امروز مقاله
ايرانفرصتاشتباهندارد
سال 1991 در كابل ساله تسخيرناپذيري 800 طلسم كه زماني
يعني افغانستان ، داخلي جنگ افسانهاي فرمانده دست به
ده مدت در كه ميبرد گمان كسي كمتر شكست ، مسعود شاه احمد
.شود دست به دست متخاصم گروههاي بين بار سه شهر اين سال
پس تنها كابل به پيروز گروه ورود بار ، سه هر در البته
فاتحان ، كيفي و كمي برتري نتيجه در كه شد ميسر آن از
عمدتا شهر اين تخليه به اقدام پيشتر رقيب گروه
مصالحهاي گفت ميتوان رو اين از و كردند تاجيكنشين
تعيين در غريزي صورت به نيروها برآيند از ناشي نانوشته
تسلط زمان در هم ديگر بار يك.ميآمد دست به غالب نيروي
حكمتيار گلبدين امر تحت نيروهاي كابل ، بر مسعود شاه احمد
ژنرال نيروهاي و خليلي شاخه وحدت شيعي حزب پشتيباني با
به كه برآمدند شهر اين تصرف درصدد دوستم عبدالرشيد ازبك
احمدشاه دست به كابل غربي جنوب در شيعيان كشتار تراژدي
ديگر شاخه شرايط آن در.شد منجر حكمتيار شكست و مسعود
نام به پيش روز چند تا كه اكبري محمد رهبري به وحدت حزب
شاه متحد ميكرد ، همكاري طالبان با باميان در محمد مولوي
.بود مسعود
داخلي جنگ عرصه در انكار غيرقابل واقعيتي گواه امر اين
عنصر پايه بر ائتلافها بودن شناور يعني است ، افغانستان
ائتلاف جريان در گروهي وقتي همواره مقابل در اما.زور
توهم دچار يا ميديد نايافته را خود سهم قدرت براي
رو انحصارطلبي به مسلط گروه يا و ميشد زيادهخواهي
را آن نتيجهميگرفت شكل جديدي ائتلافهاي باز ميآورد ،
دوست ، جز به كس همه با" يافت ميتوان افغاني ترانه اين در
."گشتم شانه به شانه
سال ده در نيز افغانستان همسايگان و منطقهاي بازيگران
;نبودند مصون انحصارطلبي و زيادهخواهي اين از گذشته
دولت سياست همين نتيجه ميتوان را طالبان پديده كه چنان
.دانست پاكستان
هيچ به را اجازه اين ديگر بينالمللي كنوني شرايط اما
سر بر افغانستان در دستنشانده رژيمي كه نميدهد كشوري
حتي يا و پاكستان يا باشد ، آمريكا چه كشور اين آورد ، كار
.ايران و روسيه
جنگ ادامه جز ندارد ، معنايي رژيمي چنين كارآمدن روي چه
كارآمدن روي مستعد بينالمللي فضاي هماكنونداخلي
.باشد داشته عادي روابط همسايگان همه با كه است دولتي
ابهام در همچنان افغانستان دولت آينده اگرچه بنابراين
گرفتن درس و بينالمللي حساسيتهاي وجود با اما است ،
ايران گذشته ، تلخ تجربيات از افغاني گروههاي و اقوام
همكيش ، كشور در دوست دولتي كارآمدن روي از ميتواند نيز
آن شرط به باشد ، مطمئن مشترك فرهنگ و تاريخ با و همزبان
را كشور اين در سريع تحولات و شرايط خوبي به تهران كه
افغاني اقوام و گروهها همه با ارتباط حفظ ضمن و كند درك
شمار به زبان ايراني اقوام از كه پشتونها جمله از
همه با را نزديكش ارتباط همكيشاند ، ما با و ميروند
ارتقاء افغانستان ماجراي در درگير بينالمللي طرفهاي
افغانستان مردم ميان در كه گروهي هر گرفتن ناديده.دهد
ايران و شد مرتكب پاكستان كه است اشتباهي دارد ، پايگاه
.نكرد مبذول آن به را لازم گذشتهتوجه سالهاي در هم
.نيست اشتباه فرصت ديگر اكنون
همه خود ، تمدني حوزه از دوباره تعريفي با بايد ايران
همه.دهد قرار حمايت چتر در را افغاني گروههاي
سمرقندي ، رودكي بلخي ، مولوي همچون بزرگاني به افغانيها
از كه ميكنند افتخار..و هراتي انصاري عبدالله خواجه
.هستند زمين ايران مردم تمدني و ملي مفاخر
مذهب چون مولفههايي در را خودش تمدني حوزه نبايد ايران
از اعم افغانيها همه كند ، خلاصه (دري) زبان ،(تشيع)
تمدني همان هواي..و بلوچ ازبك ، پشتون ، هزاره ، تاجيك ،
.ايرانيها كه ميكنند استشمام را
پاكستان ، و است افغانستان از گستردهتر حتي دايره اين
به بايد پس.ميگيرد دربر هم را ازبكستان و تاجيكستان
امنيت ، صلح ، كه پايدارتر مصالحي براساس و بياييم خود
ميآورد ، ارمغان به همسايه كشور در را عدالت و آزادي
.سازيم استوار را خود سياستهاي
|