تهي و انساني محتواي از خالي ;امروز شعر
روز اجتماعي موضوعات از
امروز شعر شاعران با
پرواز ميدان
شاخصهاي چشمگير رشد از همشهري گزارش
ايران در هنري
تهي و انساني محتواي از خالي ;امروز شعر
روز اجتماعي موضوعات از
:اشاره
رابطه كه پابرجاست همچنان سوال اين سالها گذشت از پس
صفحه اين در چرا؟ است ، بيروح و سرد امروز ، شعر با مخاطب
ديدگاه پرسش اين باره در شعر منتقدان و شاعران تاكنون
شاعر آزاد ، .م نظر شماره اين دركردهاند مطرح را خود
:ميآوريم را معاصر
آزاد.م
ميكنند شعر كار كه جواناني بيشتر كه است اين اول نكته
ابتداييترين بلكه ندارند ، ادبي دانش تنها نه متاسفانه
شور اين بر علاوه.نميشناسند را وشعر زبان مسايل
و ندارد وجود اينها در است شاعري انگيزه كه هم شاعرانه
.هستند كاذب شهرت يك دنبال به
اين بيشتر.است ادبي تئوريهاي كردن دستاويز دوم ، نكته
بسيار تئوريهاي حتي ميشوند ، مطرح امروز كه نظريات
جنبشهاي به ناظر ساختارشكني و آشنازدايي چون معروفي
در.است متفنن شاعران به متعلق و ادبي بياهميت و كوچك
مدرن پست شعر اصطلاح به كه كساني ميان در امروز دنياي
به و باشد شايستهاي شاعر كه ندارد وجود كسي ميگويند ،
به هم غرب در حتي شدهاي شناخته مدرن پست شاعر عبارتي
.نميخورد چشم
عنوان به.هستند دوم دست و متفنن شاعران اكثرا اينها
"كنستراكسيون دي" مجله در كه شعرهايي فرانسه در مثال
آن بر ساختارشكن شعرهاي نام و ميشود چاپ (ساختارشكني)
و ندارند شعر شان هم كشور همان در اساسا گذاشتهاند ،
.هستند ناشي ماشيننويس يك ناقص تايپهاي مانند بيشتر
آنها سمت به هم گرايشي و ندارند هم مضموني هيچ شعرها اين
كه آنها چه دنيا برجسته شاعران كه حالي در.ندارد وجود
از پيش كه آنها چه و سرايند مي شعر هنوز و هستند زنده
اين و نگفتند شعرهايي چنين هيچكدام گفتند ، مي شعر اين
بايد.نميشود آنها شامل ساختارشكن مثلا تئوريهاي
اين با را غرب برجسته شاعران شعر ميتوان آيا پرسيد
ناشي خود كه تئوريهايي كرد ، ارزيابي دوم دست تئوريهاي
شوروي فروپاشي خصوص به دنيا سياسي تحولات از
.است
كه ميكنند استفاده را تئوريها اين هم خودمان جامعه در
اصولا.ندارد برجسته شاعران ميان در جايي هيچوجه به
اين آيا و باشيم داشته قبلي تئوري يك ما ميشود آيا
مسلم آيد؟ بهوجود اثر از قبل تئوري ، كه دارد وجود امكان
كارهاي حاصل هميشه شعر در تئوري نيست ، اينطور كه است
براساس شاعران امروز شعر در ولي.است بزرگ شاعران
كاركردي و نيست هم ما جامعه به ناظر اساسا كه تئوريهايي
ناچيز و ناقص دستمايه با هم آن ميگويند ، شعر ندارد ،
براي است پوششي واقع در تلاشها اين ميكنم فكر من.ادبي
.وبيدانشي بياستعدادي
شعر.دارد و داشته اجتماعي بزرگ معناي بزرگ ، شاعران شعر
اجتماعي موضوعات از تهي و خالي انساني محتواي از امروز
دهههاي در را خود شكست كه مجردند شعرها ، اين.است روز
به شعرها اين هم سالها آن ، در كردهاند تجربه هم گذشته
غيرسياسي دنبال به و بود بازي نوعيمدرن
.شعر كردن
خواهد فراموش هم موج اين شد ، فراموش موج آن كه همانگونه
شاعر و آتشي مثل برجستهاي شاعر است تاسف مايه آنچه.شد
جوان ، نسل با همراهي تصور به باباچاهي مثل استعدادي با
آتشي حساب كه هرچند.كنند گم را جهت هم خودشان است ممكن
.است امروز برجسته شاعران از همچنان و جداست
امروز شعر شاعران با
بهويژه ادبيات ، عرصه محققان و منتقدان از عابدي كاميار
و شعر درباره وي رااز بسياري آثار و مقالات كه است شعر
گذشته سالخواندهايم ادبي صفحات و نشريات در شاعري
به يك هر كه شد منتشر نادر كتاب نشر سوي از اثروي چهار
ادبيات عرصه برجستگان از يكي آثار و آرا بررسي و ارزيابي
.است پرداخته
كه است آثار اين از يكي "دهخدا علياكبر و صوراسرافيل"
او آثار بررسي به دهخدا حيات تاريخي دوره در تامل ضمن
دهخدا ، كاوشهاي و نوشتهها به پژوهش اين در.است پرداخته
بررسي براي و شده پرداخته لغتنامه تا صوراسرافيل از
.است گرفته قرار مدنظر دو هر ادبيات و تاريخ حوزه دقيقتر
زندگي بررسي به كه است عابدي ديگر كتاب "اميد بزرگ شبان"
(13741305) كسرايي.ميپردازد كسرايي سياوش آثار و
دهههاي در ما جامعه سياسي شرايط با او شعر كه است شاعري
او آثار بررسي جهت اين از و است خورده گره و 50 و 40 30
آرش.دارد همراه به نيز را سياسي جريانات شناخت نوعي به
خود همراه به را كسرايي نام هميشه كه است شعري كمانگير ،
.دارد
سيمين آثار و زندگي بررسي به عابدي كاميار را "غزل ترنم"
ترنم "كتاب در عابدي كار شيوه.است داده اختصاص بهبهاني
آغاز ، در.است ادبي انتقاد و تحليل و توصيف بنياد بر" غزل
سوي به فشرده و موجز دريچهاي از را خواننده نويسنده ،
بحث به تفصيل به آن از پس ميخواند ، فرا شاعر سرودههاي
و تكامل سير همچنين.پردازد مي او شعر دفترهاي درباره
ذهن و شعر توصيف و تصوير چشماندازهاي و معنا و لفظ تطور
گفتارهاي و نثرها به ديگري بخش در و ارائه شاعر زبان و
.است شده توجه بهبهاني ادبي
مربوط آثار سلسله در نيز اثر اين "ابديت براي زمزمهاي"
كانون را جلالي بيژن آثار كه است امروز شعر و شاعران به
شده تشكيل بخش دو از كتاب ايناست قرارداده خود توجه
او زندگي و جلالي بيژن شعر تحليل به اول بخش ;است
به سرودههايي و مقالات ، نظرها شامل دوم بخش و ميپردازد
.است جلالي ياد
پرواز ميدان
جيرودي كاظم
ميكنم گل ناگهان تخيل باغ در تو با
تكامل سير ابرها فراز بر
ميكنم
است دل پهناي به پروازم ميدان وسعت
ميكنم تحمل هم را سفر سنگين رنج
زني دلها ساحل در من مانند قدم تا
ميكنم پل فاصله رود روي را دستها
عشق شهر فراز بر هستي اوج تا ميروم
ميكنم گل در غرق را ديدهها آسمان
سرگشتهام عاشقي هم من و است عشق دل كار
ميكنم تغافل گاهي خورشيديم دل با
جنون توفان همراه ذرهام ، هم ، را خاك
تكامل سير ابرها فراز بر
ميكنم
هست كه است اين
موحد ضياء
نه
نيست ديگر
ولگرد اين تماشاي حوصله
گوشه آن از برآمدن
گوشه اين در رفتن فرو و
است بس ديگر نه
هرزهگرد اين تماشاي
گوشه اين در فرورفتن
گوشه آن از برآمدن و
همه اين با
هست آنچه است اين
همه اين با
هست كه است اين
كودكانه
محمودي هادي
ابر همين دار پشت در
باران دختران
ميبافند ترانه
دستهايشان زنگولهدار ضرباهنگ در و
زندگي اندام ارتعاش
نمايد مي عريانتر
را بودن تو با روياي
من بيگل دستهاي همين ولي
دارند سايههايي لمس به عادت
را تو قامت عطر كه
... سالهاست
*
شد خواهد خير به يادش
آرزوهايم
بخير يادم
بيتو كه روز آن
.ميرم - مي
آينهها
خواست شادم
...آينهها از سبزتر سبز ،
گلو در بغضي ميشكند
دريا ميشود شمشير تو چشمهاي در
بازيگوش گنجشكان و
را زنجيرها ضجه
;ميبرند آفاق به
.ميشكند آينهها بغض
*
رها دستها
خسته و شرمنده
آسمان ميگذارد بالين بر سر
;جفتميكند را پاهايش ماه ، و
را ماه غريبانه بغض
ميكشد ، دوش بر دريا
هميشه از سبزتر
ميشود هديه خورشيد به شب
آينهها براي نيست كسي و
.بگريد
درياچه
رجبزاده كريم
كه اينان
شدهاند رها درياچه بر
آموزند ، دست مرغان
نميكنند ، نجوا
.ميكشند نقشه
كني غفلت
.شد خواهد چيده بالهايت
دعا دست
رضيئي عباس
كن باور
نيست گل اين
است كامان تشنه دعاي دست
!تيره ابرهاي اي
.باش باران
شاخصهاي چشمگير رشد از همشهري گزارش
ايران در هنري
هنرهاي و نمايشي هنرهاي موسيقي ، حوزههاي :هنري گروه
.داشتهاند چشمگيري رشد اخير سالهاي در تجسمي
نشريه در كه حوزهها اين شاخصهاي تحليل و بررسي براساس
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت سوي از "فرهنگي شاخصهاي"
متوسط از كشور در موسيقي هنر شاخصهاي است ، شده منتشر
نيز نمايشي هنرهاي و بوده برخوردار درصد سالانه 14/3 رشد
اطلاعات طبق همچنين.داشتهاند رشد درصد از 90 بيش
عناوين تعداد موسيقي بخش در نشريه ، اين در شده گردآوري
سال در عنوان به 307 سال 67 در عنوان از 81 موسيقي نوار
رشد متوسط و درصد معادل 279 رشدي از كه است رسيده 77
.است بوده برخوردار درصد سالانه 3/14
از 472 سال 67 در نمايش عناوين تعداد نيز ، نمايش بخش در
رشدي كه است رسيده سال 77 در نمايش عنوان به 900 عنوان
.ميدهد نشان را درصد معادل 6/90
شاخص و نگارخانهها تعداد تجسمي ، هنرهاي بخش در همچنين
از نگارخانهها هنري ، نمايشگاههاي و نگارخانهها سرانه
كه است رسيده سال 77 در باب به 163 سال 67 در باب هفت
سالانه 37 متوسط رشد و درصد و 228 هزار دو معادل رشدي
.است درصد
را تا 77 سالهاي 67 از كه شاخصها اين بررسي است گفتني
آماري نشريه از شماره چهارمين گزارش برپايه ميشود ، شامل
و طرح دفتر بههمت كه است "فرهنگي شاخصهاي" تحليلي و
.ميشود منتشر اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت برنامهريزي
|