"سوم جهان در فرهنگي سياستهاي" همايش
ميشود برگزار
ملي آثار فهرست در ميبد شهر تاريخي بافت
گرفت قرار
حقيقت يافتن براي فريادي
جهان در ديجيتال كتابهاي بازار گسترش
جلد يك در شماره چهار
"سوم جهان در فرهنگي سياستهاي" همايش
ميشود برگزار
"سوم جهان در فرهنگي سياستهاي" همايش :فرهنگي علمي گروه
درخصوص ايران اسلامي جمهوري سياستهاي بررسي هدف با
كرج شهرستان در جاري اسفندماه چهاردهم تمدنها گفتگوي
.ميشود برگزار
اسلامي ارشاد و فرهنگ كل اداره عمومي روابط گزارش به
و دانشگاه استادان يكروزه همايش اين در تهران ، استان
جهت مناسب راهكارهاي فرهنگي ، و سياسي مسايل صاحبنظران
كه را فرهنگي سياستهاي اتخاذ و متعادل ارتباط برقراري
خواهند بيان است ، مهم امر اين تمدنهاطليعه گفتگوي سال
.كرد
فرهنگ اداره همت به "سوم جهان در فرهنگي سياستهاي" همايش
دانشگاه سياسي علوم و حقوق دانشكده و كرج اسلامي ارشاد و
.ميشود برگزار آزاد
ملي آثار فهرست در ميبد شهر تاريخي بافت
گرفت قرار
دوره به مربوط ميبد شهر تاريخي بافت :فرهنگي علمي گروه
شكلگيري آغاز از قرنها طول در كه آن از قبل و ساساني
در شماره 3490 با است داشته جريان آن در زندگي تاكنون
.رسيد ثبت به ايران ملي آثار فهرست
و پررونق قديمي بافت ايران در كه است نخستينبار اين
.ميشود ثبت ملي اثر يك بهعنوان شهر يك فعال
شهر كشور ، فرهنگي ميراث سازمان عمومي روابط گزارش به
است گل و خشت ساختار با ايران كويري شهرهاي شمار از ميبد
تاكنون كه باستانشناختي شواهد استناد به آن پيشينه كه
شهر اين.برميگردد آن از قبل و ساساني دوره به آمده بدست
از بالايي درصد است واقع يزد شهر شمال كيلومتري در 50 كه
بخش در هنوز و نموده حفظ را خود قديمي ساختار و نظام
دژ بهعنوان قلعه نارين وجود.دارد رونق زندگي آن تاريخي
بخشهاي سالمماندن قديمي ، محلات ماندن بكر حكومتي ،
تاريخي شهر اين تاسيسات ساير و باروها و برج از عمدهاي
جمله از (زيلو و سراميك سفال ، ) صنايعدستي نيز و
اين ثبت است گفتني.ميشود محسوب ميبد ارزشمند پتانسيلهاي
كارشناسان از جمعي و رئيس حضور با مراسمي طي تاريخي بافت
گروه سوي از مستند گزارشهاي ارائه از پس و سازمان برجسته
صورت ميبد فرهنگي - تاريخي محور ملي پروژه كارشناسان
.گرفت
اين در نيز چزاري پروفسور سرپرستي به ايتاليايي هيات يك
شهر شهري مرمت و حفاظت حوزه از خود تجارب و گزارش مراسم
.نمود ارائه را ايتاليا در "فرارا"
طراحي رنسانس فكري خطوط با كه است شهرهايي از "فرارا"
.است رسيده ثبت به نيز جهاني ميراث فهرست در و شده
حقيقت يافتن براي فريادي
فارسي ادب كهن متون در عمومي فرهنگ
دمنه و كليله طبيبدر برزويه باب به نگاهي
در و است عجين دمنه و كليله كتاب با "طبيب برزويه" نام
كتابهمين اين اصلي وگردآورنده فارسي به آن ترجمه واقع
به كه شد مامور انوشيروان زمان در وي.است برجسته شخصيت
.برگرداند فارسي به و يافته را كتاب اين و برود هند
او -بود خود زمان كارآزموده پزشكان از كه -برزويه موفقيت
اين او به جهت بدينكرد نزديك دربار به بيشتر هرچه را
سوي از تا كند عنوان را خود خواسته كه شد داده امتياز
اكتفا موضوع اين به فقط وي اما.شود برآورده انوشيروان
زندگياش و او به فصلي دمنه و كليله كتاب در كه كرد
و كليله در و شد پذيرفته خواسته ، اين.شود داده اختصاص
زندگي بيان كه آمد "طبيب برزويه" نام به فصلي دمنه
در.اوست خود قلم به طبيب برزويه رستگاري وچگونگي
اشاره اموري به دمنه ، و كليله گردآورنده زندگي لابهلاي
فرهنگ در كه است عميق بينش نوعي از نشان كه ميشود
در رستگاري براي او كه مسيري.است دوانيده ريشه ايراني
راي" تا ميكند طي خود زمان در او كه راهي و ميگيرد پيش
فرهنگ در كه است موضوعاتي ازجمله "گيرد قرار عبادت بر
با حقيقت يافتن براي تلاش و است بوده اهميت حائز كشورمان
موضوعات از مردم ايدههاي و فرهنگها تنوع پذيرش وجود
.ماست فرهنگ در طرح قابل
زمان آن قدرت صاحب و اعيان خانواده از برزويه مادر و پدر
خاندان از مادر و بود لشكريان از من پدر":است بوده
تحصيل به راحتي به وي سبب همين به."زردشت دين علماي
جنگ كه است آن از پس.ميشود متبحر پزشكي و پرداخته
خويش نفس":ميشود آغاز حقيقت به دستيابي براي او دروني
گذشت نتواند آن از دنيا اهل تكاپوي كه كار چهار ميان را
ثواب و ساير ذكر و حال لذات و گردانيديموفورمال مخير
انتخاب را شيوهاي دروني جدال و جنگ اين در."باقي
اين."دنيا نصيب" هم و دارد "آخرت ثواب" هم كه ميكند
طب كتب در":است پزشكي شغل به پرداختن همان شيوه
جهت از علاج بر كه است آن اطبا فاضلترين كه آوردهاند
كاملتر هرچه دنيا سيرت آن ملازمت به كه مواظبت آخرت ثواب
كار اين بر جمله در..گردد مدخر عقبي رستگاري و بيابد
وي در كه يافتم بيمارينشان كجا هر و كردم تمام اقبال
هم از مالي لحاظ به را وي شيوه اين
به كمتر پزشك يك بهعنوان او.مياندازد عقب او رديفهاي
خود همت وجه را بيماران به خدمت بيشتر و است ثروت دنبال
بيشتر را خود هدف پزشكان ديگر كه حالي در است ، داده قرار
ثروت ، در عقبافتادگي اين.ميدادند قرار مال كسب بر
":ميكند ثروت جمعآوري براي وسوسه دچار را برزويه
سابق خويشتن بر جاه و مال در را خود امثال از طايفهاي
خاطر بر جهاني اين مراتب تمني و گشت مايل بدان نفس ديدم ،
قرار تاثير تحت شدت به را برزويه حس اين "گرفت گذشتن
دروني تضادهاي."برود جاي از پاي كه آمد نزديك":ميدهد
عاقبت در اگر":مييابد ادامه رستگاري يافتن براي برزويه
شره و حرص داري واجب شافي فكرتي گور سوي هجرت و كارها
كه جاست همين از و "...آيد سر به تو بر فاني عالم اين
از":كه ميزند فرياد خويش بر و ميگيرد را خود تصميم
آخرت ثواب اكتساب بر همت و درگذر ناصواب انديشه اين
روح و ذهن گرايي آخرت كه اينجاست از و "...گردان مقصور
:كه ميدهد قرار مخاطب را خود و ميكند تسخير را او
به كه نشمري جايز تاخير آخرت توشه ساختن در تا زينهار"
".است ضعيف آوندي چون آدمي نيت
دوري خود اطرافيان و دنيا و دوستان از برزويه آن از پس
رهنمون نيكو آخرت به را او هيچيك او نظر به كه ميگزيند
آن صواب به" چيست؟ هدف اين به رسيدن شيوه پس.نميكند
ننمايي التفاوت بدان و كني مواظبت معالجت بر كه لايقتر
توفيق اگر كه نگر آن در ليكن ندانند طبيب قدر مردمان كه
آمرزش آيد ، طلبيده خلاص مشقت چنگال از را نفس يك و باشد
قانع وضعي چنين به برزويه آيا."شود مستحكم اطلاق بر
به برزويه مييابد؟ خلاصي دروني دغدغههاي از و ميشود
هم اين به هست نيز خاصي فرهنگ پرورده كه انسان يك عنوان
سخت درروني دردهاي كه دردمند طبيب اين.نميشود قانع
ديگر مقصد به رسيدن ميرسد كه مقصدي هر به ميدهد آزارش
رسيده نتيجه اين به كه او چرا اما.ميدهد قرار هدف را
آورد ، فراهم نيكو آخرتي خلق ، معالجه و پزشكي خلال از كه
مال به راه همين از حتي او نميكند؟ تمكين نيز اين به
نفس مخاصمت در سياقت اين بر چون":مييابد دست نيز دنيوي
جستي و صادق رغبتي به و بازآمد راست راه به نمودم مبالغت
آن در دراز روزگار و آوردم بيماران بهعلاج روي بيريا
گشاده من بر روزي درهاي آن ميان به تا گردانيدم مستغرق
ولي ثروت و مال هم و معنويت در هم است ، موفق او "...گشت
در آنگاه":ميپرسد برزويه كه است كاميابي اين از پس
را آن فوايد و ثمرات و كردم تاملي طب علم نتايج و آثار
موجب كه نيامد وهم در علاجي هيچ.بنگاشتم دل صحيفه به
و است درون درمان دنبال به برزويه."بود تواند اصلي صحت
كه است حيث اين از و بخشد بهبود را "خويش اصل" دارد سعي
علم از":برميگزيند ديگر راهي و نميشود او پاسخگوي طب
گردانيدم دين نهمتبرطلب و همت و مينمودم تبري طب
حيرت توضيح در او ".يافتم بيپايان و دراز آن راه والحق
نه و معين راهبري نه...":مينويسد مسير اين در خود
بدان كه نيامد ديده اشارتي هم كتب در و پيدا شاهراهي
ممكن خلاصي حيرت دست از آن قوت به تا دادي دست استدلالي
بعضي [;]ظاهرتر چه هر ملتها اصحاب ميان خلاف و [.]گشتي
متابعت جهت از طايفه و زده ضعيف شاخي در دست ارث طريق به
از جامعتي و نهاده لرزان برركني پاي جان بيم و پادشاهان
پشتوان در دل مردمان ميان منزلت رفعت و دنيا حطام بهر
ميان اختلاف و كرده توده استخوان بر تكيه و بسته پوسيده
بينهايت كار انتهاء و خلق ابتدا و خالق معرفت در ايشان
و مصيبم من كه مقرر اين بر يك هر راي و بود ظاهرتر چه هر
"...مخطي و مبطل من خصم
حقيقت يافتن براي او وجودي تلاطم و برزويه سرگرداني
چندي يك حسرت و تردد بيابان در".حسرتزاست و سخت بسيار
راه نه البته پوييدم ، لختي آن نشيب و فراز در و بگشتم
دليلي حق راه برسمت نه و برد توانستم بيرون پي مقصد سوي
دين متوليان سوي به را او كه است وضع همين و "يافتم نشان
به":برسد سعادت به راه اين از مگر تا ميدهد سوق زمان آن
و ببينم را صنف هر علماء آنكه بر گشت مصمم عزيمت ضرورت
تا بكوشم و كنم استكشافي ايشان معتقد فروع و اصول از
و آوردم جاي به اجتهاد اين آيد دست به دلپذير صادق بيتي
عقل نيز روش اين اما."رسانيدم بغايت اندرآن بحث شرايط
در ديدم كه طايفه هر":نرساند آرامش به را برزويه پرسشگر
و ميگفتند سخني خويش ذهب [شمردن برتر]تفضيل و دين ترجيح
تاويل هيچ به ميگشتند مخالفان حجت نفي و ملت تقبيح گرد
...نيافتم درمان را خويش درد و رفتن نتوانستم ايشان پي بر
"...كردي قبول را آن خرد اهل ضمير كه نگشاد چيز هيچ و
پيرامون دنياي كه فردي براي"ايمان" يافتن كه راستي به
اين در.است سخت و دشوار بس كاري نمييابد ساده را خود
پوسيده سنتهاي پايه بر نميتواند هيچگاه فرد باره
اسلاف دين بر اگر گفتم خود با":نمايد عمل خود جامعه
آن بر كه باشم جادو آن همچون كنم ثبات تيقن و بيايقان
.ميدارد طمع رستگاري سلف بتبع و مينمايد مواظبت نابكاري
پي در همچنان سال در سال فرد كه است شرايطي چنين در
عمر.بيابد را حقيقت بتواند كه است دشوار و ميرود ايمان
حاصل ايمان نكند كه ميآيد دست به نتيجه اين و ميگذرد
به را برزويه كه است ورنجآور تلخ واقعيت اين.نشود
وفا عمر ايستم طلب در بار ديگر اگر":ميكشاند فرياد
گذارم روزگار حيرت در اگر و است نزديك اجل كه نميكند
از و "كرد بايد رحلت ناساخته و گردد (فوت)فايت فرصت
بر كه است آن من صواب":ميگيرد نتيجه او كه اينجاست
و نمايم اقتصار است اديان همه زبده كه خير ملازمتاعمال
آخر...كنم اقبال است طبع پسنديده و عقل ستوده آنچه بر
نجات جنب در طاعت مشقت چه گرفت قرار عبادت بر من راي
وخامت چندان با دنيا لذات از چون و نيارد وزني آخرت
بسيار شيريني كه اندك تلخي آينه هر نميباشد آرام عاقبت
".زايد بسيار تلخي كزو اندك شيريني از به دهد ثمرت
بجنوردي محمد
جهان در ديجيتال كتابهاي بازار گسترش
با علت ، همين بههستند بزرگ و گران الكترونيك كتابهاي
عرصه اين در گام بزرگ شركت چند حال به تا كه وجودي
فروش به راحتي به كتابها قبيل اين هنوز گذاشتهاند ،
.دارد كمتري لذت الكترونيك كتاب خواندننميرود
خوانندگان از اندكي تعداد فقط حال به تا رويتر ، گزارش به
روي الكترونيك كتابهاي به متعارف ، كاغذي كتابهاي
خانگي لوازم دلاري ميليارد بازار 96 در.آوردهاند
سختي به الكترونيك كتب فروش آن ، نشر بازار يا آمريكا
.ميشود ديده
كتب اندازه به تقريبا كه است آن قيمت نقيصه ، اولين
دلار صد يك از الكترونيك كتب دستگاههاي قيمت.است معمولي
.است كتابسخت جلد يك اندازه به آن حجم و ميشود شروع
الكترونيك شكل به كه است كتبي كمبود آن نقايص ديگر از
و است كوچك دستگاه صفحات برخي علاوه به.ميشود عرضه
نرمافزاري شكلهاي از برخينيست آسان آن روي از خواندن
و رايانهاي شكلهاي واقع در.نيستند سازگار هم با نيز
.دارد وجود زمينه اين در متعددي نرمافزاري
صفحات جاي به كه هستند دستگاههايي الكترونيك كتابهاي
.دارند نمايشگر صورت به ديجيتال صفحه چاپي ،
خود دستگاه روي را مختلف متون ميتوانند استفادهكنندگان
ديگر متني و كنند پاك را آن خواندن ، از پس و كنند پياده
.كنند جايگزين را
راحتي به گاه ديجيتال كتب متن كردن پياده حال اين با
وارد مايكروسافت مثلا رايج شكل از بايد و نيست ميسر
ميكنند پيشبيني كارشناسان علت ، همين به.شد ديگر شكلي
مرجع و درسي كتابهاي عرضه براي مدتي تا الكترونيك كتب
روزآمد.نميشود تفريحي كتب شامل و شد خواهد استفاده
راحتتر بسيار الكترونيك كتب كلماتدر كاوش و متون كردن
.است
حاضر حال در الكترونيك ، كتب وسيع بالقوه بازار رغم به
اخيرا كه برآورد يك براساس.است محدود آنها از استفاده
ميليون رقم 838 از كتبديجيتال نشر درآمد گرفت ، صورت
خواهد سال 2005 در دلار ميليارد به 8/7 جاري سال در دلار
متن چاپ هزينه به مربوط رقم اين از نيمي از بيش.رسيد
برآورد ، همين براساس.است رايانهاي چاپگر با كتب اين
روي بايد شدن خوانده براي كه ديجيتالي كتب بازار ارزش
ميليون به 251 فعلي دلار ميليون از 12 شود ، پياده رايانه
معنوي مالكيت حقوق از ناشي محدوديتهاي.رسيد خواهد دلار
.است ديجيتال كتب گسترده كاربرد از مانع
درخشنده نمايشگر صفحه يك اوليه نمونه تازگي به سوني شركت
و است اعتباري كارت از كلفتتر اندكي كه كرد توليد را
كارشناسان.برسد انبوه توليد سال 2003به تا است قرار
دستگاههاي قبيل اين از استفاده سرعت ميكنند خاطرنشان
نوار ضبط دستگاههاي مثلا كه است زماني از بيشتر جديد
مورد و آمدند بازار به تازه فشرده لوح پخش و ويدئو
كتابخوان ، كوچك دستگاههاي.ميگرفتند قرار استفاده
ميتوانند خوانندگان علاوه به.دارند پررقابتي بازار
پياده جيبي يا شخصي رايانههاي روي را ديجيتالي كتب متون
.كنند
كرده بازار روانه خواني ، كتاب نرمافزار نوعي مايكروسافت
فروش به آن از نسخه گذشته 000/750 ماه شش ظرف كه است
قابل شخصي ، رايانههاي بر علاوه نرمافزار اين.است رفته
.است دستي خوان كتاب دستگاههاي در استفاده
جلد يك در شماره چهار
در كه كتاب جهان هفتهنامه دو و 22 شمارههاي 19 ، 20 ، 21
مدير و صاحبامتيازي به و اطلاعرساني و كتاب حوزه
مكان تغيير دليل به ميشود ، منتشر خادميان طليعه مسئولي
.است شده منتشر مجلد يك در ديگر ، مشكلات برخي و مجله دفتر
:است رسيده چاپ به زير مقالات كتاب ، جهان از شماره اين در
كتابدارانو اتحاديه سارتر ، بيانيه با ملاقات
و برزيلي مدرنيته ، ترانههاي عرب ، تجربه اطلاعرسانان
تهران ، در كتاب چاپ سرآغاز گلشيري ، هوشنگ از يادي
تاريخچه ماركز ، كتاب ، بدرودنامه بازار تازههاي
كلمبيا ، در نرودا تهران ، دانشگاه ادبيات دانشكده كتابخانه
و دستهها از فراتر آرنت هانا سرژ ، ويكتور ياد به
...و نمايشنامهها ترجمه و ايران تئاتر گروهها ،
به و بزرگ قطع صفحه در 48 ماه 1379 بهمن و دي كتاب جهان
و تلفن 18 شماره با و است شده منتشر تومان قيمت 400
.گرفت تماس آن تحريريه با ميتوان 8734517
|