حفظ براي دولت اخير مصوبه بهانه به
... جنگل بميرد نگذاريد طبيعي منابع
برداشت:آبي زيستگاههاي از حفاظت جمعيت
متوقف را اروميه درياچه از آرتميا سيست
كنيد
دريابيم را كشور دلسوز بانان محيط
حفظ براي دولت اخير مصوبه بهانه به
... جنگل نگذاريدبميرد طبيعي منابع
با طبيعي موجود ذخاير از آينده نسلهاي به‌خاطر *
كردن مصرف درست صرفه‌جويي كه كنيم بهره‌برداري صرفه‌جويي
بعد نسل براي اشتغال ، حاضر نسل براي ترتيب بدين و است
زندگي به اميد بازنشسته نسل براي و شده تضمين آينده‌اي
آوريم ارمغان به را
تدوين" بر مبني دولت محترم هيات مصوبه مسرت‌بخش خبر
از تجاري بهره‌برداري ميزان كاهش هدف با حفاظتي برنامه
و چوب زراعت جنگلكاري ، توسعه همچنين طبيعي ، جنگلهاي
كننده تهديد عوامل حذف و چوب برداشت جايگزيني روشهاي
و شرر طبيعي منابع سوختگان خاكستري دل در" جنگلي منابع
.كرد منور را اميدي بارقه
سطحي چنين در به‌ندرت موضوع اين دارم ياد به كه جايي تا
بطن و متن در هرچنداست شده مطرح كشور اجرايي مديريت از
امر اين بر صراحت به ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون
وجايگاه نقش نبودن شفاف به‌دليل اما شده ، تاكيد خطير
معين نيز و ملي اقتصاد در آن محصولات و طبيعي منابع
اين در زيادي ابهامات پاسخگويي ، مرجع و متولي نبودن
و كشور مراتع و جنگلها سازمان چه اگر.دارد وجود راستا
را انفال از حفاظت مسئوليت محيطزيست حفاظت سازمان
عملياتي فيزيكي ، امكانات و ابزار آيا اما دارند ، برعهده
است؟ شده فراهم نيز آن قضايي و قانوني حمايت و
پيوسته افزايش مخربين ، تخريب ، دورادور رقابت مقايسه
به كه امكاناتي با بهره‌برداران و آنها انواع و تعداد
عكس‌العمل ، ميزان و نوع نيز و شده تزريق سازمانها اين
.است سئوال اين پاسخ مبين ذيربط مبادي حمايت و پشتيباني
موارد پاره‌اي در آن فزاينده شتاب و روند اين
.مي‌كند هدايت بي‌راهه به را سازمانها اين دست‌اندركاران
كم كنفرانس ناچار به مراتع و جنگلها سازمان كه به‌طوري
و افكار تقريب براي حتي و مي‌كند برگزار را رامسر اثر
محترم رياست از موضوع عميق‌تر شناخت و ترويج جلبنظرها ،
بدنه كه آنجايي از ولي.مي‌آورد عمل به دعوت قضاييه قوه
مهيا لازم كارهاي و ساز و مقررات و قوانين گانه ، سه قواي
گردهمايي ، برگزاري معنوي و مادي هزينه عليرغم نشده‌اند ،
جايي به كار و مي‌ماند باقي خود به‌قوت كماكان مشكلات
اندك حفظ براي مي‌شود مجبور كارشناس برادر آن كه مي‌رسد
و كند انديشي مصلحت دارد ، اختيار در سازمان كه اهرمهايي
به مربوط اطلاعات غيركارشناسانه ، تكنيك يك به توسل با
زير را گرفته تحويل گذشته قرن نيم حدود كه سرمايه‌اي اصل
مورد در سالها آن كه عددي آن:نمايد ادعا و ببرد سئوال
(هكتار ميليون /3) بود شده برآورد شمال جنگلهاي مساحت
آن به نسبت اينك و است بوده اغراق‌آميز و نبوده صحيح
افزوده مساحت بر بلكه نداريم مساحت كاهش تنها نه زمان
برود بايد ندارد قبول را ادعا اين هركسي لابد و است شده
!كند متر را آن و
اين غيرعلمي روشهاي چه با و چگونه اينكه از صرفنظر
مجراي تنها كه آنهايي حتي همگان كه آمده نتايج‌به‌دست
در آن‌هم عمومي رسانه‌هاي طبيعي منابع با آنها ارتباطي
مي‌دارد ، وا تعجب به را است زيست ومحيط طبيعي منابع هفته
و سال ده اطلاعات و ارقام مورد در چرا كه كرد سئوال بايد
بحث انكارند غيرقابل آن مستندات كه اخير سال بيست
.گردد لمس قابل كيفي و مشكلات‌كمي تا نمي‌شود
استراتژيك ، تصميم‌گيري‌هاي در نيست معين صورت هر در
آنكه عليرغم.گيرد قرار مستند بايد مرجع كدام اطلاعات
برخي و نظر باتفاق علمي هيات اعضاء و متخصصين تمامي
از بهره‌برداري روند و نحوه شدت ، معتقدند نيز سازمانها
آب ، خاك ، منابع از كشور شمال در به‌ويژه طبيعي منابع
به... و مرتع جنگل ، پرندگان ، آبزيان ، دارويي ، گياهان
و سازمانها از يك هر دارد ، بيشتري شباهت منابع غارت
متهم را سايرين خويش تبرئه و توجيه براي ذيربط دواير
.مي‌كند
سيم با را طبيعي منابع محدوده كه نيست اين منظور البته
و بستاييم شعرا سبك به و تماشا آن‌را و محصور خاردار
در همانطوري‌كه تا كنيم عمل آنگونه بلكه بشماريم ، مقدس
با مورخه 22/2/1380 اطلاعات روزنامه در مندرج مقاله
كشور شمال طبيعي منابع تخريب عامل چهل نزديك برشمردن
سيلهاي سيماي در امروز را آينده نسلهاي اشك نوشتم ،
.نباشيم شاهد نكا سيل نظير برانداز خانمان
نظر از جنگل مقاطعه‌كاري" كه سئوال اين پاسخ امروزه
كار سال چند از پس":است اين "است؟ شغلي چگونه اقتصادي
از يكي كني فراهم آن‌را لوازم كه شرطي به كردن
از سود همه اين است؟ چنين چرا ".است مشاغل پردرآمدترين
حداقل 16 سالانه حالي‌كه در مي‌شود؟ حاصل چگونه و كجا
از بسياري و دارد وجود كشور در چوب كسري مترمكعب ميليون
روبه‌رو اوليه مواد كمبود با سلولزي صنايع واحدهاي
را زيادي هزينه نقيصه اين جبران بابت و شده‌اند
و غربي استانهاي حتي و كشور اكناف از تا مي‌پردازند
حمل شمال در مستقر كارخانه‌هاي به و خريداري چوب جنوبي
.نمايند
جزاير توسعه كاربريها ، ساير پيشروي و جنگل پسروي آيا
و پوشش تاج كاهش شمال ، جنگلهاي قلب در درخت از عاري
شدن كم‌پشت و تنك نشانه به جنگلي درختان تاج طبقات تعداد
و مي‌شدند ديده لايه چند صورت به گذشته دهه‌هاي در كه آن
تبديل بعد و زراعي اراضي در باقي‌مانده درخت چند قطع سپس
كرد؟ انكار مي‌توان نيز را ساختمان احداث و باغ به آنها
كرده ثبت اشتباه آن‌را اطلاعات گذشته نسل كه كنيم ادعا و
جانوري ، گياهي ، منحصربه‌فرد گونه‌هاي تنوع كاهش آيا است؟
پناه و عقبنشيني و... و پرندگان مفيد ، حشرات آبزي ،
پرشيب ، نواحي در محصور اكولوژيك آشيان‌هاي در آنها گرفتن
را مي‌مانند مصون دست‌اندازيها از اين‌صورت در تنها كه
خود از دفاع زبان كه جنگل دام‌هاي عهده بر مي‌توان نيز
نمي‌داند را خود از دفاع زبان كه نشين جنگل و ندارند را
چوب حجم كاهش عامل آيا كرد؟ قلمداد مقصر را او و گذاشت
را چوبها اين كه اوست و است دام نيز جنگل موجودي و سرپا
و ساختمان و شيك خودروهاي و اسكناس به تبديل و مي‌خورد
مي‌كند؟... و ويلا
با كه جنگل حاشيه در دامداران اسكان طرح اجراي نحوه آيا
عاليه اهداف به دستيابي در شده اجرا سنگين هزينه‌هاي صرف
ناآشنا افراد از تعدادي اينكه يا و است؟ بوده موفق خود
سبز باغ در نمايش از پس و فله‌اي صورت به را خود حقوق به
شهر حاشيه و جوار در و خارج اجدادي و آبا محيط و جنگل از
دو حداكثر يا يك در را نفره چند خانواده‌هاي و جاده و
به قبل از كه معيشتي امكانات حداقل تامين بدون كوچك اتاق
تنها اقتصادي رقابت فضاي در شده‌اند ، اميدوار آنها
آن حواشي و شهر در شاغل بيكاران برخيل و گذاشته‌ايم
بوسه دولت محترم هيات مصوبه بر بايد امروز افزوده‌ايم؟
اساسي قانون اصول يكايك به پيش از بيش توجه ضمن كه زد
با و شده نيز مهم امر اين متوجه ايران اسلامي جمهوري
:كه ورزيده‌اند اهتمام بدان بسيار مشغله وجود
مرد خواهد جهان كه جنگل بميرد نگذاريد
انسانهاست ما مرگ سبز بوته هر مرگ
در آب كمبود.نمي‌كنيم حس را طبيعت قهر پاي صداي آيا
آب آلودگي كشور ، بزرگ شهرهاي و تهران هواي آلودگي تهران ،
سموم و كودها بي‌رويه مصرف اثر در شمالي استانهاي شرب
بروز و ظهور زيرزميني ، سفره‌هاي سطح شديد افت شيميايي ،
مهم عوامل از يكي كه انساني ناشناخته و جديد بيماريهاي
براي رشد شيميايي محرك مواد و سموم حد از بيش استفاده آن
.. و سبزيجات ، ميوه‌ها طيور ، دامي ، محصولات توليد افزايش
ستاد مشغله... و سيل و زمين رانش و خاك جابجايي است ، .
وارده خسارات جبران اعتبارات كمبود و غيرمترقبه حوادث
نيست؟ كافي
با طبيعي موجود ذخاير از آينده نسلهاي به‌خاطر پس
كردن مصرف درست صرفه‌جويي كه كنيم بهره‌برداري صرفه‌جويي
بعد نسل براي اشتغال ، حاضر نسل براي ترتيب بدين و است
زندگي به اميد بازنشسته نسل براي و شده تضمين آينده‌اي
.آوريم ارمغان به را
كه نمايد تداعي ذهن در را سئوال اين فوق مطالب درج شايد
آنها بين و شده مطرح گسسته به‌صورت مقاله اين مطالب چرا
كه است كشور طبيعي منابع وضع عين اين.دارد وجود انفصال
خود هرسازماني.مي‌شود روبه‌رو آن با خود ظن با كس هر
... و مي‌داند محق را خود هم جنگل‌نشين.مي‌داند برحق را
.متعددند تخريب عوامل.مي‌داند تخريب عامل را ديگري نيز
... !بگويم؟ كدام از
و طبيعي منابع تحقيقات مركز علمي هيات عضو - اميني محمد
مازندران اموردام
برداشت:آبي زيستگاههاي از حفاظت جمعيت
متوقف را اروميه ازدرياچه آرتميا سيست
كنيد
برداشت به نسبت كشور آبي زيستگاههاي از حفاظت جمعيت
و نادر آبزي اين نسل كه اروميه درياچه از "سيست" بي‌رويه
:است داده هشدار داده ، قرار انقراض خطر در را گرانبها
به و است بحراني اروميه درياچه شوري ميزان و آب سطح
سطح ميزان كمترينميشود نزديك خود تاريخي تجربه بدترين
از متر مقدار 71/1272 به و سال 1340 در اروميه درياچه آب
آب سطح اكنون هم.است رسيده ثبت به آزاد درياي سطح
تغييرات اينميشود نزديك مقدار اين به اروميه درياچه
در قسمت از 260 بيش به درياچه آب شوري كه است شده موجب
به آرتميا زندگي براي نامناسب شديدا محيطي كه برسد هزار
در خود نسل بقاي براي بالغ آرتمياي.مي‌رود شمار
.مي‌كند توليد سيست نامناسب ، زمان‌هاي
اروميه درياچه آب سطح مداوم كاهش دليل به پيش سال چند از
پيش آرتميا براي فرسايي طاقت شرايط آن شوري افزايش و
منابع برخي كه) آرتميا سيست غيرمعقول برداشت و آورده
(كردند برآورد تن يكصد از بيش را گذشته سال در آن ميزان
نقصان به رو تعداد و شده آن نسل شديد كاهش به منجر
شايد كه است داده كاهش حدي به را اروميه درياچه آرتمياي
نمانده باقي بي‌بديل موجود اين نسل انقراض تا ديگر قدمي
.باشد
و بي‌رويه برداشت آرتميا ، ذخاير واقع ازحد بيش ارزيابي
نسل درياچه آب شوري كننده تهديد افزايش و غيرعلمي
جمعيت.است كرده روبه‌رو انقراض خطر با را آن آرتمياي
محترم مسوولين نظر كشور آبي زيستگاههاي از حفاظت
سازمان و ايران شيلات سهامي شركت كشور ، كل دادستاني
مصرانه و مي‌كند جلب معضل اين به را محيطزيست حفاظت
توسط آن ذخاير مطالعه و آرتميا سيست برداشت توقف خواستار
.است دانشگاهي مستقل مراكز
دريابيم را كشور دلسوز بانان محيط
در محيطزيست حفاظت سازمان دست‌اندركاران از يكي قول از
نيروي محيطزيست ، حفاظت سازمان كه بود آمده مطبوعات
امور و پيشتيباني محترم معاون جمله از.دارد كم انساني
تاكيد واقعيت براين نيز محيطزيست حفاظت سازمان مجلس
حفاظت سازمان كه شود گفته است درست اما.است داشته
دلسوز و توانمند انساني نيروي كمبود با محيطزيست
بزرگ شاعر فردوسي حكيم‌ابوالقاسم قول به و روبه‌روست
:ايران
از به جنگي مرد كاريكي به نيايد لشكر سياهي
هزار صد
وظيفه‌شناس و دلسوز كارا ، كيفيت ، با نيروي جذب با يعني ،
اين نيازهاي تامين شرط به كشور محيطزيست از مراقبت براي
رفاهي پشتيباني و كافي دستمزد پرداخت طريق از نيرو
به را كشور محيطزيست حوزه‌هاي از مراقبت كار مي‌توان
واقعيت‌ها ، و شايعات از انبوهي ميان در.رساند سامان
كشور ، شرقي جنوب و جنوب مناطق محيطزيست حوزه در حداقل
هوبره مثل ممنوع شكارهاي چگونه كه مي‌دانند خوبي به مردم
چشم قبيل اين به تن افراد چراميشود انجام راحتي به
دشواري حقوق ، كمبود در بايد را مساله.مي‌دهند ها پوشي
باندهاي و غيرمجاز شكارچيان با رودررويي مخاطرات كار ،
شرايط ، همين در البته.كرد جست‌وجو آنها كننده اداره
حقوق عليرغم كه دلسوزي و وظيفه‌شناس محيطبانان هستند
خود طاقت‌فرساي كار به شرايط سخت‌ترين در همچنان كم ،
و است كافي تنهايي به اين آيا اما.مي‌دهند ادامه
همين با را پهناورمان كشور متنوع مي‌توان‌محيطزيست
حفاظت سازمان مسئولان بايد من نظر به كرد؟ اداره وضعيت
دلسوزانه بازرسي‌هاي و دقيق بررسي‌هاي با محيطزيست
نقاط اقصي در دلسوز و فعال نيروهاي برخي چرا كه دريابند
غيرمجاز شكار منظور به سازش‌ها برخي به تن كه كشور
اين رساندن سامان به.شده‌اند گذاشته كنار نداده‌اند ،
از مهمي بخش تنهايي به حق‌دار ، به حق رساندن و تحقيقات
.كرد خواهد حل را محيطزيست مشكلات
ضمير خوش مصطفي
زيست محيط كارشناس
|
