رفاه و توسعه پيششرط جمعيت ، كنترل
است اجتماعي
ميگيرد قرباني همچنان دريا و...
اقتصاد نيازمند كالا قاچاق با مبارزه
است سالم
مسئولان پاسخ
در بيشتر تسهيلات ايجاد پيرامون نكاتي
مهرآبادفرودگاه ، بينالمللي فرودگاه
است خارجيان داوري عرصه نخستين
رفاه و توسعه پيششرط جمعيت ، كنترل
است اجتماعي
سپاهيان گذشتهها در بود ، نعمتي فرزندان كثرت روزگاري
حساب به برتري و امتياز نوعي نبرد ميادين در بيشتر
و سرعت زراعيموجب زمينهاي در افراد تعدد ميآمد ،
اختيار تحت براي آدمي.ميگرديد محصول توليد افزايش
خود انساني نيروي به بود مجبور خويش پيرامون محيط گرفتن
نياز كه طوري به كرده تغيير وضع حاضر حال در ولي بيفزايد
او است ، متخصص و كارا انديشهاي داشتن بشر اساسي و اصلي
آدمي گروههاي و فوج ندارد ، لشكر سياهي به نيازي ديگر
و متخصص نيروهاي تا است تلاش در بلكه نميخورد بهدردش
آينده باشند قادر كه داناياني و متفكرين.دهد پرورش آگاه
و محدوديت با كه جهاني در هم آن كنند ضمانت را بشري
.روبهروست طبيعي منابع اتمام
نموده سلب وي از را سليم انديشهاي آدمي ازدحام و جمعيت
حقيقي و راستين امور در تفكر عوض در كه گونهاي به.است
دنيوي بيارزش و افتاده پا پيش مسائل بند و قيد در
از بسياري شاهد خودمان جامعه در ما.است گشته غوطهور
وسايط اندازه از بيش انباشتگي.هستيم معضلات گونه اين
فرسودگي و صدمات خفهكننده ، ازدحام و فشار عمومي ، نقليه
مسافران ، حالي پريشان و ، ناراحتي عصبيت متقابلا و وسايط
و فقر موجبات كه اقتصادي رفاه عادلانه تقسيم عدم
آورده فراهم را...و فكري جهل جنايت ، و دزدي تنگدستي ،
.است گرفته جمعيت تورم از سرچشمه و ريشه همگي است
مدرسهسازي نيازمند ديگري ساز و ساخت هر از بيش ما جامعه
به كمكي ابدا كه هستيم بناهايي ساخت شاهد روزه همه.است
آن به بلكه نميكند است جمعيت تورم همانا كه اصلي مشكل
تنگ بسيار ما كنوني جامعه در مدارس اغلبميافزايد نيز
تنفس براي كافي هواي فشارند ، تحت شاگردان هستند ، بسته و
آموزگار تمركز كاهش موجب شاگردان ازدحام ندارد ، وجود
ناخودآگاه كوتاهي و قصور باعث آشفتگي اين و است گرديده
قريب اكثر شاگردان از قليلي عده جز به تنها و ميشود وي
آنها افكار و ذهن و داشته جسمي حضور تنها آنها اتفاق به
را فردا جامعه كه ميشود آن نتيجه.است كلاس از بيرون
كمكي تنها نه كه داد خواهند تشكيل آدمهايي از انبوهي
.ميگردند اجتماع سربار بلكه نبوده خود براي
طبيعي منابع محدوديت به نسبت را آن گستردگي و جمعيت تورم
داد قرار بررسي و ملاحظه مورد نيز ديگر اموري در ميتوان
همچون نقليه وسايل در افراد فشردگي مثال عنوان به
از بيش فشار برد ، نام ميتوان را تاكسيها يا اتوبوسها
آنها تخريب و فرسودگي موجب اتوبوسها اسكلت و موتور به حد
مستثنا مورد اين از نيز همگاني تاكسيهاي.ميگردد
از بيش مسافر حملكنندگان اتفاق به قريب اكثر و نيستند
كه ميكنند افراد جابهجايي به اقدام خود اتومبيل ظرفيت
جمعيت ازدياد و تورم مسئله با مستقيم طور به نيز اينها
را انساني حس گونه بدين غيرطبيعي فشارهاي ارتباطند ، در
و مادي حاجات برآوردن دنبال به همه.است ربوده آدمي از
.هستيم خود فيزيكي
را خود تمايلات و كرد كار و نوشيد و خورد بيشتر كه كس هر
شخصيتي رشد جوامعي چنين در.است خوشبخت ظاهرا كرد ارضا
كاذب مشغله و دنيوي سرگرميهاي و ميشود متوقف انسانها
اموري به پرداختن از را آدمي شلوغ ، حد از بيش جامعهاي
همكاري همنوعان ، به عشقورزي و محبت انساندوستي ، همچون
.است داشته باز خير امور در همگاني مشاركت و
براي اين بنابر.ميكنند بيچيزي و بودن تهي احساس آدمها
سود دنيوي امكانات از وجودشان خالي نقاط كردن پر
نيمي تنها دنيوي امكانات كه آنند از غافل لذا.ميجويند
ديگر نيمه از كه حالي در.ميكند ثابت را انسان هستي از
موفق اگر و ماست ناخودآگاه در كه نيمهاي همان.بيخبرند
دست نيز خود دوم نيمه به كنيم تقويت نيز را آن و شويم
به بالغ و كامل انساني عنوان به اين بنابر.يافتهايم
كنار از كه بالغي و كامل انسان ميدهيم ، ادامه زندگي
و نميگذرد بيتفاوتي با زندگيش محيط شوم علل و بدبختيها
.است تلاش و تكاپو در نكرده برطرف و رفع را آنها تا
و روزنامهها تلويزيون ، و راديو مانند گروهي رسانههاي
.ميكنند ايفا جمعيت كنترل امر در مهمي بسيار نقش مجلات
تعليم كه باشيم داشته خاطر به را پراهميت نكته اين بايد
.ماست عزيزان و كودكان در خلاقيت و شكوفايي راز تربيت و
مهد و بازار و كوچه در حاضر حال در كه بچههايي همين
و فكري تغذيه با تنها هستند شدن بزرگ حال در خانوادهها
.ميشوند سالمتبديل و توانا انسانهايي به روحي پرورش
شخصي نطفه تنها مغزي خشك و تعصب با كه نيست نيازي ديگر
حفظ مراكز در كودكاني بلكه بدانيم شايسته و برتر را خود
و صميمانه پرورشي و آموزش با كه دارند وجود نگهداري و
و هنرمند سازنده ، انسانهايي به مبدل ميتوانند عاشقانه
همانهايي است بهتر و شود كنترل جمعيت بايد.گردند خلاق
و همت كار اين در اگر و بسازيم آوردهايم بوجود كه را
انتظار در روشن فردايي مسلما دهيم خرج به پيگيري
نفرين تحت همواره صورت اين غير در بود خواهد فرزندانمان
.داشت خواهيم قرار آنها
تكرار از دست حالا همين از كه بود خواهد عاقلانه
كه كودكاني سعادت و نجات براي و برداريم گذشته اشتباهات
طبيعي منابع شايد.برداريم گام گذاردهايم باقي خود از
ده الي پنج تا ولي باشد حاضر حال جمعيت جوابگوي آب همچون
مصيبت با كه بود خواهد كشورهايي جزو ايران آينده سال
و افغانستان كشورهاي ترتيب به و ميشود روبهرو بيآبي
.نيستند مستثنا مهلكه اين از نيز پاكستان
منابع كه ميكنيم نشان خاطر را مهم نكته اين مجددا
اين در اين بنابر نامحدود ، جمعيت رشد و است محدود طبيعي
.ميرود بين توازناز و تعادل ميان
نوروزي فريبرز
ميگيرد قرباني همچنان دريا و...
گردشگري فصل آغاز و تابستاني تعطيلات شروع با ساله همه
درياي طبيعت مواهب از استفادهكننده مشتاق مسافران سيل
توجه با و ميشوند سرازير مازندران و گيلان سوي به شمال
ايمني ، تجهيزات عدم ساحليو نوار بودن طولاني به
متاسفانه شنا فن به افراد آشنايي عدم و دريا آب پيشروي
خود همميهنان از نفر صدها جان رفتن دست از شاهد
خود انتظامي نيروي و قانوني پزشكي آمارهايميباشيم
شيريني و لذت تلخ ، حوادث قبيل اين كه است مطلب اين گوياي
.ميسازد مبدل خانوادهها تلخكامي به را مسافرت
اين جان سلامت تامين پاسخگوي بايد دستگاهي چه واقعا
عمل به جلوگيري انساني فاجعه همه اين از و باشد گردشگران
آورد؟
نيلگون درياي آب خصوصا طبيعت مواهب از بهينه استفاده -
بايد مقابل در ميباشد ، علاقهمند مردم همه مسلم حق خزر
بخش سرمايه از منطقي استفاده و لازم سرمايهگذاري با
تجهيز و گسترش و دريا سالمسازي طرحهاي افزايش در خصوصي
ورودي مبادي كنترل و امكانات بهكارگيريهمه با و آنها
صحيح استفاده براي همگاني آموزشهاي دادن و منطقه هر ساحل
(مطبوعات و سيما و صدا)عمومي رسانههاي وسيله به دريا از
اين از اندازهاي تا مسئولين بيشتر مسئوليت احساس و
.آورد عمل به جلوگيري انساني فاجعه
فصل از استفاده از قبل ساله همه كه است يادآوري به لازم
.ميشود داده مسئولين به زمينه اين در ايمني هشدارهاي شنا
محدوده در شنا فصل آغاز از نفر شدن 40 غرق به توجه با
سازي ايمن براي حداقل است ، لازم انزلي بندر ساحلي نوار
اين از بعد شايد تا شود انديشيده جدي تدابير بندر اين
دريا آب در مردم شدن غرق دلخراش صحنههاي شاهد كمتر
.باشيم
درساره حسين
اقتصاد نيازمند كالا قاچاق با مبارزه
است سالم
كالا قاچاق با مقابله موضوع به مربوط بحثهاي روزها اين
ابعاد تمام در سيما و صدا جمله از جمعي ارتباط وسايل در
كالا قاچاق مسئله تا است برآن نيز دولت و است گرفته اوج
اقتصادي شرايط اين در كه بايد اما كند ، حل ريشه از را
:نمود توجه زير مسائل به كشور
و ورود واقعي معناي به) كالا قاچاق با مقابله راه -1
و نيست مرزها انسداد منزله به (كالا غيرقانوني خروج
.بود نخواهد
روي رسمي بازارچههاي ايجاد و مرزها در گمركات تقويت -2
.كالاست قاچاق با مبارزه امر در نظر مد قطعا كتاب و حساب
اقتصادي فعلي شرايط در كه دارند اذعان همه شك بدون -3
استانهاي ساكنان درآمد و اشتغال سطح بودن پائين و كشور
راه كالا قاچاق پردرآمد عرصه به ناخواه خواه كشور مرزي
نشود توجه آن به جانبه همه هوشياري با اگر و ميبرند
مسئله اينشد خواهد تازه امنيتي مقوله يك به منجر قطعا
كالا خروج و ورود ساماندهي و مرزي بازارچههاي ايجاد با
.شد خواهد طرف بر قانوني معيارهاي با
و ازكمبودها بخشي كه نمانده و نيست ترديدي جاي -4
قاچاق كالاهاي ورود طريق از مردم مصرفي مشروع نيازهاي
شوم پديده اين با مقابله راه است اميد كه شد خواهد تامين
كالاها اين بيشتر كمبود و گراني به منجر كشور اقتصاد در
.نشود فرصتطلبان بيشتر سودآوري و
طرح با تا دارند انتظار قطعا ايران هوشيار مردم -5
(قاچاق) سياه اقتصاد ناهنجار وضعيت به دادن سروسامان
باشد دربرداشته مالي نظر از كشور نيزبراي عوايدي ازمرزها
مخرب قاچاق خطرناك كالاهاي ورود جلوي نيز ديگر سوي از و
نوارهاي آلوده ، اغذيههاي ساير يا و آلوده شيرخشك مثل
و شده گرفته مخدر مواد قاچاق آنها همه راس در و مبتذل
زيرخاكينيز و عتيقه آثار مثل ملي سرمايههاي خروج
.شود متوقف
كالا ، قاچاق با مبارزه كه باشيم داشته خاطر به همچنين
زماني تا و پوياست و مولد سالم ، اقتصادي داشتن نيازمند
و لاغر همچنان صنعت ، در ويژه به ما اقتصاد مولد بخش كه
ميباشد ، فربه همچنان دلالي -تجاري بخش و است كمخون
انواع نمو و رشد براي مناسبي بستر بيماري اقتصاد چنين
غياب در زيراميكند فراهم را كالا قاچاق جمله از آفات
بيكاران انبوه اشتغالزاست ، كه توليد بخش به متكي اقتصاد
(كتاب و حساب با نه و مضر) دلالي -تجاري فعاليتهاي جذب
.ميكنند بيمارتر را كشور اقتصاد پيكر مرور به و ميشوند
و كرد توجه آن ريشههاي به بايد كالا قاچاق معضل حل براي
چگونه گذشته سال ويژه 15 به اخير سالهاي طول در ديد بايد
با ارتباطي هيچ كه گوناگون حقوقي و حقيقي شخصيتهاي به
كالاهايي صدور اجازه نداشتهاند ، واردات و صادرات مقوله
قانوني معيار كدام با اينان يا و شده داده..و فرش مثل
برخوردار چاي و برنج مثل اساسي كالاهاي واردات مجوز از
به كشور داخل در را محصول دو اين مولد بخش و شدهاند
ركود آستانه در ما هموطنان از زيادي عده بيكاري قيمت
از بعضي صادرات و واردات انحصار چرا يا و دادهاند قرار
تا.ميباشد بعضيها اختيار در پرسود ، و پرمصرف كالاهاي
كه را كالا قاچاق مسئله نميتوان نشود ، گشوده گرهها اين
.كرد حل است ، اصلي علتهاي سلسله يك معلول خود
بهزادي
مسئولان پاسخ
است موجود سوابق
توسط مورخ 3/4/80 شماره 2432 در مندرج مطلب به پاسخ در
حق نداشتن به راجع خمين محترم معلمان از رضايي محسن آقاي
شهرستان در:ميرساند اطلاع به آموزشي سرگروه جهت انتخاب
با و دبيران و معلمان نظر با آموزشي سرگروههاي خمين
نيز مربوطه صورتجلسات كه شدهاند تعيين انتخابات برگزاري
.است موجود
مركزي استان پرورش و آموزش كل اداره عمومي روابط
شد نصب برق فلزي پايه درپوش
شماره همشهري روزنامه در مندرج مطلب به پاسخ در احتراما
پايه درپوش نبود خصوص در مردم با ستون مورخ 12/4/80 2440
به محمدي خيابان قزوين ، خيابان در واقع پارك در برق فلزي
درپوش نصب به نسبت و گرديد پيگيري موضوع ميرساند ، اطلاع
.شد انجام لازم اقدام برق چراغهاي پايه
منطقه 10 شهرداري عمومي روابط
كودكان فكري پرورش كانون توضيح
تير مورخ 10 شماره 2438 مردم با ستون در مطلبي درج پيرو
تحت و حافظي ميترا خانم از نقل به محترم جريده آن ماه
و گرامي شهروند آن اطلاع به "كودكان تمام براي" عنوان
:ميرساند همشهري روزنامه خوانندگان ديگر
جمله از "نقاشي بينالمللي مسابقههاي" فراخوان انتشار
هدف با نوجوانان و كودكان فكري پرورش كانون فعاليتهاي
مسابقهها اين در ايراني كودكان حضور فرصت و امكان ايجاد
.ميرود شمار به
"ايران در تمدنها گفتوگوي بينالمللي مسابقه" خبر درج
خبر و همشهري وزين روزنامه شماره همان صفحه 14 در
مبين ديگر شمارهاي در "هيكاري لينو بينالمللي مسابقه"
كودكان آثار ارسال كانون كه جا آن ازاست مطلب اين
هزينههاي صرف و اجرايي فراوان مشكلات عليرغم را ايراني
بيشتر عنايت ميداند ، خود اصلي وظايف از توجه قابل
فرصت فراخوانها اين انعكاس در نيز گروهي رسانههاي
نونهالان اين بينالمللي موفقيت و حضور براي را افزونتري
.كرد خواهد فراهم هنرمند
عمومي روابط
ميشود اجرا زرگنده ساماندهي طرح
آن 13/4/80-شماره 2441 در مندرج مطلب عطفبه احتراما
:ميرساند اطلاع به "محله يك مشكلات" خصوص در روزنامه
ساماندهي طرح خصوص در مطالعاتي منطقه 3 ، شهرداري توسط
عالي شوراي مصوب تهران شهر جامعه طرح چارچوب در زرگنده ،
تراكم ارتباطي ، شبكههاي اصلاح جهت سال 1370 ، در شهرسازي
مرور ، و عبور شهري ، خدمات اجتماعي ، اقتصادي ، وضعيت جمعيت ،
و نهادها همكاري جلب محض به و است گرفته صورت
دارند را زمينه اين در سرمايهگذاري توان كه سازمانهايي
خواهد اقدام طرح اجراي به نسبت محل ، ساكنان مشاركت جلب و
.شد
منطقه 3 عمومي روابط
در بيشتر تسهيلات ايجاد پيرامون نكاتي
مهرآبادفرودگاه ، فرودگاهبينالمللي
خارجياناست داوري عرصه نخستين
به فرزند ، ديدار جهت ماههاي ، يك سفر از اخير هفته در
در.برگشتم ايران به آمستردام طريق از بلژيك كشور
جلب بسيار كه چيزي بروكسل فرودگاه آمستردامو فرودگاه
شيشههاي و كف فرودگاهازجمله نظافت ميكرد ، توجه
برق تميزي شدت از كه بود كنترل كابينهاي تميزي و سالنها
و مهربان نيز مسافران با ماموران برخورد نحوه.ميزد
مسافري هر آنها كاري ترتيب و نظم ويژه به بود ، محترمانه
اجتماعي فرهنگ و صحيح آموزش نمايانگر و مينمود مجذوب را
.بود آنها كشورهاي
صف در وقتي هواپيما ، از خروج از پس مهرآباد ، فرودگاه در
با حداقل ميكردم فكر ايستادم ، پاسپورت كنترل طولاني
نخواهد طول بيشتر دقيقه الي 20 حداكثر 15 جمعيت به توجه
از 50 بيش متاسفانه ولي برسم مربوط كابين به كه كشيد
و بودند صف در كه افرادي همه و ماندم معطل صف در دقيقه
ميكردند ناراحتي احساس بودند ، آمده مختلف كشورهاي از
سپس. است كرده هنگ كامپيوتر:ميگفت مامورمربوطه زيرا
دنيا جاي همه در تقريبا.رسيدم چمدانها تحويل قسمت به
فرانكفورت ، وين ، بروكسل ، آمستردام ، فرودگاههاي جمله از
وجود وفور به مسافران براي بار حمل چرخهاي...و پاريس
به كسي هر بروكسل و آمستردام در.است رايگان و دارد
آن روي را خود بار و برميداشت را دستي چرخ راحتي
.ميكرد فرودگاهحمل محوطه در را آن بهراحتي و ميگذاشت
و نميشود گفتند متاسفانه بردارم ، چرخ يك خواستم وقتي
بايد 200 مسافر هر يعني.بپردازيد تومان مبلغ 200 بايد
اصلا من !كند دريافت بار حمل چرخ يك تا ميپرداخت تومان
به نيز كسي نميكردم فكر و نداشتم همراه ايراني پول
مامورين از يكي پيش ناراحت و سرگردان.بيايد من دنبال
كند نگهداري مرا دستي ساك ايشان كردم خواهش و رفتم گمرك
را اقوامم از فردي چنانچه و مراجعه خروجي درب به من تا
.كنم حمل را چمدانم بتوانم تا بگيرم وي از پول ديدم ،
ايراني پول كه خارجي مسافران ميكردم فكر حال همان در
نميتوانند ندارند ، ايران در نيز را كسي و ندارند همراه
ناراحتي و سختي با هستند مجبور و گرفته بار حمل چرخ
روي رنج با يا گذاشته خود پشت روي يا را خويش چمدانهاي
.بكشند زمين
فرودگاه كه ندارد ارزش قدر آن مملكت يك آبروي واقعا
گوناگون مليتهاي از مختلف افراد ورود مرز كه بينالمللي
باشد؟ مرتب و تميز است تاثيرگذار بسيار ورود بدو در و است
است ، عاقلانهاي كار چرخ هر براي تومان دريافت 200 آيا
نيست؟ پولها اين از بيش كشور اعتبار و ارزش آيا
كادرهاي براي مختلف آموزشي كلاسهاي نيست بهتر آيا
شود؟ گرفته نظر در گوناگون
بينالمللي فرودگاه يك در انساني مناسبات و رفتار نحوه
از كه است مسافراني داوري براي مهمي معيار مهرآباد ، مثل
مهم كانون اين براي.ميآيند ما كشور به جهان نقاط اقصي
خواهيم يا و كرده سرمايهگذاري اندازه چه تا تبليغاتي
كرد؟
دانشگاه استاديار ميرحسيني زهره
|