ما تروريسم و آنها تروريسم
پس ماه دو اكتبر 1998 ، تاريخ 12 در حاضر سخنراني:اشاره
در آمريكا متحده ايالت سفارتخانه‌هاي در بمبگذاري از
عمليات اين از پس.است گرديده ايراد دارالسلام و نايروبي
بن‌لادن از آمريكايي مقامات بار ، نخستين براي كه بود
سخنراني اينبردند تروريستي‌نام عمليات مسئول به‌عنوان
تازگي از ولي‌چنان شده ، ايراد سال1998 در گرچه
سپتامبر 2001 عمليات11 از پس گويي كه است برخوردار
.است شده انجام
علوم ممتاز استاد پاكستاني‌الاصل ، احمد ، اقبال دكتر
و مقاله دهها مولف و آمريكا مختلف دانشگاههاي در سياسي
از پس ماه او7.است سياسي مختلف موضوعات درباره كتاب
.درگذشت سخنراني اين
انديشه و گروه‌فرهنگ
يهود زيرزميني سازمان ميلادي ، و1940 هاي1930 دهه در
جديدي حوادث بعدها ولي.مي‌ناميدند تروريست را فلسطين در
جريان يهوديان قتل‌عام سال1942 رسيدن فرا با.داد روي
مابانه‌اي ليبرال خاص همدردي احساس آن اثر در و داشت
اين در.بود دوانده ريشه غرب دنياي در يهوديان به نسبت
يعني فلسطين ، سرزمين هاي تروريست تاريخ ، از مقطع
يكباره به و1945 سالهاي1944 عرض در صهيونيستها ،
از تن دو تصوير دستكم.شدند ناميده "آزادي راه مبارزان"
مي‌توانيد را بگين مناخيم جمله از اسرائيل نخست‌وزيران
زير در جمله اين كه كنيد پيدا پوسترها و كتابها در عملا
"مقدار فلان جايزه تروريست ، " است ، شده چاپ تصويرشان
مبلغ 000/100 يافته‌ام تاكنون كه جايزه‌اي رقم بالاترين
تروريست بگين مناخيم سر تحويل به كه است انگليس پوند
.بود يافته اختصاص
سازمان سالهاي19901969 ، فاصله در يعني بعدها ،
مركز تروريستي سازماني به‌عنوان (ساف) فلسطين آزادي‌بخش
قطب توسط بارها عرفات ياسر و كرد اشغال را سياسي صحنه
از سافير ويليام آمريكا ، روزنامه‌نگاري مكتب بزرگ
.است شده ناميده "تروريست‌ها سركرده"تايمز ، نيويورك
خاصي ، شگفتي با سپتامبر1998 ، تاريخ 29 در حالا ، ولي
بيل پرزيدنت راست سمت در كه شدم عرفات ياسر عكس متوجه
عكس هم رئيس‌جمهور چپ قسمت در.بود شده چاپ كلينتون
اين در.بود شده چاپ اسرائيل نخست‌وزير نتانياهو بنيامين
نيز عرفات و است عرفات ياسر متوجه كلينتون نگاه تصاوير
كه بود پيش سال چند همين.مي‌رسد نظر به سربه‌زير و رام
خود اطراف به تهديدآميزي به‌طور كمر به طپانچه‌اي با او
عكس اين و نكرده‌ايد فراموش را عكس‌ها آن.مي‌انداخت نظر
.بسپاريد به‌خاطر هم را بعدي
را ريشو مردان گروهي ريگان رونالد پرزيدنت سال1985 ، در
آنكه از پس آمريكا رئيس‌جمهور ريگان.پذيرفت حضور به
گفتگو به مطبوعات با آنگاه پذيرفت ، سفيد كاخ در را آنها
شما از برخي دارم اطمينان -آنها به اشاره با او.پرداخت
اخلاقي نظر از اينان":گفت -مي‌آوريد به‌ياد را لحظه آن
همان اينان ".هستند آمريكا بنيانگذاران و پدران همسنگ
با به‌دست اسلحه زمان ، آن در آنها ، بودند افغان مجاهدين
اخلاقي نظر از اينان.مي‌جنگيدند اهريمني امپراطوري
!بودند ما بنيانگذار پدران همسنگ
ناوگان به آمريكا از ديگري رئيس‌جمهور آگوست1998 ، در
كشتن قصد به تا داد فرمان هند اقيانوس در مستقر آمريكايي
موشك با افغانستان در آنها اردوي به افرادش و بن‌لادن
را شما مطلب اين يادآوري با ندارم قصد من.كند حمله
به آمريكايي موشك پانزده كه بن‌لادن آقاي كه كنم شرم‌زده
پيش سال چند تنها شد ، شليك افغانستان به او كشتن قصد
از و !بود جفرسن توماس و واشنگتن جورج اخلاقي همسنگ
مقام تنزل شما "بنيانگذار پدران اخلاقي همسنگ" از اينكه
.شد خشمگين يافت
وقايع اين تمام نمودن يادآوري علت كه مي‌دانيد شما حالا
تروريسم اول خصلت كه سازم خاطرنشان شما به كه اينست
تروريست.مي‌كنند تغيير تروريستهااست آن بودن پيچيده
تروريست به ديروز قهرمان و است امروز قهرمان ديروزي
بسيار نكته تصاوير دنياي شدن دگرگونميشود بدل امروزين
نگه مطلع نكته اين به نسبت را خود بايد ما و است مهمي
چيزي چه و است تروريسم چيزي چه كه بدانيم و داريم
علت بدانيم كه اينست مهم‌تر نكته ولي.نيست تروريسم
.كرد متوقف را آن مي‌توان چگونه و چيست تروريسم
و متغير حالت يك كه اينست تروريسم پيرامون ديگر مهم نكته
منطقي نيست قرار شما اگر.است گريز تعريف ضرورتا متلون
سند بيست دستكم من.نيستيد هم تعريف‌پذير آن‌وقت باشيد ،
اين از يكي حتي.كرده‌ام بررسي را تروريسم درباره رسمي
واژه اين آنها همه.نمي‌كند تعريف را واژه اين هم اسناد
توصيف جدلي و مهيج نحوي به آنرا مي‌دهند ، توضيح را
بياندازند كار به را ما فكر آنكه عوض به تا مي‌كنند
مثال يك نمونه ، براي فقط ، من.برانگيزند را ما احساس
جورج اكتبر1984 ، تاريخ25 در.مي‌آورم شما براي
در كنيسه‌اي در آمريكا ، وقت خارجه امور وزير شولتز ،
سخنراني ;مي‌كند سخنراني نيويورك شهر در پارك خيابان
از صفحه هفت آن متن.است تروريسم درباره بلندبالايي
يك حتي صفحه هفت اين در.كرد اشغال را خارجه وزارت بولتن
.ندارد وجود تروريسم از تعريف
:مي‌گيريم تحويل تعريف به‌جاي كه است چيزهايي اين
را آن ما كه است مدرن توحش همان تروريسم":اول تعريف
".مي‌ناميم تروريسم
شكلي تروريسم":است اولي از تابناك‌تر دو شماره تعريف
".است سياسي خشونت از
آمريكا ، خارجه وزير شولتز ، آقاي نشديد؟ شگفت‌زده
.است سياسي خشونت از شكلي تروريسم مي‌گويند
زمين مغرب تمدن عليه تهديدي تروريسم":شماره3 تعريف
".است
ارزش‌هاي عليه خطرناك تهديدي تروريسم":شماره4 تعريف
".است غربي اخلاقي
در چيزي كند تحريك را شما احساسات اينكه جز كرديد؟ توجه
مي‌گذارد؟ شما اختيار
تعريف را تروريسم آنها.هستند همين‌طور نوعا تعاريف اين
تحليل ، به پاي‌بندي متضمن تعريف ارائه زيرا نمي‌كنند
درواقع ايناست نامتناقض موازين نوعي از پيروي و ادراك
.است تروريسم پيرامون رسمي آثار خصلت دومين
اين از مشخص تعريف فقدان كه اينست از عبارت سوم خصلت
فكر جهاني رسمي مقامات كه نمي‌شود اين از مانع واژه
، ولي نمي‌كنيم تعريف را تروريسم اينكه با ما.نكنند
را غربي تمدن اخلاقي ارزش‌هاي كه است خطري مي‌دانيم
است خطري بشريت ، عليه است خطري همچنين و مي‌كند تهديد
صفحه از را آن بايد شما بنابراينما خوب نظام عليه
بايد.باشد جهاني ما برداقدام بايد.كنيد محو روزگار
.كنيد نابود را آن بتوانيد تا كنيم عمل جهاني سطحي در
داشته جهاني خصلتي بايد ضدتروريستي سياست‌هاي بنابراين
پيرامون ما توان مورد در":شولتز جورج خطابه همان.باشند
با مقابله براي كه زمان هر و موقع هر زور بردن به‌كار
هيچ ".ندهيد راه خود به ترديدي باشد ، لازم تروريسم
هم موشك‌ها روز يك عرض در.ندارد وجود جغرافيايي محدوديت
كشور دو اين.مي‌دهند قرار هدف را سودان هم و افغانستان
هدف كشوري موشك‌هاي توسط و دارند فاصله هم از مايل 2300
برد.دارد فاصله آنها از مايل كه8000 گرفتند قرار
.است جهاني عمليات
در قدرت اعمال توان بايد تنها نه قدرت مدعي:چهارم خصلت
واقف نيز چيز همه بر بايد بلكه باشد داشته را جهان سطح
كه مي‌دانيم لذا هستند ، كجا آنها كه مي‌دانيم ما.باشد
در را اطلاع‌يافتن ابزار ما.دهيم قرار هدف را كجا بايد
ما.داريم اختيار در را دانش كسب ابزار ما.داريم اختيار
.هستيم كل داناي
را آزادي‌بخش مبارز و تروريست ميان فرق ما":شولتز
بدون مي‌كنيم ، نگاه كه خود پيرامون به و مي‌دانيم
".مي‌دهيم تميز يكديگر از را دو اين زحمتي هيچ‌گونه
و ماست روزمتفق يك نمي‌داند كه است لادن بن اسامه فقط
.است بهت‌آور لادن بن اسامه براي اين.ما دشمن ديگر روز
يك:پرداخت خواهيم هم او داستان به خود صحبت اواخر در
.واقعي داستان
معلول و علت جستجوي از مطلب بررسي در رسمي مقامات:پنجم
افراد شدن تروريست علت دنبال به نبايد.مي‌كنند اجتناب
برانگيختن موجب علت جستجوي دليلي؟ چه دليل؟.باشيد
.شد خواهد افراد اين به نسبت همدردي
گزارش دسامبر1985 ، مورخ18 تايمز ، نيويورك:ديگر مثال
خاطر به را روزگاري لابد -يوگسلاوي خارجه وزير كه داد
وزير از -داشت وجود يوگسلاوي نام به كشوري كه مي‌آوريد
تروريسم علل كه نمود درخواست متحده ايالات خارجه
-خارجه وزير شولتز ، جورجبگيرد نظر در هم را فلسطيني‌ها
روي.شد سرخ صورتش" -مي‌كنم قول نقل تايمز نيويورك از من
تروريسم) كه:گفت خود ميهمان خارجه وزير به و كوبيد ميز
دنبال چرا "والسلام ، .ندارد علتي هيچ به ربطي هيچ(آنها
بگرديم؟ دليلي
ابراز تروريسم به مانسبت كه اخلاقي انزجار:شش شماره
را گروههايي ترور بايد فقط ما.است گزينشي مي‌داريم
فقط مانيستند رسمي مقامات تاييد مورد كه كنيم احساس
رسمي مقامات تاييد مورد كه گروههايي ترور براي بايد
ريگان رئيس‌جمهور كه بود روي همين ازبزنيم كف هستند
.زد را حرف اين واقعا او."كنتراهستم يك من":گفت
تعريفي ، هر به بنا نيكاراگوآ ، كنتراهاي كه مي‌دانيم ما
نيز ، رسانه‌ها.تروريست جز نبودند بناميد كه چيزي هر
مورد در غالب نظريه رسمي ، مقامات نظر از جستن دوري براي
.كردند اتخاذ را تروريسم
شيوه كه دارداينست بيشتري اهميت من نظر به كه آنچه
حذف خود ديدگاه صفحه از را دوست حكومت‌هاي ترور حاكم ،
شيوه اين كه چراگشت بازخواهم مطلب اين به من. مي‌كند
يكي لاتالير ، اورلاندو كه) هم را پينوشه قضيه ، با برخورد
حذف خود ليست از (رساند قتل به مرا شخصي دوستان از
كه آنچه.مي‌داند موجه نيز را الحق ضياء ترورهايميكند
محاسبات موجب به كه اينست بگويم شما به مي‌خواهم
ضياءالحق ، دولتي ترورهاي طي كه من ، افرادي سرانگشتي
شدند كشته آن اندونزيايي نوع و آرژانتين ، برزيل پينوشه ،
انواع ساير و ساف عمليات از حاصل كشته‌هاي به نسبت
بسيار حسابي به -دست اين از تروريستي عمليات
دو اين نسبت.است هزار يكصد به يك عملا -محافظه‌كارانه
.است رقم اين
و را ضعف مي‌شناسد ، نه رسميت به را قدرت متاسفانه تاريخ ،
لحاظ از بنابراين.مي‌دهد قرار توجه مورد را قدرت فقط
.است شده ابراز حاكم گروههاي به فقط توجه تاريخي ،
.مي‌شود آغاز كلمب كريستف روز با تاريخ حاضر ، عصر در
عصر مي‌شود ، آغاز كلمب كريستف روز با كه عصري
صفحه از بزرگي تمدن‌هاي.است نشده ثبت قتل‌عام‌هاي
آزتك‌ها ، اينكاها ، ماياها ، تمدن.شده‌اند محو روزگار
محو دم از همه كانادا سرخپوستان و آمريكا سرخپوستان تمدن
.شدند نابود و
صداي هم امروز حتي -نشد شنيده آنها اعتراض صداي
به كم‌كم اخيرا.نمي‌شود شنيده كامل به‌طور اعتراض‌شان
بله ، -عيار تمام به‌طور نه ولي -مي‌شود توجه اعتراض‌شان
توجه اين وقتي تنها ولي مي‌شود ، توجه آنها اعتراض به
كه وقتي تنها يا و ببيند صدمه سلطه قدرت كه مي‌شود ابراز
كسي كه وقتي.كند تحميل ما بر هزينه‌اي مقاومت [جنبش]
ژنرال مانند كسي يا و مي‌شود كشته كاستر ژنرال مانند
ملتفت ما كه است آن‌وقت تازه مي‌شود ، محاصره گوردون
زده‌اند مبارزه به دست اعراب يا و سرخپوستان كه مي‌شويم
.مي‌شوند كشته و
سياست متحده ، براساس ايالات:جلسه اين در نكته آخرين
رژيم‌هاي از بسياري ايجاد به دست سرد ، جنگ زمان در خود
رژيم مانند رژيم‌هايي.است زده ديگري از پس يكي تروريست ،
دوست ديكتاتورها اقسام و انواع رژيم‌باتيستا و ساموزا
هم علت كار اين.مي‌دانيد را اين شما.بوده‌اند آمريكا
نيكاراگوئه ، در كنتراهانيست هم شما و من تقصير داشت ،
اما و غيره و السالوادور مورد و افغانستان در مجاهدين
باز.برده‌ايد رنج كافي اندازه به شما مقابل ، طرف درباره
فكر.ندارد بهتري وضع هم مقابل طرف.برد خواهيد رنج هم
ولي.پرداخته‌ام مقابل طرف ثناي و مدح به من كه نكنيد
خودتان از و كنيد رعايت را تعادل.كنيد رعايت را توازن
چيست؟ تروريسم كه كنيد سوال
.كنيم تعريف را لعنتي چيز اين كه است اين ما وظيفه اولين
اخلاقي همسنگ" از غير چيزي -دهيم توضيح نوعي به آنرا
."غربي تمدن به اخلاقي تعدي" يا و "بنيانگذار پدران
شديد ترس ترور ، ":مي‌گيرم وبستررا لغت‌نامه طرف من
استفاده تروريسم و ارعاب واژه‌هاي از او "فرساست طاقت
اعمال براي كننده مرعوب شيوه‌هاي از استفاده" مي‌كند ،
ساده تعريف اين ،"حكومت يك مقابل در مقاومت يا و حكومت
تمركز تعريف اين.است منصفانه اينكه آن و دارد خوبي يك
خلاف غيرقانوني ، كه خشونتي قلدرانه ، برخشونت مي‌كند
كه چرااست صحيح تعريف اين و است قلدرانه و اساسي قانون
قرار دولت استفاده مورد اينكه به توجه بدون را ترور
.مي‌دهد قرار تعريف و توجه مورد مردم ، يا مي‌گيرد
گذارده كنار تعريف اين انگيزه شده‌ايد؟ چيزي متوجه آيا
آرمان اين كه نيست مطلب اين برسر ما صحبت.است شده
است مسائلي سر بر ما صحبت.نيست عادلانه يا است عادلانه
قانونيت ، خاطر ، رضايت فقدان خاطر ، رضايت اجماع ، مانند
بر انطباق عدم اساسي ، قانون بر انطباق قانونيت ، فقدان
كنار چارچوب اين از را انگيزه چرا پس اساسي ، قانون
فرق و دارد فرق انگيزه.دارد فرق انگيزه چون مي‌گذاريم
.ندارد
.است بيماري يك اينميشود انجام ترور با جنايات انواع
به شماهستيد بيمار شما.هستيد بيماري يك به مبتلا شما
يك بايد شما.هستيد خويش جانب به جهان تمام توجه دنبال
به دستميزنيد كار اين به دستبكشيد را جمهور رئيس
و متوقف را اتوبوس يك.مي‌زنيد وحشت و ترور ايجاد
.مي‌كنيد لخت را آن مسافران
تهراني علي:ترجمه/ احمد اقبال دكتر
دارد ادامه
|
