هنرستان رئيس و آهنگساز سعيدي مليحه
موسيقي همشهري با گو و گفت در دختران
از كسي است نرسيده بست بن به سنتي
نميكند حمايت آن
موسيقي ساده عاشق ايرانزاد پرويز ياد به
باشند داشته انصاف داوران
هنرستان رئيس و آهنگساز سعيدي مليحه
موسيقي همشهري با
گو و گفت در دختران
از كسي است نرسيده بست بن به سنتي
نميكند آنحمايت
ساز نوازنده مولف ، آهنگساز ، مدرس ، سعيدي مليحه :درآمد
نيريز گروه سرپرست و دختران موسيقي هنرستان مدير قانون ،
قانون زمينهساز در متعددي آثار چاپ بر علاوه كه است
همخواني با را "آوا هزار" نوار پيش چندي ايراني ،
.است ساخته بازار روانه زنگنه پري
لوح ارزنده خدمات سال بيست مناسبت به و گذشته سال سعيدي ،
گفتوگويي وي با.است نموده دريافت ديگري جوايز و سپاس
.ميخوانيد كه است شده
شتابزده سيل رسيد ، راه از پاپ موسيقي آنكه از بعد *
بازار بودند دستي دم و سطحي واقعا برخي كه آهنگهايي
ميان اين در و كرد جلب را عموم توجه و انباشت را موسيقي
و ايران فولكلور موسيقي از صحيحي اجراي ;بود خالي چيز يك
اين كه شد چطور شد ، بازار وارد "هزارآوا" زمان همين در
كرديد؟ كار را كاست
اوست روحي تطور از نمونه بهترين ملتي هر محلي آهنگهاي -
آن موسيقي و زبان و تاريخ به بزرگي خدمت آنها جمعآوري و
.دارم خاصي علاقه فولكلور موسيقي به شخصا من.است ملت
من.دارد خاصي جايگاه ما مردم بين در هميشه محلي موسيقي
احساس انقلاب از بعد سال بيست اين در كه خلائي دليل به
و "هزارآوا" نوارهاي تنظيم و تهيه به اقدام ميكردم ،
برد جامعه در اثر دو اين هنوز كه نمودم "قريه نواي"
مردم انتخاب علل از يكي من اعتقاد به كه دارد زيادي
.است بوده فولكلور موسيقي بازسازي ديگري و خانمها همخواني
موسيقي نوع اين عمده ويژگي از باشد بهتر ميكنم فكر *
.كنيم شروع
نغمهها و آهنگها كشور هر موسيقي پرارزش منابع از يكي -
در خصوصا مملكت آن مختلف نقاط در كه است ترانههايي و
دهنشين و روستايي مردم شهربوسيله از دور قصبات و دهات
تحت كمتر موسيقي نوع اين چون.ميشود اجرا و خوانده
موسيقي به و طبيعيتر شده واقع شهرنشينان افكار تاثير
.است نزديك بيشتر قديم
بودن ايراني براي ما ملاك و چيست ايراني موسيقي اصلا *
موسيقي زيباييشناسي مختصات چيست؟ موسيقي يك نبودن يا
چيست؟ ايراني
به موسيقي كشوري هر و است كلي سوال يك اين كنيد نگاه -
سنت و فرهنگ از شده گرفته را آن ميتوان كه دارد خصوصي
باستاني و بزرگ قوم يك عنوان به نيز ما دانست كشور آن
تاريخ سنت از نشان كه موسيقي هستيم ، موسيقي اين داراي
مكتب مانند كشور هر در موسيقي.دارد بوم و مرز اين كهن
كلاسيك ، موسيقي سيستم مانند خاص سيستم يك داراي و است
مشخصه كه ايراني موسيقي و..و پاپ موسيقي مجاز ، موسيقي
.است رديف آن
يا است دستگاهي رديف شامل فقط ايراني موسيقي آيا *
ميشود؟ شامل نيز را ايران مختلف نواحي موسيقي
موسيقي و است موسيقي نوع يك دستگاهي رديف موسيقي خير ، -
هفت شامل دستگاهي موسيقي.موسيقي از ديگر نوع نواحي
است قسمتهايي داراي كدام هر كه است آواز پنج و دستگاه
برگرفته نواحي موسيقي اما و ميگويند گوشه آنها به كه
خاص ويژگيهاي ناحيهاي هر كه است دستگاهي موسيقي از شده
دارا...و رنگآميزي ، سازبندي زبان ، نظر از چه را
.ميباشند
فقط يا دارد خاص ويژگي ازايران ناحيه هر موسيقي آيا *
است؟ متفاوت زبانشان
داراي موسيقي جهان كشورهاي ديگر مانند نيز ايران در -
منطقه آن مخصوص بگوئيم ميتوانيم كه ميشود شاخههايي
موسيقي بلوچي ، موسيقي كردي ، موسيقي مانند است وناحيه
...و تركي
جامعه در ميكنم فكر من.فولكلور موسيقي به برگرديم *
صميميت و سادگي از امروزي سرگشته انسان امروز ، زده صنعت
و فولكلور موسيقي به كه است خاطر همين به ميبرد لذت
نشان علاقه است وسطحي سهلالوصول كمي كه پاپ موسيقي
چيست؟ شما نظر.ميدهد
به موسيقي و فولكلور موسيقي بين بايد جا اين در البته -
همان كه فولكلور موسيقي شد ، قائل تفاوت پاپ اصطلاح
قومي هر فرهنگ از برگرفته است موسيقي است ما محلي موسيقي
آن اصالت ميبايست و است خاصي جايگاه يك داراي كه ملتي و
موسيقي ميگوييد خودتان شما ;پاپ موسيقي اما و شود حفظ
.بدهند نشان علاقه آن به بايد سطحي ، پس و سهلالوصول
بگذاريد بنده نظر به و است سطحي نيز آن آموزش حتي زيرا
مردم خود عهده به را انتخاب باشدو موسيقي نوع اين
.دارد مدت دراز حساب يك به احتياج كار اين البته.بگذاريد
پاپ موسيقي تمام آيا چيست؟ پاپ موسيقي به عللگرايش *
كرد؟ تلقي بيارزش و غيرهنري ميتوان را
كنيم ، رد نميتوانيم را موسيقي نوع هيچ عنوان هيچ به ما -
احسن نحو به اگر خود جاي در موسيقايي سيستم هر زيرا
بين اين در بيايد كسي اگر و است احترام مورد شود اجرا
نظر به ،"ايراني موسيقي فقط موسيقي" مثلا فقطبگويد
در نيز پاپ زيرا.است غلط و مطلق تفكر يك اين بنده
.است هنري والاي ارزش يك داراي كشورهاياروپائي
اين به است شده رايج پاپ موسيقي اينكه ميگويند برخي *
شما نظر است؟ رسيده بنبست به سنتي موسيقي كه است علت
چيست؟
به موسيقي نوع اين از ما مردم است سال اندي و بيست -
موسيقي آن گذشته در البته ماندهاند ، دور پاپ اصطلاح
از يكي اما بود ، نزديكتر پاپ سيستم به حال به نسبت
از نداشتن شناخت سنتي موسيقي شدن كشيده انزوا به علتهاي
آن متاسفانه كه نماند ناگفته البته و است موسيقي اين
در و نميشود بشود ، سنتي موسيقي از بايستي كه حمايتي
اين اگر بلكه است ، نرسيده بنبست به كه گفت بايد واقع
.شد خواهد سپرده فراموشي به متاسفانه برود پيش طور
يك مسئولين طرف از نرسيده آنجا به كار تا اميدواريم
بينالمللي زبان يك موسيقي زيرا شود ، جديتر ريزي برنامه
ديگر ما شود سپرده فراموشي به ما موسيقي اگر پس است ،
ديگر موسيقي مقابل در كردن اندام عرض و گفتن براي حرفي
و است زودگذر سهلالوصول موسيقيهاي زيرا نداريم ، ملل
.است خودمان ايراني موسيقي ميماند ما براي كه آنچه
شما نظر است ، موسيقي از جديتر كلام عامه فرهنگ در *
چيست؟
.يكديگرند ملزوم و لازم موسيقي و كلام
مشخص و جامع تعريف يك و موسيقي از نكردن حمايت علت به -
سخن از زبان كه آنجا گفتهاند زيرا است ، آن از نكردن
اينكه اما و شود مي آغاز موسيقي ميايستد باز گفتن
گفت تمام جسارت با بايد خير ، يا است تخصص يك موسيقي
...و مهندسي پزشكي ، رشتههاي مانند است تخصص يك صددرصد
براي لازم تخصص موسيقي از رشته هر و آنها بالاتراز حتي
.دارد را خود
آموزش جايگاه.هستيد دختران موسيقي هنرستان مديره شما*
علمي با آيا.ميكنيد ارزيابي چگونه موسيقي كليت در را
( موسيقي) آن به شدن ، اصولي و قواعد دربند و موسيقي شدن
نميزند؟ لطمه
اميدوار كمي گذشته سال از موسيقي آموزش نظارت بخش در -
مسئله اين به بايد قبل سال چندين مسئولان البته شدهايم
مدرسين تست و آزمون با هم آن.ميكردند توجه
است باقي شكرش جاي هم باز كه تهران موسيقي آموزشگاههاي
تدريس براي تعدادي آزاد كلاسهاي در آزمون اين با كه
با هنرجو راهنمايي اول از هنرستان در اما.شدهاند غربال
نيز دبيرستان مقطع تا و شده پذيرفته ورودي امتحان يك
مانند عمومي دروس راهنمايي سوم تا.ميكند پيدا ادامه
انتخاب هنرجويان براي تخصصي ساز يك و ديگراست مدارس
با دبيرستان اول از امسال از ولي تئوري درس چند و ميشود
.است شده تخصصيتر دروس نظارت شوراي جديد برنامه به توجه
خير يا ميخورد لطمه شدن علمي با موسيقي اينكه نظر از
خط داراي هنرهايديگر خلاف بر موسيقي هر:گفت بايد
كه كساني تمام اگر پس ميگويند ، نت آن به كه است مخصوصي
بگيرند ياد علمي ابتدا شونداز عرصه اين وارد ميخواهند
ارتقاء را آن و داده اشاعه را موسيقي ميتوانند بهتر
.دهند
موسيقي براي خوب شنونده تربيت در را آموزش جايگاه *
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه
كنيمنه تعريف عوام براي را موسيقي بايستي ابتدا در ما
تماشاگران به اروپايي كشورهاي مانند سپس و خاص افراد فقط
كشور اين در زيرا را ، كنسرتها ديدن شيوه بدهيم آموزش
به ميكنند كار همه ميآيد ، برنامه ديدن براي كسي وقتي
.كنسرت برنامه ديدن از غير
آنها حل در آن بيان ميكنيد فكر كه داريد مشكلاتي چه *
ميكند؟ كمك
هنوز ما كشور در بگوئيم كه اين از بالاتر مشكلي چه
.است نشده تعريف واقعي معناي به موسيقي
ارزيابي چگونه را ايران موسيقي در شده ايجاد تحول *
نه؟ يا هست تحول اصلا اين اينكه و ميكنيد
پاپ اصطلاح به نوع موسيقي در تحول از شما منظور اگر-
بيش محض اشتباه يك بگوئيم بايد كه است ايران در شده رايج
و ميبينيم ما اخير سال چند اين در كه چيزي زيرا.نيست
نيست پاپ اصلي سيستم بگوئيم بهتر يا موسيقي آن ميشنويم
طي را خود مسير دارد كه است كاذب برداري كپي يك بلكه
ما.شد خواهد كشيده كجا به نيست هم معلوم كه ميكند
جا هر كه زمينه اين در داريم بسيارزيبائي مثل ايرانيان
.است منفعت بگيريم را ضرر جلوي
دارد مشوق و حامي به احتياج كار به شروع براي شخصي هر*
سمت؟ اين به كرد هدايت را شما كسي چه چطور ، شما
ازدواج از قبل.بودهاند مادرم و پدر بنده اصلي مشوقين -
ستوده احمد مرحوم همسرم ، مديون را خودم هم آن از بعد و
به.كرد حمايت مرا مشكلات و سختيها تمام با كه ميدانم
نيز ساز اين و بوده قانون من تخصصي ساز چون اينكه خصوص
ازآن عربي صداي و سبك تنها و سپرده فراموشي به داشت
كه سازي -ايراني قانون ساز ساختن با ايشان.ميشد شنيده
پياده ساز روي اينجانب كه ايراني موسيقي تكنيك بر علاوه
با -بدهد را ايراني ساز صداي كه شده ساخته نحوي به كردم ،
طرف بر آنرا كاستيهاي از برخي مهر قنبري استاد همكاري
.كردند
نصيري آرش:از گفتوگو
موسيقي ساده عاشق ايرانزاد پرويز ياد به
قند بيماري چه اگر.رفت ناگهاني بسيار ايرانزاد پرويز
و بود قرارداده رفتن و ماندن برزخ در را وي همهگاه
سال) روزنامه به آمدنم اول سالهاي به نسبت نيز چهرهاش
آخر ماه دو در اما بود ، شده تكيدهتر بسيار (1373
باورنكردني برايم مرگش و ميداد نشان سرحال و پرانرژي
در ياراي را كسي مولانا قول به و است حق مرگ چه اگربود
اين در چندان كه ميدانست خود شايد.نيست وي با پيچيدن
بابت اين از شادابياش و نميماند باقي نيرنگ پر دنياي
.ميشود خلاص دورويان و دغلكاران دست از كه بود
عمر در كه بود مطبوعاتي چهرههاي پركارترين از ايرانزاد
سرگرم شب و روزشدم آشنا آنها با مطبوعاتيام كوتاه
با البته مطالبش از برخي.بود كردن ترجمه و نوشتن
ابرو به خم مرد پير اما ميشد ، مواجه دوستان بياعتنايي
شدن حذف يا شدن رد از كه بودم ديده كمتر و نميآورد
گويي ;كند خالي و خشك اعتراض حتي و نگراني اظهار مطلبش
از فراتر را دنيا.بود شده حل برايش چنيني اين مسائل
هر داشت ، جريان تحريريه در روزه هر كه ميديد بگومگوهايي
و جناح اين درباره سياسي بحثهاي و لفظي نزاع كار هم گاه
طنزگونهاي ، و مزهاي پراندن با ميگرفت ، بالا جناح آن
مرحوم.ميافشاند سياسي بحثهاي خشونت بر لطفي آب
نحوي به داشت علاقهايفراوان نيز موسيقي به ايرانزاد
صاحب نوازنده ساكت كيوان نزد به و كرد ابتياع سهتاري كه
در.پرداخت ساز اين آموختن به و رفت سهتار و تار نام
از يكي در سروستاني رضوي مرحوم استاد كه نيز سال 75
مرحوم اتفاق به بود ، سرگرم آواز تعليم به فرهنگسراها
شور دستگاه و ميرفتيم رضوي استاد كلاس سر به ايرانزاد
:شعر با را (شور آواز)
عيش و ناز و طرب موسم كه /آمد ميفروش پير تهنيت به صبا
نوشآمد
فروتني و اخلاق نمونه خود كه رضوي مرحوم.ميگرفتيم فرا
ميرسيد ، ايرانزاد به درس دادن پس نوبت كه هنگامي بود ،
احترامي وي به همهگاه و ميكرد ياد وي از استاد لفظ با
در روي بزرگان اين دوي هر اكنون.مينهاد ديگران از بيش
.كشيدهاند خاك نقاب
.بود ريا و بيريب و فروتن نيز فردي اخلاق در ايرانزاد
.باد گرامي يادش.زلال چشمهاي همانند
مختاباد ابوالحسن سيد
باشند داشته انصاف داوران
داريوش كه شد اعلام فجر موسيقي جشنواره در و قبل چندي
عهده به را "آوا" گروه سرپرستي تار نوازنده پيرنياكان
و تشويق مورد موسيقي مركز سوي از دليل همين به و داشته
"آوا" گروه اعضاي واكنش خبر اين اعلام.گرفت قرار تجليل
از تن پنج امضاي با كه نامهاي در آنها و داشت پي در را
موضوعي چنين است ، شده ارسال نشريه موسيقي صفحه به اعضا
محمد امضاي كه نامه متن زير در.دانستهاند نادرست را
و بطحايي جواد عندليبي ، جمشيد فرجپوري ، سعيد فيروزي ،
علاقهمندان آگاهي جهت دارد ، خود برپاي را شجريان همايون
.ميشود درج دستاندركاران نيز و موسيقي
خدا بهنام
موسيقي مركز محترم رئيس مرادخاني ، آقاي جناب
جشنواره داوران محترم هيات نهايي راي كه اين به نظر
آقاي از موسيقي اساتيد از تجليل بخش در فجر موسيقي
به تجليل و تشويق آوا گروه سرپرست عنوان به پيرنياكان
سال در آوا گروه كه ميرسانيم استحضار به است ، آمده عمل
با گروه اين آثار تمامي عمدتا و شده تشكيل 1370
كار به حال زمان تا و بوده همراه شجريان استاد خوانندگي
آقاي تاكنون تاسيس بدو از و است داده ادامه خود
.نبودهاند گروه سرپرستي عهدهدار مورد هيچ در پيرنياكان
آگاهي و انصاف با داوران هيات كه ميرود انتظار لذا
هنري گروههاي سرپرستي موضوع و هنري مقولههاي به بيشتري
هيات در پيرنياكان آقاي كه اين صرف و نمايد برخورد
و تشويق براي شاخصي و ملاك نبايد داشتهاند ، حضور داوران
فوق مراتب به توجه با است خواهشمند.باشد ايشان از تجليل
صلاح كه نحو هر به را شده اعلام نظر فرماييد دستور
.نمايند اصلاح ميدانيد ،
|