آگهي از شكست دولت ، بر پيروزي
آورد دنيا به غول كه اژدهايي
مصاحبه يك فقط لطفا
آگهي از شكست دولت ، بر پيروزي
سردبير يك پايان
سادات رضا:مترجم
انگليسي معروف روزنامهنگار آستر ، ديويد گذشته يكشنبه
در داشت برعهده را آبزرور هفتهنامه سردبيري سال كه 27
زمره از او.بست فرو جهان از چشم سالگي سن 89
ميرفت ، خطر استقبال به كه بود جسوري روزنامهنگاران
شهرتي خود عملكرد با و ميطلبيد مبارزه به را حاكميت
.آورد ارمغان به هفتهنامهاش براي جهاني
چهل دهه آغازين سالهاي در را ژورناليستي فعاليت آستر
هفتهنامه سردبيري به سال 1948 در و كرد آغاز ميلادي
سياسي و فرهنگي نفوذ اوج در سالها آن در كه رسيد آبزرور
خاصي جاي صفحهاي شانزده نامه هفته اينداشت قرار خود
اين به علاقهمندان ساير حتي و انگليسي خوانندگان بين
مراسم در.بود كرده باز جهان اقصينقاط در هفتهنامه
و فرهنگي شخصيتهاي بر علاوه آستر ديويد جنازه تشييع
رئيس ماندلا نلسون و انگليس ملكه رسانهاي ، چهرههاي
.يافتند حضور نيز جنوبي آفريقاي پيشين جمهور
وقايع به آستر ديويد روزنامهنگاري فعاليتهاي اوج اما
جمال سال آن در.ميگردد باز سال 1956 در سوئز كانال
اعلام ملي را سوئز كانال مصر وقت رئيسجمهور عبدالناصر
وقايع همواره دور گذشتههاي از كه آبزرور و كرد
ميانه در را خود ميكرد دنبال را مصر خصوصا و خاورميانه
اينگونه به كه آستريافت گستردهاي سياسي بحران
وقايع گرفت تصميم داشت خاص علاقهاي سياسي سوژههاي
به بهخصوص و دهد قرار كامل خبري پوشش تحت را سوئز كانال
ويژهاي اهتمام ناصر ضداستعماري مليگرايي چون مسائلي
.باشد داشته
وقت نخستوزير ايدن ، آنتوني سر دولت در دوستاني آستر
از دولت كه شد مطلع روابط همين طريق از و داشت انگلستان
سوئز كانال و مصر وقايع مورد در وي شخص و آبزرور عملكرد
ميشد وخيمتر و وخيم سوئز كانال در شرايط.است خشمگين
و فرانسه با مصر مناقشه كه نميبرد گمان هيچكس اما
تهاجم خبر آستر كه هنگامي.بينجامد جنگ به انگلستان
اين.شد متحير شنيد را سوئز كانال به انگليسي نيروهاي
.ميشد توجيه مصر و اسرائيل بين صلح حفظ عنوان تحت تهاجم
اسرائيل ، و انگلستان وقت دفاع وزير ايدن ، تباني با اما
.كردند آغاز را سوئز به خود تهاجم انگليسي نيروهاي
تلاشهاي تمامي اقدام اين كه بود باور اين بر آستر
كشورهاي استعماري سلطه به دادن پايان براي صلحآميز
موجب و افكند خواهند مخاطره به را آفريقا بر اروپايي
جملات.شد خواهد آمريكا و اروپا بين بزرگ شكافي ايجاد
انگلستان مردم":بود محفلي هر نقل روزها آن در وي آتشين
از دور اقدامات چنين به قادر دولتشان كه واقعيت اين از
بمباران دوران...نداشتند اطلاع است ناشيانهاي و ذهن
به را ما تجاري منافع كه اين از ترس دليل به كشورها
".است رسيده پايان به افكنند مخاطره
سوئز كانال به انگليس تهاجم قبال در آستر موضعگيري
هفتهنامه ، اين محافظهكار خوانندگان از بسياري شد موجب
و سرمايهگذار هفت از تن سهكنند خيانت به متهم را آستر
ديگران نتوانستند كه آن از پس نشريه اين امناي هيات عضو
.دادند استعفا خود سمت از كنند آستر اخراج به متقاعد را
آگهي آبزرور براي كه آگهي جمعآوري شركتهاي از بسياري
حمايت ليكن دادند دست از را خود مشتريان ميكردند تهيه
آستر تا شد موجب آبزرور باقيمانده سرمايهگذار چهار
متمركز سوئز كانال و مصر جريانات بر را خود توجه كماكان
.كند
يهودي ثروتمندان جمله از آبزرور به آگهيدهندگان برخي
به ديگر نهتنها برنميتافتند را اسرائيل از انتقاد كه
اين از كه كردند تهديد حتي بلكه نميدادند آگهي آبزرور
به كه بودند آستر برادران اين و كرد خواهند شكايت نشريه
مشكل ايجاد از آمريكايي دولتمردان با خوبشان روابط دليل
.كردند جلوگيري او براي جدي
دفتر سوئز كانال حوادث ميرسيد نظر به كه بود هفتهها
از تن دو فقط و است ساخته خود مسحور را آبزرور هفتهنامه
موافق سوئز در انگلستان دولت عملكرد با تحريريه اعضاي
دامنهدار و شديد فشار تحت انگليس دولت عاقبت.بودند
نيروهاي تخليه و سوئز از عقبنشيني به مجبور آمريكاييها
اقتصادي زيانهاي با اقدام اين تبع به و شد خود
تباني مورد در آستر ترديد و شك.گرديد روبهرو گستردهاي
.درآمد كار از نادرست مصر به حمله براي اسرائيل و انگليس
يهوديان خشم سوئز بحران در آبزرور و آستر عملكرد هرچند
اما برانگيخت را انگليس دولت به وابسته نهادهاي و
مصر حوادث كه كرد جلب خود به را بسياري جوان مخاطبان
.بود كشيده سياست دنياي به را آنان
آبزرور به نسبت كه نبودند انگليسي سياستمداران فقط
دستاندركاران ساير بلكه ميكردند انزجار و خشم احساس
و بود كرده كسب آبزرور كه محبوبيتي دليل به نيز رسانهها
.بودند شده خشم دچار نشريات ساير تيراژ كاهش
جنگ در گرفت ، پيش در سالها آن در آستر كه روندي ليكن
اين عمده بخش.زد لطمه آبزرور به بعد سالهاي رسانهاي
ناشي نشريه اين در اقتصادي رويكرد وجود فقدان از مشكل
مشكل.بود سياسي مسائل به علاقهمند بيشتر آستر.ميشد
در آگهي چاپ محدوديت دولت كه شد حادتر زماني آبزرور
آگهيها شدن سرازير و ساخت مرتفع را نشريات و روزنامهها
مشكلات با را آبزرور خانوادگي اجتماعي ، روزنامههاي به
رقيب هفتهنامه تايمز ساندي.ساخت مواجه جدي مالي
انتشار و خانوادگي مسائل بر شدن متمركز با آبزرور
از انگلستان ارتش افسران خاطرات مورد در پاورقيهايي
گوي بود كرده مشاركت آن در انگلستان كه متعددي جنگهاي
شديدا را آگهيهايش و تيراژ و ربود آبزرور از را سبقت
مورد در متضاد مواضعي نشريه دو اين صاحبان.داد افزايش
.ميكردند دنبال را رسانهها قدرت از جستن بهره چگونگي
سرمايهدار تامسون روي توسط سانديتايمز امتياز خريد با
بر بلكه نشد كاسته آبزرور مشكلات از نهتنها كانادايي
با تامسون.شد افزوده نشريه اين مالي نارساييهاي دامنه
جدياي مشكلات با را آستر اقتصادي فعاليتهاي به تمركز
برنده قطب سانديتايمز اقتصادي ، زمينه درساخت مواجه
بود انگليسي نشريات رسانهاي فعاليتهاي طيف دوسوي رقابت
سياسي تاثيرگذاري كه داشت قرار آبزرور طيف ديگر سوي در و
.ميكرد دنبال را
با نفسگيرتر رقابتي با آبزرور دهه 60 اواسط در
با آن رقابت و آبزرور مالي مشكلات.شد مواجه سانديتايمز
ادامه سال 1975 در آستر بازنشستگي زمان تا سانديتايمز
آن از پس و بود ساله بازنشستگي 63 زمان در آستر.يافت
از.گرفت پيش در آرامي زندگي و نپذيرفت را سمتي هيچ نيز
دوران در آستر ديويد كه آثاري معروفترين جمله
كه بود سرمقالهاي گذاشت جاي بر خود از روزنامهنگارياش
گوشههايي.نوشت آبزرور براي نوامبر 1956 چهارم تاريخ در
.ميخوانيد را سرمقاله اين از
كه ميگفتم پيش هفته پنج.كرد عذرخواهي مردم از بايد
اقدامي به بينالمللياش تعهدات لحاظ به انگليس دولت
كساني از بسياري كه آن حال زد نخواهد دست مصر عليه نظامي
ديگري طور دارند اقامت انگلستان مرزهاي از خارج در كه
.ميكردند فكر
;بوديم رفته خطا به راه ما كه داد نشان گذشته هفته حوادث
چه و كشور داخل در چه مخاطبانمان ، انحراف موجب ما اگر
كه نميدانستيم ما.ميكنيم عذرخواهي شدهايم ، خارج در
كاري هر دولت.برميآيد هم خطاهايي چنين دولت دست از
مصر به هوايي تهاجم با كه را خطايي توانست نخواهد بكند
است شده مرتكب كشور اين به اسرائيل تهاجم از پس هم آن
طبيعت شد نخواهد موفق هرگز انگلستان.كند لاپوشاني
خصوصا سازد پنهان را مصر به خود ضربالاجل غيرصادقانه
با كه بود كرده تعيين ضربالاجل اين براي چارچوبي كه
سال 1783 از.ميشد رد مصر سوي از قطعا محتوايش به توجه
جهانيان منفور امروز اندازه به هيچگاه انگليس تاكنون
.است نبوده
قرن در [انگلستان وقت نخستوزير] ايدن آنتوني سر اسلاف
و شدند انگلستان امپراتوري از بخشي جدايي موجب هجدهم
از وسيعي بخش شدن هزينه موجب همكارانشان و ايشان اكنون
شد موجب دولت عملكرد.شدند ما سياسي نفوذ و توانمندي
غلط كاركردهاي.شود كمرنگ بينالمللي جوامع در ما حضور
مجمع و امنيت شوراي وتو حق از مكرر استفادههاي با دولت
.ميشود تكرار متحد ملل سازمان عمومي
آورد دنيا به غول كه اژدهايي
عبادتي عليرضا:مترجم
مجموعه بزرگترين اخيرا چين تلويزيون و راديو وزارت
مجموعه ايناست كرده راهاندازي را خود رسانهاي
دنيا رسانهاي غولهاي بزرگترين با بتواند است اميدوار
و بينالمللي بازار به خود سهم به و كند نرم پنجه و دست
.برسد داخلي
كرد ، كار به آغاز گذشته هفته رسمي طور به كه مجموعه اين
سخن بنگاه مركزي ، تلويزيون نظير چين رسانهاي غولهاي
هوا شين خبرگزاري و بينالمللي راديو خلق ، مركزي پراكني
.ميشود شامل را
/59) يوان ميليارد رسانهاي 4/21 مجموعه اين ثابت سرمايه
درآمد و دارد كارمند بيستهزار است ، (دلار ميليارد 2
.ميرسد يوآن ميليارد يازده به سالانهاش
هنوز و ميشود اداره وزارتخانه عنوان به مجموعه اين
را اصولي سرفصل و باقيبماند چين كمونيست حزب مبلغ بايد
مديره هيات رياست.ميكند ديكته حزب اين كه كند رعايت
و راديو وزير كه دارد عهده به زوگونجهون را مجموعه اين
.ميشود محسوب چين تلويزيون
و بازسازي براي تلويزيون و راديو ادغام از بعد حركت اين
بازار در را بقا توان كه اندازهاي به رسيدن و توسعه
امروز رقابتي بازار در كه ويژه به يافت ادامه باشد داشته
.است بازار سهم افزايش در رسانهها اين بقاي رمز
رسانهاي مجموعه اين باشد قرار اگر معتقدند تحليلگران
آورد دست به را خود واقعي سهم و كند رقابت جهاني شكل به
كه چرا دارد برنامه و مديريت در بنيادي تغييرات به نياز
خبر صنعت از سايهاي جز نيست چيزي جديد مجموعه اين
.است داده پس را خود امتحان كه دولت كنترل تحت پراكني
با منابع و سرمايهها به كه اين ميگويند تحليلگران اين
.شود ايجاد سيستم بايد نيست كافي بدهيم جديدي شكل بازسازي
قديمي سيستم همان با مجموعه اين اجزاي باشد قرار اگر
و دولت دستور خاطر به هم آن و باشند شده مرتبط هم به فقط
بخواهيد كه ميماند اين مثل ايجاب ، و نياز روي از نه
مجلل تفريحي كشتي يك و كنيد وصل هم به را قايق هزار
.بسازيد
و رسانهها رقابتي توان كه بود اين ادغام اين اصلي دليل
هشتاد چين در آگهي صنعت گذشته سال.برود بالا آگهي جذب
رسانهاي كمپانيهاي ضمن ، در.داشت درآمد دلار ميليارد
با رقابت به مجبور يكديگر با رقابت جاي به چين داخلي
در روز به روز را خود پاي جاي كه هستند جهاني رسانههاي
كانال هفت گذشته سال ماه آذر.ميكنند باز بيشتر چين
با همراه چين در راديويي ايستگاه چهار و تلويزيوني
هونان رسانهاي گروه تا شدند ادغام هم با استوديوهايشان
و راديو مجموعه بزرگترين خود نوع در كه دهند تشكيل را
.بود استاني حد در تلويزيوني
نيز شاندونگ و ژجيانگ گانگوونگ ، نظير ديگر استانهاي در
پيوستن با.است گرفته صورت ادغامهايي كوچكتر مقياس در
همين سهشنبه از رسما كه جهاني تجارت سازمان به چين
حق خارجي خبري غير تلويزيوني شبكههاي شد ، آغاز هفته
.كردهاند پيدا چين در را خود برنامههاي اجراي
در را خود فينيكس ماهواره تلويزيوني كانالهاي مجموعه
از آن جهاني كانال از 22 درصد هفتاد و است كرده عرضه چين
از.بودند پخش حال در چين ستاره سه هتلهاي از پيش چندي
حق نيز وارنر تايم و آنلاين امريكن مجموعه نيز مهر ماه
را چين جنوب در كابلي شبكه طريق از خود برنامههاي پخش
نه كانال آن ازاي در آنلاين امريكن.آوردهاند دست به
.كرد خواهد پخش آمريكا از بخشي در را چين تلويزيون
مصاحبه يك فقط لطفا
كردم آغاز ميانمار در را خبريام ماموريت كه پيش سال چند
خانم با مصاحبهاي دادن ترتيب معطوف را خودم تلاش تمام
و كشور اين دموكراسي طرفدار گروه رهبر سوكوي سن آنگ
به كشور اين نظامي رژيم بطن از كه مردي نيانت ، جين ژنرال
اين به عاقبت اما.كردم بود ، سربرآورده او رقيب عنوان
هر از بيش كه دارد وجود ديگر نفر يك هنوز كه رسيدم نتيجه
اين و هستم وي با گفتوگو و ديدار به علاقهمند شخصيتي
همه كه نيست برمه سابق ديكتاتور نهوين ژنرال جز كسي فرد
اين طي در.ميبرند نام مملكت اول شخص عنوان با وي از
اما نشدم هدف اين ساختن عملي به موفق هيچگاه سالها
در اخير خبرهاي كه چند هر نميكنم هم اميدي نا احساس
.است كرده نگراني دچار مرا او مورد
بيمارستاني به را او و شد قلبي حمله دچار اخيرا نهوين
سندا دخترش جمله از خانوادهاش.كردند منتقل سنگاپور در
گرد بسترش كنار در پيو پسرش و است او خاص علاقه مورد كه
گذراند بيمارستان در را هفته يك كه آن از پس.بودند آمده
جاده در اقامتگاهش به گذاشتند كار باتري قلبش براي و
باز را خود سلامتي او اميدوارم من اكنون و بازگشت مايكا
مصاحبه اين بگيرد نظر در وقتي من با مصاحبه براي و يابد
.داشت خواهد ما دوي هر براي دوجانبه منافع
به درست مورد در و است علاقهمند تاريخ به نهوين ژنرال
حساسيت است ، كرده ايفا مدرن برمه در كه نقشي رسيدن ثبت
و گرفتهام تماس سندا دخترش با دفعات به مندارد زيادي
گفت آمادگي پدرش هرگاه كه دادم پيغام او به نيز بار اين
خواهم آماده مصاحبه براي سريعا باشد داشته مرا با گو و
.نكردهام تلاش كافي حد به كه نيست معنا آن به اينشد
ناهار رانگون در بانكدار يك با كه آن از پس پيش سال دو
برنامه اجراي محل به مرا خواستم رانندهام از كردم صرف
به) دموكراسي براي ملي حركت حزب سوي از كه ببرد يادبودي
شيطاني فكري راه بين.بود شده ديده تدارك (سوكوي رهبري
به و مايكا جاده به گرفتم تصميم و كرد خطور ذهنم به
.بروم نهوين اقامتگاه
يك در كه شديم خياباني وارد و نهوين اقامتگاه عازم ما
ساحل ديگر ، سوي در و نهوين اقامتگاه بزرگ باغ آن سوي
ايستگاه يك در كه اين تا.دارد قرار اينيا درياچه نيلگون
خواب نگاهبانها.شديم توقف به ناچار بازرسي و ايست
نظر به كرديم بيدار را آنها از يكي كه هنگامي و بودند
هشيارتر چندان بود خواب كه زماني با مقايسه در ميرسيد
كه ساختماني داخل از افسر يك سروكله بلافاصله اما.نيست
كه دادم توضيح برايش شد پديدار داشت قرار جاده مجاورت در
نامهاي و آمدهام بانكوك از و كردهام طي طولاني راهي
براي وقتي بودم خواسته او از آن در كه نهوين به خطاب
.ديدم افسر همان دست در را كند تعيين مصاحبه
ناهار بعد روز چند.نشد خبري نهوين مصاحبه وقت از اما
او و كردم صرف نهوين دولت سابق اعضاي از يكي با را
عقلاني و جسمي موقعيت در نودساله نهوين كه ميگفت
و است برخوردار نسبي سلامت از و ميبرد سر به مناسبي
و ميدهد ترجيح را سنتي داروهاي نهوين كه ميگفت همچنين
.است علاقهمند مذهبي گرايش با تاريخي كتابهاي به
تين ژنرال منزل در سوكوي با شدم موفق عاقبت بعد روز چند
برمه ارتش مشترك ستاد رياست زماني او تين.كنم مصاحبه او
سفري از او.داشت برعهده نهوين ديكتاتوري دوران در را
رئيس جانسون ليندن دعوت به سال 1965 در كه كرد صحبت
ايالاتمتحده به نهوين ژنرال معيت در آمريكا وقت جمهور
من به نيز ديگري افراد كه همانطور تيناو ، .است داشته
خود حكومت سالهاي در نهوين كه كرد تاييد بودند گفته
به مرا هرگز نهوين او عقيده بهاست بوده ستودني مردي
.پذيرفت نخواهد حضور
پاييز جهت همين به نكرد نااميد مرا تيناو اظهارات
او از و نوشتم نهوين دختر سندا به خطاب نامهاي گذشته
كه ندارد دليليباشد داشته ملاقاتي من با خواستم
پدرش با ملاقات براي سندا بودم اميدوار من كنم يادآوري
كردم دريافت را سندا فكس وقتي اما.بشتابد من كمك به
نهوين كه بود داده توضيح او فكس اين در.شدم شگفتزده
افراد با كه ميداند و دارد كافي اطلاعات من مورد در
كردهام گفتوگو و ديدار ميانمار در بيشماري سرشناس
است هياهو بدون و آرام زندگياي خواهان كه جا آن از ليكن
نيز ديگر بار چند آن از پسندارد من ديدن به علاقهاي
نامههاي به هيچگاه كه فرستادم يادداشتهايي سندا براي
ديگر راهكارهاي بر را خود تلاش كردم.نداد پاسخ من
اشلمر هانس كه آلماني بازرگان يك كه شنيدم.كنم متمركز
زندگي مايكا جاده در نهوين اقامتگاه مجاورت در دارد نام
براي را زماني كردم خواهش و گرفتم تماس او باميكند
چاي صرف براي مرا بلافلاصله او.دهد اختصاص من با ملاقات
در بودن.پذيرفتم را دعوتش مشتاقانه كرد دعوت خانهاش به
به من در عجيبي حس اشلمر خانه در و نهوين منزل مجاورت
ممكن او اعتقاد به آيا پرسيدم هانس از.بود آورده وجود
:گفت پاسخ در او و كند موافقت من با ملاقات با نهوين است
.هرگز
ديگري راهبرنداشتم دست هدفم از و نشدم نااميد هم باز
نه ژنرال همسر وين ني داني با ملاقات رسيد ذهنم به كه
رانگون دانشگاه تاريخي تحقيقات موسسه رئيس كه بود وين
.است
اكتبر.كرد موافقت مصاحبه با او و فرستادم فكسي برايش
كه مصوري كتاب از جلد يك.رفتم ملاقاتش به كه بود گذشته
بخش يك كه داشتم خود همراه را داشت اختصاص يو كوآن به
ميكردم تصور و بود يافته اختصاص نهوين به كتاب اين
دانيني به را كتابباشد آن ديدن به علاقهمند نهوين
يادداشتي.بدهد نهوين به را آن كه كرد قبول او و دادم
خوشش كتاب از كردم اميدواري ابراز و نوشتم كتاب حاشيه در
رضايت مصاحبه به اميدوارم هنوز كه اين يادآوري با بيايد ،
.نشد خبري هم باز.كردم ضميمه هم را ويزيتم كارت دهد
به بعديام سفر در ميخواهم نيستم نااميد هم هنوز
بتوانم شايد بزنم سري نهوين زادگاه پروم به ميانمار
از استفاده با و بيابم را فاميلهايش از بعضي آنجا
همچنين.كنم پيدا او با مصاحبه براي راهي آنها ارتباطات
او به و بنويسم نهوين براي نامهاي زودي به دارم قصد
.هستم او فكر به چهقدر بگويم
|