را اطلاعرساني اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
خواند مردم حق
نظرقرار تجديد دادگاه :گنجي اكبر وكيل
نپذيرفت را گنجي موقت بازداشت
شد برگزار تجويدي استاد بزرگداشت مراسم
هنري - فرهنگي جشنواره دومين با همزمان
با خياباني تئاتر اعتياد40 از پيشگيري
ميشود برگزار اعتياد موضوع
برسيم؟ خواستههايمان به چگونه
بازي انسان زندگي در نقشي چه "هدف"
ميكند؟
را اطلاعرساني اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
خواند مردم حق
آغاز مراسم در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير :اجتماعي گروه
اسلامي ، جمهوري خبرگزاري جديد ساختمان احداث عمليات
.خواند مردم حق را اطلاعرساني
جمهوري خبرگزاري مركزي ساختمان احداث اجرايي عمليات
شوراي مجلس نمايندگان از جمعي حضور با شنبه روز اسلامي
. شد برگزار ايرنا كاركنان و مديران و اسلامي
مراسم اين در اسلامي فرهنگوارشاد وزير مسجدجامعي احمد
و خبررساني نظام بتواند كه است مقتدر نظامي:كرد تصريح
.كند سازماندهي را قوي اطلاعرساني
زيادي تلاشهاي تاكنون اسلامي جمهوري خبرگزاري:افزود وي
داشته جامعه در اطلاعرساني و خبر فرايند گسترش زمينه در
توسعه به ايرنا ، جديد امكانات و ساختمان ايجاد و است
.ميكند كمك مادر رسانه اين فعاليتهاي بيشتر
جمهوري خبرگزاري نقش به اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
ايرنا:گفت و كرد اشاره جمهوري رياست انتخابات در اسلامي
كرد ، عمل خوب خبر انبوه توليد در تنها نه انتخابات در
اطلاعرساني ، پوشش حوزه اخلاقي معيارهاي به توجه با بلكه
زمينه ايجادو شركتكنندگان تمام براي خبري مناسب
.كرد فراهم آنان رقابت براي را يكساني
و ويژگيها از را رواني و روحي امنيت ايجاد مسجدجامعي
:كرد تصريح و خواند اطلاعرساني حوزه فعالان اصلي نيازهاي
ايجاد زمينه حوزه ، اين در لازم امكانات و فضا تامين با
.شود فراهم كشور خبررساني بخش در اقتدار
نظرقرار تجديد دادگاه: گنجي اكبر وكيل
نپذيرفت را گنجي
موقت بازداشت
بازداشت قرار تجديدنظر ، دادگاه دهم شعبه:اجتماعي گروه
قاضي به مجددا را وي پرونده و نپذيرفت را گنجي اكبر موقت
حكم استناد به گنجي ترتيب بهاينگرداند باز مرتضوي
آزاد بايد - توماني ميليون وثيقه 60 قرار - الصدور سابق
.شود
با ايسنا ، با گفتوگو در اكبرگنجي ، وكيل رياحي ، غلامعلي
موقت بازداشت حكم بنده چون:داشت اظهار مطلب ، اين بيان
به و ميدانستم قانوني موازين مغاير را اكبرگنجي خصوص در
شعبه از پرونده.نمودم اعتراض حكم اين به موكلم همراه
شعبه و شد ارجاع تجديدنظر دادگاه دهم شعبه به 1410
نه را گنجي اكبر خصوص در صادره بازداشت قرار نيز مربوطه
دادگاه دهم شعبه حكم از بلكه نمود فسخ نه و كرد تاييد
موقعيت در صادره بازداشت قرار كه ميآيد بر تجديدنظر
صادر مقرر ، مهلت و تحقيقات تكميل از بعد يعني قانوني
.است نبوده كامل تحقيقات و نشده
از گنجي كه بوديم كرده درخواست ما آنكه ضمن:افزود وي
اتهامات به پاسخگويي براي تا شود منتقل عمومي به انفرادي
تحقق امر اين كه باشد داشته دسترسي لازم اطلاعات به
حكم تجديدنظر دادگاه دهم شعبه بنابراين.بود نيافته
به وثيقه قرار تبديل بر مبني مرتضوي قاضي سوي از صادره
كه ميرسد نظر به ترتيب اين به.نپذيرفت را موقت بازداشت
ميليون مبلغ 60 به سند الصدور سابق قرار با بايد گنجي
در همواره بعدي رسيدگيهاي براي البته و شود آزاد تومان
.بود خواهد قضايي دستگاه و شعبه 1410 اختيار
موكلش آزادي زمان افتادن تعويق به از نيز صفري لطيف وكيل
.داد خبر
ماه تير سيام در موكلش كه گفت همچنين سيفزاده محمد
.شد خواهد آزاد جاري
با رسيده ما رويت به كه نامهاي طي عليزاده آقاي:گفت وي
موافقت تاريخ 30/4/80 از صفري ، لطيف آقاي مشروط آزادي
.است كرده
تنها نه موكلم:گفت ايسنا به نيز شمسالواعظين وكيل
نوع هيچ تقاضاي اصولا بلكه نكرده مشروط عفو تقاضاي
دوران از سوم يك گذراندن دليل به تنها و است ننموده
.است گرفته قرار عمومي عفو مورد زندان در خود محكوميت
شركت محل ساختمان ماه 79 ، مرداد از 10:گفت نيكبخت ، صالح
ماشاءالله آقايان آن مديران كه روز جامعه انتشار و چاپ
جلاييپور حميدرضا و وليبيك محمدباقر شمسالواعظين ،
آقاي رياست به شبعه 1410 مطبوعات دادگاه طرف از ميباشند
جريان اين دنبال به و است شده پلمب و توقيف مرتضوي سعيد
روزنامههاي نشر و چاپ اتهام به شركت اين كه آن از پس و
مقرر گرفت قرار تعقيب تحت نشاط و عصرآزادگان توس ، جامعه ،
حاضر دادگاه در توضيحات اداي جهت شركت اين مديران تا شد
.شوند
گذراندن دليل به شمس گذشته ، سال بهمنماه در:افزود وي
به اما شد عمومي عفو قانون مشمول محكوميت ، كل از سوم يك
آقاي كه اين تا ميبرد سر به بازداشت در اتهام همين
موكل همراه تا خواستند اينجانب از قبل روز چند مرتضوي
حاضر دادگاه در تاريخ 9/4/80 در تحقيقات انجام براي خود
شركت با رابطه در قبلي تحقيقات ادامه شنبه ، جلسه و شويم
ماشاءالله آقاي عضويت با روز جامعه انتشارات و چاپ
.است بوده شمسالواعظين
شد برگزار تجويدي استاد بزرگداشت مراسم
نوازنده و آهنگساز تجويدي علي استاد از تجليل مراسم
حضور با تهران هنري فرهنگي ، مجتمع در شبجمعه ويلن بنام
.شد برگزار موسيقي دوستداران از جمعي
اين در ويلن نوازنده و بنام آهنگساز تجويدي علي استاد
در نوشته ، ملي اركستر براي كه آثاري اينكه مراسم ، از
عمومي انتشار فرصت و مانده باقي اركستري اجراهاي همان
آثاري بود قرار:گفت و كرد گلهمندي ابراز نيافتهاند ،
به خواندهاند ، اركستر در شجريان آقاي و نوشتهام من كه
كه بود شده سبب وعده همين يابد ، انتشار CD و كاست صورت
تصنيف و ترانه يك فصل هر دهم پيشنهاد شجريان آقاي به من
اجراي بر علاوه تا بنويسيم ، ملي اركستر براي را مشترك
متاسفانه امايابد انتشار نيزCD و كاست صورت به زنده
.شدم مايوس كار ادامه از هم من و نشد انجام كار اين
اين در.پرداخت ويلن با قطعاتي اجراي به استاد ادامه در
ديگر...و ملك اسدالله احصايي ، محمد شريف ، فرهنگ مراسم
.داشتند حضور كشور موسيقي شاخص چهرههاي
هنري - فرهنگي جشنواره دومين با همزمان
با خياباني تئاتر ازاعتياد40 پيشگيري
ميشود برگزار اعتياد موضوع
فرهنگ و آموزش شوراي دبيرخانه سوي از:اجتماعي گروه
قالب 10 در خياباني تئاتر اعتياد 40 از پيشگيري
.ميشود اجرا روزانه نمايشنامه
نمايش برنامه اجراي دبيرخانه اين خبري ستاد گزارش به
و فردي پيامدهاي و آثار با جامعه آگاهسازي هدف با تئاتر
در روز هر نمايشنامهها.ميشود انجام مخدر مواد اجتماعي
در واقع شقايق فرهنگي مجموعه و ملت پارك ورودي مقابل
تا 20 و ميشود بلالاجرا مسجد روبروي وليعصر خيابان
ملت پارك درمقابل نمايشها اين شروع ساعت.دارد ادامه تير
.ميباشد شقايق30/19 مجموعه در و 30/18
برسيم؟ خواستههايمان به چگونه
انرژي رفتن بين از باعث بودن ناآرام و تندخو عصبي ، *
ميشود ذهنتان
خود خواستههي به چرا كه كردهايد فكر حال به تا
رسيد؟ خود خواستههاي به بايد ياچگونه و نميرسيد
در هم با آنها تمامي كه است ذره بينهايت از متشكل عالم
كه است انرژي داراي عالم در حركتي هر.ارتباطند
اثر هستي مختلف سطوح در كه ميكند ساطع را ارتعاشاتي
.است قانونمندي داراي حركات اين تمامي و ميگذارد
پس شدهاند ساخته انرژي از غيرزنده و زنده موجودات همه
نيروي همان فكر نيروي و هستيم موثر هم بر ما انرژي درسطح
يك و هدف به رسيدن براي كه وقتي.است ما انرژي ارتعاش
شما در استرس همين شويد عصبي فشار و استرس دچار خواسته ،
خواستههايتان به شما رسيدن مانع و ميكند توليد انرژي
.ميشود
هستند شعور داراي بيجان يا جاندار از اعم عالم ذرات همه
نيست آنها در اختيار معناي به بيجان اجسام در شعور اما
يك آنها دهنده تشكيل ذرات بين كه است سان بدين بلكه
آن كل انسجام باعث كه دارد وجود رابطه و قانونمندي
از مختلفي تعاريف زندگياش در انسان. ميشود مجموعه
همان تعاريف ، اين واقع در.دارد بدبختي يا خوشبختي
.دارد وجود كه چيزي آن نه دادهايم آنها به كه است معنايي
را خاصي احساس رويداد آن به نسبت كه ميشود باعث تعاريف
رويدادهاي از ما نماييم ، رفتار آن براساس و كنيم توليد
تعبير ميرساند ما به كه ضرري يا و نفع برحسب اطرافمان
نظر در را لحظه همان تنها زيرا ميكنيم شر يا خير
بارش همچون وحدتي ، نه مينگريم مسايل به جزيي و ميگيريم
ولي ميداند الهي موهبت يك را آن كشاورز يك كه باران
را آن است رفته ساحل به تفريح براي كه كسي لحظه همان
.ميداند بدشانسي
سوژههاي ميكنيد؟ فكر چيزهايي چه به روز طول در شما
.ميگيرد بر در چيزهايي چه را شما فكري
ترس ، .ميكنيم فكر آن به مرتبا كه ميشويم كسي همان ما
از جزيي داريد كه ديگري احساس هر و حسادت و اندوه غم ،
در نميپردازيم خود به تربيت به ما چون اما شماست زندگي
تمامي آنكه حال ميشويم غرق ناگوارمان احساسات
.باشد شخصي كمال و رشد درجهت بايد احساساتمان
به كه است عالم به پيامي حامل ما ، در فكري حركت كوچكترين
و نيكو پيامهاي عالم به اگر.ميشود گردانده باز ما
.كرد خواهيد دريافت را آن بهزودي ميدهيد مثبت
هستيد؟ شاكري انسان زندگيتان در آيا
در كه بزرگي و كوچك چيزهاي تمام از بردن لذت يعني شكر
است متعادلي انسان معنوي ، انسان يك.دارد وجود زندگيتان
را عالمي اگر اما باشد معنوي و مادي خواستههاي داراي كه
منفي احساسهاي و تلاطم به بگيرند يا بدهند او به
بايد است كردن رها در معنوي انسان يك اقتدار نميافتد ،
باشيم راحت كنيم ، رها كه برسيم هوشياري از مرحلهاي به
فرمان خود افكار و احساسات طريق از عالم به معنوي انسان
استرس ايجاد باعث كنترل زيرا نميكند كنترل.ميدهد
.ميشود
نميرسيم؟ خود خواستههاي به چرا
هدفتان شكل جزييترين نيست ، روشن و واضح خواستهها - 1
.بگيريد نظر در را
واحد آن در.داريم ترديد آرزوهايمان رسيدن به نسبت - 2
.ميخواهيم را كدام كه نميدانيم اما ميخواهيم چيز چند
هدف آن به شايسته را خودشان افراد ولي است شغلي هدف - 3
.نميدانند
عالم كه معتقديد اگر مثلا غلط ، باورهاي و اعتقادات - 4
.ميآيد ارمغان به شما براي رنج است كشيدن رنج
استفاده در مهارت ايجاد عدم و تكنيكها فراگيري عدم - 5
.آنها از
مي در خدمتتان در چيز همه شويد متمركز هدفي در اگر - 6
.آيد
و ميكنيم اجرا را تكنيك يك ابتدا مسئله ، پيگيري عدم - 7
.ميشود فراموش پيگيري روز چند از پس
انجام كه عملي هر عكسالعمل ، و عمل يا ما كار قانون - 8
شما به كه است عكسالعمل يا پيام يك حاوي ميدهيد
.است حاكم عدالت عالم در دليل همين به ميشود بازگردانده
فكر منفي چون باشد منفي فكر يك ميتواند شما عمل اين
دچار عملتان انجام در و ميگردد بر شما به همان كردهايد
.ميشويد مشكل
نيستند ، راستا هم رفتارتان و احساسات گفتار ، افكار ، - 9
عملتان اما ميكنيد فكر مسئله يك شدن انجام به ذهنتان در
.است مغاير آن با
صحبت داريد اقدام دست در كه اموري باره در زياد - 10
از بعضي.است انرژي موج يك داراي هرگفتهاي.ميكنيد
منفي عكسالعمل ما حرف به نسبت ذهنشان ناهوشيار در افراد
به كه ميكند انرژي موج يك ايجاد هم آن كه ميدهند نشان
.ميگذارد اثر زندگيتان و شما
ما در عالم روح ميكنيم شكر وقتي.نيستيم شكرگزار - 11
طرف به را بعدي موهبتهاي انرژي آن و ميكند انرژي ايجاد
.ميكند جذب ما
از ، بعضي بپردازيم ميآوريم بهدست كه را چيزي بهاي - 12
وقتي اما ميكنند هدف يك به رسيدن براي زيادي تلاش افراد
.ميكنند نعمت كفران ميآورند ، بهدست را آن
حسادت ميآورند بهدست ديگران كه موهبتهايي به نسبت - 13
.نورزيم
انرژي رفتن بين از باعث بودن ناآرام و تندخو عصبي ، - 14
.ميشود ذهنتان
را بالا موارد همه اگر تجسم ، تكنيك از استفاده - 15
استفاده تجسم تكنيك از نرسيديد هدفتان به و كرديد رعايت
.كنيد
كنيم؟ استفاده تجسم تكنيك از چگونه
.بنويسيد را اهدافتان -
.كنيد اولويتگذاري -
ذهن در دهدقيقهاي فيلم يك هدفهايتان از كدام هر براي -
را تكراري فيلم همان روز هر و جزئيات تمامي با بسازيد
.كنيد مرور
براي ميكنيد ، زندگي تصوير آن در كه كنيد باور و احساس -
تاكيدي عبارت يك شد تمام فيلم اينكه از بعد دقيقه چند
.كنيد تكرار بار بسازيد ، 10 آن ويژه
قادر ذهنتان در حداقل چون كنيد شكر ذهنتان رويداد براي -
.بودهايد زندگي آن به
ولي ساده قوانين داراي عالم كه باشيد مطمئن بنابراين
آنها از استفاده و عالم قوانين دانستن كه است كارآمدي
به اگر ولي ميرساند هايمان خواسته به را ما يقينا
موهبتي منتظر و ندهيد دست از را ايمانتان نرسيديد هدفتان
.باشيد بزرگتر
توبه است ، عالم قوانين در مهم بسيار جزء دو دعا و توبه
تا ميشود باعث (عمل مجدد انجام عدم و قلبي پشيماني)
بخشش درعالم شما عمل شدت به برميگردد شما به كه كارهايي
ميگرداند ، بر شما به بدهيد عالم به چه هر باشيد ، داشته
عشق ميدهيد عشق اگر و ميگيريد محبت ميدهيد محبت اگر
.ميگيريد
فلاح ويدا
بازي انسان زندگي در نقشي چه "هدف"
ميكند؟
شكست و سرمشق (برندگان) برتر انسانهاي:ميگويند
فقط و چگونه و چرا !هستند ديگران عبرت (بازندگان)خوردگان
افراد اكثريت ولي برندگان جزء انسانها از كمي درصد
در آيا...ميدهند؟ تشكيل بازندگان را مختلف جوامع
سطح" ،"نژاد و مليت" ،"ثروت":چون عواملي انسانها موفقيت
...و "هوش ضريب" ،"مذهب" ،"جنسيت" ،"معلومات و تحصيلات
آيا و..و موثرند؟ چقدر و كرده بازي نقشي چه
موفق آدمهاي لزوما انسانها ، باهوشترين و شايستهترين
اصلي رل و اول نقش ديگري عوامل يا و ميآيند؟ حساب به
!دارند؟ دست در را
اين دانستن براي آمريكا ييل دانشگاه پژوهشگران از گروهي
مالي ، زمينههاي در افراد موفقيت و پيروزي در ;كه
نقش عواملي چه...و هنري علمي ، سياسي ، اجتماعي ،
سال 1953 در ميباشند ، موثر قويا و داشته تعيينكننده
ابتدا منظور بدين و نمودند شروع را سالهاي تحقيقات 20
همان فارغالتحصيلان كليه بين و تنظيم پرسشنامههايي
سال 1973 راتا خود ارتباط محققين.كردند توزيع دانشگاه
در را آنان پيشرفت و كرده حفظ بحث مورد افراد با
نتايج.دادند قرار مداقه و بررسي مورد مختلف زمينههاي
:بودند شگفتانگيز و حيرتآور بسيار حاصله ،
فقط كه گرديد معلوم سال 1953 ، پرسشنامههاي بررسي با -1
و معين و شفاف اهداف داراي فارغالتحصيلان از درصد 3
مشخص برنامهريزي خود اهداف به رسيدن براي و بوده پايدار
خود اهداف به حتما كه بودهاند مصمم و داشتهاند دقيق و
فراوان ، سختكوشي و تلاش با سال طول 20 در گروه اين.برسند
به مشكلات ، برابر در مقاومت و پايداري در مداومت با
دست درخشان بسيار كارنامه و توجه شايان موفقيتهاي
.يافتهاند
آرزوهاي و رويا و افكار ، اهداف:افراد بقيه درصد 97
داشتهاند ، گذر زود و ناپيوسته مبهم ، غيردقيق ، پراكنده ،
اهداف به رسيدن جهت عملي و دقيق برنامهريزي فاقد همچنين
.بودهاند خود غيرشفاف و پراكنده
موضوعات تمامي در درصدي گروه 3 عملكرد از حاصله نتايج -2
درصدي راندمان 97 و عملكرد مجموع از شده ، بررسي موارد و
خيلي درصدي ، افراد 3 همين ديگر سوي از !است بوده بيشتر
خود دروني توانمندي از درصدي ، افراد 97 تكتك از بيشتر
.نمودهاند استفاده
درصد مقايسهبا 97 در هدفمند ، درصدي افراد 3 -3
سلامتي خوشبيني ، خوشبختي ، رضايت ، احساس از غيرهدفمند ،
افراد...بودهاند برخوردار بالايي بسيار روحي و جسمي
بهرهگيري بيشتر خود تصور و تجسم نيروي از گروه اين
ميخواستند ، آنچه به فراوان اشتياق و ميل و نموده
فكر و ميروند كجا به كه ميدانستند و داشتهاند
با هستند ، حل قابل دنيا مسائل و مشكلات همه كه ميكردند
آنها بر و ميرفتند نارسايي و مشكلات جنگ به تفكر اين
بهموقع و سريع تصميمگيري قدرت از اينانميكردند غلبه
انديشيدن و موقعيتها و لحظهها شكار با و بوده برخوردار
و ثروت توانايي ، دانايي ، رابه فرصتها پيروزي ، به
و انديشه بر اينان..مينمودند تبديل بيشتر ، خوشبختي
دروني توانمنديهاي و ذهني قدرت از و بوده حاكم خود تفكر
اينان ، ..مينمودند استفاده ديگران از بيشتر خيلي خود ،
قبول جديد تجربه عنوان به فقط را موفقيت عدم و شكست
در حتي ميكردند ، برداشت آنها از مثبتي نتايج و داشته
دست از را پيروزي و موفقيت به اميد هم ، شرايط بدترين
.نميدادند
بالا خيلي و خاص هوشي ضريب از هدفمند ، و موفق افراد -4
.نبودهاند برخوردار هم
شكم از كس هيچ و نيست تصادفي امر يك موفقيت كلي طور به
امكان خوشبختانه ولي نميآيد ، دنيا به "برنده" مادرش
و روش به عنايت بااست همه دسترس در موفقيت به رسيدن
عظيم ، انرژي و نيرو از استفاده با و شده شناخته شيوههاي
خود زندگي ميتواند كسي هر دروني ، معجزهآساي و بيكران
.سازد مبدل بيهمتا شاهكاري رابه
كشتي سكاندار و خود سرنوشت ناخداي كس هر زندگي ، سفر در
شفاف اهدافي ميبايد مقصد ، به رسيدن براياست خويش
زمان مدت و آنها به دستيابي چگونگي و نحوه ;نموده تعيين
حوادث با مقابله براي و كرد پيشبيني را لزوم مورد
موقتي شكستهاي و غيرمترقبه يا و شده پيشبيني ناگوار
شرايطي چنين در.ساخت آماده را خود همواره..و احتمالي
معني ، با خاطر ، رضايت احساس با ما ، زندگي سفر كشتي كه است
.ميرسد مقصد به مفيد ، و سازنده
دانشمندان ، قهرمانان ، نامداران ، بزرگان ، از صحبت وقتي
توجه حتما ميشود..و پولداران سرداران ، هنرمندان ،
باداشتن كه بودند ديروزي معمولي افراد اينان ;كه داريم
با و فوقالعاده تلاش با و وشفاف مشخص بزرگ ، اهداف
حوادث و موانع و مشكلات مقابل در سرسختانه ايستادگي
.رسيدهاند خود اهداف به ناگوار ،
...و نامداران و بزرگان گروه جزو بخواهيم اگر اين بنابر
همان ميتوانيم ، باشيم ، داشته پرثمر زندگي و گرفته قرار
در موفقيت براي را ثابتي راه موفق ، و برتر مردان كه طوري
به توجه با...:بگيريم پيش نيز ما گرفتهاند ، پيش
:رابينز آنتوني استاد توصيههاي
لازم زمان پيشبيني شفاف ، و مشخص هدفهاي تعيين:اول قدم
.دلخواه نتيجه تجسم نظر ، مورد اهداف به دستيابي براي
و راسخ عزمي با را عملي اقداماتاست عمل مرحله:دوم قدم
رسيدن تا و كرده شروع مناسب برنامهريزي با و كافي اراده
پيگيري فراوان اشتياق و ميل با را موضوع مطلوب نتيجه به
.نمود
.ميكنيم ما كه اعمالي.است هدف مسير كنترل:سوم قدم
طول در علاوه به.نميرساند مطلوب نتيجه به را ما هميشه
شكستهاي از اجتناب موردنظر ، موفقيت به رسيدن تا مسير
و نتايج كنترل با لذا.است غيرممكن تقريبا موقتي ،
در آيا كه بفهميم ميتوانيم خود ، اقدامات بازتابهاي
طي مسير بازنگري با نه؟ يا رفتهايم پيش درست هدف مسير
برنامههاي ميتوان نقصها ، و اشكالات ساختن برطرف و شده
جديد برنامههاي ضرورت ، صورت در كرده ، بازسازي خودرا
.كرد هموار پيروزي و هدف سوي به را خود راه و طراحي
نرمش ايجاد و مسير تصحيح در انعطافپذيري:چهارم قدم
و مطلوب نتيجه به را ما كه است كردار و رفتار تغيير براي
.برساند نظر مورد
ميرعمادالدين
فريور
|