مشهدي ، سلطانعلي آثار نمايش مناسبت به
متروپوليتن موزه در ايراني خوشنويس
...دون عالم بود عدم و عينالم
بلژيك در ايراني عكاس موفقيت
مشهدي ، سلطانعلي آثار نمايش مناسبت به
متروپوليتن درموزه ايراني خوشنويس
...دون عالم بود عدم و عينالم
مشهدي سلطانعلي خوشنويسي آثار از تعدادي پيش چندي:اشاره
موزه در خوشنويسي عرصه در ايراني پرآوازه هنرمند
.شد گذاشته عموم ديد معرض به رك نيويو متروپوليتن
خوشنويس هنرمندان از شيرچي اسرافيل مناسبت ، همين به
نوشته باره اين در مطلبي مذكور ، آثار ديدن از پس كشورمان
.دارد هنرمند اين آثار و زندگي بر مروري كه
ماههاي در متروپوليتن موزه IslamicArt اسلامي هنر بخش
خوشنويس هنرمندان از يكي آثار ميزبان خرداد و ارديبهشت
دوره الخطاطين سلطان" مشهدي سلطانعلي بنام ، ايراني
شهر به نگارنده ورود محض به كه بود نهم قرن "تيموري
خوشنويس گفتم و كرده تلقي يمن خوش را مژده اين نيويورك
استاد گهرنشان قطعه چند ديدن جز ميخواهد ، چه خدا از
غريبي نجواي دل در مشهدي ، سلطانعلي هم آن نستعليق ، بزرگ
ايراني ، معروف خوشنويس با آمريكا متحده ايالت در
آن با داشتم صدساله هشت زمان بعد و مشهدي سلطانعلي
سلطانعلي تعالي و تيموري دوره نشيب و فراز و سختيها
.خويش دوره در خوشنويس
امر اين تا ميكشيد پر سلطانعلي آثار ديدن تمناي به دل
كاست و بيكم و يكراست موزه پايين طبقه از و افتاد اتفاق
.رفتم مشهدي سلطانعلي مخصوص گالري بسوي پرشور اشتياقي با
از سلطانعلي آثار مخصوص گالري و اسلامي هنر بخش طراح
و صفحهآرايي در كه آبي رنگ بخصوص ايراني ناب رنگهاي
انتخاب داشت ، فعال حضور سلطانعلي آثار نقاشيهاي
فضاي يك كه آبي رنگ با را ديوارها كه نمود را پسنديدهاي
درخشش سلطانعلي تابلوهايزيباي.بود گرفته بخود روحاني
را ايراني هنر بيننده مشتاقان و بودند گرفته صدچندان
.بود كرده ميخكوب تابلوها برپاي ساعتها
با كه بودم شنيده بزرگ استاد اين آثار از فراوان توصيف
در بيكراني معنوي لذت گذاشته نمايش به تازه آثار ديدن
از كه عاطفي تموجات غرق طرف يك از و ميكردم حس خود
و خوشنويسي دقيق اجراي ديگر طرف از و خوشنويسان خانواده
و حاشيه و تذهيب آن با تيموري دوره دقيق اجرايي نكتههاي
آثار ديدن كه دوران آن خاص طلااندازيهاي و جدولبندي
اين مشتاقان اكثر و نگارنده براي است مهارتي و تمرين خود
.ايراني اصيل هنر
كاغذهاي روي خود دوره تذهيب با استادانه ي چليپا چند
و كتابت قلم حركتهاي و سبز و آبي رنگهاي به زرافشان
چه سلطانعلي همكاران استادانه و ماهرانه طلااندازيهاي
هنر در خلاقيت دامنه.است داده نمايشگاه به جلوهاي
و خرامش مجذوب را بيننده و است گسترده بسيار سلطانعلي
و خوشنويسي بين رابطه.ميكند ايراني نستعليق نرمشهاي
براي هم آن تماشاي و بود آهنگين بسيار تذهيب و رنگآميزي
.بود لذت مايه بازديدكنندگان ديگر و نگارنده
و دستار با و ميكشيد پر خويش قلم نوك با همراه سلطانعلي
پرواز آنها با داشت حضور جمعيت ميان در ايراني فاخر لباس
مشغول بررسي و غور به آثارش علاقمند مردم بين در. ميكرد
:كرد زمزمه را دوبيتي اين خودش زبان با و بود
دون عالم بود والم عدم عين
سكون و آرام مجوي درو زنهار
است الم آخر عالم جزو اكثر چون
بخون غرقه دل الم اين از رفتيم
كتاب چند كه بود شيشهاي ويترين داخل در آثار از بخشي
سفارش به مطمئنا كه سلطانعلي تحرير به نفيس بسيار
رياضت از شام و روز نستعليق سلطان كه سلطنتي كتابخانه
يادگار به زيبايي بدين آثاري و برنخاسته مشق عارفانه
سلطانعلي خط از استادانه بسيار قطاعي چند و است گذاشته
.ميخورد چشم به نمايشگاه در هم
خود حد از بيش امكانات بخاطر هرساله متروپوليتن موزه
چند و ميكند فرهنگي و معنوي ارزش با كار اين به مبادرت
ميرعمادالحسني خطي آثار روسيه ارميتاژ موزه از قبل ماه
به را هند مكتب منياتورهاي يا و صفويه دوره خوشنويس
ميباشد ارزش با و نفيس كتاب يك آن حاصل كه گذاشت نمايش
هنرمندان و شناسان شرق اقبال و استقبال مورد بسيار كه
.است گرديده
هنوز.است شده كم كار ايران در داري موزه و موزه درباره
پيدا را لازم جذابيت آن ما موزههاي ساليان از پس
مديران.بيبهرهاند اوليه امكانات از حتي و نكردهاند
و دهند فراوان اهميت مهم موضوع اين به بايد ايران فرهنگي
نگهداري موزهها در كه فرهنگي و تاريخي نگفتههاي تمام
گروههاي و شود بازگو ما معنوي و خوب مردم براي ميشوند
ميتوانند موزه خبره كارشناسان با دانشآموزان از بسياري
از ميتواند هم توريست جلب.كنند ديدن ما ، موزههاي از
حدودا دنيا بزرگ موزههاي از روزانه.باشد موزهها طريق
براي ميشود سرمايهاي و ميكنند ديدن نفر هزار تا 30 20
بازسازي و مرمت و جديد و قديم هنرمندان آثار خريد
با تنها امر اين و موزه جديد بناهاي ساختن و موزهها
.است ميسر درست برنامهريزي
را سطري چند خواستم بود ، مشهدي سلطانعلي چون سخن موضوع
خوب مردم تا بنگارم كمال صاحب استاد اين بيشتر معرفي جهت
و ياد تا كنم آشنا سلطانعلي با را ما دوست فرهنگ و
ايراني بزرگ هنرمندان و مشهدي سلطانعلي به باشد احترامي
نگه جاويد و پربهاء را عزيز ايران منزلت هميشه كه
.ميدارند
عليست غلام علي سلطان بنده
عليست زنام خط شهرت
خط سلطان مشهدي سلطانعلي كه نيست پوشيده هنر براهل
رشته اين مروجان و استادان از يكي و ايران نستعليق
مشهد شهر كهزاده است پيدا شهرتش از كه است (نستعليق)
دوره فراوان مشكلات دچار هنر نابغه هر بسان و ميباشد
بزرگواري و سالاري و فضل و ناملايمات همان در و بود خويش
نوشته كه السطور سراط رساله.نمود خويش آن از را هنر در
:ميكند نقل چنين است سلطانعلي خود
روزي ميرمفلسي قضا از
دلسوزي بسان آمد پيشم
جست دواتم و كاغذ قلم
نخست زحرف حرف نه و بيست
داد بدستم روان و بنوشت
دلشاد او التفات از شدم
با بود (مشهد) خراسان شعر و هنر ازبزرگان كه ميرمفلسي
مشهدي سلطانعلي به قطعه چند شرقيها خاص خلوص و مهرباني
به مداوم تمرين و شيدايي به تشويق را سلطانعلي و ميدهد
گذشته هنرمندان از و نياسودن مشق از روز و شب ميكند خط
.ميشود سلطانعلي زندگي انديشه و كار كردن مشق خويش
است مشهدي سلطانعلي استادان باره در فراواني قولهاي نقل
شاگرد كه محمد حاجي حافظ يا تبريزي اظهر حال و حس ولي
مهم نكته اين و ميشود مشاهده سلطانعلي خط در بود اظهر
بهترينهاي خويش تعالي و تمرين مسير در خوشنويس كه
و ميكند كپي آنان آثار از و مينمايد انتخاب را روزگار
دور داشت كه سرشاري هوش و درايت با امر اين از سلطانعلي
تيموري ميرزاي شاهرخ باره در.نمود مطلوب استفاده و نبود
به عجيبي تمايل كه تيموري هنر طرفدار جانشينان يا و
را سلطانعلي ميدهند دستور و داشتند داري كتاب و كتابت
را نظامي خمسه كه تبريزي جعفر و بخوانند فرا دربار به
جوان سلطانعلي و ميافتد سلطانعلي دست به گذاشت ناتمام
در جرقهاي موضوع اين از و ميگيرد فرا شرآفرين بختي را
.ميشود زده سلطانعلي هنري زندگي
سير صبا نسيم چون و پيچيد خراسان اطراف به سلطانعلي شهرت
"كوركاني بايقرا حسين سلطان" اينكه تا ميكرد ، معنوي
هنري و فرهنگي مسائل مركز كه هرات به را ايشان (873912)
امر به ايشان كتابخانه در و نمود دعوت بود ، زمان آن
.گرديد مشغول دل كتابت
به مسلط و پرور هنر و هوش با و دوست هنر وزير با آشنايي
خود (844906) شيرنوايي اميرعلي خويش زمانه هنر و فرهنگ
كه ميباشد مشهدي سلطانعلي آثار در ديگر تولدي و آغاز
به روزگار صفحه به وزير همين سفارش به ارزشمندي آثار
با آشنايي سلطانعلي عمر طلائي دوره همين در گذاشت يادگار
سلطان بزرگان و مقربان از كه جامي عبدالرحمن سخن ارباب
آشنايي اين حاصل و ريخت بهم وحدت و آشنايي بود ، بايقرا
.شد جامي آثار از بسياري كتابت
و معنوي زادههاي بزرگ را سلطانعلي زيباي و مبارك خطوط
كاخها و ميكردند جمعآوري ايراني خط هنر به علاقمندان
قطعات و آثار به ميشد مزين شخصي مجموعههاي و خانهها و
از قطعهاي داشتن بود افتخاري كه مشهدي سلطانعلي گرانقدر
.نستعليق بزرگ استاد اين
از كه آراستگي و پرهيزكاري فضل ، و بزرگواري سيرت ، صفاي
سلطانعلي در همه است ، زمين مشرق بزرگ هنرمندان بارز صفات
.رساند ماندگاري و معني قله به را او و بود شده جمع
به خويش زمانه پركار و شهير هنرمند مشهدي سلطانعلي
ترجيح ولي بود مسلط تذهيب و شعر موسيقي ، چون هنرهايي
او گرد كه زمان آن دانشوران و هنرمندان جمع در ميداد
والا انديشه اين و بگذارد بيادگار را خوشنويسي زدند حلقه
توانايي همه با دارند و داشته ايراني بزرگ هنرمندان را
آثار و شوند مجموع موضوع يك در دارند جمع خويشتن در كه
.بگذارند بيادگار فاخر
براهل بزرگ محقق اين زحمات كه بياني مهدي دكتر نام زنده
منزلت و قدر و نيست پوشيده (خوشنويسي هنر بخصوص)هنر
تحقيق روش با تعالي و كمال سوي به را خوشنويسي اصيل هنر
در.داد سوق و سمت پيشين هنرمندان داشتن شناسنامه و
ميرسد مطلوب نتيجه به مشهدي سلطانعلي احوالات جمعبندي
او ماندگاري و رشد در مهم بسيار عامل چند را سلطانعلي كه
دوامدوره و عمر طول:از عبارتند عوامل آن و است ميسر
آثار كثرت و انجاميد بطول قرن نيم از بيش كه او خوشنويسي
مهربان خوي و خلق بود ، شده پراكنده ممالك اقطار در كه او
داشته خود دوستان و شاگردان با كه مداراتي و ظاهر جمال و
سلطان چون پرور هنر امير نزد كه منزلتي و شان است ،
وي هنرشناس و سخندان وزير با مصاحبت و بايقرا حسينميرزا
سخندان شاعر با الفت و دوستي و شيرنوايي اميرعلي
كتابت و را او بزرگ سه اين تحسين و داشته جامي عبدالرحمن
نكته اين كه تصويرها و تذهيب بهترين با مشهدي سلطانعلي
خط عامل ، آخرين و دارد دربيننده مستقيم رواني و روحي اثر
خوشنويسان هنوز و است بوده تكاملي سير اوايل در نستعليق
ميتوانستند فقط سنجان هنر و بودند نيامده متعدد زبردست
از كه تبريزي جعفر و اظهر و تبريزي ميرعلي با را او خط
و بسنجند بودند سلطانعلي از قبل دوره تا هنر اين سرآمدان
خط خطه در نيز ايشان گذشت آنها احوال ترجمه در چنانكه
خود از پس خوشنويسان با تا نبودهاند يكهتاز نستعليق
.باشد سنجش شايسته
بلژيك در ايراني عكاس موفقيت
صفرلي ، اميرحجت آثار از يكي:همشهري خبرنگار -مشهد
عكاسي بينالمللي نمايشگاه دومين در خراساني عكاس هنرمند
موفق تماشاگران برگزيده عكس عنوان به بلژيك ، كاريكاتور و
.شد(Popular Prize)دلاري مردمي 250 جايزه دريافت به
گرديد ، برگزار "شبانه خواب" عنوان با كه نمايشگاه اين
از بيش كاريكاتوريست و عكاس هنرمندان از اثر تعداد 400
اين برگزيده آثار و گذاشت نمايش به را جهان كشور 45
:سايت در ميتوان را نمايشگاه
.كرد مشاهده http:WWW.ping.be/Sleepart
از و خراسان عكاسي انجمن مديره هيات عضو صفرلي اميرحجت
سال به 30 نزديك و است مشهد جوان سينماي و عكاسي مدرسان
بيش در تاكنون وي آثار و دارد فعاليت عكاسي هنر رشته در
به كشور از خارج و داخل انفرادي و گروهي نمايشگاه از 50
.است شده گذاشته نمايش
|