خاموش تعصبات زنانو مديريت
مديران تعداد در چشمگير افزايش شاهد ما اخير ، سالهاي در
پستهاي به زنان رسيدن احتمال اين وجود با بودهايم ، زن
.است بوده كم بسيار مراتب سلسله قله در مديريت بالاي
پرمانع مسيري عنوان به قدرت به رسيدن راه زنان براي
را زنان جنس ، مورد در ذهني كليشههاي است ، شده توصيف
تصورات ، اين بودن ، مدير تا ميداند بودن پيرو مناسب بيشتر
باور اين و كرده تحريف را زنان رفتار به مربوط ادراكات
يك در.ميكند تقويت راندارند ، رهبري توان زنان كه را
گروههاي در ميز يك بالاي سمت در كه زناني و مردان تحقيق
عنوان به خودكار طور به بودند نشسته زنانه يا مردانه
از مركب گروه كه درمواردي اما.شدند گروهانتخاب رهبر
مرداني حال شامل تنها ميز بالاي سوگيري اين بود دوجنس هر
واكنش مورد در.زنان نه بودند نشسته بالا آن كه ميشد
كه ميرسد نظر به نيز مدير رفتار به نسبت زيردستان
هرچند ميشوند تصور مرد رهبران از كمنفوذتر زن رهبران
از مردم انتظارات در اما باشند داشته يكسان عملكرد
عليه است ممكن تفاوت ايناست تفاوت مرد و زن رهبران
كمتري انتظار زن رهبران از مردم كه چرا باشد ، مردان
سرزنش مورد بيشتر مرد رهبران گروه ، شكست موقع دردارند
زن پيروان حال عين در.زن رهبران تا ميگيرند قرار
دليل به واين مرد پيروان تا ميشوند ارزشيابي منفيتر
مردان از قويتري زنانپيرويكنندههاي كه است اين
.هستند
شوند خودمطمئنتر مديريت ظرفيتهاي از زنان كه وقتي شايد
به آنها باور و شود داده توضيح آنان توانائيهاي ودرباره
زنان در مديريت الگوهاي تعداد و شود تقويت جنس دو برابري
را زنان از بيشتري تعداد بتوانيم ما آنگاه يابد افزايش
.ببينيم مديريت پستهاي در
فرصتهاي و زنان از طرفداري نهضتهاي كوششهاي عليرغم
روبهرو خاموشي باتعصبات هنوز كار محل در زنان برابر ،
اين ميگيرد ، عهده به را رهبري نقش زني وقتي.هستند
به رايج تعصبات برخي.ميشوند منتقل مقدم صف به تعصبات
:درآمدهاند كليشهاي صورت
هر و ميشود بيشتر اجتماعي درفعاليتهاي زنان نقش چه هر
مسئوليتها گرفتن عهده به در مردان و زنان تفاوتهاي از چه
مديريتي مناصب به بيشتري زنان ميشود كاسته
زمينه در دشواريهايي با آن با همراه و دستمييابند
ميكنند ، خودنمايي چندان دو قوت به زن مديران براي مديريت
رهبري.نميشود خوب رهبر شبه يك كس هيچ.ميشوند مواجه
مديري هر.است وشخصيت استعداد شخصي ، ازمهارتهاي تركيبي
حذف در سعي -استعداد تقويت طريق از را خود رهبري سبك
جديد رفتارهاي توسعه و آموختن و -مسئلهساز رفتار
.ميدهد پرورش و داده شكل كارآمدتر
به مردم تا بپذيريد مسئوليت:اثربخش مديران ويژگيهاي
بد و خوب از اعم كاري هر براي.كنند واگذار مسئوليت شما
روي مردم كه باشيد اشخاصي گونه ازآن.بپذيريد مسئوليت آن
دست به زماني تنها را مدير عنوان.كنند حساب شما
بهترين درارائه مردم برانگيختن و ترغيب به كه ميآوريد
ضعفها ، قوتها ، افراد ، روحيه مدير يكبپردازيد كارشان
رفتارش و گفتار با راميشناسد ، آنها هدفهاي و اميدها
هميشه خوب ، شنونده مدير يك ميدهد ، شخصيتشنشان توانائي
است ، خوشبين و سادهساز ودلباز ، دست مصمم ، دسترس ، در
سخن مستقيم ميشود ، روبهرو مسائل با ميدهد ، امتياز
است ، فعال و پرشور فردي ميپذيرد ، را اشتباهات ميگويد ،
مثبت فكري و تلقي طرز و ميدهد ترجيح را قوي فرودستان
.دارد
و شمامثبت فكر طرز اگر:بهرهوري بر مدير فكر طرز اثر
شدن ، پوياتر و شدن مثبتتر با شما همكاران باشد ، پويا
با خوبي روابط كه وقتيميسازند منعكس را شما فكر طرز
به را مثبتي فكر طرز دائما و ميكنيد برقرار كارمندان
آن به بيشتر بهرهوري با كاركنان ميگذاريد ، نمايش معرض
مثبت فكر طرز نگهداري به زير پيشنهادهاي.ميدهند پاسخ
و زندگي آراستن ورزشي ، مرتب برنامه يك داشتن:ميكند كمك
كه كوچكتر هدفهاي به بزرگ هدفهاي تقسيم طبعي ، شوخ با كار
براي كوتاه استراحتهاي است ، سادهتر آنها به دستيابي
عمق افزودن تفريح ، و كار بين تعادل برقراري قوا ، تجديد
رازدار برجسته ، الگوي كردن پيدا زندگي ، به بيشتر وابعاد
است ، گرفتني فكر طرز باشيد داشته ياد به.اعتماد ومورد
و باشد هدفهاسازگار با بايد فكر طرز.نيست دادني درس
قابل و ساده بياني با را خود فكر طرز كند ، حمايت را آنها
.كنند درك را شما ديگران تا دهيد انتقال الهامبخش و فهم
وانگيزه ميدهد روحيه كه است كسي دارد بينش كه رهبري
.ميكند ايجاد
تاثير -شويد1 آشنا آنها دنياي با مردان ، با باهمكاري
طوري را خود اجتماعي ومحيط مناسب لباس:ظاهري جنبههاي
برقراري در قاطع ذهنيت وايجاد استحكام به كه كنيد انتخاب
و محكم كلامي از.باشيد مرتب و آماده-كند20 كمك مثبت
.كنند قطع را شما كلام ندهيد اجازه و كنيد استفاده صريح
اجازه مردان از بيش درصد زنان 50 كه ميدهد نشان آمار
اندازه از بيش دست حركت از -شود30 قطع كلامشان ميدهند
كلام از را شنونده توجه است ممكن كه چرا.نكنيد استفاده
زبان از مرداندهد كاهش را شما مقام قدرت و كند دور شما
ياوهگويي از -ميكنند40 استفاده كمتر غيركلامي
نظر مورد موضوع به معطوف را خود گفتوگوي و بپرهيزيد
را شما حسنه اخلاق.باشيد اخلاق خوش -نگهداريد50
اعضاي از يكي را خود كنيد سعي -ميدهد60 جلوه انسانتر
از گفتن سخن با -باشيد70 آنها مانند و كنيد گروه
-ندهيد80 قرار همگان ديد درمعرض را خود روحيه احساساتتان
كاري تا باشيد داشته دوست را كسي بايد حتما نكنيد فكر
بر نه كنيد تمركز بهرهوري بر بيشتر.شود انجام برايتان
هيچ.نهراسيد خواستن راهنمايي يا پرسيدن از-شخصتها90
.است شيوه بهترين صداقت و نميداند را چيز همه كس
ميكنند حمايت او از كه كاركنانيدارد مديري هر
تيمسازي زير تفكرهاي طرز:ميكنند اجرا را او وتصميمات
نحوه و شغل نوع كاركنان انتخاب در -ميكند1 تقويت را
با -باشيد20 داشته نظر در را كارمندان ساير با ارتباط
بهبود و مشكلات حل به فعاليتها ، در كاركنان دخالت
كاركنان از حمايت و تشويق با -كنيد30 كمك بهرهوري
و صادقانه كاركنان با -دهيد40 افزايش گروهيرا روحيه
.كنيد عمل كاركنان با توافقها به -كنيد50 صحبت بيپرده
و احترام و اعتماد به هم با تيم اعضاي كردن آشنا با -6
-كنيد70 كمك افراد استعدادهاي آموختن و توانايي افزايش
تعارض -كنند80 دريافت را لازم آموزش كاركنان كنيد كمك
عادلانه و سرعت به را آن كنيد سعي است طبيعي گروهها درون
از يكي مناسب تعليمهاي از پس اگر -كنيد90 فصل و حل
با -نكنيد100 شك او كردن عوض در نبود مناسب تيم اعضاي
برحسب تنها و باشيد داشته برابر رفتاري كاركنان همه
.كنيد اعمال فردي توجه ضرورت
منفي احساس اگر حتي كنيد ، رفتار مثبت و قدم ثابت -11
واكنش از ديگران كه چرا باشيد خونسرد -باشيد120 داشته
براي فرصت -ميكنند130 تقليد فشارها مقابل در مدير
-آوريد140 بوجود تيم اعضاي با افكار مبادله و ملاقات
همه كه باشيد مطمئن و كنيد منتقل روشني به را هدفها همه
مهارت هر مثل را مديريت باشيد داشته ياد به.فهميدهاند
تمرين طريق از تنها و مداوم صورت به ميتوان ديگري
.بهبودبخشيد
:ميكند انگيزه ايجاد تيم در كه عواملي -
داشتن دوست خوب ، كار محيط فردي ، احترام مالي ، امنيت
خوب ، باور پرچالش ، درآمد كار ترفيع ، امكان همكاران ،
شغلي انصاف ، با مديريت دارد ، اهميت سازمان براي كه اين
براي فرصت شدن ، شناخته ميكند ، ترغيب خلاقيت كه
و عملكرد برنامههاي از ناشي خوب خوراند پس تصميمگيري ،
پيشرفت ، و رشد براي فرصت شغل ، آزادي دائمي ، ارزيابي
.انصاف با و صادق و پركار مدير داشتن
:تيم در انگيزه ايجاد استراتژيهاي -
اعضاي نظريات و شكايات به دادن گوش مدير ، انعطاف داشتن
منابع تامين آن ، به دادن پاداش و خوب كار تشخيص گروه ،
امكان محيط ، بهسازي براي كوشش كاركنان ، براي اطلاعاتي
براي فرصت ايجاد تصميمگيريها ، در اعضا دادن دخالت
تشويق سازمان ، به اعضا وفاداري حس تشويق اعضا ، پيشرفت
عملكرد درباره محرمانه مشورت و جمع حضور در خوب عملكرد
آوردن بوجود اعضا ، بين در مشترك ارزشهاي ترويج ضعيف ،
مدير بودن دسترس قابل سازمان ، براي افراد اهميت احساس
.اعضا براي
:زمان مديريت مديرانو -
بدانيد بايد كنيد استفاده درست وقتتان از ميخواهيد اگر
كنيد ، آن وقف را خود امكانات همه سپس چيست چيز مهمترين كه
بلكه...نميكنند سفر بيپروا سرعت با بخش اثر رهبران
رويدادهاي انتظار ميكنند ، حفظ را ثابت سرعتي آنها
تفويض مناسب را اختيارات دارند ، را انتظار غيرقابل
با زمان كنترل نميكنند ، تلف را ديگران وقت ميكنند ،
هم كنار در را عمومي فعاليتهاي ميشود ، شروع برنامهريزي
كه كارهايي.ميكند رفع را گسيختگيها كار اين بگذاريد ،
همزمان و شناسايي ميگيرد انجام جغرافيايي منطقه يك در
حذف را جابهجايي براي شده تلف زمان كار اين.دهيد انجام
وقت راهزنان مواظب.ميدهد كاهش را آمدها و رفت و ميكند
كار نخواهند يا و نتوانند يا ندانند كاركنان وقتي.باشيد
اتلاف گناه مرتكب و ميشود كم آنها بهرهوري مسلما كنند
هزينه به وقت كردن ضايع وقت اتلاف گناه.ميشوند وقت
سازمانها زيردر شكلهاي به بيشتر اتلافوقت.است شركت
و رفت ناهار ، يا استراحت وقت كردن زياد:ميشوند ديده
توقف مدت ، طولاني شخصي تلفنهاي دستشويي ، به مكرر آمد
انساني نيروهاي سازمان ، كل در واحد يك توسط كار جريان
،(كاركنان ناكافي يا اضافي تعداد) كار مقدار براي نامناسب
گروهي شكايت جلسات و منفي فكر طرز باعث كه ضعيف روحيه
.مسامحه يا رفتن طفره ميشود ،
:ميكند جلوگيري وقت اتلاف از كه عواملي -
فعاليتهاي نخست كنيد ، برنامهريزي روزانه را فعاليتها
بخش اثر اختيار تفويض دهيد ، انجام را زياد اولويت داراي
را مشابه كارهاي وقت در صرفهجويي براي بياموزيد ، را
بياموزيد ، را گسيختگيها موثر كردن برطرف كنيد ، گروهبندي
عادتهاي بگوييد ، "نه" بياهميت كارهاي به كه يادبگيريد
را مهلتها و جلسات و ملاقاتها كنيد ، حذف را نامناسب
شما سمت به مربوط كه را كارهايي فقط كنيد ، مرور روزانه
فرا را اهميت با و فوري ميان تفاوت دهيد ، انجام هستند
پيشنهادات و نظرات از كه افرادي جلسات زمان در بگيريد ،
قبل از را جلسه دستور كنيد ، ملاقات ميكنندرا دفاع شما
رهبري موضوع از انحراف مواقع در را جلسه كنيد ، تنظيم
.كنيد
:تفويض -
را خود رهبري تنها نه هوشمندانه ، اختيار تفويض مواقع در
را كاركنان رهبري مهارتهاي بلكه ميگذاريد نمايش به
زماني ميدهيد ، افزايش را تيم بهرهوري و ميدهيد توسعه
كار براي بيشتري وقت به كه كنيد كاركنان به اختيار تفويض
از يكي تواناييكاري تفويض ، با بخواهيد و داريد نياز خود
تفويض ، مناسب فرد انتخاب در دهيد ، توسعه را كاركنانتان
كارمند تفويض و تغيير براي را ديگر همكاران كنيد ، دقت
توجه.كنيد پيگيري تفويض از پس كنيد ، آماده موردنظر
اما كنيد تفويض اختيار ميتوانيد شما كه باشيد داشته
.نيست تفويض قابل مسئوليت
:تصميمگيري -
وقتي اما كنيد ، صرف وقت نظر تبادل و بحث فكركردن ، براي
وارد و سازيد متوقف را كردن فكر ميرسد ، فرا اقدام زمان
در را قطعيت عدم و ريسك عنصر تصميمها بيشتر.شويد كار
باشيد داشته اطلاعات كه هم چقدر هر.دارند خود
مهارت زير عواملكنيد تضمين دقيقا را نتيجه نميتوانيد
تصميمگيري از پيش.ميبخشد توسعه را تصميمگيري
تيم اعضاي ساير از بشناسيد ، را مختلف راهحلهاي
برابر در را راهحل هر شويد ، جويا را مناسب راهحلهاي
.كنيد آزمايش موقعيت
:مديريتي و گروهي درون مشكلات حل -
هرگز دارد ، راهحلي معما كه باشيد نداشته باور اگر
به مرحله هشت در مشكلات حل.كنيد حل آنرا توانست نخواهيد
وضعيت بهبود براي فرصتي را مشكل -شده1 توصيف زير شرح
-كنيد30 تعريف دقيق ممكن حد تا را مشكل -بدانيد20
را مشكلها بين تفاوتهاي نيز و مشكل از را افراد تصورات
را حقايق و تحليل و تجزيه را مشكل وجود دليل -بشناسيد40
.كنيد برطرف را موانع و جمعآوري
-كنيد60 شناسايي را راهحلها همه ممكن حد تا -5
بيش كه راهحلي -كنيد70 تعيين نهايي حل براي معيارهايي
تصميم -كنيد80 انتخاب است سازگار معيارها با همه از
.بگيريد
زير شرح به و متفاوت مشكل با مواجهه در افراد برخورد نوع
مشكل به نسبت مشكل ، به نسبت مددكار مشكل ، از اجتناب:است
حل در ميكند ، مصالحه مشكل با دارد ، باختن يا بردن تصور
.ميكند اقدام مشكل
:فردي قدرت توسعه -
.است نفس به اعتماد افزايش مستلزم شخصي قدرت احساس ايجاد
.برسيد هدفهايتان به ميتوانيد كه كنيد پيدا اعتقاد بايد
فراهم محيطي و ميكند توانا را ديگران قدرتمند ، زن يك
.كنند ابراز را نظرياتشان ديگران كه ميكند
تصوير نفس ، به اعتماد بودن ، دسترس در اقتدار ، توسعه با
.مييابد توسعه فردي قدرت مشخص ، ارتباطي مثبت ، عادات
:اقتدار -
و مهارتها به اطمينان است ، دروني نفس به اعتماد اقتدار
.خود تواناييهاي
:نفس به اعتماد -
و تاب و پيچ از پر واقعي زندگي.است كليدي مهارت يك
.نميماند باقي وضعيت يك در هميشه كس هيچ و است بازگشت
رفتار -داريم1 رفتار نوع سه ما موقعيت نوع به بسته
و نيازها خواستها ، ميگويد ديگران به كه اعتماد بدون
(نفس به اعتماد بدون فرد) خودش حقوق از اهميتتر با حقوق
-ميشوند20 برنده كه هستند ديگران حال اين در.است
.فعالانه و جويانه ستيزه است رفتاري كه جسورانه رفتار
او نيازهاي و خواستها و حقوق كه ميگويد ديگران به فرد
حقوق معمولا فرد اين.است اهميتتر با افراد همه از
قرار انتقامجويي معرض در و ميكند پايمال را ديگران
.ميگيرد
محترمانه و صادقانه رفتاري كه نفس به اعتماد با رفتار -3
طريق از.ميبيند ديگران حقوق برابر را خود حقوق و است
همكاري به را ديگران كردن ، مذاكره دادن ، گوش نفوذپذيري ،
عوامل.ميانجامد فرد موفقيت به روابط اين و ميدارد وا
خودتان براي:دارد نقش نفس به اعتماد بردن بالا در زير
نيازهايتان تا كنيد پافشاري خود حق براي و بگذاريد وقت
و كنيد كمك تقاضاي داريد نياز كمك به هروقت شود ، برطرف
احساسات بگوئيد ، "نه" گناه احساس بدون شويد ، گروه عضو
و رشد براي راهي عنوان به كنيد ، بيان بيپرده را خود
و هدفها بر كنيد ، تاييد و تصديق را خود يادگيري
شما پيگيري و تعهد ديگران تا شويد متمركز خواستههايتان
.باشيد بردن و پيروزي و موفقيت موقعيت در ببينند ، را
:ذهني تصوير -
خودتان ذهني تصوير طريق از را خود دروني اقتدار شما
گفتن در باشد ، محكم صدايتان كنيد سعي ميسازيد ، منتقل
ارتباط ديگران با گفتن سخن هنگام نكنيد ، ترديد كلمات
را خود صداي لحن و مكالمه نوع كنيد ، برقرار نگاه مستقيم
ايجاد ديگران در بسزايي تاثير ديدار اولين سازيد ، موثر
سخن نحوه به كرده ، قوز نه بايستيد بلند و درستميكند
علائم از كنيد ، توجه سخنراني هنگام رفتارتان و گفتن
موزون را بدن حركات كنيد ، استفاده مناسب حد به غيركلامي
با نگهداريد ، پيامتان مناسب را خود چهره حالت نمائيد ،
تمرين را اقتدار نهايتفرافكني در كنيد ، حركت انرژي
.است ارتباط نوعي چيز همه باشيد داشته ياد به كنيد ،
الوندي فرشته
روانشناسي كارشناس
:منابع
پاتريشيا ميتنگ ، مريلين:تاليف رهبري و مديريت زنان -1
/اجتماعي روانشناسي -2/ خليلي سهراب دكتر:ترجمه /هراك
باربارا ، :نوشته مدير ، زنان -3/ كريمي يوسف دكتر:تاليف
قاييني زهره:ترجمه /هال بوم ، دال
|