رواج را كتابخواني كوچك كتابخانههاي با
دهيم
واردات مسئله با رودررو معدنكاران
ماشينآلات
سيداسماعيل محله براي خوب آرزوي يك
تهران
ساله طلسم 23 و پرحادثه جاده
بيكاري رنج و جوان نسل
رواج را كتابخواني كوچك كتابخانههاي با
دهيم
هزار فورا ندهيم انجام كاري بخواهيم وقتي ما از بسياري
ورزش صبحها نخواهيم كه وقتي مثل ميآوريم ، بهانه يك و
بهانه را وقت كمبود بنويسيم ، نامه عزيزي به يا كنيم
يا و نكردهايم عادت خواندن كتاب به واگر ميكنيم
ميشويم متوسل گوناگون دلايل به بخوانيم كتاب نميخواهيم
.كنيد قضاوت و بخوانيد را دلايل اين از برخي
در ندارم خواندن كتاب وقت است ، گران كتاب خوب؟ كتاب كو -
هرحال به..قبيل اين از و خواند كتاب نميشود ما خانه
حرف اين و كرد شروع كودكي از بايد را كتابخواني به عادت
قطعا.نخوانيم كتاب بالا سنين در كه نيست آن معناي به
اكثريت كه كشورهايي در كه دانست و كرد تحقيق ميتوان
شروع را كار اين كجا از و چگونه شدهاند كتابخوان مردمش
.ميرسد آنها به بهسهولت كتاب چگونه و كردهاند
ما ميدهند رواج چگونه را كتابخواني و مطالعه و كتاب نشر
كمي جهت از اما داريم هم كتابخوان و دوست كتاب ايران در
چرا پرسيد بايد همينجانيست ملاحظه قابل تعدادشان
ميكنند؟ بهانه را كتاب به ساده دسترسي عدم خيليها
را خوب كتاب نبود هم بعضيها و را كتاب گراني خيليها
به ما كه زماني تا اينست من پيشنهاد.ميكنند بهانه
نداريم كتابخانه روستاها و شهرها تمام در كافي تعداد
كه آن بهمحض ما يعني !برود راه كتاب اصطلاح به بايد
ممكن بعد نفر.بعد نفر به بدهيم را آن خوانديم خوبي كتاب
مطلب.باشد ما همكار يا همسايه دوست ، خواهر ، برادر ، است
چندان نبايد كردن درست هم عمومي كتابخانه كه است آن ديگر
رفته كرج اطراف ازروستاهاي يكي به سالي باشد ، مشكل
.كنيم هديه آنجا مدرسه بچههاي به كتاب تعدادي تا بوديم
پسركي مدرسه آن كتابخانه به كتابها آن همه اهداي ضمن
ساده بسيار روشي با كرد اعلام مدرسه همان در ساله دوازده
.است كرده درست كوچك كتابخانه يك خود خانه در
جديد كتابهاي برايش گاهي بستگانش از يكي ميگفت او
كوچك كتابخانه يك كتابها همين شدن جمع با و ميآورد
هركس و شد يادآور كلاس بچههاي به آن از پس و شده تشكيل
مرتب بهطور كتابخانه اين كتابهاي از ميتواند بخواهد
و كند هديه كتابخانه به كتاب يك آنكه بهشرط كند استفاده
و ميكنند استفاده كتابخانه از بچهها از نفر بيست حالا
اين.آوردهاند من كتابخانه براي هم كتاب جلد چند
ما اما بود روستايي كودك يك هوشمندي حاصل كتابخانه
براي مسكوني مجتمعهاي در و شهر كوچههاي در ميتوانيم
كنيم ، درست كتابخانه هم مشاركت با بزرگترها حتي و بچهها
بدانيم و بفهميم خوب را كتاب ارزش آنكه بهشرط ميتوانيم
.ميكند كمك انسان بالندگي و رشد به كه است خوب كتاب كه
مكوندي حسينعلي
واردات مسئله با رودررو معدنكاران
ماشينآلات
پيشنهاد بنابه تاريخ 19/6/1379 در وزيران محترم هيات
توسعه به كمك هدف به و زمان آن فلزات و معادن وزارت
ماده 55 اصلاح با معدني فعاليتهاي و كشور معادن
به مصوبهاي سال 1377 مصوب معادن قانون اجرايي آئيننامه
:كرد ارائه زير شرح
در سرمايهگذاري هزينه تقليل و حمايت منظور به:ماده 55
دست تجهيزات و ماشينآلات واردات فلزات و معادن توسعه
تاييد و فلزات و معادن وزارت نظر با معادن نياز مورد دوم
موجب به شده تعيين ضوابط و ميباشد مجاز صنايع وزارت
خودرو و گمركي حقوق وصول و محاسبات نحوه قانون تبصره 80
ماشينآلات مورد در مصوب 1371 راهسازي ماشينآلات و
.نميباشد الرعايه لازم معدن بخش نياز مورد راهسازي
هيات ميشود مشاهده كه همانگونه فوق تصويبنامه براساس
از دوم دست تجهيزات و ماشينآلات واردات وزيران محترم
وزارت) فلزات و معادن وزارت نظر با را كشور از خارج
شمول از را آنان و اعلام مجاز (فعلي معادن و صنايع
.است ساخته خارج گمركي مالياتهاي عوارض و گمركي كالاهاي
به جديدي راهكار چنين تصويب جز اعلام و مصوبه اين پي در
مكاتبات با معدنكاران از زيادي نسبه به عده معدنكاران ،
دوم دست معدني دستگاه چند يا يك خريد به نسبت مراودات و
خويش كارگاههاي به آن ورود با تا نموده كشور از خارج از
و كاهش را كاري مشكلات و مسائل از زيادي ميزان به
موضوع از خارج اين البته و نمايند مرتفع كلي به احيانا
سوي از كالا قيمت پرداخت و خريد هزينههاي تهيه
.ميباشد معدنكاران
استانها معادن و صنايع سازمانهاي تاييد با مدتي از پس
كننده ، وارد كاران معدن برخي اوليه قبول و تاييد بر مبني
ابتدا همان در ولي شد ، آغاز خانه وزارت به مراجعان سيل
تنها و نهاده پس پا بسياري عده سنگين موانع دليل به
در داشته مبرم نياز خويش دستگاههاي به واقعا كه عدهاي
اتاق دهها طي از پس و افتادند بهدام اداري مراحل كوران
ورود جهت سنگين وثيقههاي دادن و امضا و فرم صدها و
رسمي اسناد دفتر در رسمي تعهدي سپردن منجمله دستگاهها
ميليونها سپردن و وارده ماشينآلات انتقال عدم بر مبني
وزارت به (تومان ميليون بيست حدود غالبا) سفته تومان
گمرك به و دريافت را خود معافيت مجوز معادن و صنايع
.شدند هدايت
چنين مشمول را واردكنندگان اسلامي جمهوري گمرك اما
مصوبه با ها برخورد قبيل اين كه است ندانسته معافيتي
از زحمتكش عدهاي گريبان ناخواستهاش اثرات وزيران ، هيات
چهار به كلي بطور و نهايت دراست گرفته را معدن بخش
ناديده كرد ، اشاره ميتوان مورد اين در مهم بسيار نكته
بردن بالا به توجه عدم وزيران ، محترم هيات مصوبه گرفتن
مواد صادرات كاهش نهايت در و كشور معدني مواد توليد
كه كشور به آن ارز ورود و خارج به كشور غيرنفتي و معدني
.ميدهد كاهش را اشتغال نيز نسبت همين به
بهرهبرداران از عدهاي
كشور معدنكاران و
سيداسماعيل محله براي خوب آرزوي يك
تهران
تهران ترافيك مشكل و شهرمان هواي آلودگي از صحبت همهجا
استاما خانمانسوز بلاي اعتياد ، شعار از پر جا همه است ،
دروازهغار و سيداسماعيل خيابان از كمتر تاكنون ما اغلب
.ايم گرفته سراغ
امامزاده.كجاست سيداسماعيل خيابان نميدانند خيليها
، دربند كجاست تجريش ميدانند خيليها ولي كجاست اسماعيل
سيداسماعيل محله سراغ به. كجاست صالح امامزاده و كجاست
ندانند ، خيليها شايد كنم پيدا را سوالم جواب تا رفتم
همين در كه است (ع)اسماعيل امامزاده به مربوط نام اين
ميدان از سيداسماعيل محله به رفتن براي.دارد قرار محله
وارد بازار به نرسيده مولوي بازار سمت به بهارستان
به يا بود سيداسماعيل كوچه به معروف كه شدم كوچهاي
.فروشها مال كوچه عبارتي
در كه قديمي و تاريك كوچهاي بود جالب برايم كوچه ابتداي
در مغازهها كنار.برميانگيزد را تاسف و حيرت اول ، نگاه
از اعتياد نشانههاي كه بودند افرادي باريك كوچه آن
كه گوناگون دستفروشان از بود پر كوچهبود پيدا ظاهرشان
در....تا گرفته دوم دست مسواك از ميفروختند چيز همه
معتاداني با بازهم امامزاده ، حياط به ورود آستانه
متوسل گوناگون روشهاي به ترحم ، جلب براي كه شدم روبهرو
در محله پيشهوران از يكي با را مسئله وقتي.ميشدند
مال كوچه به مكان اين قديم از وي گفته به گذاشتم ، ميان
به اما داشته ، شهرت (كالا انواع فروش و خريد) فروشها
اميد.است شده باز اينجا به پايشان هم معتاد افراد مرور
مسئول دستگاههاي توسط كه تلاشهايي رسيدن بهثمر با است
در تا آييم فائق اعتياد مرگبار هيولاي بر روزي شود انجام
روبهرو پرتلاش و بشاش سالم ، چهرههاي با مكانها اين
.شويم
تهران از ساله اكبري 19 مهسا
ساله طلسم 23 و پرحادثه جاده
كيلومتر بهطول 1 اراك سربند ملاباقر روستاي ارتباطي راه
مقابل تا ملاباقر -ذوالفقار آسفالته دوراهي محور از كه
پل و دارد فاصله ملاباقر شبانهروزي درماني بهداشتي مركز
از اكنون هم آن استحكام فاقد غيراستاندارد قديمي فرسوده
حادثه خطرناك پيچ وجود همچنين است ، كرده ريزش طرف دو هر
مردم وحشت رعبو و ترس باعث آن از مرور و عبور آفرين
بطور منطقه روستاي اهالي 25 ساكنان و است شده منطقه
رفت و تردد حادثهآفرين و خطرناك مسير اين از شبانهروز
تصويب و ساله چندين مكاتبات وجود با و دارند آمد و
سوي از توجهي و اقدام هيچگونه تاكنون ساله اولويت 23
.است شده سپرده فراموشي بوته به و نيامده عمل به مسئولين
همه خطرناك جاده اين در رانندگي حوادث وقوع حال ، اين در
مردم.است شده اقتصادي و جاني سنگين تلفات باعث ساله ،
اين اصلاح به نسبت سريعتر هرچه كه دارند توقع منطقه اين
.شود اقدام پل و جاده
اراك سربند ملاباقر روستاي -طاهونه اميرقلي
بيكاري رنج و جوان نسل
بروز علل عمدهترين از يكي اقتصادي نابرابريهاي و تبعيض
من فرزند.ميباشد ما جامعه در تخلفات هاو نابهنجاري
دوران تمام كه است بيكار اما دانشآموخته و جوان دختر يك
تا دبيرستان راهنمايي ، دبستان ، مرحله از خود تحصيل
سطح در هميشه و كرده طي فوقالعاده موفقيت با را دانشگاه
امروز اما است داشته قرار تحصيلي موفقيتهاي از بالايي
ميكند ، مراجعه كار براي كه شركتي و اداره سازمان ، هر به
كه است نرسيده آن وقت آيا.ميشود روبرو منفي پاسخ با
چارهانديشي بيكاري با جدي مبارزه و اشتغال ايجاد براي
بيكاري ، از ناشي رنجهاي خاطر به ما جوانان تا كنيم
نكنند؟ سقوط خلافكاري و اعتياد ورطه به نابرابري و تبعيض
تهران - ط - لعيا خانم
|