شاعر نرودا پابلو آثار و زندگي به نگاهي
شاعر زندگيهاي شيليايي بزرگ
مبارزات جريان رخداد دردآورترين" را لوركا قتل نرودا *
عمر پايان تا و دانست "طولاني
مردم آزادي مخالفان و فاشيستها جنايتكارانه عمل اين
داشت خود چشمان درروياروي را
پابلو" واقعي نام باسوالتو ، ريس سرريكاردو اليه نفتالي
ژوئيه دوازدهم در نرودا.است شيليايي بزرگ شاعر"نرودا
دائمي بارانهاي فرزند نرودا.شد زاده پارال در سال 1904
:ميگويد چنين باره اين در او خود.است جنوب سنگين و
زندگي ، به نخست كشورم ، وحشي غرب در بوم ، و مرز اين در من"
".گشودم چشم باران به و شعر به زمين ، به
پاسدار دورترين" كه جايي ،"موكو ته" در را كودكي دوران
تاريخ رو اين از و بود جنوبي اراضي در شيليايي زندگي
قطاري واقع در چون و كرد سپري"دارد سر پشت درازي خونين
پابلو نام سال 1920 از بكشد ، يدك را او نام كه بود لازم
.كرد انتخاب خود براي نرودارا
ترك را پدريش مزرعه بود جوان كهخيلي هنگامي نرودا پدر
در كشتي تعميرگاههاي از تعميرگاهي كاردر مشغول و كرد
در شنكشي قطار رئيس هم عاقبت و شد تالكاهوانو بندر
تولد از پس ماه يك بودكه نرودامعلمي مادر.شد تهموكو
زن با پدرش و فروبست جهان از چشم سال همان درآگوست پسرش
دوران نجات فرشته" را او نرودا كه ازدواجكرد ديگري
مهرباني" كه"محبت با و فداكار" زني.مينامد اش"كودكي
".داشت را دهاتي زنان ناپذير پايان
علاقه ادبيات به كودكيونوجواني دوران همان از نرودا
نخستين"پشتكار و اشتياق"كه طوري به داشت فراوان
چاپ به روزنامه سالگيدر سيزده در كه بود نرودا مقاله
كه زماني":ميگويد چنين زمينه اين در نرودا خودرسيد
وجودم عميقيدر احساس ميدانستم ، خواندن سختي به هنوز
داشت قافيهاي نيمه آوردم ، كاغذ روي كلمه چند و كرد رسوخ
مغلوب.داشت توفير عادي زبان با و مينمود برايمعجيب و
چيزي بودم ، نكرده قبلاتجربه كه اضطرابيعميق ، چيزي
.نوشتم تميز كاغذي تكه روي كه بود دلتنگي و خون به شبيه
يعني ميشناختم ، مادري به كه كسي تنها مادرم ، براي
كودكي در مهربانشمرا سايه كه فرشتهوارم نامادري
نداشتم راهي هيچ منبود شعر يك آن:بردم ميكرد محافظت
والدينمبردم نزد كه خودم نخستينتصنيف درباره كه
ملاقاتبا نخستين از هنوز بدنم كه حالي در...كنم داوري
رويش را شعرم خط چند كه را ميلرزيدكاغذي الههشعر
از را گيجيآن با پدرم.دادم نشان آنها به بودم نوشته
از":گفت و داد پسم گيجي وبا خواند گيجي با و گرفت دستم
با خود گفتوگوي به ودوباره "رونويسيكردهاي؟ كجا
نخستين اين دارم ياد به كه آنجا تا.داد ادامه مادرم
ادبي انتقاد نخستين ، نمونه نيز و شد زاده كه بود شعرم
".شد ايراد اثرم بر بودكه غيرمتعهدي
به سال 1921 در نرودا متوسطه تحصيلات پايان از پس
در را فرانسوي زبان يادگيري تا رفت شيلي پايتخت سانتياگو
.دهد ادامه آنجا
تاريك" نام با نرودا شعر مجموعه نخستين سالگي هيجده در
سال 1923 ، سرانجامدر و شد منتشر "دمان سپيده روشن
و عاشقانه غزل بيست" پرطرفدار معروفو بسيار شعر مجموعه
سر بر نرودا نام پس اين از و شد منتشر "نوميد ترانه يك
شعر وزنهاي مجموعه ، اشعاراين درافتاد زبانها
اشعار اين وصف اين با اما ميشد ، ديده همچنان كلاسيك
نرودا شعر ديگرمجموعههاي ميان در جاودان و زيبا
ودر جذبكردهاند خود به را خواننده بيشترينتعداد
.كردهاند ماندگار را هميشهخود ادبياتبراي تاريخ
معشوقي ،"نوميد ترانه يك و عاشقانه غزل بيست" در"معشوق"
در را معشوق نرودابيهوده و يافتنياست دست و حقيقي
اين.ندادهاست اوهامجلوه و رويا و خيال و خواب
"عاشقانه غزل بيست" تپش و شور با و بخش دو در مجموعه
.ميپذيرد اتمام "نوميدي ترانه يك" با و ميشود شروع
منتشر "كلاريدا" درمجله را"مرده نعل چهار" سال 1925 در
يك و داد تغيير"درخاك اقامت" به را آن نام بعدا كه كرد
كه كرد منتشر را "پايان بي انسان تلاش" آن از پس سال
داشت همراه به خود با را آوانگارد شعر از درونمايههايي
قطعههاي.بود شده مونولوگسروده شيوه به اشعارش و
همين در نيز "او اميد و مقيم" رمان و "انگشتريها" منثور
.شدند منتشر سال
برمه"رانگون" شهر در شيلي كنسول سمت سال 1927 ، در نرودا
"كلمبو" در شيلي كنسول سمت نيز بعد سال يك و پذيرفت را
تا 1935نرودا سالهاي 1930 فاصله در.پذيرفت را سيلان
،(اندونزي) جاوه باتابياي در شيلي كنسول ترتيب به
سفر كشورها اين به و مادريدگشت و بارسلونا سنگاپور ،
و زجر سالهاي دور ، خاور در نرودا اقامت سالهاي.نمود
بودنوضع بد و غربت احساس.بود وي نوميدي حتي و تنهايي
درست اماميداد آزار را او ديگري چيز هر از بيش مالي
آنتونيه ماريا" خود نخست همسر كهبا بود سالها همين در
سرانجام و گشت او عاشق سپس و شد آشنا "وگلزانز هاگنار تا
.كرد اوازدواج با سال 1930 در
چرا بود ، نرودا سياسي -ادبي زندگي در مهمي سال سال 1933
بسيار آزاديخواه ، شاعر "لوركا گارسيا فدريكو" با وي كه
اين كهدر نرودا.شد آشنا اسپانيايي پرآوازه و محبوب
خاطراتش ميكرددر ملاقات لوركا با بار نخستين براي سال
فدريكو":ميگويد چنين لوركا با خود آشنايي درباره
كه شد شهر آن وارد زمان همان لوركاتقريبادر گارسيا
.راكارگردانيكند خود "خون عروسي"تراژيك نمايشنامه
دوست هم با آيرس بوينس در اما نميشناختيم ، را يكديگر
.داشتيم انس مجالس دوستان ، و نويسندگان با اغلب و شديم
فدريكو.داشتيم نيز ايام بلاياي بسزايياز سهم البته
".دارم هم هنوز و داشتم هم من.داشت بدخواهاني
شادي جوان شاعر را لوركا آشنايي ابتداي همان از نرودا
بود ، شاد":ندارد دنيا وغصهايدر غم هيچ انگار كه ديد
.بود او از گوشتجزوي و پوست شاديمانند.بود شاد هميشه
دوستش توسط كه خواني شعر همايش در نرودا بعد سال يك
در اما.كرد شركت پذيرفت انجام مادريد لوركادردانشگاه
بود (1936- 1939) اسپانيا داخلي جنگهاي آغاز سال همان
نرودا.رسيد قتل به فاشيست عدهاي دست به لوركا كه
فاشيستها دست به لوركا ددمنشانه و وحشيانه قتل درباره
نكردند ، تيرباران را گارسيالوركا فدريكو":ميگويد چنين
را او روزي كه نميگذشت هيچكس گمان به.كردند ترور را او
شاعران معبودترينتمام و محبوبترين او.كشت خواهند
واقعا شگفتانگيزش شاد خوي و خلق سبب به و بود اسپانيا
چه كه كند باور ميتوانست كسي چه.ميماند كودك يك به
گراناداي در و ميكنند زندگي ما خاكي كره اين در ديوهايي
"هستند؟ هولناكي جنايت چنين انجام به قادر او ، خود
مبارزات جريان رخداد دردآورترين" را لوركا قتل نرودا
جنايتكارانه عمل عمراين پايان تا و دانست "طولاني
خود چشمان درروياروي را مردم آزادي مخالفان و فاشيستها
.داشت
-فكري دلايل البته و -لوركا خاطر به حقيقت در شايد
جمهوريخواهان جبهه به نرودا كه بود -ديگر شخصي عقيدتي
شيلي دولت.كرد آغاز را "قلبم در اسپانيا" سرايش.پيوست
شغلش از اسپانيا جمهوري از طرفداري علت به را نرودا
به "دنيا شاعران" مجله انتشار با نرودا و كرد بركنار
فلاخن".پرداخت اسپانيا جمهوريخواهان و ازمردم دفاع
اين پايان در و شد منتشر سال اين در نيز "پرشور انداز
.بود گلزانز و ماريا از نرودا جدايي سال (1936) سال
ترتيب لوركا براي پاريس در كه همايشي در سال 1937 در
-اسپانيايي گروه "سزاربايهخو" كمك با.كرد شركت شد داده
همين درنوامبر.كردند تاسيس را "اسپانيا ياري" آمريكايي
از دفاع براي شيلي روشنفكران اتحاديه" تاسيس در سال
همين در "قلبم در اسپانيا" نيز و ميكند همكاري "فرهنگ
اسپانيا از ديدارش بود معتقد كه نرودا.ميشود منتشر ماه
چنين كتاب اين درباره است ، افزوده فكريش بلوغ و قدرت به
"قلبم در اسپانيا" كتاب فهم كه بگويم بايد":ميگويد
و روشن كه كردهام كوشش.است نيامده آسان نظرم به هرگز
آن ونابودكنندهاي دردناك رويدادهاي ولي باشد ، ساده
".است كرده غرق خود در را
بيانگر كه است بلندي شعر "درقلبم اسپانيا" حال هر در
است داخلي جنگهاي زمان در اسپانيا مردم مشكلات و دردها
از را خود سياسي مبارزه بازگشت شيلي به نرودا كه زماني و
درسخنرانيهايش اسپانيا جمهوريخواهان از پشتيباني طريق
.داد ادامه
پاريس در اسپانيا مهاجرت اداره كنسول سال 1939 ، در
سال يك.شد منتشر "رنجها و خشمها" سال همين در.ميشود
درگذشت سال نرودا ، براي نيز سال 1938 يعني اين ، از پيش
.بود مهربانش خوانده مادر و پدر
.ميشود منتشر "بوليوار براي ترانهاي" سال 1941 ، در
در.ميگيرد تعلق او به ميشيگان دانشگاه افتخاري دكتراي
كار اين و ميكنند حمله او به نازيستها "كوئرناباكا"
پي در را او با آمريكا قاره روشنفكران همبستگي اعلام
.دارد
در "استالينگراد براي نو عاشقانه آواز" سال 1943 در
شيلي به مكزيك از نرودا كه زماني و شد منتشر مكزيك
كرد توقف "ماچوپيچو" سرزمينهاي در و پرو در بازميگشت
آن در زماني كه را سرخپوستاني خانههاي ويرانههاي تا
همين امر ، همين و ببيند داشتهاند ، ماوا و مسكن خانهها
بزرگ شعر سرايش در او الهامبخش اعجابانگيز مشاهده
بلنديهاي".گرديد در 1945 "ماچوپيچو بلنديهاي"
بازنگري شد ، منتشر در 1947 نخستينبار براي كه "ماچوپيچو
كه چيزي همان و تاريخي گذشته به است دوبارهاي نگاه و
.ميشود ياد لاتيني آمريكاي فرهنگ به ازآن
خانههاي و سختگذر گردنههاي در را نرودا روان كه صدايي
و خواندن به را او و بود كرده خطاب سرخپوستان ويران
او پسين شعر مجموعه سرايش موجب تشويق ، سرودش دادن ادامه
.گشت "همگاني آواز" يعني
ادبيات ملي جايزه (سال 1945) سالگي يك و چهل سن در نرودا
سال همين در سناتوري به انتخاب از پس و شد برنده را شيلي
بيدهلا دولت در 1947 ، اما.شد شيلي كمونيست حزب وارد
و كرد منحل را شيلي كمونيست حزب شيلي ، وقت جمهور رئيس
انتقاد مورد را بيدهلا جمهور رئيس ديگر سوي از كه نرودا
حكم (1948) بعد سال دادگاه آنكه از پس نيز بود داده قرار
.گرفت قرار قانوني پيگرد تحت كرد ، صادر را او بازداشت
.شد آغاز زمان همين از درست نرودا پنهاني مبارزه و زندگي
سفر شوروي به ازآن پس.گريخت آرژانتين به بعد سال نرودا
-1837) روس معروف نويسنده پوشكين ، سالگي جشن 150 در و كرد
"شوروي نويسندگان اتحاديه" افتخار مدال.كرد شركت (1799
.گرفت تعلق نرودا به
ماريا با آشنايي و ازدواج دو از پس نرودا شخصي ، درزندگي
او ازدواج واپسين در 1934 ، كاريل دليا در1930و وگلزانز
كه بود "اوروتيا ماتيلده" نام به شيليايي جوان دختر با
شعر صد"بهويژه نرودا شعر مجموعههاي واپسين اشعار
.است شده سروده او براي "عاشقانه
به هم آن نخستينبار ، براي "همگاني آواز" سال 1950 ، در
از مجموعه اين كه چند هر.شد منتشر پنهاني طور
ولي است ، نرودا اشعار مجموعههاي بلندترين و معروفترين
البته و دارد قرار پاييني سطح در او ديگرآثار به نسبت
انديشههاي از زيادي حجم كه باشد اين آن عمده دليل شايد
كمونيستي مرام و تبليغات به مربوط كتاب اين در شده ارائه
.باشد آن شاعر
آثار در رديف اين در شعرهاي و "اجتماعي تعهد" مساله
از پسشد ديده ازآن پس و دهه 1930 در كه بود چيزي نرودا
بازداشت حكم و در 1945 شيلي كمونيست حزب به نرودا پيوستن
بيشترين سال 1948 ، در گرفتن قرار قانوني پيگرد تحت و او
طولانيترين كه "همگاني آواز" مجموعه در را تفكر اين اثر
.ديد ميتوان است ، نرودا شعر مجموعه
شعرهايي مجموعه سرايش به را نرودا ماتيلده ، به عشق
"بنيادي چكامههاي"شعرها مجموعه اين نخستين كه واداشت
سبك در بسزايي تغييرات كه بود مجموعهها اين در.است
فهمي ، آسان و سادگي عين در اشعار اين.شد ديده نرودا
.و جوراب و قاشق و پياز چون اشيايي و ميوهها از توصيفاتي
كه است اين ميرسد نظر به مهم اينجا در كه آنچه.بود.
اينبار و نكرد اكتفا پيشين سكوهاي به نرودا شعر دگرگوني
سومين" و "نو بنيادي چكامههاي" ،"بنيادي چكامههاي" در
به نرودا "بازگشتها و دريايي سفرهاي" و "چكامهها دفتر
ميوهها ، درختها ، و گلها.پرداخت اشياء و ابزار ستايش
مورد همه و همه..قيچي و كتاب پياز ، قطار ، پرندگان ،
دگرگوني اينميگيرند قرار نرودا ستايش و تقدير
چيز همه آن در كه ميداد نشان نرودا شعر در را پروسهاي
اشعار اين.بود جهان سهلانگاري و شادي و سادگي به رو
.داشت آنها شاعر مادهگرايي از نشان ديگر بار
و غريب برخي براي موضوع اين ادب ، و شعر جهان در شايد
هزار به سابقهاش موضوع اين ولي باشد ، بوده باورنكردني
چهارم قرن شاعر كسايي ، كه زماني به و بازميگردد پيش سال
دوره اوايل و سامانيان دوره اواخر شعراي از و (383331)
!سرود "سنبليد" وصف در شعري غزنويان ،
شيلي به او و شد لغو نرودا بازداشت حكم سال 1952 در
در نرودا پرتلاطم ، زندگي سال هشت و چهل از پس.بازگشت
و گردآوري به تا آورد بدست فرصتي شدو مقيم "ايسلانگرا"
.بپردازد كلكسيونهايش تكميل
تا كرد دريافت را استالين صلح جايزه سال 1953 در نرودا
باقي كمونيسم وفاداربه شاعري همچنان او كه بفهمد جهان
در پيشتر كه اجتماعي تعهد نوع آن كه هرچند !است مانده
نرودا شعر مجموعههاي واپسين در ميشد ديده او اشعار
وفادار كمونيستي را او همگان همچنان اما نميشد ، ديده
آزاديخواهان و روشنفكران از بسياري برخلاف كه ميديدند
جنايات مشاهده از پس و گرويدند كمونيسم به ابتدا كه
پايان تا روبرگرداندند ، آن از انصارش و اعوان و استالين
!نكرد صرفنظر خود ايده اين از نيز عمر
منتشر "باد و انگورها و بنيادي چكامههاي" سال 1954 ، در
مناسبت به شكوهي با جشن سال همين جولاي دوازدهم در.شد
همين ژوئن بيستم.شد برگزار شيلي در تولدش سال پنجاهمين
.شد افتتاح "نرودا بنياد" نيز سال
او با كه آرژانتيني نقاش "كاريل دليا" از سال 1955 ، در
سالهاي 1956 فاصله در و شد جدا بود ، شده آشنا مادريد در
"چاپخانه براي چكامهاي" و "نو بنيادي چكامههاي" و 1957 ،
صدشعر" سرايش و شد منتشر و چاپ اشعارش كامل مجموعه و
.كرد آغاز را (19591957) "عاشقانه
مهمترين از كه را "پريشانگويي" كتاب نرودا سال 1958 ، در
سبك در دگرگوني موضوع كه آورد در اوست شعر مجموعههاي
.ميرسيد نظر به بارزتر بسيار درآن نرودا
با شايد تا ميگريزد خود درون به اجتماع از بار اين شاعر
خود براي شخصي هويت از نشاني آنجا در محاوره زبان ياري
شعرهاي اعتبار و ارج از اثري "پريشانگويي" دربيابد
شوخي و هزل به همهچيز و نميشود ديده نرودا پيشين
نرودا آثار در بدعتي كتاب اين ترتيب بدين.ميگرايد
پيشين آثار از بسياري نشانهاي كه هرچند ميشود ، محسوب
تاريخي گذشته به بازگشت تمدارد همراه به خود با نيز را
اينجا در بازهم سبك در محاوره زبان از بهرهگيري و
يادداشتهاي" و "شيلي سنگهاي" سرايش.ميشود مشاهده
.است دوره همين محصول نيز "ايسلانگرا
"شعرعاشقانه صد" و "بازگشتها و دريايي سفرهاي" در 1959 ،
براي "حماسي سرود" نيز آن از پس سال يك و شد منتشر
.شد منتشر و چاپ كوبا در بار نخستين
ديگر بار درآن كه شد منتشر "شيلي سنگهاي" درسال 1961 ،
سنگهايي.ميشود ديده آن در ميهنش به شاعر علاقه و حب
.دارند حيوانات به شبيه بيشتر شمايلي و شكل هريك كه
يك "ناب قدرتهاي" و سال همين در نيز "جشن ترانههاي"
.شد منتشر و چاپ آن از پس سال
منتشر بار نخستين براي "ايسلانگرا يادداشتهاي" در 1964
شخصي زندگي به كمابيش درآثارش نرودا پيشتر كه هرچند.شد
مجموعه در بار اين ولي بود پرداخته خود خصوصي و
و خودش زندگي درباره كندوكاو به "ايسلانگرا يادداشتهاي"
.پرداخت زندگي اين خاطرات و يادگارها
جداگانه دفتر پنج در نخست كه "ايسلانگرا يادداشتهاي"
شرح به كه گرفت قرار مجموعهاي در همگي بعدا شد ، منتشر
:است زير
شاعر كودكي دوران به كه:"باران زادگاه" نخست دفتر (الف)
.ميپردازد
و عشقها درباره:"تو هزار پيچاپيچ در ماه" دوم دفتر (ب)
.است شاعر سفرهاي
بيداري و آگاهي آن اصلي تم كه:"بيرحم آتش" سوم دفتر (ج)
.است اجتماعي -سياسي
زندگي و دوم دوره به:"ريشهها شكارگر" چهارم دفتر (د)
.ميپردازد شاعر امروز
به نيز دفتر اين كه:"انتقادي سونات" پنجم دفتر (_ه)
.دارد تعلق شاعر امروز زندگي تصوير
به آكسفورد دانشگاه علم و فلسفه افتخاري دكتراي در 1965 ،
.گرفت تعلق او
.كرد سخنراني نيويورك "قلم انجمن" در سال 1966 در نرودا
منتشر سال همين در نيز "شن در خانهاي" و "پرندگان هنر"
تم و است نثر و شعر از تركيباتي "شن در خانهاي".شد
.صخرههاست و دريا و ايسلانگرا در شاعر خانه شن ، آن اصلي
نويسندگان كنگره در نرودا سالهاي 19671968 فاصله در
"كرجيبان آواز" كتابهاي و كرد شركت شوروي جماهير اتحاد
اشعار از ديگري دفتر.كرد منتشر را "روز دستهاي" و
كه بود "لاباركارولا" شد منتشر سال 1968 در كه نرودا
مجموعه اينداشت نامربوط و آشفته سخت تصاويري و اشعار
بسيار منتقدان نظر در كه نروداست اشعار فهمترين سخت از
.مينمايد پيچيده
منتشر و چاپ "هنوز" و "دنيا آخر" كه بود سالي سال 1969 ،
در نرودا پابلو آثار نمايشگاه سال همين آگوست در.شد
حزب مركزي كميته طرف از.شد برگزار شيلي ملي كتابخانه
ولي گشت ، جمهوري رياست انتخابات كانديد شيلي كمونيست
جمهور رئيس "آلنده سالوادور" از حمايت به نرودا بعدا
انصراف جمهوري رياست كانديداتوري از شيلي آينده ناكام
فعاليت آلنده انتخاباتي ستادهاي در سال 1970 تا و داد
و رسيد شيلي جمهوري رياست مقام به آلنده سرانجامكرد
.شد فرانسه در شيلي سفير نيز نرودا
جايزه شدن ، كانديد سالها از پس سرانجام سال 1971 ، در
.گرفت تعلق نرودا به ادبيات نوبل
گل" و بود سال 1972 بازگشت شيلي به نرودا كه باري واپسين
در كه بودند آثاري نيز "بيثمر جغرافياي" و "مهجور سرخ
.شدند منتشر و چاپ سال همين
"2000 و "زمستان باغ" و "ناقوسها و دريا" در 1973 ،
شيليايي بزرگ شاعر اين نرودا پابلو سرانجام و شد منتشر
كودتاي از پس روز چند درست سال ، همين سپتامبر در 23
ايسلانگرا در شيلي آينده ديكتاتور پينوشه ، ژنرال نظامي
نرودا شعر دنياي و گفت بدرود را ادب و شعر جهان و زندگي
.رسيد پايان به
از پس يكي او شعر دفترهاي.بود پركاري بسيار شاعر نرودا
ناشر او ، مرگ از پس سال يك حتي ميشد ، منتشر و چاپ ديگري
چاپ به را نرودا شعر از دفترهايي آيرس ، بوينس در وي آثار
اعتراف" ،"مرثيه" ،"معماها كتاب" ،"زرد قلب" كه رساند
"نامريي رود" ،"منتخب نقصهاي"،"كردهام زندگي كه ميكنم
.دستهاند اين از "تموكو دفترهاي" و "سفر پايان" ،
اجتماعي ، اشعار:ميشوند تقسيم دسته چند به نرودا اشعار
شعر مجموعههاي از يك هر اشعار.فردي و عاشقانه ، طبيعي
سبك وحدت نوعي از واقع به و است ويژهاي سبك داراي نرودا
.است برخوردار موضوع و
اضطراب و انزوا ،"زمين خانهام" دفتر سه دهه 1930 ، در
وضوح به بود كرده سپري دور خاور در نرودا كه را دوراني
آنچه با را خود دشمني مجموعه اين در نرودا.ميدهد نشان
ميرود ويراني به رو و است گرفته خود به تمدن نام امروزه
آتشين و تند كلام اشعار اين منظم تداوم در و ميدهد نشان
كه گونهاي به.است بارز خور ، در واژگاني همراه به شاعر
در نرودا كه فضايي.ميكند حبس خواننده سينه در را نفس
است اين آري:نيست بيش برهوتي بيابان ميدهد نشان اينجا
سرخاب با و دروغ به آرايشگران كه عجوزهاي اين ما ، جهان
اين پس ديدن شاعر وظيفه ولي.كردهاند بزكش سفيداب و
زشتي ، فقر ، :ميماند چه وقت آن و است آرايش اين و نقاب
دنياي اين جاي جاي در امروز كه چيزي همان.پليدي و تباهي
"انسان" از حتي نرودا آري.ميبينيم مختلف انحاي به خاكي
چه انسان مگر.است متنفر و شرمنده نيز خويش شدن زاده
بر فساد و دغلكاري و فريب جز پستي ، جز دروغ ، جز:كرده
را "شاعر" كه هست اميدي هنوز حال اين با !خدا؟ زمين روي
كه انسانهايي دسته از و !ببيند پاك را خود واميدارد
اينگونه آيا ولي.ميباشند پلشتي اين كردن پاك به موظف
!است؟ امكانپذير اين و است
گرداگرد به او متعدد بسيار سفرهاي در نرودا زندگي تمامي
كشور به كشوري از و ديگر شهر به شهري از است ، گذشته جهان
را او نام و است جهان شاعران بزرگترين از نرودا.ديگر
حكمت ، الوآر لوركا ، پاز ، :چون بزرگي شاعران ميان در بايد
تاثيرگذاري طرفي از.آورد...و كوئن شاملو ، هيوز ، بيكل ،
اين كه انكار غيرقابل است موضوعي جهان شاعران بر نرودا
.ديد ميتوان شاملونيز احمد اشعار در حتي را تاثيرپذيري
رو اين از و است زياد بسيار نرودا شعري فعاليتهاي حجم
.ميطلبد زيادي فرصت و وقت آن بررسي
كه ميكنم اعتراف" عنوان تحت نرودا نوشتههاي واپسين
كه اثر اين.است نثر به و بخش دوازده در "كردهام زندگي
به خوبي به را شاعر خصوصي و شخصي زندگي شد منتشر در 1974
:مينويسد چنين كتاب اين مقدمه در نرودا.ميدهد نشان ما
شاعر كه نيست همان ميآورد ياد به خاطرات نويسنده آنچه"
ولي باشد كرده زندگي كمتر است ممكن او.ميآورد ياد به
ما براي كه را آنچه و است كرده عكسبرداري بيشتر زندگي از
.است جزئيات و دقايق به خاص توجه با ميآفريند دوباره
زندگي با نكردهام ، شايد زندگي خودم در فقط من شايد
:زندگيهاست آن همه مجموعه من زندگي.زيستهام ديگران
".شاعر زندگيهاي
:شاعران همه به خطاب نرودا از كلامي پايان در و
نزديك اينكه شرط به باشيم ، شاد كه داريم حق شاعران ما"
خوشبختي راه در مبارزهشان هنگامه در و كشورمان مردم به
".بمانيم باقي
پيروزان عليرضا
|