است سياسي جرم هم انتقاد آيا
پارلماني گفتوگوي
است سياسي جرم هم انتقاد آيا
جرمسياسيبراساس اقتدارگرا سياسي نظام يك در
مشخصميشود و تعريف اقتدارحكومتكنندگان
مكاني و زماني مقتضيات و كشور يك در حاكم سياسي شرايط
باشد موثر سياسي جرم مصاديق تعيين در ميتواند
را منتقد و كرد تلقي مجرمانه عمل را نقد نميتوان اساسا
خواند فرا دادگاه به
به كمك بر علاوه كه است الهي نعمتهاي جزء نقد كه زيرا
ميكند كمك سياسي نظام ثبات به اصلاح براي مسئولان
ديداري زهره
هم آن و ميشود تلقي جرم هم قدرت و حكومت به انتقاد آيا
؟"سياسي" نوع از
آيا و مييابد مقامي چه نقدپذيري و نقد صورت اين در
داشت؟ خواهد خارجي وجود اساسا
به) حكومت سياسي مجرمان خواستههاي مخاطب بيترديد
.ميباشد (ميشود قدرت اعمال آن در كه نهادي مفهوم
تغيير جهت در كه خواستههايي دليل به سياسي مجرمان
شهروندان نفع به آن اصلاح يا و حكومتي نظام و سازمان
در رو قدرت صاحبان و حكومتها با را خود ناگزير دارند ،
پذيرش تاب است ممكن كمتر حكومتها طبعا و ميبينند رو
متهمان كه اين به توجه با لذا باشند داشته را افراد اين
است ممكن و نيستند فردي و شخصي منفعتهاي دنبال سياسي
دفاع به ناخواسته قاضي افراد ، اين جرايم به رسيدگي هنگام
منصفه هيات تشكيلات بپردازد ، متهم حق قبال در حكومت از
وقوع درباره قضاوت و سياسي دادگاههاي جلسات در حضور جهت
در عمومي افكار از نمايندگي به سياسي جرم وقوع عدم يا و
.است شده گرفته نظر
سياسي جرم مفهوم
تعريف يك از برخورداري عين در كه است مفهومي سياسي جرم
نظامهاي همه بر مشترك عملياتي تعريف فاقد مشترك ، كلي
.دنياست در سياسي
صاحباننظران همه اتفاقنظر مورد كه كلي مفهوم اساس بر
نوع هر ميباشد ، سياسي نظام نوع هر در حقوقي و سياسي
بوده كشور يك داخلي يا خارجي سياسي نظم مخالف كه اقدامي
متعرض و حاكم سياسي نظام به صدمه شدن وارد موجب و
اختلال ايجاد و تغيير منظور به حكومت يك عمومي تشكيلات
سياسي نوع از مجرمانه عمل عنوان به باشد ، آن تشكيلات در
.ميشود تلقي
اخلال از كه تعاريفي اساس بر سياسي نظام هر حال عين در
نظر در آن ذيل كه مصاديقي و دارد حكومت و عمومي نظم
در كه را اقدامي است ممكن حاكم شرايط با متناسب ميگيرد ،
.برعكس و نداند جرم ميشود ، تلقي سياسي جرم ديگر نظام يك
مقتضيات و كشور يك در حاكم سياسي شرايط اساس اين بر
موثر سياسي جرم مصاديق تعيين در ميتواند مكاني و زماني
است حكومتها همه قبول مورد نكته اين حال عين در.باشد
خود باورهاي و عقايد فكر ، انديشه ، با سياسي مجرمان كه
.ميكنند حكومت يك سياسي ساختار عليه فعاليت به اقدام
سياسي جرايم و سياسي ساخت
از ميتوان را سياسي نظام نوع دو كلي تقسيمبندي يك در
سياسي نظام و اقتدارگرا سياسي نظام دانست مجزا هم
.مردمگرا
حكومت كه ميشود گفته نظامي به اقتدارگرا سياسي نظام
مشاركت فرصتهاي حكومتشوندگان يا شهروندان به كنندگان
نيز اقتدارگرا خواه برابري رژيمهاي چند هر.نميدهند را
اما ميدهند را شهروندان به مشاركت فرصت كه دارند وجود
جامعي و سالم رقابت ميكنند طبقهبندي آنها كه مشاركتي
.نميسازد برقرار را
بزرگي بخش كه ميشود گفته نظامي به مردمگرا سياسي نظام
و برابر رقابت عرصه در واقعي مشاركت از شهروندان از
.است مشهود كثرتگرايي و برخوردارند عادلانه
بر نيز سياسي جرم اقتدارگرا ، سياسي نظام يك در قطعا
چه آن.ميشود مشخص و تعريف حكومتكنندگان اقتدار اساس
اما.است قدرت تداوم و اقتدار حفظ است مهم نظام اين در
براي كنندگان حكومت كه آنجايي از مردمگرا ، نظام يك در
و احزاب كثرتگرايي ، هستند ، قائل سياسي حيات حق شهروندان
در و هستند فعاليت و تكاپو در مدني و سياسي نهادهاي
شود ، تلقي سياسي جرم كه اقدامهايي بروز امكان نتيجه
در شهروندان فقط نظامهايي چنين در.بود خواهد مهياتر
قدرت صاحبان بلكه نميگيرند قرار سياسي جرم ارتكاب مظان
صورت در و نيستند مصون و محفوظ موضوعي چنين از نيز
خوانده فرا محاكمه ميز پشت به نيز سياسي جرم ارتكاب
.ميشوند
سياسي جرايم در انتقاد جايگاه
و بيان آزادي حق سالار مردم حكومتهاي همه در امروزه
و ميشود متجلي ثروت و قدرت و حكومت از انتقاد در انديشه
در نقد حيطه كردن كوچك و تنگ و سياسي منتقدان با برخورد
اساسيترين از يكي حذف و سياسي انسداد به منجر جامعه يك
.ميگردد انديشه و بيان آزادي حق يعني بشر حقوق
براي سياسي بحران نوع خطرناكترين كه "مشروعيت" بحران
وسيع انتقاد دايره كه جوامعي در ميشود ، محسوب نظام يك
برخوردارند ، انديشه و بيان آزادي حق از شهروندان و است
برقراري دليل به ديگر ، عبارت به ميافتد ، اتفاق ندرت به
طريق از شهروندان و حكومت ميان دوسويه و مستمر ارتباط
ندرت به نارساييها ، و كاستيها اصلاح براي تلاش و نقد
كنندگان حكومت كه دلايلي به نسبت شهروندان كه ميآيد پيش
ترديد و شك دچار ميكنند عنوان خود اعمال توجيه براي
.شود تبديل واگرايي و تفرق به يكپارچگي و انسجام و شوند
سياسي جرم و ايران جامعه
و ايران در اساسي قانون تدوين زمان از سال گذشت 23 با
قانون ماده 168 در سياسي جرم به مربوط شرايط شدن لحاظ
جرايم محاكم در منصفه هيات حضور ضرورت بر تاكيد و اساسي
بررسي حال در ششم مجلس در سياسي جرم لايحه اكنون سياسي ،
.است
نحوه تعيين عدم و سياسي جرم تعريف ماندن تعطيل اساسا
يك عنوان به ايران جامعه شرايط از ناشي آن به رسيدگي
قانون تدوينكنندگان كه زماني.است گذار حال در جامعه
رسيدگي و كردند مطرح اساسي قانون در را سياسي جرم اساسي ،
هيات حضور با دادگاهي تشكيل به را جرايم نوع اين به
و حفظ دغدغه كه بود مشخص خوبي به كردند ، منوط منصفه
چنين گنجاندن به منجر شهروندان اساسي حقوق از پاسداري
.است شده اساسي قانون در مادهاي
نماينده و تهران دانشگاه سياسي علوم استاد كولايي الهه
را ششم مجلس اقدامات مهمترين از يكي اسلامي شوراي مجلس
و ميكند ذكر سياسي مجرمان با برخورد چگونگي قانون تدارك
نمايندگان طرح در كه سياسي جرم تعريف اساس بر:ميگويد
با برخورد يعني سياسي مجرمان انگيزه به است ، آمده مجلس
آنان اساسي حقوق و شهروندان حقوق از دفاع در قدرت منابع
بايد انگيزه اين اساس بر كه شده تاكيد و است شده توجه
عمومي افكار برآيند از متشكل نهادي توسط سياسي مجرمان
.گيرند قرار محاكمه مورد
شود تلقي مجرمانه عمل نميتواند انتقاد كه است معتقد وي
مسئولان به نسبت انتقاد كه ميرسد نظر به:ميگويد و
به شود محسوب مجرمانه عمل نميتواند سطحي هيچ در كشور
نشده تصويب سياسي جرم قانون كه زماني تا كه آن ويژه
قانون مر اساس بر سياسي جرم تعريف مورد در نميتوان
استنباطهاي به نيز زمينه اين در اظهارنظر و كرد قضاوت
معنا سياسي خاص نگرشهاي چارچوب در و فردي و شخصي
.مييابد
كه اسلامي نظام در:ميكند اضافه سياسي علوم استاد
در مسئولان به نسبت اعتراض و انتقاد حق از وسيعي دامنه
به را انتقاد نميتوان است ، شده گرفته درنظر مختلف سطوح
.گرفت نظر در سياسي نوع از هم آن و مجرمانه عمل يك عنوان
منتقد و كرد تلقي مجرمانه عمل را نقد نميتوان اساسا
الهي نعمتهاي جزء نقد كه زيرا خواند فرا دادگاه به را
ثبات به اصلاح ، براي مسئولان به كمك بر علاوه كه است
.ميكند كمك سياسي نظام
:ميافزايد فوق مطلب بيان با مجلس نماينده راد شكوري علي
اين.است مطرح نكته دو سياسي جرم و انتقاد رابطه درباره
آيا است گونه اين اگر و ميشود تلقي جرم انتقاد آيا كه
عادي؟ يا است سياسي جرم
از انتقاد اگر كه است اين اول نكته:ميدهد توضيح وي
مجرمانه عناوين است ممكن شود خارج نقادي اصول و نقد حريم
دامنه در نقد چون.است رسيدگي قابل صورت اين در و بيابد
افترا يا تهمت است ممكن هم بيان در و ميگيرد صورت بيان
شود ، عنوان نقد حريم و چارچوب از خارج ديگر مسايل يا و
.باشد جرم از مبرا نميتواند
سياسي جرمي چنين كه اين اما:ميكند اضافه راد شكوري
تحت و كسي چه توسط نقد كه برميگردد اين به عادي يا است
.ميگيرد صورت عنواني چه
حكومت در كه است كساني متوجه نقد اساسا:ميگويد وي
اصول و حريم كه نقدهايي به سياسي جرم شدن اطلاق و هستند
گسترش و بهبود براي كمكي ميتواند نورديدهاند در را
.باشد جامعه در نقدپذيري و نقد فضاي
هر بهانه اين به نبايد حال عين در كه ميكند تاكيد وي
.كشاند محاكمه به را منتقد و كرد تلقي مجرمانه را نقدي
بايد تبصرهاي طي سياسي جرم لايحه در كه اين آخر سخن
است حكومتي اركان سياستهاي منتقد كه كسي آيا شود مشخص
بسيار پرسش اين ميشود؟ تلقي سياسي مجرم انتقاد ، صرف به
شود روشن سياسي جرم لايحه در بايد آن پاسخ كه است مهمي
مناقشه شاهد (لايحه تصويب صورت در) قانون اجراي هنگام تا
اعمال و حكومتي اركان به نسبت شده عنوان انتقادهاي سر بر
سياسي جرم و نقد تشخيص در سياسي و شخصي نظر و سليقه
و نقد مردمگرا نظامهاي در كه نشود فراموش.نباشيم
رسميت به بايد كه است شهروندان مشروع حقوق جزو انتقاد
.شود شناخته
پارلماني گفتوگوي
نيست قانوني نمايندگان عملكرد بر نظارت
پيلوار ناهيد
طول در مجلس نمايندگان عملكرد بر استصوابي نظارت طرح
از روزي چند هنوز كه زماني در نمايندگي فعاليت دوره
و گلستان استان انتخاب سر بر نگهبان شوراي و مجلس مناقشه
مجمع در انتخابات ، قانون اصلاح فوريتي سه طرح بررسي
حقوقي و سياسي محافل در كه بود نگذشته نظام مصلحت تشخيص
.شد نگريسته آن به ابهام ديده با
فعاليت طول در نمايندگان عملكرد بر نظارت براي تلاش
استصوابي نظارت بحث كه ميگيرد صورت حالي در نمايندگي
اخير ساليان جنجالي مباحث از انتخابات بر نگهبان شوراي
.است شده وارد آن به فراواني نقدهاي و بوده
غيرقانوني اقدامي عمل اين حقوقي صاحبنظران اعتقاد به
.ميشود نمايندگي وظايف انجام از مانع و بوده
تامين اساسي قانون در نظارت اصل جوهر معتقدند افراد اين
كه است قدرتها برابر در آنان راي تخصيص و شهروندان حقوق
حقوق اين تامين روند در بخواهند گروهي يا فرد اگر
.گرفت را آن جلوي نظارت اين با كند مانعتراشي
گفتوگو در اهواز نماينده "كهرام حميد" رابطه همين در
طول در استصوابي نظارت اعمال:ميگويد ما خبرنگار با
با مجلس مشاركت فراكسيون عضو.است خلاف نمايندگي دوره
در مردم ديگر مانند نيز نماينده يك كه اين به اشاره
داد انجام خلافي اگر و است پاسخگو خود اعمال مقابل
لزومي ديگر:ميكند اضافه مينمايد برخورد او با دادگاه
شوراي زيرا كند ، نظارت نماينده بر نگهبان شوراي ندارد
.نيست قضاوت مقام و جايگاه در نگهبان
نگهبان شوراي نيز مجلس انتخابات زمان در:ميگويد كهرام
وزارت كشور ، كل دادستاني) مرجع چهار از دارد حق فقط
اگر و كند استعلام (كشور وزارت و انتظامي نيروي اطلاعات ،
استصوابي نظارت حق نگهبان شوراي ديگر نداشت وجود اشكالي
.داشت نخواهد دوره طول در را
مجمع مصوب استصوابي نظارت اصل كه اين بر تاكيد با وي
فقط نگهبان شوراي:ميافزايد است بوده نظام مصلحت تشخيص
.بدهد ايجابي نظر قانوني استعلامات به مراجعه با ميتواند
نمايندگي دوره طول در استصوابي نظارت طرح اهواز نماينده
از استصوابي نظارت حذف خصوص در واكنش نوع رايك
.ميداند اصلاحطلبان و مجلس نمايندگان
بر تاكيد با خصوص اين در كوهدشت نماينده راد امامي علي
طول در را استصوابي نظارت دارد حق نگهبان شوراي اينكه
از كه است تفسيري اين و دهد انجام نمايندگي سال چهار
كه است عملي التزام صلاحيت احراز:ميگويد است شده قانون
حال عين در و باشد ماندگار نميتواند نماينده فرد براي
.بدهد دست از هم و كند كسب هم را التزام اين ميتواند
كم نظارت آيا كه خصوص اين در ما نظر:ميگويد راد امامي
شوراي كه معتقدم من اما است متفاوت پررنگ ، يا است رنگ
نمايندگي دوره طول در استصوابي نظارت حاضر حال در نگهبان
اعمال بايد و اوست حق اين كه حالي در نميدهد انجام را
.كند
نظارت اعمال درپي:ميكند اضافه مجلس انرژي كميسيون عضو
سالم ، مجلس يك مجلس كه است نمايندگي دوره طول در استصوابي
به ميتواند و ميشود اجانب به غيروابسته و مردمي صالح ،
.دهد پاسخ آنها خواست و مردم مطالبات
نظارت خواهان مردم اينكه به اشاره با كوهدشت نماينده
آنها تا هستند نمايندگان كار بر مرجعي و نگهبان شوراي
برنظارت مخالف گروههاي:ميافزايد نكنند عمل قانون خلاف
استصوابي نظارت از مردم كه بگويند دارند قصد استصوابي
اهداف مردم از استفاده با ميكنند سعي و هستند ناراضي
.بدهند پوشش را خود جناحي
با گفتوگو در نيز اسلامي موتلفه جمعيت عضو يحيوي محسن
طول در استصوابي نظارت اينكه به اشاره با ما خبرنگار
:ميگويد داشت ، خواهد مثبتي آثار نمايندگي دوره
ميگيرند قرار ارزيابي مورد مجلس به ورود براي نمايندگان
دوره طول در است ممكن اما ميشوند شرايط احراز و
براي اوليه شرايط آن كه شوند تغييراتي دچار نمايندگي
جا اين در ميرسد نظر به.بدهند دست از را مجلس به ورود
.ميشود واقع مطلوب استصوابي نظارت
داشتن بدون نماينده اگر:ميگويد مجلس سابق نماينده
صورت جفا مجلس به دهد ادامه مجلس در را كارش شرايط
كار ادامه از كه باشد داشته وجود بايد مرجعي و ميگيرد
نماينده اعتبار نخواهي خواهي كه چرا كند جلوگيري نماينده
.است شده ساقط
در استصوابي نظارت نيز شهريار نماينده كوزهگر محمدعلي
و ميداند اساسي قانون برخلاف را نمايندگي دوره طول
و است مشخص نگهبان شوراي وظايف اساسي قانون در:ميگويد
را خود نظر انتخابات زمان در ميتواند فقط نگهبان شوراي
است داده انجام قانوني مراجع از كه استعلامهايي از بعد
.بدهد
مركز ميخواهند افرادي اينكه بر تاكيد با وي
خلاف اقدام اين ;ميافزايد بزنند دور را قانونگذاري
كانديداهاي اسامي وقتي اينكه به اشاره با وي.است قانون
كه هستند مردم اين شد اعلام كشور وزارت به مجلس نمايندگي
مردم:ميگويد ميكنند ، تعيين خود راي با را صلاحيتها
نظارت نگهبان شوراي از بيشتر خود نمايندگان اعمال بر
سال چهار نمايندگي دوره كه است اصل همين بر و دارند
تاييد را نمايندهاي صلاحيت مردم اگر تا است شده تعيين
.ندهند راي او به بعد دوره نكردند
|