نمايشي نيازهاي به پاسخگويي پي در
!است ناشناخته هنوز پانتوميم
نمايشي نيازهاي به پاسخگويي پي در
و مهر" نمايش كارگردان و نويسنده امجد ، حميد با گفتوگو
"آيينهها
وجوددارد آن از كه متفاوتي تعاريف و مذهبي درام:اشاره
اين از ايراني نويسان نمايشنامه استفاده و كاربرد نحوه و
امجد حميد با ما گفتوگوي موضوع آنها توفيق ميزان و درام
در كه است "آيينهها و مهر" نمايش كارگردان و نويسنده
مجموعه در نمايش اين.است بوده صحنه روي مولوي تالار
هنري فرهنگي سازمان (ع)علي امام سال تكريم ستاد نمايشهاي
گذشته سال چند دراست رفته صحنه روي به تهران شهرداري
ميرفته شمار به پركار نمايشنامهنويسان جمله از امجد
.است
آيا دارد ، وجود درام از غرب در كه تعريفي به توجه با *
بيانگر ميتواند "مذهبي درام" نام به تركيبي كاربردن به
ميشود؟ كار مذهبي موضوعات در كه باشد نمايشي آثار
جديدي چيز اصلا نه ماست ، اختراع نه مذهبي درام.البته -
دورههاي در و دارد كهن سابقهاي هم غرب خود در.است
صورت به چه و "آيين سوگ" صورت به چه غربي ، درام مختلف
نسبتا تعاريف به اگر حال عين درميشده اجرا تئاتر
بكنيم ، نگاهي شده ارائه غرب در درام از كه متاخري
به حتي را درام دايره اسلين ، مارتين مثلا كه ميبينيم
هيجان حتي و نميكند محدود صحنه بر اجرا و تئاتر حوزه
ناشي را خياباني دعواي يك يا و ورزشي مسابقه يك در مردم
نه و امروز نه بنابراين.ميشمرد "دراماتيك" جنبههاي از
وجود مذهبي موضوع و "درام" ميان مباينتي اين از پيش
كجاي هر در نمايش ريشههاي كه نرفته يادمان).است نداشته
يا بودن مذهبي ضمن در (ميآيد مذهبي آداب از اصلا جهان
-مضموني هيچ - مضمون و برميگردد مضمون حوزه به نبودن ،
كه برميگردد ما انتخاب و اختيار به ;نيست هنر "ذات" در
در كه است اين مهم و برگزينيم اثرمان براي مضموني چه
نمايش ، خود يعني ذاتي ، عنصر -مضموني هر با -نمايشمان
مضمون هر نمايشي ظرفيتهاي از حد چه تا و دارد وجود چقدر
هر چرا كه نميفهمم اصلا هم را اين ضمناشده استفاده
منطبق غرب تجربههاي و تعاريف با بايد حتما ما تجربه
نيازهاي به طبيعتا تجربه هر در غربي نمايشگر ;باشد
نمايشگري كه من چرا ميدهد ، پاسخ خود فرهنگي و نمايشي
خودم نمايشي نيازهاي به ندارم حق باشم ، ايراني و شرقي
نمايش وظرفيتهاي مكانات ا همه هنوز كه حالي در كنم ، فكر
و نشده آزموده -تئاتر به رسيدن براي -خودم سرزمين سنتي
.درنيامده عملي سنجش به محدوديتهايش و امتيازها بسياري
موانع و محدوديت با هميشه معصوم شخصيتهاي كاردرباره *
صورت به شخصيت اصل به نپرداختن منابع ، كمبود جمله از)
اين نوشتن در شمااست بوده روبهرو (...و فيزيكي حضور
بودهايد؟ روبهرو موانعي چه با متن
مورد در كار به مشكل اين گفت بايد منابع كمبود مورد در -
تجربه هر براي اصولا و ;نميشود محدود معصوم شخصيتهاي
اما ;هست نويسنده دسترس در اندكي مكتوب منابع تاريخي ،
منابع و تاريخ با ميخواهيد كه تجربهاي نوع به بسته
و هست موجود منابع از حداقلي حال هر به بكنيد ، تاريخي
نميگيرد قرار استفاده مورد اغلب هم ، اندك همان متاسفانه
را منابع به رجوع و جستوجو حوصله نويسندهها گاهي يا
.دارد منفي تاثير موارد اغلب در هم نتيجهاش و ;ندارند
"هميشه" مشكل اين هم ، صحنه بر معصومين حضور مشكل مورد در
عرضه "اوليا شبيه" هم هنوز تعزيه در.است نداشته وجود
دچار ميپذيرندو نمايش عنوان به را آن مردم و ميشود
صحنه بر اوليا دادن نشان.نميشوند هم غيره و شبهه
نشان تعزيه است سال صدها را يكياش كه دارد مختلف راههاي
گرفتن اشتباه باعث نيز صحنه بر واقعنما حضور و ;داده
از كسي مگر).شد نخواهد معصوم شخصيت خود با بازيگر
اشتباه معصوم غير شخصيتهاي خود با را بازيگر تماشاگران ،
را اشتباهي چنين معصوم شخصيتهاي مورد در كه ميگيرد ،
مجموعه سود به محدوديت اين رفع بنابراين ، (كند؟ تكرار
در اما ، .بود نيز ، خواهد مذهبي نمايش سود به و ما نمايش
مشكل با تلاقي اين ،"آيينهها مهرو" من ، نمايش مورد
زيرا.نيفتاد اتفاق اصلا صحنه بر معصوم شخصيت حضور
به نعل پيگيري و اسناد براساس نه موضوع ، به من رويكرد
هاله آن به توجه براساس بلكه تاريخي ، مدارك نعل
شكل اصلي شخصيت تاريخي چهره گرد به كه بود اسطورهاي
شكلگيري به توجه و مردم فرهنگ منظر من ، منظر.گرفته
اين زندگي در ايشان مادي غياب لحظه از (ع)علي اسطوره
با كساني:است همين نيز نمايشنامهام ساختار.بود جهاني
به متفاوتشان ديدگاههاي مختلف ، گرايشهاي و ديدگاهها
در را شخصيت اين از كدامشان هر درك يا شخصيت اين
الگوي بر مبتني ساختماني در ;ميگويند باز قصههايي
اين وراي از و ميگويند باز را خود نفر نه قصهدرقصه ،
.است (ع)علي كه ميگيرد ، شكل دهم نفر سيماي مجموعه ،
صورتي به امامان نقش تعزيه در اينكه به توجه با *
كارتان براي قالب اين از چرا ميشود ، ايفا مستقيم
نكرديد؟ استفاده
.نداشت (ع)علي امام شخصيت مستقيم حضور به نيازي من قصه -
جستن و داشتم (ع)علي از مردمان درك درباره قصهاي من
به.مردم فرهنگ و اسطوره در اهميت پر حضور اين ريشههاي
داستان قهرمان كه است لحظهاي درباره من قصه ديگر ، عبارت
را او غياب سنگين تاثير مردمان و بسته رخت مردم ميان از
انتقال آيندگان به و ميكنند تفسير و دريافت كشف ،
شخصيت اين معصوميت من ، قصه ساختاري الگوي براي.ميدهند
دادن قرار هم كنار ميدهد ، تشكيل را داستان محور كه نيست
شخصيت از متنوع دريافتهاي و پراكنده اطلاعات پارههاي
گونهاي به است ، مهم كه است ديگران توسط داستان قهرمان
حاضر نفر نه شخصيت از هم تازهاي دريافت به پايان در كه
.باشيم رسيده دهم نفر شخصيت از هم و صحنه بر
نمايشنامه ، اين بگويم بايد.پرسيدهايد تعزيه درباره اما
بسياري با.نيست كنار بر تعزيه تاثيرات از يكسره
حاوي حال عين در تعزيه ، از اجرايي و متني استفادههاي
با متفاوت تعزيهاي اينبار كه اين براي است پيشنهادهايي
حاوي هم و تعزيه مديون هم تجربهاي ;ببينيم هميشه
.آن از آشناييزدايي
علاقه و گرايش به توجه با نمايش ، اين اجراي در شما *
چه تماشاگر براي (ع)علي امام به بينندگان مذهبي و قلبي
اين تماشاگر بگوييم ميتوانيم آيا هستيد ، متصور جايگاهي
است؟ نمايش از جزيي تعزيه تماشاگر مانند هم نمايش
قبلي زمينه و تماشاگران براي موضوع بودن آشنا همين-
براي احتمالي مخاطره مهمترين اصلي ، شخصيت مورد در آنها
آشناييهاي رغم به تماشاگر كه بود مهم اين.بود ما اجراي
ما ، متن با مواجهه از پيش كه فرامتن اين رغم به و قبلي
تكرار گونه هر زدن پس آماده و ميآورد تالار به خود با
غيرصادقانه و فرصتطلبانه رويكرد يا نمايي احساساتي يا
كه خوشحالم بسيار و بگيرد قرار تاثير تحت است ، موضوع به
عمق شاهد شب هر و است سربلند تاثيرگذاري اين در اجرا
تماشاگر كه البتههستيم تماشاگران بر اجرا تاثير
زمينه اين اما ;ميآورد قبلي زمينهاي خود با پيشاپيش
در اجرا شكست به منجر ميتواند كه است دم دو تيغي قبلي ،
پاي رد از كوشيدم من.شود تماشاگران با رابطه برقراري
.كنم استفاده درستي به تماشاگران دل در موضوع اين آشنايي
جمعي ناخودآگاه به نسلها توالي در اسطوره:ميگويد يونگ
انتقال وراثت طريق به وحتي ميشود وارد تماشاگران
اختيار در را امكان بهترين جمعي ، ناخودآگاه اين.مييابد
را وآيين اسطوره زبان ميكوشند كه ميگذارد نمايشگراني
مشاركت و باور بر مبتني رابطهاي و بگيرند كار به
آرماني شكل را آن آرتو آنتونن كه كنند ايجاد تماشاگران
از اگر خوشحالم.ميشمرد نمايش و تماشاگر ميان رابطه
برانگيخته را رابطهاي -نيست يكي آيين با كه -تئاتر طريق
.ميشود ميسر آيين در اغلب ايجادش كه باشيم
وجود يا تاريخي مابهازاي نمايش شخصيتهاي از برخي آيا *
و كردن پررنگ براي شما كه اين يا داشتهاند ، خارجي
كردهايد؟ استفاده آنها از نمايش كردن دراماتيزه
.ندارند تاريخي مابهازاي نمايش ، شخصيت نه از هيچكدام -
.تاريخ شخصيتهاي نه هستند من قصه شخصيتهاي آنها
راويان زبان از نمايش در كه حكايتهايي انتخاب دليل *
كاركردي و اثرگذاري چه و بود؟ چه ميشود ، روايت مختلف
دارد؟ امروزين انسان براي
"امروزين انسان" كه است مبتني فرض اين بر شما سوال گويا -
اصلا من.ندارد نيازي قصهشنيدن و قصهگويي به
اين شب هر كه تماشاگراني همه.نميكنم فكر اينگونه
نشان واكنش نمايش ، از تاثيرپذيري با و ميبينند را نمايش
گذشته قرون از را آنها ما و امروزند انسانهاي ميدهند ،
امروز انسانهاي از يكي هم من خود ضمنا.نياوردهايم
پاسخ خودم نمايشي نيازهاي به تجربه اين با كه هستم
درنيامده آزمون و تجربه به گوشههايي ميكوشم و ميدهم
عمل به خود محدود توان حد در را ايراني نمايش نيازهاي از
شنيدههايمان برحسب كردهايم عادت ما.درآورم تجربه و
به عمل و تجربه از امروز ، انسان و معاصر جهان باب در
و برويم طفره نپيمودهايم واقعا كه مسيرهايي پيمودن
جهان ، از ديگر جاهايي در شنيدهايم كه اين به كنيم اكتفا
!كردهاند عبور آزمونها اين از
در ارائه و خارجي مخاطبان به عرضه براي نمايش اين آيا *
است؟ مناسب ديگر كشورهاي
كار اين براي چه و ميدانيم؟ چه درنيامده ، عمل به تا -
چه.ندارد اهميتي كمترين من براي نباشد ، چه باشد مناسب
ربطي كه بسازم خارجيها به عرضه مناسب نمايشي كه فايده
و هوشمند خيلي اگر من باشد؟ نداشته خودم نيازهاي به
بفهمم را خودم نمايشي نياز ميتوانم فقط باشم صادق خيلي
من نمايش بداند ميخواهد واقعا اگر خارجي مخاطب و
من نيست قرار كه ميفهمد را اين لابد است ، چگونه ايراني
ميكند ، عرضه و است بلد و دارد او خود كه را آنچه
ايراني نمايش به اگركنم قالب بهش خودم هنر بهعنوان
و ;دريابد هست كه آنگونه را آن بكوشد خب است ، علاقهمند
ايرانيام مخاطب و خودم بايد چرا من نيست ، علاقهمند اگر
اين به هم آن -مرا كنم تقاضا او از و بگيرم ناديده را
تئاتر" وطني و شيرين بحث اين اعظم نه ، بخش ببيند؟ -قيمت
اين براي است دكاني غيره ، و "جهاني تئاتر" و "مدرن پست
اجازه.باشيم كرده فرنگ به مسافرتي تئاتر ، اسم به كه
و كنم اجرا مخاطبانم و خودم براي را تئاترم من بدهيد
بهانه از بينياز -مسافرتي به خواست ، دلم اگر بعدا
!بروم -تئاتر
نكرديد؟ استفاده موسيقي از نمايش اين در چرا *
با كه موسيقي از نوعي اما !كردهايم استفاده موسيقي از -
كه داشتم اصرار البته و باشد متناسب قصه بدويت و قدمت
تجسم و غيره و جنگ صحنههاي كردن تصوير فضاسازيها ، همه
اين.شود انجام بازيگران خود توسط اجرا بصري و صوتي فضاي
زيباييشناسي امكاناتش ، فقر از كه هستم تعزيه مديون را
انبوه لشكر سياهي و اسب بدون ;ميسازد را خود خاص بيان و
.غيره و كند مجسم را جنگ و لشكركشي فضاي ميتواند هم
وحربيهخواني جنگجويان نعره و شمشيرها چكاچاك كه كوشيدم
خود وسيله به تماما فضا سازنده آواهاي ساير و زنان
و فضا همين جنس از هم موسيقي و ;شود ساخته بازيگران
داشتم متعددي پيشنهادهاي.باشد عصر همان موسيقي به نزديك
استفاده متداول سازهاي با و مرسوم ملوديك موسيقي از كه
يا زنده موسيقي اجراي براي حرفهاي نوازندههايي يا كنم ،
فرهنگ آن به ربطي اينها كه حالي در.كنم دعوت شده ضبط
همين من.نداشت بگيرد ، شكل آن در ميتواند من قصه كه
كه داشتم اصرار و ميخواستم را موسيقي بدون بدوي اندازه
فردفردشان تواناييهاي و بازيگران خود توسط اينها همه
.شود عرضه
مختاباد ابوالحسن سيد:گفتوگو
!است ناشناخته هنوز پانتوميم
پانتوميم سراسري جشنواره دومين برگزاري انگيزه به
(شنبه) امروز از پانتوميم ، سراسري جشنواره دومين ;اشاره
آغاز ارسباران فرهنگسراي و هنري حوزه مهر تماشاخانه در
نمايش اهميت و جشنواره اين زيردرباره گزارش.ميشود
.ميگذرد گراميان شما نظر از كه است پانتوميم
آغاز را خود كار حالي در پانتوميم سراسري جشنواره دومين
اين به اهميتي چندان تئاتر متولي مراكز هنوز كه ميكند
.نميدهند اصيل نمايش
اين دوره اولين گذشته سال هنري حوزه نمايشي امور مركز
تا شد سبب مثبت حركت همين و كرد برگزار را جشنواره
-پانتوميم به علاقهمند جوانان ويژه به -نمايشي گروههاي
از هنوز پانتوميم نمايش اما.كنند حركت پانتوميم سمت به
نشده برخوردار تئاتركشور مسئولان اساسي و ويژه توجه
سراسري جشنواره دومين دبير فرد احمدي سهيلا.است
تئاتري جامعه بر جشنواره اين تاثير مورد در پانتوميم
دوره اولين برگزاري ميان فاصله در آنچه:ميگويد كشور
خوب توجه است مشهود دوره دومين تا پانتوميم جشنواره
بسياري.است پانتوميم نمايش به تئاتر استادان و هنرمندان
و تصويري جنبههاي خاطر به تئاتر به علاقهمند جوانان از
نشان بيشتري توجه پانتوميم به نمايش ، نوع اين حركتي
سمت به حركت با جوانان از زيادي تعداد واقع در.ميدهند
.كردهاند پيدا را خود فعاليتهاي جهت پانتوميم ، نمايش
زيادي تاثير آموزشي كلاسهاي اينكه بيان با همچنين وي
در:ميگويد دارد ، كشور در پانتوميم سطح رفتن بربالا
توسط پانتوميم مباني آموزشي دوره دو امسال جشنواره
كه ميشود برگزار آقايي ناصر و خمسه عليرضا آقايان
.است شهرستاني گروههاي با كلاسها اين در حضور اولويت
برگزار ساعت تا 3 روز 2 هر و هفته يك مدت به كلاسها اين
.ميشود
نمايشهاي بازبيني هيات اعضاي از يكي آقايي ناصر
تنها ايران در پانتوميم نمايش:ميگويد نيز پانتوميم
از بعضي دادن نشان با كه است موضوع يك يا قصه يك تعريف
پانتوميم.است شده استوار نيست تكنيك مبناي بر كه حركات
بازيگر فكري و جسمي قابليتهاي براساس كه است نمايش نوعي
خود فيزيكي خاص انعطاف طريق از بازيگر و است شده استوار
تماشاگر به را ذهنياش انديشههاي و مفاهيم ميتواند
ميم آن به اصطلاح در كه پانتوميم بازيگر.كند منتقل
محيط آن در و ميكند خلق را فضايي ،"هيچ"از ميگويند
.ميدهد پرورش را نظرش مورد موضوع
پانتوميم نمايشهاي بازبيني هيات عضو ديگر خمسه عليرضا
محور و بدن با گفتوگو هنر سكوت ، تئاتر را پانتوميم نيز
.ميداند نمايش و تئاتر هنر اصلي
بزرگترين) مارسو مارسل آموزشي كلاس در دهه 50 در كه وي
داشته حضور نياوران فرهنگسراي در (جهان پانتوميم استاد
و بودن ناب دليل به پانتوميم:ميگويد ادامه در است
نمايش اصلي جوهره ايجاز ، رعايت و حركات كردن استرليزه
و ميكند اشاره جشنواره اين اهداف به ادامه در خمسه.است
هنر به هنري مراكز و ما جامعه نگاه هرچند:ميگويد
است مهجور بسيار پانتوميم و است موزهاي نگاهي پانتوميم
كار اين.ميشود پانتوميم شدن مطرح باعث جشنواره اين اما
ادامه حركت اين اميدوارم و شده برداشته كه است مثبتي قدم
در بازبيني هيات اعضاي از ديگر يكي همت اصغر.باشد داشته
است ، ديده آنها انتخاب براي كه پانتوميمي نمايشهاي مورد
جالب آنها بيشتر بودند شده ارائه كه طرحهايي:ميگويد
ضعفهاي داراي نمايشها اين بازبيني موقع اما بود ، توجه
.بودند زيادي
:ميگويد و ميكند بسيار تاكيد پانتوميم آموزش بر وي
بدني انعطاف و حركت براساس كه است نمايشي پانتوميم
صحنه وسايل از بازيگر اين چون و ميگيرد شكل بازيگر
و فردي تواناييهاي بايد اين بنابر نميكند استفاده
كه است معتقد همچنين وي.باشد داشته بالايي تكنيكي
است متمايز ديگر نمايشهاي تماشاگر با پانتوميم تماشاگر
به نياز پانتوميم ، هنر آنجاكه از:ميدهد ادامه و
است مشكل بسيار اجرايي نظر از دارد ، بازيگر خاص مهارتهاي
پايان تا را نمايش اين نميتواند تماشاگري هر نتيجه در و
و فرهيخته تماشاگر به نياز هنر ، اين.كند تماشا كار
سراسري جشنواره دومين امروز هرحال به.دارد شده تربيت
و مهر تماشاخانه در نمايشها اجراي با پانتوميم
بخش سه در نمايش ميشود350 آغاز ارسباران فرهنگسراي
و ميروند صحنه روي به "بيكلام" و "جنبي" ،"پانتويم"
جشنواره اين در نيز شهرستاني گروه كه 10 است حالي در اين
.دارند شركت
توكلي مسعود
|