آيتالله رباني عالم و واصل عارف از يادي
و عرفان راهگشاي شاهآبادي محمدعلي ميرزا
تقوي
خرمشاهي بهاءالدين دكتر با گو و گفت
قرآن باطن درك و تاويل ( پاياني بخش )
فرانسه در قرآني شبهاي
آيتالله رباني عالم و واصل عارف از يادي
و عرفان راهگشاي محمدعليشاهآبادي ميرزا
تقوي
و مركمال عاشق را آن كنيم ، مراجعه خود فطرت به اگر همانا
چه آن تمام به اگر كه گونهاي به مييابيم ، مطلق خير بل
يا و يابد اطلاع باز و يازد دست است ، خاكي كره روي كه
وجود نيز ماه كره در خير و كمال اين كه دهد احتمال حتي
يابد دست نيز ماه كره به اگر و مينمايد طلب را آن دارد ،
.ميكند تمنا را ديگر كره كمال
آيتالله فرزند شاهآبادي ، محمدعلي شيخ حاج آيتالله
و معاصر نامدار عرفاي از حسينآبادي جواد محمد شيخ حاج
عاليقدر روحانيون و عارفان و عالمان از معاريفي استاد
از همواره كه (ره)خميني امام حضرت جمله از.بودند روزگار
من":ميفرمودند و ميكردند ستايش نيكي به متقي استاد آن
شاهآبادي آيتالله ظرافت و لطافت به روحي عمرم طول در
روحاني حيات حق حقا..ما بزرگوار شيخ" يا و "نديدهام
شكرش عهده از زبان و دست با كه داشت اينجانب به
مرحوم ويژه مقام درباره جناب آن هم و ".برنميآيم
بلامنازع استاد ايشان":بودند معتقد عرفان در شاهآبادي
مطهري مرتضي فاضل استاد همچنانكه ".بودند (عرفان)علم اين
كرده ابراز وي عرفاني مقام درباره را كلام همين نظير نيز
".داشت بيرقيبي امتياز عرفان در ايشان":بودند
سال در و شد متولد ق._ه سال 1240 در شاهرودي مرحوم پدر
تكيه در فولاد تخت در ايشان آرامگاهكرد وفات ق._ه 1312
از ايشان پدر.است معرفت اهل زيارتگه و خوانساري آقاحسين
كني ملاعلي مرحوم همدرس و انصاري مرتضي اعظم شيخ معاصرين
حضرت اخلاق و عرفان استاد كه وي نامدار فرزند.بودند
هجري با 1249 برابر ق._ه سال 1292 در بود (ره)خميني امام
شيخ خود مهتر برادر نزد و شد متولد اصفهان در خورشيدي
را اصول و فقه سال 1304 در سپسكرد آغاز را تحصيل احمد
مرحوم از را فلسفه آشتياني ، حسن ميرزا حاج مرحوم محضر در
عبدالرزاق ميرزا آقا از را رياضي گيلاني ، هاشم ميرزا
پس.گرفت فرا جلوه ابوالحسن ميرزا از را عرفان و سرتيپ
اعاظمي نزد و شد نجف راهي سالگي سن 28 در و سال از 16
از نيز و آموخت را اصول خراساني ، كاظم ملامحمد آخوند چون
و خليلي حسين ميرزا و اصفهاني شريعت فتحالله شيخ محضر
برد بهرهها (دوم ميرزاي)شيرازي تقي محمد ميرزا آيتالله
ق._ه سال 1330 در آنكه تا گرفت اجتهاد اجازه ايشان از و
هفت طي شاهآبادي مرحوم.بازگشت ايران سپس و سامراء به
.كرد تربيت بزرگي شاگردان پرداختو تدريس به قم ، در سال
در عمر پايان تا و آمد تهران به ق._ه سال 1354 در سپس
و مبارزه اهل وي.گزيد اقامت شهر همين در ق._ه سال 1370
گاه مينمود ، تحصن گاه درگيريهايش در و بود عرفاني سلوك
و جور با مقابله به را مردم گاه و ميكرد صادر اعلاميه
در دينزدايي اوج در فعاليتها اين و ميخواند فرا تعدي
.بود شمسي هجري و 1320 دهههاي 1310
مرحوم شاهآبادي ، آيتالله نامدار عارف فرزند
متولد) شاهآبادي مهدي شيخ آقا والمسلمين حجتالاسلام
در كه بودند اسلامي انقلاب برجسته روحانيون از نيز (1309
جزاير در مقدس دفاع جبهههاي در سال 1363 ماه ارديبهشت
شربت و گرفته قرار بعثي دشمن گلولههاي اصابت مورد مجنون
و 6 پسر شاهآبادي 9 آيتالله ايشان ، بجز.نوشيدند شهادت
در و بودند دانش و فضل اهل جملگي كه داشتند ديگر دختر
.كوشيدهاند جليل خاندان اين راه تداوم
كرده تاليف بسياري آثار شاهآبادي ، واصل عارف مرحوم
شذرات -از1 است عبارت آنها از برخي كه بودند
مفتاح -البحار ، 3 رشحات -2(مرامالاسلام يا)المعارف
-، 4(فارسي زبان به عمليه رساله)العباده احكام في السعاده
بر حاشيه)نجاهالعباد حاشيه -الجهل ، 5 و العقل رساله
اخلاق علم در)السالكين منازل -، 6(جواهر صاحب مرحوم كتاب
و نبوت در رساله چهار -المعارف ، 8 رشحات -، 7(عرفان و
خراساني آخوند الاصول كفايه حاشيه -خاصه ، 9 عامه ولايت
در جزواتي -اصول ، 11 علم در فصول حاشيه -فقه ، 10 اصول در
-اخلاقي ، 13 -عرفاني تفسيري -، 12(نحو و صرف)عرب ادبيات
.قيصري الحكم خصوص بر شرحي -و 14 مفتاح بر شرح
هجري آذر 1328 سوم در شاهرودي آيتالله خلدآشيان مرحوم
شهر در و كرد هجرت باقي ديار به (قمري صفر 1369 3)شمسي
مقبره در عبدالعظيم حضرت مطهر مرقد زاويه در ري
فرزند و وي ياد.شد سپرده خاك به رازي شيخابوالفتوح
وي درباره (ره)خميني امام كه باد گرامي شهيدش و ارجمند
به روحاني حيات حقايق ما بزرگوار شيخ":بود نوشته
".برنميآيم شكرش عهده از زبان و دست با كه داشت اينجانب
...عزيز شهيد اين":فرمود شهيدش روحاني فرزند درباره و
همين در و بود اسلام براي مخلص خدمتگزاري و شريف مجاهدي
"...پيوست لقاءالله به راه
***
شهيد فرهنگي بنياد مرحومان ، مقامآن به توجه با
در "شهادت و عرفان كنگره" عنوان تحت كنگرهاي شاهآبادي
سالگرد سومين پنجاهو مناسبت به آينده ، سال ماه ارديبهشت
سالگرد هفدهمين و شاهآبادي آيتالله عامل عارف رحلت
.ميكند برگزار شاهآبادي مهدي شيخ حاج حجتالاسلام شهادت
كه است ساخته منتشر منطبعاتي راستا همين در بنياد اين
كتاب جمله از.است مرحومان آن از آثاري و زندگينامه واجد
و "البحار رشحات" نام به مرحوم عارف از پرمايهاي و شريف
عميق مباحث در آثاري كه ،"المعارف شذرات" از گزيدهاي
ضمن اينجا در.است پرمايه و زيبا نثري با عرفاني
نيز و ارجمند و برجسته استاد آن عرفاني مقام بزرگداشت
كوتاه جستارهايي ايشان ، فاضل و شهيد فرزند ياد بزرگداشت
كه اميد.ميسازيم منتشر را "البحار رشحات" شريف كتاب از
از بيش عرفاني و معنوي مباحث بهويژه اسلامي ، اصيل معارف
.گيرد قرار معرفت اصحاب و فضل ارباب نظر مطمح پيش
انديش ژرف و نامآور و برجسته استاداني اگر بيگمان
علي محمد ميرزا آيتالله مرحوم رباني عارف و عالم همچون
جلوه ابوالحسن ميرزا آيتالله وي فقيد استاد و شاهآبادي
امام العظمي الله آيت كامل عارف ايشان گرانقدر شاگرد و
نگاه روشن را ذوق و حكمت و عرفان چراغ(ره)ي_خمين
و اصيل معارف اين از شيعه علمي حوزههاي نميداشتند ،
بهرهها آن حياتبخش و سازنده و پربركت آثار و روحاني
عوامگرايي و اخباريگري به توجه و ظاهرگرايي و نميگرفت
.ميكرد تنگ عرفان و وعشق ژرفانديشي بر را جاي
و حكما و اصوليون و شد چنين صفويه عهد اواخر در همچنانكه
انوار اين ساختن فروزان براي بسيار مصائب و رنجها عرفا
والسلام.گرديدند متحمل شريفه
***
محمدعلي ميرزا العظمي آيتالله مرحوم رباني ، عارف تاليف
شاهآبادي
***
ميخواهي؟ چه من از تو
و مركمال عاشق را آن كنيم ، مراجعه خود فطرت به اگر همانا
چه آن تمام به اگر كه گونهاي به مييابيم ، مطلق خير بل
يا و يابد اطلاع باز و يازد دست است ، خاكي كره روي كه
وجود نيز ماه كره در خير و كمال اين كه دهد احتمال حتي
يابد دست نيز ماه كره به اگر و مينمايد طلب را آن دارد ،
.ميكند تمنا را ديگر كره كمال
آيد ، نايل است ملك در كه چه تمامآن به انسان اگر حتي
كه چيزي وجود به پيامبران از جمعي كه شود متوجه گاه آن
خبر ملكوت در است ، ملك در آنچه از (كاملتر) اكمل
صداقت و نبوت گرچه مينمايد ، خواهش نيز را آن دادهاند ،
.نرسد انتساب به نيز آنان
آشكار ما بر چند اموري فطرت ، به مراجعه اين از بعد
:ميشود
چرا.نيست ما (واقعي)معشوق مييابيم ، كه چه آن هر:اولا
بر در عاشق وصال ، وقت به كه است آن واقعي معشوق ملاك كه
به وصول عاشق ، مقصد تمام چه ، .يابد آرامش و آسايش او
آن از يابد ، دست چه هر بر آدمي كه آنجا از و است معشوق
آن كه مينماييم كشف ميكند ، حركت بالاتر مرتبهاي به
.نيست او معشوق چيز
به جمالي هر از زيرا نيست ، او عشق براي نهايتي:ثانيا
ميرود ، پيش آن از اكمل به كمالي هر از و (زيباتر) اجمل
.(نباشد قطعي)باشد محتمل اكمل ، و اجمل آن وجود گرچه
گرچه نميشود ، زايل او از فطري عطش اين گاه هيچ:ثالثا
مهالك در و واداشته تعب به را خود و سلك را مسالك جميع
.اندازد
از و نما مطالعه آن در فطرت ، به مراجعه اين از بعد حال
بر كمال از چه آن هر من ، حقيقت و ذات اي":كه كن سوال او
هرگز چشانيدم ، تو بر جمال شراب از چه آن و خورانيدم تو
."ميخواهي؟ چه من از تو پس.نشدي اشراب و اشباع
:ميدهد پاسخ كه ميشنوي را فطرت نداي گاه آن
".هستم صدف جمال و محض كمال عاشق من"
(دارد احتياج ظرف به كه)است اضافي صفات از عشق چون و...
خود تو كه طور همان دارد ، اقتضا را (فعلي)معشوق وجود و
عالم در خود فطرت معشوق وجود به پس هستي ، بالفعل عاشق
الحسين اباعبدالله) مولايمان كه چنان آن نما ، اذعان هستي
:فرمود (عليهالسلام
.تراك لا عين عميت
(نبيند را -خداي -تو كه چشمي آن است كور)
خرمشاهي بهاءالدين دكتر با گو و گفت
قرآن باطن درك و تاويل ( پاياني بخش )
بيان را تاويلها نوع اين از نمونههايي ميتوانيد *
بفرماييد؟
مائدهرا سوره از ششم آيه ترجمه و تفسير نمونه ، براي -
:نقلميكنم
آوردهايد ، علمي ايمان كه كساني اي "آمنوا الذين ياايها"
قصد و برخاستيد غفلت خواب از چون "اليالصلاه قمتم اذا"
فاغسلوا"كرديد ، حق به توجه مناجاتحقيقهو و حضور
و طاهر و نافع علم آب به قلبهايتانرا وجوه"وجوهكم
متعلق معاملاتيكه و اخلاق و شرايع علم به مطهرمربوط
"ايديكم و" بشوييد ، است ، صفاتنفس لوث از موانع ازاله به
وتصرفاتدر پليديشهوات از را تواناييهايتان و يعني
منافع حقوقو اندازه به"اليالمرافق" سازيد ، پاك رجس
..قلب كدورت سياهي از ارواحتان جهات به"بروسكم وامسحوا"
است؟ ماخذ كدام و كسي چه تفسيرياز ترجمه اين *
صفحه جلد 1 ، عربي ، ابن اثر ،"الكريم القرآن تفسير" از -
.313
به تفسير همين ديگر كلمات ساير و مفردات باب حتمادر *
ميدهند؟ ارائه را افراطي راي
ديگري ، محكمه آيه تفسير مثلادر منبع ، همان در بله ، -
الميته عليكم حرمت":است فرموده كه مائده سوره از آيه 3
وگوشت خون و مردار شما بر:يعني) "الخنزير لحم و الدم و
را"دم" و"شهوت خمود" را "ميته" ،(است گرديده خوكحرام
تمتعات انواع" را "لحمالخنزير" و"نفس هواي به تمتع"
.ميكند تاويل"حرص از حاصله
داشته؟ هم پذيرش قابليت تفسيرها نوع اين آيا *
غيرلازم ، بيدليلو و ذهن از دور تاويلهاي گونه اين -
.است شده نهي مفسران عرف و شرع در
مسائلي و مشكلات همين به توجه با تاويل ، ارزش و ضرورت *
چگونه داديد قرار اشاره مورد شما را آنها برخياز كه
است؟ ارزيابي قابل
و ظاهري معناي كه است مواردي در تاويل فايده و ضرورت -
يدالله" و "مرصاد" در چنانكه كرد ، مراد نتوان حقيقيرا
گرفت ، نميتوان را كلمات اين حقيقي و عادي معناي "مغلوله
برايحمل مانعي "الخنزير لحم" يا "وجوهكم فاغسلوا" ولي
و تفسير لفظوعرف ظهور بلكه و ندارند حقيقي معناي به
معناي موارد اين در كه است آن از حاكي غيرههمه و لغت
و ومعنا فساد مايه آن تاويل و است مراد عرفي ظاهريو
.ميگردد قرآن ابلاغپيام در اخلال
متعدد خبرهاي و روايات آن نهي و بهراي تفسير باب در *
مورد در اساسا و چه؟ بهراي تاويل باب در هست ، دسترس در
داريد؟ نظري چه شما مسئله اين
چه تا.است شده نهي راي به تفسير كه هست بسياري احاديث -
نقل (ص)رسول حضرت از حديثي جمله از راي ، به تاويل كه رسد
امتم در خلل سه مناز وفات از بعد":ميفرمايند كه شده
ان":ميفرمايند ياد چنين را اول خلل سپس و "هستم بيمناك
قرآن مبادا اينكه يعني "غيرتاويله علي القرآن يتاولوا
.كنند تاويل نادرست شيوه به را كريم
يكديگر مرادف بهصورت را تاويل و تفسير گاهي قدما ، *
تصور جنابعالي كلي ، بهطور ميبردهاند ، بهكار
چه جانب از باب اين در تعريف جامعترين كه ميفرماييد
است؟ گرديده مطرح كساني
و تفسير طبري ، و مجاهد زمينه اين در.است درست بله ، -
كار به معنوي مترادف دو همانند و يكسان به را تاويل
معنايي قرآن خود در شد ملاحظه قبلا چنانكه و بردهاند ،
از يكي.دارد فرق تفسير با كه شده مراد تاويل از
"مستصفي" در غزالي كه است شرحي تاويل تعاريف جامعترين
.است آورده
چيست؟ غزالي تعريف و نظر *
:ميگويد غزالي ;بخوانم برايتان را آن اصل بگذاريد -
ميرود ، كار به لفظ نه و معنا ، و كلام مورد در تاويل"
رويا تاويل و است رفته كار به متشابه آيه مورد در چنانكه
اعمال تاويل و آمده ، (ع)يوسف قصه در چنانكه (خواب تعبير)
و است آمده صالح رجل با (ع)موسي قصه در چنانكه داريم نيز
به ظاهري معناي حقيقي دلالت از لفظ آوردن بيرون اصطلاحا
عادت و عرف به بيآنكه است باطني معناي مجازي دلالت سوي
آن نظير به چيزي ضميمه جمله از تجاوز قواعد و عربي زبان
ساير به يا آن مقارن يا آن لاحق به يا آن ، سبب به يا
".گردد وارد اخلالي دارد ، جريان مجازي كلام در كه اموري
چيست؟ تفسير و تاويل تفاوت بالاخره *
روايت به مربوط تفسير كه گفتهاند جمله از زمينه ، اين در
عبارت با تفسير گفتهاند يا.درايت به مربوط تاويل و است
اين همه جامع قدر.اشارت با تاويل و دارد كار و سر
:است آورده الميزان در طباطبايي علامه كه است اين تعريفها
"باشد لفظ ظاهر با مخالف كه است معنايي تاويل از مراد"
كردهاند تاويل كلمه براي كه معاني ساير از معنا اين و
.است شايعتر
يعني است ، اجتنابناپذير امري اساسا قرآن تاويل آيا *
دشوار وادي اين به قرآن مخاطب كه دارد وجود الزاماتي
شود؟ وارد
به پرداختن كه بود غافل نبايد مهم نكته اين از.بله -
ميل يا و سليقه به -ممدوح و مشروع تاويل البته - تاويل
چنانكه است ، الزامي بلكه نيست ، مفسران يا مفسر اختيار يا
بر خداوند استواي نظير هست مجيد قرآن در عديدهاي موارد
آنها حمل كه خداوند آمدن يا برآب ، عرش داشتن قرار يا عرش
گفته حقيقي معناي آن به ادب ، عرف در كه- ظاهري معناي به
قشريان و ظاهرگرايان از عدهاي جز و نيست جايز-ميشود
با اسلام مختلف فرقههاي از مفسران اغلب تجسيم ، اهل يا
قواعد رعايت و شرعي آداب از اعم- تاويل آداب و قواعد حفظ
.كردهاند تاويل و گرفته استعاري را آنها -بلاغي و ادبي
چه قرآن باطن و ظاهر و تنزيل ، و تاويل رابطه درباره *
گفت؟ ميتوان
تا و ربط به مربوط دارد وجود زمينه اين در مهمي نكته -
در و است برقرار تنزيل و تاويل بين كه است تقابلي حدودي
نص و قرآن نزول تنزيل از مراد.شد اشاره آن به مقال صدر
معناي تاويل از مراد و است آن ظاهري معناي يا ظهر و آن
.است قرآن بطن و باطني
اينكه درباب اخبار و روايي متون از بسياري در *
همانا فيالعلم ، راسخون مصداقهاي يا قرآن تاويلگران
آمده رواياتي هستند ، (ص)پيامبر معصوم فرزندان و اهلبيت
آن قرآن تاويلگران صدر و بزرگترين اينكه لااقل يا است
.ميباشند عصمت و علم ستارگان
(ص)رسول ازحضرت مضمون اين به حديثي عياشي ، تفسير در -
براي كه هست كسي شما از همانا":فرمودهاند كه شده نقل
و جنگيدم آن تنزيل براي من چنانكه ميجنگد ، قرآن تاويل
اين امثال به نظر با گويا و "است (ع)ابيطالب عليبن او
دربرابر صفين ، جنگ در عمارياسر ، كه است بوده حديث
:است ميخوانده رجزي چنين عمروعاص ،
تنزيله علي ضربناكم نحن
تاويله علي بكم نضر واليوم
فرانسه در قرآني شبهاي
فرهنگي مواريث و آثار معرفي ايرانبا فرهنگي رايزنيهاي
محافل به برجسته صاحبنظران و استادان واعزام كشورمان
و علمي گفتوگوهاي باب ميتوانند مذهبي و دانشگاهي علمي ،
كنند باز را موثر
است كشورهايي جمله از فرانسه اروپايي ، كشورهاي ميان در
ماه در مهاجر ، مسلمان ميليون شش حدود ميزباني سبب به كه
اسلامي ، ديني مناسبتهاي و ويژه ايام و واعياد رمضان مبارك
بويژه مذهبي ، برنامههاي.ميگيرد خود به ويژه چهرهاي
اقامه رمضان ، مبارك ماه در مجيد قرآن آموزش با ارتباط در
و ادعيه قرائت و اسلامي مراكز و مساجد در جماعت نمازهاي
اين از بخشي مذهبي ، همايشهاي و سخنراني جلسات تشكيل
مختلف كشورهاي از جماعات ائمه قاريانو.فعاليتهاست
سعودياعزام عربستان و الجزاير مراكش ، از بخصوص اسلامي ،
جاذبههاي عليرغم كشور ، اين در قرآني محافلميشوند
ايجاد اروپا فرهنگي قلب در حرارتيمعنوي و شور متفاوت ،
.ميكند
ايران اسلامي جمهوري فرهنگي رايزني اخير ، سالهاي طول در
با و داده انجام قرآني محافل تشكيل مورد در اقداماتي نيز
.است نموده فعاليت زمينه اين سخنراناندر و قاريان حضور
با انس شبهاي برپايي با و تشكيل قرآني تيم يك واقع در
پايتخت بروكسل و مختلففرانسه شهرهاي مساجد در قرآن
تشويق و وجذب كشورمان در قرآني جامعه معرفي بلژيكبه
از يكي.است پرداخته قرآن با انس به مسلمان جوانان
قرار شركتكنندگان از بسياري توجه مورد كه برنامههايي
و ايراني نوجوان و خردسال قاريان از تن سه حضور گرفته ،
بوده الهي كريمه آيات نقل و قرائت در چشمگيرآنان تسلط
.است داشته حاضران بر مثبت تاثيري مجموع در كه
جاي فعاليتها ، نوع اين افزونبر كه ميرسد نظر به
آن غيرتبليغي و علمي معناي به پژوهشي و فكري فعاليتهاي
و آثار معرفي ايرانبا فرهنگي رايزنيهاي.است خالي
صاحبنظران و استادان واعزام كشورمان فرهنگي مواريث
باب ميتوانند مذهبي و دانشگاهي علمي ، محافل به برجسته
فرهنگي رايزنيهاي كنند ، باز را موثر و علمي گفتوگوهاي
براي مناسب راهكارهاي ميبايد فعاليت سال بيست از پس
را فرهنگي و عقلي و علمي مناسبات ايجاد فكريو چالشهاي
بهره كارشناسانه صورت به موجود ، امكانات از و شناخته
مراكز و دانشگاهها سطح در ديني همايشهاي امروزه.بگيرند
انجام حال در دائما و رايج جهان سراسر در مذهبي و علمي
.است
و كرد عرضه را خود فرهنگ پيام ميتوان همايشها اين در
پاسخگوي است كشور داخل مناسب كه تبليغي متعارف شيوههاي
با اميدواريم.نيست معاصر موضوعات و شبهات و پرسشها
هرگوشهاي در علمي ظرفيتهاي فرهنگيو زمينههاي شناخت
شوند گرفته كار به فكري برجستگان كارشناسانو جهان ، از
و مرز اين دانشوران و ايراني فرهنگ ديني ، تفكر مقام و
.شود شناسانده مرزهايايران از خارج در بوم
"كربلا تا حرا از" نمايشگاه
كه (ع)حسين يا مجمع رساني كمك و خيريه ستاد همت به
تهران درجنوب عبدالله امامزاده محله در مردمي موسسهاي
عنوان تحت نمايشگاهي محرم ، سوگواري ايام مناسبت به است ،
در.شد داده ترتيب بصري سمعي صورت به"كربلا تا حرا از"
شده سعي هنرمندان و اهالي از جمعي كوشش به نمايشگاه اين
رسول بر وحي فرشته نزول محل -حرا ازغار نماهايي كه است
بيت -مسلمانان قبله و سمبل عنوان به كعبه -(ص) اكرم
محل و كوفه مسجد -ايشان هجرت ماجراهاي و گرامي پيامبر
-شهر آن نخلستانهاي كنار در (ع)اميرالمومنين خوردن ضربت
-حضرت آن معظم خانواده اميرالمومنينو بيت-بيتالاحزان
اين اسراي مواقف و كربلا ميدان بالاخره و بقيع قبرستان
.است گذاشتهشده نمايش به شام به سفر طول در معظم واقعه
مراسم و تصويري و صوتي نوارهاي نمايشگاه اين كنار در
درنظر نيز مسابقاتي و گرديده ارائه نيز تعزيهخواني
نبيگرامي هجرت سالروز تا نمايشگاه اين.است شده گرفته
نبش آذري ، راه سه شهرداري منطقه 9 در-4/3/1380-اسلام
.است ازمشتاقان پذيرايي آماده امامزادهعبدالله خيابان
|