تهران در آلودگي دوم موج ;صدا
مردمي خيريه انجمن‌هاي از حمايت ضرورت
دگرعضوها وهمدردي عضو يك درد
تهران در آلودگي دوم موج ;صدا
امدادي ، خودروهاي آژير و فرودگاهها وسايل‌نقليه‌موتوري ، *
شناخته صوتي آلودگي ايجاد اصلي منبع عنوان 3 به
.شده‌اند
بدون آن در كه است محيطي و مكان يافتن پي در همواره آدمي
گويا اما كند ، عمر گذران آرامش ، با عين‌حال در و دغدغه
هرچه امروزين شهروندميخورد رقم ديگر گونه‌اي به تقدير
ابزار ، و ماشين كاركرد و نفوذ و مي‌شود دور سنتي زندگي از
محيطي داشتن مي‌شود ، دامنگستر و افزونتر زندگي‌ها در
اما.مي‌شود تبديل رويا يك به صوتي آلودگي‌هاي از عاري
دانش از جستن بهره با است درصدد آدمي نيز شرايط همين در
به را كم‌آلوده و آرام شهري آرزوي مدرن ، تكنولوژي‌هاي و
.سازد مبدل واقعيت
يك گذشت از پس تهران ، شهر مي‌دهد نشان علمي اكاوي‌هاي و
هوا آلودگي‌هاي دچار سوي اين به دهه 40 از طلائي ، دوران
افزونتر آلودگي ، اين مي‌گذرد كه روز هر و است شده صوتي و
.مي‌شود
مي‌شود افزوده تهران صوتي آلاينده‌هاي منابع بر روز هر
منفي ، بسيار پيامدهاي لحاظ به كه است حالي در اين و
.نمي‌شود آن به وافي توجه متاسفانه
ميزان مي‌دهد نشان دانشگاهي تيم يك واكاوي نتيجه
اين در زندگي كه است آنچنان تهران در صوتي آلودگي‌هاي
.است ساخته غيراستاندارد را شهر
و شهر فضاي خيابانها ، يعني ما ، جمعي زندگي عرصه‌هاي
نيز صدا نظر از بلكه هوا ، نظر از تنها نه عمومي ، مكانهاي
نيز مسكوني واحدهاي يا خصوصي زندگي عرصههايآلودهاند
در كه خانه‌هايي ويژه به.نيستند امان در سروصدا از
.دارند قرار اصلي خيابانهاي و شهري درون بزرگراههاي مجاور
اكنون نمي‌شد ، گرفته جدي پيش سال چند تا كه هوا آلودگي
همان مي‌رسد نظر به و است شده تبديل بحراني مساله‌اي به
.است تكرار حال در نيز صدا آلودگي باره در روند
و غيرمهندسي ساخت جمله از دلايلي به تهران بي‌ترديد ،
وغيراستاندارد بالا صوتي آلودگي ضريب داراي غيراصولي
كم را تهران صوتي آلودگي بتوان تعبيري به شايد.مي‌باشد
وسيعي جغرافياي و عمق از آلودگي اين اما كرد ، تلقي اهميت
.است برخوردار بسيار منفي پيامدهاي و پنهان حال عين در و
و كارگاهها سروصداي از صرفنظر تهران صوتي آلودگي
مربوط آن نامناسب و سنگين ترافيك به عمدتا كارخانه‌ها ،
در ويژه به خودروها رفت‌وآمد از چنانچه و مي‌شود
به نقليه وسايل "بوق" از مي‌توان شود ، صرفنظر بزرگراهها
عبدالحميد دكتر.كرد ياد ترافيك صوتي زيانهاي نماد مثابه
تحقيق يك نتيجه:مي‌گويد بيني و وحلق گوش متخصص حسين‌بنا
خودروها بوق به‌صدادرآوردن تعداد ميانگين مي‌دهد نشان
در صوتي آلودگي نمودار و ترافيك سروصداي نماد عنون به
گرفتن نظر در بدون و خيابان يك در ساعت طي 24 تهران
و است بوده مورد و 880 هزار حدود 8 آن ، جغرافيايي موقعيت
متوسط به‌طور كند عمر سال تهراني 80 شهروند يك چنانچه
گوش‌هاي و مي‌شنود بوق مورد هزار و 744 ميليون 255
ناهنجار صداي از متوسط به‌طور دقيقه هر نيز تهران ساكنان
.مي‌بيند صوتي آسيب بوق ، 6
كه است بدي عادت و رفتار چه اين:مي‌گويد شهروند يك
استفاده ساختمان زنگ جاي به خودرو بوق از خودرو صاحبان
شده ، كه هم يكبار براي حتي شهروندان تمام حتما.مي‌كنند
مخاطب فرد كردن صدا براي راننده‌اي كه شنيده‌اند و ديده
در ويژه به وضعيت اين و مي‌كند استفاده ماشين بوق از خود
بايد خودروها صاحبان.است تحمل غيرقابل شب ، ساعات
صدا به را ماشين بوق نبايد چيزي هر براي كه بياموزند
.درآورند
مناطق در آلودگي‌ها زيبانبارترين از يكي صوتي آلودگي
سيستم بر مخربي تاثيرات آلودگي اين.است صنعتي و شهري
زيانهاي و دارد بدن دستگاههاي برتمامي نتيجه در و عصبي
تصميم‌گيري و عكس‌العملي برفرآيندهاي ناپذيري جبران
.مي‌گذارد انسان
پيش چندي كه واكاويي‌هايي در دانشگاه ، استاد يك گفته به
صوتي آلودگي منابع عنوان به اصلي عامل هفت آمد ، عمل به
موتوري ، نقليه وسائط:از عبارتند كه شدند شناسايي
سروصداي و كمپرسي مته‌هاي اتومبيلها ، آژير فرودگاهها ،
خانگي ، صوت پخش وسايل ساختماني ، كارهاي از ناشي
و مختلف اماكن در ثابت بلندگوهاي و دستي بلندگوهاي
سروصداي اينها ، مجموع.خيابان و كوچه در جمعيت سروصداي
.مي‌دهند تشكيل را محيط در موجود
پيامدها
امدادي ، خودروهاي آژير و فرودگاهها موتوري ، نقليه وسايل
.شده‌اند شناخته صوتي آلودگي ايجاد اصلي منبع عنوان 3 به
روابط حتي و خواب استراحت ، بركار ، مي‌تواند صوتي آلودگي
آثار و بگذارد ويرانگر و منفي تاثير افراد اجتماعي
.آورد همراه به رواني گوناگون
مانند بيماريهايي و اختلالات بروز و سروصدا رابطه امروزه
بر اثني‌عشر و معده زخم و خون فشار افزايش قلبي ، سكته
سروصدا مي‌دهد نشان تجربي مطالعات و است شده روشن پزشكان
نيز پوست مقاومت و خون گردش منظم جريان در مي‌تواند
.آورد پديد بارز تغييراتي
درازمدت در كه افرادي براي:مي‌گويد باره اين در پزشك يك
خودروها تردد معرض در فاطمي خيابان نظير مكانهايي در
شنوايي ، قدرت دائمي كاهش نظير مشكلاتي علاوه‌بر هستند ،
شامل رواني تاثيرات نيز و گوارشي سيستم در اختلال ايجاد
.مي‌شود افسردگي و خستگي اضطراب ،
شهري مي‌توان آيا صوتي ، آلودگي‌هاي منابع به توجه با
داشت؟ صوتي آلودگي از عاري
از عاري شهري نمي‌توان يقينا:مي‌گويد حسين‌آبادي امير
معمولي صداي آلودگي ضريب با شهري مي‌توان اما داشت ، صدا
جا همه در صدا توليد از بخشي كه است اين واقعيت.داشت
بادي اگر جنگل ، در مثال عنوان به.است لازم حتي و طبيعي
مي‌كند توليد صدا دسي‌بل حدود 40.بوزد درختان بالاي از
از يك هر معمولي نجواي يا.است خوشايند طبيعي به‌طور كه
بستگي آن كيفيت كه مي‌كند توليد صدا دسي‌بل حدود 20 ما
سينما ، 20 يا كنفرانس يا نمايش ، سالن در.دارد محيط به
كه 20 صورتي در مي‌كند ، ناراحت را آدمي نجوا ، دسي‌بل
تحمل هم را دسي‌بل است 75 سهل كه خيابان در دسي‌بل
آلودگي گفت مي‌توان محيط به بسته دليل همين به.مي‌كنيم
.صدا خود شدت به نسبت نه خير ، يا دارد وجود صدا
تهران مي‌دهد نشان كارشناسان علمي يافته‌هاي و امر شواهد
شلوغ‌تر و است شده پرسروصدا و شلوغ اجتنابناپذير به‌طور
روان و جسم آسايش رو اين از.شد خواهد هم سروصداتر پر و
سوي از هم مقررات ، دقيق رعايت گرو در تنها شهروندان
ايجاد و زدن‌ها بوق از اجتناب و عابران نيز و رانندگان
به توجه با.است غيرضروري و بي‌مورد عمدتا سروصداهايي
بايد مي‌رسد نظر به صوتي آلودگي در "خودروها بوق" سهم
زدن بوق هر كه دريابند رانندگان كه كرد اتخاذ روشي
حقوق تضييع و اجتماعي ناهنجاري نوعي حقيقت در بي‌مورد ،
بهداشت كنشي ، چنين با كه چرا است شهروندان ساير اجتماعي
.مي‌شود آسيب دچار افراد رواني
ضرورتي خودروها رانندگان كه نحوي به معابر هندسي اصلاح
در بتوانند و نكنند احساس خودرو بوق از استفاده براي
ساخت‌وساز الگوي اصلاح همراه به كنند ، تردد روان ترافيكي
فضاي از استفاده همراه به مسكوني و اداري از اعم ساختمان
معابر و بزرگراهها حاشيه در مناسب گياهي گونه‌هاي با سبز
از اعم مسافربري پايانه‌هاي و فرودگاه خروج و اصلي
راهكارهاي ديگر از مزاحم صنايع خروج و قطار و اتوبوس
صوتي آلودگي رساندن تحمل اقل حد به يا و كاهش براي مناسب
.مي‌رود شمار به
مردمي خيريه انجمن‌هاي از حمايت ضرورت
دگرعضوها وهمدردي عضو يك درد
روزگار دردآورد به عضوي چو
قرار نماند را دگرعضوها
به حنيف دين شريعت نزول از گفت بتوان شايد و ديرباز از
گوشزد جامعه دردمند افراد مردمي‌از حمايت ضرورت (ع)موسي
از بيشتر مستمندان دستگيري و يتيم‌نوازي ذكر.است شده
تمامي و است آمده مجيد قرآن در دين فروع از بعضي
و خير عمل انجام اسلام مكتب اخلاق‌گرايان و اصول‌گرايان
تلقي اسلامي تمدن و فرهنگ اصول را دوستانه انسان
.كرده‌اند
مختلف افراد بين كه فاصله‌هايي و جمعيت ازدياد طرفي از
شده باعث مي‌شود ، مالي‌ايجاد درآمد لحاظ به جامعه يك
حداقل امكانات كمبود فقرو دچار آنچنان مردم از گروهي
دربحث‌هاي "عارضه" يك عنوان به كه شوند زندگي
مشكلات به اگر حالشود مطرح پديده اين جامعه‌شناسان
شود ، اضافه مادام‌العمر و مزمن بيماري‌هاي مردمي گروه‌هاي
اين در مي‌كند ، پيدا گوناگوني ابعاد "فقر عارضه" آنگاه
بيماري درمان مالي وسع و توان گروهي دارد امكان حتي حالت
بعضي كمبود اما باشند ، داشته را خانواده‌شان يا خود
.مي‌كند مشكل برايشان را آمده پيش "عارضه"تحمل مسايل
رفتارهاي در اختلال دچار را انساني جامعه يك كه عوارضي
انسان نبودفرهنگ مادي ، فقر از جداي مي‌كند ، زيستي
يك دهنده تشكيل مردم روزمره كردار و رفتارها در دوستانه
در خيريه امور انجام انديشه و فرهنگ نداشتن است ، جامعه
رفاه مناسب توزيع بازدارنده عوامل از يكي اجتماع ، يك
برنامه‌هاي و دولتي درآمدهاي طريق از كه است اجتماعي
براي مردمي مشاركت كه جامعه‌اي در.مي‌آيد بوجود دولتي
برنامه‌هاي چقدر هر است ، نشده پيش‌بيني مردمي مشكل حل
پيش‌بيني مردم مشكلات و معضلات رفع براي رفاهي -عمراني
.است بي‌بهره اجرايي تضمين يك از شود ،
جمع‌آوري طرف ، يك از دولتي امور انجام در مردم نقش
رفاهي پروژه يك طراحي و برنامه‌ريزي هنگام در اطلاعات
آن انجام از پس ديگر طرف از و است (درماني مثلا يا)
اصلي شرط مصرف‌كنندگان ، بخصوص و مردم نظر پروژه
.است طرح يك از نتيجه‌گيري
عنوان به معضلي جامعه‌اي در فرض به اگر رابطه‌اي چنين در
قابل كمي لحاظ به آنها تعداد و شود مطرح سرطاني كودكان
نياز درماني خدمات و اموراجتماعي مسئولان شود ، توجه
بيماران مشكلات رفع براي را اداره‌اي يا سازمان تاسيس
طرح دفتر در مسئولان.مي‌كنند اعلام سرطان به مبتلا كودك
روش آن براي درماني خدمات و بهداري وزارت برنامه و
مي‌دهند قرار نظر مد را شده‌اي پيش‌بيني بودجه و اجرايي
مجلس به را طرحي بودجه ، تصويب براي ذي‌ربط مسئولان و
.گيرد قرار اجرا مورد ازتاييد ، پس تا مي‌دهند ارائه
زمان رفتن دست از باعث تنها نه اداري چرخه چنين انجام
آن ، روزبودن به لحاظ به را اوليه اطلاعات بلكه مي‌شود ،
كجاست؟ كار چاره پس مي‌كند ، اغتشاش دچار
خيريه نهادهاي و مردمي مشاركت
بودجه از بخشي چرا كند سئوال دارد حق عادي شهروند يك
سرطاني كودكان به جانبي خدمات و درماني كمك صرف دولتي
بيماري يك صورت به و نيست آنها نجات به اميدي كه مي‌شود
خود به را درماني خدمات بودجه از عمده‌اي بخش مزمن ،
مسايل در بودجه صرف همين كه صورتي در مي‌دهد ، اختصاص
.گذاشت خواهد كشور درماني خدمات بر بيشتر بهداشتي‌تاثير
فاصله شده ذكر اخلاقي اصول از سوال اين اول ، درنگاه شايد
حل مسئوليت كسي كرد ، نشان خاطر بايد اما باشد داشته
داده افرادي به فرصتي اگر اما.ندارد را ديگران مشكلات
بخشي خاطر ، رضايت با كاملا و خودخواسته بتوانند كه شود
مردم به خودرا خدماتي و رفاهي امكانات و مالي درآمد از
مشكل ديگر دهند ، اختصاص(فرهنگي و مالي لحاظ به)مستمند
ابتدا بنابراين.شود نمي مطرح كشوري بودجه عادلانه تقسيم
چون و كرده آن رفع به اقدام خود دريافته ، را "نياز"مردم
و اصلي نقش مردم اجرا ، چه و دهي اطلاعات مرحله در چه
نتيجه هم و مي‌شود انجام سريعترپروژه هم دارند ، مستقيمي
.دارد مطلوبتري
اداره مردمي حمايت با جهان در خيريه سازمان‌هاي تمامي
و مزمن بيماري‌هاي درمان بحث در وبخصوص مي‌شوند
ايدز ديابت ، كليوي ، سرطان ، نارسايي‌هاي مانند مادام‌العمر
از حمايت مراكز اصلي‌ترين مردمي خيريه بنگاه‌هاي غيره ، و
رفع مانند مختلفي جنبه‌هاي حمايت ، اين.مي‌باشند بيماران
كلاسهاي تشكيل درماني ، هزينه كمك اعطاي مادي ، مشكلات
امور انجام فرهنگ اشاعه و آموزشي جزوات انتشار آموزشي ،
.دارد مردم عامه نظر در خيريه
مردمي خيريه بنگاه‌هاي با آن ارتباط و دولت نقش
شوند ، خيريه مسايل درگير مستقيم طور به مردم كه صورتي در
به تا داشت خواهد كافي بودجه و فرصت دولت صورت ، آن در
تصويب مثلا.كند اقدام عمومي‌تر و ريشه‌اي‌تر مسايل
موسسه به حقوقي و حقيقي اشخاص كمك‌هاي قبول خصوص در طرحي
عنوان به (محك)سرطان به مبتلا كودكان از حمايت خيريه
روش‌هايي از يكي سال 77 در مالياتي قبول قابل هزينه‌هاي
در تشويق را مردم غيرمستقيم طور به مي‌تواند دولت كه است
در عمومي تبليغات همچنين.كند خيريه بنگاه‌هاي از حمايت
فرهنگ مي‌تواند همگاني آموزش مراكز بخصوص مختلف سطوح
شود باعث و داده گسترش جامعه يك در را خيريه امور انجام
بلكه خود ، به تنها نه مدت دراز در و مستقيم طور به مردم
و كرده كمك متفرقه امور انجام در منتخب دولت به نوعي به
باشند ، دولت عمومي رفاه سياست‌هاي منتقد عامل آنكه جاي به
زماني اين و شوند خيريه امور ريز برنامه و مجري خودشان
را بنگاه يك و نشده قايل تبعيض دولت كه مي‌شود ميسر
چندسازمان به را دولتي بودجه‌اي و ندانسته ارجح برديگري
طور به را خود امكانات بلكه.ندهد اختصاص منتخب بنياد و
پيشرفت به و گوناگون اشكال در و سطوح همه در عادلانه
.دهد اختصاص مردمي خيريه بنگاه‌هاي فعاليت دامنه
مقدسي مريم
|
