سه نقد ;جهاني اقتصاد چوب چار در رشد
و بينيها پيش جهان آينده
(دوم بخش) نظريه
فرضها پيش
;جهاني اقتصاد چارچوب در رشد مقاله نخست شماره در :اشاره
نقد مورد و مطرح تونيس و لرنر ديدگاههاي نظريه ، سه نقد
نظريه مقاله اين پاياني بخش در.گرفت قرار بررسي و
قرار بررسي مورد جهاني درهكده بشر وحدت بر مبني مكلوهان
مطرح جهان آينده باره در اساسي پيشفرضهاي و گرفته
.ميشود
انديشه گروه
اساسي تناقض يك كه است تونيس ديدگاه از نكته اين در اما
چطور:اينكه آن و دارد وجود جهاني واقعيتهاي لحاظ به
و دانست منفي را اجتماعات از جوامع گذار سويي از ميشود
جهت در عمومي افكار ساختن در را مطبوعات نقش سويي از
حكومتي در دولتها كثرت آن در كه سويي به جهان هدايت
كرد ، خواهد ظهور بينالمللي جامعهاي و شده تضعيف جهاني
نمود؟ تلقي مثبت
جامعه در ميكند فكر كه است اين در او ديدگاه ضعف
بر مبتني فرهنگ و (اجتماع) شافت گمن ميتوان بينالمللي
آن به و كرد پيدا را انسانها جمعگراي و طبيعي اراده
و موجود واقعيتهاي به توجه با ما حاليكه در.بخشيد تحقق
كه ميدانيم خوب پيشرفته ، و مانده عقب دوجهان عميق شكاف
در كه داشت خواهد نامتعادل ماهيتي بينالمللي جامعه اين
سوي در و دارند قرار سرمايهداري گرسنه گرگهاي آن يكسوي
جهاني اقتصاد اين در آمده گرفتار و رام گوسفنداني ديگر
.است غالب گروه دست در نيز رسانهها طبيعتا كه
ستايش سلطهگرانهاي نظام از تونيس عملا اين بنابر
(صوري جامعه) گزلشافت با تفاوتي هيچ تنها نه كه ميكند
.ميشود محسوب نيز آن عالي مرحله بلكه ندارد او نظر مورد
و باورها "انتشار" با غربي قدرتمند رسانههاي زيرا
جامعه در را تعادل عدم خود ، نظر مورد ايدئولوژي
روند گسترش به و كرده تشديد تونيس پسند مورد بينالمللي
توانايي بينالمللي روابط و سياست اقتصاد ، سازي جهاني
.بينالمللي شافت گمن نه ميبخشند
وسايل بر تجاري بعد حاكميت شاهديم ما آنچه واقع در
قدرتمندان و سرمايهداران كه بهطوري است ، جمعي ارتباط
در.دارند دست در را آنها مالكيت داشتهو سلطه برآنها
جمهوري يك تونيس نظر مورد جهاني واحد جمهوري شرايطي چنين
تعيين انگيزشي عامل ديگر عمومي افكار و نيست متعادل
همين توسط و گرديده كنترل آن زيرا بود ، نخواهد كنندهاي
.ميشود داده جهت رسانهها
روابط در فرادستي و فرودستي اين نيز نظري لحاظ از
و محدود سطح در چه جامعه در.است اجتنابناپذير اجتماعي
نقش ، و وضع حيث از بينالمللي و كلان سطح در چه و ملي
بينالمللي جامعهاي به نميتوان پس.دارد وجود نابرابري
از زور و شود برقرار متعادلي روابط آن در كه بود اميدوار
(8).بربندد رخت اجتماعي روابط
جهاني دهكده در بشر وحدت و لوهان مك
تاريخي دورههاي تقسيمبندي از پس نيز مكلوهان مارشال
ارتباطات دوره سه شمردن بر و كردهاند سپري جوامع كه
نقش بر الكترونيكي ، ارتباطات و كتبي ارتباطات شفاهي ،
كه دارد اعتقاد و كرده تاكيد اجتماعي جهش در رسانهها
ميكردهاند زندگي قبيلهاي نظام يك در ابتدا در انسانها
تمام از و داشته حضور خويش طبيعي زندگي در فرد آن در كه
.ميكند مراوده ديگران با و ميگيرد كمك خود حواس
قبيلهاي شكل از جوامع كتابت ، رواج و چاپ پيدايش با اما
فردگرايي ، چون پديدههايي دوره اين در و شده خارج
.ميكنند پيدا ظهور قالبي افكار و عقلگرايي ناسيوناليسم ،
در نيز تونيس كه دارد اشاره چيزي به او قسمت اين در
مكلوهان.ميكند توجه آن به اجتماع از جامعه گذار مرحله
نوعي را ميكند پيدا دست آن به بشري جامعه كه سومي مرحله
سطحي در اما ميداند قبيلهاي ابتدايي دوران به بازگشت
.ميكند كسب مجددي اعتبار شفاهي بيان شيوه آن در كه جهاني
جدا خود گروه از كتابت دوره در كه) فرد مرحله اين در
ديگر گروه اين اما ميشود جذب گروه در مجددا (بود شده
و مدرن انسان كه است معتقد او.نيست وابسته معيني محل به
و جانبه همه حضوري اجتماعي روابط نظر از امروزي شهرنشين
متفاوت قبلي مرحله دو با كه حضوريدارد جهان در دائمي
مند علاقه جهاني مسائل به آن در افراد طوريكه بهاست
را جهاني حضور اين الكترونيكي پيشرفته امكانات و هستند
يك سطح در را جهاني ارتباط و كرده فراهم آنها براي
تحولات به او اين بنابراست نموده نزديك هم به "دهكده"
براي را آنها و كرده خوشبيني اظهار رسانهها تكنولوژيك
را چيز همه آن در همگان كه آرماني جامعه يك به دستيابي
.ميداند ضروري بدانند
بينالملل روابط حوزه از ميتوان زمينه اين در كه نقدي
و صميميت آيا كه است اين دانست وارد مكلوهان ديدگاه بر
آنچه با همسطح ميتوان را "جهاني دهكده" مساعي اشتراك
مسلم كرد؟ فرض داشته وجود اوليه بشر قبيلهاي زندگي در
"اطلاعات به نابرابر دسترسي" و "عينيگرايي عدم" كه است
يافته ، منجر واقعيت مكلوهان نظر مورد جهاني دهكده در كه
كدخداي آن دليل به كه است شده جهان كشورهاي بين شكافي به
رشد زيرا.ميگيرد فاصله دستانش زير از روز هر دهكده اين
او مالكيت تحت رسانههاي و ميداند تحمل غيرقابل را آنها
اهداف به رسيدن براي و نكرده رعايت را بيطرفي الگوهاي
چنين در.ميدهند انجام را لازم جهتگيريهاي نظر ، مورد
وحدت" بر مبني را مكلوهان آرزوي نميتوان وضعيتي
.دانست تحققپذير "جهاني دهكده در بشري بزرگ خانواده
بوسيله كه انسانها ، بين گرفته صورت نزديكي اين در زيرا
به روز نظامهايي يا عدهاي است ، شده امكانپذير رسانهها
(9).ميكنند پايمال را ديگران حقوق روز
سير تقسيم با خود "تلويزيون قدرت" كتاب در نيز كازنو ژان
مرحله بين را تفاوتهايي مرحله ، سه به بشري جوامع تحول
:ميگويد او -برميشمارد قبيلهاي دوره با كنوني
از برخي ظاهرا كنوني مرحله در همگاني رسانههاي"
با را قبيلهاي مرحله يعني اول مرحله فرهنگي هنجارهاي
رسانههاي عصر در [..].دادهاند رواج تفاوتهايي
صورت به يعني تازه صورت به جامعهپذيري روند الكترونيكي
مجدد رواج باعث افراد ، "كردن انبوهي" يا "كردن وار توده"
(10)".ميشود افراد در همرنگگرايي و كنفورسيسم
جامعه همرنگگرايي با را جديد همرنگگرايي او اما
دانسته متفاوت ميكند نفي را تازهاي هرچيز كه قبيلهاي
به را انسانها همه جديد جامعهپذيري شيوه":ميگويد و
خود در را تحولي نوع هر كه تودهاي ميكند ، تبديل توده
كردن صفت گوسفند يعني خود مقتضيات با آنرا و ميكند جذب
مورد در كه آنطور مرحله اين در.ميدهد انطباق آدمها
نفي تحول نفس وجه هيچ به ميشود ديده ابتدايي روحيه
شدن همرنگ و تودهها حركت جهت در تحول سير بلكه نميشود
(11)".شود داده سوق آنها با
اگر بود خواهيم غافل دنيا كنار و گوشه از بسي اين بنابر
قبيلهاي نظام همچون را وحدت مكلوهان ، جهاني دهكده در
بر سرمايهداري روزافزون تفوق اثر بر يرا زكنيم جستجو
بسا چه و جديدي شكل در كدخدامنشي نظام جهان ، اوضاع
.ميكند پيدا ظهور پيچيدهتر
جهان آينده مورد در پيشفرضهايي
كه گرفت نتيجه ميتوان شد گفته آنچه از خلاصهاي در
شطرنج صفحه در صنعتي انقلاب پي در پيرامون جهان كشورهاي
دليل به همواره و گرفته قرار بينالمللي رقابتهاي
استراتژيك مانورهاي بالقوه هدف طبيعي منابع از برخورداري
ا جنگ سرد ، جنگ مثل بحرانها از بسياري.ميشدهاند محسوب
در...و خاورميانه كشمكشهاي خليجفارس ، جنگ افغانستان ،
اين پيدايش عامل كه كرد ايجاد رعبآوري فضاي جهاني صحنه
عامل اما برميگردد حوادث خود اهميت به مقداري اگرچه فضا
.بود غرب سياسي و اقتصادي شرايط عمده ،
و شد انكار جنوب كشورهاي مردم حاكميت حق بسياري موارد در
طبيعيشان منابع از استفاده نحوه در مشروعشان حقوق
در را رقابتها اين رسانهها ميان اين در.گرديد پايمال
عنوان به و دادند گسترش جهانبيني بر مبتني رقابتهاي سطح
كه غرب منافع حفظ و وضع اين تداوم براي پنهان وسيلهاي
ثبات اجتماعي ، روابط اقتصاد ، فرهنگ ، نابودي بهاي به
.كردند نقش ايفاي شد ، تمام جنوب كشورهاي در..و سياسي
جهان به كه لرنر دانيل چون روشنفكراني ميان اين در
توسعه براي را الگوهايي داشتند وابستگي سرمايهداري
سمت به را آنها بيشتر ، كه دادند ارائه جنوب جوامع
توسعه دهههاي نامطلوب پيامدهاي اما.داد سوق اضمحلال
استراتژيهاي خصوص در ديدگاهها تغيير به منجر (701950)
در غربي واقعيتگرايان و پيراموني منتقدان و شد توسعه
به توسعه سياستهاي تغيير لزوم بر آن از بعد و دهه 1970
با همخوان و انساني گوناگون نيازهاي بر مبتني طوريكه
نشان آنها.كردند تاكيد باشد جنوب كشورهاي داخلي شرايط
صورت كشورها اين در مدرنيزاسيون عنوان تحت آنچه دادند
.است نبوده فقر و ثروت شدن قطببندي جز چيزي گرفته
جهان در موجود واقعيتهاي و فوق مطالب به توجه با حال
ادامه روند اين آيا كه است اين ميشود مطرح كه سوالي
كشورهاي اقتصاد نابودي به شدن جهاني گسترش و ميكند پيدا
شد؟ خواهد حاكم برآنها مطلق فقر و گرديده منجر فقير
بخشند؟ تداوم نظام اين به ميتوانند حد چه تا رسانهها
فرضهاي پيش جهان آينده مورد در ميتوان جمعبندي يك در
خواهد مرحلهاي به جهاني مبارزه اولا:كرد ارائه را زير
ثروتمندان و شده گرفتار فقر نهايي حد به فقيران كه رسيد
نظام بهطوريكه كنند جمعآوري را عظيمي ثروتهاي نيز
ثانيا شود ، حكفرما جهان در عميقا بينالمللي كاستي
توسعه گوناگون راهبردهاي بكارگيري طريق از ضعيف كشورهاي
تشكيل و مازاد به دستيابي و توليد بارآوري بخش ،
و حقوقشان تصاحب براي منطقهاي و بينالمللي اتحاديههاي
.كنند تلاش بينالمللي معادلات در تعادل برقراري
مرحله در نميتواند بشر پيشرفت كه آنرو از اول گزينه
نسبي تعادل حفظ پيشرفت اين ادامه شرط و شود متوقف خاصي
اكثريت مطلق فقر و نميرسد نظر به منطقي است ، بازار در
كه آنجا از دوم احتمال امااست تصور غيرقابل جهان جمعيت
از روز به روز بينالمللي و منطقهاي اتحاديههاي اهميت
به "منطقهگرايي" حتي و ميشود درك بيشتر كشورها اين سوي
"جهانيگرايي" از جلوگيري براي اساسي راهبردي عنوان
رهايي راه حقيقت در و رسيده نظر ميگردد ، صحيحبه ترويج
طوري به.است شده تضمين گزينه اين تحقق در كشورها اين
تصميمهايشان تاثيرگذاري سطح ارتقاي براي جنوب كشورهاي
احتمال اين صحت در ديگر علامت.شوند متحد هم با ناچارند
حدي به بينالمللي روابط نشيبهاي و فراز كه است اين
دارد بستگي پيرامون جهان توسعه به چيز همه ديگر كه رسيده
وابسته موضوع اين به جهاني صلح حتي و جهان مردم بهروزي و
.است
توان ديگر اقتصاديشان فقر دليل به جنوب كشورهاي جمعيت
حيات كه اينجاست در.ندارند را غربي كالاهاي خريد
طوري به.ميخورد گره هم به ثروتمندان پيشرفت و مستمندان
عطفي نقطه به اقتصاديش رشد تاريخ در جهان حاضر حال در كه
توسعه حال در و يافته توسعه كشورهاي رشد آن در كه رسيده
پانصد و ميليارد يك سرنوشت اينكه است ، مگر غيرممكن
از رهايي براي.شود روشن جهان جمعيت فقيرترين ميليون
پيرامون جهان رشد حال در كشورهاي آينده ، اقتصادي ركود
دولت ، هزينههاي توزيع نحوه در بنيادي اصلاحاتي با بايد
نيز غربي كشورهاي و دهند افزايش را مستمندان خريد قدرت
افزايشقدرت براي بينالمللي اقتصاد نظام تغيير جز راهي
.ندارند فقرا خريد
تجربه جهاني دوم جنگ از پس سالهاي در جهان را مساله اين
سالهاي در اروپا اقتصادي سيستم انهدام از پس.است كرده
آن كالاهاي بتواند اروپا اينكه دريافتبراي جنگ ، آمريكا
.بگيرد سروسامان قاره اين كشورهاي اقتصاد بايد كند جذب را
قالب در دلار ميليارد آمريكا 28 كه بود آگاهي اين پي در
اين درصد نود كه كرد كمك كشورها اين به "مارشال طرح"
با جهان نيز حاضر حال در.شد واگذار شرط و قيد بدون مبلغ
دو هر اقتصادي حيات به بشر پيشرفت و روبهروست وضعي چنين
از صحبت غرب در كه ميبينيم ما امروز.دارد بستگي طرف
آن دليل كه ميآيد ميان به جنوب كشورهاي بدهيهاي بخشيدن
مستمندان خريد قدرت فقدان دليل به غرب اقتصادي رشد كندي
.است جهان
بينالمللي ، سرمايهداري الگوي برتري كه است معلوم همه بر
كه بود خواهد زماني تا "شدن جهاني" پديده قولي به يا
.باشد نداشته وجود آن براي ديگري كاربردي و نظري جايگزين
سالهاي در اعتراض بانگ اوجگيري و نارضايتيها بروز
شرط و بيقيد پيشرفت كه ميدهد نشان نظام اين عليه اخير
در مردم تظاهرات.كشيد نخواهد طول زيادي زمان مدت آن
(آمريكا سياتل)سرمايهداري نظام قلب در كه دسامبر 1991
اعتراضهاي و داد روي جهاني تجارت سازمان اجلاس عليه
گروههاي نارضايتي از حكايت اخير سال دو در ديگر پيدرپي
همه اينها.دارد بازار نيروهاي سلطه از جهانيان از زيادي
ناچارند وضعيتي چنين در دولتها و ملتها كه ميدهد نشان
.آورند روي همكاري به حدودي تا رودررويي بهجاي
مورد در نيز هانتينگتون ديدگاههاي در كه توجهي جالب نكته
به پيشنهادهايي قالب در را آن او و دارد وجود جهان آينده
منازعات شدن بدل از" غرب كه است اين ميكند عرضه غرب
جلوگيري تمدنها ميان عمده جنگهاي به تمدنها بين محلي
پيشبيني ، قابل آينده در" كه ميگيرد نتيجه او (12)".كند
خواهد دنيايي بلكه داشت ، نخواهد وجود جهانشمولي تمدن هيچ
است ناگزير آنها از يك هر كه گوناگون تمدنهاي با بود
(13)".بياموزد را ديگران با همزيستي
احراي ابراهيم
دارد ادامه
:پانوشتها
مراجعه زير منبع به تونيس نظريه از بيشتر آگاهي براي -8
-اميركبير نشر -اسدي علي -كازنو ژان -تلويزيون قدرت:شود
تا 23 صفحات 19
زير منبع به لوهان مك نظريات از بيشتر آگاهي براي -9
تا 69 صفحه 35 از -تلويزيون قدرت:شود مراجعه
صفحه 104 -تلويزيون قدرت -و 11 10
ماهنامه -هانتينگتون ساموئل -تمدنها رويارويي -و 13 12
صفحات 1124 -شماره 7069 -اقتصادي -سياسي اطلاعات
|