|
دولت و دين
انديشه تازههاي
دولت و دين
و ديني نهادهاي و عقايد دربارهمناسبات مقايسهاي بحثي
دين جامعهشناسي
مناسبات باب در دقيق اما كوتاه بحثي حاضر ، مطلب :اشاره
عبارت به يا ديني ، نهادهاي و انگارهها فرايند در سياست
بحث ، اين پيگيري براي.است دولت و دين نسبت سادهتر
عبارتند كه داده قرار تطبيق مورد را محور چهار نويسنده ،
كه دين چهار اين.بوديسم و هندوئيسم اسلام ، مسيحيت ، :از
طريق از ، شوند مي محسوب آن پيروان از جهان مردم اكثريت
حوزههاي و نهادها و سو ، يك از خود عقايد و آموزهها
كنشهاي طريق اين از و ساخته متاثر را سياست خود ، اجتماعي
عرصه در بحث اين.ميسازند ضروري دولت حوزه در را خاصي
گنجيده مذكور اديان سياسي فلسفه و دين سياسي جامعهشناسي
جامعهشناسان نظريات بر كه اتكايي به توجه با مجموع در و
مورد ميتواند دارد ، معاصر انديشمندان و وبر همچون بزرگي
.گيرد قرار پژوهندگان استفاده و توجه
انديشه گروه
كنستانتين كه زماني -ميلادي چهارم قرن ابتداي از كم دست
همت روم امپراطوري رسمي دين عنوان به مسيحيت ترويج به
،"دولت و دين" مناسبات پيرامون كه است بعد به -گمارد
مورد كمتر ادبيات اين (1)آمد گرد گستردهاي ادبيات
كه چرا گرفته ، قرار جامعهشناسان مستقيم رجوع و استناد
"ديني تجمعات" از مسيحي برداشتي به انحصارا آن عمده بخش
كه حالي در.است استوار "دولت" از غربي تعريفي و
اقتدار ميان موجود عيني مناسبات در تامل جامعهشناسي ،
تنگ موضوعات بر را كلان سطح در سياسي اقتدار و ديني
بدان اين البته.ميدهد ترجيح سازماني -كليسايي دامنه
بهره متون قبيل اين از هرگز جامعهشناسان كه نيست معنا
كه را مهمي خام مواد اگر خصوصا جست ، نخواهند و نجسته
در.باشد آورده فراهم است ، محتاج سخت بدان اجتماعي متفكر
را خود جستجوي نبايد جامعهشناس كه است پرواضح حال عين
.نمايد محدود خاص فرهنگ يك رخدادهاي به
و دين مناسبات در تمدني معضل پيدايش غربي تجربه نخستين
ميلادي سال 313 مصوب "ميلان قانون" ميان تعارض در دولت ،
در مسيحيان عبادي اعمال براي نامحدودي آزادي كه
در جوستينيان موضع و يكسو از ميشد قائل روم امپراطوري
ديگر سوي از (2)"پاپيست -قيصر" چهرهاي عنوان به ششم قرن
ميتواند حال عين در نخست تجربه اين.كرد بروز
اجتماعات جز به ديگر جوامع در كه چرا ;باشد منحرفكننده
است شرايطي گوياي مشترك ، خصيصه بارزترين نانويسا ، كاملا
كه وضعيتي."ديني دولتي ، نه و بوده دولتي ديني ، نه":كه
با باشد ، اجتماع مقهور كاملا بيآنكه غالب دين آن در
در فقط دين( Strayer 195848).است داشته وحدت خويش جامعه
عنوان به حالات ديگر در و ميشد سياسي خاصي موقعيتهاي
.ميكرد عمل رايج اخلاقي نيروي
پادشاهي از آسمان پادشاهي تمايز ديگر ، عوامل از نظر قطع
و دين مناسبات" موضوع يافتن اهميت باعث مسيحيت ، در زمين
ميان انسلاخ واقع درشد انحصاري كاملا شرايطي در "دولت
شمار به مسيحيت اصلي طرح همان از توسعي دولت ، و دين
قرار تاكيد مورد مارتين كه همانسان اين بنابر.ميرفت
بيشتر صورتي با دولت و دين ميان تمايز اگرچه داده ،
مسيحيت" اما است ، باقي همچنان "سازماني" كمتر و "نمادين"
دولت و دين ميان كامل وحدت سوي به دوركيمي كششي با
".روبهروست
تباني سمت به جدي كششي" هنوز شد ، شكسته وحدت كه هنگامي
ما.داشت وجود "دين و اجتماع بنيادين ارزشهاي ميان
دولت كه پيچيده بسيار مسئله اين به اينجا در نميخواهيم
حال عين در و بپردازيم آمد ، پديد كجا و كي بار اول
بايستي "ودولت دين" باب در جدي بحث گونه هر كه آگاهيم
در كه اين از بيش كه نمايد توجه روشهايي عمومي مشكل به
جهانبينيهاي از باشد ، يافته تجسم فرهنگ -ديني سنتهاي
.ميگيرد سرچشمه متفاوت
جهانبيني ميتوان معتبر ، مثال يك طريق از اساس اين بر
قرار بررسي مورد بودايي جهانبيني با مقايسه در را مسيحي
امروزه كه تعبيري به اوليهاش ، صورتهاي در بوديسم.داد
با را ارتباط كمترين ميشود ، ياد "بيتكلف" به آن از
به غيرروحاني بودائيان كه شرايطي در.است داشته جامعه
ها"مانك" ميشدند ، توصيه جامعه برابر در منفعلانه تمكين
حيات از كه تاركدنيايي افراد عنوان به ها"نون" و
نه مسلما.ميشدند شناخته بودند ، گزيده انزوا اجتماعي
اوليه دوره در روحاني غير بودائيان نه و روحاني نهادهاي
ضرورتهاي يا ساختي احتمالات مهم جنبه اين به بوديسم ،
.نداشتند توجهي اجتماعي نظم هنجاري
-شرايط اين ميان توجهي قابل تناظر كه است معتقد دومنت
مسيحيان از.دارد وجود نخستين مسيحيت وضع و-اوليه بوديسم
و باشند بيتفاوت دنيا به نسبت ميرفت انتظار نيز اوليه
رجعت زمينه تمهيد براي تنها را مومنان كاريزمايي اجتماع
به را مسيحيت وضع شكلگيريكليسا ، اما.سازند برپا مسيح
ميلاد ، از پيش سوم تا پنجم قرن از.ساخت دگرگون كلي
.ميشدند توصيه "بودايي اجتماع" تشكيل صرفابه بودائيان
را چيز همه هند در بوديسم به (3)آشوكا گرويدن اما
ريزي پي از پس كه آنچه همانند نه البته.ساخت دگرگون
.افتاد اتفاق اوليه مسيحيت در كليسا
-سياسي كاركرد تنها دولت كه بود نظر اين بر آشوكا
.هست نيز"بخش رستگاري" اهميت داراي بلكه ندارد ، اجتماعي
دين معضلات آسيايي نوع بوديسمبه كه بود ديدگاه اين با
در نيز امروز تابه كه وضعيتي شد ، مبتلا غرب در دولت و
تايلند ، و برمه سريلانكا ، چون "تراوادا" بودايي جوامع
پيدا ادامه دارد ، سختجريان آن در ديني نزاع كه جايي
در فقط نه) طولاني دوره اين تمام در بوديسم ، .است كرده
مسيحيتمتمايز از گستردهاي طور به (تراوادئيش شاخههاي
سنتهاي ديگر با مقايسه در كه واقعيت اين عليرغم ;است شده
نسبتا ديني ساخت بودن دارا ويژگي در دو عمده ، آن ديني
فاقد بوديسم ميشود گفته.مشتركند باهم متفاوت
،"تعاليم" "واسطگي اصول" مسيحيت در كه عناصريست
اخلاقيات يا اخلاق و رفتار دكترينيبراي دستورالعملهاي
است اين آن مهم نتايج از يكيميشود خوانده عامه اجتماعي
-بوده سياسي مسائل درگير زيادي ميزان به كه بوديسمي كه
عنوان به و -شرقي جنوب آسياي از بخشهايي در جاري طور به
وضعيتي دچار همچنان است ، افتاده جا ملتها از برخي دين
ميخواند "بنيادين يافتگي تمايز" يك آنرا تامبيه كه است
واقتدار (4)"سنغا"نظري ، سطح لااقلدر آن اساس بر كه
پادشاهيا كه حالي در.هستند متمايزي قلمروهاي سياسي ،
به بخشي مشروعيت براي "سنغا"نيازمند همواره رئيسدولت ،
سپرده او به معابد تطهير حق نيز سنتا و بود خويش اقتدار
متمايز همچنان دولت سياسي حوزه و دين قلمرو اما ميشد ،
تمايزيافتگي پديده مهم بسيار جنبههاي از يكي.ماند باقي
ديگر قلمرو به قلمرو يك از انتقال افراد براي كه است اين
در گسيختگي يك انتقال ، فرايند در و بود متداول بسيار
پادشاهان سنتي ، طور به.ميشد مشاهده رفتاريشان الگوهاي
پديد را "خداترسي" سوي به "غضب" انتقال براي كانالي
امر اين مدرن دوران در كه حالي در ميآوردند ،
ميتوان يعنياست گرديده ميسر (سياسي انعطافپذيري)
.گرديد دنيا درگير فعالانه سپس و بود "تارك" يك ابتدائا
مهم موقعيتهاي متمادي قرون طي مشترك ، وجوه عليرغم
را بودايي مورد كه آمده بوجود تعارض و تنش از فراواني
هر كه شكل بدين;است داده قرار مسيحيت مقابل در دقيقا
ادعاي معمولا دولت و دين است ، بوده غالب دين جامسيحيت
هر بهداشتهاند مشابه قلمروهاي بر قاطعي قانوني
بيشتري گسترش غرب دنياي مسيحيدر كليساي كه اندازه
همين به.ميكرد پيدا دولت با فشردهتري رقابت مييافت ،
دو شاهد اروپا ازتاريخ مشخصي دورههاي در كه است جهت
دولت ديگري و كليسايي دولت يكي;هستيم هم كنار در دولت
موازات به ملكي كليسا كه معنا بدين.عرفي قلمروي بر حاكم
يك"قالب در هم بالاخره و بود كرده برپا پادشاهان ملك
.شد پديدار (5)"روحاني احساس يك سلطه و عملي ظهور
-تراواديش شكل در بخصوص -بوديسم و مسيحيت بين جدي تقابل
سلسله استكمال اصل از دومنت تعريف در خلاصه طور به
جهانبيني يك از استنتاج.است شده نمايان خوبي به مراتبي
عنوان به را افراد و "ذات به قائم" عنوان به را جامعه كه
از هندي مفهومي ميدهد ، ملاحظهقرار مورد آن بر فرع
و "روحاني" كاركردهاي ميان رابطه بر كه است مراتب سلسله
.دارد تاكيد دوگانه جنبههاي بودن دارا جهت از "ملوكانه"
مادي جنبه از معنوي ، بعد از برتر روحاني كه تلقي اين با
(6).است وابسته دنيوي و
تارك بر دومنت ادعاي عليرغم غربي مقابلجهانبيني در
كه است استوار تفكر اين بر اوليه ، مسيحيت بودن دنيا
(7).است يافته تشكل افراد اجتماع از اساسا جامعه
ناشي نه و افراد قشربندي عنوان به مراتب سلسله بنابراين ،
.است شده ديده يگانه ، سازمانا جامعه يك كاركردي ضرورت از
شده اجتماعي قلمروهاي از طبيعي طرحي ديدگاه ، اين در
امر يك قلمروها ، كردن مرتب و قلمرو هر توصيف.ندارد وجود
ميان توافقاتي به رسيدن در تلاشها بنابرايناست ضروري
اصل آمريكادر در نهايتا مسيحي ، جامعه در دولت و دين
و مسيحيت ميان شده اثبات تقابل در.يافت تحقق كامل جدايي
ديني ، سنتهاي ديگر با مقايسه در اينكه كردن بازگو بوديسم ،
ساختهاي در يافتن تجسم ويژگي در آنها عمده فرهنگي ،
كه حالي در.است ضروري مشتركند ، دولت و دين متمايز
به صورت كاملترين در كه -كليسايياش ساخت در مسيحيت
اشاره آيينها و فرقهها شامل ديني ، سازمان متنوعي تعداد
"سنغا" بوديسم در عمده سازماني حامل گرديده ، متصلب -دارد
.است
ميتوانيم راهنما ، مثابه به اسميت كار از استفاده با
طريق از وبوديسم مسيحيت با را هندوئيسم و اسلام تقابل
داراي گسترده مفهومي به اولي تاي دو كه امر اين به توجه
و اسلام.بشناسيم بيشتر غيرمتمايزند ، ساختهاي ويژگي
با -ميدهند ترويج جامعه با را اندامي رابطه يك هندوئيسم
-يافتهاند استقرار عيني طور به آن در كه تمدني يا جامعه
كه زماني تا حقيقتا "دولت -دين"پديده مورد دو هر در
.نميكند بروز نشود ، مستقر خودآگاه نحو به عرفي دولت
كه وقتي تا آن در كه هند در هندوئيسم تجربه است چنين
دولت يك استقرار براي را آشكاري تلاش هند سياسي رهبران
دين تعريف درباره مسالهاي نبردند ، كار به در 1940 عرفي
-اسلامي قانون تاريخي مشخصه اسلامي جوامع در.نكرد بروز
اعم روزانه زندگي:كه بود شده تعريف چنين -شريعت شكل در
مقررات جعل موضوع مستقيما واجتماعي ، سياسي جنبههاي از
-سني و شيعي سنت دو هر در نيز حاكمان.است فرهنگي -ديني
.بودهاند جعل همين موضوع -دومي از بيش اولي در گرچه
بهالگويي اسميت ، كار به كمتري عنايت با سرانجام
و هندوئيسم بوديسم ، مسيحيت متغير ، دو حسب بر كه ميرسيم
مقدار نخست ، متغير.ميسازد متمايز يكديگر از را اسلام
ساختهاي به دهي شكل در فرهنگي -ديني سنت كه است تلاشي
ثاني ، ميزان متغير و ;كارميبرد به متمايز نسبتا
جهاني ايناست ديني سنت بودن "جهاني آن" يا "جهاني اين"
طبقخطوط دنيا بازسازي يا ساخت بر تاكيد مستلزم بودن
متضمن بودن جهاني آن و است سنت آن آموزههاي اصلي
گسترده طور به موجودش وضع در را دنيا كه است ديدگاهي
بر را چهارگانه اديان اين ميتوان بنابراين.ميپذيرد
:كرد تعريف چنين متغيرمذكور دو حسب
تمايزات" بر مبتني و "جهاني اين" تعلقات با:مسيحيت
.دولت و دين ميان "ساختي
بر مبتني مناسبات فاقد ليكن "جهاني اين" گرايش با:اسلام
."ساختي تمايز"
فقدان حال عين در و "جهاني آن" تمايلات داراي:هندوئيسم
."ساختي تمايز" نسبي
ساختي تمايزات" و "جهاني آن" تعلقات بر مبتني:بوديسم
(8)"نسبي
عرصههاي اين به ارجاع در موفق كاملا چارچوبهاي از يكي
از دستهبندياش در وبر ماكس كه حوزههائيست مشكل ،
دست به "الهي حكومت" و "سالاري روحاني" ،"پاپيسم-قيصر"
انواع وبر ،"مشروعيت" معيار بر تاكيد اساس بر.است داده
:است كرده تعريف راچنين زير
.عرفي قدرتهاي توسط دين مقهوريت:"پاپيسم -قيصر"
توسط سياسي حوزه تسامحي مشروعسازي:"سالاري روحاني"
.ديني كارگزاران
.سياسي -ديني اقتدار امتزاج:"الهي حكومت"
قبلي دستهبندي به نسبت پيشرفتي ميتواند دستهبندي اين
تند صورتهاي كه شود پيشنهاد آن تكميل در و گردد محسوب او
;دارد وجود نيز "پاپيسم -قيصر" افراطي نوع از ملايمي و
ميشود خوانده (9)"اراستيانيسم" غالبا ضعيفترآن شكل
دولت از مستقل كليساي يك قالب در دين ، تبعيت مفهوم به كه
.كامل استيلاي شكل در نه اما است ،
كه ميزاني به را فوق دستهبندي ميتوانيم بنابراين
انواع و نموده تكميل مييابد ، اهميت "دولت ديني مشروعيت"
:تفكيككرد هم از زير شرح رابه آن
با است دولت و دين كامل وحدت مستلزم:"الهي حكومت" -
.دين عمل آزادي بر تاكيد
درجه با است دولت و دين جدايي مستلزم:"روحانيسالاري" -
.دين خودمختاري از بالايي
استباآزادي دولت و دين وحدت متضمن:"پاپيسم -قيصر" -
.دين محدود عمل
ميزان با دولت و دين جدايي مستلزم "اراستيانيسم" -
.(10)دين خودمختاري از كمي نسبتا
استعداد همواره جهان ، به نسبت نگرشي نوع هر از نظر قطع
و وجودداشته دولت و دين ميان كشمكش بروز براي بالايي
قابل را مشروعيت الگوي از طبقهبنديها قبيل اين داردكه
سابقا كه -جامعه و دين مناسبات انواع همه براي تعميم
تنازع ، براي استعداد اين ديديم چنانكه.ميسازد -شد بحث
.داشت وجود رسما مسيحي فرهنگ حوزه در
شرايط سمت به حركت -دقيقتر تصويري ارائه براي تلاش در
آنچهكه به موشكافانهتري توجه كه ضروريست -مشخصتر
وجامعه دين مناسبات چارچوبهاي يا عيني الگوهاي است ممكن
عوامل يكسو از رويكرد اين در.داريم مبذول شود خوانده
وجود جامعه در مردم "ديني اقرار" در تنوع و تعدد اصلي
شرايط ، "انعطاف" يا "تصلب" ميزان ديگر سوي از و دارد
گرايش چهار ميتوان اصطلاحات اين حسب بر.است متفاوت
:كرد تفكيك هم از را عمده
مسيحيان ميان در بيشتر كه متصلب قطبي تك" موقعيت -
شده ايبريديده كاتوليكيحوزه جوامع مشخصا و ارتدكس
.است
دين ، يك به نهادن گردن آن در كه "منعطف قطبي تك"موقعيت -
قرار اقليت در كه را "ديني اقرار" اشكال ديگر از تعدادي
مانند ;ميسازد خارج صحنه از خودبخودي طور به دارند
.فرانسه
اشكال ;ديني اقرار چند ميان"متصلب رقابتي" موقعيت يك -
ديده لبنان و (اواخر اين تا لااقل) سوئد در آن متفاوت
.است شده
متحده ايالات آن مثال بهترين كه "منعطف رقابتي" شرايط -
حدي تا حتي و انگلستان توسط اواخر اين در كه است
.است شده تعقيب استراليا
توسط زيادي ميزان به عمل ، در الگوها اين از يك هر
براي تلاش از كه ;متاثرميگردند دولت حكومتي سياستهاي
شكل.مييابد تنوع آن از شديد حفاظت تا الگو دگرگوني
.است اديان به نسبت حكومت كامل بيتفاوتي متصور ، افراطي
بايستي جامعه ، يك دقيقتر چه هر شناخت براي صورت هر در
قوانين متن در دولت و دين مناسبات الگوي نخست گام در
چارچوب همچنين و آمد فوق در كه شكلي به جامعه آن اساسي
مورد را شد اشاره بدان بالاتر كه ديني -اجتماعي الگوهاي
.داد قرار ملاحظه
رابرتسون رولاند:نوشته
زند شجاعي عليرضا:ترجمه
:زيرنويس
Church- state Ralations in عنوان تحت حاضر ، مقاله -1
comparative perspective
:(م)است شده ترجمه و انتخاب كتابزير از
Robbins,R &Robertson,R.(eds)(1987).
"Church- State Relations".U.S.A&U.K
.دولت ديني و كليسايي استيلايCaesaropapism-2
سلسله از (م.ق 255237)هند بزرگ امپراطور Asoka-3
هندوستان اعظم قسمت شامل وي كشور.است "مااوريا"
بوداي كيش به م.ق در 257 وي.ميشد كنوني وافغانستان
آئين اين ترويج در كه بود كوششي شهرتش عمده وعلت گرويد
(م).داد خرج به
(م).است "بودايي اجتماع" معني به "Samgha"يا "Sangha" -4
.Kantrowitcz(1957:193).Quoted in Tamviah(1976:7)-5
بر اينكه از بيش دومنت تحليل در اصلي تمركز نقطه -6
.است استوار هند در كاستي نظام و هندوئيسم بر باشد بوديسم
ميان فاصلي خط ترسيم براي اينجا در را آن ذكر من
.ديدم لازم بوديسم و هندوئيسم
سازي مفهوم در هابز كار شروع نقطه كه ذكراست به لازم -7
،"غيرديني" و "متمركز" ،"مقتدر" دولت از بسيارموثرش
.است شانزدهم قرن در دقيقا
از كه -بدوي اجتماعات بهجز -دارند وجود جوامعي البته -8
.ژاپن و چين مثل ;ميافتند خارج طبقهبندي اين شمول
دست به آن فارسي معادل متاسفانه كه "Erastianism "-9
مسلكي":است شده تعريف چنين "سياسي علوم فرهنگ" در نيامد ،
سمت مذهب و كليسا امور در بايد دولت آن ، موجب به كه
بايستي نيز مذهب و كليسا باشدو داشته رياست و رهبري
شناس نامدين به مسلك آن.كند تبعيت دولت از متقابلا
نگاه.است شده نامگذاري (15831524)اراستوي توماس سوئيسي
علمي مدارك و اطلاعات مركز "سياسي علوم فرهنگ" به كنيد
(م).ايران
بيشتر شدن عرفي بسوي ميتوانند انواع اين از هريك -10
اين در خوبي بسيار نظرات (1978) مارتينگردند متحول
از موثري بطور من طبقهبندي.است كرده ارائه رابطه
نشان براي(Vallier )ولير197035 تلاش و وبر طرح امتزاج
فراهم لاتين آمريكاي در دولت و دين مناسبات نوع دادن
.است آمده
انديشه تازههاي
شده رها جهان
يوسف و سعيدي علياصغر دكتر ترجمه گيدنز ، آنتوني
پاييز 79 ، 134 ادب ، و علم انتشارات حاجيعبدالوهاب ،
.ريال قيمت 7000 صفحه ،
اجتماعي فيلسوفان برجستهترين از يكي آنتونيگيدنز
ربع طول در او انديشههاي تاثير.است انگلستان در معاصر
جامعهشناسي و اعم بطور اجتماعي نظريه بر بيستم قرن آخر
زيادي كتابهاي وي مدت اين در.است انكارناپذير اخص بطور
علوم كتب اغلب در او آثار و اسم و است كرده منتشر
و نوشتهها بر او انديشههايميشود آورده اجتماعي
جهان در بهويژه اجتماعي نظريه و جامعهشناسي آموزش
سالهاي در گيدنز.است داشته بسياري تاثير زبان انگليسي
پرداخته سياسي علوم موضوعات به بيشتر نوشتههايش در اخير
اقتصادي علوم معروف مدرسه مديريت به سال 1996 در وي.است
از يكي به را مركز اين وي.شد گمارده لندن سياسي و
جهاني يكپارچگي گفتمان به كه علمي نهادهاي مهمترين
اين در او.است كرده تبديل ميپردازند(Globalization)
خانواده ، نهاد بر را جهاني يكپارچگي روند تاثيرات كتاب
مي و.ميدهد قرار تحليل و بررسي دموكراسيمورد سنت ،
هر بر كه گرفتهايم قرار انتقال حال در جهان در ما گويد
اين به ما خوب ، چه بد چه.ميگذارد تاثير ما زندگي جنبه
در را آن تاثيرات دقيقا كس هيچ و ميكنيم حركت سمت
.نميداند ما زندگي
هنوز چيست جهاني يكپارچگي پديده كه اينباره در ايران در
حوزه دو پديدهدر اين گرچه است نشده بحث جدي بهطور
اين.است شده واقع توجه مورد اقتصادي مباحث فرهنگيو
براي اجتماعي مباحث به علاقمند خوانندگان از غير به كتاب
علوم بينالملل ، روابط اقتصاد ، جامعهشناسي ، دانشجويان
.ميباشد سودمند بسيار نيز سياسي علوم و اجتماعي
|
|