سيليهاي و محبت زمزمههاي شب مشق درباره
عاطفي
- اهواز خط هواپيماربايي متهمان محاكمه
بندرعباس
شهر اهالي از تن صدها اعتراضآميز تجمع
جمهوري رياست نهاد مقابل در لامرد
دستگير لامرد وقايع با ارتباط در نفر 23
شدند
پيوست كشور روزنامههاي جمع به "نوروز"
اسلامي ارشاد و فرهنگ كل اداره شكايت
اردبيل آواي نامه هفته از اردبيل
مسلمانان ها بررسي ترين تازه اساس بر
خانواده قانون به پايبندي حيث از انگليس
برترند ديگر جوامع از
دانشگاه اجتماعي علوم دانشكده دانشجويان
ميكنند برگزار آزاد تريبون تهران
سيليهاي و محبت زمزمههاي شب مشق درباره
عاطفي
در يكساني روشهاي بچهها يادگيريهمه براي نميتوان *
يكسان فراگيري و استعداد نظر از بچهها.گرفت نظر
و توانها شناختو خوبي به را آنها بايد.نيستند
آموزشي خوب روش ارائهيك در و كرد بررسي ضعفهاشانرا
.كرد محاسبهشان
غمزدهتر ميشود ، نزديكتر شب چه هر فروردين ، سيزدهم"
شام ديگر ميگيرد فرا را همهجا كه تاريكي.ميشوم
و بيكاري روزهاي طعم.ميبرد امان دلشوره.است غريبان
جانشين ناگزير فرداي تلخي و ميرود ياد از بهار و بازي
يكدفعه بچهها مشقهاي همه باشد يار شانس اگر.ميشود
.شوند تعطيل فردا مدرسهها است ممكن حتي.شود مي نوشته
ميدانم چه سيلي ، يا كند خانهنشين را همه سنگين برف يك
.است كريم خدا هم فردا پس تا..چيزي زلزلهاي ،
كه صفحه دو يكي اما.ميشد تمام مشقها اين زودتر كاش اي
عيد روزهاي تمام به را زهرشان كه هستند آنقدر.نيستند
خواهد را عيد بازيگوشيهاي انتقام معلم فردا.بچشانند
خواهد تخته مقابل نفس به اعتماد از پر تبسمي با او.گرفت
بچهها و "ميز روي مشقها بچهها":گفت خواهد و ايستاد
من.گذاشت خواهند ميزها روي را پرمشقشان دفترهاي
گمان.داشت خواهم رفتاري چه و بود خواهم چگونه نميدانم
سوالهاي معلم و چرخيد خواهد سرم دور دنيا ميكنم
.كوفت خواهد سرم بر را منطقياش بيشمار
واگيردار و طولاني بيماري دوره يك با.ميشدم بيمار كاش
به كه مدتها بعداز و بود خواهد موجه مدرسه از غيبتم
بخواهد عيد مشق من از نميشود رويش كسي ديگر بروم مدرسه
.است فراوان امكانشببخشند من بر هم را شب مشق حتي شايد
مدرسه به هيچوقت كاش.نروم مدرسه ميتوانستم كاش
احساس گناه ، احساس بزرگتران ، سرزنشهاي تحملنميرفتم
از معلمها ميدانم...مدرسه دستهاي در بودن زنداني
بگذرد ، خوش بهمان و كنيم بازي باشيم ، راحت ما اينكه
همه اگر حتي دارند دوست آنها.ميشوند عصباني بسيار
پدر.باشد چشممان مقابل درسي كتاب بازهم شود تمام مشقها
بخوانيم ، درس كاري هر جاي به ميخواهد دلشان مادرها و
انتقام ما از دارند همه كنيم ، بر از و بنويسيم و بخوانيم
"هستيم؟ بزرگترها دشمنان ما ميگيرند ، مگر
ناراحتيهاي منشا كه بود مشق به مكلف يك دل درد اينها
.ميداند مادر و پدر و معلم را ، خود
پرورش و آموزش نهايي هدف
افزودن پرورش و آموزش نهايي هدف كه ميشود گفته گاهي
بزرگترين":هدف اين از منظور بگوييم اگر.است انسان خوشي
يعني پرورش و آموزش هدف با "است افراد بيشتر براي خوشي
كنيم بررسي وقتي.ميشود يكي انسان نيازمنديهاي برآوردن
كه ميرسيم اين به ميشود خوشي باعث چه انسان براي كه
نيازمندي هيچ كه فعاليتي.است مبتني نيازمنديها بر خوشي
يك شدن پايمال آن نتيجه كه تقلايي -نميكند برآورده را
.نميشود منتهي خوشي به هيچگاه است نيازمندي
كند تهيه را چيزهايي انسان براي ميخواهد پرورش و آموزش
نه دهند ، خاطر رضايت كه اوضاعي بد ، نه باشند خوب كه
ناصحيح نه باشند ، سودمند و صحيح كه فعاليتهايي.آزردگي
وقتي تنها را اعمال و اوضاع اشياء ، اما ، .زيانبخش و
يا رضايتآور زيانبخش ، و سودمند بد ، يا خوب ميتوان
براي ارزشي و معني ديگر لحاظ از يا و شمرد رنجانگيز
.شود كرده نگاه آنها به خاص منظري از كه شد قائل آنها
مقدارش ، و حد آن ، از كردن صرفنظر امكان آن ، لزوم شب ، مشق
مرز و حد بودنش ، سودمند يا بودن مضر و آن تعيينكننده
فكر متمادي سالهاي كه است موضوعي آن ، زيان و سود
خود به را پرورش و آموزش مسائل دلسوزان و كارشناسان
اندكش مجال با گزارش اين است بديهي.است كرده معطوف
آن تلاش شايد اما داشت ، نخواهد كامل پاسخگويي براي فرصتي
حاصل حدي تا آن گوناگون ابعاد از بعدي ساختن روشن جهت در
.بخشد
كلام در مشق
كاري دادن انجام زياد معناي به است متعدي عربي مصدر مشق
.است كردن تمرين و گردد ، ورزيدن شخص ملكه امر آن تا
گردد ، اسلوب مطابق و خوب خط ، تا خط ، نوشتن بسيار همچنين
خوب خط تا نوشتن در تمرين يعني خط مشق.تمرين كاري ، ورزش
.گردد خطاطي شيوه مطابق و
ميرسانم سودا مشق چوصنعان
(شيخالعارفين) ميرسانم ترسا عشق شراب
:كردن ممارست و تمرين را آن بسيار يعني كردن چيزي مشق
ميكرد زيان كوهكن مگر سنگ زكام
(1)ميكرد خودكشان مشق سيه سنگ موج به
(طاهروحيد)
كردن كار در هست نيز وورزش شتاب معناي به مشق همچنين
(2)زدن نيزه يا
آن در كه شد كشف شوش ويرانههاي از گلي لوحهاي پيش چندي
اين.ميخورد چشم به مكتبخانه يك شاگردان مشقهاي
چگونگي نشاندهنده و است پيش سال به 3600 متعلق لوحها
از دارد حكايت كه تمدنها ، و قديم ازمنه در مشق و آموزش
بايد حال.ايران آموزشي و تربيتي نظام در مشق ديرينگي
همان از استفاده آيا بصري و سمعي امكانات پيشرفت با ديد
خير؟ يا است مناسب قديمي روش
دوره به مرتبط تربيت و تعليم نوع يك از مثالي ذكر شايد
كه امكاني حداقل دانش ، از دوستدار كودكي استفاده و قاجار
.نباشد بيفايده دارد ، وجود
قائم اولاد ناهار كه هنگامي كودكي ، در امير كه گويند"
بردن باز براي ايستاده معلمشان حجره در ميآورد ، را مقام
تا.ميگرفت فرا او ميآموخت آنها به معلم آنچه ظروف ،
.آمده پسرانش آزمايش به مقام قائم روزي
.داد جواب امير و ندانستند پرسيد آنها از چه هر
:نمود خواندهاي؟عرض درس كجا تو تقي:پرسيد قائممقام
.ميشنودم ايستاده آورده ، را آقازادهها غذاهاي كه روزها
بدو.كرد گريه و نگرفت داد ، او به انعامي مقام قائم
درسي فرماييد امر معلم به:كرد عرض ميخواهي؟ چه:فرمود
مقام قائم بياموزد ، هم من به ميدهد آقازادهها به كه را
(3)".بياموزد نيز او به تا فرمود را معلم.سوخت دل را
مثال" عنوان با برادرزادهاش به قائممقام نامه از بخشي
:است چنين اين كبير امير درباره "درسخوان شاگردي كامل
حاضران حيرت موجب رسيد ، كاغذي تقي كربلايي از ديروز"
يكاد" الحق.گفتند آفرينها و كردند تحسين همه.گرديد
ميان آن از يكياست صادق مدركهاش قوه حق در "يضي زيتها
كه كرد وارد شما شان به را او تحسينات آورده ، سربيرون
اين بر گردكان درخت":گفت.بود من به ريشخندي واقع در
آقا بنويسد چيز اينطور نوكر "اللهاكبر خربزه درخت بزرگي
"...دارد خود جاي
دانش خصوصيات
ذخيره آساني به دانش ميگويند ، گانيون و گوپال كه طور آن
در تا مينشيند انسان ذهن در كه است چيزي دانش نميشود ،
نميشود كد معمولا دانش اوليه ، مواد خلاف بركامپيوتر
آن از كاركنان تا نميشود همچيده روي انبار يك ودر
و است پراكنده.است پخش دانش.كنند استفاده نياز برحسب
.ميرود دست از راحت
مگر شد نخواهد تبديل دانش به و دارد كمي ارزش اطلاعات
غير ديگري راههاي كسب پس.شود پردازش انسان ذهن در آنكه
ايجاد.است مفيدتر جهت اين در تكرار و كردن مشق از
تحولات و تبديل و همانندسازي تجارب ، حصول براي امكانات
رفتار پيوستار پاياني مرحله.است لازم دانش ، به اطلاعات
تصميم يا اقدام يك به منجر دانش و اطلاعات اگر است ،
.ميگردد بياعتبار فرايند كل نشود ، آگاهانه
كه است تفسير و زمينه تجربه ، با شده تركيب اطلاعات دانش ،
پيشنهاد محققان. ميكند اضافه را خرد از جديدي سطح
زمينه در كه است معنادار زماني دانش كه ميكنند
و باورها از ناشي كه ببينيم ، را آن فرهنگمان گستردهتر
.ماست فلسفه
نشود ، استفاده اگر دانش كه است آن دانش ويژگي مهمتر و
كه است اطلاعات شكل ارزشترين با دانش ، زيرا.است بياثر
از اگر.است اقدامات و تصميمات در كاربرد آماده
آنها باشيم ، داشته را دانش فراگيري انتظار دانشآموزان
كنند ، نه بحرپيمايي زمينه اين در وآزادي رهايي با بايد
دادههاي و اطلاعات انبان رفتن دست از مراقب دائما آنكه
.باشيم ايشان خام
پرورش و آموزش در سالهاست كه معلمي حسنزاده پروانه
ابتدابا را خود كار و است مشغولكار منطقه 16
و كرد راهنماييآغاز بعد و ابتدايي آموزگاريدوره
است منطقه آن در دبيرستاني نيزدبير واكنون داد ادامه
:ميدهد نظر تكليفشب درباره
از يكي سوم و دوم و اول كودكسال براي شب شايدمشق"
تكرار بر مبنايآن زيرا.باشد خوبيادگيري راههاي
خواندن مهارت گرفتن فرا براي نوعي به تكرار و دارد قرار
بايد.باشد روشنميتواند تنها اما است نوشتنمفيد و
و كرد سلب را علاقهاو نبايد.كرد فكر حوصلهكودك به
.آورد وجود به را آن ندارد علاقهايوجود اگر بايد
وقتي.گرفت نظر در دانشآموزرا حوصله بايد اين بنابر
بيشتر جديد دادندرسهاي با بودم ، ابتدايي دوره معلم
ميكوشيدمتا.ميكردم تازهتاكيد عبارات كلماتو روي
سعي.كرد بيشتري استفاده كودك انرژي از ميتوان كه آنجا
براي را لازم مدرسهيادگيري در آموزشي ساعات ميكردم
شب ، تكليف سختگيريدرباره داشتن.باشد داشته دانشآموز
كودك خانه تكليف براي زياد وجوابهاي سوال دادن
از ميتوان.كرد نخواهد آسان او بر را رياضي لزوما
مورددانشآموز ، در شفاهيدرس تكرار و تخته پاي آمدن
پنجمابتداييهم و موردچهارم در.بيشتربهرهگرفت
چرا داد ، كودكاهميت كمترانرژي چه هر صرف ميتوانبه
بنويسد ، متعدد دفترهاي در جوابهارا و سوالها بايد او
خودكار مختلف رنگهاي از كه باشد پاكنويسكند ، مكلف
بسنده كردنمطالب بر از به وطوطيوار و كند استفاده
آموزگارانآموزش به آموزشيرا راههايمختلف بايد.كند
استفاده آموزشي مدرن تكنولوژي از ميتوان خصوص به داد
اما.دارد مدارسويدئووجود ديدهامدركرد خوبي
فيلمهاي نمايش اقدامبه فقط فروختنبليت مسئولانبا
در.سرگرمكنندهميكنند ژاپنيو يا كاراتهاي مثلا
زمينهعلوم بهخصوصدر سادهخوبي فيلمهاي كه صورتي
.گردد مشق جانشين ميتواند كه دارد طبيعيوجود
كامپيوتر.نيست كامپيوتر از آموزشيبينياز تكنولوژي
واسطهيك ميتواند كه درجهاياهميتدارد چنان تا
.باشد مكاني و زماني دور شاگرددرفاصله و معلم
روشهاي بچهها يادگيريهمه براي بهعلاوهنميتوان
فراگيري و استعداد نظر از بچهها.گرفت درنظر يكساني
و توانها شناختو خوبي به را آنها بايد.نيستند يكسان
آموزشي خوب روش ارائهيك در و كرد بررسي ضعفهاشانرا
.كرد محاسبهشان
.كنند كمك بچههاشان به بايد و ميتوانند خانوادهها
اهميت او خواندن والدينشدرس بفهمدبراي كودك كه اين
راحتتر ميتواند تكاليفمدرسهاش دادن انجام دارد ،
.باشد
انجام به نسبت بچهها تشويق چيزبراي هر از مهمتر اما
دانش و موضوعدرس روشنساختن ناگزير ، دادنتكاليف
.ميخوانند درس چرا بفهمندكه بچهها بايد.آنهاست براي
است ، شده ارزاني آنها به موهبتي بلكه.نيستند مجبور آنها
".گرفتن ياد بيشتر هرچه خواندن ، موهبت درس موهبت
منطقه 13 در فرزندش كه دانشآموزي مادر ابتكار اعظم
دانش شب مشق وضعيت بهترشدن به نسبت تحصيلميكند
بيهوده كار شبخيلي مشق":ميگويد و اذعاندارد آموزان
بيشترمضطرب بچهها نسبت به ما.است فرسايي طاقت و
را مشقشان بدهيمكه تذكر بايد آنها دائمبه. ميشويم
.بنويسند
ميكند ، درسزده از را آنها كلي به مشقنوشتن نظر به
لابد كه دليل اين به باشد ، ناگزير شايد كمش بسيار حد در
.دارند نوشتن به گرفتناحتياج ياد براي كه كساني هستند
شايد و ندارند مشقنوشتن به بچههانيازي از خيلي اما
.باشند نداشته مشق همه اين به نيازي همهشان
اين ميكنمبه گمان بوديم دانشآموز هم ما كه وقتي
از شبنداشتيم مشق به يادگرفتننيازي براي كه دليل
در راحتي به را درسها ما.بوديم گريزان تكليف و مشق
بيهوده كار اين خانهدائم ودر ميگرفتيم ياد مدرسه
عقب براي فرصتي ديگر تا انداختيم مي تاخير به را
من و داشتيم ميهمان كه بار يك هست يادم.نبود آن انداختن
زجر بنويسمچقدر را "دانست؟ كجا از" درس بودم مجبور
مينوشتم ، را درس آغاز صفحه ابتداي در ميدانيد ميكشيدم
بقيه و مينوشتم آخر سطر در را درس پايان كلمه چند بعد
براي هم هميشه.ميدادم جا مسخرهاي طرز به را خطوط
.ميانداختم جا را بسياري جملات شويم ، خلاص زودتر اينكه
كابوس هم هنوز.گرفتم ياد زمان همان از را كردن تقلب من
و دارم حضور كلاس در كه است مواقعي به مربوط شبهايم
آنوقتها معلمهاي كه ميدانيد.ننوشتهام را مشقهايم
".داشتند شديدي تنبيهات چه هم
دانشپرور مدرسه چهارم سال دانشآموز صابونچي اميرحسين
پاسخ اينگونه شب مشق درباره را ما سوال منطقه 8 در
و سريع اينكه شرط به اما نيست بد شب مشق":ميدهد
آن بدون چون دارم دوست را شب مشق من.شود نوشته بهموقع
فقط دانشآموز و نبود مشق اگر.شد باسواد نميتوان
خوب.شود خوب ميتوانست چهطور نوشتنش آنوقت ميخواند ،
هم بازي براي فرصت تا شوند نوشته موقع به مشقها كه است
".باشد
دوره منطقه 4 در پسرش كه دانشآموزي مادر مهران نرگس
فكر من":دارد شكوه شب مشق از ميگذراند را ابتدايي
رسيده ابتدايي سوم سال به كه شاگردي براي مثلا نميكنم
ياد جديدي كلمه اگر.باشد ضروري مشق همه اين نوشتن است ،
هر درس تمام نوشتن آخر ولي داشت اهميت شايد ميگرفتند
چرا دارد؟ فايدهاي چه تمرينها آخر تا گاهي و روز
توي همانجا را درسها جوابهاي مثلا نتوانند بچهها
و است بيحاصل رونويسيها اين از بسياري بنويسند؟ كتاب
اشتباهي بلكه نميگيرند ياد چيزي نهتنها آن طي بچهها
معلمها ميكنند ، تكرار باشند شده مرتكب است ممكن كه را
وقتها بعضي.نميخوانند را بچهها نوشته كلمات تك تك كه
يا كنند بازي نميتوانند نميرسند ، هيچكاري به بچهها
تنوع مشقها بايد باشند ، داشته درس از غير مطالعهاي
تازه ، كلمات با كوچك املاي يك شب يك مثلا.باشد داشته
را بچهها كه تكاليفي و داستان يك كردن خلاصه شب يك
".نكند خسته اينهمه
عاطفي سيليهاي و محبت زمزمه
علوماجتماعي رشته در دانشگاه استاد راد نيكوپژوهي دكتر
.متشكريم ايشان از.دادند پاسخ باره اين در ما سوالات به
و كنيم صحبت شما با "شب مشق" درباره ميخواهيم*
عباراتي هم ديگر فرهنگهاي در بدانيم ميخواستيم مقدمتا
انجام به موظف كودكان اصلا و دارد؟ وجود معني اين با
هستند؟ خانه در مدرسه تكاليف دادن
و هست كه البته باشد ، معنا اين به عبارتي اينكه -
انجام بايد را تكاليفي منزل در كودكان اينكه همينطور
اصلا.دارد فرق شب مشق از ما استنباط با خوب امادهند
معني ما فرهنگ در بحث اين در و شرق فرهنگ در "مشق"
كاري مداوم دادن انجام يعني هم لغت در مشق.دارد ويژهاي
.ميكنم تاكيد كار دادن انجام مداوم روي.شود ذهن ملكه تا
رياضتي.ميكند متبادر را رياضت به شبيه حسي خود با مشق
حس اينكه از قبل ميبينيد.سختي و مشقت.معنوي
و سختي" حس باشد پنهان واژه اين در "آموختن" نشاطانگيز
.است نهفته آن در "سنگيني
كجا از كشيد سختي بايد آموختن براي كه معني اين اصلا *
آمده؟ ما فرهنگ در
هر به اينكه ضمن.رفت خواهد حاشيه به خيلي بحث اينطور -
خاصه شرقي فرهنگ در كردم عرض اما.دارد سختي آموختن حال
شديد مراقبت با معرفت كسب و آموختن اصولا شرقي آسياي در
و داستانها از مملو خطه اين فرهنگ.است همراه رياضت و
به سر معرفت كسب براي كه كساني درباره است افسانههايي
سلوك و سير.كنند طريق طي تا ميگذارند ، بيابان و كوه
به را عمر همه كه علم طالب جوان فلان مثلا يا كنند
جزء اينها خب..و بياموزد تا گذراند عالم فلان مريدي
شما نظر مورد بحث به سريعتر اينكه براي اماماست فرهنگ
نشانههاي به ميكنم سعي شوم نزديك شب مشق يعني
جديد شكل به آموزش اينكه از قبل تا.كنم اشاره نزديكتري
در كودكان خواندن درس درآيد ، خود آكادميك مثلا و
از ملهم هم تدريس شيوه اين و ميگرفت صورت مكتبخانهها
اصلا.بود ديني مدارس حجرههاي در ديني علوم آموزش روش
ديني درس چند در حداكثر تخصصشان مكتبخانهها معلمان خود
.قرآني سواد است ، معروف كه طور آن.بود
طلبگي و ديني علوم در خواندن درس ميدانيد كه همانطور و
دارد تاكيد دروس مداوم برتكرار بسيار و است پرزحمت بسيار
هنرهاي در گفتم كه همانطور يا و كردن مشق همان يعني
در.دارد وجود كردن مداوم مشق بر تاكيد همين دينينيز
داشتن مداوم مشق بر كه تاكيدي خوشنويسي مثل هنرهايي
بنام خطاطان اغلب و است ديگري توصيه هر از بيشتر ميشود
مشهدي سلطانعلي.خط مشق باب در داشتند رسالاتي پيشين
در اهتمام باب در خود رساله در نستعليق بزرگ خطاط اولين
:ميگويد خط مشق
شوي خوشنويس كه خواهي كه اي
شوي انيس و مونس را خلق
كرد بايد اهتمام را مشق
كرد بايد تمام را سطرش سطر ،
كرد بايد خواب و آرام ترك
كرد بايد شباب عهد به وين
اين اهميت و كردن مشق درباره همگي كه ديگري بسيار ابيات
بسيار "شب مشق" اين اهميت و ريشه اينكه مقصود است تداوم
امروزي تدريس روشهاي و پرورش و آموزش عمر از قديميتر
.ماست
مخالفيد؟ دانشآموزان شب مشق با شما *
اعلام به لزوما و صريحا بحثي هر نيستم موافق البته -
بيشتري بررسي بايد.شود منجر بودن وموافق بودن مخالف
مداوم كردن مشق اگر حتي است مسلم آنچه اما.بگيرد صورت
روش بياموزد ، را درس محصل و باشد داشته خوبي نتيجه
براي نبايد بچهها معتقدم من البته و است آزاردهندهاي
درس دوران در شب مشق معني بيشترين.ببينند آزار آموختن
يعني ميشود مربوط او دبستان دوران به محصل يك خواندن
و آموزشي مراكز در تحصيل براي كودك يك گامهاي اولين
نميكنم فكر و.كودك يك اجتماعي حضور اولين يعني اصلا
اين يعني كودك زندگي از دوره اين كنيم كاري باشد منصفانه
او براي هدفمند و رسمي اجتماع يك با آشنايي گام اولين
او به ما باشد طور اين اگر است بديهي.باشد آزاردهنده
.باشد آموخته چيزي او اگر حتي زدهايم صدمه
معني دبستان دوران در بيشتر "شب مشق" گفتيد كه همانطور *
:دهيد توضيح بيشتر مورد اين در.دارد
يك صرفا "شب" زمان قيد اما است روشن تكليفش كه مشق -
و تاكيد جور يك ساختهايم ، كودكان براي كه است ترفندي
هم آن.خانه در وظيفهاش درباره كودك به يادآوري و توضيح
در كردن مشق چرا اينكه اما.هستند خانه در همه كه "شب"
كردن مشق اولا بگويم بايد دارد ديگري معني دبستان دوره
تداعي ذهن به كه را معني مستقيمترين دبستاني كودك يك
توان آن متعاقب و نوشتن قدرت و املا تمرين ميكند ،
عملي مشق به نياز بيشترين املا مثل درسي واست خواندن
توان يعني دو اين و (.ميشود تصور طور اين يا) دارد را
پس.شدن باسواد يعني مردم عامه معني به نوشتن و خواندن
پس شود باسواد زودتر هرچه بچه كه دارد وجود عجلهاي
درباره -متاسفانه -من را باور اينبنويسد مشق بيشتر
بچه يعني.دارم هم دبستاني مدرسههاي معلمان از بعضي
آنها پسبنويسد و بخواند غلطتر كم بتواند سريعتر هرچه
.شب مشق بيشتر نوشتن به كنيم مجبور را
نوشتن و خواندن گرفتن ياد ميكنند استدلال بعضي علاوه به
مثلا و.است بديهي ديگر دروس و علوم گرفتن ياد جهت
بايد بگيرد ياد را علوم درس ميخواهد كه دانشآموزي
.بخواند را كتابش بتواند
نيست؟ طور اين مگر *
سوم مقطع تا كودك يك به مثلا ميخواهيم مگر.خير -
...و رياضيات و شيمي و فيزيك مفاهيم چقدر دبستان
هست ما كودكان درسي كتابهاي در كه را محتوايي.بياموزيم
به ساعت هشت ششيا نه و تحصيل ساعت روزيسه با ميشود
قطعا را مقدار اين باشد درست آموزش اگر.آموخت آنها
روش به نسبت شيرينتر حتي و ديگر تدريسي شيوه با ميشود
ياد - دارد غلط بدون خواندن توان به نياز كه -كردن حفظ
.بود برخوردار ارزشيتري بازدهي از تازه و داد
چيست؟ ارزشيتر از منظورتان *
مساله يك از دانشآموز اينكه يعني مفيدتر ، صحيحتر ، -
يك عميق درك يعني.كند پيدا تجربيتري تصور شيمي مثلا
خبر طبيعي واقعيت يك از كه سطر چند حفظ نه طبيعي ، مساله
.ميدهند
براي شب مشق مقدار مورد در اخير سالهاي در البته *
...شده تجديدنظر ظاهرا دانشآموزان
و "شب مشق" عنوان به دور سالهاي در كه چيزي آن.البته -
.بود مطلق كابوس يك كه داشته معني پرورش و آموزش اصلا
را معلمانم از بعضي نورنبرگ دادگاه مثل دارم آرزو هميشه
را گوشهايم عاطفيشان سيليهاي هيچ ، كه محبت زمزمه كه)
كنم احضار دادگاهي به (كرد محروم زمزمهاي هر شنيدن از
.ببينند را اعمالشان نتيجه تا
معلمان مورد در خيالانگيزتري تعابير ميكردم فكر *
.باشيد داشته مهربانتان
سالهاي واقعا اما.باشم بيذوقي آدم نميكنم فكر -
چند به حتي گذشته؟و خوش ما از نفر چند به دبستان تحصيل
جوانيد؟ حالا كه شما از نفر
...سرآخر
و تعليم نظرشيوه از چه اخير سالهاي در است بديهي
و معلمان برخورد نحوه نظر از چه و پرورش و آموزش و تربيت
اما.آمده وجود به چشمگيري تحول دانشآموزان با مسئولان ،
بر فشار و سختي اعمال ميرسد ، نظر به تغيير غيرقابل آنچه
انتظار.مدرسه در حضور ساعات افزايش ;است دانشآموزان
بمباران محصلان ، از "بيست" هميشه تقريبا و بالا نمرات
بيفايده ، بعضا و حجيم محفوظات و اطلاعات با آنها مغزهاي
ثبت براي لازم نمرات كسب براي دادنشان قرار فشار تحت
رشتههاي به خوب مدرسههاي از رفتن معروف ، مدارس در نام
مسابقههاي در كردنشان فرسوده و خوب دانشگاههاي و خوب
از افكار ، كليشهسازي جاي به ميتوان كه حالي در پيشرفت ،
گرفت كمك انسانهايي ساختن جهت در معنوي سرمايههاي اين
تجربه را اخلاق و دانش احساسات ، زمينه در آموختن لذت كه
.ميكنند
بيات معصومه
معين فرهنگ از برداشت -1
عميد فرهنگ از برداشت -2
-كارجهان از شهان آگهي ،(شيخجابري)انصاري محمدحسن -3
سوم جلد
- اهواز خط هواپيماربايي متهمان محاكمه
بندرعباس
هواپيماربايي متهمان محاكمه جلسه چهارمين :اجتماعي گروه
شعبه 20 در علني بهطور ديروز بندرعباس - اهواز خط
برگزار موحدي محمد حجتالاسلام رياست به انقلاب دادگاه
.شد
تا خواست پورمنصوري شهرام از جلسه ابتداي در موحدي قاضي
خود ، عليه مدعيالعموم ادعانامه در شده مطرح اتهامات از
.كند دفاع
.نداشتم خبر هواپيماربايي مسئله از من:گفت پورمنصوري
را اسلحه اين و بردم اسلحه هواپيما ، به فقط من:افزود وي
سوار از قبل ساعت يك و گرفتم وي از حرداني خالد منزل در
ما داماد كه خالد با رودربايستي بهخاطر هواپيما به شدن
آن كفشم ، داخل در جاسازي با و گرفته را اسلحه اين است ،
.بردم هواپيما داخل به را
گرفتي؟ منظور چه به را اسلحه:پرسيد قاضي
را آن خالد كه كردم مي فكر ولي نميدانستم ، :گفت متهم
.ميبرد بندرعباس به فروش براي
كه را بازجويي مختلف مراحل در متهم اظهارات موحدي قاضي
قرائت بود ، هواپيماربايي در وي شركت و اطلاع از حكايت
.شد توضيح خواستار وي از و كرد
.گفتهام فشار تحت را مطالب اين من:گفت متهم
كه گفتيد و نبوديد فشار تحت كه من دفتر در:گفت قاضي
.داريد قبول را خود گذشته اظهارات
آيا كه نميدانم و دارم پرتي حواس من:گفت پورمنصوري
.نه يا گفتهام
كرده تقسيم را كار حرداني خالد پرونده ، طبق:گفت قاضي
بوده حرداني رسول و شما توجيه مسئول شما برادر فرهنگ و
.كنيد عمل چگونه كه
خبر ربايي هواپيما از من:گفت و كرد رد آنرا متهم
خالد آيد ، فرود هواپيما كه بود مانده ساعت نيم نداشتم ،
.نداشتم اطلاعي جريان از من و گرفت من از را اسلحه
دست بستن و شدن پياده از مسافران تهديد اتهام همچنين وي
.كرد رد را هواپيما كاركنان پاي و
داديد؟ تحويل خالد به چگونه را اسلحه:پرسيد وي از قاضي
.كردم پرت:گفت متهم
كرديد؟ كار چه اسلحه تحويل از بعد:پرسيد وي از قاضي
.كردم تقسيم و درآوردم ساك از را چاقوها:گفت متهم
شركت هواپيماربايي در ميگوييد چگونه پس:پرسيد قاضي
نداشتي؟
شما بود ، شده تمام گلولهها كه زماني درواقع:افزود وي
.كرديد هواپيماربايان بين چاقوها توزيع به اقدام
خواست من از فرهنگ برادرم كه بود درگيري آخر:گفت متهم
.كنم تقسيم را چاقوها
خانمها حضور در كه گفتهايد پرونده در شما:گفت قاضي
شما به را هواپيماربايي جريان حرداني خالد ندا ، و مونا
هفته يك كه گفتهايد ديگري بخش در همچنين و داده اطلاع
حرداني خالد شما ، خانواده اعضاي جمع در پرواز از قبل
.ميرويم خارج به هواپيماربايي با كه گفته
:گفت و كرد عنوان دروغ را خود قبلي اظهارات پورمنصوري
.است نبوده چيزي چنين ولي گفتهام من
به آن بردن و پا كف و كفش داخل در اسلحه جاسازي اتهام وي
بين هواپيما داخل در چاقوها تقسيم همچنين و هواپيما داخل
.كرد قبول را هواپيماربايان
پناهگاهي هيچ كه جايي و هوا در شما:پرسيد متهم از قاضي
وجدان نظر از انداختيد ، خطر به را مسافران امنيت نبود ،
داريد؟ جوابي چه
هواپيماربايي جريان از گوييد مي شما:پرسيد همچنين قاضي
چرا شديد ، مطلع كه هواپيما داخل در ولي نداشتيد اطلاعي
به چاقو و اسلحه دادن با بالعكس و نكرديد جلوگيري آن از
و سهيم را خود جريان اين در آيا.كرديد كمك هواپيماربايي
نه؟ يا ميداني مجرم
خطر به هواپيما امنيت دادم ، نمي اسلحه اگر:گفت متهم
:افزود ويپشيمانم و هستم مجرم زمينه اين در و نميافتاد
كار اين باعث زندگي محروميت و دارم كمي سن و جوانم من
وي.دارم بخشش طلب هواپيما كاركنان و دادگاه از لذا شد ،
شهرانگيز خانم خود مدافع وكيل به را خود دفاعيات بقيه
.سپرد ابوطالبي
نماينده زندي آقاي چون كه كرد اعلام دادگاه قاضي
اتهام به رسيدگي لذا ندارند ، حضور جلسه در مدعيالعموم
موكول ماه فروردين چهارشنبه 22 روز صبح به متهم چهارمين
.ميشود
خط هواپيماربايان نفراز اتهامي 23 پرونده به رسيدگي
در گذشته سال اسفندماه بيستم روز از بندرعباس -اهواز
.است شده آغاز تهران انقلاب دادگاه شعبه 20
هواپيماي تاريخ 23/8/79 در داشتند قصد هواپيماربايان
آمريكا مقصد به را بندرعباس - اهواز مسير مسافربري
و آنان مسلحانه تهديد به توجه بدون خلبان ولي بربايند
بندرعباس در را هواپيما خود ، كابين به گلوله شليك حتي
.شدند دستگير ترتيب اين به هواپيماربايان و آورد فرود
اقدام گذشته ، جلسات در مدعيالعموم نماينده
اين و كرد عنوان غيرسياسي را ماجرا اين در هواپيماربايان
اطلاعات وزارت ماموران تاييد به بنا را آنان اقدام
.كرد عنوان اقتصادي مشكلات بهدليل
گذشته سال اسفندماه در متهمان اين دادگاه از جلسه سه
.شد برگزار
شهر اهالي از تن صدها اعتراضآميز تجمع
جمهوري رياست نهاد مقابل در لامرد
روز لامرد شهر اهالي از تن حدود 600 :اجتماعي گروه
انتقال به جمهوري رياست مقابل در تجمع با دوشنبه
لامرد شهرستان از پارسيان به معروف تابناك گاز پالايشگاه
.كردند اعتراض "مهر" بخش به
رياست و رهبري معظم مقام تصاوير كه تجمعكنندگان اين
خواستند جمهوري رئيس از ميكردند ، حمل خود با را جمهور
.كند رسيدگي مساله اين به سريعتر چه هر
.هستند فارس استان توابع از مهر بخش و لامرد شهرستان
دستگير لامرد وقايع با ارتباط در نفر 23
شدند
روز:گفت فارس لامرد دادگستري سرپرست :اجتماعي گروه
اخير ناآراميهاي با ارتباط در ديگر نفر يكشنبه 23
.شدند دستگير لامرد
ايرنا با گفتگو در دوشنبه روز نژاد صدري محمدرضا
اموال تخريب در شركت اتهام به افراد اين:افزود
رسيدگي:گفت وي.شدهاند دستگير مردم تحريك و عمومي
دادگستري در گذشته ازروز متهم پروندهاين 23 به
از لامرد دادگستري سرپرست.است شده آغاز لامرد
نقش وقايعلامرد در كه ديگر تعدادي دستگيري احتمال
.داد خبر داشتهاند ،
لامرد شهر در افراد از جمعي جاري ماه فروردين اوايل
پالايشگاه احداث محل جابجايي آنچه به اعتراض در
برپا تجمعاعتراضآميز ناميدند ، لامرد پارسيان گاز
.شد ناآرامي به منجر كه كردند
پيوست كشور روزنامههاي جمع به "نوروز"
سراسري جمعروزنامههاي به ،"نوروز" :اجتماعي گروه
آن بانيان اعتقاد به كه روزنامهاي پيوست ، ايران
همچون ديگر عرصههاي به اما داشته سياسي صبغه
.دارد جدي نگاه نيز فرهنگ و اقتصاد
"ميردامادي محسن" "نوروز" مسئول مدير و امتياز صاحب
.است
روز "اجتماعي - سياسي" روزنامه نخستاين شماره
قيمت 600 با و رنگ چهار صفحه دوازده در دوشنبه
.شد منتشر ريال
،"فروردين" عنوان با نوروز شماره نخستين سرمقاله
استقلال ، شعار سه نوروز آرزوي و آرمان اصليترين
در ايران مردم اصلي سخن را اسلامي جمهوري و آزادي
آن تداوم بر و ميكند عنوان اسلامي انقلاب جريان
.دارد تاكيد
تلاش كه گفتهاند روزنامه اين اندركاران دست
نگه روشن آزادي شعلههاي نوروز ، انتشار با" تا دارند
كشور و انقلاب بنيان كه آزادي مجاري و شود داشته
."نگردد مسدود است استوار آن بر
و پرداخته مطبوعات فعاليت موضوع به سرمقاله اين
از مستقل ، و منتقد آزاد مطبوعات فعاليت:است آورده
از فارغ كه مطبوعاتي است ، آزادي وجودي اصلي مظاهر
و كنند برقرار ارتباط مردم با قدرت صاحبان امرونهي
ميان را دوستي و مودت خون بتوانند شاهرگي همچون
.سازد جاري حكومت و مردم
نوروز روزنامه شماره اولين خبري تيترهاي مهمترين
ستاد اعضاي ميان در جمهوري رئيس سخنان" را
،"كشور علمي توسعه راهبردهاي كنگره برگزاركننده
افزايش" و "اسلامي شوراي مجلس گذشته روز مصوبات"
.ميدهد تشكيل "سال 79 در كشور ارزي درآمد
پرسش" و "محرم ماه آييني نمايشهاي ديگر و تعزيه"
در كشور رويداد مهمترين درباره صاحبنظران از نوروز
نخستين گزارشهاي مهمترين عنوان به نيز "سال 79
.است نوروز شماره
خانواده به را "نوروز" پيوستن همشهري روزنامه
آن دستاندركاران براي و ميگويد تبريك مطبوعات
.دارد موفقيت آرزوي
اسلامي ارشاد و فرهنگ كل اداره شكايت
اردبيل آواي نامه هفته از اردبيل
اداره:گفت اردبيل آواي نامه هفته سردبير :اجتماعي گروه
اين عليه اردبيل استان اسلامي ارشاد و فرهنگ كل
.است كرده شكايت هفتهنامه
:گفت اسلامي جمهوري خبرگزاري خبرنگار به درگاهي وحيد
فروردين تا 22 بايد هفتهنامه اين سردبير و مسئول مدير
معرفي اردبيل دادگستري اول شعبه دادگاه به را خود ماه
.كنند
اسفندماه هشتم در نامهاي چاپ مورد در شكايت اين:گفت وي
و هنرمندان ، فرهيختگان از جمعي آن طي كه است گذشته سال
فرهنگي مشكلات به رسيدگي خواستار استان ، فرهنگدوستان
.بودند شده استان
استان اسلامي ارشاد و فرهنگ كل اداره فرهنگي معاون احدي
به هفتهنامه اين:گفت خبر اين تاييد ضمن اردبيل
مبادرت كل اداره اين عليه افترا و تهمت شايعهپراكني ،
.است كرده
سال اسفندماه در خود شماره 121 در اردبيل آواي نامه هفته
به اردبيل استان هنرمندان از جمعي سرگشاده نامه گذشته
مديركل از شديدي انتقاد آن طي كه كرد چاپ را رئيسجمهوري
.بود كرده استان اسلامي ارشاد و فرهنگ
مسلمانان ها بررسي ترين تازه اساس بر
خانواده قانون به پايبندي حيث از انگليس
برترند ديگر جوامع از
انگليس "اسكس" دانشگاه جديد بررسيهاي :اجتماعي گروه
كه هستند جامعهاي تنها كشور اين مسلمانان داده نشان
آن به زيادي اهميت و بوده خانواده كانون پايبند هنوز
.ميدهند
انگليس جامعه گذشته سال طي 30 ميدهد ، نشان گزارش اين
و اخلاقي ارزشهاي به توجه حيث از زيادي تغييرات شاهد
.است بوده خانواده كانون به اهميت
اين در كه انگليس مسلمانان جامعه بارز ويژگيهاي از يكي
.است ازدواج شده اشاره آن به گزارش
سال زير 25 زنان درصد گزارش ، 75 اين نتايج اساس بر
انگليس مسلمان زنان جامعه بزرگترين كه بنگلادش و پاكستان
و همسر كنار در و بوده مزدوج ميدهند ، تشكيل را
.ميكنند زندگي فرزندانشان
درياي حوزه كشورهاي زنان مسلمانان ، زنان مقابل نقطه
ازدواج به اقدام معدودي موارد در تنها كه هستند كارائيب
.ميكنند
جامعه مورد در اسكس دانشگاه پژوهشگران ديگر يافتههاي
و پايين سنين در آنان ازدواج به مربوط انگليس مسلمانان
حداقل موارد از بسياري در كه آنهاست فرزندان بيشتر تعداد
.وجوددارد خانواده هر در فرزند چهار
دانشگاه اجتماعي علوم دانشكده دانشجويان
ميكنند برگزار آزاد تريبون تهران
علوم دانشكده دانشجويان اسلامي انجمن:اجتماعي گروه
دكتر بازداشت به اعتراض در تهران دانشگاه اجتماعي
اخير ، دستگيريهاي و دانشگاه اين استاد توسلي غلامعباس
.ميكنند برگزار آزاد تريبون
صبح ساعت 10 راس سهشنبه امروز تجمع اين ايسنا گزارش به
.ميشود برگزار دانشكده اين محل در
|