تاريخ گذر در "شاهسون" ايل
كتاب معرفي
تاريخ گذر در "شاهسون" ايل
.عشيرههاست و ايلها قومها ، تنوع ايران ، سرزمين:درآمد
شيوه از برخورداري با ايران ، ساكن عشيرههاي ايلهاو
فرهنگي و اجتماعي ساختار شباني ، اقتصاد و كوچنشيني
پاكدل ، مردمان اين ميان در آنچهدارند ويژهاي
آنان تنگاتنگ پيوند دارد ، فراوان نمود پركار و بيآلايش
چونان تا نبودهاند صدد در هيچگاه گويا است ، طبيعت با
خواهشهاي رام و دستآموز را طبيعت امروز ، صنعتي انسان
مردمان ، اين فرهنگ نهاد در رو اين از.گردانند خويش
.است برخوردار ژرف احترامي از طبيعت
مهمترين از يكي به نويسنده ميآيد ، پي در كه مطلبي در
پيشينه به و پرداخته "شاهسون" يعني ايران ساكن ايلهاي
اشاره آنان اجتماعي و فرهنگي مسائل از برخي و تاريخي
.است داشته
شاهسون ايل تاريخي پيشينه
نام به قبيلهاي گروه چندين امروزه اردبيل استان در
افزون تن هزار صدها از آنان تعداد.ميبرند سر به شاهسون
ساكن شهركها يا روستاها در اينك شاهسونها بيشتر.است
فرهنگ يا قبيلهاي سازمان به اندكي اكنون.گشتهاند
هنوز خانوار هزار پنج از بيش و هستند ، پايبند خود گذشته
اردبيل استان در كوچنشين نيمه يا كوچنشين صورت به
.ميكنند زندگي
مذهب پيرو و ميگويند سخن (تركي)آذري زبان به شاهسونها
.هستند شيعه
شاهسون:است آمده شاهسونها درباره السياحه بستان كتاب در
.يافت ظهور ماضي شاهعباس زمان در كه است طايفهاي نام
حرامان نمكبه ازگروه جمعي كه بود چنان آن باعث
پيش جسارت و جرات پاي كرده خروج عباس شاه بر قزلباشيه
.نهادند
دوست را شاه كه هر يعني "گلسون شاهسون ، ":فرمود عباس شاه
شكست را شاه طاغيان آمد ، فرقه هر از لهذا بيايد ، دارد
.ناميد شاهسون را جماعت آن پادشاه.دادند
قدمت و اصالت از حاكي كه خود سنتي قومي آداب از شاهسونان
همه مانند دور گذشتههاي از و برخوردارند است آنان تاريخ
زمان تحولات و نمانده دور خطرات و حوادث از جهان مردمان
.است نبوده بيتاثير آنان بر
با آنها روابط و پيدايي آغاز از شاهسونان تاريخي سوابق
اجتماعي و تاريخي كتابهاي در را سلسلهها و قبايل ساير
.دادهاند شرح مختلفي عناوين به
و سني تيرههاي بيشتر اينكه از پس شانزدهم قرن اواخر در
عثماني امپراتوري ظالمانه زيرسلطه از را خود شيعه
به هم سور يون شدند ، پناهنده ايران به و دادند رهايي
نزد به ايران به قبيلهاش آوردن مورد در اجازه كسب منظور
در و داد شاهسون آناننام به عباس آمد ، شاه عباس شاه
و اردبيل نواحي آنان.داد آزادي سكونتشان محل انتخاب
زندگي براي را كر و ارس رودهاي تلاقي محل تا مغان كليبر
.برگزيدند خود
واقعي دودمان سر اورا ، معاصران و پاشا سون يون ظاهرا
.ميدانند ايران امروزي شاهسونان
شاهسونها قلمرو در نظامي فعاليتهاي نوزدهم قرن اوايل در
ضد بر ميرزا عباس لشكركشي هنگام در بهويژه گرفت ، صورت
نبرد به منجر كه حوادثي طي شاهسوندر كوچنشينان روسها ،
.داشتند عهده به را بسزايي سهم شد اصلاندوز مصيبتبار
شد ، بسته روس و ايران ميان كه گلستان قرارداد مطابق
شدند ساكن مغان دشت شمالي بخشهاي و تالش منطقه در روسها
.گشت شاهسونها قشلاقي سرزمينهاي تهديد مايه امر اين و
شاهسونها ق._ه سال 1241 در روس و ايران جنگ دومين در
.شدند جنگ وارد طرف دو هر بهسود
شاهسونهاي و روسها حمايت در مغان شمال شاهسونان ظاهرا
.ميجنگيدند ميرزا عباس كمك به افشار ايل اتفاق به جنوب
شاهسون ايل سياسي و اجتماعي تشكيلات
داراي ايران ديگر عشاير و ايلات مانند شاهسون ايل
:است بوده خاصي تشكيلات
هر و تيره تعدادي از طايفه هر و طايفه تعدادي از ايل
اوبه هر اوبهو چند از گوبك هر و گوبك تعدادي از تيره
.ميشد تشكيل خانوار تعدادي از
(خانوار -اوبه -گوبك -تيره -طايفه - ايل)
(اردبيل و شهر مشكين طايفههاي) (ال) ايلي اتحاديه دو
از (البگي) يك هر راس در.ميدهند تشكيل را شاهسون ايل
ايلي افواج تامين و ماليات وصول نظم ، حفظ مركزي دولت سوي
(بيگ) بگ عهده به طايفه نمودن اداره.داشت بهعهده را
اكثر امروزه).ميشد انتخاب البگي طرف از كه بود
باقي آنان از آنچه (شدهاند قاپو تخته اردبيل طايفههاي
طايفه از 30 بيش كه شهر كوچنشينانمشكين همراه مانده ،
آخرين تقريبا ارضي اصلاحات از پس.ميكنند كوچ هستند ،
.است رفته ميان از ايلي قدرت مباني
در و است اداري و سياسي تقسيمبندي يك تيره حاضر حال در
تيره يك است ممكن) دارد قرار (ريشسفيد) آقسقل آن راس
.(باشد داشته ريشسفيد دو
را آن مركزي هسته كه ميرسد "گوبك" به نوبت تيره از بعد
از معمولا گوبك.است بزرگي نسبتا گروه و ميدهد تشكيل
نيايمشتركي به پشت تا 6 از 3 كه خانوار تا 30 20
نياي همين از معمولا تيره نام.است شده تشكيل ميرسند ،
خويشان صورت به بيشتر خارجي عناصرمييابد اشتقاق مشترك
.ميشوند تيره وارد شده اجير چوپانان و خدمتكاران سببي ،
.هستند مشتركي تبار مدعي نيز طايفه يك تيرههاي گاهي
آغاز در شاهسون ايل.آوردهاند مختلف كتابهاي در كه چنان
طايفههاي زمان مرور وليبه بودهاند طايفه تشكيل 32
تيرهها توسعه يا بزرگ طايفههاي تجزيه از ديگري فرعي
.است آمده بهدست
(شهر مشكين و اردبيل) عمده ناحيه دو در شاهسون طايفههاي
.ميشوند تقسيم گروه دو به و اينرو از و ميكنند زندگي
شاهسون ايل قشلاقي و ييلاقي مناطق
واطراف شهر اهرومشكين ارتفاعات شاهسون ييلاقي منطقه
مغان شرقي آنانبخش قشلاقي ومنطقه (سبلان دامنههاي)
و دارد فاصله سردسير منطقه از كيلومتر حدود 150 در كه
.است ، ميباشد ارس رودخانه نزديك
در هم و ييلاق در هم شاهسون ، ايل طايفههاي سرزمين
قيشلاق از نخست كوچ هنگامميباشد مشخص كاملا قشلاق
و(بهارگه) بهاره منطقه يازلاخيا به زمستاني منطقه يا
برگشت در.تابستانيميروند منطقه يا يايلاق به سپس
همان پاييزهكه محل يا گوزك در قشلاق در استقرار از پيش
.توقفميكنند هستند ، قشلاق پيرامون اردوگاههاي
ناميده (راه ايل)ييلاق ، اليولو و قشلاق ميان مسير
نام به سنتي يورتهاي مسير دربين معمولا ميشود ،
خالصه اصل شاهسوندر ايل مراتعدارند قرار "دوشالقا"
حق خود براي مغان دشت مراتع كوچنشيناندر ولي.بودند
قائل مالكيت حق سبلان درچراگاههاي و "اوت" يا علفچر
.است معمول اجارهمراتع و فروش و خريد رو اين از هستند ،
كه است (چادر) آلاچيق تا 5 شامل 4 تابستاني توقفگاههاي
چراگاهبرپا وسط يكديگر ، در صدمتري تقريبا فواصل در
چادر يكديگر با گروه سه يا زمستاندو در ميشود ،
.ميكنند همكوچ با و ميزنند
همهساكنان ازلباس تركيبي ايل اين لباس:پوشاك
آراستهاند(كپي) وكلاه شلوار و كت به مردان است ، ايران
نظيرلباس تنبان ، يا شليته تمامپوشو پيراهن بانوان و
روسريآنان و دارند تن به وگيلاني قشقايي بانوان
يك با كه ايران ديگر چارقدهايمناطق نظير چارقدياست
.ميشود بسته (اياغي كل)كلاغي
دارند تن به نيز جليقه بانوان خاص ومواقع ميهمانيها در
.است شده پولكآراسته و طلا و نقره سكههاي با كه
دامداري به كامل شاهسونانبستگي ايل گذرانزندگي
قشلاقياين و ييلاق امكانات و طبيعي مراتع چون و دارد
رو اين از است ، ديگر كوچنشيناننواحي از بهتر ايل
.دارند بهتري زندگي
آفريقااز شمال حتي و عرب و ايراني بيشترقبايل چادر
چادر اما ميشود دوخته هم به آنگاه و بافته بز موي
مركزي چادرنشينانآسياي چادربورتهاي شبيه شاهسونان
چوبي اسكلتبندي خاصيبا طرز به آنان چادرهاي.ميباشد
كردندروكش برپا آلاچيقرا چوبهاي آن وچون شده آماده
اين چوبهاي.ميكشند اسكلت آن روي نمديرا
يكبار سال سه هر و ميخرند بازار از را چوبي آلاچيقهاي
.ميكنند تعويض را آنها
زندگي نفر هشت تا هفت متوسط طور شاهسونبه چادر هر در
.ميكنند
تا پيشين روزگاران از شكل نيمكرهاي آلاچيق از استفاده
.هستند پابرجا چادرها نوع بودهواين معمول امروز به
نسبت به كه(كومه) نام به دالانيشكل چادري ، البته
موارد بعضي آلاچيقميباشددر از خشنتر و كوچكتر
برزنتي چادرهاي.ندارد زيادعموميت كه ميشود استفاده
ميرود آلاچيق ، به قيمتشنسبت بودن ارزان دليل به نيز
.بگيرد را آن جاي كه
به عدد تا 32 سقف ، تعداد 24 حلقه يك از متشكل آلاچيق
چوبيانحنادارو ميله(آلاچيق كوچكي و بزرگي)نسبت
تزئيناتداخلي و نمدي پوشش چگونگياين و است نمدي پوشش
.است آن صاحب اجتماعي وضع آلاچيقمبين خارجي و
شاهسونها رسوم و آداب
بازديد و ديد به باشند كه جا هر در عيدها در:عيدها
از غيرنقدي كمكهاي فقرا به متمكنان و ميروند يكديگر
.مينمايند گوشت و روغن آرد ، قبيل
طرف از نفر دو خواستگاري براي:عروسي و خواستگاري
كه پيمان و عهد و ميشوند عروس چادر وارد داماد خانواده
مدت در شيريني صرف از پس.ميبندند دارد اهميت برايشان
عروسو ميان رابطهاي هيچگونه داماد و عروس نامزدي
در پيمان و عهد و موافقت از پس بلافاصله ، نيست داماد
روسري يك)رفته عروس محل به داماد خانواده خواستگاري
ميبرند خود با (شيريني و پارچه آينه ، گردنبند ، كلاغي ،
و ميكنند دعوت عروسي براي را مدعوين روز چند از پس
و آينه شكاري ، تفنگ:ازجمله هدايايي يك هر مهمانان
مدعوين شدن نزديك محض به ميبرند همراه به غيره و شيريني
.ميآيند استقبال به دستهنوازندگان با داماد خانواده
و برد سرخواهند به داماد خانه در را شب مهمانان همه
چند اينكه از پس ميدهند انعام آبدار و آشپز به مبلغي
خانه به مدعوين روز آخرين در داشت ، ادامه مراسم اين روزي
.ميآورند داماد خانه به همراه با را عروس و ميروند عروس
بچههاي از نفر يك داماد ، خانه سوي به عروس خروج هنگام
و ميبندد عروس كمر به طلايي زيباي كمربند عروس خانواده
در و آينه عروس جلو در.ميرود داماد خانه طرف به عروس
شد نزديك داماد به عروس چون.است همراه جهيزيه او پي
ميكند ، پرتاب عروس سوي به گلي دسته يا سرخ سيب داماد
.ميشوند مشغول خود كار به يك هر نوازندگان كشتيگيرانو
.ميدهد رخ طلاق كمتر شاهسونها ميان:طلاق
مگر نميشود برقرار مراسمي پسر چه و دختر چه:اول نوزاد
حاضر نوزاد كسان از نفر چند نوزاد تولد ششم شب در
.ميخواند قرآن قاري نامگذاري از بعد و ميشوند
كسي ميشود ختنه ساله دو تا يكساله كودك چون:ختنهسوران
احترام مورد بايد ميگيرد را بچه دستهاي ختنه هنگام كه
شخص آن پسر ، خانواده نزد هم بعدا و باشد طايفه عموم
.بود خواهد محترم و عزيز
اقتصاد بعدي ردههاي در نيز دستي صنايع و كشاورزي
اين در بيشتري توجه بايستي و است اهميت حائز شاهسونان
صنايع بيشتر كه ايل اين دستي صنايع از.بگيرد صورت زمينه
ميباشد بافندگي و ريسندگي قبيل از دام به وابسته
چادر اسب ، جل خورجين ، جاجيم ، گليم ، به ميتوان
.كرد اشاره محلي زينتي بافتنيهاي ساير و (فرمش)رختخوابي
سعيديان عبدالحسين
:منابع
ظفردختاردلان -شاهسون ايل در خانوادگي نظام -1
ايران عشايري سازمان -انقلاب ذخاير فصلنامه -2
اسلام و ايران دانشنامه كتاب -3
عبدالحسين -ايران مردم و سرزمين دايرهالمعارف كتاب -4
سعيديان
دانا رئيس رحيم -ايران تاريخ سير در آذربايجان -5
مشكور محمدجواد دكتر -باستان ايران تاريخي جغرافياي -6
يونسكو سازمان -ايرانشهر كتاب -7
مصاحب -فارسي المعارف دايره -8
فلسفي نصرالله دكتر -شاهعباس زندگاني -9
ايران آمار مركز -آماري 1377 سالنامه -10
باقر دكتر ترجمه -آلنبيرو اجتماعي علوم فرهنگ -11
ساروخاني
زاهدي محمدجواد -گولد جوليوس -اجتماعي علوم فرهنگ -12
مازندراني
سعيديان عبدالحسين -نو دايرهالمعارف -13
14 - MANKIND
كتاب معرفي
باستان فارسي
ترجمه /كنت ج ، رولاند ، :نويسنده /باستان فارسي:كتاب نام
/اسلامي هنر و فرهنگ پژوهشگاه:ناشر /عريان سعيد:تحقيق و
.تومان بها3200 /چاپ1379 تاريخ
دوره نبشتههاي سنگ زبان ، (old persian) باستان فارسي
باستان ايراني زبانهاي رده از زبان اين.است هخامنشيان
.است
ديدگاه از زبان اين و است ميخيهجايي باستان فارسي خط
زبانهاي در.است (Flectional) صرفي زبانهاي جزو نحوي
افزونههاي پيوستن راه از دستوري حالتهاي صرفي ،
و فعل صرف و شده مشخص واژهها ، پايان به صرفي (Endinges)
است پيچيده بسيار ضمير ،
كتابي جامعترين و بهترين شايد شده ، ياد كتاب روي هر به
شده نگاشته باستان فارسي زبان دستور آواشناسي ، در كه است
.است
زبانهاي تحول چگونگي درباره زبانشناختي زمينه يك با كتاب
به آنگاه و شده آغاز نو دوران تا باستان دوران از ايراني
باستان فارسي زبان نحوي سامانآوايي و خطي ويژگيهاي
فارسي نبشتههاي سنگ متن كتاب ، ديگر بخشهاي درميپردازد
و آمده فارسي به آنها ترجمه و آوانگاري آنگاه و باستان
شده آورده تطبيقي و مفصل واژهنامهاي كتاب ، پايان در
.است
|