ايران صنايع نوسازي
گوشت از سوسيس شدتوليد آغاز تبريز در
ماهي
ايران صنايع نوسازي
مشايخي نقي علي دكتر
شريف صنعتي دانشگاه اقتصاد و مديريت دانشكده رئيس
نوسازي اگرچه.است حياتي ضرورت يك ايران صنايع نوسازي
با اكنون ولي است بوده سوم برنامه هدفهاي از صنايع
نفت ، قيمت افزايش از حاصل ارزي ذخاير وجود و رهبري تاكيد
صنايع وزارت و دولت همت وجه بيشتري شدت با صنايع نوسازي
متصديان فراروي بايد كه مهمي سوال ولي.است گرفته قرار
انجام ميتواند چگونه صنعت نوسازي كه است اين باشد امر
شود؟
حال عين در و سادهترين مزبور ، سوال به پاسخ در
است آن ميرسد نظر به نخست نگاه در كه كاري بيثمرترين
صنايع براي و كنند باز را ارزي ذخاير كيسه كه
جديد سختافزارهاي و ماشينآلات فرسوده
كار اين متاسفانه.نمايند راهاندازي و نصب و وارد
و پويا صنعتي و برد نخواهد جايي به راه تنها نه ابتدايي
ارزي ارزش با منابع بلكه آورد ، نخواهد بار به زاينده
قبل دورههاي ارزي ذخاير همانند ديگر بار نيز را كشور
ايجاد بدون و تنهايي به كار اين انجامداد خواهد هدر
تعدادي ايجاد موجب صنعت در نرمافزاري بنياديو تحولات
صنايع مانند كه شد خواهد جديد ماشينآلات با صنعتي واحد
راهاندازي از بعد را خود افول و فرسايش روند گذشته جديد
براي ارز فقدان ايران صنعت درد اگر.كرد خواهند شروع
در شده مصرف زياد ارزهاي بود ، جديد ماشينآلات خريد
و تجهيزات خريد براي دهه 70 اوايل و دهه 60 اواخر
بود فعلي ذخاير از بيشتر مراتب به كه جديد ماشينآلات
آن دنبال به كشور كه زايندهاي و پويا سرزنده ، صنعت بايد
فعلي ذخاير مصرف و نشد چنين ولي ميآورد ، وجود به است
نخواهد نتيجهاي چنان به منجر نيز تجهيزات خريد براي ارز
.شد
با هم آن ارز ، معتنابهي مقادير تزريق عليرغم ايران صنعت
دهه دو در (!ترجيحي قيمت علت به هم شايد)ترجيحي قيمت
در است صنعتي كمتر.است ناتوان و فرسوده واقعا گذشته
عمده رانتهاي از استفاده وبدون واقع طور به كه كشور
در بتواند اوليه مواد يا و ماشينآلات خريد براي
يا واحدها البته.كند رقابت بينالمللي بازارهاي
باشند ، داشته وجود است ممكن استثنايي و خاص مجموعههاي
در حتي ;است عمومي ايران صنعت در فرسودگي اين ولي
.دارند جديد ماشينآلات كه واحدهايي
و بالنده را آن كه دارد نوسازياي به نياز ايران صنعت
نوسازي يك ايران ، صنعت نياز مورد نوسازي.ميكند زاينده
و عميقتر مراتب به كه است مديريتي و نرمافزاري
و ضرر.است جديد ماشينآلات نصب و خريد از پيچيدهتر
و ماشينآلات خريد جهت ارزي ذخاير مصرف كه ضربهاي
دادن هدر به محدود فقط سازد وارد است ممكن جديد تجهيزات
غفلت ايجاد مهمتر ، ضرر بلكه نيست ، ذخاير اين بيثمر
مدتي.است صنعت در نرمافزاري و مديريتي نوسازي به نسبت
جديد تجهيزات خريد صرف صنعت مديران و امور متصديان وقت
و است انجام دردست صنعت نوسازي كه اين خيال با ميشود
خواهد معلوم مجددا سال چند دادن دست از و گذشت از بعد
.است نشده ايجاد چنداني تفاوت صنعت وضعيت در كه شد
نياز رقابتي بالندهو صنعت يك به ايران صنعت تبديل براي
در.است لايه چندين در نرمافزاري مديريتيو كار به
و سياسي حقوقي ، اقتصادي ، زيرساختهاي بايد لايه اولين
بازسازي بالنده و پويا صنعت يك ايجاد براي صنعت اجتماعي
.شود نوسازي و
انحصار ، موجب كه سياستهايي بايد اقتصادي زمينههاي در
ميشود صنعتي فعاليتهاي مخاطرات افزايش و رانتخواري
كه سياستهايي.گيرند قرار تجديدنظر و بازسازي مورد
شايستگي و كارآيي اساس بر نه را زيربنايي و مالي منابع
اصلاح ميدهد ، تخصيص دولتي سلايق و ارتباطات براساس بلكه
ظرفيت از مهمي بخش تخصيص سياستها اين از نمونهاي.شوند
يا و پايين بازده با تكليفي اعتبارات به بانكها اعتباري
.است كاهش و تغيير به رو خوشبختانه كه بود منفي حتي
و بنگاه كه كند تغيير چنان بايد اقتصادي زيرساختهاي
براي بيشتري منابع بتوانند كارآترند واقع به كه واحدهايي
كارآيي و لياقت كه آنها و كنند جذب فعاليتشان توسعه
منابع تنها نه ميدهند ، هدر را كشور منابع و ندارند
براي را خود كنترل تحت منابع بلكه نگيرند جديدي
اين اگركنند رها كارآمدتر مجموعههاي توسط بهرهبرداري
ناپخته ، افراد ديگر اولا وقت آن افتد كار به زيرساختها
با بودن مرتبط صرف به مديريتي تجربه بدون و بيدانش
امكانات با بنگاههايي مديريت نميتوانند ذينفوذ افراد
از مناسب بازده ارائه بدون و بگيرند عهده به را وسيع
با خود نفوذ به اتكا با فقط خود مديريت تحت منابع
مديريت به عمومي امكانات و انحصار و رانت از استفاده
در حدودي تا كشور اقتصادي ساختار اصلاح.دهند ادامه خود
است اميد.است حركت در مناسبي فضاي چنين آوردن فراهم جهت
آن سياسي نظام و كشور مصالح حفظ براي سياسي قدرت صاحبان
قرار حمايت و تاكيد توجه ، مورد را اقتصادي ساختار اصلاح
.دهند
نيز حقوقي زيرساختهاي اصلاح به نياز ايران صنعت نوسازي
انحصارات و قوانين مالياتها ، قانون كار ، قانون.دارد
صادرات ، و واردات و بانكي مقررات و قوانين بيمهاي ،
ضدانحصار ، قوانين معنوي ، مالكيت حقوق حفظ به مربوط قوانين
،(آن سلامت و بينش و دانش و كارآيي)شامل تبيين قوانين
و سرمايه بازار مقررات و قوانين مشتريان ، حقوق حفظ
صنعت يك آمدن وجود به امكان بر قضايي نظام كيفيت بالاخره
مثال عنوان به.دارند كنندهاي تعيين اثر پويا و بالنده
باشند عقيده اين بر دولتي حتي كارفرمايان و مديران اگر
امكان و ميگيرد نديده را آنها حقوق كار قانون كه
از را كار نيروي مديريت و انساني نيروي در انعطافپذيري
نظر به قانون اين اگر صورت آن در ميكند ، سلب آنها
ديد از حال هر به باشد ، هم زمين روي قانون بهترين عدهاي
نامناسب و نامعقول سرمايهگذار و شغل ايجادكننده طرف يك
بر نيز و شغل ايجاد و سرمايهگذاري بر خود امر اين.است
پويا صنعت ايجاد و صنعتي انساني نيروي بازسازي امكان
طريق از كارگران حقوق از بايد.داشت خواهد منفي تاثير
و كرد حفاظت شدت به ديگري طرق يا بيمهاي پوشش گسترش
را تحرك و انعطافپذيري امكان كه كرد تدوين كاري قانون
مالياتها ، قانون اگر يا سازد فراهم صنعت براي
يا ندهد ، قرار تشويق مورد را صنعتي توسعه و سرمايهگذاري
مشكل ، را صنعتي اعتبارات اعطاي بانكي مقررات و قوانين
براي صنعت صورت آن در سازد ، مواجه مختلف موانع با و گران
قرار اگر يا.است مواجه مانع با خود كارآيي و پويايي
براي صنعت گردش در سرمايه اوليه ، مواد واردات براي باشد
بانك نزد اعتبار گشايش فرآيند در ماه يا 9 ماه مدت 6
خواهد مشكل صنعت رقابتي و كارآ اداره بماند ، معطل مركزي
بازنگريتمام مستلزم صنعت نوسازي حال ، هر به.بود
تاثير تحت را صنعتي فعاليتهاي كه است مقرراتي و قوانين
در مقررات و قوانين اين بازسازي و تغيير و ميدهند قرار
اين.است صنعتي توليدكننده از حمايت و توليد تسهيل جهت
قوانين از استفاده و مطالعهاست تخصصي و فني مشكل ، كار
حقوقدانان از استفاده و زمينهها اين در موفق كشورهاي
مديريتي و بانكي اقتصادي ، متخصص نيروهاي و خبره
خطاي و سعي از ميتواند قوانين اين اصلاح و دربازنگري
.بكاهد زمينهها اين در وقت اتلاف و بيهوده
صورت بهسازي و نوسازي بايد نيز اجتماعي و سياسي زمينه در
اجتماعي و سياسي نظام نگرش است لازم حداقل.پذيرد
سرمايهگذاران و توليدكنندگان به ي
بخش اطمينان و حمايتي احترامآميز ، نگرش يك توليد ، در
و منزلت از صنعتي توليدكننده و سرمايهگذار هنوزباشد
محترمترند بازرگانان و تجارنيست برخوردار خاصي حمايت
سرمايهگذاران و صنعتگران تا
.صنعتي
از تنها نه صنعتي سرمايهگذاران كه است چنين عمومي احساس
سرمايهگذاري و ظرفيتسازي خاطر به خاصي احترام و منزلت
كه باشند نگران و مواظب بايد بلكه نيستند ، برخوردار
توليدي واحد صورت به فيزيكي طور به را خود داراييهاي
قرار ديگران احتمالي تعرض و ديد معرض در و درآورده
باشد ، اشتباه آنها برداشت و احساس اين است ممكن.دادهاند
عكس كه است نداشته ساختاري نيز اجتماعي سياسي ، نظام ولي
.دهد تغيير را برداشت اين و نمايد عمل و داده نشان آن
تغيير.نيست كافي صنعت نوسازي براي زيرساختها اصلاح ولي
.است ضروري نيز صنعت نرمافزاري و مديريتي نظام در تحول و
دلايل و عوامل تمام نبايد و نميتواند كشور صنعت
به و بداند صنعت بيرون از را خود ناتواني و فرسودگي
زيرساختهاي از شرايطي هر در.كند فرافكني كاملا نوعي
اين و ميكنند عمل ديگر برخي از بهتر صنايع برخي صنعتي ،
نظام.است صنعت خود دروني عوامل از ناشي عملكرد تفاوت
اداره نرمافزارهاي و صنعتي مديريت صنعت ، اداره
نظام.دارد بازسازي و نوسازي به نياز صنعتي بنگاههاي
عمدتا كه صنعتي ، بزرگ بنگاههاي (Governance) اداره
و ريخته هم به هستند ، دولتي
مزبور نظامهاي در موجود نهادهاي.غيركارآست
را خود نقش بازرسان و مديرهها هيات عمومي ، مجامع نظير
به اكثرا نهادها اين.نميدهند انجام درستي به عمدتا
از برخي.عاجزند خود نقش انجام از كه ميگيرند شكل نحوي
.دارند عضويت عمومي مجمع حدود 200 در وزرا و مسوولان
نميتوانند پرمشغلهاي اعضاي چنين با عمومي مجامع بالطبع
متشكل مديرهها هيات.كنند ايفا را خود نقش جدي طور به
خاطر به آنها از بسياري يا برخي كه است اعضايي از
و سوابق مناسبت به نه و شدهاند تعيين سياسي مناسبات
در خاطر همين به شايد و علاوه به.مديريتي عملكردهاي
و خطمشيها كه نيستند مديرهها هيات موارد از بسياري
ميكنند ، تعيين مديرعاملان براي را بنگاهها اداره اصول
اداره را مديرهها هيات كه هستند عامل مديران بلكه
عميق و كافي دانش و بينش از بازرسها از بسياري !ميكنند
مديران درست ارزيابي به تا نيستند برخوردار مديريتي
كند و اهميت كم كوچك ، ايرادهاي يا نتيجه در.بپردازند
را سوءمديريتي و مساله اصلا يا ميكنند مطرح را كننده
فعلي وضعيت و شكل با بازرسي سازمانهاي مشكل.نميبينند
معنيدار بازرسي براي مجرب و متخصص و فني كادر كمبود هم
و جدي بازرسيهاي اعمال زمينه كمبود هم و است مفيد و
خصوص به و صنعتي بنگاههاي اداره نظام حال هر به.مفيد
اداره تا دارد نوسازي و بازسازي به نياز دولتي بنگاههاي
اداره بيشتر كارآيي با كشور عمده و بزرگ صنعتي بنگاههاي
.شوند زايندگي داراي و شده ايجاد آنها در بهرهوري و شود
مديران و مديريت صنعتي ، بنگاههاي اداره نظام بر علاوه
ظرفيت اولاهستند بهسازي و نوسازي نيازمند نيز صنعتي
كم بسيار كشور در كافي عمق و كيفيت با مديريت آموزشهاي
مديران از بسياري.است گسترده مديريت آموزش به نياز و
.نبودهاند برخوردار مديريت كيفي آموزشهاي از كشور صنعت
با متناسب اغلب مديران مديريتي تجربه و مهارت دانش ،
در زيادي مديران. نيست دارند عهده به كه مسووليتهايي
از را خود حرفه كه كرد پيدا نميتوان صنعتي بنگاههاي
دادن نشان با و كرده شروع كارشناسي پايين ردههاي
بالا مناصب به و يافته ارتقا خود كارآييهاي و قابليتها
را مهم صنعتي بنگاه ده نفر يك است كافي.باشند رسيده
ارشد مديران عملكردي و تجربي تحصيلي ، سوابق و كند انتخاب
نتيجه اين عموما بررسيهايي چنين از.كند بررسي را آنها
در آنچه براساس مذكور بنگاههاي مديريت كه ميآيد دست به
توسعه حال در يا و صنعتي كشورهاي در مشابه بنگاههاي
.دارد ذكاوت و مهارت تجربه ، دانش ، به نياز ميگذرد ، موفق
بازسازي موجودش مديران با بايد عمدتا ايران صنعت البته
موجود اوليه شرايط از بايد نوسازي فرآيند.شود نوسازي و
ايران صنعتي مديران قابليتهاي و ظرفيتها لذاشود شروع
.ميشود امكانپذير صورت دو به امر اين و يابد ارتقا بايد
به بايد خوب كيفيت با مديريت آموزشهاي ظرفيت اولا
از بالقوه و موجود صنعتي مديران و يابد گسترش سرعت
.شوند برخوردار مديريت روز به آموزشهاي
مديران ارتقاي و ارزيابي انتخاب ، نظام است لازم ثانيا
و رشد براي زمينه تا بگيرد شكل عملكرد و شايستگي براساس
آتي مديران و شود فراهم جديد استعداد با مديران ظهور
دادهاند نشان خود از كه تواناييهايي و عملكردها براساس
امر اين.يابند ارتقا و رشد سازماني پايينتر ردههاي از
نظام بهسازي و تقويت اقتصادي ، زيرساختهاي اصلاح با
عملكرد مورد در فني اطلاعرساني گسترش بنگاهها ، اداره
مستقل نهادهاي گسترش و رشد آنها ، مديران و بنگاهها
و سرمايه بازار براي بنگاهها عملكرد كننده ارزيابي
حوزه از سياسي ملاحظات كردن دور نيز و سرمايهگذاران
كه صورتي در.است امكانپذير بنگاهها اقتصادي اداره
و يابد استمرار بنگاهها اداره بر سياسي حوزه نفوذ
نمايند ، چنگاندازي بنگاهها اداره بر سياستمداران
بود ، نخواهد امكانپذير بنگاهها مديريت نوسازي و بازسازي
و انتخاب مبناي سياسي ملاكهاي حالت آن در چون
مديريتي قابليتهاي و كارآيي نه و است مديران جابهجايي
.آنان
بهبود و ارتقا به نياز ايران صنعت نوسازي بالاخره
نظام از نظامها اين.دارد صنعتي مديريت سيستمهاي
توسعه راهبردهاي و استراتژيها تدوين و صنعت بخش مديريت
مديريتي نظامهاي تا آن پيادهسازي و پيگيري و صنعت بخش
دو در نيز نظامها اين.ميشود شامل را بنگاهها سطح
مانند نظامهايي سطحيتر لايه يك درهستند مطرح لايه
و مديريت جامع نظام مديريتي ، كنترل و برنامهريزي نظام
و مالي نظامهاي ونگهداري ، تعمير نظام كيفيت ، تضمين
و توليد برنامهريزي نظام پرسنلي ، نظام حسابداري ،
برنامهريزي نظام و مديريتي اطلاعات نظام موجوديها ،
اين استقرار و طراحي.ميشود شامل را (ERP)بنگاه منابع
برخي.است لازم صنايع كارآمد و موثر مديريت براي نظامها
مستقر و طراحي را نظامها اين از تعدادي بنگاهها
اين استقرار و طراحي به نسبت بايد ديگر برخي كردهاند ،
.نمايند اقدام دارند آنچه ارتقاي و تكميل يا و نظامها
نياز ايران صنعتي بنگاههاي و نظام عميقتر ، لايهاي در
.شوند تبديل يادگيرنده مجموعههاي و بنگاهها به كه دارند
دارند خود در را آن توانايي و سازوكارها كه مجموعههايي
كارهاي و راه كنند ، دريافت را محيطي تحولات و مسائل كه
امروز پررقابت فضاي در را مجموعه پيشبرد آنها ، با برخورد
در خود دانايي قابليت بر روز هر و كنند اجرا و تدوين
رقابتي مزيت بزرگترين امروزه بيفزايند ، امورشان پيشبرد
از بنگاه اگر.ميدانند آنها يادگيري توان را بنگاهها
كه اوليهاي شرايط هر از آنگاه شد برخوردار توان اين
و پيشرفت راه يادگيري قابليت اندازي كار به با كند ، شروع
.ميراند جلو به نموده باز را خود رشد
بنگاههاي رهبران و مديران مهم وظيفه امروز ، درمديريت
كنند خلق دانايي بتوانند كه است سازمانهايي طراحي صنعتي
به محيط تحولات با متناسب جديد داناييهاي خلق يا و
وقتي.بيفزايند رقابت و درتوليد خود قدرت و توانايي
مجموعههاي و بنگاهها بتوانند صنعتي رهبران و مديران
طراحي دانايي خالق و يادگيرنده مجموعههاي صورت به خودرا
صنعت زايندگي و بالندگي آنگاه نمايند ، راهاندازي و
درآمدهاي از ارزي كه آن بدون نمودهاند تضمين را ايران
.باشد لازم آن بازسازي براي نفت
آن ، مديريتي نظامهاي و ايران صنعتي مديريت نوسازي براي
بايستي مديريت آموزشهاي كمي و كيفي گسترش بر علاوه
كار به و داد افزايش را مديريت مشاوره قابليت و ظرفيتها
از بايد مديريت آموزشهاي كيفي و كمي توسعه براي.گرفت
تقويت براي سطحجهان در موجود يك درجه آموزشي ظرفيتهاي
به نياز.برد بهره كشور در مديريت آموزش ظرفيت افزايش و
بيشتر و گستردهتر مناسب عمق و كيفيت با مديريت به آموزش
.باشد جوابگو بتواند كشور موجود ظرفيتهاي كه است آن از
با را موجود آموزش مراكز مشاركت و همكاري زمينههاي بايد
فراهم دنيا در دسترس قابل و ممكن آموزشي مراكز بهترين
امكان آموزشي ، ظرفيتهاي كيفي و كمي توسعه با.ساخت
نيز و صنعت فعلي مديران براي كارساز مدت كوتاه آموزشهاي
صنعت آتي مديريت جهت مستعد افراد براي بلندمدت آموزشهاي
.شد خواهد فراهم
مشاوران به نياز كشور مديريتي نظامهاي ونوسازي بازسازي
مشاوره زمينه در.دارد دانا و متخصص مجرب ، مديريتي
در دنيا در موجود مشاوره ظرفيتهاي از بايد نيز مديريت
.برد سود كشور مديريت نظامهاي بازسازي و بهسازي جهت
به كمك ضمن بالا استاندارد و كيفيت با مديريت مشاوره
عمل در آموزش نوعي به خود صنعتي ، نظامهاي نوسازي تسريع
.بود خواهد مديران و سازمانها براي
صنعت نوسازي براي ارزي منابع از است قرار اگر بنابراين
بيشتر بسيار اولويت با منابع اين بايد شود استفاده
نوسازي و زيرساختها اصلاح زمينههاي در
و خريد تا شود صرف صنعت نرمافزاري نظامهاي و مديريت
.تجهيزات نوسازي
گوشت از سوسيس توليد
شد آغاز تبريز در
ماهي
در تن اسمي 30 ظرفيت با فتوفاگ ماهي گوشت از سوسيس توليد
.شد عرضه بازار به و آغاز تبريز در روز
:گفت باره اين در شيلاتي صنايع كل مدير شاهمحمدي مهندس
فني دانش دريافت با تبريز محصول آذر شركت بار اولين براي
صنايع كارشناسان مستمر همكاري با و ايران شيلات از
فتوفاگ ماهي گوشت از سوسيس توليد به موفق شيلاتي
محصول نمونه چندين توليد با شركت اين:افزود وي.شد
پروانه دريافت به موفق و يابد دست مناسب فرمول به توانست
.گردد موادغذايي بر نظارت كل اداره از ساخت
|