|
|
نژادپرست گفتمان برابر در طلب برابري گفتمان
سرزمينهاي فلسطيني بشاره ، روشنفكر عزمي دكتر با گفتوگو سال1948 شده اشغال به سرزميني در اكنون هم فلسطيني ميليون يك از بيش;اشاره "اسرائيل" ناحق به تاكنون پيش سال پنجاه از كه ميبرند سر فلسطينيهاي با نبايد را فلسطينيان اين.است گرفته نام دولت هماكنون كه گرفت اشتباه غزه باريكه و باختري كرانه .است مستقر آن در فلسطين خودگردان به اسرائيل رژيم مستقيم حاكميت زير كه عربهايي درباره خاص امر اين.دارد وجود اندكي دانستههاي ميبرند سر .است چنين كمابيش نيز عرب جهان در و نيست ايران عزيزي يوسف توسط كه بشاره عزمي با حاضر گفتوگوي در اين ، پذيزفته انجام سوريه سفر در روزنامهنگار بنيطرف شدهسال1948 ، اشغال سرزمينهاي درون فلسطيني روشنفكر خودمختاري فرهنگي ، -سياسي وضعيت خصوص در پرسشهايي به .است داده پاسخ..و اعراب فرهنگي ضد و عربي سياسي حزب يك رهبري اكنون هم بشاره عزمي نام با را نامه هفته يك و دارد عهده به را صهيونيستي .ميكند منتشر "فصلالخطاب" انديشه و فرهنگ .بگوييد ما براي اجتماعيتان زندگي از * تدريس فلسفه دانشگاه در سال ده مدت به هستم بشاره عزمي - در "دموكراتيك ملي تجمع" حزب نماينده اكنون هم و كردهام فروتنانهاي كوششهاي با حزب اين در ما.هستم پارلمان گرايش يك و انديشه يك عنوان به ملتگرايي گسترش براي بلكه نيست فكري پندارهاي پيامد امر اين.كردهايم تلاش ما كه است شده اشغال سرزمينهاي درون عيني نيازهاي نتيجه منسجم و ملي همبستگيهاي با اگر كه رساند باور اين به را ما به اسرائيل جامعه در كه مدرنيسم و نوگرايي فرآيند با و تشتت باعث فرآيند اين نشويم ، روبهرو است شده تحميل .شد خواهد تيرهها و قبايل و عشاير به ما عرب جامعه تقسيم به غربي جوامع در و يهودي جامعه در مدرنيسم فرآيند اسرائيل ، در اما است انجاميده آزاد شهروند فرد پيدايش به مدرنيسم فرآيند و ندارد وجود برابر و آزاد شهروند تيرهها و قبايل و عشاير و طوايف به جامعه تقسيم .است انجاميده (اسرائيل درون فلسطينيهاي) سال 48 عربهاي سياسي وضع * ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را .دارد وجود عرصه اين در جهتگيري و گرايش چندين - بودن شهروند اسرائيل ، درون اعراب ويژگيهاي بزرگترين يعني برابري گفتمان در آميختگيشان و اسرائيل در آنان كه است صهيونيستي كيان درون در مساوات به آنان تمايل خواسته با شما كه اين يعني.دارد كاملي سياسي مفهوم آغاز تبعيضنژادي سياست رد و فردي برابري و مدني برابري وجود عربها عليه تبعيضنژادي سياست اسرائيل ، در.ميكني ، آنان وجود نفي با -سال 1948 در حتي -عملا كه دارد زندگي عرصههاي همه در آنان عليه تبعيض و زمينها مصادره شده گفته دولت تعريف در نهايت در زيرا.است بوده همراه در برابري گفتمان تدريج ، به اما.است يهودي دولت يك كه در عربها آميختگي به ميتوانست كه بازكرد جا عرب محافل ديگر سوي از.بيانجامد عربي هويت ترك و كيان اين ما.دارند وجود نيز آن همانند و اسلامي و ملي گفتمانهاي جمع برابري گفتمان با را ميهني -ملي گفتمان تا ميكوشيم تناقض ميهني -ملي مطالبات و برابري مطالبات ميان تا كنيم پارلمان وارد تا واداشت را ما مساله ايننيايد پديد به ورود ملي ، جريان ديدگاه از يا ما نظر از اما.شويم اين از بزرگي بخش زيرا نيست كسي بر منتي اسرائيل پارلمان تودههاي اما ميكرد تحريم را كينست انتخابات جريان ، به نياز خواسته ، اين كه بودند برابري خواستار مردم برابري گفتمان با تريبون اين.داشت پارلماني تريبون نهادهاي و ميهني جنبش بايد حال همان در اما دارد تناسب ملي نهادهاي ساختن برپا بدون زيرا سازيم برپا را خود ملي مدت بلند در تئاتر ، و روزنامه انتشارات ، ملي ، مدرسه مثل هويت حامي اينها زيرا نمود ، حفاظت ملي هويت از نميتوان يا نسبي وابستگي هويت ، اين چيست؟ ملي هويت.هستند ملي تبلور و ميگيرد شكل زمان طول در ملي هويت.نيست خوني است واكنش و كنش در نيز عوامل ديگر با هويت اين.مييابد كنش در مدرنيسم و تمدن با نهادها برپايي واسطه به اگر و از نوعي به يا قبيلهاي وابستگي به نگيرد قرار واكنش و از را ما پارلمان نمايندگي لذا.ميشود تبديل عصبيت و بحث امر اين.نميكند بينياز ملي نهادهاي برپايي احزاب از برخي زيرا است زده دامن ما ميان در را جدلهايي و هويت تبلور براي پارلمان در عضويت كه معتقدند عربي از و -ملي جنبش در -ديگر برخي.است كافي عربها مطالبات و آن كنار در بايد و است ناكافي اين كه معتقديم من جمله خود هويت از و داريم برپا را ملي نهادهاي همزمان ، بهطور .كنيم حفاظت ميان ، آن از و خود ملي حقوق خواهان شما كه شنيدهام * دارد؟ صحت امر اين آيا هستيد ، فرهنگي خودمختاري خودمختاري خواسته و هستيم حقوق اين خواهان ما آري ، - .ساختهايم مطرح را اسرائيل درون عربهاي براي فرهنگي معتقديم ما ولي كند رد را خواسته اين اسرائيل است ممكن شكل به فقط نه كار اين كه كرد تحميل را آن ميتوان را خواسته اين ما.گرفت خواهد انجام عمل با بلكه درخواست تطبيق دولت ، اجازه بدون اما ميگذاريم ميان در دولت با برپا را خودگران نهادهاي يعني ميكنيم آغاز را آن موضوع ، دو هر ما.مينماييم تحميل را آنها و ميكنيم شهروندان با] عرب شهروندان برابري يا فرهنگي خودمختاري در قومي اقليتهاي كه ميگوييم و ميكنيم مطرح را [يهود حقوق:باشند حقوق نوع دو داراي بايد دموكراتيك كشور يك گروهي حقوق و مييابد تبلور برابري در كه شهروندي فردي .مييابد تجلي قومي گروه فرهنگي هويت صيانت امكان در كه است؟ عربي مدارس ، در شما آموزش زبان گويا* فلسطينيهاي] مدارس در تاكنون سال 1949 از عربي زبان - .ميشود تدريس [اسرائيل ديگري خواستههاي آيا.داريد هم عربي مطبوعات ظاهرا * داريد؟ هم زبان به كه هستيم عربي دانشگاه يك تاسيس خواستار ما - تدريس روشهاي خود ميخواهيم نيز و شود تدريس آن در عربي تدريس عربي زبان به مدارس در كه است درست.كنيم معين را رژيم وزارتخانههاي توسط تدريس روشهاي اما ميشود خودمان ميخواهيم ما ولي ميگردد تعيين صهيونيستي آينده به كه چيزي هر در و كنيم راتدوين تدريس روشهاي ما با ميشود مربوط -قومي مجموعه يك عنوان به -عربها در كه باشيم داشته نمايندگي هيات يك يعني.شود مشورت .دهد نظر -مجموعه يك عنوان به -عربها به مربوط مسايل و پيشرفت سياست و سازندگي و برنامهريزي سياستهاي مثل .باشد عرب روستاهاي با متناسب كه پيشرفتي نوع هر هستيد؟ اسرائيل دولت در مشاركت خواستار آيا * حد در و اسرائيل دولت در مشاركت عربيخواهان حزب چند - را چيزي چنين قومي جنبش يك عنوان به ما ، ولي هستند وزير به ما.مخالفيم صهيونيستي كيان سياست با زيرا نميخواهيم مخالفيم امر اين با "دموكراتيك -ملي تجمع" حزب عنوان ادغام صهيونيستي رژيم خارجي سياست در نميخواهيم زيرا لبنان در سياستهايش مسئول شدي ، دولت وارد اگر چونشويم تناقض ;ميآيد پيش تناقضي اينجا در.شد خواهي فلسطين و شهروند و سو يك از بودنت عرب و بودن فلسطيني ميان محدود براي امكاناتي البته.ديگر ازسوي بودن اسرائيلي اسرائيل دولت به ورود با ما.دارد وجود تناقض اين كردن سطح در كار اين عربيخواهان احزاب از برخي اما مخالفيم .هستند وزير صهيونيستي دولت در وزير معاون يك اكنون هم ظاهرا * دارد؟ وجود (باراك ايهود) .هست دولت در كارگر صهيونيستي حزب از عرب وزير معاون يك - .است حزب اين عضو وي "ليكود" نظير راستگرا احزاب به كه هستند عربهايي آيا * باشند؟ داشته گرايش .هستند كميابي مزدوران اغلب اينها.اندكاند بسيار - در عرب جامعه عشايري بافت يا تركيب با شما برخورد * است؟ چگونه اسرائيل ندارد وجود فرقهاي و عشايري بافت براي راهحلي هيچ - وابستگي من ، نظر به.مدني و قومي نهادهاي گسترش مگر و طبيعي امري سنتي جوامع در عشايري و خانوادگي ما ، باشد داشته سياسي كاركرد نبايد اما است سركوبناپذير طبيعي را گسترده خانواده بهويژه و خانوادگي وابستگي .ميدانيم گسترده خانواده سال 1948 فلسطينيان ميان در هنوز آيا * دارد؟ وجود واحدي واقع در تيره.ميگوييم (حموله)تيره آن به ما - روابط شدن وارد و درآميختن با ما.كوچكتر عشيره از است شدن سياسي با يعني.هستيم مخالف سياسي مسائل در عشايري سياسي وابستگيهاي به عشايري وابستگيهاي تبديل و تيره امكان حد تا ميكوشيم و ماست اساسي تلاش اين.مخالفيم موفق هميشه البته كه كنيم محدود را عشايري روابط تيره شهرداريها ، و شوراها انتخابات در مثلا.نبودهايم .ميكند تحميل -ما خواسته رغم به -را خود روابط عشيره و در اما ميكنيم مقاومت پديده اين برابر در -البته -ما روابط -كم دست -ميكوشيم ما.ميكند تحميل را خود نهايت .سازيم دور ملي سياست و قومي سياستهاي از را عشايري اگر و دارند مدني جامعه اسرائيليها خود اصولا آيا * خير؟ يا دارد اسرائيل درون عرب جامعه بر تاثيري هست جامعه از بخشي عرب جامعه اما دارد وجود واكنش و كنش - و اقتصادي و فرهنگي و زباني و قومي خطوط.نيست اسرائيل جدا آنان از را عرب جامعه جغرافيايي حتيوابستگيهاي .ندارند اسرائيل در نيرومندي اقتصادي حضور عربها.ميكند است شده كارگري به تبديل كه هستيم روستايي جامعه يك ما به شروع عرب مياني بورژوازي سو ، اين به هفتاد دهه از اما طي كه اسرائيل "بيگبيزينس" بزرگ بازرگانياست كرده رشد نيروي يك به جهاني سطح در اكنون كرده ، رشد اخير سيسال فناوري عرصه در ويژه به امر اين.است شده بدل واقعي در حتي و " ميكروبيولوژي" و "اپتيك" و "هايتك" پيشرفته سنتي صنايع در عربي سرمايه.محسوساست سنتي عرصههاي سرمايهداران معدود ساختمان ، عرصه در.ندارد حضور نيز انداما عمده تاجران يا پيمانكار يا كه دارند وجود عرب .ندارد وجود عربي نيرومند سرمايه توليد ، و صنعت عرصه در سال در زيرا ، ميكنيم زندگي اسرائيل اقتصاد حاشيه در ما كه داشتيم روستايي جامعه يك [صهيونيستي رژيم تاسيس]1948 اكنون.ماند باقي ضعيفي جامعه و كرد مهاجرت آن از بخشي اين طبيعتا.داريم محدودي بورژوازي و متوسط طبقات و دارد پيوند اسرائيلي طرحهاي با عربي نوپاي بورژوازي اقتصاد از نميتوان داريم متداخلي جامعه چون نهايت در .كرد صحبت اسرائيل درون در عربي مستقل برخي ، گويا چيست؟ عبري فرهنگ و يهودي فرهنگ تفاوت * !ميآورند شمار به قوميت يك را يهوديت به قوميت را يهوديت كس هر و صهيونيستهاست نظر اين - دين يهوديت.بود خواهد نظر هم صهيونيستها با آورد شمار كشورهاي در فقه اين و دارد وجود يهودي فقه.قوميت نه است فقه و داريم يهودي مذهبي فرقههاي ما.است متنوع مختلف ، مغرب در و اسپانيا در يهودي فقه با شرقي اروپاي در يهودي به و اسلام از متاثر مغرب ، در يهود انديشهدارد تفاوت شرقي اروپاي در يهود انديشه و مالكي و حنفي مذاهب ويژه ندارد وجود يهودي تاريخ اصولا.است ديگر مسائل از متاثر البته.هستند تاريخي چنين وجود مدعي صهيونيستها فقط و ما لذا.دارد وجود جهان مختلف كشورهاي در يهوديان تاريخ انديشه هر من باور به و هستيم صهيونيستي انديشه مخالف .دارد مشترك وجه صهيونيسم با -سميتيزم آنتي -ساميستيز ما.نميدهد تشكيل را قوميتي خود خودي به يهوديت ، فلسطين در نامشروع شكل به عبري ملي گروه يك كه معتقديم و است فرهنگ و زبان داراي گروه اين.است گرفته پا دولت برپايي بوده موثر شكليابياش در كه عاملي مهمترين بدين هرتصل بود ، صهيونيستي طرح يك اين.است اسرائيل يك شكل به را يهوديان دولت ، يك برپايي با ميخواست وسيله كردند كه كاري نتايج با يهوديان اما درآورد قوميت شكل فلسطين در عبري يهودي گروه گرچه يعنيمخالفاند سخن يهود امت از و نميپذيرند را امر اين آنان اما گرفت .كنند جدا دولت از را دين نميتوانند لذا و ميگويند در نشود امكانپذير فلسطيني كشور برپايي اگر اكنون قوميتها يعني.گفت سخن قوميتي دو كشور از بايد بلندمدت دوقوميتي دولت يك برپايي از ما و گرفتهاند شكل اينجا در نيست ما كنوني سياسي برنامه اين البته.ميگوييم سخن همچنان يهوديان اغلب و فلسطين ملت اكثريت زيرا nation- state يا ملي دولت همان كه ملي برچهارچوبهاي .هستند كشور بهدو فلسطين تقسيم خواستار و دارند اصرار شود رو روبه شكست با (مستقل دولت دو) طرح اين اگر اما اين نشانههاي شاهد البته ، ما و كرد خواهد تغيير تصوير دولت دو از ديگري تصور صهيونيستها طبعا.هستيم شكست كمپديويد در تابستان 2000 در را آن كوشيدند دارندو .دارند فلسطين كشور از ديگري تصور آنان.كنند تحميل !ديگر؟ اساسي اركان بدون و ارتش بدون كشور * جدايي نوعي ميخواهند صهيونيستها اكنون آري ، - آفريقاي كانتونهاي شبيه دولتي و (جمعيتي)دموگرافيك گونه آن فلسطين شده آزاد كشور طرح اگر.كنند ايجاد جنوبي براي عرصه احتمالا شود ، روبهرو شكست با ميفهميم ما كه اكنون اماشد خواهد باز -يهود و عرب -دوقوميتي دولت يك با و طرح يك عنوان به علماني و دموكراتيك دولت يك تحميل و مفهوم در دموكراتيك ، دولت.نيست ممكن اسلحه نيروي دولت يك بخواهد اگر.است دموكراتيك گزينش يك خود ، ماهيت .باشد دموكراتيك گزينش يك بايد باشد علماني و دموكراتيك .كنيم تحميل اسرائيل بر را آن اسلحه قدرت با نميتوانيم و ميگردد پاشنه همان بر همچنان در فلسطين ، در ظاهرا * ديده افق در راهحلي ميكنند ، تصور برخي كه آنچه برخلاف .نميشود .است جاودانه شبه فلسطين در [خونريزي و جنگ و نبرد] وضع - دارد ادامه |
|