|
تمدنها ، گفتوگوي تنشزدايي ، سياست
ايران منطقه امنيت صلحو و جديد مناسبات
فارس خليج و
اسدي بيژن دكتر
موضوع طرح
جمهوري رياست هفتم دوره در خاتمي آقاي تبليغاتي شعارهاي
كشور خارجي و داخلي صحنه در چارچوبي و اصلي نكاتي به
بودند عبارت وي شده اعلام داخلي خطمشيهاي.داشت تاكيد
مردم ، سياسي آزاديهاي و حقوق رعايت قانون ، حاكميت:از
انساني كرامت حفظ مدارا ، و تسامح اجتماعي ، تبعيضهاي رفع
كشور ، اقتصادي بازسازي تداوم اجتماعي ، امنيت ايجاد جامعه ،
مردم ، برابر در دولت بودن پاسخگو قانون ، حاكميت اعمال
ملي ، وحدت و جمعي وفاق انتقادپذيري ، و انتقاد آزادي
.سياسي احزاب تشكيل از حمايت و سياسي توسعه
"تنشزدايي" خطمشي خاتمي آقاي نيز ، خارجي سياست زمينه در
اقتصادي و سياسي روابط گسترش و بهبود و اعتمادسازي ،
مد را خاورميانه منطقه بهويژه و جهان كشورهاي با ايران
.داد قرار نظر
ايران ، دگرگوني و تحول حال در خارجي سياست روند عطف نقطه
از پس كه بود "تمدنها وگوي گفت" نظريه اعلام از عبارت
و علمي مجامع و جهان كشورهاي استقبال مورد شدت به اعلام
خاتمي حجتالاسلام كه چرا.گرفت قرار بينالمللي فرهنگي
جايگزيني عنوان به تمدنها گفتوگوي نظريه كردن مطرح با
ساموئل" تمدنها برخورد واقعگرايانه گفتمان براي
در تحولي عملا قدرت ، ديدگاه از آمريكايي "هانتينگتون
و منطقهاي نظام در آن جايگاه و ايران خارجي سياست
.كرد ايجاد بينالمللي
متعالي طرح اعتمادسازيو و "تنشزدايي" سياست اعلام
كه بود امر اين بيانگر نظري طور به "تمدنها وگوي گفت"
به صرفا غربي ، منابع برخي سوء تبليغات رغم به ايران
خارج جهان و خود همسايگان با درگيري و تنش ايجاد دنبال
راهبرد يك عنوان به خاتمي آقاي نيز ، عملي شكل به.نيست
و سياسي مناسبات و روابط ايران ، خارجي سياست اصلي
را خاورميانه و فارس خليج كشورهاي با ايران اقتصادي
جديد خارجي سياست اعمال اين ، بنابر.بخشيد توسعه و بهبود
را بعد به (1997)سال 1376 از منطقه در ايران متحول و
و آرامش و ثبات از نوين دوران يك شروع نوعي به ميتوانيم
ايران تحول و دوستانه روابط از ناشي خليجفارس در تفاهم
.بدانيم منطقه كشورهاي با
با كه است موضوع اين تبيين و تشريح دنبال به حاضر ، مقاله
حكومت دوران در ايران متحول و جديد خارجي سياست به توجه
در آن مستقيم و عملي تاثير اين بنابر و خاتمي آقاي
روند اين حال فارس ، خليج در بيشتر آرامش و ثبات برقراري
عامليت با منطقه موجود امنيتي ترتيبات بر تاثيري چه
سوال اين ازجمله داشت؟ خواهد آمريكاييها مستقيم اجرايي
-سياسي مساعد شرايط به توجه با كه ميشود مطرح اساسي
چه فارس خليج در خارجي نيروهاي حضور ديگر موجود ، امنيتي
خارجي ، نظاميان گسترده حضور اين آيا داشت؟ خواهد مفهومي
در امنيت و آرامش و ثبات ضد و خطرآفرين خود نوبه به
كه نيست مطمئنتر و اصوليتر آيا بود؟ نخواهد منطقه
ديگر مشاركت با ايران انقلاب ، از قبل سالهاي همانند
مبتني همكاري با و -سعودي عربستان يعني -منطقه مهم كشور
خود خليجفارس ، همكاري شوراي اعضاي ديگر اعتماد بر
اين به آيا گيرند؟ عهده بر را خليجفارس امنيت مستقلا
با نيز منطقه در غرب اصولي منافع و علائق ترتيب ،
شد؟ نخواهد تامين بيشتري اطمينان ضريب و كمتر هزينههاي
دوران و شدن جهاني عصر در ميتواند خليجفارس ما ، نظر به
متقابل اعتماد و هماهنگي مشاركت ، با جهاني نوين نظم
همكاريهاي از مطلوبي و بارز نمونه منطقه ، كشورهاي
به توجه با.دهد نشان جهانيان به را امنيتي و اقتصادي
آزمون و بررسي پي در مقاله اين بالا ، چندگانه سوالات طرح
و اعتمادسازي تنشزدايي ، سياست":بود خواهد زير فرضيه
رئيس خاتمي ، آقاي سوي از تمدنها وگوي گفت پيشنهادي طرح
گسترش و بهبود در آنها عملي تاثير و نقش و ايران ، جمهوري
با ايران اقتصادي و امنيتي -سياسي مناسبات بيشتر چه هر
مورد در لازم امنيتي -سياسي زمينه خليجفارس ، كشورهاي
جديد نظام يك تدارك و منطقه از خارجي نظامي نيروهاي خروج
جنوب كشورهاي و ايران مستقيم مشاركت با منطقهاي امنيت
".است نموده فراهم را سعودي عربستان ويژه به خليجفارس
اعتمادسازي و تنشزدايي سياست -1
خاتمي آقاي
قطعنامه 598 پذيرش و جنگ پايان از پس ايران خارجي سياست
با بينالمللي و منطقهاي داخلي ، ويژه شرايط به توجه با
دوران شروع از تحولات اين.شد روبهرو آشكار تحولاتي
را آن غربيها و گرفت شكل رفسنجاني هاشمي آقاي حكومت
به را آن داخلي تحليلگران و "ميانهروي" دوران يك شروع
ايران خارجي سياست در (پراگماتيسم) "عملگرايي" عنوان
اتخاذ در خارجي و داخلي عوامل رشته يك البته.دانستند
.بودند تاثيرگذار ايران ميانهروي سياست
كه)سال 1368 در ايران اساسي قانون متن در بازنگري ضمنا
آقاي يعني جديد جمهوري رئيس اختيارات افزايش به منجر
سوسياليستي شوروي جماهير اتحاد فروپاشي سپس و (شد هاشمي
آرمانهاي با ايدئولوژيك نمادين كشور يك عنوان به
خارجي سياستگذاري روند بر عمدهاي تاثير جهاني ، درازمدت
.داشت نظام
توجه با انقلاب دوم دهه در ايران كه كرد اشاره بايد
سياستهاي حال عين در و كشور ملي امنيت و منافع به بيشتر
داخلي ، امور در دخالت از پرهيز و بينالمللي و منطقهاي
همجواري حسن و تنشزدايي سياست رسمي ، اعلام بدون و عملا
دوران ، اين در كه گفت بايد.گرفت پيش در را همسايگان با
از برخي بر پافشاري از كه چند هر كشور سياسي نخبگان
شرايط در نظرشان به آنها تحقق امكان كه آرماني جنبههاي
عين در ولي ;نميورزيدند دريغ مينمود ، امكانپذير خاصي
در خارجي ، رفتار در واقعگرايي از عناصري قبول ضمن حال
نيز مسالمتآميز همزيستي و ملي منافع تامين جهت در تلاش
:رسيدند نتيجه اين به كشور رهبرانسياسي ظاهرا ، .بودند
اصل از خود خارجي سياست در كشورها غالب كه شرايطي در
انتخاب بهترين اين بنابر ميكنند ، پيروي واقعگرايانه
مفاهمه و مذاكره و تنشزدايي سياست ميتواند نيز ايران
(1).باشد
رياست سال هشت مدت در ايران خارجي سياست كه اين خلاصه
تا بود ژئوپولتيك بيشتر رفسنجاني هاشمي جمهوري
با گستردهاي تلاشهاي جهت اين به.ايدئولوژيك
گرفت انجام مصلحتگرايانه جهتگيريهاي و انعطافپذيري
عراق با جنگ خلال در كه سياسي انزواي حالت از ايران تا
اسلامي ايران يك و آيد بيرون بود ، شده تحميل او به
(2).گردد برپا بينالمللي نظام توجه مورد و قدرتمند
سياست كه بود شده ياد زمينه پيش به توجه با واقع ، در
بر مبتني بعد به (1997)سال 1376 از خاتمي آقاي خارجي
توسعه" آن كنار در و "اعتمادسازي" و "تنشزدايي"
سازندگي سياست كه داشت توجه بايد.گرفت قرار "همهجانبه
و دروني مفهوم بيشتر رفسنجاني هاشمي آقاي حكومت دوران
در خاتمي آقاي همهجانبه توسعه كه حالي در داشت ، داخلي
و منطقهاي مفهوم است ، داخلي مفهوم داراي كه حال عين
در هاشمي آقاي دوره آخر سال دو در.دارد نيز فرامنطقهاي
تخفيف و داخل مقطعي شرايط اساس بر نياز رفع كه حال عين
تشكيل را دولت ديدگاه كشور ، موقعيت اساس بر اضطرار
و ميشد تلقي اصل يك اقتصادي بعد در سازندگي ولي ميداد ،
كه حالي در.داشت قرار حاشيه در سياست و فرهنگ مساله
اساس بر فقط را خود خارجي سياست در اصلي نگاه خاتمي آقاي
امور تخفيف به نياز يا داخلي مقطعي شرايط نياز رفع
نظر ازنداد قرار زماني موقعيت و شرايط اساس بر اضطراري
شناخت اساس بر بايد حركت خارجي سياست در خاتمي آقاي
رابطه ، همين در.پذيرد انجام بينالمللي و منطقهاي شرايط
هيات)سياسي گروه يك اعضاي با ديدار در خاتمي آقاي
:كه داشت اظهار (همسو تشكلهاي و اسلامي موتلفه
واقعيتهاي به توجه بدون جمعبسته يك در تصميمگيري"
ميشود كساني شدن غرق باعث ميگذرد جهان در آنچه و موجود
(3)".نكردهاند توجه جهان موجود واقعيتهاي به كه
سياست در بخواهيم (ايران)ما اگر خاتمي ، آقاي ديدگاه از
.داريم شناخت به نياز ابتدا بگيريم ، امتيازهايي خارجي
رقبا شناخت از اعم نيست ، مقدور شناخت بدون حركت كه چرا
و داخلي صحنه در خارجي كشورهاي يا و دوستان يا
سياست محتواي در تحولي اخير روند بنابراين ، .بينالمللي
رفع به صرف توجه از ايران يعني.كرد ايجاد ايران خارجي
منطقهاي شرايط شناخت سمت به اضطراري شرايط كاهش و نياز
سياست عبارتروشنتر ، به.داد جهت تغيير بينالمللي و
و (لحن)بيان نظر از هم خاتمي آقاي دوران در ايران خارجي
(4).شد روبهرو اساسي تحول با محتوا هم
اساسي تحولي با خرداد 1376 دوم از پس ايران خارجي سياست
مشروعيت كه ترتيب اين به.شد مواجه سياسي گفتمان در
از كردن دوري يعني سلبي مشروعيت جايگزين اثباتي ،
تحريككننده و پرخاشگرانه شعارهاي طرح و دشمنتراشي
دولت خارجي سياست اصلي راهبرد شرايطي ، چنين در (5).گرديد
و خارجي كشورهاي با "تشنجزدايي" اساس بر خاتمي آقاي
آگاهي نشانه واقع در كه شد تعيين آنان ميان "اعتمادسازي"
ايران خارجي روابط در اصلي مشكل دو وجود به وي اشراف و
.بود
ادامه كه است تشنج دچار خارج دنياي با ايران روابط (1
.شد خواهد تمام ايران زيان به امر اين
ديپلماسي عهده به تشنج اين از بخشي مسئوليت حداقل (2
.شود رفع بايد كه است ايران
حكمت عزت ، " چارچوب در را خود تنشزدايي سياست خاتمي آقاي
خارجي سياست در ايران كه معني اين به.كرد مطرح "مصلحت و
در و گذشته از شده انباشته سوءتفاهمهاي رفع درصدد خود
بينالمللي كشمكش و تنازع نوع هر به دادن پايان جهت تلاش
موجود واقعيتهاي به خود امنيت تامين براي و است
.دارد توجه نيز بينالمللي
جمهوري تنشزدايي سياست هدفهاي خاتمي حجتالاسلام
و امنيت تثبيت و توسعه تقويت ، تامين ، را ايران اسلامي
كه دارد تاكيد نكته اين بر و ميكند اعلام ملي منافع
برابر در ناهوشياري و غفلت معني به تنشزدايي سياست"
براي تلاش و دشمني مرزهاي شناخت بلكه نيست ، تهديدها
برابر در هوشياري و اشتراك جنبههاي و دوستيها تقويت
خواهان تنها نه تنشزدايي ، ترتيب ، اين به ".است تهديدها
بلكه است ، جامعه درون در مردمسالار نظام يك استقرار
حذف و تساوي عدالت ، بر مبتني صلح به جهان دعوت منادي"
حال عين در (6)ميباشد نيز "بينالملل روابط در زور
دركشورهاي ايران سفيران با ديدار در خاتمي آقاي
از گذشت معناي به تنشزدايي كه ميكند تاكيد خليجفارس
همچنين وي.نيست كشورها انقلابي معيارهاي و اصول
و است نظام تثبيت مرحله كنوني دوران كه ساخت خاطرنشان
ايران اسلامي جمهوري خارجي سياست در تنشزدايي اصل
(7).است تثبيت مرحله با متناسب
عرصه در تنشزدايي سياست" خاتمي ، آقاي ديدگاه از
نيست ، تاكتيكي سياست يك مطلقا بينالمللي و منطقهاي
صلاح و ما صلاح كه معتقديم ما و است راهبرد يك بلكه
گسترش و تثبيت در جهان و (خاورميانه و خليجفارس) منطقه
روابط گسترش ترتيب ، اين به (8)".ميباشد تنشزدايي سياست
منافع متقابل ، احترام اساس بر جهان كشورهاي كليه با
بر تاكيد و سلطهپذيري و سلطهگري هرگونه نفي و مشترك
كاهش جهت در تلاش بينالملل ، حقوق مقررات شدن نهادينه
وحدت و انسجام تقويت بينالمللي ، و منطقهاي سطح در تشنج
سياست اولويتهاي جمله از غيرمتعهد و اسلامي كشورهاي
آقاي حكومت دوران در تنشزدايي مبناي بر ايران خارجي
.است خاتمي
برابر در تمدنها گفتگوي طرح -2
تمدنها رويارويي
عقيده انگليسي نامدار فيلسوف و مورخ "توينبي آرنولد"
خود قلب اعماق در گذشتگان ، برخلاف ما عصر انسان كه دارد
ضرورتي ما دوران در همگاني صلح نوعي كه ميكند حس
درد نسل ، يك فقط طول دراست يافته فوري و اجتنابناپذير
اساسي حقيقت دو خانمانسوز ، جهاني جنگ دو از ناشي رنج و
غربي درجوامع جنگ نايره كه اين اول.است آموخته ما به را
شرايط در كه اين دوم و است بوده اشتعال حال در هميشه
(9).بود نابودكنندهخواهد جنگي دهد ، رخ جنگي هر كنوني
از آنچه كه داشت اعتقاد همواره خود نظرات در "توينبي"
.ميباشد برخورد و جنگ است تمدن يك پايههاي برنده بين
:ميگويد باره اين در او
طول در) شده شناخته تمدنهاي فروريزي تطبيقي مطالعه"
كه است اجتماعيفاجعهاي اضمحلال كه ميدهد نشان (تاريخ
واقع ، دركرد جستوجو جنگ نهاد در بايد را آن رمز كليد
آشكارا (ضمنا) است ، تمدن جنگزاده كه همانطور اساسا ،
(10)".ميباشد آنها انهدام بيواسطه علت
متعالي نظريه فوق ، مفهوم صحيح و دقيق درك با خاتمي آقاي
خارجي سياست در مهم اصلي عنوان به را "تمدنها گفتوگوي"
آن از پس.كرد مطرح آن متحول روند در عطفي نقطه و ايران
عنوان به متحد ملل سازمان سوي از ميلادي سال 2001 كه بود
تمدنها گفتوگوي بحث.شد اعلام "تمدنها گفتوگوي سال"
بينالمللي فرهنگي و علمي مجامع و جهان كشورهاي سوي از
اين شدن مطرح كه چرا گرفت ، قرار استقبال مورد شدت به
حركتي ايران اسلامي جمهوري سوي از پيشرو و مترقي سياست
كشوري يعني.شد مي تلقي جهاني سطح در سازنده و پويا
و بزرگ خطري مثابه به را او كهغرب اسلامي و انقلابي
پايهاي اصول از تنها نه اينك ميكرد ، معرفي "واپسگرا"
هم حرفي عكس بر بلكه است ، نكرده اساسي عقبنشيني خود
.دارد گفتن براي
بحثگفتوگوي كردن عنوان با جمهور رييس آقاي واقع ، در
تمدنهاي برخورد واقعگرايانه گفتمان برابر در تمدنها
قدرت ، نظريه ديدگاه از و آمريكايي هانتينگتون ساموئل
كشور اين نقش و ايران خارجي سياست در نوين تحولي عملا
.كرد ايجاد بينالمللي و فارس خليج منطقهاي نظام در
به گفتوگو قراردادن با تا دارد سعي تمدنها گفتوگوي
به را تاريخ پايان و فرجامبشر رويارويي ، و برخورد جاي
نكته اين بايد غرب تمدن بزند ، رقم صلحآميز گونهاي
يك همواره جنگ ، پايان در كه كند درك خوبي به را تاريخي
بر مبتني تعامل و گفتوگو برعكس ، اما.است مغلوب طرف
-تاريخي سنت از پيروي با ضمنا و بوده تمدنها استمرار
فراهم را جمعي خرد يك امكان ،"وبري" و "دوركيمي" فرهنگي
.ميسازد
عمده تحولات و سرد جنگ پايان با باشيم داشته توجه بايد
عواقب كه شدن جهاني روند ويژه به بينالملل ، روابط در
ديگر داشت ، خواهد و داشته دولتها براي خصوص به بسياري
كافي و لازم كننده تبيين نميتواند واقعگرايي پارادايم
اهميت از سرد جنگ از پس دنياي در.باشد بينالملل روابط
امنيت سياسي -نظامي بعد و شده كاسته نظامي مسائل
و دولتها تقابل دوره ، اين در.است گشته كمرنگتر
بسياري و است محتمل كمتر مختلف علل به نظامي درگيريهاي
.ميدهند همكاريرا نويد بينالملل روابط صاحبنظران از
مطرح را امنيتي همكاري بر مبتني امنيت طرح نيز برخي حتي
مفروضات با تضاد در كاملا طرح اين لذا ، ميسازند
طرح ترتيب ، اين به.ميگيرد قرار واقعگرايي پارادايم
محوريت و اهميت بر همچنان ميتواند تمدنها برخورد
بينالملل روابط در -همكاري نه و -برخورد و منازعه
.باشد استوار
از پس دوران در آمريكا خارجي سياست عمده مشكل كه آنجا از
بازسازي چگونگي به مربوط سرد ، جنگ پايان و شوروي فروپاشي
است ، قطبي تك دنياي يك در جهانيخود رهبري هژموني حفظ و
سطح در نظريهپردازي قالبيك در آن لازم زمينه بايد پس
و زمينهسازي همين راستاي درشود فراهم بينالملل روابط
يك عنوان به "هانتينگتون" شخص كه است نظري راهگشايي
رويارويي فكر طرح با بينالملل ، نظريهپردازروابط
كردن فراهم جهت در را نخست گامهاي واقع در تمدنها ،
.ميكند فراهم توجيهي چنين
سوي از تمدنها رويارويي فكر كردن مطرح ترتيب ، اين به
آمريكا تمايل و خواست راستاي در واقع در هانتينگتون ،
را خود فرهنگ و سياستها وسيله اين به تا دارد قرار
برقرار جهان سراسر در دوم جهاني جنگ از پس دوران همچون
چنين در استكه بديهي بنابراين ، .نمايد مسلط و نموده
براي جايي ديگر (بود خواهد آمريكا موردنظر كه)دنيايي
نخواهد باقي تمدنها ساير پويايي و فعاليت و وجود ابراز
(11).ماند
هانتينگتون ساموئل تمدنهاي برخورد نظريه خلاصه ، طور به
:دارد قرار زير مبناي سه بر
متعدد فرهنگهاي از تاريخي نظر از بينالملل نظام -1
"بيگانه"عنوان به را ديگري فرهنگها از يك هر كه شده تشكيل
مقابل در "ما" بحث با همواره ما بنابراين.ميكند مطرح
.هستيم مواجه"ديگران"
روابط دگرگوني عصر در غالب تمدن عنوان به غرب-2
غالب تمدن اين حالت ، اين در.ميشود محسوب بينالملل
نظر در خود براي تهديدي عنوان به را ديگر ارزشهاي
.ميگيرد
"فرهنگي برخورد" گفتمان آورنده فراهم سرد جنگ پايان -3
در.است سرد جنگ دوران در "ايدئولوژيك برخورد" مقابل در
غرب و اسلام تمدن دو ميان نيز برخورد عمده كه ، اين ضمن
.بود خواهد
سرد جنگ از بعد جهان سياست هانتينگتون ، ساموئل نظر از
از ديگر مرحله اين در كه ميشود جديد مرحلهاي وارد
نيست ، خبري ايدئولوژيك مناقشات يا و ملت -كشور رقابتهاي
(12).است تمدنها برخورد همان برخورد ، بلكه
و روابط نتيجه ايران جمهوري رييس بالا ، نظريه برعكس اما
تنها را گوناگون تمدنهاي و اديان فرهنگها ، ميان تعامل
گفتوگوي ايشان ديدگاه از بلكه نميداند ، چالش و برخورد
و جوامع تمامي كه است سياسي (مانيفست) بيانيه يك تمدنها
فرا همبستگي و تحمل به دشمني و خشونت از را تمدنها
تمدنها ، ميان تنوع پذيرش ضمن كه ، اين يعني.ميخواند
تعارض الگوي جاي به را جويانه مصالحه رفتار الگوي پذيرش
خاتمي آقاي.ميپذيرد خارجي روابط و سياست در مناقشه و
:ميگويد
ميان گفتوگوي پيشنهاد ما فرهنگي ، و فكري عرصه در"
تمدنها ميان برخورد جاي به تمدنها و اديان فرهنگها ،
باشيم ، داشته را خودمان فرهنگهاي ميتوانيم.ميكنيم را
داشته را خودمان هويت باشيم ، داشته را خودمان دينهاي
بحث هم با بگوئيم ، سخن هم با باشيم ، دوست اما باشيم ،
را خودمان فرهنگهاي كه است تبادل و بحث اين در و كنيم
اقتباس و بدهيم بگيريم ، كنيم ، اصلاح بكنيم ، متكامل هم
جاي به دينها و فرهنگها تمدنها ، وگوي گفت.كنيم
(13)".يكديگر با ستيزآنها و برخورد
كه خاتمي آقاي تمدنهاي گفتوگوي و تنشزدايي سياست
تشكيل حاضر حال در را ايران خارجي سياست اساسي محورهاي
فرهنگي مسيري به را ما خارجي سياست واقع در ميدهد ،
(رفسنجاني هاشمي آقاي دولت)گذشته در زيرا ، .نمود هدايت
ميشد ، نگريسته اقتصادي ديدگاه از بيشتر خارجي سياست به
و جنگ از بعد خرابيهاي رفع براي كه بسته اقتصادي هم آن
خارجي سياست امروزه ولي (14).بود گرفته شكل بازسازي
آن منشاء كه است استوار فرهنگي استراتژي مبناي بر ايران
.دارد قرار كشورمان ديرين و تمدنغني و فرهنگ در
توسعه كثرتگرايي ، و تنوع پذيرش بر تنشزدايي سياست اگر
طرح بنابراين ميورزد ، تاكيد پايدار و متوازن جانبه ، همه
تحقق براي وسيله بهترين دولتها و تمدنها ميان گفتوگوي
و بشرميتوانند مختلف تمدنهاي":زيرا.است اصول اين
كثرت و تنوع عين در اشتراك ، و همبستگي جوهر درك با بايد
داشته همكاري و متقابل درك سازنده ، گفتوگوي يكديگر با
را تمدنها مستمر ، مفاهمه و مخاصمه (كه چرا).باشند
را انديشهها تقارب و تضارب ابواب ميكند ، بارورتر
.ميرساند مدد بشريت نيكبختي و بهرهوري به و ميگشايد
(15)
"خارجي سياست فصلنامه" از نقل
: يادداشتها
:مورد خارجي ، سياست در تنشزدايي:ازغندي عليرضا سيد.1
سال 13 ، خارجي ، سياست مجله (681367) ايران اسلامي جمهوري
.ص 1043 ، (زمستان 1378) شماره 4
دوران در ايران خارجي سياست احتشامي ، انوشيروان.2
متقي ابراهيم دكتر ترجمه ،(امنيت دفاع ، اقتصاد ، ) سازندگي
اسلامي ، انقلاب اسناد مركز:تهران) چي پوستين زهره و
.ص 9995 ص ،(1378
.(4/9/1378) اطلاعات روزنامه.3
ايران اسلامي جمهوري خارجي سياست ارزيابي ميزگرد".4
سال 7 ، خاورميانه ، مطالعات فصلنامه" خرداد دوم از بعد
.ص 109 ص ،(بهار 1379) يك شماره
.ص 1044 پيشين ، ازغندي ، عليرضا.5
هزينه تنشزدايي سياست" خاتمي ، محمد سيد حجتالاسلام.6
/26/5) اطلاعات ".رساند خواهد حداقل به را كشور اداره
.(1378
(2/12/1377) اسلامي جمهوري خبرگزاري.7
.(16/12/1378) امروز صبح روزنامه.8
رضايي خسرو ترجمه تمدن ، و جنگ بيآرنولد ، توين. 9
.ص 1 ،(فرهنگي ، 1373 و علمي انتشارات:تهران)
.ص 16 همان ، .10
گفتمان ، اجتماعي -سياسي فصلنامه تمدنها ، گفتوگوي11
زمستان) ،(1)تمدنها گفتوگوي ويژه شماره 3 ، اول ، سال
.ص 77 (1377
:از نقل به ص 91 ، همان ، 12
Samuel P. HuntingtonThe Clash of Civilization ?"
.22),P.1993Summer 3No.F72oreign, Affairs,Vol.
.ص 11 همان ، .13
ايران ، اسلامي جمهوري خارجي سياست ارزيابي ميزگرد.14
.ص 11 پيشين ،
"جهاني مدني جامعه تحقق شرطهاي پيش" خرازي ، كمال.15
روزنامه ،(متحد ملل سازمان عمومي مجمع در سخنراني)
.ص 12 ،(2/7/1376) شماره 21159 اطلاعات ،
|
|