سراسر در محرم مذهبي آيينهاي برپايي
كشور
ديدگاه
كودكان به صلح آموزش ضرورت به نگاهي
جهان
بمپور قلعه فرهنگي ميراث سازمان توسط
ميشود مرمت بلوچستان
در ايراني هنرمندان و ناشران شركت
ايتاليا كتاب بينالمللي نمايشگاه
پنج (ع) اميرالمومنين تخصصي كتابخانه
دارد كتاب جلد هزار
سراسر در محرم مذهبي آيينهاي برپايي
كشور
عاشوراي و تاسوعا مذهبي آيينهاي:علميفرهنگي گروه
بن حسين حضرت شهيدان سالار و سرور غريبان شام و حسيني
شكوه با وي ، فداكار ياران از تن دو و هفتاد و (ع)علي
برگزار جهان كشورهاي از بسياري و كشور سراسر در فراوان
.شد
بخشهاي و قصبهها شهرها ، از ما خبرنگاران گزارش به
ماه ايام امسال برنامههاي در اصلي ويژگي كشور ، مختلف
دستجات و حسيني هياتهاي در جوانان پرشور حضور محرم ،
علاقهمندي و شور با افراد ، ساير كنار در كه بود عزاداري
.ميپرداختند عزاداري به
هر كربلا ، جانسوز حادثه وقوع از سال گذشت 1361 بهرغم
شهيدان از تجليل ويژه مراسمهاي شكوه و عظمت بر سال
در كشورمان ، بر علاوه امسال بهطوريكه ميشود ، افزوده
نيز و جهان سراسر در ايران اسلامي جمهوري نمايندگيهاي
نيز...و عراق سوريه ، لبنان ، هند ، پاكستان ، كشورهاي
.درآمد بهاجرا مختلفي برنامههاي
طبيعت با انس روز با حسيني عاشوراي و تاسوعا ايام تلاقي
اين در كه بود محرم ماه ويژگيهاي از امسال سيزدهبدر ، و
سياه لباس پوشيدن با كشورمان ، مردم از زيادي تعداد ميان ،
در را روز اين نيز ، عدهاي و يافتند حضور طبيعت در
.كردند سپري حسينيهها و تكايا حسيني ، هياتهاي
در ويژهاي مراسم محرم ، ماه ايام با همزمان همچنين
برگزار رهبري معظم مقام حضور با و (ره)خميني امام حسينيه
و قضائيه قوه روساي رئيسجمهوري ، كه برنامه اين در.شد
به بيت ، اهل داشتند ، مداحان حضور نظام مصلحت تشخيص مجمع
وي فداكار اصحاب و (ع)علي بن حسين مصايب و مناقب ذكر
.پرداختند
شد برگزار خاصي گداز و سوز با امسال نيز شهدا غريبان شام
رشادت و شهدا مظلوميت به شده ، برگزار برنامههاي در و
(س)زينب حضرت كربلا دلاور بانوي و (ع)سجاد امام حضرت
.شد تاكيد
و هموطنان كليه به را محرمالحرام ماه ايام همشهري ،
كليه براي احديت درگاه از و گفته تسليت جهان شيعيان
دعا التماس عزاداريها ، و زيارتها در حسيني ، عاشقان
.ميكند مسئلت
ديدگاه
!نيست گريزي واقعيت از
و معنوي - اخلاقي ارزشهاي و معلمان جايگاه به نگاهي
روزمره زندگي در واقعيتها اين بازتاب
ميشود ، مشاهده آموزشي نظام در كه اساسي تحول جريان در
نقاد و خلاق تفكر سوي به دانشآموزان كه هستيم شاهد
به ميخواهد آموزشي جديد رويكردهاي.ميشوند هدايت
در آنچه و رخدادها و مسائل كنار از كه بدهد ياد بچهها
و تجزيه به تدريج به تا نگذرند بيتوجه ميگذرد اطرافشان
بگيرند ياد و كنند عادت محيط پديدههاي و رويدادها تحليل
از خويش مسائل حل به و نمايند راابراز خود عقايد كه
راه يك مسائل كه بدانند تا كنند عادت تامل و تفكر راه
.دارد وجود مساله حل براي متعددي راهحلهاي و نيستند حلي
كه را خودسانسوري حصار و نهراسند خود عقايد ابراز از
را خود موقتي موقعيتهاي تا است شده عادت ما اكثريت براي
آورند زبان بر را تنشزا ناگفتههاي.بشكنند كنيم ، حفظ
و فردي آسيبهاي زيرا:شود پيدا حلي راه آنها براي تا
درون در كه جدالي.است نگفتني ناميمون پيامد اجتماعي
بيروني مبارزات و تنشها به ميشود ، عاقبت برپا جامعه
.كرد پيشبيني ميتوان حدودي تا را آن نتايج كه ميانجامد
بوده بجا كه انتقادي هر از هميشه خود آموزشي ، محيط در من
.گرفتهام نيك فال به را آن و كردهام استقبال
رفع و شرايط بهبودي اساسي شرط بودن ، انتقادپذير
امور تدبير حسن و كارها پيشرفت به و نارساييهاست
و صدا جامعه ، توجه مورد رسانههاي از يكي.ميافزايد
نقد شاهد بارها و بارها همگاني رسانه اين از ما و سيماست
جاي به گاهي معلمان مورد در ولي بودهايم ، كشور مشكلات
عملي ، راهحلهاي و مفيد تحليلهاي و ارزشي نقدهاي
كه بودهايم ، شاهد رسانه اين از را حقارتآميزي توصيفهاي
.است بوده تعهد عدم و جامعه مصالح شناخت عدم از ناشي
ميبينيم است برقرار كامل نيت حسن كه فرضيه اين قبول با
واقعي جايگاه و اهميت و ارزش ندانسته ، و دانسته كه
قاتق كه آن جاي به توصيفها و ميماند ناشناخته معلمان
آنچنان گاه و ميشود جانشان قاتل شود ، نانشان
در را نامطلوبي و تاسفآور بازخوردهاي كه است توهينآميز
.ميآورد بهوجود معلمان جامعه خصوصا جامعه ،
كه دارند نيت حسن سيما و صدا برنامههاي مجريان مسلما
ولي ميكنند ، مطرح را (فداكار معلم) اميدوار آقاي مساله
اينگونه اثربخش سازماندهي به كه ميشود مشاهده
از اختيار هيجان فرط از شايد.نيستند آگاه برنامهها
به آن هديه و بچهها قلك شكستن كه ميشود خارج دستشان
پاك قلب صفاي و نيت خلوص از مسلما اميدوار ، كه آقاي
شايسته كه ميكنند مطرح را است ، گرفته نشات بچهها
اينچنين ايثارگريهايي و !نيست او چون ايثارگري قهرمان
پس سيما و صداكرد جبران مادي كميتهاي با نميتوان را
والا انسان اين فداكاري حال شرح طرح از سال دو گذشت از
خود اطلاعرساني وظيفه به خواسته ،"ابتدايي رشد" مجله در
بايستي سيما و صدا برنامههاي تهيهكنندگان ولي.كند عمل
ايثارگري و مينگريستند واقعه به ژرفتري ديدگاه از
معرفي معلمان اكثريت والاي روح عظمت شاخص را او عارفانه
و زمين و خانه خريد مانند تراژديهايي كمدي و ميكردند
ميگذاشتند ، صحنه پشت براي را قلكها شكستن و پتو و يخچال
جامعه واقعيتهاي از خيلي مصلحت ، بنابر كه همانگونه
!ميماند محفوظ صحنه پشت و ميشود گرفته ناديده
پربيننده و سرگرمكننده برنامههايي ميخواهد سيما و صدا
جامعه متن از را لازم ابزارهاي كه دارد حق و باشد داشته
نگرش و ميل بر بنا ابزارها از غالبا البته كه بگيرد وام
استفاده آنها از بايد كه گونه آن ميكند ، نه استفاده خود
در را فئوداليسم شبه نظام گهگاه ما كه است جالب و شود
ديگر كه اين با كنيم ، مشاهده ميتوانيم نهادها بعضي
فرهنگ و هويت آينه سيما و صدا.است شده سپري آن دوران
و مشكلات و نارساييها طرح با ارتباط در و است جامعه
بينندگان احساسات و عواطف بر است لازم مردم مطالبات
از نميتواند لحظههايي چنين در مسلما.بگذارد تاثير
در و مطلوب بسيار شرايط در كه ببرد نام جامعه از اقشاري
آنان.ميكنند زندگي فردا دغدغه بدون و خاطر امنيت كمال
فرسوده آستينهايشان و نميكنند تن بر مستعمل لباسهاي
شبها رستوران شاگرد عنوان به نيستند مجبور و نيست
به يا و كنند سرو خود شاگردان براي نوشابه و ساندويچ
كار و خستگي ساعتها از پس يا و بپردازند چمداني تجارتهاي
به !كنند طي را شهر خيابانهاي مسافر ، دنبال فكري ، مداوم
را همشهريان از دسته اين آيا.بدهيد حق سيما و صدا
عواطف بر و قرارداد برنامهها كردن گرم دستاويز ميتوان
كه راستي به دارد؟ امكان واقعا آيا كرد؟ حكومت بينندگان
سوال زير و كنيم متهم را سيما و صدا چرا پس !نيست ممكن
گرمي براي كه بپذيريم و باشيم داشته سعهصدر كمي ببريم؟
.نيست حرجي و كرد لفاظي ميتوان بازار
شده سبب عاملي چه ميدهد؟ آنان دست به بهانه كسي چه اما
بايد چرا شود؟ رسمي گونه اين آموزشي جامعه به توهين كه
پرورده دست كه دانشگاه استاد و تلويزيون هنرمند مجري
بگيرند انتقاد به را معلمان ظاهر و بنشينند هستند معلمان
در ديگران با معلمان ظاهري تفاوتهاي دليل كه ندانند و
ارزشهاي و باشند سادگي از سمبلي بايستي آنان كه است اين
كه اينجاست اساسي نكته ولي كنند ، القا را جامعه دروني
.كنند تامل امروز جامعه حساسيتهاي در بايستي نيز معلمان
كه كرد فراموش نبايستي و هستند جامعه فرهيختگان آنان
توام و موزون و آراسته بايستي سادگي عين در انسان ظاهر
نشود فراموش.است آنان شايسته و خاصه كه باشد وقاري با
و نوجوانان و كودكان منظر منظم ، از و تميز ظاهر كه
.است خوشايند و معقول و پسنديده نيز جوانان
و مدارس در را زندگانيم مفيد تجربههاي بيشترين كه من
امثال كه بودهام شاهد كرات به داشتهام ، درس كلاسهاي
بالاي سطوح كارشناسان و دانشگاه استادان و محترم مجريان
به و ميشوند آنچناني توهمهاي دچار گاه كه اجتماعي
آموختن براي ميكنند ، بازي معلم حيثيت با راحتي
همين به خود فرزندان زبانآموزي و علمي مفاهيم سادهترين
مشكلات رفع به قادر كه زيرا ميشوند ، متوسل معلمان
-حرفهاي دانش از و نيستند خود فرزند تربيتي و آموزشي
راستي به ما معلمان.نميدانند چيزي معلمي تخصصي
گونه اين كه كاش اي و هستند بيادعا و متواضع ايثارگراني
!نبودند
بر مستضعفان غلبه ما جهاني و عظيم اسلامي انقلاب
باشكوهي و اصيل رويداد چنين كمتر تاريخ و بود مستكبران
است ، ارزش ما جامعه براي امروز آنچه.است كرده ثبت را
از كه يادگارهايي و ارزشها حفظاست بوده ضدارزش روزگاري
است ، مانده برايمان عزيزانمان جانبازي و مبارزه سالها
و نشستهاند مدرسه نيمكتهاي پشت امروز كه است نسلي وظيفه
در و است آماده ميكنند مشاهده آنچه دريافت براي ذهنشان
.ميشود تثبيت درازمدتشان حافظه
.است كشور آن انساني نيروي كشور ، هر واقعي سرمايههاي
كودكان و نوجوانان و جوانان همين ما آينده سرمايههاي
بجاست و ميدهند تشكيل را كشور جمعيت بيشترين كه هستند
يابد اختصاص آنان تربيت و تعليم به سرمايهها بيشترين كه
.برگزيدهاند پيشرفته كشورهاي كه است راهي اين و
و مصرفي پرورش و آموزش اساسي و مهم مشكلات از يكي"
و سرمايهاي و مولد عظيم دستگاه اين ديدن غيرتوليدي
و ضعيف تصويري داشتن و مسئولان و مردم سوي از انسانساز
پايهگذار كه معلماني.است فرهيخته معلمان از رنجور
و اخلاق و معنويت و روح معماران و فرهنگي و انساني توسعه
غلط نگاه اين تا است بديهي.كشورند آيندهسازان عقلانيت
تا و نشود اصلاح مسئولان و مردم انديشه و تصور عرصه در
و شرافت و كشور پرورش و آموزش اعتبار و اهميت كه زماني
معرض در مختلف انحاء به فداكار و ايثارگر معلمان كرامت
در روزه هر و گيرد قرار مغرضان يا غافلان تاراج و تهديد
و گفتوگو يا نمايش فيلم ، نقاشي ، داستان ، نوشته ، يك
كشور معلمان و دستگاه اين حيثيت و شخصيت ناسالم ، مصاحبه
تحقق به نبايد هرگز شود ، واقع استهزاء و تمسخر مورد
اين در انسانپروري و فرهنگسازي ابعاد در خويش آرزوي
".باشيم اميدوار مهم دستگاه
كه است پرورش و آموزش وزير سخنان از بخشي مطالب اين
به كس هر از بيش دارد ، كه خاصي موقعيت خاطر به ميدانيم
.ميكند تلاش دلسوزانه و است واقف موجود تنگناهاي
در پرورش و آموزش سهم ديگر ، توجه قابل موضوع
برنامه در.است كشور كل بودجه و مالي برنامهريزيهاي
ملاحظهايمشاهده قابل كشورافزايش سال 80 بودجه
بالسويه اعتبارات اين از هم ما نصيب آيا ولي.ميكنيم
و معلمان نگرش ميخواهد كه پرورش و آموزش آيا و است؟
بود ، خواهد قادر روزگاري و روز دهد ، راتغيير دانشآموزان
حياتي نقش به نسبت را كشور برنامهريزان و مسئولان نگرش
كه رسيد خواهد روزي آيا و دهد؟ تغيير پرورش و آموزش
طبقه وسربلندترين جامعه فرهيختگان يعني اساتيد و معلمان
باشند؟ سرآمد هم مالي ازنظر حتي اجتماع ،
به و ميدانند مصرفي نهادي را پرورش و آموزش هم هنوز
آن به را كمتري اعتبار دستگاهها ساير به نسبت دليل همين
كشور اقتصادي آمار ارقامو ريز از من.ميدهند اختصاص
حتي كه ميبينم و ميدانم ولي نيستم ، آگاه چندان
سازمانها بعضي ديپلمههاي با پرورش و آموزش ديپلمههاي
.نيستند برخوردار برابر مزاياي و يكسان حقوق از ونهادها
گونهاي به دارند عهده به سنگينيرا مسئوليت كه درحالي
قابل دولتي نيمه وموسسات دولت كارمندان از يك هيچ با كه
.نيستند مقايسه
دفاعي و نظامي تجهيزات به مرزهايمان آزادي كه نيست شك
دشمن نباشيم مستقل وقتي نيست شك.است نيازمند بهتر چه هر
كه نيست شك.نيستيم خودمان ديگر ما و ميتازد ما بر
وهمه همه كشاورزي و صنايع و وتجارت كالا و ودرمان بهداشت
وحفظ كشور بقاي مردم ، رفاه براي خود جايگاهمخصوص در
از بايستي قضات كه نيست شك.ضروريست و لازم ارضي ، تماميت
به كه وسوسهاي گونه هر از تا باشند ، برخوردار كامل رفاه
آيا ولي آيد ، عمل به جلوگيري شود ، منجر اماره نفس بيداري
پروردگان دست وواحدها ، دستگاهها اين تمامي ادارهكنندگان
هم هنوز كه است چگونه پس نيستند؟ پرورش و آموزش
و ميشوند معرفي جامعه مستضعف قشر عنوان به فرهيختگان
سخره به آنان از زيادي تعداد مادي نابهنجار وضعيت
و معلم وثناي مدح در آنچه ميبينند ، همگان درميآيدو
.نيست حقايق پوشاندن به قادر ميشود ، گفته او والاي مقام
طبقه اين ميان كه است نابسامانيهايي است ، واقعيت آنچه
با نميتوان را معلمان كرامت.ميكنيم مشاهده ارزشمند
حقه مطالبات و كرد توصيف زيبا و دلپذير اشعار و شعارها
هم معلم بزرگداشت هفته در حتي.كرد فراموش را آنان
آن از ميآيد يادم. ميشوند تحقير معلمان از بسياري
پرورش و آموزش مناطق بعضي سوي از كه كذايي بخشنامههاي
كه باشد جمع مديرانحواسشان ميشدتا فرستاده مدارس براي
چه...ولاغير شود تهيه آنچناني هداياي معلمان براي مبادا
اينها آيا !است دادهشده هم هدايا مصادره دستور بسا
و خوب برنامههاي از بسياري متاسفانه نيست؟ آميز حقارت
تضعيف خود آميز اشتباه عملكردهاي تقديررابا قابل
ميشود لازم كه اينجاست و ميشود هدف وسيله و ميكنيم
.ببريم سوال زير هم را هدف
معلم والاي مقام از قدرداني ابتدا ، از هدف كه حالي در
اين به پرورش و آموزش سالها گذشت از پس آيا.است بوده
گونه اين معلم زحمتكش قشر بايد چرا راستي است؟ رسيده هدف
.باشد شاهد را خود شان نزول و باشد حوادث سيلي معرض در
به كه داريد انتظار سيما و صدا از تفاصيل اين با
فاخر لباسهاي و آنچناني خانههاي و بالا مدل اتومبيلهاي
.كند اشاره معلمان رضايتآميز و خندان و شاد رخساره و
بيت صدها با باشد ، داشته افسرده و مفلوك ظاهري معلم اگر
توجيه را آن نميتوان قصيده و حماسه ومدحو بيت شاه و
مدت دراز در نارضايتيها و تنشها گونه اين نتايج و كرد
ما بچههاي معصومانه روان و روح بر مسلما و ميكند بروز
.ميگذارد تاثير هم
پرورش و آموزش مسئولان براي كه آموزشي كارگاه يك در
از يكي مقطع مسئول كه بودم شاهد بود ، برپا استانها
گله هست ، هم خوبي مقام و پست ظاهرا كه شهرستانها
.نيستم خانوادهام هزينههاي تامين به قادر من كه ميكرد
كنم ، كار فوقالعاده ساعتي ميتوانستمچند قبلا اگر
.است شده سلب من از هم امكان اين امروز
بالا علمي درجات با متعهد و مومن و لايق مدرسهاي مدير
وام اندكي براي ميگفت ، تهران شمالي ازمناطق يكي در
.نشدهام آن دريافت به موفق هنوز و ميكنم تلاش ماههاست
آموزش تعهدات قيد از را خود زودتر چه هر او كه دارم يقين
افراد ساير مانند بتواند تا كرد ، خواهد آزاد پرورش و
كه است اين نه مگر.باشد داشته مرفهتري زندگي جامعه
از بيش لايق مديران به ديگر سازمان هر يا پرورش و آموزش
به قادر كه است چگونه پس است ، نيازمند ديگر چيز هر
ناميمون رخداد خود ، كشور در ما اگر.نيست آنان نگهداري
هم پرورش و آموزش در دارد احتمال داريم ، را مغزها فرار
.شويم مواجه رخداد همين با
است آن واقعيت ولي است ، ايثار و عشق معلمي كه است درست
.كنند "زندگي" ميخواهند عاشقي و عشق عين در معلمها كه
آشنا عاشقي هنر با چندان كه شوند پيدا هم معلميني شايد
خوب زندگي يك مزاياي از ميخواهند هم آنها ولي نباشند ،
خوي و خلق و روحيات انسانها كه كنيم قبول.شوند برخوردار
جمعيت ، پر خانوادهاي با پرورش و آموزش و دارند متفاوتي
در هميشه را فرهيخته و ايثارگر عاشقان گزينش شرايط
!ندارد اختيار
و آينده نسل بيشتر هرچه شكوفايي براي بنابراين
جامعه از طبقه اين مشكلات به بايستي كشور ، سرنوشتساز
قدمهاي راه اين در جاري سالهاي در.شود بيشتري رسيدگي
درصدي چند كردن اضافه.نيست كافي ولي شده ، برداشته مثبتي
.نيست دردها همه درمانگر مالياتها ، اندك كاهش يا و حقوقها
تسهيلات كنار در معلمان اجتماعي شئون و حرمت نگهداري
به را آنان دائمي اضطرابهاي حدودي تا ميتواند ، رفاهي
تعمق ميرود ، انتظار صداوسيما از.كند تبديل خاطر آرامش
را كشور آموزشي جامعه علمي سطح با همطرازي و مشكلات در
كه ورزيدهاي و زبده كارشناسان از و كند تقويت خود در
فلسفه را كشور پرورش و آموزش به خدمت عاشقانه ، و صادقانه
تشكيل با تا كند ، دعوت همكاري به دادهاند قرار خود حيات
.يابيم دست اجرا قابل و اساسي راهحلهاي به ميزگردهايي
اين به متعلق تنها پرورش و آموزش مالي مشكلات كه زيرا
سازمانها ، ارگانها ، وزارتخانهها ، همه بلكه نيست ، دستگاه
و آموزش حقه حقوق بايستي صنايع صاحبان و كارخانهها
.مديونند آن به كه زيرا بپردازند ، را پرورش
با پرورش و آموزش در محوري مدرسه و تمركززدايي اگر شايد
از بخشي حل به بتوان شود ، تجربه حسابگرانه و احتياط
به موفق بالا رده مسئولان اگر.شد موفق مالي مشكلات
موفق دلايلي به و نيستند پرورش و آموزش مطالبات گرفتن
مجموعههاي زير شايد كنند ، مطالبه را خود سهم نميشوند
و بردارند خود مسئولان دوش از باري بتوانند آنان
كار به تلفيقي گونهاي به را خلاقيتي و مشاركتي شيوههاي
.پيببرند عملا آنها كارآيي و اثربخشي ميزان به تا گيرند
مادي و مالي مستمر دغدغههاي جاي به نيز مسئولان وقت آن
آنچنان جامعه ، آموزشي و فرهنگي غناي افزايش و گسترش به
خواهند بيشتري توفيق ميكنيم ، مشاهده حاضر حال در كه
.يافت
يا سازمان ياد فرد كردن محكوم سطور ، اين نوشتن از من قصد
واقعيتهاي بيان.است حقايق بيان من قصد نيست ، دستگاهي
را آنها نزديك از هرگز نظام مسئولان شايد كه است تلخي
گلههايي شاهد مديران و معلمان جمع در من.نكردهاند لمس
شباهت باد هجوم در برگها سايش نجواي به بيشتر كه بودهام
.است داشته
زيرا ميكنند ، بيان وآهسته كريمانه را خود مشكلات آنان
مستقيم افشاي به و بودهاند جامعه گشاي مشكل عمري كه
حفظ رفاهي ، تسهيلات داشتن.نيستند علاقهمند خود مشكلات
اين از معلمان و دارد دنبال به هم را انسان آبروي و حرمت
انسانها ، كرامت و حرمت كردن نهادينهنيستند مستثني قاعده
توجه و نيازها شناخت مستلزم جامعه تحصيلكرده قشر خصوصا
كه زيرا واقعيتهاست ، پذيرش واقع در و آنان مطالبات به
مردم عقلانيت ، سوي به زمان هر از بيش امروز ما جامعه
.ميرود پيش جوامع گفتوگوي و سالاري
آموزشي پژوهشگر -تقديسيان شكوه
كودكان به صلح آموزش ضرورت به نگاهي
جهان
...آموخت كودكان به گهواره از بايد را گفتوگو
انواع از "خسته جهان" اين كنار و گوشه در روزها اين
حتي و كنفرانسها سمينارها انواع خشونتها ، و جدالها
مختلف گروههاي بوسيله صلح آموزش براي مخصوص كلاسهاي
و صلح مگر كه ميآورد پيش را سوال اين و ميشود برگزار
كه ميآيد پيش سبب بدان پرسش اين است؟ آموختني گفتوگو ،
و پرطول "قراردادهاي" را صلح كه بپنداريم كردهايم ، عادت
اعلام بگوئيم ، باشد بهتر شايد يا ميكنند برقرار تفصيل
پديدهاي عنوان به آن ، به نكردهايم عادت و ميكنند
كه دارد مهارتهايي به احتياج آوردنش بوجود كه بينديشيم
صلح كه باشيم داشته قبول بايد منظور بدينهستند آموختني
بسيار اخير ، سالهاي همين در.است جنگ نبود از فراتر
شده امضاء پيدرپي جنگ ختم قراردادهاي كه كردهايم تجربه
صلح ولي ماندهاند ، ساكت هم تفنگها و توپها حتي و است
چرا؟ بپرسيم خود از بايد كه اينجاست در است ، نشده برقرار
صلح ايجاد براي قراردادها امضاي كه ميشود باعث چيزي چه
بدانيم اول بايد سوال ، اين پاسخ يافتن براي نباشند؟ كافي
و برميخيزند كجا از خشونتها و دشمنيها و خصومتها
باعث چيزهايي چه و ميگيرند را "گفتوگو" جاي چگونه
قهر خود همنوع بر كه بدهد حق خود به انساني كه ميشود
كه كاري بكشد ، شمشيري گلولهاي ، و دشنهاي و شتم و ضرب
.نميدهد انجام دفاع ، هنگام به جز ديگري ، جاندار هيچ
يعني است ، خودخواهي جنگ ، انگيزههاي مهمترين از يكي -1
نيازهاي بر را خود خواسته و ديدن كائنات مركز در را خود
به "نه" گفتن از كه خانوادههايي.دادن ترجيح ديگران
كوچكترين بايد كه ميكنند خيال و ميهراسند فرزندانشان
فردي واقع در كه ندارند توجه برآورند ، را خود طفل خواسته
كه داشت خواهد انتظار همه از آينده در كه ميپرورند را
اين اگر و برآورند باشد كه نوع هر از را او خواستههاي
هم به را زمين و آسمان كه بسا چه نشود ، برآورده انتظار
كه روست اين ازآورد بار به گوناگون گرفتاريهاي و زند
معتقديم ، آن در واقعي صلحي برقراري و اجتماع سلامت به اگر
كه اين به دهيم عادت خردسالي از را خود فرزندان بايد
و بسنجند كردن عنوان از قبل را خود خواستههاي و اميال
.بپذيرند راحت را آنها نشدن برآورده لزوم ، صورت در
به فرد هر راحتي كه بياموزند كودكي از بايد انسانها
كه است زندگي اوان همين از دارد ، بستگي نيز ديگران آسايش
نيازهاي بر جامعه نيازهاي برتري به تدريج به افراد بايد
.شوند واقف فردي
و آشوبها ايجاد دلايل از ديگر يكي طلبي ، زياده -2
يعني.است انساني اجتماع در ناهنجاريها و خشونتها
همان از بايد خصوصيت ، اين با خواستن ، بيشتر و بيشتر
همان از را كودكان بايد.شد روبهرو زندگي اول سالهاي
امروز ، مصرفي اقتصاد متاسفانه داد ، قناعتخو به خردسالي
آگاه والدين و ميخواند بيشتر خريد و مصرف به را همه
كه كودكي كه چرا باشند ، مبارزه در آن با شديدا بايد
نيز ، كار محيط در نميشود ، قانع بازيچه دو يكي با امروز
هر به خواست خواهد خود ، استحقاق داشتن به توجه بدون
به روزي اگر و آورد دست به بيشتري حقوق است ، ترتيبيشده
بيفزايد قدرتش بر كه وسيلهاي هيچ از برسد ، قدرت
نگراني رنجش ، سبب اقداماتش اگر حتي شد ، نخواهد رويگردان
را زيادهطلب افراد كه جامعهاي.شود ديگران حتيآسيب و
به را خطرناكي سودجويان واقع در ميپرورد ، خود دامان در
شخصي منافع از گذشت آماده هرگز كه ميكند تحميل جهان
.شد نخواهد بشر صلاح براي
قومي ، افراطي تعصبات كه است ، تعصبات انواع سوم ، علت -3
آنها وحشتناكترين و معروفترين از...نژادي ، اعتقاديو
نيز سوم هزاره آغاز در حتي كه است تعصبات همين.هستند
از جهانميگردد ، قاره پنج در بيگناه انسان كشتار باعث
از نيزبايد كودكان خوي و شخصيت در تعصبات شدن جايگزين
زائيده اغلب تعصبات كرد ، جلوگيري آنان زندگي اول همان
اطفا كودكي از اگر.هستند غلط اطلاعات ياداشتن آگاهي عدم
بشري جامعه مختلف نژادهاي و مليتها و اقوام با را ل
گروههاي ميان بتوانند كه كنيم ياري را آنها و كنيم آشنا
اصل به تدريج به بيابند ، را موجود شباهتهاي گوناگون ،
رادليل ظاهري تفاوتهاي ديگر و ميبرند پي بشر يگانگي
ايجاد عدم براي.دانست نخواهند اساسي اختلافهاي بر
دستگاههاي پاي به پا نيز والدين كودكان ، در تعصبات
قدرت كه آنجا از.دارند برعهده خطير وظيفهاي آموزشي ،
والدين كه است مهم بسيار است ، قوي بسيار خردسالان تقليد
تا مثلا.باشند خود گفتار و رفتار متوجه حال همه در
يا مليت كه قومي شوخيهاي گفتن از است ممكن كه آنجا
اطفال مقابل در اقلا ميگيرد ، تمسخر به را گروهي
.كنند خودداري
كمال در خويش نژاد از غير نژادي از افراد با برخورد در
مربيان ميان در گاه تاسف كمال با.كنند رفتار محبت و ادب
دليل به صرفا كه است شده ديده نيز تربيت و تعليم والاي
مخالفت فرزندانشان ازدواج با والدين ، نژادي تفاوت
الهي تعاليم با مخالف درست اين كه حالي در كردهاند ،
نوع همه به كه ميخواهند خويش پيروان از كه است انساني
از بايد را محبتي چنين اين بذر.باشند داشته محبت بشر
فريب هرگز سالي ، كلان در تا كاشت خردسالان قلب در كودكي
و جدالها كه افرادي با و نخورند را طلب خشونت گمراهان
.نشوند پيمان هم ميكنند ، توصيه را قومي خشونتهاي
پيش قرنها از:مختلف اديان با واقعبينانه آشنايي -4
آزار وسيله را ، خود ديني تاكنون ، انسانها ، اعتقادات
از يكي بايد كه روست اين از دادهاند ، قرار ديگران
با واقعبينانه آشنايي را خردسالان معنوي تربيت پايههاي
به را اديان تكميلي سير و دانست آن پيروان و مختلف اديان
را انسان داشتن ، خويش دين به آگاهي فقط.كرد تفهيم آنان
منظر از كه است سبب همين به و ميآورد بار محدودخودبين
به ديگر اديان شناساندن انساني ، الهي جهاني تمدن و فرهنگ
به هست آنان ميان كه بسياري تشابه وجوه نماياندن و اطفال
و ميآموزاند آنها به را "دين وحدت" اصل عملا جوان ، نسل
و ديني عقايد به گذاشتن احترام به نوجوانان ، نتيجه در
كه نميپذيرند هرگز و ميگيرند خو ديگران ديني غير
ستيزهجويي و پرخاشگري براي دستاويزي را ديني تفاوتهاي
.دهند قرار ديگران با خشونت و
دشمني و نفاق ايجاد نيز گوناگون بزرگبينيهاي خود -5
يا و ميدانند زنان از برتر را خود كه مرداني ميكند ،
كتاب چند خواندن دليل به صرفا كه تحصيلكردهاي افراد
از بهتر را خود مقامي يا علمي درجه فلان داشتن يا بيشتر
ثروت داشتن علت به تنها كه افرادي ميشمرند ، ديگران
تعلق يا و هستند ديگران از ممتاز كه ميبرند گمان بيشتر ،
تفاخر سبب عدهاي ، را جامعه در سرشناس خانوادهاي به
صلح اگر كه هستند تعصبي دچار همه ، و همه ميپندارند ،
.برانند خود از را آن بايد طلبند ،
افراد حقوق مساوات به اعتقاد اساس بر جوان نسل تربيت
از خانوادگي ، گذشته و ثروت و تحصيل و جنسيت از صرفنظر
مگر داشت نخواهد امكان اين و است والدين وظايف مهمترين
.عقايد اين به كردن عمل راه از
طرز در يا فرماست ، حكم مردسالاري كه خانوادهاي در -6
دارد ، وجود نامطلوب تفاوتهايي دختران ، و پسران تربيت
زن حقوق تساوي به معتقد جواني كتاب ، چند خواندن با هرگز
كه آموخت اطفال به كودكي از بايد.شد نخواهد تربيت مرد و
او فخر مايه تنها كه است انساني شرافت و اصالت حفظ
براي كه باشد آموخته كودكي از كه انساني.باشد ميتواند
بعيد باشد ، قائل احترام بودنش انسان علت به خويش وجود
عملي با كه شود آماده ديگران ، اماره نفس وسوسه به كه است
تصميمگيري و تفكر قدرت سازد ، حقير و پست را خود حيواني ،
خويش از مخدر مواد و الكلي مشروبات به تمسك با را خود
هفت با را خود وجودي قدرت سرانجام متاسفانه و كند سلب
.برساند اثبات به ديگران ، روي به تيركشي
كه فرقهايي بزرگترين از يكي كه آموختهاند افراد اين
و اميال بر تسلط قدرت دارد ، وجود حيوان و انسان بين
از پيروي دليل به صرفا نتيجه ، در.است طبيعي غريزههاي
واقعي انسان دونشان كه اعمالي به همگنان فشار و روز مد
.زد نخواهند است ، دست
بيجا دشمنيهاي و نزاع از كه ديگري مهارتهاي جمله از -7
.استدلالهاست و بحثها در شركت قدرت ميكند ، جلوگيري
در خردسالي سنين همان از بايد را صحيح مشاوره مهارت
به بايد جوانان و نوجوانان و اطفال.كرد تربيت افراد
گوش درست ديگران گفته به بحثها در كه بياموزند تدريج
آنان شده ابراز نظر مخالف اگر حتي را درست سخن و فرادهند
.بپذيرند باشد
برگزاري با ميتوانند ، والدين و مربيان راه ، اين در
به كه اصول مطابق خانوادگي ، شور گردهماييهاي و جلسات
درست براي لازم خصوصيات ميگذارد ، احترام افراد همه حقوق
سخن درست و موقع به و ديگران گفتههاي به دادن فرار گوش
صلح ، و گفتگو برقراري.دهند پرورش خود فرزندان در را گفتن
دارد ، ارتباط جامعه افراد رفتار و فكر طرز با مستقيما
تنها نه را صلحجويانه و گفتگويي رفتار نتيجه ، در
تا داد پرورش افراد در خردسالي از بايد ، بلكه ميتوان
.شود پايدار و پرثمر گفتگو و صلح قراردادهاي
محمدي الله احسان دكتر
بمپور قلعه فرهنگي ميراث سازمان توسط
ميشود مرمت بلوچستان
-تاريخي دوره به مربوط بمپور قلعه :فرهنگي علمي گروه
مهمترين و معروفترين كه بمپور غرب شمال در واقع اسلامي
.شود مي مرمت ميرود ، شمار به بلوچستان سرتاسر در قلعه
و سيستان استان فرهنگي ميراث مدير بهلولي محمد گفته به
و خارجي حصار از اعظمي بخش مرمت و بازسازي بلوچستان ،
موارد از متر ارتفاع 5 و طول 94 ، عرض 1 با اصلي حصار
.ميرود بهشمار قلعه اين مرمتي
خشت از شده ساخته تدافعي و مسكوني قلعهاي بمپور ، قلعه
بخش و شمال در حاكمنشين ارگ عمده قسمت دو كه گل و خام
انبارهاي و سربازان اتاق و شده تشكيل جنوب در عامهنشين
.است گرفته قرار آن عامهنشين و جنوبي قسمت در قلعه
توجه با كشور ، فرهنگي ميراث سازمان عمومي روابط گزارش به
ديوارهاي و بارو و برج و قلعه ساخت نحوه و معماري سبك به
(ق. _ه 583433) كرمان سلاجقه زمان به آن احداث آن
.ميرسد
دوره بناهاي با بمپور قلعه بناي شباهت به توجه با
،"بم قلعه" و "كرمان دختر قلعه" جمله منطقهاز ساساني
اسلام از قبل و ساسانيان دوره به حداقل بنا ساخت تاريخ
.برميگردد
دوران ويژه به اخير سدههاي در قلعه اين از بخشهايي
واسطه به كه بوده آباد و معمور قاجار و زند افشار ،
نهايت در و ديده زيادي پيدرپيصدمات جنگهاي و درگيري
.است شده متروك و مخروب
محلاتي خان سويحبيبالله از قلعه اين بستهشدن توپ به
از ش._ه سال 1257 در محلاتي آقاخان برادرش فرار زمان در
.ميشود محسوب قلعه اين به وارده صدمات جمله
در ايراني هنرمندان و ناشران شركت
ايتاليا كتاب بينالمللي نمايشگاه
ايراني هنرمندان و ناشران از شماري :فرهنگي علمي گروه
شهر "كودكان براي كتاب" بينالمللي نمايشگاه در
.كردهاند شركت ايتاليا شمال در بولونيا
فروردين تا 18 از 15 "كودكان براي كتاب" نمايشگاه
برقرار بولونيا شهر دائمي نمايشگاههاي محل در ماه
.است
آفريننده هنرمندان و نويسندگان بر علاوه ايران از
مدرسه ، شريعت ، انتشارات نظير ناشراني كودكان كتاب
كودكانو فكري پرورش كانون قلم ، محراب شباويز ،
و فرهنگي مسئولان از تن چند همچنين نوجوانان
.دارند حضور نمايشگاهي
كشور از 75 ناشر مجموع 1449 در نمايشگاه اين در
سوئد ، آمريكا ، انگليس ، فرانسه ، ايران ، نظير جهان
ونزوئلا ، هند ، مصر ، مالزي ، ژاپن ، ايتاليا ، آلمان ،
جريان در و دارند حضور صهيونيستي رژيم و امارات
مسائل پيرامون نظر تبادل و بحث جلسات آن برپايي
.ميشود برپا كودكان ادبي
به يونسكو صلح جايزه نمايشگاه اين در است قرار
.شود اهدا ايراني نويسنده پناه رزاق ويولت خانم
بخشهاي شامل بولونيا "كودكان براي كتاب" نمايشگاه
توليدات درسي ، كتابهاي نوجواني ، و كودكي براي كتاب
تصاوير نمايشگاه و (مديا مولتي) پيشرفته ارتباطات
.ميشود كودكان براي كتاب
فرانكفورت كتاب نمايشگاه از بعد كه نمايشگاه اين
هر ميشود محسوب اروپا در كتاب بزرگ نمايشگاه دومين
هر يونسكو جوايز اما ميشود برگزار بولونيا شهر در سال
به دلار هزار هشت ميزان به بار يك سال دو
.ميشود اهدا آن برگزيدگان
كتابهاي برگزيدن براي نظر مورد موضوعات جمله از
ملتها ميان تساهل و بشر حقوق صلح ، نمايشگاه ، اين
.است شده عنوان
پنج (ع) اميرالمومنين تخصصي كتابخانه
دارد كتاب جلد هزار
(ع)اميرالمومنين تخصصي كتابخانه مسئول:فرهنگي علمي گروه
امام مورد در كتبي داراي صرفا كه كتابخانه اين:گفت
.است كتاب جلد هزار پنج داراي است ، (ع)علي
همزمان سال 79 ماه فروردين يازدهم روز در كتابخانه اين
چهار موجودي با مشهد در خم غدير روز و ولايت هفته با
.يافت گشايش كتاب جلد هزار
از هدف اسلامي جمهوري خبرگزاري با گفتگو در مجتهدي محمد
(ع)علي امام به وي خاص توجه را كتابخانهاي چنين ايجاد
تشيع مذهب و فرهنگ گسترش و بسط و (ع)ابالائمه عنوان به
.دانست
كتاب بخش كه دارد فعاليت بخش در 11 كتابخانه اين:گفت وي
و فضايل ،(ع)علي حضرت زندگي غدير ، كلي موضوعات در آن
تقسيمبندي خطي نسخ و سخنان امامت ، شيعه ، حضرت ، مناقب
.ميشود
الغدير ، هنري ، مستندات را كتابخانه اين ديگر بخشهاي وي
برپايي رايانهاي ، فعاليت بصري ، و سمعي مطبوعات ،
فضايل و علوي ولايت درباره آثاري نشر و تدوين و نمايشگاه
.كرد ذكر مرتضوي
عموم رايگان استفاده براي كتابخانه اين در:افزود وي
.است شده گردآوري گوناگون زبانهاي به كتاب جلد حدود 5000
سنت اهل كتب به مربوط كتابها مجموع از جلد گفت1300 وي
.است درآمده تحرير رشته به خيبر فاتح فضايل درباره و
طبقهبندي مورد در پرورش و آموزش ديني و قرآني علوم دبير
،(ع)اميرالمومنين زندگي زمينه در كتابها:كتابهاگفت
و امامت علوي ، تشيع خم ، غدير ،(ع)علي امام فضايل
تقسيمبندي نهجالبلاغه در (ع)علي امام حضرت فرمايشات
.شدهاند
در (ع)علي امام به مربوط بخشي كتاب ، بر علاوه:گفت وي
با همراه رايانهاي بخش جهان ، و ايران مطبوعات نگاه
شبكه در سايتهايي و (ع)علي امام باب در مختلف سيديهاي
علاقمندان براي (ع)علي امام با مرتبط اينترنت گستر جهان
.ميشود عرضه متقيان مولاي
فرهنگي اخبار
|
است تخريب حال در تهران شهر جامع طرح تهيه محل
جامع طرح نخستين كه فرماتوما مشاور مهندسان دفتر بناي
فلسطين ميدان شرق جنوب در و است كرده تهيه را تهران شهر
.ميشود تخريب جديد بناي يك ساختن براي دارد قرار
به بنا اين قدمت فرهنگي ميراث كارشناس يك گفته به
ساخت براي اينك و ميرسد ش_ه تا 1315 سالهاي 1310
باران و باد معرض در و شده برداشته آن شيرواني سقف مسجد ،
.است گرفته قرار
در تهران ميراث احياي و حفظ معاون مختاري اسكندر
.بالاست بسيار بنا به وارده آسيبهاي ميزان:گفت اينباره
و معماري تاريخ در عمدهاي نقش تهران شهر معماري تاريخ
ما معماري تحولات از رديفي و دارد ايران معاصر شهرسازي
ردپاي و ميشود شامل را صنعتي دوره تا سنت دوره از را
در هستند ، نزديك گذشته به مربوط كه را تحول دوران اين
.كرد جستوجو ميتوان ساختمانها نوع اين
كه است ماه شش قريب:گفت پروژه اين متوليان درباره وي
مدت اين در و شده آگاه متوليان جدي قصد از تهران ميراث
چنين ارزش از كه شده زده مردم طرف از زيادي تلفنهاي
.نداريم دقيقي اطلاع متوليان مورد در ولي باخبرند آثاري
تغيير و مرمت حفاظت ، قابليت بنا اينكه بر تاكيد با وي
دارد ، را اداري حتي و فرهنگي كاربريهاي قالب در كاربري
به را مسجد پروژه ميكنيم پيشنهاد متوليان به ما:گفت
و كنند منتقل ندارد فرهنگي و تاريخي ارزش كه ديگري محل
بخشهاي براي محلي عنوان به مرمت از پس بنا اين از
.كنند استفاده اداري حتي فرهنگي
تشويقي ، نقش اينباره در فرهنگي ميراث سازمان نقش:گفت وي
و مرمت خريد ، به ترغيب را فرهنگي نهادهاي تا است حمايتي
.كند ارزش با بناهاي اين عملكرد تغيير
سازمان كه داد اطمينان تهران ميراث احياي و حفط معاون
تغييركاربري و مرمت طرح ارائه قبيل از امكاناتي متبوعش
.دهد قرار مسجد ساخت متوليان اختيار در را
ملك اين حاضرند كه داريم زيادي مشتريان ما:كرد تاكيد وي
.كنند بهرهبرداري و مرمت آن از و بخرند قيمت به را
"رسانه" رسانههافصلنامه تحقيقات و مطالعات مركز توسط
شد منتشر
دسترسي حق" همچون مباحثي با "رسانه" شماره تازهترين
"رسانهها در محتوا و ساخت تنوع" و "اطلاعات به همگاني
.يافت انتشار رسانهها تحقيقات و مطالعات مركز توسط
رسانهها ، تحقيقات و مطالعات مركز عمومي روابط گزارش به
;مطلوب رسانهاي نظام چون مطالبي "رسانه" شماره اين در
در اطلاعات به همگاني دسترسي حق ;محتوا تنوع ;ساخت تنوع
;آرماني روزنامهنگاري و مدني جامعه يكم ، و بيست قرن
حمايت ;المتين حبل ملي ، و عمومي چشماندازهاي و چالشها
در "گفتگو" سرآغاز است ، باقي همچنان روزنامهنگاري
تجاوز ;تلويزيون برنامهاي ميان آگهيهاي ايران ، مطبوعات
دانشجويان ، مشكلات و تحقيق موضوع انتخاب مخاطب ، حقوق به
به بيتوجهي جديد ، رسانههاي براي تازه آموزشي دورههاي
ملي ، توسعه و ارتباطات ايران ، مطبوعات شوراي تاسيس
.است رسيده چاپ به..و آمريكا در فرهنگ سياستگذاري
كرده تخريب را يزد ملي آثار وزيري كتابخانه توسعه طرح
است
ثبت ملي آثار به يزد در وزيري كتابخانه توسعه طرح اجراي
.است زده صدمه شهر اين در شده
شود ، فاش نامش نخواست كه فرهنگي ميراث كارشناس يك گفته به
توسعه طرح يزد ، جامع مسجد شرقي جنوب ضلع در حاضر حال در
و استان فرهنگي ميراث سازمان آگاهي با كه وزيري كتابخانه
تخريب باعث است اجرا حال در رضوي قدس آستان سرپرستي به
بخشي سوق ، چهار آبانبار تخريب قديمي ، بافت از خانه چند
.است شده جامع مسجد پشت گذر مسدودشدن و سوق چهار بازار از
بدون يزد جامع مسجد حريم و جوار در گودبرداريها اين
.ميشود انجام باستانشناسي تيم نظارت
ملي آثار فهرست در شماره 2244 به شاهي بازار و سوق چهار
.ميرسد هشتم قرن به آن قدمت و رسيده ثبت به
سال 1033 به آن كتيبه گواهي به سوق چهار آبانبار همچنين
قرار ملي آثار فهرست در شماره 114 با و ميگردد بر ق _ه
.دارد
|
|