سه نقد ;جهاني اقتصاد چارچوب در رشد
نظريه
را جنوب كشورهاي عقبماندگي علت متعددي متفكران :اشاره
ارائه با كردهاند سعي و دانسته آنها اجتماعي تحرك عدم
جديد نظام يك برقراري در را جنوب كشورهاي راهبردهايي ،
مراكز به وابسته متفكران اين از بعضيكنند راهنمايي
مراكز ، اين از مستقل نيز برخي و بوده سرمايهداري جهاني
مشترك ويژگي اما.كردهاند بيان را خود علمي ديدگاههاي
روابط و موجودند وضع پشتيبان آنها كه است اين گروه دو هر
بهعنوان را جهاني اقتصاد موجود ساختار و اجتماعي قدرت
بررسي آن قالب در را پديدهها و ميكنند فرض معين چارچوب
نظريهپردازان از تن چند ديدگاههاي ميان اين در.ميكنند
بهعنوان كه "توسعه و رسانهها" مبحث پيشگامان و
اهميت از ميشوند فرض بعدي نظريهپردازان براي چارچوبي
ديدگاه طرح با زير مقاله در نويسنده.است برخوردار خاصي
به خوشبين ديدگاههاي همچنين و "لرنر دانيل" رشدنگر هاي
خواستار كه "لوهان مك مارشال" و "فرديناندتونيس" آينده
آنان نقد به اوليههستند ، شكل به بينالمللي جامعه رجعت
.ميپردازد
انديشه گروه
لرنر نوسازي نظريه
كمك با تحقيقي سال 1950 در آمريكايي ، جامعهشناس لرنر ،
تكنولوژي انستيتوي" علمي همكاري و "آمريكا صداي" مالي
مدل اجراي دادو انجام خاورميانه كشور شش در "ماساچوست
كشورهاي نوسازي تحقق و رهايي راه تنها را توسعه غربي
به وابسته دانشمندان از كه او.دانست خاورميانه محروم
.است قائل توسعه براي را واحد الگويي بود سرمايهداري
نظام كه ديگر دردي بر گذاشتن سرپوش براي لرنر
و افزوده محروم ملل تاريخي دردهاي بر جهاني سرمايهداري
ملتهاي اجتماعي نظام متن از بريده و برونزا توسعه آن
اقتصادي ، نظام اين توسعه زمينههاي كردن هموار و است جنوب
شمارد برمي جنوب كشورهاي توسعه به رسيدن براي (1)مراحلي
با ملتها اين اقتصادي و اجتماعي نظام آن گام اولين در كه
حال در ملل خوداتكايي نظام.ميشود روبهرو فروپاشي
در بود ، استوار روستايي كشاورزي توليد پايه بر كه توسعه
گسترش) لرنر "سنتي جامعه از گذار" تئوري اول مرحله
از كه ميكند هدايت تحولي به آنرا و شده نابود (شهرنشيني
موردنظر اجتماعي -اقتصادي نظام در مناسب بستري و زمينه
.نيست برخوردار غرب صنعتي توسعه به رسيدن براي لرنر
به پيرامون كشورهاي كه گفت بايد ادعا اين اثبات براي
اقتصاد ، نتوانستهاند اخير ، قرن چند در بودن پيرو دليل
و موزون متوازن ، صورت به كشورشان در را سياست و فرهنگ
اقتصاد در آنها ملي اقتصاد ادغام با.دهند توسعه همزمان
شد ، درحاليكه بيشتر كشورها دراين صنعت به توجه جهاني ،
پا براي صنعت درحقيقت.نبود برخوردار كشاورزي پشتوانه از
بر و كرد نابود را كشاورزي كشورها ، اين در گرفتن
.يافت رشد اقتصاد از بخش اين ويرانههاي
بيكار مردم سيل شد ، مستقر شهرها در صنعت اين كه آنجا از
نيز جمعيت كه بود درحالي اينآورد هجوم مراكز اين به
بين از جمعيت و اشتغالزايي بين تعادل و يافته افزايش
بخش بودن نامناسب دليل به اضافي جمعيت طوريكه به.رفت
به.كرد پيدا گرايش خدمات بخش و كاذب شغلهاي به كشاورزي
از خالي روستاها يافت ، افزايش شهرها جمعيت اين ، دنبال
و كرده رشد شهرها حلب.گرديد نابود كشاورزي و شده سكنه
عديدهاي اجتماعي پيامدهاي و شد طراحي بيمار شهري نظام
كه) "اندازه و رتبه" نظام.گرديد كشورها اين گريبانگير
توزيع ديگري شاخصهاي و جمعيت فراخور به امكانات آن در
در كه) "شهري تسلط و تقدم" نظام به را خود جاي (ميشود
تمام و كرده پيدا مركزيت شهر چند يا شهر يك عمدتا آن
براي ايستگاهي به بتواند داد ، تا (ميبلعد را امكانات
و غرب شده ساخته كالاهاي كردن وارد و خام مواد صدور
جمعيت آن در كه عظيمي بازار به آنها كردن سراشيب
.شود تبديل ميزند ، موج مصرفكننده
و نمانده غافل مساله اين از خود تئوري در لرنر اتفاقا
و كرد جستجو او درديدگاههاي را موضوع اين ريشه ميتوان
توسعه براي را راه عمل در چگونه او تئوري كه نمود مشاهده
براي را ميزاني او.ميكند هموار سرمايهداري جهاني
اين به كشوري وقتي بهطوريكه ميكند مشخص شهرنشين جمعيت
روند كه گفت ميتوان يافت دست شهرنشين جمعيت از سطح
او عقيده به.است شده آغاز كندي به كشور آن در توسعه
كه كنند پيشرفت به شروع ميتوانند كشورها اين زماني"
از 50 بيش شهرهاي در آنها ، كل جمعيت از درصد حداقل 10
جمعيت درصد كه25 زماني تا اما.كنند زندگي نفري هزار
(2)".است كند بسيار پيشرفت روند شدهاند ، شهرنشين
اجتماعي نظام تخريب جهت در كاملا او ديدگاه از قسمت اين
سلطه زمينهساز سويي از و بوده جنوب كشورهاي اقتصادي و
شد ، ذكر بالا در كه همانطور زيرا.است اقتصاديغرب
كه دهد ادامه خود حيات به ميتواند زماني سرمايهداري
شود بنيادي دگرگوني دچار پيرامون كشورهاي در توليد وضعيت
.گردد متمركز شهرها در جمعيت و كرده تغيير توليد وشيوه
در كرده ، رها را كشاورزي كه جمعيتي تمركز با كه است مسلم
و مييابد اختصاص مناطق اين به بيشتري امكانات شهرها ،
درنتيجه.ميشود ايجاد شهري سري بزرگ پديده درنتيجه
حياتي نيروي و امكانات وتمامي آمده پديد "شهرها مادر"
.ميبخشد سرعت خود رشد به و ميبلعد را ملي حوزههاي
اوايل در كه ميكنند اعلام دانشمندان امروز بهطوريكه
دنياي به شهر هشت جهان ، بزرگ شهر هر10 از جديد قرن
(3).داشت خواهد تعلق نيافته توسعه
خاطر به نه جنوب كشورهاي در شهرها بيبرنامه رشد اين
سوم بخش گسترش علت به بلكه صنعت ، و كشاورزي بخش در اشباع
:گفت بايد بنابراين.است گرفته رونق خدمات يعني اقتصاد
است سوم جهان كشورهاي عقبماندگي شاخص بزرگ شهرهاي ظهور"
آنقدر بزرگ شهر يك چون (4)."آنها توسعهيافتگي نه
خود به را رفاهي و آموزشي اقتصادي ، فرهنگي ، امكانات
از را حاشيه بزرگ و كوچك شهرهاي بقيه كه ميدهد اختصاص
بيشتري جمعيت تا ميشود باعث اين و بازميدارد طبيعي رشد
جذابيتهاي و اشتغال عدم دليل به و آورند هجوم شهرها به
رفتن بالا و شهرها حلب مثل نامطلوبي اجتماعي آثار كاذب ،
.ميآيد پديد...و جنايات و جرم آمار
حلب رشد تا ميكند سعي خود كتاب از بخشي در لرنر اما
مهاجرت نتيجه در كه را شهرها حاشيه در واقع شهرهاي
شهرها حلب او.كند توجيه آمدهاند ، بهوجود روستائيان
كه ميداند شده رانده و بيجا مردمي گرفتن پناه مكان را
از مهاجرت سيل سيلاب ، همراه بر روان خاشاك و خس چون
بدون گشتهاند سرازير شهري جامعه به و شده كنده روستا
است معتقد او.شوند پذيرفته صنعتي مدرن زندگي در اينكه
(سنتي جامعه از گذار) پراهميتي تاريخي گذار چنين طبعا كه
شهرها حلب چون كمارزشي جنبي آثار دليل به نميتوان را
.ساخت متوقف يا نفي
با عقبمانده كشورهاي كه ميشود بيان حالي در لرنر نظريه
ساختاري شرايط لحاظ از غربي سرمايهداري كشورهاي
و كرد فرض يكسان را آنها توسعه الگوي نبايد و متفاوتند
تجربه در اينكه صرف به آيا.پيچيد آن براي واحد نسخهاي
اين توان مي شدند ، سرازير شهرها به روستاييان انبوه غرب
توسعه به آنها تا كرد تكرار نيز جنوب كشورهاي در را مورد
دو توسعه فرايند در افتراقي وجوه آيا و كنند پيدا دست
براي خاورميانه كشور شش به كه او نيست؟ متصور جامعه
كه نميدهد پاسخ سوال اين به ميكند سفر خود تحقيق تكميل
از كداميك در و سرمايهداري نظام توسعه از مقطع كدام در
مانند) خواب خيابان هزار پيشرفته 300 جهان صنعتي شهرهاي
است؟ داشته وجود (كلكته
و توسعه رابطه كه است نقد قابل رو آن از او ديدگاه
را سوم جهان بنابراين و گرفته ناديده را توسعهنيافتگي
اين درد دواي و ميدهد قرار صنعتي جهان آغازين مقطع در
از لكن. ميداند غرب تجربي توسعه راه كردن طي را كشورها
جنوب كشورهاي شدن شهري كه است مانده غافل نكته اين
صنعتي توسعه فقدان از ملتها اين كه گيرد مي صورت درحالي
شدت به شهرنشين نظام گرفتار و ميبرند رنج درونزا
اسير دام اين در هيجدهم قرن غرب كه هستند مصرفگرايي
.نبود
(خدمات و صنعت كشاورزي ، ) اقتصاد از بخش سه غربي كشورهاي
و داده توسعه همزمان و متوازن موزون ، صورت به را خود
.يافت رشد روندتاريخي يك در و ديگري توسعه پايه بر هركدام
اخير قرن چند در حداقل جنوب كشورهاي كه آنجا از اما
صنعتي تكنولوژي خودشان و بوده "نتيجه" بهدنبال همواره
يك در نكردهاند ، نتوانستهاند طراحي را خود نياز مورد
در مشكل اين.كنند تجربه را همهجانبه توسعه تاريخي ، سير
رخ كشورها اين در نيز ارتباطات ازجمله زمينهها بيشتر
ارتباطات مرحله از پرش دليل به بهطوريكه.است داده
زمان مدت نتوانستيم ما الكترونيكي ارتباطات به شفاهي
و كتابخواني فرهنگ و كنيم توقف كتبي مرحله در زيادي
.نمائيم تجربه را كتابت
رسانهها خود ، نوسازي مدل سوم مرحله در لرنر همه اين با
-سياسي ساختهاي شكلگيري در كه عاملي عنوان به را
به توجه با حقيقت در كه ميكند تعبير موثرند ، اجتماعي
توسعه روند كردن محكم براي رواني ، آمادگي در نقششان
مهمترين را رسانهها او.برميشمارد را آنها سرمايهداري
":است معتقد و ميداند شتابزده كشورهاي در توسعه ابزار
و سفر جغرافيايي ، تحرك به نياز ميتوانند رسانهها
افراد همدلي ، حس به زدن دامن با و كرده كم را شهرنشيني
(5)".دهند قرار رواني تحرك آستانه در را
تئوري اول مرحله براساس كه شهرهايي كلان در كه است مسلم
كه دارند را توانايي اين ميآيند ، رسانهها پديد لرنر
كنند ، تبديل بيگانه فرهنگ سلطه ارتباطي پل سر به را آنها
تعميم و سلطه فرهنگ توليد باز مركز بهعنوان بهطوريكه
تسلط و نفوذ اين نتيجه در.ميكنند عمل ملي سطح در آن
حياتي وامكانات اقتصادي مازاد انتقال ادامه فرهنگي ،
.ميسازد امكانپذير را شمال جوامع به جنوب كشورهاي
راستاي در لرنر ديدگاه كه ميبينيم فوق مطالب به توجه با
جوامع اين بر حاكم نظام با و نيست پيرامون كشورهاي توسعه
سمت به را ملتها آن اول مرحله بهطوريكه ندارد ، سنخيتي
ماموريت شدن قائل بنابراين.ميدهد سوق نابودي و سردرگمي
كننده گمراه موضوعي لرنر چون روشنفكراني براي وطني جهان
جنوب جوامع تخريب و مداري برقوم آنها نظريات چوناست
رنگ سوسني قلم با و نظري قالبي در كه هرچند است ، استوار
و متشكل استخوانبندي عملا اما ميكند ، جلوه خوشرنگ علم
(6).ميكشاند اضمحلال به را ملتها اين تاريخي خميره
معنوي جامعه به بازگشت روياي و تونيس
جامعهشناسي چارچوب در آلماني ، دانشمند تونيس ، فرديناند
سعي اجتماعي روابط تحولپذيري بر تاكيد با و خود تحليلي
/معنوي جامعه يكي:كند متمايز هم از را جامعه نوع دو دارد
كه است گروهي زندگي شكل خالصترين كه (شافت گمن) اجتماع
عميقي ارتباط و ميآيد بوجود محدود گسترهاي و سطح در
كه (شافت گزل) جامعه /صوري جامعه ديگري و است حاكم برآن
ارادهاي براساس كه آدمياني انبوه از است يافته تركيب
رسانههاي گسترش دليل به و ميانديشند شخصگرا و نفعطلب
يكديگر از اما مربوط هم به جهاتگوناگون از ارتباطي
.مستقلاند
است ، زندگي از سرشار و غريزي كه را "ارگانيك اراده" تونيس
را "جامعه" بر حاكم اراده و ميداند "اجتماع" بر حاكم
بر مبتني و بشري احساسات از تهي كه "سنجيده اراده"
كه بشر زندگي كه داد نشان اوميكند ذكر است سودگرايي
در تاريخ طول در چطور گرفته شكل "اجتماع" قالب در ابتدا
بر جامعه بالاخره بهطوريكه كرده حركت "جامعه" جهت
.است نموده غلبه اجتماع
كلان "جوامع" به "اجتماع" از منفيگذار نقاط بر تونيس
مبادله ، دنياي نقد و توصيف با و كرده صنعتيتاكيد و شهري
و كرده معرفي ناآشنا كلان جامعه اوج را شهرها كلان
وفور به آنقدر سرمايه و پول شهرها كلان در":ميگويد
و فن و دانش به جهان نياز تا است قادر كه ميشود يافت
عمومي عقيده و قانون ملل همه براي و برآورد را كالا
است ، جهاني نقل و حمل و اقتصاد معرف شهر كلان.بسازد
جهاني روزنامههايش آوردهاند ، سربر كنارش در جهان صنايع
گرد عالم گوشه چهار از ساكنينش و ميآيند حساب به
.(7)".آمدهاند
"اجتماع" به "جامعه" از تاريخي عقبگرد نوعي اوخواهان
اهميت زمينه اين در جمعي ارتباط وسايل براي و است
ارزشمند وقتي را رسانهها نقش تونيس.است قائل ويژهاي
.كنند تلاش "اجتماع" به دوباره رسيدن جهت در كه ميداند
عمومي افكار واقعي ركن جمعي ارتباط وسايل او نظر در
دولت مادي قدرتهاي از بالاتر قدرتي آنها براي و هستند
زيرا.است قائل اداري موسسات و بودجه ارتش ، مانند
كشور مرزهاي به محدود مادي قدرتهاي مانند رسانهها
هدف و هستند بينالمللي امكانات و برد داراي بلكه نيستند
واحد جمهوري يك به گوناگون كشورهاي تبديل آنها نهايي
توسط كه جهانياي جامعه.است بازارجهاني نظير جهاني
آن در و شد خواهد رهبري نويسندگان و دانشمندان متفكران ،
عمومي افكار است معتقد اواست منسوخ زور اعمال روشهاي
نقش كه ميكند هدايت سمتي به را جهان مطبوعات ، هدايت با
.ميگيرد شكل جهاني حكومتي و شده تضعيف كشورها
احراري ابراهيم
دارد ادامه
:پانوشتها
تحقق براي خاورميانه كشورهاي بايد كه مراحلي لرنر -1
-شهرنشيني 2 -ميكند1 ذكر بدينترتيب را كنند طي نوسازي
مشاركت گسترش -رسانهها 4 از استفاده -سوادآموزي 3
سياسي و اجتماعي
دكتر -غرب اطلاعاتي و ارتباطي سلطه دربرابر سوم جهان -2
-(بهار70) دوم سال -رسانه فصلنامه -معتمدنژاد كاظم
صفحه 18 -شماره5
بر گذرا مروري:سوم جهان در شهري تسلط و تقدم -و 4 3
اطلاعات ماهنامه -پيران پرويز دكتر -تئوريك ديدگاههاي
صفحه 34 -سيوچهارم شماره -اقتصادي -سياسي
-توسعه در مطبوعات كاركردهاي و نقشها بر مقدمهاي -5
اول شماره -هشتم سال -رسانه فصلنامه -خانيكي هادي
صفحه 65 -(بهار1376)
مراجعه زير منابع به لرنر ديدگاه جامعتر بررسي براي -6
اطلاعاتي و ارتباطي سلطه دربرابر سوم جهان -الف:كنيد
و ار 1370__به رسانه فصلنامه -معتمدنژاد كاظم دكتر -غرب
-توسعه در مطبوعات كاركردهاي و نقشها بر مقدمهاي -ب
(بهار1376) رسانه فصلنامه -خانيكي هادي
دكتر -شهرنشيني و شهر جامعهشناسي در نظري ديدگاههاي -7
شماره -اقتصادي -سياسي اطلاعات ماهنامه -پيران پرويز
صفحه 68 -چهلوچهار و چهلوسه
|