(ص)محمد نام
تاريخ دگرگوني
(ص)محمد نام
(ص)اكرم پيامبر شريف نام باره در كوتاه تحقيقي
رسول نام:فرمود كه است شده روايت (ع)باقر امام حضرت از
تورات در "ماحي" عنوان با (ع)ابراهيم صحف در (ص)اكرم
عنوان با (ع)عيسي انجيل در و "حاد" باعنوان (ع)موسي
:پرسيدند حضرت آن از كه شده نقل و است آمده "احمد"
چيست؟ "ماحي" معناي -
:فرمود (ع)باقر امام
و بتها همه كننده محو و صنمها تصوير كننده محو يعني -
.رحمان خداي از غير معبودي هر
:پرسيدند دوباره
چيست؟ "حاد" معناي -
:داد جواب امام
چه و خويش چه باشد ، مخالف خدا با كه هركس با يعني -
.ميكند مخالفت بيگانه
:پرسيدند بار ديگر
معناست؟ چه به "احمد" -
:فرمود پاسخ در (ع)باقر امام
كردارش خود ، آسماني كتاب در متعال خداي آنكه معناي به -
(1).است كرده ياد نيكي به او از و ستوده را
و مورخ كلبي ، به (ع)صادق جعفر امام است نقل همچنين
چند قرآن در (ص)پيامبر براي:فرمود عرب ، معروف نسبشناس
.است شده ياد اسم
محمد ، ) الرسل قبله من خلت قد محمدالارسول ما و":محمد -1
آل "(نيست آمدهاند رسولاني نيز او از پيش كه رسولي جز
.عمران 144
عليه يكونون كادو..عبدالله قام ولما":عبدالله -2
برخاست ، نيايش براي -پيامبر -خدا بنده چون و) لبدا
.جن/18 "(بريزند او روي بر ازدحام از پريان بود نزديك
احمد اسمه بعدي من ياتي رسول به مبشرا و":احمد -3
از بعد كه رسولي به ميدهم بشارت ;گفت عليهالسلام عيسي)
صف/6 "(است احمد او نام و ميآيد من
را قرآن ما !طه) تشقي القرآن عليك انزلنا ما طه":طه -4
.طه/1و2"(بيفتي مشقت به تا نياورديم فرود تو بر
صراط علي المرسلين لمن انك الحكيم القرآن و يس":يس -5
پيامبران از تو كه سوگند پرحكمت قرآن به !يس) مستقيم
.يس/1تا4 "(داري قرار راست برراه و مرسلي
!ن) بمجنون ربك بنعمه انت ما يسطرون ما و والقلم ن":ن -6
عنايت به تو كه سوگند مينويسند آنچه به و قلم به
.تا 3 1/قلم "(نيستي مجنون پروردگارت
"(...پيچيده خود بر جامه اي)...المزمل ايها يا":مزمل -7
.مزمل/1
"(...برسركشيده جامه اي)...ايهاالمدثر يا":مدثر -8
.مدثر/1
شما بر خدا) رسولا ذكرا اليكم الله انزل قد":ذكر -9
.و 11 طلاق/10 "(...كه پيامبري.است كرده نازل ذكر
حضرت نامهاي از نامي ذكر ، :فرمود (ع)صادق امام سپس ،
(2).هستيم ذكر اهل ما و است (ص)محمد
نام ذكر ، :فرمود كه شده روايت نيز (ع)رضا امام حضرت از
در موضوع اين و (3)هستيم او اهل ما و است (ص)خدا رسول
انزل قد آمنوا الذين":فرياد كه آنجا است ، روشن قرآن
...مبينات الله آيات عليكم يتلو رسولا ذكرا ، اليكم الله
نازل ذكري شما براي خدا همانا آوردند ، ايمان آنانكه)
تلاوت را الهي روشن آيات شما بر كه رسولياست فرموده
و 11 طلاق/10 "(ميكند
از آيه 43 مورد در (ع)باقر امام حضرت كه است نقل همچنين
اگر)...تعلمون لا كنتم ان الذكر اهل فاسئلوا":نحل سوره
:است فرموده."(بپرسيد ذكر اهل از نميدانيد
در و ذكرهستيم اهل امامان ما و است (ص)خدا رسول نام ذكر
سوف و لقومك و لذكرلك انه و":زخرف سوره از آيه 44 مورد
سوال شما از و توست قوم و تو براي ذكري آن و)...تسالون
ما از و هستيم (ص)اكرم پيامبر قوم ما فرمود.("شد خواهد
(4).ميشود سوال
ديگر اسامي
در كنكاش با قرآني ، علوم محققان شد ، ذكر آنچه بر افزون
آن ،(ص)اكرم رسول براي نيز ديگري نامهاي روايات ، و قرآن
مصطفي ، رسولالله ، از عبارت كه يافتهاند آفرينش ، جمع شمع
امين ، راعي ، مبشر ، شاهد ، بشير ، نذير ، امي ، نبي ،
خاتمالنبيين ، سيدالمرسلين ، خيرهالله ، حبيبالله ،
.است والاخرين سيدالاولين
و محمد را بزرگوار آن نامهاي معروفترين محققان ، اغلب
و كردهاند ذكر ابوالقاسم را حضرتش شريف كنيه و احمد
كه است تاكيد قابل نكته اين محمد ، نام حرمت درباره
خود فرزند وقتي:فرمودند (ص)خدا رسول:ميگويد ابورافع
مكنيد ، ياد زشتي به را او ديگر نهادهايد ، نام محمد را
نام آن در كه خانهاي.نزنيد و نكنيد مرانيد ، رد را او
و ياران و باشد محمد نام درآن كه محفلي و باشد محمد
ميمنت و بركت از باشد ، محمد نام آن در كه همنشيناني
(5).است برخوردار
روايت نكته اين شريفش نام درباره نيز (ص)پيامبر خود از
و تورات در مرا ذكر..متعال خداوند":فرمود كه است شده
برايم و برد بالا خويش آسمان به مرا و كرد ثبت انجيل
و كنندگانند حمد من امتنمود مشتق خود اسماء از اسمي
(6)"محمدم من و است محمود عرش صاحب خداي
:پينوشتها
-2/ ص 98 ج 16 ، بحارالانوار ، .ص 44 امالي ، -1
-3/ ص 101 ج 16 ، الانوار ، بحار ص 150 ، بصائرالدرجات ،
ص 363 ج 16 ، الانوار ، بحار.ص 132 ،(ع)الرضا اخبار عيون
/ ص 25 الاخلاق ، مكارم -ص 210 /5 ج 1 ، كافي ، اصول -4/
.ص 314 ج 16 ، بحارالانوار ، .ص 371 امالي ، -6
تاريخ دگرگوني
صدر باقر سيدمحمد شهيد :نوشته
را تاريخ سير بتواند تنهايي به انسان يك دارد امكان آيا
فرد اينكه با گرداند؟ برعكس را اجتماع چهره و كند؟ عوض
حركت براي ماسكي كه نيست اين جز و است محيط محكوم همواره
را فرد ملت ، يك اجتماعي سير خود و ميآيد حساب به تاريخ
.ميسازد
پديدار تاريخ تفسير مورد در خاص نظريه يك از پرسش اين
شرايط تاريخ سازندگي در اساسي عامل:اينكه آن و ميگردد
يك عنوان به مورد اين در انسان و است محيط فضاي و اجتماع
چهرهاي و كند بازگو را تاريخ ميتواند فقط كه دوم عامل
.ميآيد حساب به باشد تاريخ براي
و شئون برابر در نميتواند فرد يك هيچگاه اين بنابر پس
.دهد تغيير را تاريخ سير و كند علم قد محيط فضاي و شرايط
حقيقت اين نموديم تاليف كه مربوطه كتابهاي بعضي در:پاسخ
:ميچرخد قطب دو براساس تاريخ كه داديم ، توضيح را
.انسانها سازندگيهاي -1
محيط فضاي و تاريخ بر مسلط و محيط مادي نيروهاي -2
و آنها محصولات و نتايج و مادي نيروي همچنانكه و اجتماع
در را انسان سازندگيهاي و ميكند اثر انسان در محيط فضاي
نيروهاي در انسان هم همچنين ميسازد ، متاثر تاريخ مورد
سازندگي مورد در آنها نقش و ميكند اثر آن نتايج و مادي
همچنانكه اصولا و ميشوند واقع انسان تاثير تحت تاريخ
به و ميشود شروع ماده از حركت":گفتهاند كه فرضيه اين
كه هم آن عكس است ، دلايلي داراي "ميگردد منتهي انسان
ختم ماده به و ميشود شروع انسان از حركت":بگوئيم
تفاعل مورد همواره ماده و انسان پس دارد دلايلي "ميگردد
يك كه دارد امكان اين بنابر يكديگرند ، تاثر و تاثير و
تاريخ كه باشد اين از بزرگتر تاريخ سازندگي مقام در فرد
خواهد صورت اين در و باشد تاريخ چهره و كند بازگو را
شرايط و مادي قدرتهاي تمام مقتضاي برابر در توانست
تاريخ تنهايي به و كند علم قد محيط فضاي و اجتماعي
انسان فرد اين كه هنگامي آن مخصوصا بسازد ، را تازهاي
همه بر را او غيبي امدادهاي و باشد آسماني رسالت داراي
انبياء تاريخ در موضوع اين همچنانكه.كند مسلط چيز
.(ص)پيغمبران خاتم تاريخ در مخصوصا دارد زيادي نمونههاي
در (ص)خاتم پيغمبر كه مادي نيروهاي و محيط فضاي و شرايط
سازندگي اين مشخصاند ، كاملا فرمود ، قيام برابرآنها
بشر نژاد زندگي نوين روش و تازه اجتماع ايجاد و تاريخ
و نبود ساخته فضا آن و نيروها و شرايط آن عهده از ابدا
پيغمبر كه بود چيزي آن خلاف درست آنها مقتضاي بلكه
.آورد بوجود (ص)اسلام
است ممكن شد اجرا (ص)اعظم رسولالله بهدست كه آنچه آري
دنيا سطح در جهانيان منتظر قائد برومندش فرزند بهدست
داده مژده واقعيت اين به حضرت آن خود همچنانكه شود اجرا
.است
است؟ چگونه دگرگوني آن
چه اجراي طي در:كه است اين زمينه اين در ديگر پرسش
است؟ تصور قابل بزرگ دگرگوني اين چگونگي برنامهاي
ساعت و هنگام:كه است بهاين مربوط سئوال اين جواب:پاسخ
انجام زمان چه در كه بدانيم كامل بطور را (عج)مهدي ظهور
چهرهاي چه داراي بشري اجتماعات زمان آن در و ميگيرد؟
و علمي و فكري رشد سطح و حاكم نيروهاي ميزان و است؟
تحليل پرتو در اينكه تا است؟ رسيده حد بهچه انسان صنعتي
بزرگ دگرگوني اين اجراي براي صورتي بتوانيم روز آن اوضاع
.كنيم ترسيم
از و نميدانيم را لحظه و هنگام اين ما كه صورتي در ولي
نداريم دست در اطلاعي الان روز آن اجتماعي اوضاع
يك برنامه اين اجراي چگونگي و كيفيت از نميتوانيم
كه را تصوراتي سلسله يك اگرچه باشيم ، داشته علمي پيشگويي
اين در ميتوان (واقعي اساس نه) باشد ذهني براساس مبتني
از كه تجربياتي اساس بر دارد امكان البته كرد ، فرض مورد
موضوع در كه احاديثي پرتو در و آموختهايم تاريخ گذشته
تغيير چگونگي براي اساسي صورت يك است شده وارد (عج)مهدي
از آنچه اينكه آن و كنيم فرض موعود روز دگرگوني و
و ميآيد دست به گذشته كبير انقلابات تاريخي تجربيات
:كه است اين است حاكي همان از هم روايات و اخبار مضامين
بشري اجتماع كه افتاد خواهد اتفاق هنگامي (عج)مهدي ظهور
اين و ميگردد آوري اختناق تمدن و فكري خلا و نكس دچار
انقراض به تهديد را آدميزاد نسل كه سقوطي و انحطاط
نيست ، دفعي و آني تصادف و حادثه يك پيشآمد براثر ميكند
و پرستي ماده در بشر سير طبيعي نتيجه حالت اين بلكه
زندگي در خدا از منقطع تاريخي تناقضات سلسله يك پيدايش
و بيچارگي اين حل براي آدميزاد هنگام آن در و است انسان
نميگيرد ، نتيجه ميگردد متوسل وسيلهاي بههر سردرگمي
هست او فكري و علمي پيشرفت يك با همراه كه انسان وضع اين
ياد به را حقيقت اين روز آن انسانهاي عموم فكر و مغز در
و كند كمك را آنها ماده از خارج نيرويي بايد كه ميآورد
وسط از هنگام اين در ميشوند ، غيبي مدد آن پذيرش آماده
اين.ميگردد ظاهر نوري خون ، و فساد آتش فروزان شعلههاي
را آتش آن نور همين ولي است آتش همرنگ ابتدا اگرچه نور
پابرجا زمين كره سراسر در را آسماني عدل و ميكند خاموش
.ميسازد
|