پرثمر و مداوم كار سال حاصل 19
سال از 5 پس
پرثمر و مداوم كار سال حاصل 19
سازهاي دائرهالمعارف از جلد نخستين انتشار انگيزه به
ايراني
نجوا -الف
زهي سازهاي) / (اول جلد) ايراني سازهاي دائرهالمعارف
محمدرضا:ومحقق مولف /(ايران نواحي آرشهاي و مضرابي
قطع /پاييز 1380 اول ، چاپ ماهور ، انتشارات:ناشر /درويشي
+صفحه تومان ، 600 قيمت18000 /روكش با گالينگور رحلي ،
.انگليسي صفحه 14
مطالعه و فيشبرداري و جستجو و تحقيق سال از 19 پس
سازهاي دائرهالمعارف اول جلد كتابخانهاي ، و ميداني
محمدرضا.گرفت قرار كتابفروشيها پيشخوان بر ايران
همتي آشناست ، نامي ايراني موسيقي عرصه در كه درويشي
.آيد پيش مرحله اين تا كار اين كه كرد صرف را جانانه
با و گروهي ميبايست كه حركتها اينگونه متاسفانه
به تنها گيرد ، تحقق صورت فراوان پشتيبانيهاي و امكانات
آن در كه ذوقي.مينشيند بار به فردي همت و ذوق مدد
.ميزند موج سرزمين اين فرهنگي مواريث حفظ دغدغههاي
توانايي وي كه ميدهد نشان درويشي محمدرضا كاري گذشته
.است داشته را كاري چنين
.است كرده درخشاني كارهاي پژوهش خلاقيتو عرصه در وي
موسيقي هنرستانهاي موسيقيو چنددانشكده در تدريس
در وي فعاليتهاي آهنگسازي ، و موسيقي مباني تدريس و تهران
آثار براي مختلف قطعات تصنيف.ميدهد شكل را آموزش عرصه
با مشترك كار چند جمله از آوازي ، موسيقي نيز سينماييو
محسن قندهار به سفر فيلم نيزآهنگسازي و شجريان استاد
.شمارميرود به وي خلاقه فعاليتهاي جمله از...و مخملباف
و پارتيسيون چند و پژوهشي كتاب جلد انتشار12 و تاليف
فعاليتهاي جمله از ايران نواحي موسيقي مجموعه آثار نيز
.است درويشي ديگر
صاحب موسيقي اهل ساير از بيش را درويشي كه آنچه اما
درشتناكي وادي چنين در گامنهادن براي بصيرت و صلاحيت
(ايراني سازهاي دائرهالمعارف جلدي مجموعه 10 تاليف)
شناسايي در گذشته سال در20 سوزش طاقت تلاش ميكند ،
محمدرضا درواقع.است ايران نواحي هنرمندان و موسيقي
و مصاحبه ساعت هزاران آن حاصل كه ميداني پژوهش با درويشي
به اكنون است ، اسلايد و فيلم و عكس هزاران و نوار
ارزشمند منبع را وي ميتوان كه است رسيده مرحلهاي
به متاسفانه كه گنجينهاي.نهاد نام ايران نواحي موسيقي
صرف نيروهايش از مهم بخشي لازمه ، حمايتهاي عدم دليل
اصلياش مسير از را پرتلاش محقق اين كه ميشود كارهايي
در ايران نواحي موسيقي بزرگ همايش سه برپايي.ميكند دور
حماسي موسيقي و آواز و آيينه اورنگ ، هفت) انديشه تالار
موسيقي نوازنده حدود400 آخري همايش اين در كه ايران
برپايي نيز و (بودند آمده گرد كشور نقاط تمامي از محلي
آن سومين كه) كرمان در ايران نواحي موسيقي جشنواره دو
-بادي سازهاي جشنواره عنوان تحت و درديماه نيز
و ميداني و تجربي پشتوانههاي (ميشود برگزار كوبهاي
ايران نواحي موسيقي هنرمندان با گستردهاش ارتباطات نحوه
.ميسازد نمايان را
خود ايراني سازهاي دائرهالمعارف مجلد نخستين به نگاهي
گرفته صورت دقيق و پرزحمت پايه چه تا كار كه ميدهد نشان
در آنها از بسياري كه هنرمنداني از عكس قطعه 400.است
نيز ازآنها تني چند و ميكنند زندگي ايران دهكورههاي
كشيدهاند ، خاك نقاب در روي هماكنون سن كهولت دليل به
و جغرافيايي نقشه جدول ، 34 صدها شده ، طراحي تصوير 64
بزرگ كار از گوشهاي..موسيقي زيادينتنويسي حجم
".است كتاب اين نخست جلد در درويشي
انتشارات) ناشر چنانكه اثر اين تاليف و تحقيق مراحل
حدود و آغاز سال1361 از" آورده كتاب مقدمه در (ماهور
و هنرمند استاد ، بر200 بالغ و انجاميده بهطول سال 18
در...و دستيار راهنما ، صدابردار ، عكاس ، موسيقي ، مطلع
".داشتهاند همكاري آن مختلف مراحل
مينويسد خود چنانكه پژوهش اين در درويشي مستندات
سالخوردهترين و قديميترين برجستهترين ، "
در افراد اين بودهاند ، ايران مختلف نواحي موسيقيدانان
دهنده انتقال و ايرانزمين فرهنگ راستين راويان واقع ،
به ايراني قومهاي شفاهي ادبيات و موسيقي گرانبهاي ميراث
راويان اين از بسياري متاسفانه.ميشوند محسوب ما دوران
قابل بخش آنها درگذشت با و نيستند ما ميان در اكنون
".است رفته ميان از نيز ايران فرهنگي ميراث از توجهي
تجربي و شفاهي دانش به فروتنانه كتاب مقدمه در درويشي
:مينويسد و ميكند اعتراف ايران نواحي موسيقي بزرگان
خود شكل بهترين در نيز پژوهش و تحقيق كار اگرچه"
و باشد آفرينندگي و خلاقيت از جنبههايي حاوي ميتواند ،
دهد اختصاص خود به را موسيقيدان يك عمر از درازي سالهاي
جامعه هنري و فرهنگي مسايل از برخي بر پرتوي نهايت در و
حتي پژوهش اين حاصل كه ميكنم اعتراف اما ;بيفكند
دانش و هنر معرفت ، بيكران درياي مقابل در قطرهاي
و آموختهام آنها از زيستهام ، آنها با كه افرادي موسيقي
و هنر برابر در.بود نخواهد نيز كردهام استناد آنها به
ذات از جلوهاي جز چيزي كه موسيقيدانان اين معرفت
".ميآورم فرود تعظيم سر نيست ، خداوندگار
و اتنوموزيكولوژي درباره مولف صفحهاي مقدمه40
است مقالاتي كاملترين و محققانهترين از يكي سازشناسي ،
اهميت درباره ابتدا وي.است شده نگاشته زمينه اين در كه
در سازي ، موسيقي و سازها شناسايي" اينكه و سازها شناسايي
ارزشهاي درك به ميتواند آوازي موسيقي شناسايي كنار
كمك جامعه يك زيباييشناختي معيارهاي و ويژگيها و فرهنگي
به سپس و ميشود يادآور را نكاتي "بكند شايانتوجهي
كشورهاي در ازجمله) سازها ردهبندي سابقه سازها ، پيدايش
ديدگاههاي نيز و (ايران و يونان هند ، چين ،
وي ، نظر از سازها ردهبندي و فارابي چون موسيقيدانهايي
ردهبندي و ابنسينا نظر از سازها ردهبندي و ابنسينا
به سپسميكند اشاره مراغهاي عبدالقادر نظر از سازها
مختلف نظرگاههاي از موسيقي سازهاي ردهبندي مقايسه
سازها ردهبندي مقدمه ، اين از ديگر بخشي در و ميپردازد
توضيح را ميلادي و19 قرنهاي18 اركستري موسيقي در
سازها ردهبندي انواع نيز نوشتار همين درادامه.ميدهد
معرفي آن مهم نظريهپردازان و پيشروان و اروپا در
از متاثر را ايراني سازهاي ردهبندي درويشي.ميشوند
جمله از كه)بوستل هورن -زاكس كلي و اصلي تقسيمات
و ميداند (است اروپايي شناختهشده و معيار ردهبنديهاي
ايراني سازهاي ردهبندي تكميل براي نيز را ديگر نيازهاي
اين براساس.است كرده تامين ديگر ردهبنديهاي از
اصلي گروه چهار در ايران در رايج سازهاي ردهبندي ،
، ممبرانوفونها(پوست بدون كوبهاي سازهاي) ايديوفونها
كه زهي سازهاي) كوردوفونها ،(پوست داراي كوبهاي سازهاي)
(زخمهاي) مضرابي زهي سازهاي گروه دو به ما كشور در خود
آئروفونها ،(ميشوند تقسيم (كماني) آرشهاي زهي سازهاي و
.ميگيرند جاي (دميدني ، هوايي سازهاي)
نكات مهمترين است كرده سعي پژوهش اين در درويشي
در و ضرورت به بنا و بگيرد كار به را موجود ردهبنديهاي
درواقع.كند تلفيق هم با منطقي طور به را آنها مقدور حد
ايران ، در رايج سازهاي نوع به توجه با و نياز بنابر
و نهاده كنار را مهم ردهبنديهاي غيرضروري جنبههاي
ايجاد تلفيقي چنين حاصل.است افزوده را ضروري موارد
ويژگيهاي تمامي تحليل و تجزيه و بررسي براي تازه ساختاري
به تواند مي نيز آينده در كه.است ايراني نواحي سازهاي
را بسياري شناسي ساز در علمي والبته بومي معيار يك عنوان
.آيد كار به
سازهاي) كوردوفون خانواده سازهاي كتاب اين نخست جلد در
سازهاي بخش دو شامل ن ، ايرا مختلف نواحي در رايج (زهي
مورد (كماني) آرشهاي زهي سازهاي و (زخمهاي) مضرابي زهي
دو همچنين مجلد اين در.ميگيرد قرار تحليل و تجزيه
و ايران موسيقي دستگاهي رديف در رايج زهي سازهاي پيوست
مجموعه اين در نقصي تا آمده نيز يافته تغيير زهي سازهاي
نامآور نوازندگان از برخي از داشت جا اگرچهنشود حس
.شود يادي نيز بهاري مرحوم همانند سنتي
اول بخش در كه شدهاند تنظيم بخش چند در اول جلد مطالب
ساز دوم16 بخش در و (مضرابي) وزخمهاي زهي ساز 16
البته.گرفتهاند قرار بررسي مورد(كماني) آرشهاي زهي
به ;نيست ساز مختلف نوع زهي ، 16 ساز از16 منظورمولف
ميتواند مختلف نواحي در واحد ساز يك كه چرا رسد مي نظر
نوع دستانبندي ، كوك ، نظام نظام ظاهري ، شكل لحاظ از
...و رفته كار به مواد و جنس اجرايي ، تكنيكهاي استفاده ،
مولف دليل همين به باشد ، داشته را خود خاص ويژگيهاي
قرار بررسي مورد خود ناحيه فرهنگ در را سازي هر كوشيده
خراسان ، شمال و شرق مناطق در تار دو نمونه براي.دهد
كه) كرمانشاه و مازندران شرق كتول ، عليآباد تركمنصحرا ،
يكسان ظاهرهيئتي به (است معروف تنبور به ناحيه اين در
ميتوان نواحي اين سازهاي از يك هر در دقت با اما دارند ،
.برد پي آنها آشكار تفاوتهاي به
نقشه ابتدا ناحيه ، هر ساز براي است كرده سعي درويشي
هر در آن رواج اصلي مراكز و ساز آن پراكندگي و جغرافيايي
را جوان پژوهشگران كار اين.بياورد نقشه روي را منطقه
دوش از را بسياري زحمات ميتواند و ميآيد كار به بسيار
با ساز هر اندازههاي و ابعاد ادامه در.بردارد آنها
اين در.است شده آورده آن اجزاي تمامي صحيح و دقيق معرفي
جنس و ساز ، نوع هر قطعات تمامي با علاقهمند خواننده بخش
عكس صورت به ديگر صفحه در بخش همين.ميشود آشنا آنها
دست به ملموستري درك ساز اجزاي از خواننده تا شده تكرار
معرفي اين در) ميشود معرفي ساز مرحله اين از پس.آورد
شاخصترين نظرات از بستي جمع كرده سعي مولف نيز
معرفي.(كند لحاظ خود نوشته در را ساز هر نوازندگان
تكنيكهاي مختلف ، كوكهاي معرفي ساز ، هر كوكبندي ويژگيهاي
شده آورده نيز مراسم در ساز استفاده نوع حتي و اجرايي
خود ميداني تحقيقات به توجه با مولف نمونه براي.است
ساز اين كه مينويسد بلوچستان (پنجتار) رباب ساز درباره
سراوان پيرآباد روستاي در نقشبنديه درويشان محافل در فقط
و قسمتها اندازههاي جدول نيز پايان در.ميشود استفاده
.است آمده ساز هر قطعات
نتنويسي نمادهاي با آن نمايش و سازها كوك آوردن
.دارد مولف كار بودن دقيق و علمي از نشان نيز بينالمللي
از نوازندگي حال در و رنگي عكسهاي نيز كتاب پايان در
نواحي آرشهاي مضرابي ، سازهاي شاخص نوازنده حدود35
آورده منطقه آن سازهاي رنگي عكسهاي همراه به ايران مختلف
.است شده
اين تا آن رسيدن ثمر به البته و پژوهش اين گردآوري در
صفحهآرايي ، نظر از زيبا ، هيئتي در آن انتشار و مرحله
موسوي محمد تلاش و همت نبايد..و كاغذ نوع شيرازهبندي ،
در كه ماهور انتشارات.گرفت كم دست نيز را كار اين ناشر
ايراني موسيقي نواهاي شاخصترين خود ساله كاري25 دوره
داده انتشار و تهيه خوانندگان ، و نوازندگان بهترين از را
سازي) ايراني موسيقي رديفي شاخص آثار از برخي نيز و است
كرده عرضه بازار به نوار و كتاب صورت به نيز را (آوازي و
ايراني سازهاي دائرهالمعارف جلد اولين انتشار با است ،
به تكيه بدون ميتوان بزرگ كارهاي براي كه است داده نشان
ارزندهاي گامهاي ساله صبوري 19 و دولتي مجموعههاي
اينكه آن و ميماند باقي نكته يك انتها در.برداشت
سيما و صدا موسيقي واحد و موسيقي مركز چون مجموعههايي
دست ديگر مددرسانيهاي و مالي پشتيبانيهاي با بايد نيز
و دراز راه رساندن پايان به براي را نويسنده و ناشر
حرف حد در فقط و بفشارند گرفتهاند ، پيش در كه استواري
كه اميد.نكنند حمايت آنها از !!چهچه و بهبه و شعار و
مكتوب موسيقايي تحقيق وسيعترين كه ارزشمند مجموعه اين
درباره تحقيق مفصلترين نيز و ايران در رسيده انجام به
و غني فرهنگ معرفي در وميتواند است كشور يك سازهاي
عظيم سهمي جهان نقاط ساير به ايران موسيقي پرپشتوانه
.بگيرد خود به كامل هيئت كند ، ايفا
سال از 5 پس
مردم روز به چه طالبان حاكميت دوران طي كه آنچه توصيف
طول در خود كه ايرانيان ما براي شايد است رفته افغانستان
گرفتار گوناگون تلاطمهاي و حوادث گرداب در تاريخ
زندگي از گوشهاي مرور اما.نباشد ذهن از دور بودهايم
درك براي شايد كابل در افغاني سنتي موسيقي نوازنده يك
.نباشد بيفايده افغانستان مردم دردهاي
خاك زير از را خود موسيقي آلات "كبير محمد" كه هنگامي
برپا جشني بازگشت ، او خانه به موسيقي نواي و آورد بيرون
.نداشت مانند كابل كجاي هيچ در كه شد
در مقبرهاي و كرد حفر دالاني خانهاش در او پيش سال 5
موسيقي آلات ديگر و دلبرها ربابها ، براي خاك زير
كردند ، تصرف را كابل طالبان كه هنگامي وي.ساخت افغانياش
اختيار در دليل به افتادن ، زندان به و دستگيري بيم از
حاكميت دوران در.كرد دفن را آنها موسيقي آلات داشتن
دليل همين به و بود ممنوع سرور و جشن گونه هر طالبان
.كرد پنهان ديدهها از سال را 5 خود طرب ابزار "كبير"
از پس هفته سه تا طالبان ، دوباره بازگشت وحشت از "كبير"
كه زماني تا و كشيد انتظار شمال نيروهاي توسط كابل تصرف
خاك زير از را ، گنجينهاش نيافت اطمينان كامل طور به
دوستاني "نورمحمد" و "محفوظ سيد" ،"كبير".نياورد بيرون
سرعت به آنها و كرد خبر را داشتند ، همكاري او با كه
را شادماني گذشته روزهاي در و كردند كوك را خود سازهاي
.كردند زنده كابل مردم براي دوباره
از يكي و ميزد زخمه خود رباب بر پيوسته كه حالي در كبير
اكنون:ميگويد مينواخت را افغان محلي موسيقي نغمات
هيچگاه.است شده گذشته مانند چيز همهخوشحالم بسيار
در ديگر بار و ببينم دوباره را روزها اين نميكردم تصور
مدتها.هستند من چيز همه سازهايم.بنوازم ساز خود خانه
پيدا را آنها طالبان كه ميبردم سر به ترس و وحشت در
.بشكنند و كرده
و ميكردند زندگي آنان همسايگي در طالبان افراد از برخي
خانوادگي همنوازي ادامه خطر نميتوانستند كبير خانواده
در موسيقي ميگويند افغانها كه حالي در.دهند ادامه را
از خود سختگيرانه برداشت با طالبان حكومتاست آنان خون
تمامي اماميدانستند گناه را نواختن و اسلام ، موسيقي
حذف زندگي عرصه از موسيقي تا نشد سبب هنر ضد تحركات اين
آن كه داشت نيز هارمونيكا يك "كبير" دوست "نورمحمد" شود ،
.بود كرده پنهان خود مخفيگاه در نيز را
چشم از دور و ميآمدند گرد پنجشنبه روزهاي دوستانش
و گرم صداي "محمد نور".ميخواند وي و مينواختند طالبان
گونهاي به بسته دهان با كه است آموخته و دارد گيرايي
ميگذرند كوچه از كه طالبان نيروهاي وقتي كه بخواند آرام
را ما اگر ميگويد ، محمد نورنشنوند را او صداي نيز
داشتم دوستاني من.ميشديم زنداني حتما ميكردند دستگير
دستگير را ما كه داشتم ايمان من اما شدند زنداني كه
ظواهر و بوديم مذهبي كاملا افرادي ما كه ، چرا نميكنند
از يكي "شريف حبيب" عموزاده كه او.ميكرديم حفظ را
كابل بر طالبان كه هنگامي است افغان مشهور خوانندگان
.كرد ترك كانادا قصد به را افغانستان يافتند تسلط
توحيد محمدعلي:ترجمه
|