پديدهخودسوزيزناندرغرب بازبيني
خاكستر كشوردختران
پردهپوشي را مسائل از خيلي انسان:ساله دختري 17 *
رابرملاسازم رازمظلوميتم باخودسوزي خواستم ميكندوليمن
انساني گلوي از كه كمك ، براي است فريادي خودكشي:اشاره
باشد ، مرگ از استقبال آنكه از پيش خودكشي;برميخيزد
نيست ، انسان يك مرگ خودكشي.است زندگي واقعيتهاي از گريز
و صبر سالها از پس كه زناني زندگي.است زندگي يك مرگ
ديگري طريق خودكشي جز زندگي تلخيهاي و سياهيها در انتظار
مدتي زنان خودسوزي ميان اين در.نديدهاند رهايي براي را
اين كهبه زناني.يافتهاست كشورافزايش غرب در است
تا رابرگزيدهاند خودكشي راه دردآورترين زنند مي كاردست
اين.كنند ثابت همگان به را خود مظلوميت آتش ، كمك با
كشور غرب زنان ميان در خودسوزي پديده بازبيني به گزارش
.ميپردازد
و نميكند ترديدميريزد خود روي و سر بر را نفت دختر ،
فشار زير و ميشود مچاله ميگيرد ، گر.ميكشد را كبريت
به از است ، خوشحال دل در اما ميشكند ، درهم خويش حجم
سرگردانيهاي و محكوميتها حسرتها ، دردها ، رسيدن پايان
به فقط كند ، نابود را خود و بسوزد نميخواهد اوروحش
جان سالها ، كه است آدمياني ترساندن و تهديد دنبال
عمق تا آتش شعلههاي اما.خراشيدهاند را او اندوهگين
كه دريغ درميآورد ، زانو به را او مرگ و ميرود پيش جانش
.داشت دوست را زندگي او
***
كه ميكني زندگي شهري در و اطلاعات و ارتباطات عصر در تو
مدني ، جامعه به رسيدن چون مدرن دغدغههايي آن انسانهاي
براي زمينهاي آمدن فراهم و وفرهنگي سياسي توسعه
اخلاق سوي به بيشتر چه هر و دارند تمدنها گفتوگوي
.برميدارند گام جهاني
و هستند خود قديمي رسوم و آداب و سنتها درگير كمتر آنان
باور.است شده پيچيده رابطههايشان همچون نيز مشكلاتشان
را خود زندگي مسير انتخاب حق اطرافت ، در كسي نداري
اين از و باشد محروم فكري استقلال هرگونه از و نداشته
دور ، چندان نه فاصلهاي در اما.برسد بنبست به تنگناها
را انسانهايي مرگ كشور غرب بيمارستانهاي ديوار درو
را خودكشي انتخاب ، حق نداشتن دليل به كه ميكنند اعتراف
حاشيهاي ، و فرعي انسانهايي آنان ، .يافتهاند رهايي نقطه
سالها كه هستند شدگاني فراموش و مادران همسران ، دختران ،
را خودخواهي آوردند ، تاب را ناملايمات دويدند ، بيخستگي
ميگيرند ، گر امروز و كردند ذبح خواهي دگر پاي در
.ميشوند خاموش سرانجام و ميسوزند
فريادهاي آتش از جستن مدد با تا برگزيدهاند را خودسوزي
بتوان شايد.برسانند ثبت به تاريخ در را خود بيپاسخ
ساله دختري 17 سخنان در را اينچنيني مرگهاي فلسفه
لحظات آخرين سوخته ، كاملا چهرهاي با كه كرد جستوجو
بسياري انسان ، ":ميگذراند بيمارستان تخت روي را خود عمر
كار اين با خواستم من ولي ميكند ، پردهپوشي را مسائل از
".سازم برملا را خود مظلوميت راز
است شده اجتماعي پديدهاي به تبديل زنان خودكشي *
در. است رايج كه مدتهاست شهرها ، برخي در زنان خودسوزي
بهويژه پديده اين كه است آن نشانگر خودكشي آمار ما كشور
طبق.است درآمده اجتماعي مساله يك صورت به زنان بين در
سال 1375 در كشور زنان خودكشي ميزان موجود ، آمارهاي
نفر ، به 2/4 سال 76 در نفر ، هزار هر 100 در تعداد 88/5
.سال 77به53/4نفرودرسال78به24/3نفررسيدهاست در
خودكشي ميزان افزايش شاهد سال 77 در ميدهد نشان آمار
كاهش سال 78 در ميزان خوشبختانهاين اما بودهايم
.است يافته چشمگيري
خودسوزي؟ چرا *
درون فرهنگي تعارض حاصل خودسوزي ، آن شكل بدترين و خودكشي
چون شهرهايي در خصوص به روند اين است اجتماعي نظام يك
غير تقريبا اجتماعي ، معضل يك صورت به كرمانشاه و ايلام
كرمانشاه دربيمارستانهاي.است شده كنترل و پيشگيري قابل
كه رسد مي گوش به رنجوري و سوخته زنان فريادهاي ايلام و
.ميشوند و شده خاموش تنگ حصاري در
كرمانشاه (ره)خميني امام بيمارستان تختهاي روي بر
شده مچاله سوخته ، بدني و چهره با كه آرميدهاند دختراني
.ميكنند شماري لحظه را مرگ تشخيص ، قابل غير و
بدبينيهاي و ناخواسته ازدواج دليل به آنها از يكي
.پشيمانم بسيار".است كرده خودسوزي به اقدام شوهرش افراطي
.است جاري برزبانش كه جملهاي تنها "..
كوهدشت از ساله الفدختري 19.مهين طرفتر ، آن كمي
اينگونه را خود رسيدن انتها به غمانگيز ماجراي لرستان ،
به ميخواست بزرگترم برادر نداريم ، پدر ما":ميدهد شرح
شوهر است ، ذهني مانده عقب كه ناتنيام پسرعمه به مرا زور
اگر گفتند پسر فاميلهاي اما ، نميرفتم ، زيربار من.دهد
كسي اگرميدانيد بهتر شما.ميدزدند مرا بدهم ، رد جواب
:ميگويد مهين ".ميشود تمام او كند ، تهديد را دختري
چند و "...ميسوزاندم را خود بايد نداشتم ، چارهاي هيچ"
را او هستي شعلههاي بيعدالتيها ، سرد دست بعد روز
.كرد خاموش
كشورند غرب در اجتماعي آسيبهاي اصلي قربانيان زنان *
از مردم...و كرمانشاه ايلام ، استانهاي در و كشور غرب در
مناطق درآن زنان خودكشي عمده علل از يكي كه -فرهنگي فقر
مجموع از ايلام استان در سال 76 ، در.ميبرند رنج -است
تنها كه است بوده زنان به مربوط درصد خودكشي ، 63 341
.است بوده ناموفق درصد شدهو 7/77 منجر مرگ به درصد 3/22
به متعلق درصد خودكشي ، 5/64 مورد مجموع 344 از سال 77 در
درصد شدهو 8/75 فوت به منجر درصد كه 2/24 بوده زنان
از ميدهد نشان نيز سال 1378 آمار.است بوده ناموفق
بوده زنان به مربوط خودكشي ، 2/61درصد مورد مجموع 271
ناموفق درصد انجاميدهو 3/72 مرگ به درصد كه 7/37
درصد خودكشي ، 65 مورد از 348 سال 79 در همچنينبودهاند
.دادهاند انجام زنان را آن
درسال 76 ، 6/62.است كرمانشاهنيزدرخورتامل آماراستان
درصد سال 78 ، 1/65 در و درصد سال 77 ، 5/63 در درصد ،
سني گروه.است بوده زنان به مربوط استان اين خودكشيهاي
فراواني بيشترين ترتيب به ساله و 2920 ساله 1910
.دادهاند اختصاص خود به را خودكشي
سالهاي 76 ، 77و 78 در كه است آن توجه قابل
كه زناني درصد و 8/53 درصد درصد ، 2/57 ترتيب 7/67 به
استان دراين.بودهاند متاهل كردهاند ، خودكشي به اقدام
بيشتر ناموفق خودكشيهاي تعداد ايلام ، استان همچون نيز
.است مرگبوده به منجر خودكشيهاي از
امام بيمارستان سوختگي بخش سرپرست طبيبي رضا دكتر
استان اين به خودسوزي:است معتقد كرمانشاه (ره)خميني
عدم به مربوط بايد را خودسوزي عمده دليل.نميشود محدود
به ظلمها اين اكثر.دانست مرد زنو بين شده تعريف رابطه
.بازميگردد تحميلي ازدواجهاي
مناطق در ميكند ، تاكيد مثالي باذكر طبيبي دكتر
وقت چند":كرد كار بيشتر مسائل اين برروي بايد حاشيهاي
آوردند ، بخش اين به سوختگي درصد با 67 را دختري پيش
تحقيقات از پس.بود آشنا بيمارستان پرسنل براي او چهره
سوختگي ، درصد با 90 گذشته سال نيز او خواهر شديم متوجه
سال او خواهر شد معلوم شديم ، جويا را علت.است كرده فوت
به دست و كرده ازدواج معتاد فردي با اجبار به گذشته
دختر خانواده ، بزرگتر ، خواهر مرگ از پس.است زده خودسوزي
نيز او و ميدهند مرد همان به اجبار به نيز را خود ديگر
".ميزند خودسوزي به دست
ديگر دختري نيز ايلام(ره)خميني مصطفي بيمارستان در
خودسوزي به اقدام نفت وسيله به "ملكي پريناز" نام به
پايان به آستانه در عميق سوختگي درصد با 47 اكنون و كرده
مادرش ، او ، بستر كنار در.است خود ساله عمر 21 رساندن
.بهخوبينماياناست كهردپايفقرعظيمدرچشمانش پيرزنياست
كه نفره است 10 خانوادهاي نماينده فرزند ، با 9 مادري او
مالي ناتواني علت به و ميكنند زندگي ايلام حومه در
به ماهيانه تومان هزار تا 7 حدود 6 در مبلغي امداد كميته
و شب اندك مبلغ همين با خانواده اين و ميكند كمك آنان
.ميآورند سر به را روز
به اقدام ايلام در كه است دختري دهها از نمونهاي پريناز
سوختگي بخش مسول ،"چشمهچاهي علي". اند كرده خودسوزي
ماهانه:ميگويد ايلام (ره)خميني مصطفي بيمارستان
آن مورد يا 7 كه 6 داريم خودكشي مورد متوسط 10 بهطور
.ميكنند خودسوزي اقدام ، به كه هستند دختراني
و فقر را ايلام در خودسوزيها افزايش به رو روند علت او
كساني اكثر:ميافزايد و ميداند خانوادهها نازل فرهنگ
ازدواجهاي از ميكنند خودسوزي به اقدام اينجا در كه
وجود به برايشان خانواده كه محدوديتهايي و فقر اجباري ،
.ميرسند بنبست به ميآورند
فقر ايلام ، استان بهزيستي كارشناس نافهاي ، خانم همچنين
استان اين در زنان خودسوزي دليل مهمترين را اقتصادي
فرزند تا 8 بين 7 خانوادهها اكثر:ميگويد و ميداند
.ميآورد فشار آنها به بسيار اقتصادي ، مسائل و دارند
مهمترين از خانوادگي اختلافات و تحميلي ازدواجهاي همچنين
.هستند پديده اين دلايل
ميان در اجتماعي آسيبهاي گسترش اصلي دلايل از يكي وي
و ميداند پرورش و آموزش نهاد ضعف را دختر دانشآموزان
نميشود ، بيان پرورش و آموزش در دختران مشكلات:ميگويد
ذهن بيمورد ، سختگيريهاي با پرورش و آموزش ضمن در
مشكلات و مسائل در.است كرده خراب را دانشآموزان
.نيست هماهنگ نهادها ، و گروهها ساير با نهاد اين اجتماعي ،
پزشكي علوم دانشگاه رئيس مرواريد جعفر دكتر ميان اين در
زنان خودسوزي علت مهمترين را اجتماعي مشكلات ايلام ،
را كشور خودسوزي آمار بيشترين ايلام":ميگويد و ميداند
اين در زنان شديد استضعاف دليل به امر اين و داراست
حق ابتداييترين از زنان مناطق اين درميباشد منطقه
خود نظرات ديگران و هستند محروم است همسر انتخاب كه خود
فقر و اقتصادي مشكلات از.ميكنند تحميل آنها بر را
علت فقر معتقديم هرچند.گذشت سادگي به نميتوان اجتماعي
نيست متغيري اقتصادي فقر هرحال به اما نيست ، خودسوزي اول
ما چيست؟ فقر واقعي علت حالا.بگيريم كم دست را آن ما كه
دانشگاه رئيس ".كنيم جستجو كشور كلان مسائل در آنرا بايد
به مناطق اين در خودسوزي:است معتقد ايلام پزشكي علوم
.است آمده در همهگير صورت
رفت ، بين از مساله قبح اجتماع يك در وقتي است طبيعي
كساني.ميزنند خودسوزي به دست افراد هم كوچك مسائل براي
بسيار ترحيمشان مراسم در ميكنند فوت و كرده خودسوزي كه
بسيار ديگر جوانهاي برروي امر اين.ميشود تجليل آنان از
شديد عكسالعمل يك عنوان به خودسوزي بحث.ميگذارد تاثير
كه هم جواني حتي يعني.است شده مطرح ناملايمات برابر در
خودسوزي به دست بكند ، تهديد را خود خانواده بخواهد
.ميزند
نميشود؟ حل مشكل چرا*
زنان خودسوزي پيرامون بسياري تحقيقات اخير سالهاي طي
كدام هيچ اما است ، شده انجام گوناگون نهادهاي توسط
.باشند ثمربخش معضل اين حل در نتوانستهاند
خودي به تحقيقات":ميگويد زمينه اين در مرواريد دكتر
نشان را راه تحقيقات.نميكند كمك چندان مشكل حل در خود
خودسوزي مساله در نميتوانيم چرا اينكه دليل اما ميدهد ،
را ديگر متغيرهاي و عوامل بايد بگذاريم چشمگيري تاثير
كميته و جلسه و تحقيق چند با مشكلات اين حلكرد جستجو
".ميطلبد را دنبالهدار و درازمدت كار يك.نيست حل قابل
عدم دليل":ميافزايد ايلام پزشكي علوم دانشگاه رئيس
كه كسياست مناسب ابزار نبود مشكلات اين به رسيدگي
ما نگاه در است ناموفق و ميكند خودسوزي به اقدام امروز
و خودسوزي احتمال فردي چنين.ميشود محسوب رواني بيمار
كه داريم سيستمي چه ما.است زياد بسيار دوبارهاش خودكشي
كاريابي و مددكاري سيستم به احتياج ما كنيم؟ حمايت او از
بسيار كار ميخواهيم.ندارد وجود آن ابزار اما داريم ،
كميته اكثرا.دهيم انجام كوچك بسيار ابزار با را بزرگي
اين از جلوگيري براي ابزاري اما ميدهيم ، تشكيل شورا و
".نداريم مسائل گونه
است گسترده همچنان بيعدالتي سايه*
بازگو را سوختن فلسفه كه است منوري راز شمع ، يك مرگ در
كه است زناني تهيدستي سرود تلخترين خودسوزي ، .ميكند
آغوش در را خاك بيعدالتي ، ايندوزخ در بيگناه
زمزمه خود با و نياورده تاب را حيات ننگ و كشيدهاند
:كردهاند
بهرهايي مردن زيستن ، رها نه اگر خوشا
نبود ، بيش دردي گذرگاه كه را خاكستر دختران سرزمين ايلام ،
مدرن دغدغههايي با انسانهايي و آهن و دود شهر سوي به
دختري امروز همين شايد ميآيد ، نظرت در و ميكني ترك
.است گرفته خودسوزي به تصميم
گلزاري محمد
:پينوشت
مشاركت امور مركز گزارش از برگرفته موجود آمارهاي تمام *
.است زنان خودكشي پيرامون زنان
|