تاثيرات (پاياني بخش) زيباييشناسي و دين
اسلامي هنر تكوين در
فرهنگي - قومي
اعتقاد و است ايمان با اصالت ديني ، تفكر حاكميت عصر در
آن از پس لذا و است آگاهي و فهم موجب ايمان كه است براين
"آگوستين" كه روست اين از ميگيرد ، صورت فهم كه است
تا ميآورم ايمان كه ميگويد وسطي قرون دوره فيلسوف
زيرا است ، تفكر اين مقابل نقطه راسيوناليسم.بفهمم
شك چيز همه به اينكه از پس "دكارت" يعني آن بنيانگذار
كسي عنوان به خود وجود در ميشود ، چيز همه منكر و ميكند
كه اينجاست از ;نميكند شك ديگر نموده ، شك چيز همه به كه
.ميگردد چيز همه محور انسان
او اگر و است الله خليفه انسان مسيحيت و اسلامي عرفان در
در اما.ميبرد فرو خود در را چيز همه دنيا برداريم ، را
تفكر در شده معرفي انسان با شده مطرح انسان دكارت ، تفكر
مدرنيته ، و دكارت تفكر در زيرا.دارد عمده تفاوت ديني
نيز مدرنيته عصر شناسي زيبايي.خداست انسان ، جايگزين
از انقطاع و عقلگرايي و انسان اصالت بر ميشود مبتني
اشاره آن به ديني تفكر در كه مطلقي زيبايي و معنا عالم
.شد
سنت تابع يعني دارد ، ملكوتي كيفيتي زيبايي ديني ، هنر در
لن و تبديلا الله تجدلسنته فلن".است الهي ناپذير تغيير
قوانين و الهي سنتهاي يعني "تحويلا الله لسنه تجد
ديني و سنتي هنر و ناپذيرند تبديل آن شناسانه زيبايي
نيز نوآوري فكري ، دستگاه اين در.هستند قوانين اين تابع
ظهور منصه به خداوندي ابدي و ازلي قوانين چارچوب در
و ديني هنر به افراد بعضي كه اتهامي اين بنابر ميرسد
روي از است نوآوري فاقد هنر اين كه ميزنند سنتي
عصر در نوآوري با نوآوري اين البته.است بياطلاعي
ناسوتي ابدي و ازلي قوانين كليه از راحتي به كه مدرنيته
تخطي نيز انساني قوانين از موارد برخي در حتي و لاهوتي و
.دارد عمدهاي تفاوت ميكند
صورت به و آكادميك شيوه به الزاما هنرمند ديني تفكر در
.نميشود مطلع هنر شناسانه زيبايي قوانين از اكتسابي
معرفتي موجب هنرمند ايمان كه است براين اعتقاد بلكه
لااقل شناخت براي هنرمند هدايت عامل معرفت اين كه ميشود
معرفت تر راسخ ايمان ا لذ.ميگردد قوانين اين از برخي
حجابهاي بيشتر معرفت و داشت خواهد دنبال به را بيشتري
و زد خواهد كنار ديني هنرمند چشم مقابل از را بيشتري
و سير اين و ميشود نزديكتر مطلق زيبايي حقيقت به هنرمند
.ميگردد متجلي او هنري اثر در سلوك
پا زير درصدد هرگز ديني هنرمند شد گفته آنچه براساس
به رو اين از.نيست الهي ابدي و ازلي قوانين گذاشتن
به اعتقادي بلكه نميباشد طلب تجدد كلمه امروزي معناي
معنا عالم بيكران اقيانوس در آنچنان اوندارد تجدد اين
چارچوب در نميتواند كه است يكي آن با حتي و است غرق
تفكر البته.گيرد جاي ناسوتي عالم شناسانه زيبايي قوانين
زيرا.نكند درك را او كه دارد حق مدرنيته عصر گراي عقل
متفاوت كاملا فكري دستگاه دو به متعلق مقوله دو اين
.هستند
زيباييشناسي مباحث عدم يا وجود خصوص در كه نويسندگاني
واقع در نظريهاند اختلاف دچار گذشته ديني متون در
تفكر شد اشاره كه همانطور.شدهاند مبحث خلط گرفتار
دو حاضر عصر فلسفي تفكر با آن به مربوط فلسفه و ديني
و هنر خصوص در بحث و است متفاوت كاملا مقوله
مختصات فكري دستگاههاي اين از كدام هر در زيباييشناسي
مباحث در كه مورد اين در اصراربيجهتدارد را خود خاص
آن جديد معناي به زيباييشناسي درباره گذشته ديني فلسفي
ايجاد و انتقاد ديگر طرف از و شده فراواني نظريهپردازي
معاصر فلسفي مباحث و ديني تفكر اينكه بر مبني جنجال
و زيبايي براي تعاريفي يافتن پي در انديشمندان
عقلگراي تفكر با هماهنگ كه هستند (استتيك) زيباييشناسي
به را خود توجه زيباشناسي ايشان ديدگاه از.باشد امروزي
دانشي همان اين ميكند متمركز آن ماهيت و هنر جوهرذاتي
.است شده معروف استتيك به كه است
هنر از شده دريافت زيبايي استتيك جديد فكري دستگاه در
آن بر زيبايي عمومي مفهوم كه است زيبايي از خاص انعكاس
خصايص از جزيي خصوصيتي جز چيزي زيبا.نميشود اطلاق
به را دردها و تاريكيها زشتيها كه استتيك موضوع
و مباحث گونه اين.نيست ميكند جلوهگر زيبا گونهاي
از باشد مانع و جامع كه تعاريفي ارائه و آن بيان شيوه
مطالب اين ارزيابي و است معاصر فلسفي مباحث بارز خصوصيات
حالي در اين.است امكانپذير معاصر تفكر شيوه چارچوب در
و مستقيم اشارههاي اسلام تفكر تاريخ در كه است
تفكر با متفاوت گونهاي به زيبايي و هنر به غيرمستقيم
است شده تلاش آسماني مقدس كتب در.ميپذيرفت صورت جديد
خوب و زشت از زيبا مختلف مثالهاي و مصداقها ارائه با
و روح بر رنگها بعضي خاص تاثيرات.گردد متمايز بد از
و هنرمندان هدايتگر مطالب گونه اين امثال و انسان روان
واضح پر.گرديد هنر تاريخ در مختلف ديني مكاتب هنرشناسان
ارائه نظري مباحث بررسي و آثار اين تحليل و تجزيه كه است
نميباشد ميسر جديد تفكر چارچوب در فكري نظام اين در شده
.كرد خواهد سردرگمي دچار را ما حداقل يا و
تنها مقابل فكري دستگاه در مباحث اين از كدام هر ارزيابي
است بديهي مساله اين.شد خواهد مباحث بيشتر پيچيدگي موجب
از يك هيچ در نبايد آن امروزي معناي به زيباييشناسي كه
زيرا.باشد داشته وجود گذشته فلسفي تفكر و ديني تفكرات
مختص خصوصيات همه با مدرنيته عصر به متعلق استتيك دانش
تفكرات در آن به مربوط نظري مباحث و زيبايي.است خودش به
جاي ديني فلسفه تفكر چارچوب در اسلام دين جمله از ديني
پيدايي اصلي عامل شناسانه زيبايي مباحث اين.ميگيرد
غير دراست شده مختلف تمدنهاي در ديني مختلف هنرهاي
خود آثار بايد ملاكهايي چه براساس ديني هنرمند صورت اين
مينمود؟ ارائه را
به سينه كه خاص زيباييشناسي اصول از مجموعهاي وجود
ظهور اصلي رمز و ميشد منتقل ديگر نسل به نسلي از سينه
كه نيست چيزي گرديد تاريخ طول در ديني جاودانه آثار
اين كه پذيرفت بايد اما كرد انكار راحتي به را آن بتوان
تفكر تاريخ در شناسانه زيبايي فرمولهاي و اصول مجموعه
.است نشده گردآوري منسجم گونهاي به هرگز ديني
سراسر در قرون18 ، 19 ، 20 در كه عظيمي اجتماعي تحولات
اختراعات روزافزون سرعت داد رخ زمين مغرب در بخصوص جهان
در وسيعي دگرگونيهاي صنعت ، چشمگير رشد و علمي اكتشافات و
مكاتب ظهور.نمود ايجاد مختلف سرزمينهاي اجتماعي ساختار
عالم به جديد نگاهي كه برجسته انديشمندان و بزرگ فكري
جديدي قرائت معطوف را خود كوشش و تلاش همه و داشتند هستي
تحول منشا نمودند ، اجتماعي و انساني پديدههاي از
.گرديد هنر ساحت جمله از مختلف ساحتهاي در گستردهاي
تحليل و تجزيه علمي جديد نگاههاي اين جمله از
اين بر هنر كارشناسان امروزه.است بوده هنر جامعهشناختي
چون هنري و ادبي بزرگ سبكهاي ظهور شك بدون كه عقيدهاند
پست و مدرنيسم دادائيسم ، امپرسيونيسم ، اكسپرسيونيسم ،
جنگها ، اجتماعي ، تحولات و تغيير نتيجه..مدرنيسم
به خود تحليلهاي و تجزيه در اغلب و است..و انقلابها
.مينمايند خاصي هنرتوجه جامعهشناسي مقوله
پي در كه گذشته ، انديشمندان انديشه بر حاكم ارسطويي تفكر
جديدي انديشههاي با امروزه بودهاند هنر ذاتي حقيقت كشف
در هنر تعريف براي كه روبهروست اشتايني ويتگن نگاه چون
رابطه.است تاريخ سراسر هنري آثار در موجود اشتراكات پي
هنر جامعهشناسانه تحليل و تجزيه در معلولي و علت
اين قولي به.است كرده پيدا ظهور مهم اصل يك بهصورت
و ابجكتيوي ، هنر ديدگاه در.است ابجكتيوي نگاه يك نگاه
كل به بايد ميشود ارائه فكري دستگاه اين در كه تعاريفي
قطعا.نمايد كامل توجه آن تاريخي رخدادهاي و هنر تاريخ
مشكلاتي با ديدگاه اين در هنر براي تعاريفي ارائه
اين كه عقيدهاند اين بر برخي اما.بود خواهد روبهرو
فلسفي ديدگاه دو ميرسد نظر به.هستند واقعگرا تعاريف
و مجزا و متمايز هم از كاملا آن جامعهشناختي و هنر
ادوارد ازجمله جامعهشناسان برخي نظر در.آشتيناپذيرند
در اواست هنري آثار ظهور عامل تنها اجتماعي تحولات بكر
كه است اجتماع از مجموعهاي هنر دنياي:ميگويد خود كتاب
اختصاصا بكر درواقع.است آورده وجود به را هنري اثر يك
اين در لذا.دارد اشاره هنر توليد در موثر عوامل به
اصالت فرديت انساني علوم و فلسفي ديدگاه برخلاف ديدگاه
...و داوري معيارهاي هنر ، نظريههاي نبوغ ، خلاقيت ، .ندارد
هيچكدام موارد اين زيرا.ميدهند دست از را خود اهميت
.نيستند جامعهشناسانه
در افلاطوني فلسفه يا و هنر ديني فلسفه فكري دستگاه
متفكران زيرا.است هنر جامعهشناختي ديدگاه با جدي تعارض
مسائل دارند قصد جامعهشناسان كه باورند اين بر ديني
با كه كنند ، بررسي جامعهشناسانه زاويه از تنها را ديني
.دارد تفاوت ايشان نظر از ديني ماهيت
بود تلاشي درواقع پستمدرن فكري دردستگاه اختلاف پذيرش
همه از بهرهجويي و متعارض ديدگاههاي كردن نزديكتر براي
را خود عقيده مدرنيستها پست لذا.حقيقت كشف براي آنها
به مختلف فكري كهدستگاههاي ميدهند ارائه اينگونه
زبان با يا باشند جوامع نجات مدعي نميتوانند تنهايي
راهگشا نميتواند هرگز پديده يك از واحد قرائت ديگر ،
كه باشيم عقيده اين بر ميتوانيم باور اين با.باشد
زاويههاي از را هنر ازجمله انساني پديدههاي ميتوان
داد ، قرار بررسي مورد شناسي جامعه فلسفهو ازجمله مختلف
.باشد داشته متفاوتي نتايج است ممكن مواردي در چند هر
و خود تاريخ بستر در اسلامي هنر تحول سير به گذرا نگاهي
آن به قبلي بخشهاي در كه آن زيباييشناسي مبحث بهخصوص
پديدهاي به جانبه چند نگاه اهميت بتواند شايد شد ، اشاره
ظهور نگارنده نظر به.سازد روشن ما بر را اسلامي هنر چون
و سريع گسترش و تاريخ در اسلامي هنر عنوان با هنري
بارز خصوصيات و جهان از وسيعي گستره در آن تصور غيرقابل
ماهيتي قومي تفاوتهاي و جغرافيايي گستردگي عليرغم كه آن
زواياي از ميتوان كه است پديدههايي دارد ، ازجمله واحد
.داد قرار توجه مورد مختلفي
با و نيمهبياباني يا و بياباني منطقهاي اسلام ، خاستگاه
آخرين بهعنوان (ص) نبياكرم ظهوربود ساده گذراني
الهي وحي بر مبتني ديني تفكر حاكميت و خداوند برگزيده
جهان از وسيعي جغرافيايي منطقه سراسر قرن يك از دركمتر
كه بود قرن دو گذشت بعداز تنها و داد قرار تحتتاثير را
اختلاط و پيدايش به شروع گوناگوني عناصر كافي اندازه به
فلسفه نفوذ تحت زيباييشناسي ، منسجم جريان به تا نمود ،
.دهد شكل اسلام
عادات و سنن و فرهنگ در اساسي گاهي يا و كوچك اختلافات
هنر مختلف سبكهاي ظهور به منجر شده مسلمان اقوام اجتماعي
گاهي اسلامي هنر سبكهاي.گرديد هنر تاريخ طول در اسلامي
سرزمينهاي در مختلف دورههاي در كه دودمانهايي نام به
مطلب اين.است شده خوانده كردند فرمانروايي اسلامي
حاكمان حكومت نوع فرمانروايان ، حمايت كه است آن نمودار
اسلامي هنر پيشرفت در حد چه تا دوره هر اجتماعي شرايط و
.است بوده تاثيرگذار متفاوت سبكهاي ظهور و
خصوص اين در يوناني مسلمان انديشمند بوركهارت تيتوس
:ميگويد
ديگري از يك هر كه سبكهاست بسياري متضمن اسلامي هنر"
خاص ، قومي محيط به است وابسته و است بازشناختني آشكارا
تر"اسلامي" ديگري سبك به نسبت را سبكي نميتوان آنكه با
پدپدههاي وجود بر دارد دلالت بازشناسي اين.دانست
مستقيما و گوناگوني در يگانگي يا يگانگي در گوناگون
".نيست آدمي پرداخته هماهنگي يك اسلام كه است آن نشانگر
از دسته هر كه است آئينهاي سان به اسلام دين درواقع
و آرزوها و نگريستند آن در مختلف نسلهاي و اقوام
به آنچه است پرواضح.ديدند آن در را خود ملي خواستهاي
سرزمنيهاي جامعهشناختي عمده تفاوتهاي عليرغم اسلامي هنر
انديشه و اسلامي فلسفه است ، بخشيده واحد هويتي اسلامي
اسلامي هنر كه استآنچه بديهي و است آن بر حاكم معنوي
تفاوتهاي ميكند تفكيك هم از را جغرافيايي مختلف مناطق
شود قصد كه هنگامي لذا است ، اجتماعي و اقليمي قومي ،
بايد ناچار شود ، بحث آن ماهيت و اسلامي هنر روح درخصوص
ميدانيم و شده معرفتشناسي و فلسفي بحثهاي حوزه وارد
هنر چون پديدهاي مورد در كه هنگامي فيلسوف انديشمندان
و اجتماعي تاثيرات به توجهي هيچگونه ميپردازند تفكر به
امري اين و نميكنند است هنر آن خاستگاه كه منطقهاي
مسائل از مجزا امري پديدهاي ، هر ذاتيات زيرا است بديهي
مسائل به شود قصد كه هنگامي اما است ، آن جامعهشناختي
توجه شود پرداخته آن ظاهري تفاوتهاي و پديده همين عرضي
بدون زيرا ميشود ، الزامي آن جامعهشناختي جنبههاي به
كه است جامعه هر فرهنگي و اقليمي قومي ، تاثيرات اين شك
.ميبخشد متفاوتي صورتهاي را اسلامي هنر چون پديدهاي
فدوي محمد سيد
:پينوشتها
.كريم قرآن -1
.نفس 1362 معرفت -آملي حسنزاده علامه -2
.اسلامي هنر ،"تيتوس بوركهارت ، " -3
.1363-وايد كاستون تالين -4
.1365-بيان و زبان -بوركهارت تيتوس -5
:منابع
.كريم قرآن -1
علمي مركز انتشارات نفس ، معرفت آملي ، حسنزاده-2
.فرهنگي ، 1362
مسعود":ترجمه اسلامي ، هنر ،"تيتوس بوركهارت ، " -3
.ص 44 سروش ، ، انتشارت"رجبينيا
.گروسي ، ص 335 انتشارات معنوي ، هنر حكمت "اعواني" -4
اروپا ، در حكمت سير ،"محمدعلي فروغي ، " -5
.زوار ، 1347 انتشارات
اسلامي ، زيباييشناسي مفهوم در تعارض "توفيق ، سعيد" -6
زيبا هنرهاي دانشكده انتشارات فدوي محمد سيد ترجمه
.تهران 1378 دانشگاه
-هخامنشي دورههاي در اسلامي هنر -وايد كاستون تالين -7
.1363-ساروجي رحمان ترجمه
-طاهري هوشنگ ترجمه -اسلامي هنر -كونل ارنست پروفسور -8
.1347
-رجبنيا مسعود ترجمه -بيان و زبان -بوركهارت تيتوس -9
.1365-سيما و صدا انتشارات
|