است درستي و راستي تشنه جامعه
نسل بزهكاريهاي عوامل مهمترين از فقر
است جوان
دارند حمايت به نياز مبتكرين و مخترعين
داشت وجود روزگاري سرسبز طرشت
است درستي و راستي تشنه جامعه
از خود مقاصد و انديشهها انتقال در كه بياموزيم اگر
و سالم ارتباط يك ايجاد در كنيم استفاده توضيحي بيان
ميشود ما اطرافيان با ما ميان بيشتر پيوند موجب كه موثر
بود خواهيم موفق
موجب كه ارتباطي برقراري و ديگران به شدن نزديك درست راه
بردن كار به ميشود عشق و صميميت دوستي ، قوام و استحكام
.است بيان صحيح
بدن و صورت حركات از گذشته هستيم دوستانمان با كه زماني
احساسمان و نيت از و است درونيمان روحيات دهنده نشان كه
در را اصلي نقش كه هستند كلمات و بيان اين ميدهد ، خبر
.ميكنند ايفا عقايدمان و احساس انتقال
ما.است مبتني مقصودهايمان و باورها و عواطف بر بيانمان
و كردن دروني جهت در باورداريم و ميكنيم احساس آنچه به
نتيجه در ديگران بين اين در.ميكنيم تلاش آن انتقال يا
احساس و كرده اعتماد ما به كه است درست گفتار و عمل
.كنند نزديك ما به را خود ميكنند سعي و ميكنند آرامش
كلاممان و هستيم اعتماد غيرقابل ما كه كنند باور اگر ولي
و رواني شخصيت تضعيف و تخريب جهت در آن معاني بار و
زياد ما با را خود فاصله رفته رفته است آنان اجتماعي
.ميكنند پيدا دشمني احساس ما به نسبت و كرده
ميان محبت و عشق ايجاد كه باشيم آگاه بايد واقعيت اين به
با ارتباط آوردن بوجود نحوه به بستگي اطرافيانمان و ما
و اخلاص رمانتيك خيلي الفاظ با نبايد حتما.است آنان
صحبت صادق اما ساده كه همين.دهيم نشان را خود دوستي
.برداشتهايم منزلت و اعتماد كسب جهت در بلندي گام كنيم
كه بركسي ميشود شنيده يا ديده هرچه كه است اين واقعيت
براي را آن و ميگذارد اثر ميشنود يا و ميبيند را آن
در بايد لذا.ميكند نتيجهگيري و كرده تفسير خود
درستي و راستي تشنه مردم.باشيم محتاط خيلي گفتارمان
و شهامت شوند آن متوجه ما با برخورد در كه زماني و هستند
ميكنند پيدا را متقابلي عمل چنين انجام براي كافي جسارت
و شده كم آنها با ما بين فاصله كه است لحظه اين در و
.ميگيرد خود به آسماني رنگ دوستيها
كه بپيوندند كسي با دوستيشان در ميكنند آرزو مردم بيشتر
كنند لمس وجودش اعماق در را او و شوند سهيم او عقايد در
.باشد چنين آنها با متقابلا نيز او و
را آن و كرده ستايش را عاطفه و عشق علاقه ، احساس مردم
در آنها اكثريت اما ميدانند انسانيت تجليگاه بالاترين
را توضيحي بيان اينكه بجاي خود سخنان و مقصودها انتقال
و مفاهيم انتقال در داوري كلام و بيان از ببرند كار به
و اختلاف موجب امر همين و ميكنند استفاده مقصودهايشان
.ميشود ميانشان تعارض
از خود مقاصد و انديشهها انتقال در كه بياموزيم اگر
و سالم ارتباط يك ايجاد در كنيم استفاده توضيحي بيان
ميشود ما اطرافيان با ما ميان بيشتر پيوند موجب كه موثر
و ديدهها ارتباطي چنين واقع در.بود خواهيم موفق
در و ميكند بيان هستند كه گونه همان را ما شنيدههاي
به ارزش و احترام صداقت ، كننده سرمست عطر از سرشار فضايي
.ميآورد وجود
دانشجو -جاويد عليرضا
نسل بزهكاريهاي عوامل مهمترين از فقر
است جوان
اساسي نيازهاي نشدن معمولابرآورده را فقر" چيست؟ فقر
.كردهاند تعريف"كفايت به بشر
;ميكند مطرح را سوالديگر بيدرنگدو تعريف اين
كافي حد چه تا آنها اقناع" و كدامند؟ اساسي نيازهاي
ميتوان فراواني خصوصتعاريف اين در."ميشود محسوب
عواملي را بشر اساسي نيازهاي آنها از يكي كه يافت
و ميكند فراهم را آدمي حيات و بقا موجبات كه ميداند
زندگي متوسط سطح حسب بر مزبوررا ديگرينيازهاي
"كافي" معني منوال ، همين به.ميكند تعريف معين جامعهاي
.ميكند تفاوت بلندنظرانه تخمينهايي تا كافي جهت از
بيشماري وتعداد هستند گرسنگي دچار جهان جمعيت دوسوم
سرما از خود حفظ منظور به پوشاك ماواو از آنها از
.بينصيباند وگرما
فقر و آمد در وضعيت ما كشور در اجتماعي روندتوسعه در
ديده مردم در طبقه دو كه است اي بهگونه
آنهايي كه است طبيعي.فقير طبقه و ثروتمند طبقه ميشود ،
از استفاده براي كمتري شانس دارند ، تعلق فقير طبقه به كه
برعكس و دارند فرهنگي وامكانات سرگرميها تحصيلات ،
اختيار در را امكانات نوع طبقهثروتمند ، همه افراد
يكديگرجدا از غني و فقير طبقات بچههاي حتي.دارند
.ميآيند بار متفاوت تحصيلي امكانات با و ميشوند
به رفتن بيشتريبراي شانس ثروتمند بچههاي سرانجام
.دارند خوب شغلهاي تصدي و دانشگاهها
منابع ، اقتصاديو گسترده امكانات همه اين با ما كشور در
معقولو درآمد به جامعه افراد دستيابياكثر امكان
امكانات چرا اما است ، فراهم فقر عارياز گذرانزندگي
آيا.است نگرفته قرار مردم اختيار در متعارف صورت به
بينصيب و خاص گروهي دست در ثروت انباشت در را علت نبايد
كرد؟ وجو جست ثروت اين از مردم از وسيعي اقشار ماندن
به نسبت بايد دولت.است جامعه وتباهي فساد اصلي عامل فقر
صنعتاهتمامورزد و كشاورزي توسعه طريق از شغل ايجاد
با.كند پيدا دست مناسبي شغل به بتواند ما جوان تانسل
وعلل ريشهها درباره ومطالعاتدقيق پژوهش انجام
درصد كهعلتالعلل نتيجهميرسيم اين به بزهكاريها
.است فقر سرقت ، جمله خلافهااز بالايياز
دستيابي براي كافي امكانات جوانوقتي جمعيت يك در
دوره اين نيازهاي به توجه با ندارد ، شغلوجود به جوانان
روي خلاف كارهاي به ناچار به شغل از محرومان سني ،
سالهاي و سن هم ميبينند ، كه وقتي خصوص ميآورند ، به
از دررفاه غرق مدلو آخرين دراتومبيلهاي آنان
فروپاشينظام باعث فقر.برخوردارند نعمتها انواع
سرگردان بچههاي افزايش و وجدايي طلاق افزايش خانواده ،
.ميشود طلاق فرزندان به موسوم
فرامرزياز جمعي ارتباط وسايل ارتباطاتتاثيرات عصر در
لذتهاي از بيشتر چه بهرهبرداريهر و مصرف سو ، حرص يك
فقر ، ديگر سوي از و ميدهد قرار جوانان برابر در را زندگي
از وانبوهي ميشود نيازها برآوردنحداقل از مانع
فقروتهيدستي اندوه حسرتو بايددر ناچار به جوانان
و خلاف لاجرمراه يا و كنند بسوزند ، خويشتنداري
.بگيرند پيش در بزهكاريرا
از را بزهكاريانسان و تسلسلمحروميت دور حال هر به
آرمانها و اهداف ما ، همه كشور در.ميكند دور معنويت
متعالي مسيري در اسلاميايران جمهوري نظام به توجه با
اهداف اين فزاينده ، مغايربا فقر اما است ، شده طراحي
بيشترياز پيوستنگروههاي شاهد بايد متاسفانه و است
عمل براي.باشيم ورطهانواعبزهكاريها به جوان نسل
به اسلامي ، بايدابتدا عاليه واهداف اسلام به كردن
.بينديشيم عدالتاجتماعي
فارغي بهشته
دارند حمايت به نياز مبتكرين و مخترعين
و ميكنيم لمس روز هر را محيطزيست آلودگي كه زماني در
كردن آلوده از جلوگيري براي اقشار همه از كه زماني در
كه زماني در ميشود ، خواسته ياري تهران كلانشهر هواي
تابلوهاي حتي و مطبوعاتي رسانههاي راديو ، تلويزيون ،
ميشوند ، يادآور را آبي آسمان ما به خيابانها تبليغاتي
كاهش سبب كه فيلتراگزوز نوع يك ساخت و طراحي به موفق
ميشود سوز بنزين خودروهاي اگزوز خروجي آلايندههاي
.شدهام
بعد را زندگيام سال اندوخته 9 و كار حاصل و سرمايه تمام
ميليون حدود 20 هزينهاي صرف و مستمر تحقيق دوسال صرف از
به عرضه جهت فراوان خوشحالي با طرح اين تكميل و تومان
توليد جهت آنها از و بردم خودروسازي معظم شركتهاي از يكي
و قبل آناليز ديدن با اول آنجا در.خواستم كمك آن انبوه
است ، كارآمد طرح اين اينكه از اطمينان و فيلتر از بعد
اينجانب از خودرو اگزوز خروجي گاز تست مرحله هر براي
تا كه شد گفته من به و خواستند تومان هزار هشتصد مبلغ
مرحله پنج الي چهار به نياز تاييد گواهينامه اخذ پايان
هيچ اينميتوان هزينه چنين با است بديهي.ميباشد تست
است اين من سئوال.رساند سامان به را اختراعي و ابتكار
و اختراعات قبيل اين پذيرش براي راه نبايد آيا كه
براي آنان تا باشد ، فراهم كشورمان جوان نسل دستاوردهاي
.نشوند كشور از خارج راهي خود تلاش حاصل رساندن ثمر به
محفوظ نام
داشت وجود روزگاري سرسبز طرشت
عنوان تحت خواندم مطلبي همشهري روزنامه آخر صفحه در
آدمي دل كه (تهران باغهاي آخرين نجات براي تازه اميد)
از من دارد ، واقعيت متاسفانه ولي ميآورد درد به را
طرشت ده مكان اين در روزگاري.هستم طرشت منطقه ساكنين
بود زماني سرسبز ، و زيبا باغهاي از بود پر و داشت وجود
در بهويژه آن كوچههاي و خيابانها از عبور موقع كه
در.ميكرد نوازش را رهگذران خنكي نسيم تابستان شبهاي
و بود زياد تهران نقاط ساير با طرشت هواي اختلاف زمان آن
از پر باغهاي.بود باصفا و خنك تابستان تمام در طرشت ده
كوچه در زدن قدم تابستان عصرهاي و بود زبانزد طرشت ميوه
به را زندگي نشاط (..قاسم شازده و باغدشت) طرشت باغهاي
گسترش و بيرويه توسعه با و كمكم.كرد مي تقديم رهگذران
و گرفت قرار ويراني آستانه در نيز طرشت ده شهرنشيني
متاسفانه.شدند آپارتمان به تبديل و خشك يكي يكي باغها
باقي كه باغي نمونه چند و دارد ادامه روند اين هنوز
تبديل و دگرديسي شاهد ما و شدناند خشك حال در نيز مانده
.هستيم آپارتمان به آنها شدن
تابلوي با طرشتمدتي باغهاي بزرگترين از يكي كه دريغا
دچار تدريج به بعد و شد ضبط "ممنوع ورود دولتي املاك"
يكباره به آن از بعد و گرديد درختان شدن خشك بيماري
در ساختمان احداث براي خاكبرداري و شدند قطع آن درختان
.شد آغاز كهن باغ اين
بلكه نيست آن معروف باغهاي و طرشت موضوع تنها متاسفانه
فرحزاد ، پونك ، باغهاي جمله از دارد وجود درختي جا هر
.شدهاند بيرويه ساز و ساخت دستخوش..و كن جنتآباد ،
دلتان لااقل كه ميگويم بفروشها و بساز و دلالان همين به
آينده نسلبسوزد ما و خودتان نوههاي و فرزندان حال به
.دارد حقوقي و حق هم
طرشت ساكن -مثنوي حيدر مير
|