انصاف منصفه هيات سر بر نظر اختلاف
نگهبان شوراي يا است مجلس با دهيد ، حق
منصفه هيات تشكيل طرح متن
انصاف منصفه هيات سر بر نظر اختلاف
نگهبان شوراي استيا مجلس با دهيد ، حق
مراجع برابر در و دنيا در هم بايد قاضي:قرباني
پيشگاه در آخرت در هم و قضات انتظامي دادگاه مثل نظارتي
است قرار وقتي و باشد صادره راي پاسخگوي متعال خداوند
بگيرد تصميم خودش بايد پس باشد پاسخگو قاضي
سياسي و شده "سياسي" سياسي جرم لايحه حاضر حال در:قوامي
اگر شايد آيد بوجود حساسيتهايي ميشود سببر آن شدن
به ميشد مطرح مجلس پنجم يا سوم دوره در سياسي جرم لايحه
نبود حساسيتزا امروز اندازه
و سياسي جرايم به رسيدگي در منصفه هيات حضور:اشاره
مورد اساسي قانون اصل 168 در پيش سال كه 22 مطبوعاتي
.است شده مواجه ديدگاه دو با امروز است ، گرفته قرار تاكيد
است معتقد و ميداند برائت بر را اصل كه ديدگاهي نخست
پرونده يك متهمان يا متهم برائت بر راي منصفه هيات اگر
صادر را متهم برائت راي بايد قاضي دهد ، مطبوعاتي و سياسي
راي صدور مسئول قاضي چون است معتقد كه ديدگاهي دوم و كند
و ندارد منصفه هيات راي از او تبعيت در الزامي پس است
ساقط اعتبار درجه از نيز را منصفه هيات راي ميتوان حتي
.كرد
و اقليت ديدگاه دو ميان توجه قابل افتراق وجود با
اشتراكي نقطه اما منصفه ، هيات طرح درباره مجلس اكثريت
شوراي در طرح اين پذيرش عدم بودن قوي آن و دارد وجود نيز
بررسي كه است تاملي قابل نكته موضوع اين و.است نگهبان
از تن دو گفتوگوي اما است خارج گزارش اين حوصله از آن
اين دورنماي ميتواند مجلس اكثريت و اقليت شاخص چهرههاي
.بكشد تصوير به را طرح
ديداري اكرم
هم و اساسي قانون با هم "منصفه هيات" طرح:قرباني موسي
است ناسازگار شرع با
اين راي از قاضي تبعيت ضرورت بر منصفه هيات طرح در *
از قاضي تبعيت بر اجرايي ضمانت چه.است شده تاكيد هيات
دارد؟ وجود منصفه هيات راي
هيچ و است گيرنده تصميم قاضي اسلامي ، قضايي دستگاه در
يا برائت بر راي كه بدهد دستور قاضي به نميتواند كس
.بدهد مجرميت
منصفه؟ هيات حتي*
همان كه است اين منظور هيچكس ، ميشود گفته وقتي بله ،
صدور به موظف را قاضي نميتواند قضاييه قوه رئيس كه گونه
نيز اولي طريق به منصفه هيات بكند خاص راي نوع يك
.بكند را كار اين نميتواند
طرح خصوص در نگهبان شوراي نظر مورد در شما پيشبيني*
چيست؟ منصفه هيات
مشكل با نگهبان شوراي در طرح اين كه است روشن بسيار
.ميشود مواجه
چرا؟ *
حداقل.نيست سازگار قاضي استقلال با طرح اين چون
در.ميشود متجلي قاضي راي صدور در قضاييه قوه استقلال
با هم و است ناسازگار اساسي قانون با هم طرح اين كه حالي
.شرع
و اساسي قانون با طرح اين ناسازگاري براي استدلالتان *
چيست؟ شرع
مراجع برابر در دنيا در بايد هم قاضي كه است اين دليلش
دستگاههاي ساير و قضات انتظامي دادگاه مثل نظارتي
متعال خداوند پيشگاه در آخرت در هم و باشد پاسخگو نظارتي
پاسخگو قاضي كه است قرار وقتي.باشد صادره راي پاسخگوي
روشني و عقلي نكته اينبگيرد تصميم خودش بايد پس باشد
.است
ميشود؟ چه منصفه هيات وجودي فلسفه پس *
نه باشد موثر قاضي تصميمسازي در ميتواند منصفه هيات
.باشد هيات اين نظر از تبعيت به ملزم قاضي حتما اينكه
هيات آنها از يكي گرفتهايم غرب از را زيادي چيزهاي ما
مربوط اصل در نيز اساسي قانون كنندگان تدوين و است منصفه
كه اين براي سياسي و مطبوعاتي جرايم به رسيدگي نحوه به
كه كردهاند قيد نيايد ، پيش منصفه هيات بودن غربي شائبه
بر و قانون برابر منصفه هيات اختيارات و انتخاب چگونگي
.ميشود تعيين اسلامي موازين اساس
يا مجرميت درباره منصفه هيات و قاضي بين كه زماني *
كرد؟ بايد كار چه دارد ، وجود اختلافنظر متهم برائت
.شود ساقط اعتبار از نظرها از يكي بايد
قاضي؟ يا شود ساقط منصفه هيات نظر *
.منصفه هيات
چرا؟ *
متعدد جمع يك و نيست نفر يك راي منصفه هيات راي كه اين
چون.است حق آن راي كه نيست اين بر دليل است ، متكثر و
روشن در نميتواند تكثر.باشد هم نفر يك با حق است ممكن
نفر دو كه است آمده هم كريم قرآن در.باشد موثر حق شدن
گوسفند راس يك ديگري و گوسفند راس آنها 99 از يكي كه
بر.رفتند اختلاف حل براي بود ، قاضي كه پيامبر نزد داشت
كه فردي آن كه ندارد وجود دليلي كه شد نازل وحي پيامبر
نيز ما اسلامي نظام.اوست با حق است ، زيادتر گوسفندانش
را مشروعيت اين و است شرعي مشروعيت و قسط و عدل تابع
.ميدهد تشخيص قوانين لابهلاي از قاضي
يكي بايد آمد وجود به اختلاف منصفه هيات و قاضي بين اگر
راي پاسخگوي بايد قاضي چون و بگذاريم كنار را دو اين از
پس ميكند ، حكم چنين اين شرع هم و عقل هم و باشد صادره
.است منصفه هيات راي از تبعيت به ملزم قاضي كه گفت نبايد
واكنشهاي با آزادي نهضت اعضاي دادگاه غيرعلني برگزاري *
چيست؟ درباره اين شما نظر.است شده مواجه منفي
باشد ، علني جرايم به رسيدگي دارد تاكيد كه قانوني همان
تشخيص به و خاص موارد در ميتواند دادگاه كه كرده تصريح
اين پس داريم قبول را قانون حرف اگر.باشد غيرعلني قاضي
هم ماده همان در كه آن ضمن.باشيم داشته قبول بايد هم را
در آن انتشار معني به دادگاه يك بودن علني شده گفته
شده قيد نيز دادرسي آيين در موضوع اين.نيست روزنامهها
.است
معناست؟ چه به بودن علني پس *
اما كنند شركت دادگاه اين در افرادي كه معناست اين به
موارد از بسياري چون.ندارد وجود دادگاه مسائل انتشار حق
.است نشده مشخص آنها بودن جرم و است اتهام حد در
هيات چه بگويد قاضي چه است برائت بر اصل:قوامي ناصر
منصفه
در انقلاب و عمومي دادگاههاي قانون اصلاح لايحه بررسي *
است؟ رسيده مرحلهاي چه به مجلس حقوقي و قضايي كميسيون
مجدانه تلاش با گذشته هفته در لايحه اين بررسي دوم شور
به آن گزارش و يافت پايان حقوقي و قضايي كميسيون اعضاي
هر در اصلاحيه ، اين اساس بر.شد اعلام مجلس رئيسه هيات
.بود خواهد دادگاه معيت در دادسرا يك قضايي حوزه
گذاشته راي به مجلس علني صحن در زماني چه اصلاحيه اين *
ميشود؟
را آن اولويت تقاضاي اصلاحيه ، اين اهميت به توجه با
مجلس كار دستور در دوم شور در نوبت از خارج تا نموديم
.شد خواهد بررسي مجلس در آينده هفته طبعا.گيرد قرار
و عمومي دادگاههاي قانون اصلاح لايحه اصلي ويژگي *
چيست؟ انقلاب
صادر آراي خصوص در كه است شده پيشبيني لايحه اين در
و اعدام جرايم به مربوط دادگاهها از برخي سوي از شده
.بدهند نظر قاضي مطبوعات 3 دادگاه در و قاضي حبس ، 5
عمل چگونه نگهبان شوراي ميكنيد فكر لايحه اين درباره *
كند؟
بگيرد ، ايراد لايحه اين از نگهبان شوراي اگر قطعا
دادگاه و كشور عالي ديوان چون.بود نخواهد درستي ايراد
تشكيل مستشار دو و رئيس يك حضور با يك هر تجديدنظر
يا 5 قاضي سه وجود به نبايد حساب اين با پس.ميشوند
.بگيرند ايراد راي صدور براي قاضي
و سياسي جرايم به رسيدگي براي منصفه هيات طرح در *
هيات راي از تبعيت به مكلف قاضي كه شده تاكيد مطبوعاتي
قانون در تبعيت اين براي اجرايي ضمانت چه.است منصفه
است؟ شده گنجانده
نهايي قانون صورت به و شود تصويب منصفه هيات طرح اگر
منصفه هيات راي از تبعيت به مكلف قاضي طبعا درآيد ،
متخلف ندهد ، انجام را كار اين قاضي چنانچه و بود خواهد
به عمل از عمد به كه قاضياي و ميشود محسوب قانون از
صورت در عبارتي به.بود خواهد هم مجرم ورزد ، تخلف قانون
قانون كه آن اجرايي ضمانت طرح ، اين شدن قانون و تصويب
.دارد وجود است ،
طرح با نگهبان شوراي مواجهه نحوه درباره شما پيشبيني *
چيست؟ منصفه هيات
مطلق طور به را طرح اين نگهبان شوراي كه ميكنم فكر
.نكند قبول
علت؟ چه به *
آن شدن سياسي و است شده سياسي سياسي ، جرم الان ببينيد
لايحه اگر شايد آيد ، وجود حساسيتهاييبه كه ميشود سبب
به ميشد مطرح مجلس پنجم يا سوم دوره در سياسي جرم
واژه چون حال عين در.نبود حساسيتزا امروز ، اندازه
حساسيت آن به نسبت خودبهخود است آمده جرم كنار در سياسي
.دارد وجود
منصفه هيات طرح درباره حقوقدان يك عنوان به خودتان نظر *
چيست؟ منصفه هيات راي از قاضي تبعيت ضرورت و
و منصفه هيات راي بايد ما كه است اين من شخصي نظر
نخست ، حالت در.دهيم قرار توجه مورد حالت در 4 را دادگاه
اصل قاعده با چون ميدهد ، برائت بر راي منصفه هيات اگر
هيات راي از تبعيت به مكلف قاضي پس دارد ، موافقت "برائت"
مجرميت بر راي منصفه هيات اگر دوم حالت در.است منصفه
از بايد منصفه هيات داد ، برائت بر راي قاضي اما ميدهد
در.كند تبعيت دارد ، انطباق برائت اصل با كه قاضي راي
برائت بر راي دو هر قاضي و منصفه هيات اگر سوم حالت
مجرميت بر راي دو هر اگر و ميشود صادر برائت حكم بدهند ،
هيات قانون من نظر به.ميكند صادر را حكم قاضي بدهند ،
.باشد گونه اين بايد منصفه
شوراي كه ميكنيد فكر بگيرد ، صورت اصلاح اين اگر *
بپذيرد؟ را آن نگهبان
بگيرد ايراد نميتواند نگهبان شوراي باشد ، گونه اين اگر
از متشكل هم منصفه هيات و است برائت بر اصل چون
قطعا و ميدانند را مسائل اين تمام كه است حقوقدانان
خواهد ارجح است ، قاضي كه نفر يك بر نفر چند برائت نظر
بر راي طبيعتا باشد برائت بر قاضي نظر كه هم وقتي.بود
.ميشود صادر برائت
هيات نظر از اوليتر قاضي نظر كه نيست گونه اين درواقع *
باشد؟ منصفه
.است شده تجزيه قضاوت مطبوعاتي ، و سياسي جرايم درباره
به ديگر بخش و شده واگذار منصفه هيات به آن از بخشي
.است اساسي قانون اصول از هم موضوع اين.قاضي و دادگاه
بپذيريم ، را منصفه هيات نظر چنانچه كه معتقدند برخي *
ميافتد؟ خطر به قاضي استقلال
صراحت چون ميافتد خطر به قاضي استقلال گفت نميتوان
جرم به رسيدگي در منصفه هيات وجود بر نيز اساسي قانون
ناديده نيز را منصفه هيات اگر.است مطبوعاتي يا سياسي
اين در قضاوتكردهايم عمل اساسي قانون خلاف بگيريم ،
است شده واگذار منصفه هيات و قاضي عهده بر تواما زمينه
با منتهي.كنند قضاوت ميتوانند يكديگر مكمل دو اين و
هيات ميان قضاوت تقسيم و تجزيه گفتم كه اصلاحي موارد
.گرفت خواهد صورت درستي به قاضي و منصفه
بدهند برائت بر نظر منصفه هيات در حقوقدان كه 8 نميشود
بايد.بدهد مجرميت بر نظر حقوقدان يك عنوان به قاضي اما
.چيست بر اكثريت راي ببينيم
صورت به آزادي نهضت اعضاي دادگاه مطلعيد كه طور همان *
چيست؟ زمينه اين در نظرتان ميشود ، برگزار غيرعلني
مجلس در مذهبي - ملي زندانيان خانواده قبل ، روز چند
ماه كه اين آن و داشتند حقي به خواسته و داشتند حضور
ميخواستند و هستند روزه اهل زندانيان و است نزديك رمضان
فرستادن امكان يا شوند آزاد رمضان ماه در اينها يا كه
خواسته.باشند داشته را زندانيانشان براي غذايي مواد
امكان حداقل يا و دادگاه جلسات علني برگزاري هم ديگرشان
حقوقي ، و قضايي كميسيونهايبود دادگاه جلسات در حضورشان
به نود اصل و درمان و بهداشت خارجي ، سياست و ملي امنيت
تا بنويسند مجلس رئيس به را نامهاي كه رسيدند نتيجه اين
در شركت اجازه كميسيونها اين عضو نمايندگان از تعدادي
.است نشده مشخص آن نتيجه هنوز كه باشند داشته را دادگاه
منصفه هيات تشكيل طرح متن
شرح به منصفه هيات اساسي قانون اصل 168 اجراي در:ماده1
.ميگردد تشكيل ذيل
.ميشوند برگزيده سال مدت 2 براي منصفه هيات اعضاي:ماده2
مختلف گروههاي بين از منصفه هياتهاي اعضاي:ماده3
دانشجويان ، دانشگاه ، اساتيد روحانيون ، نظير اجتماعي
و نويسندگان كشاورزان ، كارگران ، مهندسان ، پزشكان ،
كارمندان ، دادگستري ، وكلاي معلمان ، روزنامهنگاران ،
.ميشوند انتخاب جامعه مختلف اصناف و هنرمندان
نظر زير استان هر مركز در منصفه هيات انتخاب:ماده4
:از مركب شورايي
مركز شهر شوراي رئيس وي غياب در و استان شوراي رئيس
به نماينده نفر دو و دادگستري كل مدير استاندار ، استان ،
.ميگيرد صورت اسلامي شوراي مجلس انتخاب
.باشند زير شرايط داراي بايد منصفه هيات اعضاي:ماده5
.سن ، 3 سيسال حداقل.ايران ، 2 اسلامي جمهوري تابعيت.1
مدرك حداقل داشتن.كيفري ، 4 موثر محكوميت سابقه نداشتن
.حوزوي علوم در آن معادل يا متوسطه ديپلم
ايشان ، معاونان و وزراء جمهور ، رئيس معاونان عضويت:تبصره
نظامي ، و انتظامي نيروي ايشان ، معاونان و استانداران
مديران و امتياز صاحبان و اسلامي شوراي مجلس نمايندگان
در دادگستري قضات و قضاييه قوه معاونان و نشريات مسئولان
.است ممنوع منصفه هيات
مراكز در و نفر تهران 250 در منصفه هيات اعضاي:ماده 6
.بود خواهد نفر استانها 100
رسميت منصفه هيات اعضاي سوم دو تعيين ، از پس:تبصره
.مييابد
در و نفر تهران 21 در قرعه براساس محكمه هر براي:ماده 7
يك قرعهكشي.ميشوند انتخاب نفر استانها 14 مراكز ساير
دادگستري ، نماينده حضور با رسيدگي زمان از قبل هفته
انجام استانها مراكز شهر شوراي نماينده و متهم وكلاي
.ميشود
وزارت توسط مراتب منصفه هيات اعضا انتخاب از پس:ماده 8
استانداريها و استانها دادگستريهاي كل روساي به كشور
.ميشود ابلاغ
در و منصفه هيات عضو حضور 11 با دادگاه تهران در:ماده 9
يافت ، خواهد رسميت منصفه هيات عضو حضور 7 با شهرستانها
خواهد منصفه هيات تصميمگيري ملاك حاضران آراي اكثريت
دادگاهها جلسات پايان تا موظفند منصفه هيات اعضاي بود ،
هيات جلسات در دولت كاركنان شركت باشند ، داشته حضور
.است اداري ماموريت حكم در منصفه
امكانات و بودجه با منصفه هياتهاي دبيرخانه:ماده 10
انجام منصفه هيات نظر زير و ميشود تشكيل شهر شوراهاي
.ميكند وظيفه
موجه عذر بدون چنانچه منصفه هيات اعضاي از هريك:ماده 11
نشود حاضر دادگاه متناوب جلسه شش يا متوالي جلسه چهار در
دادگاه حكم با كند خودداري تصميمات اتخاذ در شركت از يا
منصفه هيات در عضويت از محروميت سال دو به كننده رسيدگي
.ميشود محكوم
موجه عذر ميگردد ، محسوب موجه وي عذر صورت اين غير در
.است شده احصا دادرسي آيين در كه است هماني
طي در انتخابات از بعد منصفه هيات اعضاي:ماده 12
ياد سوگند كريم قرآن برابر در و متعال خداوند به جلسهاي
و گروهي و شخصي گرايشهاي گرفتن نظر در بدون كه ميكنند
و حق احقاق راه در داري امانت و تقوي صداقت ، رعايت با
.كنند وظيفه انجام باطل ابطال
طبق كه است همان منصفه هيات اعضاي رد موارد:ماده 13
.است شده بيني پيش قضات رد مورد در قانون
سوالاتي منصفه هيات اعضاي محاكمه حين در هرگاه:ماده 14
دادگاه رئيس تسليم طرح جهت كتبا را مراتب باشند داشته
.ميكنند
منصفه هيات بلافاصله دادرسي ختم اعلام از بعد:ماده 15
و جداگانه طور به ذيل پرسش دو درباره و ميشود شور وارد
:ميگيرد تصميم حاضران آراي اكثريت به مخفي رايگيري با
خير؟ يا است مجرم متهم ، .1
خير؟ يا است تخفيف مستحق آيا بودن ، مجرم صورت در.2
و ماده 14 در مذكور اكثريت حصول عدم صورت در _ تبصره 1
به راي اول پرسش مورد در است موظف منصفه هيات آرا برابري
تخفيف به مجرم استحقاق بر راي دوم پرسش مورد در و برائت
هيات تصميم بايد منصفه هيات اعضاي از يكي.دهد مجازات در
از نسخهاي اعضا ، امضاي از بعد و كند قرائت جلسه در را
.كند تقديم دادگاه رئيس به كتبي طور به را آن
متهم مجرميت بر مبني منصفه هيات راي هرگاه _ تبصره 2
مجازات ميزان تعيين به قانون با انتسابي عمل تطبيق باشد
رئيس برعهده دوم ، پرسش به منصفه هيات پاسخ نوع رعايت با
.است دادگاه
رئيس نشناخت مجرم را متهم منصفه هيات اگر _تبصره 3
.كند صادر متهم برائت بر حكم بايد دادگاه
در نقض و اعتراض قابل محاكمه منصفه هيات تصميم _تبصره 4
.نيست نظر تجديد مراجع ساير يا كشور ديوانعالي
انتسابي جرم تطبيق نحوه خصوص در دادگاه راي به اعتراض
.است مسموع قوانين ساير رعايت با مجازات تعيين و قانون با
اساسي قانون اصل 168 موضوع اتهامات كليه به:ماده 16
قانون اين در شده تعريف منصفه هياتهاي حضور با بايد
.شود رسيدگي
به خود وظايف انجام براي منصفه هيات اعضاي:ماده 17
اشخاص از كدام هيچ و داشته مصونيت منصفه هيات عضو عنوان
از نميتواند قضايي يا اداري مراجع يا حقوقي يا و حقيقي
صادره راي يا مذكور وظيفه انجام چگونگي علت به ايشان
.كند بازخواست
.ميگردد لغو قانون اين با مغاير قوانين كليه:ماده 18
ماه سه مدت ظرف قانون اين اجرايي آئيننامه:ماده 19
تصويب به و تهيه كشور وزارت و دادگستري وزارت بوسيله
.ميرسد دولت هيات
محل از قانون اين اجراي از ناشي هزينههاي كليه:ماده 20
.شد خواهد تامين استانها مراكز اسلامي شوراي اعتبارات
|