سال دهمين آغاز در
علمي المپيادهاي برگزاري زمان
شد اعلام دانشآموزان
بينالمللي نمايشگاه نهمين برگزيدگان
شدند
معرفي كريم قرآن
است جامعه تپنده قلب دانشگاه
شهرها در معلمان سرباز بهكارگيري
شد اعلام غيرمجاز
سر تميشه باستاني شهر از ساساني كاخ
برآورد
سيگار دود و حيواني روغن فوايد اندر
سال دهمين آغاز در
در.شد آغاز هفته اين همشهري روزنامه انتشار سال دهمين
و همراهي از همشهري ، فرهنگي موسسه فعاليت سال دهمين آغاز
و صاحبنظران از نيز و خود ارجمند خوانندگان توجه
و نقد با همواره گذشته سالهاي طي كه علاقهمنداني
محتواي و مشي تصحيح و اصلاح اسباب خويش ، راهنمايي
.ميكنيم سپاسگزاري صميمانه آوردند فراهم را ما روزنامه
رسالت مهمترين انجام در خويش تعهد بر ديگر يكبار همچنين
اعتدال حفظ و "اطلاعرساني"يعني حرفهاي روزنامهنگاري
.ميكنيم تاكيد وظيفه اين انجام در انصاف و
نسل" روزنامههاي بالندگي و رواج از حيات ، سال دهمين در
روزنامههاي رشد و شكلگيري در را خود خشنوديم ، "همشهري
خود به نقش و سهم اين از و ميدانيم سهيم "نو نسل"
همچون نويي حوزههاي به پرداختن دغدغه ليكن ميباليم ،
همچنان را.. و زيست محيط شهري ، حيات ملي ، منابع اتلاف
در قبل سالهاي مانند كه ميبينيم زمينماندهاي مسئوليت
.پرداخت خواهيم آن به همشهري مختلف صفحات
چاپخانههاي زحمتكش كاركنان و مديران از فرصت اغتنام با
با سالها اين در كه چاپخانههايي ساير و ايرانچاپ افست ،
و كردهاند ياري وظيفه انجام در را ما خود پشتكار و تلاش
از همه از بيش و پيش و تبليغاتي موسسات همكاري از نيز
كشور سراسر توزيعدر گسترده شبكه زحمتكش برادران
.ميكنيم سپاسگزاري صميمانه
علمي المپيادهاي برگزاري زمان
شد اعلام دانشآموزان
علمي المپيادهاي اول مرحله آزمون:فرهنگي علمي گروه
ادبي ، كامپيوتر ، شيمي ، رشتههاي در دانشآموزي
برگزار جاري سال بهمنماه فيزيك و رياضي زيستشناسي ،
.ميشود
جوان ، دانشپژوهان باشگاه عمومي روابط گزارش به
روز صبح ادبي 9 المپياد پانزدهمين اول مرحله آزمونهاي
روز همان ساعت 14 شيمي المپياد دوازدهمين و جمعه 5/11/80
المپياد دوازدهمين آزمون و شود برگزارمي (جمعه)
المپياد پنجمين و پنجشنبه 11/11/80 روز صبح كامپيوتر 9
.شد خواهد برپا جمعه 12/11/80 روز ساعت 14 زيستشناسي
رياضي المپياد بيستمين اول مرحله آزمون گزارش اين براساس
فيزيك 9 المپياد پانزدهمين و جمعه 19/11/80 روز صبح 9
.ميشود برگزار جمعه 26/11/80 روز صبح
بينالمللي نمايشگاه نهمين برگزيدگان
معرفيشدند كريم قرآن
ناشران ، برترين انتخاب دوره نخستين:فرهنگي علمي گروه
تصويري و صوتي نوارهاي صوتي ، نرمافزارهاي توليدكنندگان
در شركتكننده دارالقرآنهاي و نهادها سازمانها ، و
.شد برگزار كريم قرآن بينالمللي نمايشگاه نهمين
به الاسلاميه دارالكتب انتشارات داوران ، هيات راي براساس
نمايشگاه نهمين برتر ناشر عنوان به آخوندي مرتضي مديريت
.شد انتخاب كريم قرآن بينالمللي
ناشران ، تمامي فعال حضور از تقدير ضمن داوران هيات همچنين
چشمگير تلاش و بهويژه شهرستاني ناشران شركت از
تجليل قرآني معارف و علوم حوزه در "مبين كتاب" انتشارات
.كرد
داوران ، هيات تصويري و صوتي رايانهاي ، محصولات بخش در
خاطر به برتر توليدكننده بهعنوان را اصفهان علميه حوزه
بخش در.كرد معرفي برخورد ، حسن و دقت و كار در نظم
موسسه نيز دارالقرآنها ، و قرآني نهادهاي سازمانها ،
شركتكننده عنوان به القرآنالكريم رضوان پژوهشي -فرهنگي
و بازديدكنندگان ميان در جاذبه شورو ايجاد دليل به برتر
كودكان جهت نوين حركتهاي و فوقالعاده برنامههاي اجراي
طبع مركز از بخش همين در همچنين.شد معرفي دبستاني ، پيش
.شد تقدير كريم قرآن نشر و
است جامعه تپنده قلب دانشگاه
برجسته نهادي عنوان به را دانشگاه اگر:فرهنگي علمي گروه
در علمي و اجتماعي سياسي ، فرهنگي ، زمينههاي در ممتاز و
با متناسب و باشد جامعه تپنده قلب ميتواند بگيريم ، نظر
.ميكند تغيير قلب اين تپش ضربات جامعه شرايط
گفتوگو در فناوري و تحقيقات علوم ، وزير معين مصطفي دكتر
شدن نامنظم و كند تند ، :گفت مطلب اين اعلام با ايسنا با
ابعاد در جامعه عمومي شرايط دهنده نشان دانشگاه ، تپش
بنابراين.ميشود تلقي سياسي و اجتماعي فرهنگي ، مختلف
كه مرحلهاي هر در دانشجويي جنبش و دانشگاه شرايط تحليل
كشور عمومي شرايط از كلي تحليل عنوان به ميتواند باشد
به منحصر ويژگيهاي به استناد با معين دكتر.پذيرد صورت
آرمانگرايي ، بودن ، پرانرژي جواني ، جمله از دانشجويان فرد
خاطرنشان كشور در تبعيض و عدالت به حساسيت و بودن متشكل
ميتواند مرحلهاي در دانشجو ، قشر كه است طبيعي:كرد
هر كه باشد داشته تحركاتي خود ، جامعه شرايط با متناسب
سلامت نشانگر باشد ، هدفمندتر و بيشتر حركات اين چقدر
فناوري و تحقيقات علوم ، وزير.است جنبش اين و جامعه
دانشجويي جنبش پويايي و تحركات اگر:كرد اضافه همچنين
و افراط شكل يا غيرمنطقي بروزهاي يا كند پيدا افت و كاهش
دريافت ميتوان شود ، انفعال دچار و گيرد خود به تفريطي
نبوده برخوردار قبولي قابل و منطقي شرايط از جامعه كه
.است
شهرها در معلمان سرباز بهكارگيري
شد اعلام غيرمجاز
:كرد اعلام پرورش و آموزش وزارت:فرهنگي علمي گروه
عشايري مناطق در فقط ديپلم سربازمعلمان كارگيري به
شهري مناطق در و مجاز استانها محروم مناطق روستايي و
.است غيرمجاز بخشها مراكز و
مشمولان داد ، گزارش پرورش و آموزش وزارت عمومي روابط
به نام ثبت براي ميتوانند مدارس در تدريس داوطلب
.كنند مراجعه پرورشاستانها و آموزش كل ادارات
كه غيبت مهر بدون دفترچه داراي شرايط واجد مشمولين
باشد ، خرداد 81 پايان تا ماه 80 دي اول از آن اعتبار
دارندگان و كنند نام ثبت ماه دي دهم تا ميتوانند
اسفند دهم تا نيز بالاتر و فوقديپلم تحصيلي مدرك
.دارند فرصت كار اين براي ماه
سر تميشه باستاني شهر از ساساني كاخ
برآورد
كاوشدر انجام با باستانشناسان:فرهنگي علمي گروه
بقاياي گلستان استان بانصران محوطه و تميشه شهر محدوده
.كشيدند بيرون خاك دل از را ساساني كاخ
كشور ، فرهنگي ميراث سازمان اطلاعرساني واحد گزارش به
و آثار و خندق داراي از 5هكتار بيش وسعت با بانصران قلعه
سفالهاي فرهنگي ، مواد مكان اين از.است معماري بقاياي
به كه آمده بدست سفالي پوش بام و ساساني دوره قرمزرنگ
ميخ گل داراي و شده ساخته قالب با شكل كانالي صورت
وسيله به گلها اين.ميباشد محدب و مقعر قسمت در برجسته
.ميگرفتند قرار بنا سقف چوبي تيرهاي در سفال
سيگار دود و حيواني روغن فوايد اندر
حسيننيا عبدالحميد دكتر
بيني و حلق و گوش متخصص
درد ، گوش دنبال به كودكي دوران در كه زماني از:پرسش
را خوشي روزگار است ريخته گوشم در و كرد آب را كره مادرم
عفونت بوي با لاينقطع چرك گوشهايم از.نديدهام
جواب بيوتيكي آنتي هيچ به كه ميشود ترشح آزاردهندهاي
.ميكشم خجالت مردم با برخاست و نشست از.است نداده مساعد
را گوناگوني پزشكان ميگذرد ، من عمر از سال كه 35 اكنون
چارهاي راه قطعيگوشهايم معالجه براي آيا.كردهام عوض
است؟
بروجرد -ر- رضا
ميآيد بر شما رساي ولي موجز متن از كه طور آن:پاسخ
اوتيت نام به را آن كه هستيد گوش مزمن عفونت دچار شما
ميكربهاي به مربوط آن تعفن بوي و ميشناسيم مزمن مياني
تودههايي يعني كلاستئاتوم كانونهاي از كه است بيهوازي
آن اطراف بافتهاي و شده تخمير كه سنگفرش پوشش بافت از
گنديده و فاسد سيبزميني شما.برميخيزد ميگنداند ، را
سيبزميني پوست از كانونهايي چگونه كه بگيريد نظر در را
سالم نسج كانونها اين كردهاند ، فساد ايجاد آن مغز در
ماستوئيد استخوان در كلستئاتوم.ميپوشانند را سيبزميني
به نه گوشهايي چنين.همينطوراست نيز گوش ساختمان و
بلكه ديگر ، هيچداروي به ونه ميدهد پاسخ آنتيبيوتيك
و پاكسازيكرد گوش از را ومخرب فاسد كانونهاي آن بايد
.نمود صماخ پرده و بازسازياستخوانچهها به اقدام سپس
.گرفت تصميم و ديد را شما گوشهاي بايد زمينه اين در
برايتان كه جراحي عمل به راجع پزشكتان با بنابراين
كه اين به راجع اما كنيد ، صحبت كرد خواهد پيشنهاد
سنتي طبابت با مادرتان را گرفتاري اين ميفرماييد
سرازير گوشتان در و نموده آب را كره كرده ، درست برايتان
.كردهايد باز را ديگري صحبت است ، باب كرده
عمر 35 وتمام بپاشده گوشتان در كه را مشكلي نميخواهم
مادرتان شاهكار حساب به است ، كرده مغشوش را سالهتان
و هنوز ما و گذاشتهايد ما دل روي دست شما ولي بگذارم ،
كه داريم فراواني مراجعين خود دركلينيكهاي امروز همين
بيمعنا مرهمهاي و ضمادها و واقسامچكاندنيها انواع
سفيده نشاسته ، سير ، مذاب ، پيه و حيواني ، كره روغن از
را حيواني و گياهي معجونهاي ديگر انواع و عسل تخممرغ ،
خود عرض.كردهاند استعمال خودسرانه و بيهوا خود ، درگوش
اين جاي گوش البتهاگر و!ميدارند ما زحمت و بردهاند
است غذايي مواد از همه فوقالذكر اقلام!باشد چپاندن همه
كه نگو كردهاند ، پيدا را كيميا حكم ما زمانه در كه
و كردهاند احتكار گوش در را آنها شما مادر چون محتكران
غذا ، سفره سر اين بر سابق.ميگرديم آنها پي بيهوده ما
از كه ميكردند غذايي خوردن به اصرار كه را فردي هر
گوش حواله را آن خلاصي براي داشت ، خوردناكراه
!خودميكرد
است ، فناناپذيرشكسپير شاهكار كه هملت تراژدي در
هملت ، مادر همدستي با خواست هملتوقتي عموي ميخوانيم
كند ، تصاحب را وي وتخت وتاج برساند قتل به را او پدر
تراژدي اين حداقل.است اوچكانده گوش در را زهر شبانه
ساختمانهاي به حساس ورودي آستانه گوش كه است آن نمايانگر
با گوش در مداد غيرمسئولانه كردن داخل و است ومغز داخلي
.ميدهد خيليها دست كار ناشيانه طبابتهاي
و آنتيبيوتيك قطرههاي كاربرد در عجيبي وسواس امروزه
چكاندن از باشد ، معيوب صماخ پرده واگر است گوش در دارويي
او نقل بقراطكه كه ميكنم تصور من.ميشود اجتناب قطره
در كه زده را اول حرف طب در است آمده ابنسينا قانون در
دارويي است ، شده دريده صماخ پرده واحتمالا ضربه كه گوشي
!زد ميتوان طب در كه است آخر حرف واين برد كار به نبايد
و واسلام ايران پزشكي تاريخ نابغه بيترديد كه ابنسينا
گوش معالجه براي بود مجبور پيش سال هزار باشد ، جهان شايد
از بسياري.كند امتحان درگوش را وادويه معجونها انواع
او حيات از سال هزار يك كه امروز به تا ابنسينا نظرهاي
آستانه در من.است كرده حفظ را خود علمي صحت است ، گذشته
او حرف يك حتي ميطلبمكه علم شيرافكنيدربحر سال 2000
!بماند باقي خود قوت به سال 3000 تا
بيماري در كه ديدهام ابنسينا ازنسخههاي درجايي من
مهم اينشود غرغرهاستفاده از كه كرده توصيه گوش خاص
يا آيد كار به گوش معالجه در غرغره محلول آن كه نيست
در ديگر عضو در دارو يك از استفاده انديشه ولي.نيايد
سترگ تحولي يقين طور به هدف عضو در مطلوب نتيجه حصول جهت
.است بوده مطب علمي تفكرات در
عللي به درد ، گوش از خود طبقهبندي در ابنسينا
گرمي از علت اواگر اعتقاد به است قائل سردي و مانندگرمي
شير يا تخممرغ سپيده و گل نيمگرمروغن قطره بايد باشد ،
يا بچكانند تاجريزي آب با پستاندوشانده از را تازهاي
يا بريزند گوش در و بپزانند روغن حلزوندر يا خاكي كرم
بجوشانند و نموده مخلوط خودسركه برابر سه به را گل روغن
.بماند گل روغن تنها تا
در نظيرآنها و بيد روغن نيلوفر ، روغن كدو ، تخمه روغن
و ازجرم كه افشرههايي.است دردهاييموثر گوش چنين
بيرون كه بخش سردي ضمادهاي همچنين و شود گرفته كدو برگ
.ميبخشد تسكين را گوش درد گوشبماند ،
از برود ، تشنج بيم كه شديدي دردهاي گوش در ابنسينا
بهتر داروي گوشبريزند ، در و كنند گرم كه كهن گاو روغن
آن از ما بحث مورد بيمار مادر كه همانچيزها.نمييابد
كرده خلق ما سه هر پرزحمتيبراي شاهكار و گرفته الهام
.است
ميگيرد را سردي سمت درد گوش علتيابي در سينا ابن آنگاه
روغن فيجن ، روغن مانند گرم روغنهاي از گوش قطرههاي و
روغن گاوچشمي ، بابونه غار ، روغن رومي ، سنبل شبت ، روغن
كه زيتون روغن يا ميكند گوش متوجه را كرچك روغن و بلسان
آب يا و فلفل روغن يا باشد شده تصفيه و ريخته درآن سير
گند يا سوسن روغن در مرزنگوش و چوپان مشك يا هل و فيجن
آن قطره تصفيهشدن از پس و جوشيده سوسن روغن بيدستردر
ابنسينا ميفرماييدمعالجه مشاهده.ميچكاند گوش در را
او طبقهبنديكه برمبناي عميق بينش و بود حكمت روي از
عوض هم را معالجات جاي و داشت گوش از خود زمان به نسبت
كدو تخمه روغن گندبيدستر و سگ شير روغن جاي به و نميكرد
ننه ولي نميانداخت ، گوش در حلزونرا روغن عصاره و
ودر ميكنند ضماد نشاستهرا و سير ميآيند ما باجيهاي
كسي هم آوردنرا فكردر ميچپانندكه چنان گوش
آن جاي به كه شد خواهد همين نتيجه و بكند نميتواند
و حيواني انواعاغذيه سينا ابن نابطب معجونهاي
يك يك نموده ، جمع ما رنگين و چرب سفرههاي از را گياهي
چاه در وسنگي نموده سرازير درگوش يكجا هم با يا
چاه از را آن نميتواند هم عاقل آدم تا صد كه مياندازند
به نسبت را صحبت باب كه متشكرم بيمار اين از من !آورد در
عامي افراد سوي از آن جاهلانه تقليد و قديم طب
وسالمي پاكيزه گوش حاضرم من.است كرده وبيصلاحيتباز
.دهم ايشاننويد به مناسب جراحي عمل يك از پس را
***
به كه زماني از چهارماهه دارم شيرخوارهاي كودك:پرسش
كه بهطوري ميزند ، ونگ و ميكند نحسي است آمده دنيا
و ميكند بيتابي خيلي گاهياست بريده را ما امان شبها
شبها پدرش كه بهطوري خودمياندازد ، وگوشهاي صورت به چنگ
پزشكان به.ميگيرد آرام كه ميكند او گوش در سيگار دود
گرفتهام ، مختلفي داروهاي و كردهام مراجعه گوناگوني
و بيتابي علت چكاندهام او گوش در را قطرهها انواع
چيست؟ ما بسته زبان شيرخوار گريه
تهران شهر جنوب محلههاي از يكي از مادري
شيرخواران و نوزادان فغان و بيتابي علل از درصدي:پاسخ
اشاراتي يا كنند بيان را خود درد كانون نميتوانند كه
چهار بررسي در كه است درد گوش به مربوط باشند ، داشته
كلينيكتخصصي به درد گوش ظن با كه شيرخوار از 242 ساله
آوردهشدند115 والدين سوي از شهر جنوب در اينجانب
ومياني بيروني گوش التهاب درصد يعني 5/47 مشخص مورد
.كردم مشاهده
و بيتابي شيرخواراندچار تقدير 5/52درصد هر به
گوش حساب به را آن علت نميتوانيم ما و بدخلقيهستند
كه شد مطالعهمعلوم اين در.بگذاريم آنها درد
انداختن چنگ و دست حركات كوچكترباشند ، چه هر شيرخواران
كما نميرساند ، را ويژهاي صورتمعناي و گوش به آنها
را گرسنگي از ناشي بيقراري نفخيا از ناشي درد اينكه
در كه حالي در دهند ، نشان واكنشها همين با است ممكن نيز
.ميشود معنيدارتر گوش در انداختن چنگ بزرگتر شيرخواران
براي توجيهكنندهاي علت كه گريان و بيتاب شيرخوار هر
كودك.شود معاينه گوش نظر از بايد دارد ، وجود او ناراحتي
راآشكار ناراحتياو بايدعلت ;است ناراحت جهت هر به
ترشحات از ناشي سوزش -خارش كه بيافزايم هم را اين كرد ،
.ميآزارد را شيرخوار متفلسكودك پوستههاي و گوش
ناراحتيهاي انواع نميتواند و است بسته زبان شيرخوار
شدت ولي ;نمايد بازگو سپس و نموده منفك همديگر از را گوش
.ميبرد گوش از كه است رنجي متناسببا بيتابي و گريه
او بيتابي و گريه شدت باشد داشته وجود درد اگر
او گريه باشد ، دركار وسوزشي خارش اگر و است فوقالعاده
.شد خواهد بدل بدخلقي و نحسي به
خودمطرح پرسش در كودك مادر كه سيگار دود راجعبه اما
كه زماني كه ديدهام بوفور خود بيماران در من است كرده
درگوشوي سيگار دود كردهاند ، شك شيرخوار درد گوش به
.نديدهام غيرموجه كار اين براي فلسفهاي من.دميدهاند
انواع ابنسيناكه "قانون" كتاب و قديم متون در
است ، برده كار به درگوش را ملقمهها و معجونها
گوش در تنباكورا و توتون دود جايي برخوردنكردهام
از پس تسكينشيرخوار به نسبت نتيجه در.باشند كرده توصيه
هم مينگرم ، اگر ترديد ديده به گوش در سيگار دود دميدن
بوده آن گرمازايي به مربوط باشدشايد داشته تاثيرگذرا
كه است كرده ثابت جديد پژوهشهاي است مسلم كه آنچه.است
محيط و بكشند سيگار شيرخوار كودكان مجاورت در والدين اگر
مياني تشديدالتهاباتگوش بروز براي.كنند آلوده را اتاق
.كردهاند سازي زمينه
كه كنيم ثابت بايد اول ما ، بحث مورد شيرخوار درمورد
دوم و ديگر دردناك كانون نه است گوش از شيرخوار بيتابي
اين.باشيم گوش در سيگار دود تسكينپذيريدميدن فكر به
درويشيان علياشرف قصههاي از يكي ياد به مرا قضيه
نام به داستاني درمجموعه""ولك گاز" نام به مياندازد
."ولايت اين از"
حشره اينباشد"گوگال" محلي نام ولك گاز ميكنم فكر
چنگالهاي با سوسك از بزرگتر بالان قاب تيره از آور چندش
را پاهايش و پايين به را سر كه حالي در است ، قوي بسيار
سبك حركتهاي با را گاو فضله بالاميگيرد ، سمت به
يك مانند مناسب كروي توده آن از و ميغلتاند خود وجهنده
.ميكند ذخيره خود لانه در و ميآورد در پينگپونگ توپ
از قصه اين در.غلتانگفتهاند سرگين بدان رو همين از
نگفت ، چيزي مرد":(كتاب همان -ص32) ميخوانيم درويشيان
توتونش كيسه كشيد ، عقب و كرد پركتشپاك را انگشتهايش
لبه.كرد تر زبان نوك با را سيگار كاغذ لبه آورد ، در را
روي و كرد خورد باانگشت زيررا كند ، توتونهاي را تر
بكنم سيگار دود تا بيار:گفت و زن به كرد ، رو ريخت كاغذ
.گوشش تو
.بشه خوب مشكل سيگار دود با:گفت و كشيد هم در چهره زن
.زد سيگار به عميقي پك گيراند كبريت با را سيگارش مرد
گوش خورد به را دود يواش يواش.برد بچه گوش بيخ را دهانش
زمزمه مهرباني با زن ميكرد ناراحتي خيلي بچه.داد بچه
ساكت كمي بچه.بسته دستم برات بكنم چه عزيزم پسركم ، :كرد
به به:ميآمد بيرون بريده بريده كلمات دهانش از شد
درد كجات بسته زبان آخه:گفت.بود گرفته گلويش مرد.دادا
".ميكنه
رشته استادانهبه گونهاي به كه "درويشيان" قصه اين در
:ميشود مشاهده ويژگيهايبرجستهاي است ، آمده در نگارش
.ميكند بازگو سادهاي زبان به را فقر اولا
جاي به را خود راه چگونه فقر كه ميدهد ثانيانشان
و ميجويد فالگير پيرزن جهل در دانشپزشكي ، به پناهجويي
را چنگالي قوي گوگال درد كانون كردن پيدا جاي به نيز او
.ميبندد شيرخوار ملاج بر
يك وبيتابي گريه از شگرفي و علمي بسيار تصوير ثالثا
والدين باور و نيست گوش از اينكه علم با ميدهد ، شيرخوار
يافته اين با ما پژوهشهاي سالها كه آنچه.هست ازگوش كه
پزشك"درويشيان" كه نكنيم فراموش.است كرده انطباقپيدا
.نيست هم پزشك گوش.نيست
سنت يك بر بنا سيگار دود دميدن بودن بيپايه رابعا
.ميدهد نشان را شيرخوار گوش در اجتماعي
ساده و روان بسيار قصه يك در راما عالي اهداف اين تمام
علياشرف اگر ميگوييم كه است مناسبت بدين ميبينيم ،
باشد ، نوشته هم را كوتاه قصه يك همين درويشيان
دود رابطه.است وچيرهدست بزرگ بسيار نويسندهاي
درويشيان اثر اين در تنها شده ، اشاره هم درجايي سيگاراگر
گاهي.بس و است شده كشيده تصوير به موشكافانه و دقيق
شيرخوار و درازتركرده سيگار ازگليمدود پا ما والدين
را ترياك دود و ميبرند وافور و منقل پاي به را بينوا
شيرخوار گوش خورد به وافور به نشئهآميزي زدن پك از پس
بچه اين پدر از بايد ميكنم فكر ترتيب اين باميدهند
شاهكاري چنين به حداقل كه باشيم ممنون بسيار ما بحث مورد
از باشد باز بچه گوش پرده وقتي سيگار دود.است نزده دست
راه كودك دستگاه و بيني و استاش شيپور به صماخ صندوق راه
.مييابد
رادر تشريحي ارتباط اين كه بزرگساليداشتهام بيمار من
.ميگذاشت نمايش به بازانهاي شعبده بهشكل معكوس جهت
سيگار به عميقي پك از پسداشت خشكي اوسوراخ گوش پرده
را خود بيني كه معني بدين.ميداد انجام والسالوا مانور
وارد فشار با سيگار دود راهمراهبا وهوا ميگرفت
تعجبميديد دركمال تماشاگر.شيپوراستاشخودميكرد
.ميزند بيرون او گوش سوراخ از سيگار غليظ دود كه
ازاين كه نبوده دسترس در فيلمبرداري دستگاه متاسفانه
!كنيم تهيه آموزشي و سرگرمكننده فيلمي او علمي نمايش
|