دگرگونيهاي و تحولات هاي ريشه شناسايي
اجتماعي
ازدواجنكرده دختران ازدواج سن ميانگين
است روبهفزوني
سراسري گردهمايي رئيسمجلس پيام با
شد برگزار اجتماعي مددكاران
كودك دوميليون جنگ ، زندگي
رابهمخاطرهانداختهاست
شد منتشر درمان و دارو
ميشود تاسيس جرائم كشف ويژه دانشكده
شد منتشر ايران نيكان نشريه شماره سومين
نقض از جلوگيري براي فوري اقدام
بازتاب
دادگستري وكلاي
كانون استقلال
دگرگونيهاي و تحولات هاي ريشه شناسايي
اجتماعي
اصول و مسائل در جامعهشناختياند بينش فاقد كه افرادي
و ميپندارند بديهي و طبيعي را چيز همه و نميكنند شك
ندارند رفتن مسائل وراي جهت در تلاش
و تفسيرها نوشتهها ، به گذرا نگاهي با امروزه:اشاره
خصوص به و انديشمندان بيان در حتي و افراد گفتههاي
شناختي جامعه تخيل يا بينش فقدان ميتوان جامعهشناسان
تخيل قدرت پرورش عدم و جامعهشناسان نينديشيدن معناي به
و بعدي تك نگرش در شدن غوطهور.نمود مشاهده را آنها در
شناخت از دور به گفتههاي و انديشهها پنداشتن منزل وحي
بين در رايج امر يك عنوان به را سبببيني چند و بعدي چند
جامعه تخيل چرا راستي به نمود ، ملاحظه انديشهها مدعيان
اين چگونه و است؟ لازم اجتماعي مسائل شناخت شناختيبراي
بود؟ خواهد راهنما بعدي چند شناخت به رسيدن در را ما تخيل
جامعهشناسيزدگي بين بايد اصلي مفهوم به پرداختن از قبل
.شد قائل تمايز جامعهشناختي تخيل و
جوامع جامع بررسي به كه است ديدگاهي زدگي جامعهشناسي
جامعهشناسي روشهاي كارگيري به با تنها و صرفا انساني
علوم ديگر ادغام و تقليل نوعي واقع در معتقداستو
ديدگاه اينميدهد قرار مدنظر جامعهشناسي در انساني
صرفا نظريهاي از استفاده با كه است آن مدعي
عنوان به اقتصادي امور جبر -جمع وجدان)جامعهشناسي
قوانين بسط و تدوين چگونگي (..و ساختها روي بر زيرساخت
دنياي و ارزشها جهان تمامي بدينسان و ميكند تبيين را
تركيباتي حاصل صرفا را (روانشناسي خود حتي)انسانها
عنوان به كه جامعهشناختي نظريهاي از منتج ميداند
.است گشته تعبيه غايي تبيين وسيله
ابعاد از يكي (شناختي جامعه بينش)جامعهشناختي تخيل اما
موجود بشر نظريهپردازي تاريخ در آغاز ، از انسان تفكر
انسان در منطقي تفكر مختصات از يكي حال عين در و بوده
است منطقي تصويرسازي از فرايندي از عبارت تخيل.است سالم
كليه آن بهواسطه تا ميكند قادر را فرد مرحله هر در كه
تصوير يك در را مطالعه مورد فرايند پسين و پيشين مراحل
.است خيالبافي از غير البته تخيل ، .آورد گرد كلي
ما كه است اين" واقعي جامعهشناسي خصلت گورويچ ديدگاه از
جامعهشناختي نظام در هم تاريخي ، نظام در هم بتوانيم
و تاريخي رابطه هم يعني كنيم ، برقرار رابطه كل و جز ميان
كه شكلي به تصويرسازي مجموعه طي را سيستمي نظام هم
.بگيريم نظر در اجزا تمام با را بعدي حركت مقدمات بتواند
.ميناميم جامعهشناسي تخيل را فرايند اين
و انسان ميتوانيم باشيم داشته شناختي جامعه تخيل اگر
جامعتري مجموعه و كليت يك در هميشه را او اجتماعي كنش
دليل به تنها را اجتماعي انحرافهاي پيدايش و كنيم تصور
.نكنيم تعبير جزيي سبب يك و عامل يك
سعي موجود دادههاي اساس بر تخيل در ديگر عبارت به
آينده به مربوط امكانهاي و موجود مسائل ميان ميشود
با انطباق شرايط به توجه با و كرده برقرار منطقي ربطي
آنها اساس بر و نموده تصويرسازي دادهها مورد در واقعيت
را تصوراتي نيز خيالبافي.گشود آينده سوي به دريچهاي
منطقي ربط اساس بر نه ولي ميدهد ارائه آينده درباره
عيني واقعيت با كه مبهمي مقدمات پايه بر بلكه قضايا ،
.ميگيرد سرچشمه آرزوها و اميال از بيشتر و ندارد انطباق
كسب عادي فرايند يك تنها نميتواند جامعهشناختي مطالعه
از را خود ميتواند كه است كسي جامعهشناس.باشد آگاهي
واقع در.سازد آزاد شخصي احوال و اوضاع مستقيم تاثير
ساختن دور توانايي مستلزم مخصوصا جامعهشناسانه تخيل
نو از براي روزانه زندگي عادي جريانهاي از انديشهمان
.آنهاست به نگريستن
در هم و مردم عموم بين در هم شناختي جامعه بينش فقدان
ديد فقدان.ميگردد مشاهده وضوح به جامعهشناسان خود بين
ابعاد از اجتماعي مساله يك به جامع نگرش و جامعنگر
مردم ديدگاه بر حاكم اساسي ضعف متفاوت منظرهاي و گوناگون
نگرش درگير چنان يا كه است جوامعي جامعهشناسان و
فاقد كه هستند اجتماعي مساله يك مورد در خود جزنگرانه
كل نگرش ودار درگير چنان يا ميگردند نگر كليت ديدگاه
كه ميگردند غوطهور اجتماعي مشكل يك به نسبت نگرانه
و نيستند (ميكرو) جزنگرانه ديدگاههاي با تعامل به قادر
ديد فقدان ميتوان نگرش دو اين بين پيوند نبود علت به
.كرد مشاهده گروه دو هر در را جامع
احتياج آن به امروزه آنچه كه":است معتقد ميلز سيرايت
بينش بلكه نيست پراكنده اطلاعات و آمار داريم مبرم
تاثير ميتوانيم آن ياري به كه است جامعهشناختي
و خصوصي زندگي در را دامنهدار و عظيم رويدادهاي
".كنيم درك ديگران و خود اجتماعي فعاليتهاي
مطالب از استفاده معناي به جامعهشناسانه تخيل پرورش
خود نيز و تاريخ و (سنتي جوامع مطالعه) انسانشناسي
.است جامعهشناسي
است ، مهم بسيار جامعهشناسانه تخيل شناختي انسان بعد -1
را اجتماعي حيات مختلف صور تا ميدهد امكان ما به زيرا
به خودمان زندگي شيوه با آن مقايسه با و كنيم مشاهده
.ببريم پي بيشتر خودمان رفتار ويژه الگوهاي تفاوت
اساسي اندازه همان به جامعهشناسانه تخيل تاريخي بعد -2
را امروز جهان متمايز ماهيت هنگامي تنها ما:است
.راباگذشتهمقايسهكنيم كنيمكهبتوانيمآن ميتوانيمدرك
امروز شناخت براي بايد جامعهشناس كه است آينهاي گذشته
.باشد داشته دست در
براي ما امكانات به جامعهشناسانه تخيل سوم بعد -3
كمك ما به تنها نه جامعهشناسي.ميشود مربوط آينده
كنيم تحليل را اجتماعي زندگي موجود الگوهاي كه ميكند
در كه را ممكن آيندههاي برخي كه ميدهد امكان بلكه
تاثير براي ما كوششهايكنيم مشاهده است گشوده ما برابر
جامعه درك برپايه كه صورتي در آينده تحولات بر گذاشتن
و بيهوده نباشد استوار جاري روندهاي آگاهانه شناختي
.ماند خواهد ناكام
است شناسانه جامعه بينش داراي كه فردي ميلز ازديدگاه
زندگي در را دامنهدار تاريخي رويدادهاي تاثير ميتواند
.كند درك ديگر افراد اجتماعي فعاليتهاي و خصوصي
در كه ميدهد ياري ما به شناختي جامعه بينش ديگر بيان به
در را خود جديد جامعه كل سيماي خود روزانه زندگي گيرودار
روانشناسي تبيين و طبقهبندي به آن قالب در و گرفته نظر
گرفتاريهاي جاي به ترتيب بدين و بپردازيم گوناگون افراد
با مقابله و ميگيرد قرار توجه مورد اساسي مسائل خصوصي
.ميشود عمومي دلمردگي و بيتفاوتي جايگزين عمومي مسائل
:چون فوايدي داراي بينشجامعهشناختي كه گفت ميتوان
تاريخي رويدادهاي تاثير بهتر درك براي را زمينه -
.ميكند مهيا افراد خصوصي زندگي در دامنهدار
عصر متن در را خود فرد كه ميگردد سبب بينش نوع اين -
فرصتهاي و موقعيت ميتواند هنگامي انسان.دهد قرار خويش
شرايط در كه هم ديگر مردم وضع از كه دهد تشخيص را خود
.باشد داشته آگاهي دارند قرار او مشابه
بتوانيم تا ميدهد ياري ما به شناسانه جامعه بينش -
درك را آنها ميان روابط و فردي سرگذشت و جامعه و تاريخ
.است شناسانه جامعه بينش رسالت وظيفه شناخت اين كنيم
حقانيت در افراد كه ميگردد سبب شناختي جامعه بينش -
منزل وحي و موضوعه اصول عنوان به قبلا كه مسائلي
محصول را آنها و كنند شك و ترديد ميپذيرند و پنداشته
.ميپندارند آشفته اذهان
ساده (نگرش) ذهني داراي كه را ، فردي شناختي جامعه بينش -
محيط به يكباره به است اجتماعي مسائل به نسبت محدود و
كلي نتايج با را ذهنش و داده صحيح آگاهي خويش اجتماعي
بينش كمك با و كند مي مجهز جامع تمايلات و منسجم بررسيها
را فرايندهايي درست و مناسب جايگاه ميتوان شناختي جامعه
و شناختي ايستايي روابط و نمود پيدا سالم نظام يك در
.كرد تحليل ابعاد جميع به توجه با را آن شناختي پويايي
استعداد مييابند دست بينشجامعهشناختي به كه كساني -
شيوه با و شده شكوفا شگفتيها پذيرش براي فكريشان قدرت و
اصول و ارزشها مجدد ارزيابي به انديشيدن از جديدي
.ميپردازند
شدگي مسخ نوعي موجب افراد در شناختي جامعه بينش فقدان -
ميگردد سبب شناختي جامعه بينش فقدان.ميگردد بيگانگي و
حالتي در و نيافته آگاهي خود ، ارزشهاي به نسبت فرد كه
تمام به نسبت بيتفاوتي ، صورت در و برد بسر ازبيتفاوتي
.ميشود دلمردگي و افسردگي دچار خود ارزشهاي
تفكرات كه ميشود باعث شناختي جامعه تخيل نداشتن -
يا گرايانه روانشناسي تفكرات محض ماكرويي و ميكرويي
طبيعي اين و...يا رشد عوامل و تكبيني با اقتصادگرايانه
عنوان به مسائل و پديدهها به نگاه در انسان كه است
ميان در را واقعيت از بعد يك تنها عادي فرد يا پژوهشگر
.كند تصور عمدهتر عوامل ديگر
اصول و مسائل در جامعهشناختياند بينش فاقد كه افرادي -
و ميپندارند بديهي و طبيعي را چيز همه و نميكنند شك
.ندارند رفتن مسائل وراي جهت در تلاش
و خود مسائل از درست درك به قادر مردم امروزه نتيجه در
.و انحراف خودكشي ، طلاق ، بيكاري ، فقر ، و نيستند خود اطراف
تحت تا ميكنند قلمداد شخصي مسائل از ناشي بيشتر را.
كه مسائلي من عقيده به چنانكه ساختي و جمعي عوامل تاثير
معلول هستيم روبهرو آن با متعدد شرايط در امروزه ما
مشكلات علل شناخت براي اين بنابر.است ساختي دگرگونيهاي
امروز.كنيم توجه آنها ماوراء به پيوسته بايد خصوصي
پيچيده ارتباط و گسترش موازات به ساختي دگرگونيهاي
.مييابد افزايش و تنوع اجتماعي نهادهاي
اساسي عوامل و ارزشها قالب در گرفتاريها اينكه جاي به و
هنوز.ميشود اكتفا سطحي مسائل به غالبا شوند بررسي
حد به ميكند تهديد را آنها كه عواملي و ارزشها ماهيت
.است نگرفته قرار تبيين مورد نهايي
جامعهشناسانه بينش كمك با كه است اميدوار معاصر انسان
ذهن درون در و جامعه در كه را دگرگونيها و حوادث علل
به معاصر انسان خودآگاهيدريابد ميافتد اتفاق افراد
اجتماعي نسبيت از واقعي شناخت اساس بر توجهي قابل ميزان
بينش من عقيده به.است متكي تاريخ انقلاب قدرت و
.است خودآگاهي نوع اين شكل پربارترين جامعهشناسانه
حسنجانزاده مهربان
جامعهشناسي دكتراي دانشجوي
ازدواجنكرده دختران ازدواج سن ميانگين
است روبهفزوني
اظهار تهران دانشگاه اجتماعي علوم استاد:اجتماعي گروه
اولين در سن ميانگين دهد مي نشان آماري بررسيهاي:داشت
گذشته سالهاي به نسبت ايراني زنان و مردان در ازدواج
.است مردان از بيش زنان براي افزايش اين كه يافته افزايش
توسعه ايرنا ، با گو گفت پوردر كاظمي شهلا دكتر
نياز و شغل كسب به تحصيلات ، تمايل سطح شهرنشيني ، ارتقاي
دلايل عمدهترين را دختران بين در مالي استقلال داشتن به
.دانست افزايش اين
، سال 75 سرشماري براساس را مردان ازدواج سن ميانگين وي
ارقام اين كه كرد بيان سال دختران 4/22 در و سال 6/25
سال زنان 5/2 در و سال مردان 8/1 سال 65 ، در به نسبت
.ميدهد نشان را افزايش
طي باسواد دختران سنازدواج افزايش ميانگين همچنين وي
در را ميانگين همين و سال را 7/1 تا 1375 سالهاي 1365
.كرد ذكر افزايش سال يادشده ، 3/1 مدت در بيسواد دختران
شهري دختران و پسران تعداد آمار مقايسه به همچنين وي
براساس:گفت و پرداخت و 75 سالهاي 65 در نكرده ازدواج
هزار و 121 ميليون سال 65 ، يك سرشماري در موجود آمارهاي
در نكرده ازدواج زن هزار و 370 ميليون يك و شهري مرد
بيش به مردان در سال 75 در رقم اين كه است شده ثبت كشور
دو از بيش به زنان در و نفر هزار و 840 ميليون يك از
علوم پژوهشگر اين.است رسيده نفر هزار و 670 ميليون
در نكرده ازدواج دختران نسبي فزوني:كرد تاكيد اجتماعي
ازدواج سن تدريج به ازدواج ، سن در واقع پسران با قياس
براي ازدواج امكان ضمن در و داد خواهد افزايش را دختران
.ميرساند حداقل به را دختران از تعدادي
جامعه در اجتماعي معضلات از يكي را مساله اين كاظميپور
و توجه نيازمند اجتماعي مساله اين:كرد تصريح و عنوان
.است كشور سياستگذاران و برنامهريزان بيشتر تعمق
سراسري گردهمايي رئيسمجلس پيام با
شد اجتماعيبرگزار مددكاران
مددكاران سراسري گردهمايي پانزدهمين:اجتماعي گروه
ميلاد سالروز درآستانه يكشنبه روز اجتماعي
.شد برگزار تهران در (ع)علي اميرالمومنين
بهاين پيامي باانتشار اسلامي شوراي مجلس رئيس
به را مددكاري روز رجب ، سيزده روز بزرگ ، گردهمايي
.گفت تبريك كشور مددكاران همه
امسال كه بودم مايل بسيار:افزود خود پيام در وي
برادران و خواهران شما درخدمت پيام ، تقديم جاي به
براي كه ميكرد اقتضا ايران و جهان شرايط ولي بودم
ملت خصوصا تروريسم شوم پديده مظلومان به مددرساني
.درخارجازكشوربسربرم فلسطين دردمندومظلوموقهرمان
:افزود كشور مددكاران به خطاب پيام اين در وي
پيامرساني ولي عظيم شما كار و است زياد شما رنجهاي
در زمينه اين در كه نيست كافي جامعه سطح در شما
.شود گو و گفت و بحث گردهمايي
جمله از حساس مراكز با را مددكاران تماسهاي كروبي ،
آنان از و توصيف كم بسيار اسلامي شوراي مجلس
را مجلس قوي ، ارتباط برقراري با كه كرد درخواست
رنجهاي و دردها از آگاهي با بتواند تا دهند ياري
نهايت در كه جامعه از قشر اين خدمت در مددكاران
.گيرند قرار است ، مردم به خدمت
خانيكي هادي اسلامي ، شوراي مجلس رئيس پيام از پس
فناوري و تحقيقات علوم ، وزير فرهنگي اجتماعي معاون
عالي آموزش در اجتماعي مددكاري جايگاه پيرامون نيز
.پرداخت سخن ايراد به
:گفت و دانست علمي مقوله يك را مددكاري امر وي ،
بلكه شود نمي ختم اخلاقي توصيه يك به تنها مددكاري
.داد قرار كار اين پيشبرد خدمت در را علم بايد
به نهادن حرمت كه مطلب اين به اشاره با خانيكي
روش يك بلكه نيست اخلاقي توصيه يك تنها ديگران
ديگري و خود ميان نسبت تعيين بحث:افزود است
خود به را انساني علوم تا فلسفه از فراواني حوزههاي
در را علوم كاربرد نتوانيم اگر و ميسازد وابسته
خواهيم عقب پيشرفت قافله از بشناسيم مددكاري حوزه
.افتاد
كودك دوميليون جنگ ، زندگي
رابهمخاطرهانداختهاست
ملل سازمان كودكان صندوق نماينده:اجتماعي گروه
در كودك ميليون دو از بيش زندگي:گفت يونيسف متحد
مخاطره به جنگها اثر بر گذشته سال در 10 جهان
.است افتاده
جهاني روز مراسم در يكشنبه روز كه ديالو سليمان دكتر
سخن تهران توانبخشي و بهزيستي علوم دانشگاه در كودك
از بيش سالانه:افزود ميگفت ،
قابل بيماريهاي اثر در دنيا در كودك ميليون 10
جهان در كودك ميليون از 150 بيش و ميميرند پيشگيري
.ميبرند رنج سوءتغذيه از
در محروم كودكان تحصيل و آموزش وضعيت مورد در وي
در هماكنون كودك ميليون از 120 بيش:گفت دنيا
.هستند محروم مدرسه به رفتن از جهان
اكنون هم:گفت افغانستان فاجعه مورد در ديالو
نيازمند كشور اين در كودك و خانواده هزاران
.هستند اضطراري كمكرساني
بودجهاي ملل سازمان كه مطلب اين اعلام با وي
بهداشت آشاميدني ، آب تامين براي دلاري ميليارد يك
نظر در زنان و كودكان رنج و درد كردن كم و محيط
در آوارگان ، بالاي تعداد بهدليل:گفت است ، گرفته
خاك در سازمان اين نمايندگان است قرار اول مرحله
.كنند امدادرساني افغانستان ،
شد منتشر درمان و دارو
و دارو پژوهشي علمي ماهنامه شماره هشتمين: اجتماعي گروه
به چون مطالبي درمان و دارو شماره اين در.شد منتشر درمان
پزشكي ، جامعه حرفهاي انجمنهاي عالي شوراي تشكيل سوي
رتبهبندي پزشكان ، حرفهاي اخلاق و وزيران مشترك ميثاق
ميشود ، منفجر آرامي به كه بمبي پزشكي ، دانشكدههاي
تاكتيك ، در شكست استراتژي در ، خطا پزشكي نظام سازمان
.است رسيده چاپ به..و پزشكي جامعه اخبار
ميشود تاسيس جرائم كشف ويژه دانشكده
آگاهي اداره رئيس بيات علي سرهنگ:اجتماعي گروه
در جرائم كشف ويژه دانشكده:گفت بزرگ تهران
.ميشود تاسيس تهران در نزديك آينده
:افزود ميگفت ، سخن جمعخبرنگاران در ديروز كه وي
نيروي پرسنل تخصصي آموزش بهمنظور دانشكده اين
كشور در مجرمان با بهتر هرچه مبارزه جهت در انتظامي
نيروي پرسنل است قرار وي ، گفته بهميشود تاسيس
جديد فنون از سن و سابقه درجات ، براساس انتظامي
.ببينند آموزش جامعه در مجرمان انواع با مبارزه
گذشته ماه شش در:افزود بزرگ تهران آگاهي اداره رئيس
.شدند دستگير و شناسايي زن قاتل چهار و مرد قاتل 65
مقتولين 52 كل تعداد از:گفت مقتولين سن درمورد وي
افراد مورد سال ، 36 زير 35 افراد مورد
مشخص آنان سن مقتولين از مورد و 55 سال بالاي 35
.نشد
شد منتشر ايران نيكان نشريه شماره سومين
همزمان "ايران نيكان" نشريه شماره سومين: اجتماعي گروه
هپاتيت با مبارزه ملي روز و (ع) علي امام ولادت ايام با
.شد منتشر
انجمن صاحبامتيازي به كه نشريه اين شماره سومين در
مطالبي است شده منتشر ايران كبدي بيماران از حمايت خيريه
از حمايت در (ع)امامعلي حكومتي روش و منشفردي درباره
...و پزشكي تازههاي ، c هپاتيت رنجديدگان ، و آسيبمندان
.ميخورد چشم به
نقض از جلوگيري براي فوري اقدام
بازتاب
دادگستري كانونوكلاي استقلال
ايران اجتماعي فرهنگ تثبيت و انطباق براي تلاش نويد
رئيس وعدههاي سرلوحه كه مدني جامعه تئوري براساس اسلامي
و آمال چند و چندين از يكي ميباشد و بوده محترم جمهور
نظام تحقق نشيب و فراز پر مسير طول در كه است آرزويي
و مخالفان پيداي و پنهان مخالفت مورد ديني سالاري مردم
.قرارگرفتهاست غافلآنانديشهفروزانوتابناك حتيموافقان
و صحيح تعاملي ايجاد را جامعهاي چنين تشكيل از هدف اگر
مابين في گرفته قرار توافق مورد پيش از موازين بر منطبق
صنفي ، موسسات وجود مطمئنا نمائيم تصور مردم و حكومت
باشند داشته قرار مردم و حكومت ميان واسط حد كه تخصصي
به و بوده حكومتي دستگاههاي قدرت كنترل متضمن ميتوانند
مذكور مطلوب جامعه اعتماد قابل و مستحكم اركان عنوان
وكلاي كانون.گيرند قرار همگان پذيرش و توجه مورد
كه است اسلامي ايران در موجود مدني نهاد تنها دادگستري
مردمي نظارت قضائيه طويل و عريض قوه كار بر ميتواند
.نمايد دفاع دادگاهها در مردم حقه حقوق از و نموده
آيا. سلبشود مذكور كانون استقلال چنانچه ترتيب بدين
بايد آنچنانكه را عدالت صداي نگراني بدون ميتوان هم باز
فريادكرد؟ محكمهاي هر در شايد و
محترم نمايندگان از تعدادي معلوم قرار از عليايحال
طرحي ارائه درصدد اسلامي شوراي مجلس دوره اين
برنامه قانون (187) ماده مفاد آن موجب به كه برآمدهاند
استقلال نقض متضمن كه كنوني شمايل در كشور توسعه سوم
با است اميد.يابد تغيير ميباشد دادگستري وكلاي كانون
كشور در ديگر قضايي يكمعضل وقوع از مذكور طرح تصويب
.شود جلوگيري
ناصر امير دكتر از ذيلالذكر خاطره بيان خصوص اين در
دادگستري وكلاي كانون استقلال اهميت نشانگر كه كاتوزيان
از خالي ميباشد وكيل هاشم سيد مرحوم رياست زمان در
.بود نخواهد فايده
به كه دادم گزارشاتي بازرس عنوان به جرياني در من"
خصوص در گزارش اين برخورد (شاه دربار وزير) علم خانواده
همين داشت جريان بيرجند روز آن دادگستري در كه بود فسادي
به را استان دادگاه سيزدهم شعبه شد عوض دادگستري وزير كه
شعبه همان اعضاء از من كردند منحل نداشتن نياز بهانه
اينكه با وكلاء كانون كنم تقاضا اينكه از قبل ولي بودم
درجه پروانه نميداد درتهران وكالت پروانه كسي به روز آن
قاضي يك براي بود تشويقي اين و كرد اهداء من به وكالت يك
.بود قضايي دستگاه بغض مورد اما خوب وكلا كانون نظر از كه
عذرافراهاني
|