كنيم؟ عفو و ببخشيم را همه چرا
اداري فساد هاي زمينه
وضعيت درباره ملل سازمان سال 2000 گزارش
جهان
در مخدر مواد
غبار و قالي
بيمهشدگان درخصوص مجلس نمايندگان طرح
اجتماعي تامين
ندارند پنهاني خلاف مطبوعات
صنفي نهادهاي وارشاداسلامي فرهنگ وزير
خواند راپشتوانهروزنامهنگاران مطبوعات
قوه رئيس به يوسفياشكوري همسر نامه
قضائيه
كنيم؟ عفو و ببخشيم را همه چرا
!"بيماريهاست علل اصليترين از يكي كينهتوزي":ميگويند
به و نادرست يا درست دليل هر به -كه بكنيم احساس وقتي
است ، شده تجاوز و تعدي ما حقوق به -ناحق به ويا حق
قرار خود ويرانگر و منفي افكار تهاجم مورد معمولا
تحقيرها ، انتقادها ، ملامتها ، سرزنشها ، ..ميگيريم
به نسبت -...و خردهگيريها مسخرهكردنها ، و توهينها
فعال و كرده رسوخ ما ذهن به -خود به نسبت يا ديگران
انفعالات و فعل كه هستند مخرب افكار اين و...ميشوند
و روحي ازامراض بسياري منشا و تغيير بدنرا شيميايي
و منفي انديشههاي گونه اين حقيقت ، در.ميگردند جسمي
پريشان اشتها ، كم بيحوصله ، :كه است درذهن آنها تكرار
ميگيريم ، معده وزخم افسردهشده...ميشويم بدخواب و حال
و شده بدگمان همه به نسبت و رنجآور و تلخ اوقاتمان...
كه اين بدون حتي...ميدهيم ، دست از را فكر تمركز قدرت
و خويشتن تخريب در را خود نيروي و انرژي شويم ، متوجه خود
به...ميسازيم زهرآگين را زندگي و برده كار به ديگران
در ميكشيم عذاب و برده رنج كه هستيم ما اين ديگر ، عبارت
كشمكش مورد افراد يا فرد مواقع ، از بسياري در كه حالي
چه و ميگذرد چه ما سر در كه ندارند خبر حتي ما ، ذهني
!است گرديده برپا ما درون در آشوبي
مثلا (هوا و آب)جوي اوضاع از انتقاد با كه همانطوري
و سرزنش... !پائين نه و ميرود بالا نه حرارت ، درجه
نخواهد بدنبال ما براي مثبت ثمري هيچ نيز ديگران ملامت
پختگي به و يافته رشد عاطفي ، نظر از كه انسانهايي.داشت
انتقادها ملامتها ، و سرزنشها مقابل در رسيدهاند ، لازم
نشان خود از منفي واكنش ديگران كينههاي و عقدهها و
نميدهند اجازه خود به و نميروند در كوره از و نداده
جسمشان ، و ذهن سلامتي و عميق آرامش واحساس خونسردي
ديگران وبازيچه گرفته قرار غير اميال و تفكرات دستخوش
!شوند واقع
ضبط دستگاه به را "ناخودآگاه ضمير"روانكاو پژوهشگران
به چه هر كه كههمانطوري هستند معتقد و كرده تشبيه صوتي
اگر ميگرداند ، باز و ضبط ما براي را آن بدهيم ، صوت ضبط
را ، پرنشاط و سازنده مثبت ، افكار ذهني ، تصاوير و تلقين با
افكار ، روحيات ، اين:سازيم مستقر "ناخودآگاه ضمير" در
و شوق از سرشار و شاد رفتار و كردار احساسات ، حالات ،
بوجود ما در را بخشندگي و گذشت محبت ، از سرشار و انگيزه
بسيارقشنگي و سعادتمند سالم ، ، آرام زندگي و ميآورند
بدين است ، درست هم قضيه عكس ميبينند ، تدارك ما براي را
و انتقادي اندوهزا ، ياسآور ، انديشههاي وقتي معني ،
و حسادت با توام نفرتآلود ، ملالانگيز ، توهينآميز ،
كيفيت شوند ، حاكم ما ناخودآگاه ضمير بر...كينهتوزي
جهت در - بدنمان ، شيميايي واكنشهاي شده ، زندگيدگرگون
ناگوار ، تلخ ، ما زندگي نتيجه در مييابند ، تغيير -منفي
آماده و گشته..و بدگماني اضطراب ، با توام پريشان ،
حقيقت در..!ميشود ذهني و جسمي بيماريهاي انواع پذيرش
ما زندگي كميت و كيفيت كه ماست پندارهاي و انديشهها اين
و شاد آرام ، زندگي سازنده ، و مثبت افكار.سازند مي را
اندوهبار ، زندگي;مخرب و منفي افكار ولي عالي ،
!ميبينند تدارك برايمان وبيماريزا ملالانگيز
دليل و بهانه هر به را ، ديگران كه زماني بنابراين ،
مخرب منفيو افكار لجوجانه ، يا و ناآگاهانه نميبخشيم ،
به را خود عملا و ساخته حاكم خود "ناخودآگاه"ضمير بر را
بسيار آن از نجات كه مياندازيم نگراني و تشويش درياهاي
خود ديگران ، نكردن عفو با ديگر ، بياني بهميباشد مشكل
يافتن نجات كه مياندازيم عميق چاه يك به چاله يك از را
!است كسي كمتر كار آن ، از شدن خارج و
انزجار ، نفرت ، از كه زماني يا و ببخشيم را ديگران وقتي
وديگران خود به نسبت...و حسادت انتقاد ، عداوت ، و كينه
مهلك سمي مواد توليد جاي به بدنمان برداريم ، دست
آرام سالم ، را ما ذهن و جسم كه ميكند ترشح هورمونهايي
فعالتر را ما بدن دفاعي و ايمني سيستم و پرنشاط و
ديگران ، و خود بخشيدن و كردن عفو با نتيجه ، در.ميسازد
و معده زخم بيخوابي ، اشتهايي ، كم افسردگي ، پريشاني ،
به.ميشوند خارج جسممان و ذهن از...و بيماريها ديگر
جهت در بالقوهمان ، بالفعل ، نيروهاي و انرژي علاوه
بزرگان و پيشوايان.ميافتند كار به خلاقيت و سازندگي
نصيحت و نموده توصيه مختلف ملل و جوامع متفكرين و اديان
تجاوز هم بناحق شما ، حقوق به كه كساني:كه كردهاند
زيرا...ببخشيد را خود دشمن حتي و..كنيد عفو كردهاند ،
باطني آرامش داشتن و زيستن سلامت و شاد راه تنها اين ،
.است
گناه كه است كسي مردم بدترين:ميفرمايند (ص)محمد حضرت
.نپوشد چشم لغزش از و نبخشد را
بدي ، كيفر در كه است بزرگواري:ميفرمايد (ع)علي امام
روز يك ميكشد ، انتقام آنكه ميفرمايد ، باز.كنيد نيكي
.عمر يك ميبخشد ، آنكه و است خوشحال
بدي ، بسزاي كسي با كسي زنهار:ميفرمايد (ع)عيسي حضرت
.نكند بدي
و مهر به را كينه بيگمان ، :كه است آمده بودا آئين در
آئين همچنين.دشمني و كينه با نه زدود ، ميتوان دوستي
با را بدي بنشانيم ، فرو مهرباني با را خشم:ميگويد بودا
.راستي با را دروغ و بخشش با را آزار خوبي ،
نماينده انتقام و فكر بلندي نشانه اغماض:ميگويد سقراط
.است مردان فكر كوچكي معرف و رذالت
كنيم ، زندگي راحت و اميدوار پرنشاط ، باآرامش ، اينكه براي
از نگراني و تشويش" و "گذشته تغيير غيرقابل" مسائل بايد
زمان در و ببخشيم را همه و ساخته رها را "آينده حوادث
ما و رفتهاند خود پيكار گذشتهها چون.كنيم زندگي حال
و افكار ميتوانيم ولي كنيم ، عوض را گذشتهها نميتوانيم
.دهيم تغيير داشتهايم ، گذشته درباره كه انديشههايي
مشكل ديگران بخشيدن اگر بدانيم ، كه است شگفتانگيز بسيار
از بسياري !!!است دشوارتر مراتب به خود ، بخشيدن باشد ،
به كه كوتاهيهايي بهخاطر زندگي ، طول تمام در افراد ،
خود جسماني رواني ، تنبيه به ميدهند ، نسبت خود
:همچون گوناگون ، اشكال به مجازاتها اين.ميپردازند
مواد به اعتياد قماربازي ، مشروبخوري ، كمخوري ، پرخوري ،
زندگي ديگران ، و خود با روابط همه نظم كردن ويران مخدر ،
اين تمامي ريشه.ميشوند ظاهر...و بيماري و فقر در
يا "گناهكارم من":ميگويد كه است باوري نظام در رنجها ،
سلامتي لياقت من" يا "سرزده من از بسياري شيطاني اعمال"
آن افراد از بسياري بيماري علت.."ندارم را خوشحالي و
!نميدانند تندرستي لايق را خود آنان ، كه ، است
رشوه ، اخذ دزدي ، خلاف ، كارهاي ارتكاب علت به ديگر ، گروهي
رنج در وجدان ، عذاب و پشيماني و ندامت از...و جنايت
بدون گناه ، احساس داشتن با.ميكنند گناه احساس و بوده
از و كرده مجازات و تنبيه را خود شوند ، متوجه خود اينكه
و آشفتگي پريشاني ، باعث كه افكاري و ميگيرند انتقام خود
پرعذاب ، زندگي يك و ساخته حاكم برخود شوند ، روان اختلال
.ميكنند درست خود براي جهنمي و شكنجهآور
كه رسيدهاند نتيجه بهاين "تني دانشروان" علماي امروزه
و حسادت كينهتوزي ، بدبيني ، :چون منفي باورهاي و افكار
تنگي معده ، زخم چون عوارضي..و خلاف كارهاي سرانجام
و داشته پي در..و مفاصل دردهاي قلبي ، بيماريهاي و عروق
.ميشوند شخص بدبختي موجب
چرا است ، كافي ديگر ميكردهايد ، گناه احساس تاكنون ، اگر
حل مشكلي هيچ گناه ، احساس تداوم با ميدهيد؟ ادامه
گرچه كنيد ، بيرون خود از را منفي افكار..شد نخواهد
.است نبوده كارآساني هميشه ذهن ، از آنها كردن بيرون
و واقعي تندرستي و شادابي آرامش ، به دستيابي براي
بيكران موهبتهاي و نعمتها از مثبت و صحيح بهرهمندي
ببخشيم و كرده عفو را ديگران و خودرا:اولا خدادادي ،
.بكنيم...و موفقيت خوشبختي ، سعادت ، آرزوي همه براي و
را نيروبخش و سازنده باورهاي و مثبت انديشههاي ثانيا
خود از را مخرب باورها و منفي افكار و كرده ايجاد خود در
.باشيد موفق.سازيم دور
فريور ميرعمادالدين
اداري فساد هاي زمينه
كلام زيبا صادق
است اعلامكرده كشور برنامهريزي و مديريت سازمان رئيس
دستگاه كل آن براساس كه را فساد با مبارزه لايحه دولت
و تهيه را ميگيرند قرار جدي كنترل و بررسي مورد حكومتي
. كرد تقديمخواهد مجلس به
شود برداشته بافساد مبارزه جهت در كه گامي هر كه اين در
تصويب آيا اما.نيست ترديدي ميباشد لازم و مثبت اقدامي
مورد حكومت دستگاههاي كل" آن براساس كه مجلس در لايحهاي
ميباشد؟ درستي روش واقعا "گيرند قرار كنترل و بررسي
و ابزار ازبابت كمبودي و مشكل ما كه است آن واقعيت"
سازمان" ،"تعزيرات" ".نداريم كنترل و بررسي مكانيزمهاي
وزارت" ،"جمهوري رياست نهاد بازرسي" ،"كشور كل بازرسي
و وزارتخانهها بازرسيهاي و "حراست" ،"اطلاعات
كنترل و بازرسي نهادهاي از شماري صرفا دولتي سازمانهاي
مدعي قالب در قضائيه قوه خود اينها بر افزون.هستند
.نمايد جرم عنداللزوماعلام و نظارت ميتواند العموم
است آن باشيم آن به پاسخ دنبال به كهميبايستي پرسشي
دستگاهها بر نظارت و كنترل براي ارگان همه اين عليرغم كه
است گسترش روبه اداري فساد همچنان چرا دولتي سازمانهاي و
بر افزون كه ميبيند مجبور را خود دولت كه جايي تا
جبهه مجلس به لايحهاي ارائه با موجود ، نظارتي تشكيلات
.فسادبگشايد روي بر ديگري
علت ريشهيابي جاي به ما حكومتي متوليان كه است آن پاسخ
فساد خود كه معلول با تا كردهاند تلاش همواره فساد ،
.نمائيد مبارزه باشد
گستردگي به بازميگردد ايران در اداري فساد ريشه
حتيبراي اينكه اداريو تشكيلات و دستگاهها
به هستند مجبور مردم نيز امور كوچكترين و ابتداييترين
نظام استثناء به.نمايند مراجعه دولتي دستگاه چند
و دولت كه گرفت سراغ بتوان را نظامي كمتر سابق كمونيستي
در حتي ايران اندازه به آن بر حاكم بوروكراسي نظام
را نظامي كمتر.باشد داشته دخالت امورجامعه جزييترين
امور ابتداييترين انجام براي مردم كه گرفت سراغ بتوان
در جنبهاي هيچ.مجوزبگيرند دولت از باشند مجبور نيز
و يك با حداقل كه نيست ماايرانيان اجتماعي زندگي
صنعت از.نكند پيدا سروكار دولتي دستگاه چند با معمولا
نوآوري ، و توسعه تحقيق ، صادرات ، واردات ، كشاورزي ، تا
بيمه ، دانشگاه ، تا كودك مهد ، هنر تلويزيون ، و راديو
فرهنگي ، امور راهآهن ، گاز ، نفت ، كشتيراني ، بانكداري ،
دولت دست در ديني فعاليتهاي تا و بهداشت معادن ، ورزش ،
دستگاه يك از بيش معمولا كه است آن بعدي مشكل.است
و تبليغات براي مثلا.دارد وجود حوزه يك براي دولتي
چندين صادرات يا صنعت به مربوط امور يا ديني فعاليتهاي
.دارند وجود متولي
باشد ، دولت زيرنظر و دست به ما زندگي از جنبهاي هر وقتي
آيد؟ بوجود بهتدريج اداري فساد اگر دارد زيادي تعجب آيا
عظيم خيل ميان در كه دارد وجود احتمال اين همواره
عدهاي شدهاند ، جمع دولت كارمند نام به كه انسانهايي
رشوه موافقت صدور يا كار انجام براي تا شوند وسوسه
ميليون دو به قريب سر پشت ميشود چگونه.نمايند دريافت
خورد؟ قسم دولت بگير حقوق
بروز نتيجه در و دولتي تشكيلات گسترش باعث كه ديگري عنصر
جوامع برعكس.است مردم به نگرش فلسفه شده فساداداري
عكس مگر ميگويد درست رجوع ارباب آن براساس كه پيشرفته
شود مي برخورد مااينگونه اداري نظام در شود ، ثابت آن
ثابت عكسش آنكه مگر ميگويد دروغ كننده گويامراجعه كه
خود كه آنچه براساس فردي مشخصات پيشرفته كشورهاي در.شود
كننده مراجعه از كمتر.ميشود پذيرفته وي از ميگويد فرد
نظام در برعكسكند ثابت را خود هويت تا ميشود خواسته
و عكسدار مدارك ارائه طريق از هويت احراز ما اداري
انسانها اينكه به اعتقاد.ميگيرد صورت شناسنامه فتوكپي
باعث برسد اثبات به آن عكس آنكه مگر نميكنند عمل درست
و بازرسي نظارت ، براي عديدهاي دستگاههاي آمدن بهوجود
نظام در مختلف اشكال به را پديده اين.است شده كنترل
سازمانهاي به ما همه.نمود مشاهده ميتوان ما اداري
بوده ارزيابي و كنترل آنان كار كه كردهايم مراجعه دولتي
گمرك از را شخصيام وملزومات اسباب كه سال 1370 در.است
رجوع ارباب كه بود مشخص اينكه با ميكردم ، وارد مهرآباد
باز كشور به تحصيل از فراغت از پس كه است دانشجويي
مختلف امضاء و مهر (نوزده آري) معذالك 19 ميگردد ،
.بود شده بازبيني بار يعني 19.بود گمركيام اوراق برروي
چندايستگاه ايران در ديگر شهري به تهران از پرواز براي
بازرسي بار نوزده آن و بازرسي چند اين.دارد وجود بازرسي
مينمايد ، مردم به بياعتمادي از حكايت آنكه از جداي
دولتي نظام اينكه.است هم ديگري تلخ واقعيت كننده بازگو
والا.ندارد اعتماد نيز خود به بلكه مردم به تنها نه ما
آن و دو يا يك به يابد تقليل ميتوانست بازرسي بار آن 19
يك به ميتوانست هواپيما به شدن سوار از قبل بازرسي چند
و اداره يك يعني كنترل و بازرسي هر.يابد تقليل بازرسي
.دولت كارمند نام به جمعي به حقوق پرداخت يعني.سازمان
به ميتوان نفر ، به 19 نمير و بخور حقوق پرداخت جاي به
در.داد مكفي درآمد و حقوق ارگان يك به يعني نفر يك
از استفاده جاي به.شد خواهد اداريقادر نظام نتيجه
كارآمد شايسته ، كاركنان دانش ، كم و ضعيف نيروهاي
اولا حالت ، اين در.نمايد استخدام را وتحصيلكرده
شد نخواهند حقوقمجبور پايين سطح دليل به دولت كاركنان
مملكت ثانيا ، بروند ، مشروع غير سويدرآمدهاي و سمت به
متضرر دولتي كارشناسان و كاركنان كمدانشي از قدر اين
.بود نخواهند بوروكراسي اسير قدر اين هم مردمنميشود
كاريدخالت هر ودر باشد متوليامري دولت كه تفكر اين
برعهده اجتماعي زندگي از دورهاي ومسئوليتهر نمايد
اجرا در و عمل فلسفياشدر اشكالات از جداي باشد ، دولت
نظام هيچ فيالواقعدر.است بوده ناموفق ايران در
آدام سالپيش دويست.است نبوده موفق تز اين وكشورينيز
اي داشتكه واقعيت"نيست خوبي تاجر دولت":گفت اسميت
بوروكراسي تجربه.بود ضعيف تجارت دولتفقطدر كاش
داده نشان ايران در گذشته سال يكصد در مدرن ودولتسالاري
راه.باشد موفق نتوانسته زمينهاي هيچ در دولت كه
حجم و است دولت كردنحجم كوچك در فقط اصلاحاتاداري
آن نقش از ما كه انتظاري و تعريف مگر نميشود كوچك دولت
و ديگر نظارتي دستگاه افزودنيك.دگرگونشود داريم
.نميكند دوا را متخلفيندردي عليه مجازات تشديد
يك دولت ، رسالت و نقش تعريفماناز در دگرگوني از جداي
را بايستينگرشمان مي.بايستيبرداشت نيز ديگر گام
نظارت ، بر اصرار جاي به و دهيم تغيير نيز مردم نسبتبه
.كنيم باور را آنان اندكي كنيم سعي ومچگيري ، كنترل
وضعيت درباره ملل سازمان سال 2000 گزارش
درجهان مخدر مواد
در نفر ميليون حدود 180 دهه 1990 اواخر در:اجتماعي گروه
مصرف به - سال بالاي 15 جمعيت درصد معادل 2/4 - دنيا
ميليوننفر شامل 144 اين كه آوردهاند روي مخدر مواد
نوع مصرفكننده نفر ميليون كانابيس ، 29 مصرفكننده
و كوكائين مصرفكننده ميليوننفر آمفتامين ، 14
.ميشود افيوني مواد مصرفكننده ميليوننفر 5/13
موادمخدر كنترل بينالمللي برنامه دفتر رئيس مازيتلي ،
مواد جهاني گزارش به استناد با(UNDCP)متحد ملل سازمان
مسئله:افزود مطلب اين اعلام ضمن سال 2000 در مخدر
گسترش بهدليل هم گستردهتري تبعات و آثار موادمخدر
مالي تامين و فساد پول ، تطهير واگيردار ، بيماريهاي
اما.ميگذارد بجاي خود از تروريستي يا شورشي گروههاي
زمينههايي كه است داده نشان مخدر مواد جهاني گزارش
.دارد وجود زمينه اين در خوشبيني براي هم مساعد
توليد موادمخدر آنها در كه كشورهايي تعداد مثال بهعنوان
كه بهطوري محدودشده بسيار دهه 1990 در است ميشده
كشور دو در جهان ترياك غيرقانوني توليد درصد تقريبا 90
سه در جهان كوكاي برگ محصول تمام و ميانمار و افغانستان
ميشود ، توليد بوليوي و پرو كلمبيا ، يعني آند منطقه كشور
را مبارزه و رديابي كنترل ، امكان توليد تمركز اين و
.ميكند بيشتر
حاكي همچنين موادمخدر مورد در ملل سازمان سال 2000 گزارش
تعداد و شده افزوده كشفيات برآمار دهه 90 در است
در كشور از 120 شده كشف آنها در مخدر مواد كه كشورهايي
تا 1998 سالهاي 1997 در كشور به 170 تا 1981 سالهاي 1980
.است افزايشيافته
كشفيات تمام مجموع از چهارم سه ميافزايد گزارش اين
و پاكستان چين ، تركيه ، ايران ، كشور پنج در فقط موادمخدر
.ميگيرد صورت بريتانيا
يعني اصلي ، مشكلساز مخدر ماده دو است حاكي گزارش اين
نيازهاي مصرف ، بيشترين جهاني سطح در هروئين و كوكائين
فعاليتهاي و خشونت مير ، و مرگ بيمارستاني ، درماني
اختصاص خود به را موادمخدر با مرتبط جنايتكار سازمانهاي
.دادهاند
:كه است آمده همچنين سال 2000 در موادمخدر جهاني گزارش در
شدن معكوس و خشخاش توليد و كشت در ثبات شاهد دهه 1990
به سال 1999 در زيركشت سطح است ، بوده آن قبلي صعودي روند
غيرقانوني توليد.بود سال 1990 از كمتر درصد ميزان 17
سال در تن به 4800 سال 1999 در تن از 5800 نيز ترياك
و است يافته تقليل (هروئين تن از 480 كمتر معادل) 2000
.است بوده سال 1994 توليد از كمتر حدود 15درصد
غبار و قالي
نماد و نشانه زيباترين ايراني ، اين قالي كه قرنهاست
در و رشكبرانگيز شهرتي با ما ميهن گوناگون اقوام ويژگي
.است رفته جهان مردم ميان به اسطوره ، و افسانه از هالهاي
و كار بيان شيرين قصهگويي همچون قالي اين نگار و نقش
براي بارها و بارها را ايرانيان هنر و زندگي شور تلاش ،
دوستداران سوزان شوق رو اين ازاست كرده بازگو خارجيان
ماندگاري راز كه ويژگيها همين در بايد را ايراني قالي
.كرد جستوجو است ، ايراني تمدن و ذوق عالي محصول اين
و درآمد پرواز به جهان در پي ، در پي سدههاي ما قالي
خرد ، سفير مثابه به را خود افسانهاي و رنگين نقشهاي
رونق با و برد گيتي نقاط اقصي به ايرانيان تمدن و هنر
و ايستاد ما صادراتي كالاهاي بلنداي بر همواره ستد و داد
كه دريغا.كرد دفاع سرزمين اين ملي اقتصاد از سرافرازانه
از بيپناهتر ايراني قالي كه وضعيتي در آزمندان برخي
با را زيبايي و هنر استوار شالوده آن بود ، هميشه
ناپختگي و كردند خود سوداي و سود دستمايه طبعي خام
اين بر مديريتها ، برخي در زيانبار نوآوريهاي و
و ركود غبار در را ايران قالي بازار و افزود دشواريها
را جهاني بازارهاي نياز و عطش و برد فرو بدگماني
كمنظير طرحهاي كه...و پاكستان چين ، هند ، در بافندگاني
اين در.گفتند پاسخ بودند ، برده يغما به را ما قاليبافان
بسيار واقعي دلسوزان و پژوهشگران كارشناسان ، سالها ،
ايراني قالي خود ، هشدارهاي و كلام و سخن با تا كوشيدند
بود شده غرق آن در گفته پيش دلايل به كه بحراني از را
بر كه حال.شد توجه كمتر هشدارها اين به اما برهانند ،
ارتقاي و فرش صنعت موانع رفع و بررسي كميته خبر يك پايه
است شده آن بر صنعت اين در مصرف مورد اوليه مواد كيفيت
جلوگيري كيفيت بدون ايراني فرشهاي صدور از سال 1382 در
پس و دير بسيار چند هر است برتابيده اميدي گفت بايد.كند
كميته اين محترم اعضاي است ، كافي !سنگين خسارات از
بيماري و كنند مرور ديگر بار را فرش كارشناسان نوشتههاي
اين از بسياري همشهري آرشيو.دريابند ريشه از را قالي
.دارد سينه در را هشدارها
عباسي اسماعيل
بيمهشدگان درخصوص مجلس نمايندگان طرح
تاميناجتماعي
درمان و بهداشت و اجتماعي كميسيونهاي:اجتماعي گروه
كردند تصويب را طرحي خود يكشنبه مشترك جلسه در مجلس ،
ميتوانند اجتماعي تامين بيمهشدگان آن موجب به كه
قانون مشمول كه مراكزي در را خود خدمت سوابق
.كنند منتقل سازمان اين به نيستند ، اجتماعي تامين
اسلامي شوراي درمجلس رزن مردم محمدپيران ، نماينده
اين تصويب صورت در:بهخبرنگارايرناگفت دراينباره
قانون غيرمشمول خدمت سوابق مجلس ، علني درصحن طرح
كسور يا بيمه حق آن افرادكهبابت اجتماعي تامين
به است ، شده پرداخت بازنشستگي صندوق به بازنشستگي
.ميشود منتقل سازمان اين
يا بيمه حق انتقال:افزود مجلس اجتماعي كميسيون عضو
محاسبات اساس بر آن التفاوت مابه و بازنشستگي كسور
.بود خواهد بيمهاي
را بيمهشدگان به قانون اين شمول شرط پيران ،
قانون در مندرج بيمه حق پرداخت سابقه حداقل"
سابقه سال ده حداقل:گفت و كرد ذكر "اجتماعي تامين
قانون ، اين شمول براي اجتماعي ، تامين بيمه پرداخت
.است الزامي
نمايندگان از برخي:كرد خاطرنشان رزن مردم نماينده
تامين برسازمان منتقله سوابق تاثير" طرح مجلس ،
قانونتامين در مقرر استفادهازمزاياي براي اجتماعي
.كردند مجلس رئيسه هيات تقديم پيش چندي را "اجتماعي
اجتماعي كميسيونهاي يعني مجلس ، كميسيون دو:افزود وي
كميسيون طرح ، يك اين بررسي براي ودرمان وبهداشت
و گفت و بحث و بررسي از پس كه دادند تشكيل مشترك
اين ديروز جلسه در مزبور طرح آن ، درباره گو
.رسيد تصويب به مشترك كميسيون
ندارند پنهاني خلاف مطبوعات
جريان در من.بنويسيم نداريم اجازه نگوييد:اجتماعي گروه
مشكلات دليل به ندارم قبول و هستم مطبوعات امور تمام
.نكنند وظيفه ايفاي خبرنگاران مطبوعات ،
و فرهنگ وزارت مطبوعاتي امور معاون مودب شهيدي شبان
:افزود خبرنگاران جمع در مطلب اين اعلام با اسلامي ارشاد
هم با ما نايستادهاند هم برابر در مطبوعات و قضائيه قوه
درك را خود موقعيت حساسيت مطبوعات.داريم ملي تفاهم يك
كارها همه و ندارد پنهاني خلاف كسي مطبوعات در.كنند
.ميشود انجام آشكارا
وزارت و مطبوعات و ملي امنيت عالي شوراي بين:افزود وي
به مصوبات تمام.دارد وجود خوبي رابطه اسلامي ارشاد
سري اينكه مگر ميشود ابلاغ كثيرالانتشار روزنامههاي
كنند ، شركت ما جلسات در نميتوانند كه بعضيها و باشد
.شود آگاه موضوع از تا بفرستند را اميني فرد خواهشمنديم
در كه جلسهاي از بعد:گفت اخير مصوبه ابلاغ مورد در وي
ارائه كامل توضيح آن مورد در داشت خواهيم چهارشنبه روز
.ميشود
تخلفي مطبوعات از قضائيه قوه اگر داريم تصميم:گفت شهيدي
به مطبوعات به نظارت هيات در خود نماينده طريق از ديد ،
قانون به تنها تخلفات مساله در تا برساند ما اطلاع
.شود استناد مطبوعات
به:داشت اظهار مطبوعات جشنواره برگزاري با رابطه در وي
كتاب نمايشگاه داريم تصميم فرهنگي مناسبت دو تداخل دليل
كمي فرصت چون و شود برگزار جداگانه مطبوعات نمايشگاه و
اين مهرماه از قبل داريم تلاش است باقي ارديبهشت تا
مراسمي ارديبهشت در 13 البته و شود برگزار جشنواره
.داشت خواهيم
:كرد تصريح پايان در تبليغاتي و مطبوعاتي امور معاون
از حمايت جلسه ماه ارديبهشت اول در اسلامي شوراي مجلس
طرفداران و داخلي خبرنگاران از داشت خواهد را فلسطين
زيرا كنند شركت جلسه اين در ميكنيم دعوت فلسطين مردم
توجه مورد قضيه كه فلسطين قضيه به مطبوعات تا است فرصتي
.كنند توجه است ، نظام
معاونت اين عملكرد از گزارشي شهيدي همچنين جلسه اين در
.داد ارائه گذشته سال در
صنفي نهادهاي وارشاداسلامي فرهنگ وزير
خواند مطبوعاتراپشتوانهروزنامهنگاران
رييس ديدار در اسلامي ارشاد و وزيرفرهنگ:اجتماعي گروه
:گفت وي با تونس مجلس مطبوعاتي و فرهنگي كميسيون
پشتوانه روزنامهنگاران ، صنفي نهادهاي شكلگيري
.است مستقل و آزاد مطبوعات گسترش
اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزارت عمومي روابط گزارش به
حضور با كه "حداد تيجاني" درديدار جامعي مسجد احمد
مزروعي رجبعلي تهرانو در تونس سفير "رمضان ناصر سعيد"
صنفي انجمن رييس و نمايندهمردماصفهان
دولت:كرد تصريح شد برگزار ايران روزنامهنگاران
را روزنامهنگاران صنفي انجمنهاي نهادهاو تشكيل
فراهم نيز را تسهيلاتي آنها فعاليت براي و تشويق
.ميكند
حقوق از متقابلا صنفي انجمنهاي اين:افزود وي
و ساماندهي جهت در و ميكنند دفاع روزنامهنگاران
.ميكنند تلاش مطبوعات سازماندهي
فعاليتهاي مجموعه:گفت اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
رشد باعث ايران در مطبوعاتي مستقل نهادهاي شكلگيري
.است شده كيفي و كمي لحاظ به كشور مطبوعات شكوفايي و
همكاريهاي گسترش خواستار ديدار اين در جامعي مسجد
شد تونس و ايران بين مطبوعات حوزه در بويژه فرهنگي
كشورهاي بين رسانهاي و مطبوعاتي همكاريهاي:گفت و
خواهد غرب جهان خبري انحصار شدن شكسته موجب اسلامي
.شد
مجلس مطبوعاتي -فرهنگي كميسيون رييس ،"حداد تيجاني"
گسترش در را مطبوعات نقش ديدار ، اين در نيز تونس
ميتوانند مطبوعات كه گفت و خواند موثر كشور دو روابط
.دهند كاهش را كشورها روابط در منفي عوامل
و كرد اشاره تونس و ايران فرهنگي مشابهتهاي به وي
و پايه ميتواند و است جهاني امر يك فرهنگ:افزود
.باشد كشورها روابط اساس
قوه رئيس به يوسفياشكوري همسر نامه
قضائيه
با يوسفياشكوري حسن همسر گلبابايي محترم:اجتماعي گروه
خواستار شاهرودي هاشمي آيتالله به خطاب نامهاي نگارش
.شد همسرش قانوني حقوق احقاق
خبرگزاري به نمابري با كه نامه اين در ايسنا ، گزارش به
حسن همسرم:است آمده شده ، ارسال ايران دانشجويان
بند 325 از جاري ماه فروردين شنبه 26 روز يوسفياشكوري
است زندان 59 به موسوم كه ديگري زندان به اوين زندان
يك بهعنوان قضائيه قوه اينكه به باتوجه شده ، منتقل
تدابيري خواهشمندم ميداند ، پاسخگو را خود قانوني نهاد
حق قانوني لحاظ از كه اينجانب پرسشهاي به تا كنيد اتخاذ
شود داده پاسخ صريحا دارم را همسرم قانوني حقوق مطالبه
همسرم پرونده پيرامون فعلي مسموم فضاي ناكرده خداي تا
.نيابد توسعه اين از بيش
وضعيت مورد در پرسشهايي طرح با نامه اين ادامه در وي
اين تا ما:است شده يادآور همسرش ، جسمي و روحي سلامت
نداريم ، مزبور زندان در اشكوري وضعيت از اطلاعي هيچ لحظه
و بهداشتي وضعيت كه ميخواهيم مصرانه شما از ازاينرو
اوين زندان در وي.بود خواهد چگونه پس اين از وي سلامتي
كه دوره اين در معالجات اين بود متخصص پزشكان معالجه تحت
.شد خواهد پيگيري چگونه نداريم ، اطلاعي هيچ آن مدت از
زندان 59 به اشكوري يوسفي انتقال
زندان 59منتقل به اوين از اشكوري يوسفي حجتالاسلام
.است شده
سازمان عمومي روابط مسئول آقايي ميرزا (ايسنا)گزارش به
زندان از اشكوري يوسفي انتقال شايعه خصوص در زندانها
به اشكوري يوسفي حجتالاسلام:گفت ديگر زنداني به اوين
انتقال و شده منتقل (زندانها سازمان نظر زير) زندان 59
كه است حالي در اين.است گرفته انجام مقررات طبق ايشان
به مجلس اصل 90 كميسيون رئيس انصاريراد حجتالاسلام
در ما و است اشكوري وضعيت پيگيري كميسيون:گفت ايسنا
ايشان از زندانها سازمان رئيس بختياري آقاي با تماس
از ديابت ، بيماري و جسماني وضعيت به توجه با كه خواستيم
منتقل ديگري جاي به را ايشان كه بخواهند قضايي مسئولان
مكان در اشكوري كه دادند اطمينان ايشان اما نكنند ،
اعمال موردشان در پزشكي اقدامات و ميبرد سر به مناسبي
.ميشود
|