رفتم نمي افغانستان به گاه هيچ كاش
كه اي هفته در عربي مطبوعات به نگاهي
گذشت
بخوانيد كتاب لطفا
كتاب يك پيشنهادي
خبر يك توضيح در
جمعه داستان
منتقد + خواننده + نويسنده
ديگران براي راه بگيرد اسكار مجيدي اگر
ميشود باز
گردون
آخر شام و طاس آوازهخان با آييش
ميسازد را گنده آلبرت ;يتاكر و فارست
ميكند جابهجا را ركوردها پاتر هري
درآمد بيخط كاغذ صداي
مخملباف محسن با CNN گفتوگوي
جمعه نگاه
قاب در سينما
رفتم نمي افغانستان به گاه هيچ كاش
خود تصميم از گفتم عمر محمد ملا به كه دارم خاطر به
مردم شدتا خواهد موجب او و شد خواهد متاسف و پشيمان
بپردازند تصميمرا اين بهاي افغانستان
سادات رضا: مترجم
لندن كهدر MBC تلويزيونيماهوارهاي شبكه گذشته هفته
سابق رئيس الفيصل تركي امير با مصاحبهاي دارد استقرار
تا و گذشته سال طي 24 كه عربستانسعودي اطلاعات سازمان
اهميت.داد ترتيب است بوده سمت اين عهدهدار اواخر همين
او كه ميشود ناشي نكته اين از تركي امير اظهارات
شكلگيري در و داشته نظارت افغانستان مسايل بر مستقيما
در تفصيل به مصاحبه اين ضمن وي.است داشته نقش طالبان
ساير و طالبان با خود شخصي ارتباطات و برخوردها مورد
.گفت سخن بنلادن اسامه با روابطش همچنين و افغان رهبران
محرمانه ديدار
رهبر عمر ملامحمد و طالبان با تركي امير برخورد اولين
ژوئن 1998 در افغانستان از او سري ديدار طي در گروه اين
براي طالبان با وگو گفت ديدار اين از هدف.گرفت شكل
.بود آمريكا به بنلادن اسامه تحويل
موافقت وي بادرخواست طالبان تركي اظهاراتامير اساس بر
.شد ايجاد طرفين نمايندگان از متشكل مشترك كميتهاي و كرد
وزير متوكل احمد وكيل عمر ملامحمد كه هنگامي طالبان
همان در سعودي عربستان از ديدار براي را خود خارجه امور
زمينه در آمده دست به توافقات بر فرستاد رياض به سال
را آن بارديگر و گذاشت صحه سعودي مقامات درخواستهاي
استرداد در طالبان كه جا آن از ليكن داد قرار تاييد مورد
طور به بارديگر تركي امير ميورزيد تعلل بنلادن اسامه
كاش":افزود ادامه در تركي.شد افغانستان راهي سري
ديدار اين در ".نميگرفت صورت ملاقاتي چنين هيچگاه
.كرد مشاهده عمر ملامحمد منش و رفتار در عميق تحولي تركي
كه ميكند توصيف مستبد و لجوج فردي را عمر ملامحمد او
.ميكند تصميمگيري بررسياي و برنامه هيچ بدون
با عمر ملامحمد ملاقات اين در تركي اظهارات اساس بر
مورد را كشور اين مردم و سعودي عربستان دولت تند لحني
.داد قرار حمله
.ميدهد پايان خود ديدار به و ميكند ترك را جلسه تركي
تصميم از كه گفتم او به كه دارم خاطر به":ميگويد تركي
تحويلدادن از كه چنان] شد خواهد متاسف و پشيمان خود
مردم تا شد خواهد موجب او و [زند سرباز بنلادن
تركي".بپردازند را [نابخردانه] تصميم اين بهاي افغانستان
خاطر به افغانستان مردم از عمر ملامحمد كه اين":افزود
شگفتآور جدا است خواسته عذر ميرود آنان بر كه ظلمي
او طور چه اوست دست در مشكل حل كليد.نكن عذرخواهي.است
ميداند خوبي به كه وقتي كند چنين ميدهد اجازه خود به
"اوست؟ دست در مشكل اين حل راه كه
شوروي تهاجم
در سعودي عربستان دخالت ماهيت مورد در تركي از وقتي
جهاد ضمن او كشور كه گفت شد سوال افغانستان مسائل
آنان كنار در هميشه شوروي اشغالگر نيروهاي عليه افغانها
يك از سعودي عربستان حمايت جهت به اين و است داشته قرار
قرار دشمن تهاجم مورد زمان آن در كه بود برادر كشور
و افغانها به را كمكهايي سعودي عربستان.بود گرفته
افغانها به روسها با جنگ در كه مسلماناني و اعراب
.ميداد ارائه بودند پيوسته
از پس كه افغان گروههاي بين جنگ در سعودي عربستان اما
يك از هرگز گرفت ، بالا كشور اين از شوروي نيروهاي خروج
سعودي عربستان دولت مقابل در و نكرد جانبداري خاص گروه
اين بين اختلافات تا است كرده تلاش بيشماري موارد در
ملك.شود حاكم كشور اين بر صلح و شود فصل و حل گروهها
عربستانسعودي به را جنگ حال در گروههاي رهبران فهد
كه انجاميد قراردادي امضاء به رهبران اين حضور و كشاند
خاتمه مخاصمات به كردند موافقت گروهها تمامي آن اساس بر
به گروهها اين از يك هيچ متاسفانه":افزود تركي.دهند
".نماندند پايبند خود قول
كنار در هميشه مثل سعودي دولت كه گفت ادامه در تركي امير
به ثبات و صلح اعاده خواهان و ماند خواهد افغانستان مردم
پايان شاهد كه كرد اميدواري ابراز او.است كشور اين
فلاكت و فقر اخير سال طي 25 كه باشد كنوني تراژدي يافتن
.است آورده ارمغان به افغانستان مردم براي را
بنلادن نقش
او شد سوال بنلادن با روابطش مورد در تركي امير از وقتي
ملاقات چند مناسبتهايي در را بنلادن كه:گفت پاسخ در
عرب مجاهدين ساير ميان در بنلادن كه زماني.است كرده
نيروهاي با مجاهدين صفوف در تا شد افغانستان راهي
مورد در شده طرح اتهامات تركي اما بجنگد شوروي اشغالگر
دولتي سازمانهاي و عربستانسعودي دولت با بنلادن روابط
بنلادن تركي علاوهامير به.كرد رد قويا را كشور اين
سپتامبر تروريستي 11 حملات در داشتن دست دليل به را
نسبت خود خشم و انزجار از ادامه در و كرد نكوهش مستقيما
كنم؟ خشم احساس او به نبايد چرا".آورد ميان به سخن وي به
است رسانده قتل به را بيگناه انسانهاي كه اين از او
اين.ميدهد وعده را بيشتر كشتارهاي و ميبالد خود به
را آمريكاييان كه ميگويد او.است جنايتكارانه اقدامي
فرقي نظامي غير و نظامي او براي و داد خواهد قرار هدف
تلويزيوني شبكههاي از يكي با گو و گفت در و ندارد
هدف يك آمريكايي هر او ديدگاه از كه است گفته آمريكا
اقدامات اين مسئول او كه ندارد وجود شكيميشود محسوب
شده وارد اتهامات مقابل در نميتواند و است جنايتكارانه
.كند تبرئه را خود وي به
عربستانسعودي به وارده اتهامات
سوي از شده وارد اتهامات مورد در تركي امير از كه وقتي
به دليل به را كشور اين كه عربستانسعودي به آمريكاييان
سوال ميداند مسئول تروريسم براي مناسب بستر آوردن وجود
بحث قابل رابطه اين در شده طرح اتهامات كه داشت اذعان شد
در را اتهامات اين رد براي كافي ادله و است گو و گفت و
اتباع از تعدادي كه شود اثبات اگر حتي".دارد اختيار
نقش سپتامبر تروريستي 11 حملات در عربستانسعودي
عناصر از متشكل اجتماعي هر پذيرفت بايد نيز داشتهاند
يك و كشور يك عنوان به سعودي عربستان و است بد و خوب
از گروه يك توسط كه جنايتكارانهاي اقدامات مسئوليت دولت
".ندارد برعهده را است گرفته صورت مطرود افراد
مامن خود ايالاتمتحده كه شد يادآور ادامه در تركي
بايد همه از پيش آمريكاييان و است تروريستي گروه دويست
:گفت او.كنند انتقاد ديگران از سپس و بپردازند خود به
به بايد آمريكاييان و دارد را خود خاص دلايل تنفر"
اين ريشههاي و دلايل و بپردازند خود عملكرد بازبيني
در خود رفتار ارزيابي به نسبت و بيابند را اقدامات گونه
اعراب به محدود آمريكا از تنفر.كنند اقدام جهانيان قبال
".نيست
در دارد ، وجود احساساتي چنين نيز اروپاييان ميان در"
از كه هستند كساني نيز جاها ساير و لاتين آمريكاي آسيا ،
وجود دلايل بررسي به بايد آمريكاييان.متنفرند آمريكا
".بپردازند احساساتي چنين
اسلام به حمله
نهتنها آمريكا به حملات اينكه بر تاكيد با تركي امير
با سعودي عربستان روابط بلكه ساخت متاثر را آمريكائيان
داد ، قرار تحتتاثير نيز را مسلمين منافع همچنين و آمريكا
هستيم آن شاهد امروز آنچه و اقدام اين نتايج":گويد مي
در مسلمين از تنفر امروز.ميكند اثبات را ادعا اين
بهطور اسلام دنياي و است شكلگيري حال در غرب دنياي
آن ميشود تفسير و تعبير تروريسم ظلمه كنار در مداوم
برخورد نحوه بهعلاوه نداشت سابقه درگذشته هرگز كه چنان
كشورها از بسياري در و است كرده تغيير مسلمين با
مساجد از بسياري به و ميگيرند قرار تهاجم هدف مسلمانان
خروج راه تنها" تركي امير گفته به ".است شده حمله نيز
واقعي چهره دادن نشان مسلمانان براي موجود شرايط از
و است آرامش و صلح خواستار كه است ديني عنوان به اسلام
را ديگران به حمله و ميكند پشتيباني ترور از كه ديني نه
اين دلايل دنبال به بايد مسلمانان ما".ميشمارد مجاز
را ما و متنفرند ما از مردم برخي چرا كه باشيم حقيقت
شكلگيري حال در اسلام از تنفر چرا.مينگرند دشمن بسان
"است؟
كه اي هفته در عربي مطبوعات به نگاهي
گذشت
افغانستان گاه گذر تا فلسطين بست ازبن
افغانستان به حمله بازتاب
با مييابد ، ادامه افغانستان عليه حملات كه اكنون هم
در عربي روزنامههاي از تعدادي مصدومين ، تعداد افزايش
و آمريكا اهداف تحقق زمينه در حملات اين پيآمدهاي مورد
روزنامه الاتحاد.كردهاند ترديد ابراز افغانستان آينده
زايد بن عبدالله شيخ كه مينويسد عربي متحده امارات چاپ
در كه عربي متحده امارات اطلاعات و فرهنگ وزير آلنهيان
داد اطمينان پاكستان مقامات به است پاكستان از ديدار حال
ماند نخواهد تنها جاري شرايط با رويارويي در پاكستان كه
.بود خواهد برخوردار خارجي دولتهاي كمكهاي از و
پاكستان كه ميشود مطرح زماني عبدالله شيخ اظهارات
ضد ائتلاف صف به داخلي گسترده مخالفتهاي عليرغم
.شتافت متحدين نيروهاي ياري به و پيوست تروريسم
مواضع از را خود پشتيباني مراتب همچنين شيخعبدالله
و داشت اعلام پاكستان جمهور رئيس مشرف ، پرويز ژنرال
فايق جاري بحران بر پاكستان دولت كه كرد اميدواري ابراز
.آيد
امضاي با ابوظبي توسعه صندوق كه داد خبر همچنين الاتحاد
به دلار ميليون ارزش 265 به وامي اعطاي موافقتنامه ، شش
آن با كشور اين كه مالياي بحران بر غلبه براي پاكستان
.كرد تاييد را است مواجه
خود سرمقاله در نيز سعودي عربستان چاپ الجزيره روزنامه
مجروحين تعداد افزايش با كه ميكند تفسير اينگونه
براي بينالمللي درخواستهاي افغانستان ، در غيرنظامي
درخواستهاي اگرچه ، .است افزايش حال در جنگ شدن متوقف
از پشتيباني معناي به جنگ يافتن پايان براي شده مطرح
پايان كه كشورهايي اغلب كه معنا بدين.نيست تروريسم
و اسلامي كشورهاي جمله از شدهاند خواستار را جنگ يافتن
و بينالمللي قوانين تصويب پيشنهاد سعودي عربستان
نوعي به خود كه تروريستها مجازات براي قانوني پروسهاي
به.ساختهاند مطرح را بود خواهد تروريسم با جهاني نبرد
است جنگ يافتن پايان خواهان سعودي عربستان ديگر عبارت
وظيفه را مسلمين به كمك اسلامي كشور يك بهعنوان چراكه
و مسئوليتها از درخواست اين طرح با و ميداند خود
خالي شانه تروريسم با مبارزه براي خود بينالمللي تعهدات
.نميكند
چاپ الشرقالاوسط روزنامه در الاحمد تركي راستا همين در
افغانستان به حملات آغاز از پس ماه يك كه است نوشته لندن
دست خود شده اعلام اهداف به است نتوانسته هنوز ، آمريكا
براي آمريكا كه دارند اعتقاد نظامي امور متخصصين.يابد
را گروه اين عليه گسترده زميني جنگ بايد طالبان بر غلبه
طالبان كردن نابود توانايي واقعا كشور اين و كند آغاز
تعلل زميني عمليات آغاز در اينكه علت امادارد را
در جايگزيني سياسي سيستم هيچ كه است اين ميورزد
شمال اتحاد آمريكا ديدگاه از.ندارد وجود افغانستان
نيست افغانستان در سياسي موقعيت كنترل به قادر افغانستان
دين افغانستان قومي عمده گروه شمال اتحاد كه خصوصا
كشورهاي آنكه مضافا.نميگيرد بر در را پشتونها
آينده دولت مورد در متفاوت مواضعي افغانستان همسايه
اين براي راهحلي ادامه در الاحمد.دارند افغانستان
بعدي دولت او نظر از.ميدهد پيشنهاد سياسي مشكل
گروهها ، همه كه باشد مشروطه سلطنتي بايد افغانستان
.آورد گرد ملي سمبل يك حول را افغان احزاب و نژادها
قوميتها همه حقوق كه پارلماني دموكراسي بر مبتني نظامي
حاكميت امكان كه فدرال دولتي و بشناسد رسميت به را
افغانستان در موجود قوميتهاي همه براي را منطقهاي
.شود حفظ كشور اين سياسي انسجام همزمان و آورد فراهم
كه نقشي مورد در گزارشهايي نيز لندن چاپ الحيات
به ضدتروريسم اختلاف عمده اعضاي از يكي عنوان به پاكستان
اين از يكي در.رساند چاپ به ميكند ايفا طالبان رهبري
سابق نخستوزير بوتو بينظير است ممكن كه آمده گزارشات
پاكستان كنوني دولت با سياسي معاملهاي نتيجه در پاكستان
به پاكستان پيوستن از او حمايت.گردد باز كشور اين به
پشتيباني و افغانستان به آمريكا حمله ضدتروريسم ، ائتلاف
عليه صادره احكام همه ابطال مقابل در مشرف پرويز دولت از
بوتو همسر زرداري آصف شدن آزاد مالي ، فساد زمينه در او
.پاكستان به او بازگشت و زندان از
ديپلماتيك نشيني عقب
سفر ضمن در انگلستان وزير نخست بلر توني كه چند هر
اسرائيل و فلسطيني رهبران با خاورميانه به خود دورهاي
پروسه تجديد از نشاني هيچ ملاقاتها اين ليكن كرد ملاقات
داشته اعلام متحده ايالات اگرچه و نداشت دنبال به را صلح
اجتنابناپذير ضرورتي را فلسطيني دولت يك تشكيل كه است
گروه شبههانگيز 22 اقدامي در همزمان ميكند قلمداد
آزاديبخش سازمان از شاخههايي جمله از سياسي متفاوت
.افزود خود تروريستي گروههاي فهرست به را فلسطين
و غربي آسياي امور معاون سترفيلد ديويد بهعلاوه
كه داشت اذعان آمريكا خارجه امور وزارت خاورميانه
شده بدل "شدهاي محاسبه ترور" تكراري پروسه به انتفاضه
بررسي و طرح به راستا همين در عربي رسانههاياست
.پرداختند فلسطين تحولات
خود سرمقاله در عربي متحده امارات چاپ الخليج روزنامه
كل دبير موسي عمرو هشدار كه ميكند تفسير اينگونه
در تاكنون كه دانست تعريفي بهترين بايد را عرب اتحاديه
خاورميانه در صلح استقرار زمينه در آمريكا تلاشهاي مورد
سياسي فريبكاري هرگونه مورد در موسي عمرو.است شده مطرح
آن محتواي و اهداف هماكنون كه صلحي طرح پيگيري و
قرباني را خود اعراب آن در است ممكن و است نامعلوم
.داد هشدار بيابند صلح استقرار
متحده ايالات كه ميسازد آشكار را نكته اين الخليج
تشكيل از كشور اين حمايت مورد در شفاهي عباراتي صرفا
خود رفتار و عمل در آنكه حال است ساخته مطرح فلسطين دولت
به اسرائيل ساختن متقاعد براي آمريكا عزم از نشاني هيچ
.نميخورد چشم به دولتي چنين تشكيل و مسئله اين پذيرش
آمريكا موضع اين كه اين مورد در ترديدها و شك بنابراين ،
به آمريكا حمله از اعراب حمايت تداوم براي تاكتيكي
ديگر اخبارالعرب.است افزايش حال در است افغانستان
او اظهارات و فلسطين از بلر ديدار نيز اماراتي روزنامه
با تضاد در را فلسطيني دولت يك تشكيل ضرورت مورد در
يهوديان براي مستقل كشوري ايجاد براي بالفور وعدههاي
نكته اين بلر اظهارات:ميكند تفسير چنين و كرده قلمداد
وادار را اسرائيل نيست قادر انگلستان كه ساخت آشكار را
توسط فلسطينيان قتل كرده ، فلسطينيان حقوق پذيرش به
فلسطيني آوارگان به و كرده متوقف را اسرائيل نيروهاي
.كند كمكي سرزمينشان به بازگشت براي
تشكيل به كمك براي موثر گامهايي نيست قادر انگلستان
اين كه ميافزايد اخبارالعرب و بردارد فلسطيني دولتي
خوشايند وعدههايي بايد صرفا حالت بهترين در را اظهارات
.كرد قلمداد
غرب و آمريكا بلر ، كه ميكند استنتاج اينگونه انتها در
فاجعهاي خاطر به آنها كه كنند اقرار بايد گام اولين در
بايد آنها.هستند مسئول شد داشته روا فلسطين مردم به كه
تشكيل براي كه همانگونه كنند حمايت فلسطينيان استقلال از
نشان خود از وصف غيرقابل جديتي و حمايت صهيونيست كشور
قطعنامههاي اجراي براي قاطع تصميمي بايد آنها.دادند
چون مواردي قطعنامه اين كه كنند اتخاذ متحد ملل سازمان
جنگ 1967 ، در شده اشغال سرزمينهاي از اسرائيل عقبنشيني
آوارگان و پناهندگان بازگشت و شهركسازي ساختن متوقف
جدول ميبايست همچنين آنها.ميشود شامل نيز را فلسطيني
انجام به اسرائيل ساختن وادار براي را دقيقي زماني
بيتوجهي و مخالفت صورت در و كنند مشخص تصميماتشان
وضع اسرائيل عليه بينالمللي تحريمهاي بايد اسرائيل
و آنان تصميمات شدن عملي امكان آن تبع به تا كنند
.آيد فراهم متحد ملل سازمان قطعنامههاي
...آينده براي
و فلسطين معضل متحده ، ايالات عليه اخير تروريستي حملات
سمتي به را غرب افغانستان در طالبان عليه جاري حملات
خود خارجي و داخلي امور بازبيني به كه است ساخته رهنمون
ساختار سرگرم تنها نه اكنون متحده ايالات و بپردازد
جمله از ملل ساير با خود خارجي روابط بلكه است خود داخلي
عبدالخالق دكتر.است داده قرار بازبيني مورد را عرب جهان
پرداخته موضوع اين بررسي به الخليج روزنامه در عبدالله
.است
داخلي امور در نوين نظامي شدن حاكم خواستار ابتدا در او
كه است باور اين بر و است شده اخير حوادث از پس عرب جهان
خود داخلي شرايط در تحول ايجاد به نسبت اعراب چنانكه
.كرد خواهد تحميل آنان بر را نوين نظم غرب نكنند اقدام
سياسي سيستم كه است باور اين بر غرب كه معنا بدين
حاكم سرخوردگي و نااميدي و عربي كشورهاي بر حاكم خودكامه
مقابل در آنان نظامي و سياسي شكست بهدليل اعراب بر
به و است انجاميده تروريسم و خشونت افزايش به اسرائيل
.شود بازسازي بايد عرب كشورهاي ساختاري سيستم دليل همين
.شود حل بايد فلسطين معضل غربيها ديدگاه براساس
و شده هماهنگ مدرنيته با بايد منطقه حكومتي سيستمهاي
حاكم كشورها بر دموكراسي.يابد افزايش مدني آزاديهاي
.كند تغيير اعراب باورهاي از بسياري و گرديده
است معتقد گرفتهاند پيش در اعراب كه سياستي لحاظ با او
حمايت و تروريسم محكوميت به عربي كشورهاي رسمي موضع كه
اين كه است شده محدود تروريسم ضد بينالمللي ائتلاف از
به اقتدا اعراب روي پيش راهكارهاي ديگر از.نيست كافي
او اقدامات و ميكند انزجار ابراز غرب از كه است بنلادن
جهاد به او دعوت و انجاميد خواهد تمدنها برخورد به
.داشت خواهد دنبال به را كفار دنياي و غرب عليه عمومي
اعراب چنانكه كه ميافزايد عبدالله دكتر ادامه در
مواجه گزينه دو با نگيرند دست در خود را عمل ابتكار
منتظر يا و كنند دنبال را بنلادن پروژه:بود خواهند
و فرهنگ عربي ، دولتهاي آمريكا و غرب تا بمانند
كه دارد اعتقاد او و كنند عوض را منطقه سياسي ايدئولوژي
.نيست عرب دنياي شايسته و مناسب حالت دو اين از يك هيچ
بازسازي براي راهكاري خود اعراب كه دارد ضرورت بنابراين
.بيابند خود داخلي سيستم
و ساختها زير تمامي همكاري با بايد راهكار اين
معتقد كه عرب دنياي ايدئولوژيك و فكري اجتماعي ، گروههاي
بررسي مورد هستند بشر حقوق و دموكراسي سياسي ، آزادي به
كه را آنچه عرب جهان فرهنگي ميراث لحاظ به و گيرد قرار
عرب جهان اينصورت غير در.كنند خلق است مدرن عهد مناسب
تحولات و حوادث آهنگ از و شد خواهد داخلي شكافهاي دچار
.ماند خواهد عقب جهاني
بخوانيد كتاب لطفا
كتاب هفته دوره نهمين برگزاري حاشيه در
رسانهها فراگيرترين و موثرترين تلويزيون:چهلتن حسن امير
رفتار ببينيد ماست معاصر داستاننويس مهمترين هدايت است
است بوده اوچه با سالها اين همه در رسانه اين
معاصر ادبيات زمينه در كه درسي كمك كتابهاي:موحد ضياء
از خارج هستند كساني اثر غالبا شدهاند نگاشته
دانشگاهها ادبيات دپارتمانهاي
عابدي احسان
هر كه مسئلهاي.است اين مسئله نخواندن ، يا خواندن كتاب
نمايشگاه برگزاري روزهاي:ميشود مطرح خاص ايامي در سال
كه هفتهاي همين روزهاي مثل برويم دور راه چرا يا و كتاب
.كتاب هفته ;گذشت
كه را چيزي انگار ميرسيم ، كه مبارك هفته اين به سال هر
حرف همهجا.ميآوريم خاطر به ناگهان بوديم كرده فراموش
كه ميرسد نظر به همه اين با.كتابخواني و ميآيد كتاب
كتاب ديگر هفتههاي از بيش كسي هم هفته اين در حتي
اول همين و بگذاريم كنار را تعارف است بهتر.نميخواند
بزرگ را جمله اين و كنيم روشن خودمان با را تكليفمان
"نميخوانيم كتاب ايرانيها ما":بنويسيم
مثل قوي تيمي به فوتبال در كه وقتي است چطور راستي
خوابمان شب ميكنيم ، زيرورو را دنيا ميبازيم ، ايرلند
نميكند جرات كسي شكست از پس متوالي روزهاي تا.نميبرد
مسابقه در وقتي ما همين اما ،..و بزند حرف ما با
به حتي فاحش اختلاف با عدد و ارقام و آمار در كتابخواني
خم هيچكس ميبازيم ، مان همسايه پيشرفته چندان نه كشورهاي
كتابخواني و كتاب با هرگز كه آن مثل.نميآورد ابرو به
.نداشتيم سروكار
مسئله دو ، اين از يك كدام واقعا.كنيد مقايسه خودتان
هستند؟ مهمتري
مثل.رسيد پايان به و شد آغاز كتاب هفته دوره نهمين
اهداي بيشمار ، و مفصل سخنرانيهاي با ;قبل دورههاي
جزوهاي و...و كتاب نمايشگاههاي برپايي متعدد ، جوايز
شده ديده تدارك برنامههاي كه صفحه پنجاه از بيش حجم با
.ميگرفت بر در را هفته اين در
با سال 1372 ، ماه آبان اول نيمه كتاب ، هفته دوره اولين
برگزار كشور سراسر در دانشآموز روز مناسبتهاي به توجه
را هدف چند كتاب هفته برگزاري از برنامه ، اين طراحان.شد
ايجاد و مكتوب فرهنگ توسعه آن عمده كه ميكردند دنبال
و نوجوانان كودكان ، ويژه به مردم عموم در شوق و علاقه
.بود كتابخواني و كتاب امر به جوانان
اين گذشت از بعد و ميگذرد روزها آن از سال هشت حالا
درسي كمك و درسي كتب كتابها ، پرفروشترين هنوز سالها ،
.هستند
بسياري سخنراني براي دليلي امر ، اين چرايي به پاسخ چرا؟
و شد كتاب هفته ايام در كارشناسان غير و كارشناسان از
شده بيان گوناگون زبانهاي به بارها پيشتر كه سخناني
.شدند تكرار ديگر گونهاي به بودند
كتاب حذف يعني كتاب گراني
سوال اين نميخوانيم؟ كتاب ايرانيها ما چرا راستي به
شايد و ميدهد جوابي بالاخره بپرسيد كه هركسي از را
معمولا كه پذيرفت بايد.باشد "كتاب گراني" پاسخ اولين
ميشود ، حذف ايراني خانوارهاي خريد سبد از كه چيزي نخستين
عديده مشكلات درگير كه خانوادهاي است طبيعي.است كتاب
نداشته كتابخواني براي چنداني رغبت و توان باشد ، اقتصادي
.ميآورد بهشمار گران كالاهاي زمره در كتاب كه چرا ;باشد
اول ميكني نگاه هم را كتابها جلد پشت قيمتهاي وقتي
تومان ، 2500 تومان ، 2000 برسي1000 نتيجه همين به شايد
سال در اما.است فراوان هم گرانتر اينها از..تومان
محسوب گران قيمتها اين واقعا آيا شمسي ، هجري 1380
ميشود؟
نكردن تبليغ براي رسانهاي ;تلويزيون
صدا خصوص به رسانهها توسط كه تبليغاتي از بخشي كاش اي
آن نويسندگان و كتاب به ميشود ، سياسي امور در سيما و
رسانههاي سوي از تبليغات عدم شك بدون.مييافت اختصاص
ديگر يكي شاعران و نويسندگان براي سيما و صدا خاصه جمعي
.ميشود محسوب جامعه كتابخوان جمعيت كاهش عوامل از
:ميگويد مورد اين در نويسنده "چهلتن حسن امير"
البته صد.است رسانهها فراگيرترين و موثرترين تلويزيون"
كه باشند داشته را خود بلندگوي است لازم قدرت اصحاب كه
هدايت ميشود؟ چه بقيه تكليف اما دارند الحمدلله
اين رفتار ببينيد.ماست معاصر داستاننويس مهمترين
".است بوده چه او با سالها اين همه در رسانه
نكنيم سانسور را كتابها
مميزي ;دارند اتفاقنظر نكته يك سر بر همه ديگر حالا
.است كتابخواني فرهنگ گسترش جهت در مانع يك كتاب
فرهنگي معاون كه بود كتاب هفته برگزاري ايام همين در
_ روزها اين در بهارستان ساختمان اول مرد _ ارشاد وزارت
آن از ادبي جامعه سالها كه پرداخت معضلي طرح به
.گفتهاند
اصلي علل جمله از را كتاب مميزي "رمضانپور اصغر علي"
:گفت رمضانپور.كرد ذكر كشور كتابخوان جمعيت رشد كندي
ميزان در موانع از يكي عنوان به كتاب مميزي قطعا"
".است موثر عمومي اعتماد
با _ بيش و كم _ سخني هم مترجم و شاعر سپانلو محمدعلي
سانسور قديمي خوردههاي زخم از من":ميگويد مضمون همين
ميدانم زمينه اين در گستردهام تجربيات خاطر به و هستم
سرخوردگي و مولف اذيت جز ندارد فايدهاي هيچ سانسور كه
".خواننده
آثار يا جهان ادبيات بزرگ آثار شده باعث كتاب مميزي
شده مثله صورت به شدهاند ، نگاشته فارسي زبان به كه خوبي
خودسانسوري نوعي دچار هم را ما نويسندگان ;شوند ارائه
دارد ، دوست كه را جملهاي نوشتن ، هنگام نويسنده ;است كرده
در نيز خواننده.ميكند حذف خود دست با سانسور ، ترس از
.ميشود مسائلي چنين متوجه راحتي به اثر با رويارويي
نداشته كتاب خواندن براي اشتياقي كه است طبيعي بنابراين
".باشد
داد؟ تغيير را شرايط ميتوان چگونه اما
كرد بايد چه ميپرسند كه سالهاست":ميدهد پاسخ چهلتن
چه بعضا يا و كرد نبايد چه ميدهيم پاسخ كه سالهاست و
.كرد بايد
براي شايد.پاسخ جستوجوي نه و است پرسيدن فقط هدف شايد
پاسخهاي آنها اما است ، است ، عمومي افكار شدن روشن
.ميدانند هم بيشتر و ميدانند را بديهي
منتشر را كتابم من.است گفتوگو نوعي كتاب انتشار
واقع در مرا آراي.ميكني منتشر را كتابت نيز تو ميكنم
.ميكشي نقد به
معطل بسته درهاي پشت قلم اهل از بخشي كه است سالها
...كنند دريافت را كتابشان انتشار اجازه تا ميمانند
مميزي بدون احساسات و انديشهها نظرات ، و آرا است بهتر
".گيرد قرار مخاطبان اختيار در
كنيم تربيت كتابخوان
به نسبت ما جامعه كه پذيرفت بايد اما است تلخي واقعيت
ايرانيان درصد حدود 80.دارد كم كتابخوان خود ، جمعيت
روز در مطالعه براي ايراني هر كه وقتي اما هستند باسواد
مطالعه ميزان اين و است دقيقه ده حدود چيزي ميكند صرف
از يكي شك بدون و است ايران مشابه كشورهاي از كمتر بسيار
ايران آموزشي نظام در ميتوان را عوامل اين مهمترين
.كرد جستوجوي
آموزشي كتابهاي صفحات از ما تاريخادبيات از مهمي بخش
.شده محو دبيرستان راهنمايي ، دبستان ، دورههاي در
ايران اخير سال صد ادبيات از هيچ ما نوجوانان و كودكان
را خود معاصر شاعران و نويسندگان و نشنيدهاند
.نميشناسند
بايد ما":ميگويد داستاننويس "روانيپور منيرو"
و آموزش عهده بر هم خواننده تربيت و كنيم تربيت كتابخوان
ادبيات بايد كشور ، دانشگاههاي و مدارس در.است پرورش
كه تاكنون اما.كسي نام حذف بدون هم آن بشود تدريس معاصر
خانوادهشان فضاي كه نوجواناني جز به يعني.نبوده چنين
نام حتي آنها ساير است ، متفاوت خانوادهها ديگر با
است طبيعي و نشنيدهاند هم را معاصر شاعران و نويسندگان
".باشند نداشته آثارشان خواندن به تمايلي اگر كه
انجام بيطرفانه بايد آموزش":ميدارد اظهار هم تن چهل
كتابهاي تهيه.است سياسي غير عملي پرورش و آموزش.گيرد
.شود انجام كارشناسي صرفا ديدي با بايد ادبيات درسي
از بايد را معاصر ادبيات با آشنايي و كتاب با آشنايي
.نيستند ادبيات تبليغاتي آثار.كرد آغاز دبستان
در":ميكند عنوان را خود نظرات گونه اين هم موحد ضياء
معاصر ادبيات تدريس به كه استاداني دانشگاه ، عرصه
به پي ميتوان اينجا از.هستند اندك بسيار ميپردازند ،
ادبيات زمينه در كه درسي كمك كتابهاي برد ، نكته اين
از خارج هستند كساني اثر غالبا شدهاند ، نگاشته معاصر
.دانشگاهها ادبيات دپارتمانهاي
خيلي دانشگاهها در امروز ادبيات تدريس كه است طبيعي پس
ادبيات آموزشي پايههاي ميتوانيم اما.نباشد بارور
كه چرا ;كنيم بنا دانشگاه از قبل دورههاي در را معاصر
از و هستند سنتها پاسدار ادبيات دانشگاههاي سويي از
شوق و شور و دبيران تعدد دليل به مدارس در ديگر سوي
".دارد بيشتري تاثير آموزش ، براي بچهها
در":ميكند مطرح پيشنهاد چند خود سخنان ادامه در موحد
و شاعران آثار از گزيدهاي درسي ، كتابهاي كنار
_ ساده زبان به _ معاصر ادبيات تاريخ و معاصر نويسندگان
به و كنيم منتشر درسي كمك كتابهاي قالب در را
همچنين.كنيم توصيه را آنها خواندن دانشآموزان
زمينه اين در كه كتابهايي از را مدارس كتابخانههاي
درباره حقوقي محمد كتابهاي مانند.شدهاند نگاشته
شمس نوشته "نو شعر تحليلي تاريخ" يا معاصر شاعران
".كنيم تجهيز...و لنگرودي
آخر سخن اما و
يك سطور اين در كرديم سعي رسيده پايان به هم كتاب هفته
كتابخواني فرهنگ گسترش راه سر بر كه را موانعي ديگر بار
موانعي...و آموزشي نظام سانسور ، :كنيم بيان دارد قرار
ورطه به بار هر و شدهاند شمارش بسيار است سالها كه
گو.ديگر كتابي هفته و بعد سال تا شدهاند سپرده فراموشي
را خويش بيسرانجامي سنگ سيزيفوار كردهايم عادت كه اين
دوباره ;كنيم رها سقوط سراشيبي در و ببريم راه ميانه تا
هم بعد سال منوال همين به.نو از روزي نو ، از روز
.ميشوند تكرار حرفها همين و ميآيد
.را هنوز را ، روز ، را شب ميكنيم دوره ما و
كتاب يك پيشنهادي
است خالي بسيار جايش كه رماني
محمودي حسن
اول چاپ يادآوران:ناشر طهماسبي علي نوشته يعقوب اندوه
1380_
روايت بازخواني طهماسبي علي نوشته "يعقوب اندوه" كتاب
اوليهاش قصه كه كتاب اين.است قرآن و تورات در يعقوب
منجر نهايت در است ، يوسف حضرت قصه معنايابي و رمزگشايي
از تورات روايت به يعقوبميشود يعقوب زندگي روايت به
انتهاي تا اندوه اين كه دارد اندوهي خود با تولد بدو
نخست برسر تولد هنگامه در يعقوب.مييابد ادامه كتاب
امتيازي نخستزادگي.دارد رقابت عيسو برادرش با زادگي
آنها به بودن قوم بزرگ و پيامبري براي يعقوب كه است
پدرش و عيسو نخستزادگي ، تصاحب براي يعقوب.است نيازمند
و زيركي اين تاوان بايد يعقوب پس اين از.ميدهد فريب را
و دارد را برادر كشتن قصد عيسو.بدهد را خود هوشمندي
سال هفت آن ، در است ، ديگر سرزمين به كوچ به ناگزير يعقوب
ميكند ، چوپاني علاقهاش ، مورد دختر با كردن ازدواج براي
در او همسري به را بزرگتر خواهر موعود ، شب در اما
برسر كه ترفندي همان دقيقا اينجا در.ميآورند
ميافتد ، اتفاق خودش براي بار اين است ، زده نخستزادگي
كتاب.دارد حضور كتاب اين در يوسف قصه انتهاي تا يعقوب
.است يعقوب ماجراي از خواندني و جذاب روايت "يعقوب اندوه"
و درك كليدهاي از رمزگشايي و معنايابي بر كتاب اين تكيه
و تاويل قصد نويسنده كه اين با.است تاريخي قصه اين فهم
.نيستيم روبهرو دشواري تفسيري متن با دارد ، رمزگشايي
.است برخوردار بودن خواندني و جذابيت امتياز از كتاب
به دينپژوه يك عنوان به كتاب ، مقدمه در نويسنده
در.ميپردازد تورات روايت با قرآن روايت بين تفاوتهاي
با قصصالانبياء روايت در محض تاريخ به توجه مقدمه ، اين
براي تازه راهكاري دارد ، وجود تاريخي حقيقت در چه آن
.ميدهد ارائه مقدس متون بازخواني
مقدمه بهويژه كتاب اين مطالعه با كه تاملي قابل نكته
نويسنده كه است موضوع اين به توجه ميشود ، دستگيرمان آن
شناخت بنابر يوسف ، ماجراي از قرآن بازخواني دارد ، اعتقاد
تحول.است آنان تجربيات نوع به توجه با زمانه آن مخاطبان
نسبت قرآن مخاطب عميقتر تجربه از ناشي قرآن در شخصيتها
.است هستي به
مسيحيت ظهور افتاده كه اتفاقي بزرگترين فاصله اين در
و داده تغيير را نظرها و نقشها از بسياري كه است بوده
شيطان و هستي خدا ، از عميقتري شناخت به آدميان
فرصت انجيلها در كه ميرسد نظر به اما رسيدهاند ،
يوسف هيات در تمام انسان طرح تا است نبوده چنداني
ساختار از جداي "يعقوب اندوه" كتاب.شود بازخواني
بسيار زمينه دارد ، وجود ماجرا خود بطن در كه داستاني
در كه رماني است ، رمان يك به شدن تبديل براي مناسبي
يعقوب از طهماسبي روايت.است خالي بسيار جايش ما روزگار
اگر را ، خوانندهاش كه است برانگيز تامل و زيبا قدري به
تحريك و ترغيب رمان يك نوشتن براي باشد ، نويسنده كه
به ميتوان نيز را كتاب خود كه نماند ناگفتهميكند
كه اين ديگر.خواند برانگيز تامل داستاني اثر يك عنوان
را خود درون يوسف و يعقوب هركس است معتقد نويسنده
در كه باشد بحث اين راهگشاي ميتواند نكته اينمينويسد
داستاني اثر نوشتن براي الانبياء قصص قراردادن دستمايه
رسيد؟ تاويل جديد افقهاي به ميتوان چگونه
خبر يك توضيح در
همشهري روزنامه هنر و ادب گروه محترم مسئول
جمعه مورخ شماره 2530 در ميرساند استحضار به احترام با
به نگاهي":عنوان زير محترم نشريه آن مهرماه 1380 30
"كتابفروشان و ناشران صنفي اتحاديه ناشرانو ميان رابطه
شده درج اينجانب از نقل به اتحاديه با ارتباط در مطالبي
مصاحبه كردن فشرده و برداري يادداشت در احتمالا كه بود
متفاوت و مخدوش بحث مورد موضوع مورد در اينجانب گفتههاي
گفته اتحاديه ناكارآمدي مورد در جمله از.بود شده نقل
از نشر پروانه صدور يعني اتحاديه قانوني حقوق وقتي بودم
و فرهنگ وزارت يعني دولتي نهاد يك و ميشود سلب اتحاديه
عمل اين ميكند ، نشر پروانه صدور به اقدام اسلامي ارشاد
به ناشر زيرا.است اتحاديه كردن خنثي و تضعيف فرايند در
دهد ، تطبيق صنفي جمعي خواستههاي با را خود كه اين جاي
اين با.ميآيد كنار حاكمه قدرت كننده محدود ضوابط با
مثال پس.ميرود سوال زير اتحاديه قدرت و كارآمدي ترتيب
ميتواند ناشران اتحاديه پيشرفته كشورهاي در كه بودم زده
به را خود خواسته و بگذارد تاثير خارجي سياست در حتي
تمام ميشود سعي اينجا در كه صورتي در كند تحميل دولت
.ميشود تحميل اتحاديه به قدرت عوامل و دولت خواستههاي
"ناشر يك عليه اتحاديه سوي از اعلاميه صدور مورد در"
به اقدام ناشران اسلامي انجمن كه بودم كرده تاكيد من نيز
و اتحاديه بود لازم شايد.كرد اينجانب عليه اعلاميه صدور
دليل به اما دهند نشان واكنش اين به آن مديره هيات
نهاد اين اتحاديه روي بر قدرت نهادهاي در موجود فشارهاي
است ، ناشر از دفاع كه خود وظيفه مهمترين انجام از صنفي
كه هستم و بوده نظر اين بر پيوسته اينجانب.بود ناتوان
صنفي و مدني نهادهاي جامعه شدن دموكراتيزه فرايند در
نهاد يك به نسبت هرگز باور اين براساس و شوند تقويت بايد
(باشد نداشته را لازم توان حداكثر اگر حتي) موجود صنفي
لذا.نميكنم قضاوت و ارزيابي خنثي نهادي صورت به
در را توضيح اين تفاهم سوء هرگونه رفع براي است خواهشمند
درج محترم نشريه صفحه همان در ممكن شماره و فرصت اولين
.نماييد
لاهيجي شهلا_ احترام و سپاس با
زنان مطالعات و روشنگران انتشارات مدير
جمعه داستان
گوزن
آلن وودي نوشته
عرفانثابتي ترجمه
با رو گوزن يه كه ميگشتم ، ول نيويورك ايالت توي داشتم
وستسايد بزرگراه از و بستم ماشينم سپر به اونو.زدم تير
بدن وارد گلوله كه نشدم متوجه.افتادم راه خونه طرف به
و بود انداخته خط سرشو پوست فقط گلوله.نشده گوزن
رد هولاند تونل از داشتم بعدش خب ، .بود كرده بيهوشش
روي گوزن يه با داشتم حالا.اومد هوش به گوزن كه ميشدم
راهنما داشت گوزن و...ميكردم رانندگي ماشينم سپر
ميگه ، كه داره وجود قانوني نيويورك ، ايالت توي.ميزد
روي زنده گوزن با نبايد شنبه و پنجشنبه سهشنبه ، روزهاي
دفعه يه و...شدم دستپاچه خيلي.كرد رانندگي ماشين سپر
مهموني يه دوستانم از تا چندرسيد ذهنم به فكري
اونجا ، ميرم كه گفتم خودم با.بودند داده ترتيب بالماسكه
.ميبرم خودم با هم رو گوزن
.نميشه متوجهام مسئوليتي و ميكنم ولش مهموني وسط
.بود كنارم هم گوزن.زدم در.رفتم مهموني به بنابراين
خانواده شما"...سلام:گفتم.در دم اومد ميزبان
.شديم داخل.بود ورود رمز اين "ميشناسيد؟ رو سليمان
امتياز...كرد كار خوب خيلي..شد قاطي بقيه با گوزن
.آورد خوبي
ساعت.كند بيمهاش ميكرد سعي نيم و ساعت يه نفر يه
به جوايز اهداي به رسيد نوبت.شد شب نصف نيم و دوازده
.بركوويتس خانم و آقا به رسيد اول جايزه.شب لباس بهترين
گوزن ، .بودند درآورده گوزن شكل به خودشونو كه زوجي همون
خانم و آقا با اتاقنشيمن توي گوزن !بود عصبانيشد دوم
بيهوش كه زدن رو همديگر قدر اين.شد شاخ سر بركوويتس
ماشين سپر به گرفتم ، رو گوزن.وقتشه حالا كه فهميدم.شدن
بركوويتس خانم و آقا ولي.جنگل توي كردم پرتش و بستم
كه ميكردم رانندگي حالي در حالا.دستم روي بودن مونده
ايالت توي و...بودند ماشينم سپر روي يهودي تا دو
سهشنبه ، روزهاي ميگه كه داره وجود قانوني نيويورك
...شنبه ويژه به و پنجشنبه
از گوزن لباس توي جنگل در بركوويتس خانم و آقا بعد ، روز
رو پوستش زدن ، تير با رو بركوويتس آقاي شدن ، بيدار خواب
_ كردن آويزان نيويورك ورزشي باشگاه در بالاي و كردن پر
و بودن يهودي بركوويتس خانم و آقا كه اين جالب نكته
.بود ممنوع باشگاه اين به يهوديها ورود
دهان كتاب از برگرفته
ماهريز نشر
منتقد + خواننده + نويسنده
اقتدار پايان اينك
غلامي احمد
فقير ملت و ندارند كه هستند چيزهايي درپي ثروتمند ملت
.دارند كه هستند چيزهايي درپي
و نگهبان فقير ملت و جستوجوگرند و كاشف ثروتمند ملت
جملات اين اگر.دارند كه چيزهايياند "حافظ"."حافظند"
كه ملتي بگيريم نتيجه ميتوانيم كنيم قبول تخفيف با را
گرا گذشته فقيرند ، كه ملتي و آيندهنگرند ثروتمندند ،
به تا كنند نقد را گذشته ناگزيرند آيندهنگر ملت.هستند
نقد را گذشته نيست قادر يا گذشتهگرا ، ملت و برسند آينده
را گذشتهاش يا و _ اكنونش علمي بضاعت لحاظ به _ كند
است ، يكي نتيجه.ميكند تقديس را آن كه دارد دوست آنقدر
و است سرخوشي و تپش و شور فاقد او اكنون كه است اين آن و
.است دسترس از دور و مبهم آيندهاش
.هستيم دوم نوع از ملتي ما ميكنم تصور اما ندارم ايمان
اين اگرچه.ميشود "جوزدگي" ويروس دچار گذشتهگرا ملت
بحث اما باشد داشته مصداق هم سياست در ميتواند گفتهها
"جوزدگي" ويروس درباره ميخواهم و است ادبيات بيشتر من
جوزدگي دچار گذشتهگرا ملت.بگويم را نكتهاي ادبيات در
متاثر كه است جامعه اين بدنه از بخشي ادبيات و است
"جوزدگي" ويروس بروز موجب آنچه.جامعه آن روحيه از ميشود
.است جامعه يك موضوعهاي آگاهانه نقد عدم ميشود
ناتواني از فرار و خود گذشته سيطره از فرار براي ما
و بارقهاي اميد به و ميشويم "جوزده" گذشته به انتقاد
يكي شايد كه ميسپاريم فصلي موجهاي به دل تازه هواي يا
منتظرش سالها كه باشد موجي همان موجها اين از
جاها برخي در و.برساند نجات ساحل به را ما تا نشستهايم
.مقطعي و كوتاهمدت اما است داده هم نتيجه خوشباوري اين
جادويي رئاليسم موج باشد ، يادتان اگر موجها اين از يكي
را سوژه اين چون ميزنم مثال را جادويي رئاليسم بود ،
آن از ميخواهم بعد كه موجآفريني جريان دو به وابسته
دليل به آثار اين و.است خودجوش تقريبا نميدانم ، بگويم
ايران فرهنگ با آن افسانهپرداز و رازآميز فضاي نزديكي
ايجاد موجي و گرفت قرار روشنفكران و نويسندگان توجه مورد
.شدند جوزده خيليها و كرد
ميتوانستند بگويم بهتر يا ميتوانند كه مهمي جريان دو
جريانهاي و روشنفكري جريانهاي بياورند وجود به جوزدگي
.است مذهبي دولتي
و نويسندگان از برخي روشنفكري ، جريانهاي ميان در
خاصي "Authority"اقتدار از كه هستند شاعراني
جوزده را آن توابع و متاثر را ادبي جامعه كه برخوردارند
به آن افراطي گرايشهاي و دست اين از جوزدگي و ميكنند
به افراطي گرايشهاي در ميتوان را موسوم سياقهاي و سبك
زبان و فرم به افراطي گرايشهاي و ناتورآليسم به رئاليسم
اين ثمره از امابرد نام و ديد ساختارشكني و ساختار و
ناكامان ، از و برد ، نام ميتوان بهندرت اقتدار
نجات ساحل به ره كه گمنام سرخوردگان و جاماندگان
.بسيار نبردهاند
البته.است جريان اين ديگر سويه نيز دوم "Authority"
سنگينتري خسران ميآورند ، وجود به گروه اين كه جوزدگي
سوم و دوم لايههاي در چون ديگري ، آن به نسبت دارد ،
اين همه ميدانم كه ميكند رسوخ و رسوب نيز جامعه
.است خارج مقال اين حوصله از كه شود باز بايد بحثها
اين دوي هر كه است من تصور است خوشايند آنچه اما
ما و.دارد اندكي تاثير و است رسيده خط آخر به جريانها
جوزدگي از نميتوانيم اندكي موارد جز به امروز
تازهاي فصل سرآغاز اين و بياوريم نمونه اقتدارگرايانه
مستقل آثاري خلق با جوان نويسندگان حضور و است ادبيات در
و نقد با اگر كه ميدهد خوشآيندي جريانهاي از خبر
.داشت خواهد ثمر باشد همراه نقدپذيري
ديگران براي راه بگيرد اسكار مجيدي اگر
ميشود باز
پي پيدر ناكامي سال سه از پس
اكبري مينا
چرا كه اين در.شد اسكار راهي مجيدي مجيد ساخته "باران"
نداريم ، بحثي هيچ مجيدي ، مجيد سال هر چرا و باران فيلم
بازار و فيلم كارشناس را خود كه كساني براي باشد جدالش
و فيلم انتخاب رويه اين ولي ميدانند فيلم بينالمللي
.دارد اساسي و متفاوت بازنگري به نياز انتخاب هيات اين
است بيقانوني از بهتر بد ، قانون
معرفي اسكار آكادمي به ايراني فيلم اولين كه زماني از
سينمايي هنرهاي و علوم فرهنگستان.ميگذرد سالي شد 5
مختلف ، كشورهاي از سال هر شرايطي طبق - اسكار - آمريكا
خارجيزبان فيلمهاي بخش در مدعي عنوان به فيلم يك
و معين صورت به نيز آكادمي اين پذيرش شرايط.ميپذيرد
نمايش روز حداقل 7 آنها مهمترين كه است دسترسي قابل مدون
.است (آمريكا) مقصد كشور در نمايش روز و 7 مبدا كشور در
آن فرستادن و فيلم يك انتخاب براي ما سينماي شرايط اما
مسئلهاي چنين درباره كه افرادي چيست؟ آكادمي اين به
بازارهاي در حضور سابقه اندازه چه تا ميكنند اظهارنظر
تمامي اگر دارند؟ را بازارها اين از شناخت و بينالمللي
وضعيت اصلا بودند ، گونه اين شرايطي داراي جشنوارهها
ميكشيد؟ كجا به ايران سينماي بينالمللي حضورهاي
ميگويند چه كارشناسان و داوران
در هنر فرهنگستان نماينده عنوان به كه رئيسيان عليرضا
:ميگويد داشته حضور اسكار به ايراني فيلم انتخاب هيات
به راجع اطلاعاتي حامل كه دفترچهاي اسفندياري امير
انتخاب هيات اختيار در شده ترجمه صورت به بود اسكار
آرا اتفاق به آكادمي اين شرايط به توجه با هم ما گذاشت
همه جلسه آن در.كرديم انتخاب را مجيدي مجيد باران فيلم
ميان 10 از تنها البته كه كردند مطرح آزادانه را نظرشان
.داشت كامل طور به را مشروط فيلم فقط 2 ايراني فيلم
ايراني فيلم انتخاب در سينما خانه نماينده معلم علي اما
چنين اين باران فيلم انتخاب از دلايلش درباره اسكار به
باران فيلم با هيچكس انتخاب جلسه در:ميدهد پاسخ
هيچ بدون نبايد معمولا فيلمها من نظر به.نداشت مخالفتي
كننده پخش كه ماه نور زير مثل.شوند اسكار راهي حمايتي
چون معتبري خارجي كننده پخش باران اما نداشت خارجي
باران و قندهار سفر فيلم دو تنها.بود پشتش ميراماكس
با و ضعف و قوت نقاط بررسي از پس كه شد بحث دربارهشان
جشنوارههايي در فيلم اين موقعيت و باران خصايص به توجه
وجود نيز مخالفي راي و شد انتخاب اتفاق به مونترال مثل
.نداد ناراحتي و بغض با را نظرش هم كس هيچنداشت
شماره كه نيز فيلم تخصصي مجله سردبير گلمكاني هوشنگ
افغانستان سينماي و "باران" بررسي به را خود پاييز
باران و سفرقندهار فيلم دو هر:ميگويد بود داده اختصاص
موضوع هم افغانستان موضوع بودهاند ، مناسبي انتخابهاي
كردهاند بررسي را جهات جميع حتما انتخاب هيات.است روز
.است بوده سنگينتر باران طرف به ترازو كفه حال هر به و
كه طوري به برميگردد آدمها علايق به چيزها اين طرفي از
به اسكار به راهيابي براي فيلم دو هر امتيازهاي اگر حتي
به انتخاب هيات كه ميشود انتخاب فيلمي باشد اندازه يك
فيلمي ميگويند كه اينباشند داشته بيشتري علاقه آن
بايد كند ، معرفي را ايراني فرهنگ كه ميشود انتخاب
اندازه چه تا ميفرستند دارند كه كالايي اين ببينند
.است آن طالب چقدر اسكار و دارد خواهان
موفق دنيا در آماري لحاظ به مجيدي فيلمهاي حال هر به
در كلا باران هم و خدا رنگ هم آسمان ، بچههاي هم.هستند
.بودهاند موفق خود نمايشهاي
داريم نياز انديشيدن به
خودش اندازه به هم آن اهميت و است انتخاب يك تنها اسكار
اين به غيرمشخص دلايل به ايران در متاسفانه اما است
براي ساله هر و ميشود نگريسته غلط رويكردي با اتفاق
بسيار حاشيهاي بحثهاي و جنجال شاهد فيلم يك انتخاب
اندازه اين تا اسكار جايزه اگر ميرسد نظر به.هستيم
اين در حضور سال از 5 پس بايد است مهم ايران سينماي براي
.باشد شده فيلم انتخاب براي ثابت و مدون شرايطي رقابت
دارد دنبال به بالطبع كه شايعاتي و بحثانگيز اينرويه
ايران سينماي مسئولان بيبرنامگي و بيقاعدگي از تنها
ميداند ، چه كسي سينمايي منتقد يك قول به.ميدهد خبر
نخل سرانجام كيارستمي مگر بگيرد ، اسكار روزي مجيدي شايد
بود خواهد او خصوصي پيروزي توفيق اين نگرفت؟ را كن طلاي
اين حقيقت.دارد نياز متفاوت چالش به ايران سينماي ولي
نوع به و ميشناسيم خوب را خوردن غصه و ريختن اشك كه است
نياز انديشيدن آن از مهمتر و احساساتگرايي از ديگري
.داريم
گردون
نميشود گم چيزي ميكني نگاه تو وقتي
دبيري بهرام
بر را جانوران و پرندهها تصوير ايراني ، نقاش روزگاري
ازلي صورت را ، طبيعت نه.ميكرد خلق سفال و كوزهها
را ، بز اولين و را گاو اولين را ، سرنمون كشيد ، را آنها
نشود ، تبديل شعر به واژه تا.را زمين روي بزهاي همه پدر
گياه و جانور و انسان تا رفت ، نخواهد فراتر پيام يك از
.نميرود فراتر خود طبيعي صورت از نشود ، تبديل نقاشي به
و بيدوام آسيبپذير ، واقعيت.ندارد دوام نميشود ، ديده
ما.است جاويد و ماندگار خيال و افسانه تنها ميراست ،
او از پيكاسو كه پرترهاي از را "استاين گرترود" صورت
هست ، او از كه فتوگرافي صورتهاي ميشناسيم ، است كشيده
ديدهاي را داوود حضرت بگويي اگر.است ناشناس ما براي
سنگين سنگساخت را آن آنژ ميكل كه همان آري ، ميگويم
و گل پر زنده پاغ ميشود ، پريشان مجسمهساز دست زير
.ندارد خزان ايران قالي پرنده
تاريكي ، و نور جهان صورتگر بود ، خود آيين نقاش ماني
كه پيچ در پيچ و شكوه با آئيني آفريدگان ، و زمين و آسمان
.كرد معتقد خود به را اروپا تا چين از روزگاري
آفريدند ، اروپا رادر رنسانس كه نقاشاني و رنسانس درك عدم
در پا كمالالملك.داشت خسارت فقط ما نقاشي براي
آن در ما مردم از بسياري سليقه هنوز كه گذاشت بيراههاي
صورت رنسانس سالاري انسان درك جاي به اوميرود بيراهه
شكوه درك جاي به او.داد جاي را طبيعت روح و بيجان
جادوي او ليسيد ، را بوم سطح سختي به رنسانس انسان آرماني
كه زماني كي؟.كرد معامله مابي يوناني عقدهي با را هنر
را اروپايي زندهي هنرمند رنسانس روش غيرضروري ادامه
امپرسيونيستها ، كه زماني بود ، آورده ستوه به
ويران پي از را پوسيده بناي اين هنرمدرن ، بنيانگذاران
جاري اروپا نقاشي هنر رگهاي در تازه خوني تا ميكردند ،
سرخپوستهاي و آفريقا ايران ، ژاپن ، از كه زنده خوني شود ،
كه جا هر از جهان ، نقاشي سنت از.ميگرفتند وام آمريكايي
.باشد
شده تخريب سليقه اين تا است ، لازم كار مايه چه حالا
در ريشه ايران معاصر و مدرن نقاشي بگويي كه شود ، بازسازي
طبيعتنگاري و.دارد سرزمين اين تصويري سنتهاي
در هگل.است بيگانه ما نقاشي تاريخ با يكسره كمالالملك ،
:ميگويد كند كپي را طبيعت ميكند سعي كه نقاشي مورد
ششهزار ".برسد فيل پاي به بكوشد كرمي كه است اين مثل"
با را "شبيديز" را ، ايران در اسب تصوير تاريخ سال
استاد اين و زدند ، تاخت "روبنس" كرده عرق اسبهاي
واگذاشت را بايسنقري شاهنامه اسبهاي شكوه مينياتوريست
.بياموزد "ديسني والت" از را اسب طراحي تا
منم رويايت روياپردازي كه اگر"
".ميخواهي مرا شوي ، بيدار ميخواهي كه گاه آن و
به صورت ، هزار به داشتهايم ، نقاشي ما داريم ، نقاشي ما
شناخت در ايراني صورتگر خلاقيت نشانه كه شكلي هزار
را آن توان آن دوره هر كه.است بوده زندگي و عشق طبيعت ،
در پاي و شود زنده خلاق دستي نوازش به دوباره كه دارد
بوده اين جز ايران مدرن نقاشي مگر.بگذارد معاصر جهان
است؟
به ميكنيم شروع كه همين.نداريم نقاشي ادبيات ما
آمده كجا از اين.ميشود گم چيز همه نقاشي ، از حرفزدن
ميپرسد نقاش از نقاشي يك ديدن محض به بيننده هر كه است
چه سوال اين ميداند ، چه سبك واژه از او چيست؟ شما سبك
كاهو نقاشي كه است آمده كجا از اين ميكند؟ او به كمكي
آمده كجا از اين مينامند؟ رئال يا كلاسيك را سكنجبين
ميدانند؟ نقاشي را كمالالملك و بيرنگ تكرار كه است
را شدهاي ديگرگون و شده ساده نقش راحتي به كه ملتي همان
كه است ، آمده كجا از اين.مينامد "قالي گل" فرش بر
ايران در تصويرسازي و كتابت نقاشي تنها كه مينياتور ،
جا ايران نقاشي هنر تاريخ تمامي جاي به را است بوده
ميدانند؟ ايران نقاشي سنت را آن و ميزنند
ميرسد نظر به).را اصفهان مكتب نقاشي فقط و فقط هم آن
سواد و ما نقاشي سليقه در آلماني توريست پيرزنهاي كه
(.داشتهاند مهمي تاثير ما
را لازم لغات ما دادهايم ، دست از را لغات ما
نقاشي درباره متن صفحه چند ميتوان بهندرت نساختهايم ،
.نباشد ترجمه كه آورد دست به
همه به عمل در ايران معاصر نقاشي سال شصت همه اين با
مكاشفه ، جستوجو ، همه اينداد خواهد پاسخ سوالها
نقاشي سنت و تاريخ از شناخت همه اين و مدرنيزم در نوآوري
كه بيهمتا ، است آورده پديد كشور اين در گنجي ايران ،
.ميدهد ادامه راهش به همچنان
ميشود ساده روزانهام كار اكنون"
مقدس رخسارهاي چنان و
مينگرم تاريكم دستان به
ميكنم احساس گاه آن پس
نورزم شتاب اگر
".شد نميتوانم سپري هرگز
آخر شام و طاس آوازهخان با آييش
اوژن" اثر "طاس آوازهخان" از اقتباسي "آييش فرهاد"
.ميبرد صحنه روي به را "يونسكو
كمدي" همراه به را نمايش اين آييش ما ، خبرنگار گزارش به
او.ميكند كار شهر تئاتر اصلي سالن براي "آخر شام
من نظر به آبزورد تئاتر":ميگويد خود اثر اقتباس درباره
همچنين و ميشود برداشت اينجا كه است آن از سادهتر
معني بر علاوه كلمه اين انگليسي معناي در.پيچيدهتر
آن كلي بعد دردارد وجود نيز خنده و بامزه معني عجيب ،
:ميدهد ادامه او ".است كمدي مترادف من براي آبزورد
براي تكنيكهايي آثار اين با مواجهه در كارگردانها"
من اماميكنند استفاده فاصلهگذاري و ساختارزدايي
و صحنه بين فاصله ميتوانم كه جا آن تا ميكنم سعي برعكس
".ببرم بين از را تماشاچي
ميروند صحنه روي به آذرماه از كه همراه نمايش دو اين
،"طهماسبي مائده" "رامز علي" ،"آييش فرهاد":بازي با
،"لرستاني عارف" ،"ناصرنصير رامين" ،"گلستاني پرستو"
و "علياكبرپور فريبرز" ،"اسكويي رابعه" ،"جنيدي فلامك"
.است همراه "آتشي يمين"
ميسازد را گنده آلبرت ;يتاكر و فارست
فيلم در بازي با را او ايراني تماشاگران كه ويتاكر فارست
است قرار ميآورند ، ياد به "سامورايي مرام داگ گوست"
انيميشن يك از اقتباسي فيلم اين.كند كارگرداني را فيلمي
فيلم اين است ، ALBERT) (FAT "گنده آلبرت" نام به معروف
و است بيستم قرن فوكس كمپاني مهم پروژههاي از يكي
طبق. است شده نوشته بيلكازبي همكاري با آن فيلمنامه
سال تابستان در فيلم بيستماين قرن فوكس برنامهريزي
.درميآيد نمايش به 2003
ميكند جابهجا را ركوردها پاتر هري
براي سينما سالن اختصاص 3672 با وارنر برادران كمپاني
برپا را جديدي ركورد "جادو سنگ و پاتر هري" فيلم اكران
هري فيلم سينما سالن تعداد اين به توجه با.است كرده
ركورد بود خواهد قادر زياد احتمال به جادو سنگ و پاتر
پارك فيلم تاكنونكند خود آن از را افتتاحيه بهترين
لقب شد اكران سال 1997 در كه گمشده دنياي:ژوراسيك2
پاتر هري كه معتقدند صاحبنظران.داشت را افتتاحيه بهترين
خواهد اختصاص خود به را سينما تاريخ افتتاحيه بهترين لقب
با 3653 غيرممكن 2 ماموريت فيلم پاتر هري از قبل تاداد
فيلم البته.بود سينمايي پخش وسيعترين ركورددار سالن
به سينما در 3715 وركس دريم كمپاني پرفروش كارتون شرك ،
فيلم اكران از بعد رقم اين ولي بود شده گذاشته نمايش
. گرفت صورت
درآمد بيخط كاغذ صداي
در "تقوايي ناصر" ساخته "بيخط كاغذ" سينمايي فيلم
.دارد قرار صداگذاري مرحله
خبرنگار با گفتوگو در فيلم تهيهكننده "توكلنيا حسن"
جهانگير و است صداگذاري مرحله در فعلا فيلم گفت ما
.ميدهد انجام را آن صداگذاري بهمن استوديو در ميرشكاري
تا بود متوقف تدوين مرحله در دوماه حدودا "بيخط كاغذ"
فيلم اينبرد پايان به را آن تدوين گنجوي عباس كه اين
آغاز فيلمبردارياش گذشته سال ماه بهمن دوم و بيست كه
بلندي فيلم تنها ،"يوناني كشتي" اپيزود از پس بود شده
كاغذ".كند آغاز را آن ساخت توانست "تقوايي" كه بود
خسرو" و "تهراني هديه" چون مطرحي بازيگران كه "بيخط
"فرشچي مينو" از طرحي براساس ميكنند بازي آن در "شكيبايي
مجالي "ايران اي" فيلم از پس "تقوايي".است شده ساخته
وساطت با كه اين تا بود نكرده پيدا بلند فيلم ساخت براي
"آلوده دستهاي" تهيهكننده توكلنيا حسن الوند ، سيروس
"بيخط كاغذ".شد "تقوايي" فيلم در سرمايهگذاري به حاضر
.كرد خواهد شركت فجر فيلم جشنواره بيستمين در احتمالا
مخملباف محسن با CNN گفتوگوي
ميريختند كتاب بمب جاي به اگر
موفقيت با اروپا در همچنان "قندهار سفر" فيلم نمايش
سفر" شدند باعث طالبان و افغانستان مسئله.است همراه
رسانههاي تمامي توجه كانون در مخملباف محسن و "قندهار
از پسبگيرند قرار آمريكا و اروپا مطبوعاتي و تصويري
"تايمز نيويورك" روزنامه با پيش هفته او كه مصاحبهاي
او با CNN خبرنگار ناجي كسري نيز هفته اين داد ، انجام
.نشست بهگفتوگو
درباره ميخواسته كه گفت مصاحبه اين ابتداي در مخملباف
قوانين تحت جنگ سال بيست از بعد كه شده فراموش مردمي
خشكسالي ، ويرانههاي ميانه در طالبان وحشيانه و بدوي
فيلمي اولين "قندهار سفر".بسازد فيلمي ميكنند زندگي
شده ساخته طالبان فشارهاي و افغانستان درباره كه است
طرف از را فليني فدريكو جايزه همچنين فيلم ايناست
.كرد خود نصيب يونسكو سازمان
مخملباف كه است شده متذكر مصاحبه ادامه در CNN خبرنگار
اصولي برنامهريزي يك پي در فيلمش موفقيتهاي از پس حالا
بهنظر كه موضوعياست افغاني كودكان كردن باسواد براي
به رسيدن از پس افغانستان در چيز حياتيترين مخملباف
.است دموكراسي
دهه دو در جهان قدرتهاي اگر دارد اعتقاد همچنين او
آنها ميريختند ، كتاب مردم اين سر بر بمب جاي به پيش
.نبودند تروريسم و گرسنگي بدبختي ، فقر ، درگير امروز
شما شايد":است گفته صحبتهايش ادامه در مخملباف
درصد هشتاد و افغاني زنهاي درصد نود اما ندانيد ،
".مدرسهنميرفتند به قبلازطالبان تا حتي افغاني ، مردهاي
رئيس به هم افغانينامهاي كودكان آموزش زمينه در كه او
تدريس براي مكاني تاسيس حال در اكنون نوشته ايران جمهوري
.است كودكان اين به خصوصي
نميتوانيد شما كرد تاكيد مصاحبه اين آخر در مخملباف
او.كنيد پيدا رهايي طالبان دست از نيرو و زور با فقط
فكر من":كه ميرساند پايان به سوال اين با را گفتههايش
شبيه چيزي طالبان نيست ، حكومت يك فقط طالبان ميكنم
آنها.بيسوادند افغاني زنهاي درصد نود.است فرهنگ
"سردربياورند؟ دموكراسي معني از ميتوانند چگونه
صرافيزاده حامد:ترجمه
جمعه نگاه
ميشكند؟ چرا بپرسيد دوست از
فرشاد هومن دكتر
عاشقان بهاتفاق قريب اكثريت بلكه سطور اين راقم نهتنها
سنتورنواز آخرين كه هستند هنرمندي هوادار ايراني ، موسيقي
پرويز.است بزرگ آهنگسازان بحق جانشين و ما عصر بزرگ
و سنتورش خوشكوك و برشته صداي كه ميگويم را مشكاتيان
.رفت نخواهد خاطر از هيچوقت شورانگيزش ملوديهاي
پرويز داريم ، دوست را ايراني موسيقي كه ما همه
كه بزرگ آن فرموده به ولي ;داريم دوست هم را مشكاتيان
حقانيت به گردن داشت ، دوست بيشتر استادش از را حقيقت
اين از.يكسانيم برابرش در ما همه كه ميگذاريم امري
متاسفانه كه مشكاتيان مثل هنرمندي تا گرفته بيهنر
جفا دوستدارانش حق در و موسيقي و خود حق در سالهاست
همراه.است ايشان حضرت نوار آخرين مثالم ، شاهد.ميكند
بابايي بهداد آقاي استاد ، خواهرزاده و رستميان علي صداي
.هستند جوان سهتارنوازان قويترين زمره در كه
جناب نوارهاي تمام مثل هم نوار اين بيپردهپوشي ،
بازار به "من وطن" و "مركب افشاري" از بعد كه مشكاتيان
در كافي تمرين عدم اجرا ، و ساخت در شتابزدگي از آمده ،
تشخيص حس به بياعتنايي و ضبط در بيدقتي حرفهاي ، حد
لاله" نظير آثاري كه شنوندهاي.ميكند بازگو را شنونده
.است نبرده ياد از و شنيده را..و "دوستان" و "بهار
كه ميدانند خوب خلاق ، هنرمندي عنوان به مشكاتيان استاد
زمان بسيار گاه و نيست اجباري پديدهاي آفرينندگي
راه را خلاقيت زور به نميشود نميدهد ، وصالي و ميگذرد
نياز و نوار توليد بازار خواستههاي كه اين مگر.انداخت
كارهايي به وادار را هنرمند داشتن ، "صحنه در حضور" مبرم
"رستميان _ مشكاتيان" نوارهاي در را نمونهاش كه بكند
و نيست حرفي رستميان آقاي خواندن و صدا نوع در.ميبينيم
استادان بهترين وجود يمن به كه است آثاري همين ايشان حد
و شده تهيه (...و شهناز ظريف ، پايدار ، ) ايران موسيقي
نميرود توقع مشكاتيان از اما.است نكرده ايشان به كمكي
كلام با محسني اكبر زندهياد اثر) "دلشكن" معروف آهنگ كه
در ترانهسرا ، و آهنگساز نام ذكر بدون را (فكور كريم
از آهنگ كه كند فكر جوان شنونده كه طوري بياورند ، نوار
مژده" نوار در قبلا ايشان البته.است مشكاتيان آقاي
حسن خوانندگي به) كردي معروف ملودي چند از هم "بهار
همه نشان و نام كه بودند كرده استفاده طرز همين به (زيرك
.كرد ارائه ميتوان بخواهند اگر و است شده ثبت و محفوظ
قاب در سينما
تيرانداز همراه جمعه
دان" ساخته "تيرانداز" فيلم چهار سينما برنامه در امشب
فيلمهاي اغلب مانند تيراندازدرميآيد نمايش به "سيگل
از يكي.دارد محدودي شخصيتهاي و فضا و مكان سيگل ، دان
داشته تلاش همواره سيگل كه بوده اين محدوديت اين دلايل
آنها و كند جمعوجور سنجيده ، و سريع را ايدههايش است
فيلمنامههايش بازنويسي در سيگلبكشد تصوير به را
نظارت تدوين ، كار در سابقهاش دليل به و ميكرد مشاركت
است فيلمسازي او.داشت فيلمهايش مونتاژ بر تمامي و تام
و ديدگاه است كرده سعي هم فيلمهايش بدترين در حتي كه
.كند صادر را خود نظر مورد پيام
شده شناخته كمتر وجوه از يكي بيانگر تيرانداز فيلم
فيلم.است تاريخي جنبههاي بر تاكيد يعني وسترن ، فيلم
بوكس برنارد جان زندگي متوالي سالهاي بر اشاره با
و دشمنان جدالهايش در بوكس كه سالهايي ;ميشود آغاز
هفته ، روزهاي بر تاكيدميانداخت هلاك خاك بر را رقبايش
همچنين و است ، بوكس جان مرگ روز شدن نزديك بيانگر كه
كالسكه" و اسبي ترامواي تلفن ، برق ، عمودهاي بر اشاره
وفاداري بر دلالت است قرار كه هستند نشانههايي ،"بياسب
كه كند وانمود ميكوشد حتي سيگل دان.كنند تاريخ به
داستانهاي از فراتر چيزي وسترنها ، زندگي از روايتش
نويسندگان و خبرنگاران كه است سادهلوحانهاي و تخيلي
با بوكس مخالفت.نوشتهاند بوكس جان امثال درباره محلي
داستان نوشتن بر كه سابقش ، نامزد و جوان خبرنگار
راستنمايي نوعي بر تاكيد دارند ، اصرار او زندگي
سنديت دلواپس دانسيگل البته.است تاريخي و روانشناختي
او فيلم ماجراي و داستان.نيست خود داستان تاريخي
تاريخي و واقعي آدمهاي زندگي داستان با اندكي رابطه
مايلز فيلمنامهنويسهايش تخيل حاصل و دارد ،
ناديده حال عين در اما ;است ويلي اسكات و هودسراتاوت
همانقدر سيگل فيلم تاريخي ، ارجاعهاي و مصاديق گرفتن
خلاقيت و استعداد كردن انكار كه است خطا
.فيلمنامهنويسهايش
.است تراژيك درونمايهاي با اسطوره ضد فيلمي تيرانداز
با اگرچه.نيست اجتماعي ضد شخصيتي بوكس برنارد جان
_ برميگزيند كه آنهايي جز به _ هم خود اطراف آدمهاي
فردگرايي فرهنگ نماينده بوكس ، جانندارد سازگاري چندان
كشته اگر او.ميكند ستايش را آن سيگل كه است ، آمريكايي
با.است رفته مرگ پيشواز به خودش كه است اين براي ميشود
قادر رو ، در رو تيراندازي در رقبايش از هيچيك اين وجود
از را بوكس كه گلولههايي بلكه نيستند ، او با مقابله به
.ميشود شليك او به سر پشت از درميآورد پا
|