتر هزار 5/16)كشور
و دهستان شهر ، 38 سيزده ،(گچساران و كهگيلويه بويراحمد ، )
هزار بر 550 افزون جمعيتي و دارد سكنه داراي روستاي 1901
و 61 شهري آن درصد كه 39 ميكنند زندگي استان اين در نفر
.هستند ساكن روستايي مناطق در بقيه درصد
يعني استان شهر بزرگترين شكلگيري سابقه چند هر
استان اين در اما نميرسد هم پيش سال به 40 (مركز)ياسوج
شهرها شكلگيري از قبل تقسيمبنديهاي همان اساس بر مردم
قومي و فاميلي وابستگيهاي و خويشاوندي روابط مبناي بر
ايلات طوايف از يكي به ناخواه خواه و ميشوند شناخته
و طيبي نوئي ، چرامي ، زياري ، دشمن بهمئي ، بويراحمد ، بزرگ
.دارند تعلق بابويي
هستند مستقر روستاها در استان جمعيت اعظم بخش كه آنجا از
نظير رخدادهايي است شده مقال اين بهانه كه آنچه و
اتفاق روستاها در معمولا كه است قبيلهاي درگيريهاي
يك نوشته اين كه شود داده توضيح است لازم.ميافتند
بلكه نيست درگيريها اين چرايي تحليل پيرامون جامع بررسي
اجتماعي خدمات شاخصهاي كه ميباشد جامع زماني بررسي
و فرهنگ برق ، راه ، درمان ، و بهداشت پرورش ، و آموزش نظير
در موثق و دقيق طور به عالي آموزش بدني ، تربيت هنر ،
روستايي و شهري مردم كه شود مشخص تا شوند پيگيري استان
توزيع و شدهاند بهرهمند خود حقوق از حد چه تا استان
خير؟ يا است بوده عادلانه آيا خدمات اين
درگيريهاي براثر نفر تاكنون 32 سال 74 از فقط اما
به خصمآلود روابط خانوار صدها و شدهاند كشته قبيلهاي
دهها و ميباشند ورزيدن كينه حال در و گرفتهاند خود
پنج اين از قبل تا.شدهاند زخمي و مجروح نيز ديگر انسان
پس و است نيفتاده همشهري خبرنگار دست به دقيقي آمار سال ،
خواهد رسانده مسئولين و مردم اطلاع به حتما پيگيري از
درگيريهاي در اخير سالهاي كشته نفر اين 32 از اما شد ،
خونين درگيريهاي در آذرماه 79 در نفر قبيلهاي 14
دو در "بويراحمد" و "كهگيلويه" شهرستان دو در مسلحانه
اين چرا؟ راستي به.دادهاند جان زيلايي و بهمئي منطقه
زخمهاي اين تاكنون چرا چيست؟ خاطر به قبيلهاي جنگهاي
نيز استان اين امروز نسل آيا نشدهاند؟ درمان كهنه
كينهتوزيها و كدورتها اين آيا ميكند؟ فكر قبيلهاي
يافت؟ خواهد ادامه همچنان
ميرفت اميد استان اين فرهنگي تغييرات و تطور سير در...
را گذشتگان ميراث منفي نقاط و باشد اصلاحگر جديد نسل كه
از گذشته نسل كه كينهاي اما نشود آلوده خود و بپالايد
از نيز جديد نسل و نشده محو هنوز داشت دل به ماقبلش نسل
خود از بعد نسل به و گرفته دل به كينه خود ماقبل نسل
مييابد ادامه تسلسل و دور اين آياداد خواهد انتقال
چه و كرد بايد چه ميرسد؟ پايان به جايي در روزي يا
مردم؟ كيست؟ پاسخگو نكرديم؟ كه دهيم انجام ميتوانستيم
رسانهها؟ مدرسه؟ دانشگاه؟ تحصيلكردهها؟ مسئولين؟
اين در بويراحمد و كهگيلويه عمومي فرهنگ شوراي رئيس
استان اين يافته تغيير ظاهر به فرهنگ:ميگويد زمينه
است داده شكل تغيير آن ظاهر چوندرگيريهاست اين منشا
به نسبت نحوي به حاكم قبيلهاي بافت و روحيه كيفيت ، ولي
!است شده شديدتر و پررنگتر گذشته
مختلف طوايف گرچه قديم در:ميافزايد حسيني حجتالاسلام
پيدا درآمدهايبيشتري حالا و بود كمتر تضادها ولي بودند
خشك تعصبات وي.است افزوده طايفهاي رقابتهاي بر كه شده
مجازات قانون) الهي حدود احكام نشدن اجرا قبيلهاي ،
:ميگويد و ميكند ذكر درگيريها اين دلايل از را (اسلامي
رفع منظور به بس خون رسم بويراحمد و كهگيلويه استان در
سبك به و ميشد پيشنهاد قوم عقلاي سوي از خصومت و كينه
و اسب جهيزيه ، سپس ميگرفت ، صورت خواستگاري معمولي عروسي
ولي داشت وجود نيز پايكوبي و شادي و ميشد مبادله گوسفند
مهربانانه و عاطفي نگاه آن جايگزين نگاهي يك تدريج به
قرار وجهالمصالحه يا كالا را دختر كه گرفته قرار
و عالما انساني كه شده مشاهده ديگر سوي از و ميدهند
گرديده هم محكوم و شده هم ثابت شده ، قتل مرتكب عامدا
نشده جاري او درباره مختلف دلايل به قصاص حكم ليكن است
.است كرده جريتر را مردم الهي حدود نشدن جاري اين كه
سالهاي باطني خوش و ازسادهزيستي ياسوج جمعه امام
سابقه:افزود و كرد ياد استان مردم ميان در گذشته
مردم و نميرسد هم پيش سال به 40 استان اين در درگيريها
نه و يافتهاند را شهري عميق تمدن و فرهنگ نه استان
وضع اين و اند كرده حفظ را گذشته باطني خوش و صداقت
ميشود تلخ رويدادهاي اين وقوع به منجر كه است خطرناكي
.دارد چارهانديشي به نياز كه
و وسيع تحقيقات بر همچنين حسيني اصغر سيدعلي حجتالاسلام
به مجاز اسلحه واگذاري منظور به انتظامي نيروي دامنهدار
يا يك تاييد صرف به نبايد:گفت و كرد تاكيد استان مردم
بايد زمينه اين در بلكه شود صادر اسلحه مجوز نفر دو
.شود داده خرج به بخل و سختگيري
بويراحمد و كهگيلويه استان عمومي فرهنگ شوراي عضو ديگر
:است داده توضيح چنين درگيريها اين ريشه و علل درباره
براي بخصوص بيكاري قبيلهاي ، تعصبات عشيرهاي ، بافت
و سو يك از است حاكم منطقه بر كه فقري و روستايي جوانان
و امنيتي مسئولين توجهي كم و فراوان اسلحههاي وجود
جمله از هستند حوادث اينگونه آبستن كه مناطقي انتظامي
.درگيريهاست اين دلايل
داشته كار مردم اگر:افزود دانش حجتالاسلامشكرالله
شده رها نيز و باشند زندگي در رقابت مشغول و باشند
گفتههاي ضمن وي.ميشود حادث كمتر اتفاقات اين نباشند
خوب نسبتا مذهبي نظر از را استان روستاهاي مردم خود
امنيتي مسئولين توجه وقايع اين:ميگويد و ميكند توصيف
فرهنگي نهادهاي و كنند جلوگيري بحران از تا ميطلبد را
برنامهريزي هرچند هستند كارساز كمتر شرايطي چنين در
مناطق اين به ويژه توجه و فرهنگي زمينههاي در درازمدت
.باشد رويدادها اين از جلوگيري عامل ميتواند
عملكرد ضعف نتيجه درگيريها اين آيا اينكه درباره دانش
و جلوگيري:ميافزايد است ، انتظامي يا امنيتي نيروهاي
هرگونه و عشيرهاي و منطقهاي درگيريهاي و جنگ كنترل
عمل و هماهنگي باشد جامعه نظم و امنيت مخل كه حادثهاي
طبعا و دارد لازم را انتظامي و امنيتي سياسي ، دستگاههاي
بپيوندد ، مي وقوع به حوادث اين استان از نقطهاي در اگر
كه باشد هم دستگاهها اين ضعف يا كمتوجهي از ناشي تواند
وضعيت به توجه با.باشند هشيار دستگاهها اين است لازم
نقطه چند در ناكرده خداي اگر استان ايلياتي و قبيلهاي
ايجاد بحران و ناامني استان كل در بيفتد اتفاق استان
.ميشود
و زياد اسلحه وجود از همچنين اسلامي تبليغات سازمان رئيس
روحيه به توجه با حساس شرايط در گرم سلاح به آسان دسترسي
و محلي درگيريهاي و استان مردم جنگجويي و سلحشوري
عامل ديگر عنوان به نيز گذشته از يافته انتقال كينههاي
.است برده نام حوادث اين
از تن دو كه گودرزي مراد محمد و پيشوا حبيبالله
اين در نيز ميباشند درياسوج دادگستري پرسابقه وكلاي
برخي نشدن اجرا فرهنگي ، ضعف:كه دارند نظر اتفاق باره
خواستههاي بودن بيارزش مالي ، بنيه ضعف قضايي ، احكام
درگيريهاي در زن محركين قضايي تعقيب عدم دعوي ، مورد
و فئودالها برخي افكني تفرقه و بازي كدخدا قبيلهاي ،
استان در گذشته رژيم از باقيمانده جاهطلب متنفذين
به را باطن خوش و سادهدل مردم اين بويراحمد ، و كهگيلويه
.ميدهد جلوه ناامن را استان و مياندازد هم جان
ميليون دو حداكثر زمين قطعه يك پرونده از وكيل دو اين
شاكي تاكنون كه آوردهاند ميان به سخن گچساران در ريالي
و اياب خرج يا وكلا به زمين ارزش برابر شايد 20 متشاكي و
و نيافته فيصله نيز دعوا و كردهاند پرداخت پول آن ذهاب
نشدن اجرا درباره پيشوا حبيبالله.دارد ادامه همچنان
دستگاه ضعف نشدن اجرا اين هرچند:ميگويد قضايي احكام
نميتوانند كه مردماست مالي بنيه ضعف بلكه نيست قضايي
يا قصاص حكم اجراي از مانع و كنند پرداخت را صغار سهم
به طولاني رسيدگي كه است طبيعي و ميشوند استان در اعدام
مرور براثر جنايت و قتل اجتماعي آثار شدن كمرنگ و پرونده
تاثير قتل ارتكاب به نسبت مردم ساختن جري در نيز زمان
دارد؟ بسزايي
در گذشته سالهاي در قتلي وقوع از نيز گودرزي مراد محمد
در چه هر وي گفته به كه راند سخن بويراحمد از اي منطقه
انسان يك كشتن در مستحكمي محكمهپسند دليل كرده تعمق آن
.است نيافته متهمين اظهارات و پرونده در بيگناه
به دادن اهميت مسئولين ، موقع به تشخيص:ميافزايد وي
مختلفسر ادارات به كه مردم نوشتههاي و شكايات
جنگلها ، طبيعي ، منابع مقوله به كه آنچه بهخصوص و ميزنند
جلو ميتواند ميشود مربوط روستاها حدود تعيين و مراتع
را فجايع اين نهايت در و قبيلهاي درگيريهاي از بسياري
.بگيرد
و جوان:ميافزايد است دادگستري يك پايه وكيل كه گودرزي
به قتل پروندههاي واگذاري و قضات بودنبرخي تجربه كم
موردي و ميگذارد تاثير نيز پروندهها سرنوشت در آنها
دادهاند جوان دادرس يك به را قتل پرونده كه شده مشاهده
روند اين و كند قضاوت ميخواسته اولينبار براي كه
توسط قتل پروندههاي مشاهده از وي.نيست پسنديدهاي
ياد قضايي پيشنهادي راهكار يك بهعنوان قاضي چندين
معمول رويه اين گذشته قانون در:ميافزايد و ميكند
اين عمومي و كيفري 1و 2 دادگاههاي تشكيل با ولي است بوده
مطلوبي و پسنديده روش كه صورتي در است شده منسوخ روند
.بود
كه بويراحمد و كهگيلويه استاندار امنيتي و سياسي معاون
دارد اشراف استان بر اجرايي و امنيتي سياسي ، منظر از
و جانبي عوارض ساير و درگيريها اين ريشه درباره
دور:ميگويد نشدني تمام وقايع اين از پيشگيري راهكارهاي
به خود محيط از خارج جهان با ارتباط عدم و مناطق افتادگي
از كه بزرگان با منطقهاي تصميمگيري دليلصعبالعبوري ،
اغلب كه است ذكر به لازم) برخوردارند پاييني سواد سطح
محل ، معتمدين و محترمين سفيدانو ريش تصميمگيري اوقات
عصبيت ، و (است بوده قضايي و پليسي روشهاي از كارسازتر
وضعيت دليل به دولتي دستگاههاي گسترش عدم كينهتوزي ،
عدم و روستاها حد از بيش پراكندگي منطقه ، جغرافيايي
نبودن جوابگو و معيشت فقر سريع ، و صحيح خدمات به دسترسي
نيازهاي شدن برآورده و رقابت قدرت كه سنتي معيشتي منابع
.هستند قبيلهاي درگيريهاي ريشه جمله ندارنداز را جديد
مناطق امنيت تامين براي چند هر:ميافزايد احمدوند قاسم
حوادث برخي لكن دارد بهعهده تامين شوراي را اساسي نقش
و داشت دور نظر از نبايد را اراده از خارج و مترقبه غير
و تعصب با همراه و مسئولانه غير دخالتهاي از ديگر برخي
تاثير تحت را ديگر اقدامات و راهكارها كينهورزي
.ميگذارد
كه مناطقي بودن افتاده دور احمدوند مهندس گفته به
عدم شهري ، مراكز از ميافتد اتفاق درگيريها اين معمولا
موجب را امنيتي و انتظامي نيروهاي سريع و موقع به دسترسي
پروژه يك وي نظر به پديده اين بررسي ولي.است شده
دهي مجتمعهايخدمات ايجاد چند هر است وسيعي تحقيقاتي
معيشت در تغيير ايجاد معيشتي ، منابع جديد توصيف با مناسب
در دولتي مراكز ايجاد آن ، به دستيابي راههاي و مردم
با انتظامي و قضايي واحدهاي استقرار و مناطق اينگونه
مورد در ويژه حساسيت و سلاح سريع ، خلع دسترسي قابليت
اعزام:نظير فرهنگي كار انجام ، مجاز سلاحهاي واگذاري
مهمترين از پرورش و آموزش تقويت رسانهاي ، تبليغات مبلغ ،
شمار به حوادث اين از پيشگيري راههاي اساسيترين و
.ميروند
در بويراحمد و كهگيلويه استاندار امنيتي و سياسي معاون
كنوني بودجههاي و منابع كه ميكند تصديق حال عين
در پديده اين بررسي براي عملي راهكار وي كه آنچه پاسخگوي
.نيست دارد نظر
آيا كرد؟ بايد چه كه باقيست سوال اين همچنان راستي به
درگيريهاست؟ اين عوامل از سواد و فرهنگي ضعف
و دركهگيلويه همشهري خبرنگار - رستگار الله هدايت
بويراحمد
محكوميت از فرشادابراهيمي امير خانواده
داد خبر حبس سال دو تحمل به وي
پرونده زنداني ابراهيمي ، اميرفرشاد پدر:اجتماعي گروه
ضربه تحمل 50 به فرزندش محكوميت از نوارسازان ، به موسوم
اعضاي به تهاجم پرونده با رابطه در حبس سال دو و شلاق
در (نوري عبدالله و مهاجراني عطاءالله) دولت هيات وقت
باخبرگزاري تماس در وي.داد خبر (سال 76) تهران جمعه نماز
:كرد اعلام مطلب ، اين بيان با ،(ايسنا) ايران دانشجويان
حكم اين از قضائي مسئولان به فرزندش نامههاي پيگيري در
.است يافته اطلاع
شعبه رئيس به نامهاي در ابراهيمي اميرفرشاد:است گفتني
ايسنا اختيار در آن از تصويري كه تهران عمومي دادگاه 6
به ارسالي نامه پايه بر ظاهرا:است آورده گرفته قرار
سال دو به شعبه آن سوي از تاريخ 22/3/79 در اوين زندان
تاكنون كه حالي در شدهام ، محكوم شلاق ، ضربه و 50 حبس
اين اثباتا و نداشتهام شعبه آن راي از اطلاعي گونه هيچ
.است نشده ابلاغ من به راي
شده ياد راي كه است كرده درخواست نامه اين ادامه در او
و كيفري دادرسي آيين قانون تبصره 238 و ماده 237 مطابق
.شود ابلاغ وي به مدني دادرسي آيين ماده 306 يك تبصره نيز
از قضائيه قوه رئيس به نامهاي در همچنين شده ياد فرد
ابلاغ عدم به نسبت است خواسته شاهرودي هاشمي آيتالله
نظرخواهي تجديد حق از او استفاده از ممانعت و وي به راي
.نمايد رسيدگي
"لثاراتالحسين يا" نشريه عليه ابراهيمي اميرفرشاد همچنين
.است كرده شكايت
ويژه قضائي مجتمع رئيس به خطاب خود نامه شكايت در وي
در لثاراتالحسين ، يا نشريه:است آورده دولت ، كاركنان
و غيرقطعي راي كامل متن انتشار به اقدام خود شماره 97
نوارسازان به موسوم غيرعلني دادگاه پرونده گردشكار
.است نموده
بايد طبيعتا و است بوده غيرعلني دادگاه اين كه حالي در
به ويژهاي اهتمام و دقت آن ، محتويات و موازين رعايت در
شعبه 16 از صادره راي ديگر ، سوي از.شود آورده عمل
هتك موجب آن انتشار كه بوده غيرقطعي تهران عمومي دادگاه
.است شده اينجانب حيثيت هدم و حرمت
مجوز "نوروز" و "ديدار" روزنامههاي
گرفتند انتشار
بعدازظهر مطبوعات بر نظارت هيات جلسه:اجتماعي گروه
اعضاء ديگر و اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير حضور با دوشنبه
.شد برگزار
اين در كرد اعلام داخلي مطبوعات مديركل جعفري مهرنوش
آقاي صاحبامتيازي به "پهلوان" نشريات تخلفات گزارش جلسه
آقاي صاحبامتيازي به "ملاير آواي" زمانآبادي ، غلامحسين
غلامرضا آقاي صاحبامتيازي به "شمال پيام" زمانيفر ، حسن
آقاي صاحبامتيازي به "ساوه نداي" و صومعهسرايي مرادي
بر نظارت هيات محترم اعضاي كه شد مطرح نبوي سيداحمد
:نمودند اتخاذ را زير تصميمات مطبوعات
ماده بند 2 بهاستناد ملاير آواي و پهلوان نشريات پرونده
شود ارسال مطبوعات دادگاه به رسيدگي جهت مطبوعات قانون 6
.شود داده جدي اخطار ساوه نداي و شمال پيام نشريات به و
ورزشي نشريات عملكرد گزارش جلسه ادامه در افزود وي
شد ارائه پيروزي و استقلال فوتبال تيم دو مسابقه پيرامون
عملكرد به نسبت مطبوعاتي معاونت شد مقرر نهايتا كه
به قانوني اختيارات محدوده در مزبور نشريات از هركدام
.دهد انجام بايسته اقدام خود تشخيص
به روزنامه دو پرونده كرد اعلام داخلي مطبوعات مديركل
سليمي عباس مديرمسئولي و صاحبامتيازي به "ديدار" اسامي
محسن مديرمسئولي و صاحبامتيازي به "نوروز" و نمين
.رسيد تصويب به و مطرح نجفآبادي ميردامادي
تبليغاتي و مطبوعاتي امور معاونت سوي از جلسه ادامه در
و مقننه قوه نمايندگان حضور با مورخ 19/11/79 نشست گزارش
اسامي تاييد بهمنظور مطبوعات بر نظارت هيات در قضائيه
اضافه و شد ارائه مسئول مديران نمايندگي داوطلب نفر 18
در عضويت جهت مسئول مديران نماينده انتخابات كه گرديد
/چهارشنبه 9 تاريخ در مطبوعات بر نظارت هيات دوره هشتمين
و انتخابات برگزاري محل و ساعت.شد خواهد انجام 12/79
جامعه بهاطلاع متعاقبا تاييد مورد داوطلب اسامي 18
.رسيد خواهد كشور مطبوعاتي
ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاون
مسئولان و قضائيه قوه مطبوعات ، :اسلامي
شمارند محترم را مطبوعات آزادي
نميتواند انسان نباشد ، قلم آزادي اگر:اجتماعي گروه
.كند جاري كاغذ بر را خود قلبي مكنونات
مراسم در ارشاد وزارت مطبوعاتي معاون شهيدي ، شبان دكتر
دانشكده در كشور روزنامهنگاري كارگاه نخستين افتتاح
مطلب اين بيان با طباطبايي علامه دانشگاه اجتماعي علوم
پرورش راه در ايشان زحمات و ارتباطات علوم استادان از
از يكي:گفت و كرد قدرداني رشته اين در متخصص نيروهاي
"انسان" يعني آن موضوع ارتباطات علوم رشته اهميت دلايل
آزاد فضاي در بايد بشناسيم را انسان بخواهيم اگر و است
از انسان چون نيز "آزادي" زيرا دهيم ، صورت را كار اين
.است مطبوعات كار در اساسي موضوعهاي ديگر
مطبوعات ، و قلم آزادي بر ما تاكيد دلايل از يكي:افزود وي
كار اين و است كاغذ بر انسانها قلبي مكنونات جاريشدن
صورت آن اهل به اختيار دادن و قلم به احترام با جز
.نميگيرد
همه از ما:كرد خاطرنشان پايان در شهيدي دكتر
ساير و قضائيه قوه همچنين و مطبوعات دستاندركاران
.شمارند محترم را مطبوعات آزادي كه ميخواهيم مسئولان
براي ديگران آنچه نه هستيم آن خواهان ما كه آزاديي البته
.ميكنند تعريف ما
دادگاه شعبه 26 در رجايي عليرضا
شد انقلابحاضر
شعبه در مطلع بهعنوان ديروز رجايي عليرضا:اجتماعي گروه
.يافت حضور انقلاب 62دادگاه
صنفي انجمن مديره هيات عضو كه وي ايسنا خبرنگار گزارش به
توقيف روزنامه سردبيري شوراي عضو و ايران روزنامهنگاران
دادگاه شعبه 26 احضاريه بهدنبال است ، آزادگان عصر شده
.شد حاضر شعبه اين در انقلاب
پيام روزنامه مسئول مدير بازجويي جلسه
شد برگزار آزادي
بهرامي داود اتهام تفهيم و بازجوئي جلسه:اجتماعي گروه
آزادي پيام روزنامه مسئول مدير و امتياز صاحب سياوشاني
شعبه 1413 در يكشنبه 23/11/79 روز بعدازظهر ساعت 2
.شد برگزار تهران عمومي دادگاه
خود مدافع وكيل اتفاق به آزادي پيام روزنامه مسئول مدير
جلسه در.شدند حاضر جلسه اين در فروغي جداري علي محمد
دادگاه رياست توسط پيامآزادي روزنامه از شكايت دادگاه
و روزنامه مسئول مدير توضيحات استماع از پس و گرديد مطرح
لايحه شكايت موارد بررسي با شد مقرر وي مدافع وكيل
و تهيه آزادي پيام روزنامه مسئول مدير طرف از دفاعيه
.شود تسليم دادگاه به ماه 80 فروردين پايان تا و تنظيم
اتهام به شهريورماه 78 در آزادي پيام روزنامه مسئول مدير
قرار صدور با و گرفته قرار كيفري تعقيب تحت مطبوعاتي
.است آزاد ريال ميليون مبلغ 50 به كفالت
تاكنون جاري سال ماه ارديبهشت از آزادي پيام روزنامه
.است توقيف
براي اينترنت اشتراك تسهيلات ارائه
روزنامهنگاران
انجمن اعضاي براي اينترنت اشتراك خدمات:اجتماعي گروه
گزارش به.ميشود ارائه ايران روزنامهنگاران صنفي
خدمات اين از استفاده متقاضيان صنفي ، انجمن دبيرخانه
.نمايند ثبتنام انجمن ، دفتر به مراجعه با ميتوانند
پست) ايميل دريافت مزيت از كنندگان ثبتنام
با صنفي انجمن اينترنتي سايت روي بر رايگان (الكترونيك
.ميشوند بهرهمند نيزwwwaoij.org آدرس
|