|
اسلامي جامعه در اقتصادي توسعه
دوم بخش -توسعه و اسلام
ديدگاه به نويسنده حاضر ، مطلب پيشين شماره در:اشاره
زندگي كيفيت درباره مطالبي و پرداخت توسعه به نسبت اسلام
.كرد عنوان اسلام در
كه توليد براي عاملي عنوان به سرمايه پديده شماره اين در
و آيات بر تكيه با گرفته قرار اسلام تاكيد مورد درستي به
است شده بررسي روايات
وامدار و فرهيخته و شيفته آنكه با سعدي":ميگويد سروش
تفضيل بودن ، بزرگان نعمت پرورده حكم به بود غزالي مكتب
را روزي پراكنده و برنميتافت را غنا بر فقر مطلق
بيشتري مصونيت و ايمني توانگري در و مييافت پراكندهدل
قدرت كه درميآويخت مدعي درويشان با و درويشي تا ميديد
دل و مصون عرض و پاك جامعه و مزكا مال و سجود قوت و جود
نپيوندد فاقه يا فراغت و است آنتوانگران از همه فارغ ،
و مهماني و نذر و وقف و نبندد صورت تنگدستي در جمعيت و
كه است عباداتي قرباني ، و هدي و اعتاق و فطره و زكاه
به مستوران با مقابل در و است ساخته توانگران از تنها
باد به گرامي عرض و افتادهاند فساد عين در درويشي علت
.(همان)"...و داده نامي زشت
در عمومي خواست براي مانعي هيچ نظري ، لحاظ از بنابراين ،
برخي برخلاف ديگر ، عبارت بهندارد وجود فقر زدودن و محو
ترغيب را دنياگريزي و رياضتكشي كه ديگر اديان
يافتن و فقر با مبارزه به موظف اسلامي دولت نمودهاند ،
مبناي يك نگاه ، نوع اين.ميباشد آن محو براي راههايي
.است اسلامي جامعه يك در اقتصادي توسعه جهت مطلوب نظري
ديني ادبيات در ثروت جايگاه
ثروت ، به نسبت اسلام صريح ديدگاه يافتن فقر ، موضوع برخلاف
به اسلام از صريح نظري استنباط و است پيچيدهتر قدري
اين.نميباشد فقر به نسبت اسلام ديدگاه وضوح و سادگي
واقع در ثروت ، داشتن كه است مهم جهت آن از موضوع
رشد اصلي عوامل از يكي كه است سرمايه تجهيزكننده
ولي است شده نفي صراحت به فقر چه اگر.ميباشد اقتصادي
شرايطي تحت آن از برخورداري و ثروت داشتن ميرسد نظر به
ثروت از برخورداري كه اين است مسلم آنچه.است شده تاييد
غفلت معرض در را انسان ميتواند ماديات از بهرهمندي و
ديني ادبيات در انذارها بيشتر شايددهد قرار خدا از
جمع الذي لمزه ، همزه لكل ويل:باشد گرايش اين از ناشي
.(31104)اخلده ماله ان يحسب عدده ، و مالا
سه اين:مينويسد علي يوسف عبدالله آيات اين تفسير در
تجمع كه شدهاند تقبيح شكل شديدترين به جهت بدان بد خصلت
بلكه نيازمندان راه در بكارگيري براي نه آنها ثروت
اين تصور به ثروت و اموال مصرف در خست و كنز و جمعآوري
به يا و نموده طولاني را او عمر مالاندوزي چنين كه است
ترتيب ، همين به.(Yusuf,1934,1789) داد خواهد جاودانگي او
مورد را ثروتاندوزي و ثروت كه ديگر آيات از بسياري
كنز توجهشان عمدتا ميرسد بهنظر دادهاند ، قرار عتاب
نياز رفع و جامعه رشد راه در آنها از استفاده عدم و ثروت
بما يبخلون ولايحسبنالذين.ميباشد جامعه افراد
و (1803)...هوشرلهم بل لهم هوخيرا فضله من اتيهمالله
في ينفقونها والفضهولا الذهب يكنزون والذين يا
.(349) اليم بعذاب فبشرهم سبيلالله
كه ميسازد تقويت را فرض اين آيات ، اين در بيشتر دقت
ثروت و مال كه است افرادي تند ، عتابهاي اينگونه خطاب
استفاده جامعه رفاه جهت در آنها از و نموده جمع را خود
سرمايهگذاري طريق از ميتواند رفاه اين.نميكنند
خود كه سودآور و مفيد فعاليتهاي در شده كنز ثروتهاي
از يا و آيد بدست است اشتغال افزايش و توليد رشد عامل
افراد بين در شده كنز ثروتهاي اين مستقيم انفاق طريق
بدست ندارند توليد و كار قدرت خود كه ناتوان و نيازمند
.آيد
احاديثي و آيات از بسياري شد ، ذكر كه همانگونه معالوصف ،
انسان واقع در نمودهاند تقبيح را ثروتاندوزي و ثروت كه
خداوند از غفلت و ثروت از ناشي غرور احساس به نسبت را
نذيرالاقال من قريه في ارسلنا وما" دادهاند انذار
اكثر نحن قالوا و كافرون ، به ارسلتم بما انا مترفوها
.(و 3534 34) "بمعذبين نحن ما و اولادا و اموالا
الحيوه انما اعلموا:ميفرمايد ديگر آيهاي در همچنين
تكاثر و بينكم تفاخر و زينه و لهو و لعب الدنيا
ثم نباته الكفار اعجب غيث كمثل الاولاد و فيالاموال
آيه در يا و ;(2057) حطاما يكون ثم مصفرا فتريه يهيج
.(2089) جما حبا المال تحبون و:ميفرمايد ديگر
روايات ، و آيات اينگونه كه ميرسد نظر به ديگر ، عبارت به
ساير همچون را ثروت كه مينمايد خطاب را غافلي افراد
داده قرار خود لذتگرائي و دنياگرائي وسيله مادي ، ابزار
را خود و نموده فراموش را خداوند تفرعن ، و غرور با و
.ميكنند احساس او از بينياز
استفاده به را مسلمانان كه دارد وجود آياتي ديگر ، طرف از
نموده عطا انسان به خداوند مادي مواهب از بهرهبرداري و
ما طيبات لاتحرموا امنوا ايهاالذين يا:مينمايند ترغيب
.(875)لايحبالمعتدين الله ان لاتعتدوا و لكم احلالله
عليكم فيحل فيه ولاتطغوا رزقناكم ما طيبات من كلوا:يا و
بين در كه را رياضتكشي همچنين قرآن.(8120)...غضبي
و مريم ابن بعيسي وقفينا...نموده نفي است رايج مسيحيان
و رافه اتبعوه قلوبالذين في جعلنا و الانجيل اتيناه
بتغاء الا عليهم كتبنا ما ابتدعوها رهبانيه و رحمه
.(2757)رضوانالله
برخورداري به نسبت اسلام كه گرفت نتيجه ميتوان بنابراين
باقيماندن به مشروط را آن ولي كرده تاكيد مادي مواهب از
ثروت داشتن ديگر عبارت بهاست داده قرار الهي مسير در
است ، شده هم تشويق بلكه نشده منع تنها نه خود بهخودي
در و خدا به نسبت كبر و بينيازي احساس به نسبت ولي
داده انذار مكررا و شديدا الهي طريق از انحراف نتيجه
.است شده
مداقه و بررسي قابل ديگر منظري از قرآن آيات از برخي
خلقت هدف كه دارند تاكيد قرآن در زيادي آيات.ميباشند
الوانه مختلفا فيالارض ذرالكم ما و است بوده انسان
سخرالبحر هوالذي و يذكرون لقوم لاي ذلك في ان
و تلبسونها حليه منه تستخرجوا و طريا لحما منه لتاكلوا
-14)تشكرون لعلكم و فضله من ولتبتغوا فيه مواخر الفلك تري
و فهم قابل مشابه آيات و آيات اين از آنچه(1316
آسمان و زمين در آنچه تنها نه كه است اين است برداشت
از كه شده خواسته او از بلكه است انسان براي شده آفريده
نعمت شكر آن شرط البته و نموده بهرهبرداري مواهب اين
مسلمين كه بود خواهد انتظار قابل بنابراين.ميباشد الهي
براي خداوند آنچه از اندازه به و معقول تمتع بهدنبال
دنيا در راحتي مادي زندگي از تا بوده آفريده انسان
و آرام زندگي يك از برخورداري طبعا.باشند برخوردار
انجام زمينهساز ميتواند مادي ، نعمات از برخوردار
.بود خواهد آن نتيجه اخروي رستگاري كه گردد فرايضي
است آن قسمت اين در اهميت حائز بسيار و تامل قابل نكته
است انسانها كل براي شده آفريده آسمان و زمين در آنچه كه
پيرو را خود كه مسلمين جمله از برگزيده و خاص گروهي نه و
كه جامعهاي و گروه يا فرد هر بنابراين.ميدانند قرآن
و توانائي منظور) كند كشف انسان در را پتانسيلي چنين
كه ديگر مخلوقات كل و طبيعت بر تسلط براي انسان قابليت
كوشش هدف اين به دستيابي جهت در و (است شده ذكر قرآن در
.مييابد دست آن به باشد ، آن هزينه پرداخت آماده و كرده
اين ميشود مشاهده امروز جهان در آنچه كه ميرسد نظر به
بوسيله يا و قرآن طريق از چه كنوني پيشرفته جوامع كه است
نيل جهت در و برده پي پتانسيل اين به خود تجارب و مطالعه
بيشترين و ننموده دريغ كوششي هيچ از هدفي چنين به
اين از شايد.نمودهاند پرداخت آن براي را هزينهها
منطقي و توجيه قابل آنها اقتصادي توسعه و رشد زاويه ،
.باشد
اسلام در كار
قويا اسلام در مادي ، نيازهاي رفع جهت در كوشش و تلاش
اكتسبوا مما نصيب للرجال:ميفرمايد قرآن.است شده توصيه
.(324) فضله من سئلواالله و ممااكتسبن نصيب للنساء و
سعيه ان و (3953)سعي ما الا للانسان ليس وان:همچنين
نيز و (414053) الجزاءالاوفي يجزيه ثم يري ، سوف
مناكبها في فامشوا ذلولا الارض لكم جعل هوالذي ميفرمايد
(ع)صادق امام.(1567)اليهالنشور و رزقه من كلوا و
نقاش 1370 ، ) "است تنبلي و سستي نتيجه فقر":ميفرمايند
يك بايد مردم" كه است نقل (ص)اكرم پيامبر از همچنين.(19
بقيه و خواب صرف سوم يك تلاش ، و كار صرف را روز از سوم
"بكنند اجتماعي فعاليتهاي و تفريح عبادت ، صرف را آن
:ميفرمايد قرآن نيز و (Lings،1983 نصر ، 1990و)
و آيات كثرت مجموع ، در.(1178) معاشا وجعلناالنهار
نشاندهنده معاش تامين براي تلاش و كار با مرتبط احاديث
زندگي در اقتصادي فعاليتهاي به نسبت اسلام كه است آن
.دارد ويژهاي توجه مادي
اسلام در آن اهميت و سرمايه
است مفاهيمي جمله از توليد ، براي عاملي عنوان به سرمايه
و مال.است گرفته قرار تاكيد مورد اسلام در درستي به كه
حضراحدكم اذا عليكم كتب:شده ياد نيكي با قرآن در ثروت
بالمعروف قربين والا للوالدين الوصيه خيرا ترك ان الموت
ثروت مذمت مورد در مطهري شهيد(1803) المتقين علي حقا
به شديد علاقهمندي اسلام:نمودهميگويد بحث اسلام در
كه است معتقد ايشان.را ثروت خود نه و نموده ذم را ثروت
و باعث آن وجود چون نموده تشويق را ثروت داشتن اسلام
.شد خواهد مبادله و تجارت صنعت ، كشاورزي ، در توليد عامل
اتلاف و اسراف اسلام در كه است معتقد مطهري شهيد همچنين
در كسي اگر كه ميگويند ايشان.است شده منع قويا ثروت
، مطهري ، 1360) است شهيد شود كشته خود اموال از دفاع راه
.(3835
در آموزشهايي و دستورات به كه بود خواهد مناسب اينجا در
تجمع ساز زمينه ميتوانند كه كنيم اشاره اسلام
هدف اينباشند اسلامي جامعه يك در فردي سرمايههاي
كشورها تمامي در آنها تبع به و كنوني پيشرفته دركشورهاي
طريق از طبعا و ميگيرد صورت بانكها بهوسيله
است ذكر به لازم.ميگيرد صورت تجمع اين مادي انگيزههاي
در آنها گيري كار به و سرمايهها تجهيز امروز جهان در كه
مهمترين از اقتصادي توسعه نتيجه در و ملي توليد رشد
كه است مواردي جمله از وقف.ميآيد حساب به عوامل
از يكي واقع در.شدهاند آن انجام به توصيه مسلمانان
خيريه امور براي نوعا كه است وقف متمكن افراد عبادات
مال ساختن رها وقف ، لازمه" ديگر عبارت به.ميگيرد انجام
در آن منافع كردن عمومي و شخصي و خصوصي مالكيت ازقيد خود
وقف.(، 150 شيرازي ، 1367 آزار بي) است مردم و خدا راه
طبق تا ميگيرد قرار اسلامي حاكم اختيار در معمولا
.(همان ، 151) گيرد قرار بهرهبرداري مورد واقف خواست
در سرمايهها تجهيز در وقف نقش با رابطه در تيف هوار
هستند نهادي داراي عربي كشورهاي:مينويسد عربي كشورهاي
يا مذهبي اهداف با است مرتبط معمولا كه وقف نام به
.آموزشي
[ نهادي چنين كه بپرورانيم را ايده اين اگر نيست دشوار
منجر اقتصادي فعاليتهاي تجهيز و سرمايه تجمع به]ميتواند
در كه ابزار ، اين از سعودي عربستان در آرامكوشود
از كه وسيلهاي عنوان به است شده شناخته اعراب بين
تامين براي بود ، ترديد مورد بدعت يك عنوان به عربها طرف
قرار استفاده مورد كار نيروهاي جبراني بيمه سرمايه
( Teaf,1957,62)گرفت
يافت ميتوان فراوانتري موارد شيعه ، بين در و ايران در
رشد در ويژهاي نقش ميتوانند آنها ، در تدبير صورت در كه
ايفا آن مختلف مناطق و اسلامي جامعه كل اقتصادي توسعه و
و مذهبي اماكن توجهي قابل تعداد حاضر حال در.كنند
خصوص به كشور سرتاسر در امامزادهها مقبره مثل زيارتگاه
كهمردم دارند وجود محروم و كوچك روستاهاي و شهرها در
اعتقاد آنها به قلبا و عميقا مختلف مناطق در بومي
اين به نذورات عناوين تحت معتنابهي وجوه سالانه و داشته
تعداد سالانه اماكن اين.مينمايند اهدا مذهبي مراكز
نذورات اين دريافت تداوم كه دارند نيز زائر توجهي قابل
توسط نوعا اماكن اين درآمدهاي.مينمايند تضمين را
همان مقبره و ساختمان به مربوط امور صرف متوليان
منطقيترين و مناسبترين شايد چه اگر.ميگردد امامزاده
اين در عمراني سرمايهگذاريهاي هزينهها ، اين مورد
با كه صورتي در ولي باشد زائرين رفاه جهت در و مكانها
حد از بيش كارگيري به از و رود كار به احتياط و تدبير
اين شود ، جلوگيري تجملي و زينتي امور در منابع اين
محلي مسئولين هماهنگي با ميتوانند شده تجهيز سرمايههاي
كشاورزي ، عمراني ، فعاليتهاي در اسلامي دولت نظارت تحت و
منجر بلندمدت و مدت ميان در كه رود كار به تجارت و صنعت
افزايش.شد خواهد ساكنان اشتغال و محلي ثروت افزايش به
نذورات افزايش امكان خود ، نوبه به ساكنين ، درآمد و ثروت
چنين از قبل به نسبت بيشتري مالي تمكن كه افرادي
كه آنجا از.ميكند فراهم را يافتهاند سرمايهگذاريهايي
سازگار بومي فرهنگ و قلبي اعتقادات با مكانيزم اين
يك كه بانكي سيستم از مطلوبتر و كاراتر احتمالا ميباشد
خواهد نتيجه است ، بومي افراد براي نامانوس و وارداتي روش
.داد
مصرف
مباحث از كلان اقتصاد در خصوص به اقتصادي متون در مصرف
را ملي ناخالص هزينه از سهم بيشترين كه است مهم و اوليه
توليد در دوگانه نقشي مصرف.است داده اختصاص خود به
باعث بيشتر ، مصرف طرف يك از.ميكند ايفا ملي ناخالص
و ملي توليد افزايش نتيجه در و توليدي واحدهاي تحريك
مصرف ، پساندازهاي كاهش ديگر ، طرف از و ميشود اشتغال
خدمات و توليد بخش نياز مورد سرمايههاي تجهيز جهت لازم
.مينمايد فراهم را
بررسي به توجهي قابل بخش اسلامي متون و ديني ادبيات در
آموزشهاي در معتدل و معقول مصرفاست يافته اختصاص مصرف
اسلامي ، ديدگاه براساس.است گرفته قرار تاكيد مورد ديني
در هرآنچه و نداشته تعلق انسان به زمين روي در چيز هيچ
ما لله:ميباشد خداوند به متعلق است موجود جهان
لمن قل:ميفرمايد نيز و (2842) والارض فيالسموات
بنابراين.(8423) تعلمون كنتم ان فيها من و الارض
آنها مصرف و دارد تعلق خداوند به است شده آفريده هرآنچه
نموده ارائه آنها مالك كه باشد بهطريقي بايد بشر توسط
.است
آنها از لذت و كالاها(مصرف) استفاده به را مردم قرآن
حلالا فيالارض مما كلوا ايهاالناس يا:است نموده تشويق
طيبات من كلوا امنوا ايهاالذين يا:يا و ،(1682) طيبا
.(6)(1722) تعبدون اياه كنتم ان اشكروالله و رزقناكم ما
و بخل:است شده منع چيز دو تشويق ، اين بهرغم الوصف ، مع
هو فضله من الله اتهم بما يبخلون الذين يحسبن ولا" اسراف
الناس يامرون و يبخلون الذين:يا و ،(1803) "لهم خيرا
اعتدناللكفرين و فضله من الله اتهم ما يكتمون و بالبخل
بخل به نگاه و آموزش نوع اين.(374) مهينا عذابا
كنترل با را مسلمانان سرمايه است قادر خوبي به واسراف ،
كمك افراد پسانداز به كه اسراف از جلوگيري و مصرف
.نمايد تجهيز ميكند ،
مصرف و منابع اتلاف نهي كه نمود بيان ميتوان مجموع در
تجهيز نتيجه در و پسانداز افزايش باعث اسلام در بيهوده
زير و كم بهرهوري ديگر طرف ازبود خواهد مردم سرمايه
كه) جامعه منابع و سرمايه اتلاف نوعي بودن ، توليد ظرفيت
كشورهاي خصوص به و جهان در كمياب عوامل جزو عليالقاعده
اسلام دين نكوهش مورد طبعا و بوده (ميباشد توسعه درحال
.ميباشد
دارد ادامه
|
|