به دوباره فرصت "سرالكس" خوشبيني حس
داد "شرينگهام"
"كواچ نيكو"ليگا بوندس استثنايي پديده
آلمان باشگاههاي مياني بازيكن گلزنترين
به دوباره فرصت "سرالكس" خوشبيني حس
داد "شرينگهام"
بپذيرد را زمان جبر بايد شرينگهام تدي
برتر ليگ رقابتهاي شروع سوت اينكه از قبل و پيش ماه چند
در يونايتدها نيمكتنشين مرد شرينگهام تدي نام شود ، زده
.داشت قرار باشگاه اين فروش فهرست
پايان به او قرارداد كه زماني و گذشته فصل پايان در درست
روزهاي.گرفت او فروش به تصميم نيز يونايتد منچستر رسيد
پايان به سبز قاره سرخ شياطين همراه پرشكوه و افتخار
ايجاب زمانه جبر كه داشت باور شرينگهامبود رسيده
باشگاه بزرگترين و محبوبترين حتي بايد روزي كه ميكند
.كني مكان نقل جديد خانهاي به و كني ترك را دنيا
ناتينگهام و تاتنهام تيمهاي اسبق بازيكن ناگهان اما
سر از مطبوعاتي مصاحبهاي در (شرينگهام تدي) ، فارست
كه داد قول او به و خواست تازه فرصت يك فرگوسن الكس
.بازگردد اوج دوران به بازهم
نكنيد ، تعجب:كرد آغاز اينگونه را خود سخنان تدي
ترك و خداحافظي و دنياست باشگاه بزرگترين منچستريونايتد
كار زدم توپ آن در سالها كه من براي رويايي تيم اين
.است دشواري بسيار
اصلا هم من و بود بدي فصل بسيار گذشته فصل دارم قبول
يك تنها موقعيت ، يك الكس سر دارم توقع اما نبودم آماده
باشگاه خودم بودم بد اگر بعدا و بدهد من به ديگر فرصت
و بمانم منچستر در بازهم دارم دوست كرد ، تركخواهم را
باشگاه تفكرات تا كرد خواهم تلاش دهم ، تغيير را چيز همه
تدي را قول اين و دهم تغيير خودم به نسبت را مربي و
.ديگري كس نه و ميدهد شرينگهام
ترك عدم بر مبني شرينگهام تدي تصميم شك بدون اما
كسب براي ميبايست او زيرا بود بزرگ قمار يك اولدترافورد
رقابت به منچستر مهاجمان ديگر با تيم در ثابت مكاني
يورك دوايت آمادگي عدم و كول اندي مصدوميت و ميپرداخت
در اصلي يار يك عنوان به بازهم تا داد او به را شانس اين
.برود ميدان به تيمش ثابت تركيب
منچستر ترك مورد در:ميگويد اينباره در تدي خود
زيرا بود ، منفي من جواب ديگري تيم در بازي و يونايتد
اجازه از بعد و دارم و داشتم تيم اين به فراواني علاقه
به ويژهاي امتياز و طلايي فرصت يك كه شدم متوجه الكس سر
در جديتري بهطور آن از بعد و بود شده داده تعلق من
.كردم شركت تمرينات
بالا سن در را خود سخت تمرينات كرد ، آغاز خوب شرينگهام
كه ميگويد و است عقيده براين او خود اما.داد ادامه
بسيار منچستر در كه را پيش فصل و 3 گذشته دوران هيچگاه
.كرد نخواهد فراموش است ، ميزده گل خوب
بازي در 11 تاتنهام در حضورم فصل اولين در:ميگويد او
مثل هم حالا و بودم آمادگي اوج در و رساندم ثمر به گل 12
را بازيكن يك مهارتهاي جواني نيروي اما هستم ، گذشته
مصدوميت يك با كه بود اوج دوران همان در و ميدهد افزايش
.شدم افت دچار بازهم حدودي تا و شدم مواجه ماهه 4
با مشاجرهاش مورد در صحبتهايش ادامه در شرينگهام تدي
:ميگويد كول اندي
گذشته به مربوط بود افتاده اتفاق ما بين هم موضوعي اگر
دوست يكديگر با نبايد حتما تيمي دوهم من نظر به و است
يكديگر بازي از متقابلي درك استكه كافي فقط باشند ،
و بود خواهد مطرح ديگر فاكتورهاي بعد و باشند داشته
دامن مسائل اين به بازهم مطبوعات چرا كه نميدانم واقعا
تيم در را يكديگر جاي هيچكدام او نه و من نه.ميزنند
و آماده كه بازيكني هر يونايتد منچستر در نكردهايم ، تنگ
او از اصلي يار عنوان به بازيها در باشد فرم روي
فرگوسن ، الكس سر سياست تنها نه اين و ميشود استفاده
مديريتي اينگونه دنيا بزرگ و كوچك تيمهاي تمام در بلكه
به نيز ملي تيم در او كه است مدتي اماميشود اعمال
گاهي و نميگيرد قرار استفاده مورد ثابت عضو يك عنوان
تيم بازيهاي جادويي پشتجعبه از تنها و حاشيه در اوقات
.ميبيند را انگلستان ملي
بوده بهترينها جايگاه هميشه ملي تيم:ميگويد شرينگهام
نميدادم اجازه خودم به نبودم آماده كه زماني من و است
.دارد فراواني عظمت و احترام كه بپوشم را تيمي پيراهن كه
و دادهايم دست از را فراواني ستارگان سالها اين در ما
پل رايت ، ايان.هستند بازنشستگي حال در نيز ديگران
ديگر سال چند تا و آلنشيرر پلات ، ديويد گاسكوين ،
فهرست اين در...سيمنو ديويد آدامز ، توني نظير مرداني
خود جاي روزي بايد بهترينها حتي و دارند و داشتند قرار
جرارد ، استيو اوون ، مايكل چون داري آينده جوانان به را
.بدهند...و رابينسون پل
بزرگان از بايد اما ببرم نام را خاصي افراد نداشتم دوست
كتابهاي به تنها جوانان تا كنم ياد كشور اين فوتبال
به نوبت ديگر چندي تا شايد و بسندهنكنند آنها خاطرات
را ناشدني فراموش سالهاي من مثال عنوان به.برسد من خود
دوران بهترين در گذراندم ، ملي تيم در شيرر آلن همراه
بازيهاي از اوج در او و بوديم ملي تيم در هم با بازيگري
فوتبال ترك به تصميم گاه هر اميدوارم و كرد خداحافظي ملي
.باشد اوج در هم باز گرفت
خداحافظي آماده روزي بايد نيز او تدي خود گفته به ولي
هر در يونايتد منچستر براي بازي:ميگويد شرينگهام.شود
شما.است فراوان استرسهاي و فشار ايجاد با همراه زميني
پس توپميزنيد دنيا باشگاه ثروتمندترين و بهترين براي
.كنيد برآورده نيز را بزرگ انتظارات بايد
با و قرارداريم ايدهآل فرم بهترين در اكنون هم ما
شانس جدول سوم و دوم تيمهاي به نسبت زيادي امتياز تفاضل
تا اما دادهايم ، افزايش فصل اين قهرماني براي را خود
آخرين تا بايد و داريم رو پيش زيادي زمان بازيها پايان
مردم و مطبوعات توجه مركز در هميشه ما كرد ، تلاش دقايق
بزرگي تيم در بازي ضررهاي از يكي اين و داشتهايم قرار
بايد باشگاهي چنين اين در بازي براي و است منچستر همچون
تصميم احساسي و بگيريد نظر در را موجود زواياي تمام
.نگيريد
در انگلستان گلزنان بهترين صدر در حالا شرينگهام تدي
گوران آيا ديد بايد اما دارد ، قرار هسكي اميل كنار
خير؟ يا نمود خواهد توجه او به اريكسون
دستيارش و كيگان كوين توسط ملي تيم مربيگري تصدي زمان در
به بايد و نشد او به زيادي يلكينسونتوجه و هووارد
.نشست آينده انتظار
مدتها از بعد:ميافزايد صحبتهايش ادامه در شرينگهام
خوبي بسيار احساس و بودم شده دعوت فنلاند با بازي براي
برايم اين و بودند كرده اعتماد من به هم باز آنها داشتم ،
سياستهاي كلا و مربي كه هنگامي خوب.بود احترام قابل
نظر زير جهت دو از مطمئنا ميكند ، تغيير تيم مديريتي
حس بگويم است بهتر شايد و منفي و مثبت جنبه.رفت خواهيد
.بدبيني و خوشبيني
سالها و شد بزرگ شديدي مالي فقر در كه پسري شرينگهام تدي
ملي تيم و يونايتد كاپيتانيمنچستر بازوبند بستن آرزوي
كه داشتم آرزو كودكي هنگام در:ميگويد داشت ، را كشورش
اين بزرگ هواداران از يكي عنوان به عكسم تنها روزي
عضوي من خود امروز اما (خنده حالت با).شود چاپ باشگاه
افتخار خاصاين زماني برهه در.هستم خانواده اين از
لحظه آن و شوم كشورم ملي تيم كاپيتان تا شد نصيبم
بعد روز هر كه زندگي بود ، زمانزندگيام غرورآميزترين
و تغيير قابل روز هر و ميشود پديدار آن در تازهاي
.است دگرگوني
اشاره مهمي موضوعات به شوت مجله نويسنده پايان در اما
:ميگويد و ميكند
خواهد زير به روزي را ستارگان بزرگترين حتي زمانه جبر
بايد و است طبيعت چرخه قانون و فوتبال قاعده اين و كشيد
يك محبوبيت افزايش سبب شده زده گلهاي آمار ديد
منش و رفتار يا و شد خواهد ورزشكار يا و فوتباليست
قضاوت شما بود؟ خواهد سنگينتر ترازو كدامكفه پهلواني؟
!كنيد
فرزانه مسيح:مترجم
شوت مجله: منبع
"كواچ نيكو"ليگا بوندس استثنايي پديده
آلمان باشگاههاي بازيكنمياني گلزنترين
گرفتن خدمت به زمان در هامبورگ مربي پاگلزدورف فرانك
گلزنترين و خطرسازترين با ما:كرد عنوان كواچ نيكو
او اما ;كردهايم منعقد قرارداد ليگا بوندس مياني بازيكن
.گرفت قرار تمسخر مورد شدت به سخنان اين خاطر به
داوري پيش همين خاطر به گرفت صورت انتقال اين كه زماني
.شد جلب آن به همه توجه
به ليگا بوندس برتر چهرههاي جزو ميتوانست كه نيكوكواچ
ذخيرههاي نيمكت به بازياش نحوه خاطر به برود شمار
بالغ ساليانه مبلغي با وي.بود كرده اكتفا بايرلوركوزن
.پيوست ها هامبورگي جمع به مارك ميليون بر 2
قلمداد اشتباه را انتقال اين كه كارشناساني همان امروز
روز آن كه گلزدورف پا و بردند پي خود اشتباه به ميكردند
كارشناسان به و است خرسند ميگرفت ، قرار تمسخر مورد
بازيكن اين جذب به نسبت خودرا ديدگاه زيرا ميزند پوزخند
.است رسانده اثبات به مستعد
كه است هامبورگ شگفتيساز تيم استثنايي پديده نيكو اكنون
ميانه در فصل اين در تيم اين حتم بهطور وي وجود با
تيم مربي پاگلزدورف فرانك.نميكند كمبودي احساس ميدان
سال 1999 تابستان در كه -را بازيكنش جهاني سطح هامبورگ
تاريخيمقابل بازي به استناد با -است پيوسته هامبورگ به
در نيكو كه بازي آن ششم و پنجم گلهاي:ميكند بيان شالكه
ثمر به فيشر كلاوس سبك به سر پشت با و نامتعادل حالتي
.رساند
تيم بازيكن اين كه بود فرصتي بهترين شالكه مقابل بازي
ملي تيم در و كرده تكميل را خود موفقيت كرواسي ملي
. بگردد خود براي ثابت جايي بهدنبال
افزايش روز به روز لوركوزن از انتقال با نيكو موفقيتهاي
بازيكن تا نيمكتنشيني از هامبورگ ، تا لوركوزن از:يافت
اين.شدن محوري بازيكن يك تا بودن بياثر از شدن ، ثابت
است شده بزرگ برلين در كه كرواسيايي ساله بازيكن 27
يعني نيكو برادربود من انتخاب بهترين اين:ميگويد
بازي نيكو به كمتر كه جايي لوركوزن ، در هنوز رابرت
به شروع سنجيده و تامل با نيكو.ميكند بازي ميرسيد ،
خود سابق مربي از صراحتا و كرده لوركوزن از صحبت
عقيده او زيرا ميكند نارضايتي و تاسف اظهار دام كريستوف
او.است كرده رفتار او با ناعادلانه دام كريستوف كه دارد
ميدان اصلا بازيكنان از تعدادي به لوركوزن در:ميگويد
و نداشتند كردن بازي براي شانسي هيچ آنها و نميشد داده
.پذيرد صورت انتقال اين بودكه رسيده آن زمان
دغدغهاي هيچ انتقال اين براي گلزدورف پا كه حالي در
:ميآورد خاطر به را گذشته كواچ بود ، وآسودهخاطر نداشت
".بود كرده ايجاد خود و نيكو بين كريستوف كه فاصلهاي"
آمدم هامبورگ به پاگلزدورف خاطر به من:ميگويد نيكو
كه ميكنم احساس و ميكنم زندگي راحتتر اينجا در زيرا
اعتماد من به و دارند قبول مرا مربيام و همبازيانم
.ميكنند
تواناييهايش توانست و شد شكوفا هامبورگ در دوباره نيكو
تواناييهاي تمام هنوز اين ولي بگذارد نمايش معرض به را
در دارد ، موشكافانه و دقيق شخصيتي كه نيكونبود او
براساس و است سختكوش و دونده جنگنده ، بازيكني ميدان
خراب توپ يك تنها او.ميكند بازي دفاعي مدرن استراتژي
وي بلكه نميدهد انجام تخريبي كارهاي فقط و نيست كن
بازي وضعيت به نسبت خوبي ديد كه است نيز تكنيك با پاسوري
بر علاوه.ميباشد تركيبي تواناييهاي داراي و داشته
با كاركردن توانايي و بالا سرزني قدرت داراي او اينها
نيز پاگلزدورف توسط و شد ديده كه همانطور و است پا هردو
كلام يك در.ميباشد نيز گلزن و گلساز بود ، شده پيشبيني
كه است ميدان وسط در حريف فن همه و كامل بازيكني او
دفاع و حمله ميانه ، راست ، چپ ، سمت در كردن بازي توانايي
.كند بازي ميتواند هم دفاع در رو اين از و داراست را
مديريت رشته در را تحصيلاتش كه بازيكن اين تواناييهاي
.ميباشد تاييد مورد جا همه در گذاشت ، ناتمام اقتصادي
اعلام گفتگويي در ميباشد خرسند انتقال اين از كه نيكو
بهدست فوتبال به نسبت خودرا علاقه دوباره":كرد
پاگلزدورف فرانك خود حامي همانند پايان در وي "آوردهام
شعار عنوان به را شادي كه مخصوصا ميزند لبخندي
يك خنده ، بدون روز كه دارد عقيده و ميكند تلقي زندگياش
.است رفته دست از روز
خلجزاده مجيد:مترجم/كلم گونتر هانس:نويسنده
|