دانشجويان دغدغهخاطر شغلي ، امنيت
روزنامهنگاري
غربت غم بياويزيم تيره شب اين كجاي در
را
اصفهان فروغي خيابان آشاميدني آب مشكل
شد حل
درباره علمي سخنرانيهاي سلسله برگزاري
روزنامهنگاري
مديرمسئول اتهامات به رسيدگي دادگاه
شد آغاز همبستگي روزنامه
شد منتشر "شمارش" ماهنامه شماره چهارمين
دانشجويان دغدغهخاطر شغلي ، امنيت
روزنامهنگاري
و روزنامهها مسئول مديران از زيادي تعداد محاكمه *
اين دانشجويان انگيزه روزنامهنگاران بازداشت و نشريات
است رسانده حداقل به را رشته
قوهقضاييه سوي از نشريات و روزنامهها از زيادي تعداد
.شدند تعطيل يا موقت توقيف سال 79 ارديبهشت پنجم از
در و يافت ادامه يكسال حتي هفتههاو و روزها موقت تعطيل
و روزنامهنگاران از جمعي بازداشت و احضار مدت اين
كندو بسيار روندشد آغاز كشور مطبوعات مديران
دادگاهها ، جلسات افتادن تعويق به يا و طولانيمحاكمات
روزنامهنگاري فعاليت به علاقهمندان شد باعث همه و همه
را خود شغلي آينده روزنامهنگاري رشته دانشجويان بويژه و
.ببينند مخاطره در
دانشجويان از كه بود بهگونهاي حوادث اين منفي تاثير
انتخاب را خود تحصيلي گرايش گذشته ترم كه سال 77 ورودي
براي.آوردند روي روزنامهنگاري به كمي تعداد كردند
و حرفهاي آينده بر مطبوعات تعطيلي تاثير عميقتر بررسي
، دانشجويان از گروهي با روزنامهنگاري شغلي امنيت
ماحصل كه كردهايم گفتوگو رشته اين كارشناسان و استادان
.ميگذرد نظرتان از ادامه در آن
:ميگويد خصوص اين در دانشگاه استاد آذري غلامرضا دكتر
سادگي به بيندازيم ايران مطبوعات تاريخ به نگاهي اگر
بر تكيه با مطبوعات كه دورهاي هر در كه شد خواهيم متوجه
دچار شدهاند نزديك قرمزها ، خط به آزادي ، مباني و اصول
دسته آن متوجه هميشه معضلات اين از بخشي شدهاند ، مشكل
از پنهان مسايل جريان در كه است بوده روزنامهنگاراني از
مطبوعات مكلوهان مارشال عقيده به بودهاند ، عمومي افكار
حواس غلظت به رسانهها ديگر و تلويزيون و راديو مانند
دچار را ذهنيت بلكه نميگنجد چشم امتداد در و نميانجامد
.ميكند درگيري
كنيم دنبال روانشناسي نظر از را مطبوعات جريان اگر
دانشجويان مطبوعات تعطيلي از پس كه شد خواهيم متوجه
نبودن آشكار.شدند كرختي و دلزدگي دچار روزنامهنگاري
دانشجويان از بسياري "قرمزها خط نبودن مشخص" و معيارها
.كرد علمي كسالت دچار و فراري را رشته اين
مطبوعات تعطيلي
ايران در نشريات و روزنامه از توجهي قابل تعداد شدن بسته
روزنامهنگاري رشته به جوانان علاقه ميزان از كه شد سبب
از زيادي عده كرديم اشاره همچنانكه و شود كاسته
خودداري روزنامهنگاري گرايش به آوري روي از دانشجويان
.كردهاند
رشته اين در كه دانشجو خواهر دو عموحسني فاطمه و اكرم
در كه هدف اين با دو هر:ميگويند هستند تحصيل به مشغول
امروز ولي شديم دانشگاه وارد بشويم روزنامهنگار آينده
نبود و نشريات و روزنامهها تعطيلي و منفي جو دليل به
اين زيرا.شدهايم گرايش تغيير به مجبور كار بازار
روزنامهها انتشار سرگيري از با حتي كه دارد وجود نگراني
و شوند تعطيل مجددا مختلف بهانههاي و دلايل به آنها
.شوند افزوده بيكار روزنامهنگاران خيل به ديگري عده
در آزاد دانشگاه ارتباطات مديرگروه عقيلي سيدوحيد دكتر
و روزنامه خرداد76 انتخابات از پس:ميگويد زمينه اين
به نسبت چشمگيري قابل رشد تكثر و تنوع نظر از نشريات
زيادي تعداد شد ، باعث امر همين داشت ، آن از قبل سالهاي
رشته به زيادي علاقه با سال 77 ورودي دانشجويان از
به باتوجه گرايش انتخاب درهنگام ولي بيايند ارتباطات
تعداد فقط كه شد معلوم زمينه اين در آمده بهدست آمار
انتخاب را روزنامهنگاري گرايش آنان از اندكي بسيار
.رفتهاند عمومي روابط گرايش به بيشتر و كردهاند
است ، عمومي روابط شغلي گستردگي مساله اين دليل اولين
.است يافته بيشتري گسترش مطبوعات برخلاف عمومي روابط
در شغلي فرصت از بيش عمومي روابط در شغلي فرصت يعني
.ميباشد مطبوعات
از درسي واحد چند گذراندن با دانشجويان اينكه ديگر ، دليل
آشنا برنامه طول در تازه واقعيتي با عملي روزنامهنگاري
.نيستند رشته اين به علاقهمند كه ميبرند پي و ميشوند
رشته اين در موجود واقعيتهاي به تصورات انطباق عدم يعني
.ميشود دانشجويان گرايش تغيير باعث
است ، مطبوعات در كار و شغل يافتن مساله سوم ، دليل
روزنامهها ، و نشريات از تعدادي تعطيلي با متاسفانه
را خودشان كه روزنامهنگاري رشته دانشجويان
شغلي آينده به نسبت ميكردند محسوب آينده روزنامهنگاران
از بيش پسر دانشجويان بر روند اين.شدند دلسرد خود
.گذاشت تاثير دختران
گرايش تغيير علت ارتباطات ، رشته دانشجوي شهري ، محمدرضا
:ميگويد و ميكند عنوان خود شغلي امنيت نداشتن را خود
حمايت روزنامهنگاران و روزنامهها از درجامعه نهادي هيچ
زياد روحي فشارهاي عليرغم هنوز روزنامهنگاري.نميكند
.است نشده شناخته زيانآور و سخت شغل عنوان به ما كشور در
گروههاي تعرض مورد وظايفشان انجام براي روزنامهنگاران
.ميگيرند قرار دستگاهها برخي يا و فشار
:ميگويد ارتباطات ، دكتراي و دانشگاه استاد ميرفخرايي تژا
خوبي محكمه مشكل اين ميكنم ، نگاه مساله به ساختاري من
اين آيااست روزنامهنگاران صنفي سازمان بررسي براي
آيا !دارد؟ مناسبي ساختار بيمهاي نظر از سازمان
تحميل روزنامه صاحبان به كه موقعيتهايي چنين در ميتواند
حقوق پرداخت براي مناسبي بيمههاي آيا كند؟ كمك شده
يا و دارد؟ طولاني زمان مدت در را بيكار روزنامهنگاران
ارشاد و فرهنگ وزارت يا دولت حمايت از صنف اين آيا اينكه
چقدر نگاران روزنامه صنفي قدرت حقيقت است؟در برخوردار
است؟
روزنامهنگاران به صنفي انجمن كه كمكهايي با رابطه در
از مالي كمك درخصوص صنفي انجمن اقدام گفت بايد ميكند
شان و منزلت آمدن پايين باعث روزنامهنگاران به مردم طرف
قشر اين كردن بيمه ضرورت كلي طور به است ، روزنامهنگاران
.داشت توجه جدي بهطور مساله اين به بايد پس دارد ، وجود
روي بر آن تاثير و روزنامهها شدن تعطيل مورد در
دانشجوي نفر هرساله 500 ما گفت ، ميتوان دانشجويان
كه داريم آزاد دانشگاه از رشته اين در فارغالتحصيل
تحصيلات با حتي ميشوند ، كار جذب آنان از كمي تعداد
كنيم نگاه آن به ساختاري ديد با ما اگر حال فوقليسانس ،
از زيادي تعداد بيكاري كه شد خواهيم متوجه
مطبوعات تعطيلي به تنها رشته اين فارغالتحصيلان
آن براي نيز مهم ساختاري علت يك ميتوان بلكه برنميگردد
است ، "روزنامهخوان" يا "خواننده نداشتن" كه شد قائل
شود ، افزوده روزنامهها خوانندگان تعداد هرچقدر زيرا
.ميشود بيشتر نيز روزنامهها تيراژ
اين در كه است "محلي نشريات نبود" من نظر به دليل دومين
ما هستيم ، كشورها ديگر از عقبتر بسيار ما زمينه
.نداريم محلي روزنامه شمار اندك تعداد بجز دركشورمان
روزنامهنگاران بازداشت
مطبوعات تيراژ بودن پايين ساختاري مسائل به اذعان عليرغم
مسئول مديران محاكمه كرد ، نميتوان انكار كشور ، در
از تعدادي شدن زنداني و بازداشت و نشريات و روزنامهها
داده كاهش را رشته اين دانشجويان انگيزه روزنامهنگاران
زمينه اين در ششم ترم دانشجويان از يكي طاهري.است
شدت به رشته اين در تحصيلم ادامه با خانوادهام:ميگويد
را آنان كه توانستم اصرار با من ولي كردهاند مخالفت
شرط اين با فقط آنان.كنم راضي رشته اين در تحصيل براي
موافقت بگيرم را رشته اين در تحصيلي مدرك تنها كه
شدن زنداني همين آنان مخالفت علتهاي از يكي.كردهاند
.است روزنامهنگاران از برخي
مواد چون ما كشور در:ميگويد رسانه سردبير عقيلي دكتر
از متفاوتي تفاسير و ندارد را لازم شفافيت مطبوعات قانون
مديران و روزنامهنگاران شدن زنداني باعث ميشود آن
در بهطوريكه است شده نشريات از زيادي تعداد مسئول
همين و نداريم جرم از درستي تعريف هنوز ما مطبوعات قانون
تاثير رشته اين به علاقمند دانشجويان روحيه بر امر
.گذاشته
علامه ارتباطات دانشكده استاديار علياصغركيا ، دكتر
خرداد ، دوم از بعد:ميگويد زمينه اين در طباطبايي
شفافتر ، بتوانند تا شد فراهم مطبوعات براي شرايطي
اما بپردازند ، اطلاعرساني به كاملتر و صادقانهتر
تعطيلي به حكومت نابردباري و برخي تندروي متاسفانه
.شد منتهي روزنامهنگاران شدن زنداني و مطبوعات
بيات معصومه
غربت غم بياويزيم تيره شب اين كجاي در
را
اتاقم به كه سكوتي چنبره در چيز همه از خسته.خستهام-1
ميگويد.است محمد.ميزند زنگ تلفن.غرقم افكنده سايه
به و نشستهاند كنارپنجره را ظهر از بعد تمام خانمش با
و آن كسلكننده فضاي جز اينكه و كردهاند نگاه خيابان
بيرون دود و تاريكي از هالهاي درون از كه ماشينهايي
فرو مضاعف غباري دودو در آن مقابل سمت در و ميآيند
را اتاقم پردههاي من ميگويمنديدهاند چيزي ميروند
از بعد.ميگيرد مرا سراغ پسرش ميگويد.كنارنميزنم
.ندارد حرف قورمهسبزياش اينكه و ميزند حرف فتانه آشپزي
را شام.پاشوبيا كرده درست قورمهسبزي امشب":ميگويد
قسمت را غربت غم و بنشينيم پنجره كنار بعد و باشيم هم با
توانستم اگر:ميگويم.ميكند تكرار مرا حرفهاي ".كنيم
.است من منتظر -پسرش -فرزاد و فتانه با:ميگويد.ميآيم
ماه از جمعهاي ديگر غروب در.ميگردم خيابان در مدتي -2
و هم با مرد ، و زن توكآدمها ، و تك خيابان در.خرداد
ماشينهاي.بهتر مغازههاي ميروند و ميآيند بيهم
قيمت گران ماشينهاي در قيمت گران آدمهاي آن در كه گذران
دكههاي آنجا و اينجا.ميروند و ميخورند بستني
كار از خسته آدمهاي كه سيگارفروشي و روزنامهفروشي
نفر چند كه ايستگاهي.شدهاند خيره شب آمدن به روزانه
مي هم من.بيايد آيا كه اتوبوسي منتظر نشستهاند آنجا
تله برايم كه بروم دوستي خانه طرف به تا نشينم
عمق از و است بهانه ميداند خودش.است گذاشته قورمهسبزي
.است آگاه من تنهايي
دنبال.ميشوم پياده محمد خانه نزديك ايستگاه در -3
آنها به را قريبالوقوعم تاآمدن ميگردم تلفن كيوسك
كوچه يك نبش سكونتشان محل خيابان اواسط در.دهم اطلاع
حال در نفر يك.ميكنم پيدا تلفن كيوسك يك تاريك ، نيمه
سكه مشكي روپوشي با خانم يك است ، تلفن با رفتن كلنجار
شماره بعدميماند منتظر و ميگيرد شماره مياندازد
خراب تلفن آيا ميگويم.ميماند منتظر ميگيردو ديگري
گويي.ميگذارد را گوشي عجله با و ميخورد يكه است؟
كنارم از بعد.نه:ميگويد حجب و ترس با.است ترسيده
.ميايستد درخانهاي نزديك كيوسك از دورتر كمي و ميگذرد
نگاهش گذرا صورت به وقتي و ميكند نگاهم چشمي زير
و برميدارم را گوشي.ميدزدد را غمگيناش نگاه ميكنم ،
.ميگيرم را محمد منزل شماره.است سالم.مياندازم سكه
حس.ميگذارم را گوشي بعد.ميگيرم دوباره.است اشغال
تا ميشوم دور مقابل سمت از.ميدهد آزارش وجودم ميكنم
ترس و نگران نگاه آن ازفكر اما كنم پيدا ديگري كيوسك
گوشهاي در دورتر كمي.بيايم نميتوانمبيرون آلود
تلفن حال در دوباره كه ميبينم را او ميايستمو كوچه
كيوسك جلوي در روشن پارك ، چراغ با ماشين يكاست زدن
را رويش زن.ميشنوم ازدور را خفهاش بوق صداي.ميايستد
پياده ماشين از نفر يك بعد.است برگردانده مقابل سمت به
كيوسك از و ميگذارد را گوشي زنميگويد چيزي و ميشود
.ميكنم حركت آنها سمت به.نيست كن ول مرد شود مي دور
ماشيناش سوار ميشوم نزديك كه ميبيند مرا وقتي مرد
خانم:ميگويم.رسيدهام نزديكياش به.ميرود و ميشود
تلفن مشغول را خود و نه:ميگويد.كنم كمكتان ميتوانم
.ميدهد نشان كردن
و ميرود او سمت به ديگر نفر يك.برميگردم را رفته مسير
ديگري ماشين.نميشنوم را صدايشان.ميگويد چيزي
ايستادهاند نفر چند.برميگردم.ميزند بوق و ميايستد
خالي كيوسك.است مانده گوشهايمستاصل كه هم زن و
ميخواهد انگار و ميرود درخانهاي جلوي به زن و ميشود
ديگر ساعت.بزند را خانه آن زنگ شدند مزاحمش بيشتر اگر
به فتانه با ميگويم و ميزنم محمدزنگ به.است شده ده
ميدهم مختصري توضيح من اما ميشوند نگران.بيايند آنجا
چيزي فتانه به.برسند تا ميايستم همانجا و ميدهم آدرس
به را او و ميپرسد را زن مشكل و ميرود او و ميگويم
...و ميكند دعوت خانه
خانه به چه هر غروب از اما است آمده شهرستان از -4
زنگ نامزدش خانه به.نيست كسي ميزند زنگ فاميلشان
نامزدش با قبل از گويي.كسينيست آنجاهم اما ميزند
مشكلات درگير هم او گويي اما بود كرده هماهنگ هم
او ميخواهد ميگويدحتما كه خودش.است خاصي خانوادگي
را او فتانه اما ميكند گريه بعد.واكند سرش از را
شب آنكند كم بدبينياش از ميكند سعي و ميدهد دلداري
و ميخورم شام منميشود ما قورمهسبزي شريك هم او
پنجره كنار بامحمد نميكنيم فرصت اما.ميآيم بيرون
غم در غرق خانه.كنيم قسمت هم با را غربت غم و بنشينيم
.است شده غربت
مراجعه بايد كجا به كند گير شرايط اين در كسي اگر-5
بياويزد؟ را خود غربت غم بايد تيره شب اين كجاي در كند؟
نصيري آرش
اصفهان فروغي خيابان آشاميدني آب مشكل
شد حل
خيابان در آشاميدني آب كمبود:همشهري خبرنگار - اصفهان
.شد مردم از گروهي تجمع موجب (يكشنبه) ديروز اصفهان فروغي
خيابان بستن ضمن اجتماعكنندگان همشهري خبرنگار گزارش به
فاضلاب و آب ساختمان به نقليه وسايط عبور از جلوگيري و
شدن جاري با.شدند آب كمبود مشكل حل خواستار و برده هجوم
تجمع فاضلاب و آب كاركنان تلاش با آبرساني شبكه در آب
.يافت پايان مردم
درباره علمي سخنرانيهاي سلسله برگزاري
روزنامهنگاري
منظور به روزنامهنگاران صنفي انجمن:اجتماعي گروه
سخنرانيهاي سلسله كشور ، روزنامهنگاري كيفيت سطح افزايش
برپا مختلف موضوعهاي در "روزنامهنگاري" محوريت با علمي
.ميكند
"گرانپايه بهروز" توسط انجمن اين علمي سخنراني نخستين
روزنامهنگاري" عنوان با روزنامهنگار و اجتماعي پژوهشگر
در تيرماه دوازدهم سهشنبه روز كه است "عمومي افكار و
.ميشود برگزار روزنامهنگاران صنفي انجمن اجتماعات سالن
مديرمسئول اتهامات به رسيدگي دادگاه
شد همبستگيآغاز روزنامه
حيدر" اتهامات به رسيدگي مقدماتي جلسه:اجتماعي گروه
ديروز "همبستگي" روزنامه مديرمسئول "سلامي ابراهيمباي
كاركنان تخلفات به رسيدگي دادگاه شعبه 1410 در
.شد برگزار مرتضوي سعيد قاضي رياست به دولت
و خواف مردم نماينده اينك هم كه ابراهيمباي
جبهه فراكسيون عضو و اسلامي شوراي مجلس در رشتخوار
در:گفت ايرنا به خبر اين اعلام با است ، خرداد دوم
هيات حقوقي كميته از شكايت چهار به ديروز جلسه
از جمهوري رياست دوره هشتمين انتخابات بر نظارت
.شد رسيدگي همبستگي روزنامه
سوي از را روزنامه اين به وارده اتهامات وي ،
تبليغ و انتخاباتي موعد از پيش تبليغات فوق ، كميته
.كرد عنوان خاص نفعكانديدايي به
تيتر به مربوط شكايت يك:گفت همبستگي مديرمسئول
"رقيب برابر 9 در خاتمي" عنوان با روزنامه شماره 169
ده تاييد خبر انعكاس تيتر ، اين كه حالي در است ،
سوي از انتخاباتي رقابتهاي در شركت براي داوطلب
.بود نگهبان شوراي
ماندگار را اصلاحات" تيتر به مربوط را دوم شكايت وي
در وي انتخاباتي همايش در خاتمي از نقل به "كنيم
.كرد عنوان تهران شيرودي شهيد ورزشگاه
اعلام خبر درج بخاطر را ديگر شكايت ابراهيمباي ،
شماره در خاتمي نامزدي از وحدت تحكيم دفتر حمايت
به مربوط را شكايت چهارمين و همبستگي روزنامه 166
كانديداهاي ردصلاحيت به كشور وزير اعتراض" تيتر
.كرد بيان روزنامه اين شماره 160 در "مجلس
درباره وارده شكايات كل شمار همبستگي ، مديرمسئول
صداوسيما ، كه كرد بيان شكايت را 15 همبستگي روزنامه
يزد ، دادگستري اسلامي ، موتلفه جمعيت انتظامي ، نيروي
و حزبالله انصار از كاوه كميل اسلامي ، آزاد دانشگاه
.هستند آنها جمله از كيهان روزنامه
شد منتشر "شمارش" ماهنامه شماره چهارمين
تحليل با "شمارش" ماهنامه شماره چهارمين:اجتماعي گروه
.شد منتشر جمهوري رياست دوره هشتمين انتخابات نتايج
نخست صفحه جلد برروي كه شمارش ماهنامه شماره چهارمين در
به مردم برگزيده رئيسجمهور خاتمي سيدمحمد از تصويري آن
راي حضور غيرت بر سلام چون ، عنوانهايي ميخورد چشم
چنين رقصي كنكوري ، ميليون يكونيم با همراه اوليها ،
خاطر به سرقت چهره ، هزار يك براي مرثيهاي ميدان ، ميانه
عرب جهان در اينترنت گسترش سايت معرفي و تحصيل ادامه
.است شمارش زينتبخشماهنامه 66صفحهاي
|