ويژه محيطي زيست آموزشي كارگاه نخستين
شد برگزار خبرنگاران
مطبوعات اگر: اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
ميشود حاكم تكصدايي نشوند تحمل مستقل
بر مسئول نهادهاي و دولت سوي از نظارتي
نميگيرد صورت خيريه بنيادهاي فعاليت
است نشده پرداخت پژوهشگران وام
اردبيلبه آواي نامه هفته مديرمسئول
شد احضار دادگاه
حضور بدون نوروز روزنامه دادگاه
ميشود ميرداماديبرگزار
انتشار "كرمانشاه آواي" محلي روزنامه
سرگرفت از را خود
هيات:اجتماعي و حقوقي مسائل صاحبنظران
كارگزار نه باشد ملت نماينده بايد منصفه
حكومت
ويژه محيطي زيست آموزشي كارگاه نخستين
شد خبرنگارانبرگزار
روز تهران استان زيست محيط كل اداره:اجتماعي گروه
زيستمحيطي آموزشي كارگاه نخستين برگزاري با شنبه
استان توسعه ناپايداري عوامل خبرنگاران ، ويژه
.كرد تشريح را تهران
استان محيطزيست حفاظت مديركل شفيعپور مجيد دكتر
استان زيستمحيطي شاخصهاي كارگاه ، اين در تهران
از بيش با تهران استان:گفت و برشمرد را تهران
ميليون تردد 4/1 جمعيت ، نفر ميليون نيم و دوازده
فرآوردههاي ليتر ميليون روزانه 17 مصرف و خودرو
خاك آب ، هوا ، آلودگيهاي همچون معضلاتي داراي نفتي ،
شهرها ، گسترش و جمعيت افزايش:افزود وي.است صدا و
داشته دنبال به را شهري زيست محيط آلودگي و تخريب
بيشتر انرژي بيشتر ، مواد به انسانها نياز از ناشي كه
دكتر.است بيشتر غذاي و بيشتر فضاي بيشتر ، آب ،
:داشت اظهار محيطي زيست آلودگيهاي تشريح در شفيعپور
اكوسيستم ، تخريب نهايتا انسان ، مختلف نيازهاي
آلودگي و تخريب و جانوري و گياهي گونههاي نابودي
.است شده باعث را محيطي زيست
خبرنگاران ويژه زيستمحيطي آموزشي كارگاه نخستين
با رسانهها نمايندگان بيشتر هرچه آشنايي منظور به
مركز در هوا آلودگي مبحث بويژه محيطي زيست مباحث
.است شده برگزار خجيرسرخهحصار
پايه مباحث تشريح ضمن روزه ، يك كارگاه اين در
آلودگي كاهش جامع برنامههاي تشريح و هوا آلودگي
نمايندگان حضور با پاسخي و پرسش جلسه تهران هواي
.ميشود برگزار اجرايي نهادهاي و سازمانها
مطبوعات اگر: اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
ميشود حاكم تكصدايي نشوند
تحمل مستقل
:گفت اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير:اجتماعي گروه
كه است اين بيان آزادي و مطبوعات آزادي اقتضاي
بتواند قانوني گروه و انجمن سازمان ، حزب ، فرد ، هر
.كند منتشر عمومي صورت به را خويش نظرات و عقايد
دسترسي در فرصت برابري بر تاكيد با "جامعي مسجد احمد"
كشور مناطق و اجتماعي گروههاي تمام:گفت فرهنگ ، به
در مشاركت و فرهنگي محصولات از برخورداري امكان بايد
در آنها صداي و باشند داشته را جامعه فرهنگي حيات
.شود شنيده فرهنگ
در كه "ما عصر" نشريه با گفتگويي در جامعي مسجد
بهترين را مطبوعات شد ، چاپ نشريه اين اخير شماره
و جامعهدانست فرهنگي حيات در حضور براي تريبون
در تلويزيون و راديو ايران در چون:كرد خاطرنشان
عملا نشريه ، بدون حزب بنابراين است ، حكومت اختيار
به معتقد نيز ما ميشود محروم تبليغعمومي امكان از
.نيستيم چيزي چنين
:گفت "عصرما" نشريه امتياز لغو درباره جامعي مسجد
شود ، مرتكب هم خطايي فعاليتش طول در نشريه يك اگر
نه دهيم اهميت خودش اندازه به بايد خطا آن به
.نيست مستثني قواعد اين از هم "ما عصر".بيشتر
عنوان به را "ما عصر"شخصا:كرد تصريح وي
بر تاكيد با كه ميشناسم مستقل و اصولگرا نشريهاي
و جاري قوانين چارچوب در خود خاص اعتقادي اصول
در آن عملكرد و مشي طبعا و كرده فعاليت نظام مباني
.است بوده نظام چارچوب
:گفت مطبوعات تحمل درباره اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
در ميخواهند راي استقلال با كه تحليلي ، نشريات
جهت ودر نشوند تحمل اگر كنند ، فعاليت نظام چارچوب
صداها تعدد و فكري تنوع امكان شود ، حركت آنها تعطيل
.ميشود حاكم جامعه در صدايي تك نوعي و ميرود بين از
نه جامعه در صدايي تك نوعي وجود:افزود جامعي مسجد
در نظام علاقه مورد نه و است اساسي قانون مطابق
روش اين و است نفعمردم به نه آن ، سطوح همه
كنار كارها قبيل اين از افراد از گروهي ميشود باعث
عملي و فكري مشاركت از نظام و جامعه و بكشند
.شود محروم متعهد و فكر صاحب نيروهاي
مطبوعات كار هزينه وقتي گروهي ، :داشت اظهار وي
حفظ خاطر به است ممكن ببيند ، بالا را مستقل تحليلي
فدا را راي استقلال خود ، نشريه حفظ و خودشان موقعيت
.است فرهنگي عظيم ضايعه يك پديدهاي چنين.كنند
مبني دادگاه راي درباره اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
كه نميكنيم فكر تنها نه ما:گفت "ما عصر" تعطيلي بر
با بلكه باشد ، مفيد كشور و نظام براي "ما عصر" تعطيلي
نشريه اين گردانندگان شخصيت و سوابق از كه شناختي
داشتهاند ، نظام و انقلاب در سهمي خودشان و داريم
خواهد سوئي اثرات نشريات قبيل اين تعطيلي معتقديم
.داشت
تجديد مرحله در كه كرد اميدواري ابراز جامعي مسجد
آن پروانه لغو و تعطيلي و تعديل اوليه حكم نظر ،
.شود منتفي
بر مسئول نهادهاي و دولت سوي از نظارتي
نميگيرد صورت خيريه
بنيادهاي فعاليت
از برخورداري با ايران ، در خيريه بنيادهاي:اجتماعي گروه
ماليات پرداخت بدون و استثنايي كمكهاي و ويژه امتيازات
اين و كرده فعاليت اقتصادي عرصههاي در عوارض ، و
نهادهاي و دولت سوي از نظارتي هيچگونه كه درحاليست
.نميگيرد صورت آنها فعاليت بر مسئول
در بهشتي ، شهيد دانشگاه علمي هيات عضو ،"هشي عباس" دكتر
و مطلب اين بيان با ايران دانشجويان خبرگزاري با گفتوگو
اين در گزارشدهي نبود و اطلاعات شفافيت عدم به اشاره با
در خيريه بنيادهاي از بسياري:داشت اظهار بنيادها
نظير غيرمنطقي و نابهجا واردات باانجام اخير ، سالهاي
بر جدي ضرباتي اساسي ، كالاهاي ديگر و چاي مرغ ،
.كردند وارد كشور توليدي قدرت و داخلي توليدكنندگان
است نشده پرداخت پژوهشگران وام
وزارت توسط بود قرار كه پژوهشگران توماني دوميليون وام
اعطاء پژوهشي امور از حمايت براي اسلامي ارشاد و فرهنگ
.است مانده مسكوت ماهها گذشت از پس هنوز شود ،
علمي هيات عضو و كشور برگزيده محقق مثنوي ، عطاءالله دكتر
عدم شاهد ما كشور در پژوهشگران كه مادامي:دانشگاهگفت
نسبت هستند ، خود باتجربه اساتيد و پژوهشگران آتيه تامين
.بود خواهند بيعلاقه كشور در پژوهش امر به
اردبيلبه آواي نامه هفته مديرمسئول
احضارشد دادگاه
هفتهنامه مديرمسئول حافظيفر محسن:اجتماعي گروه
.شد احضار دادگاه به اردبيل آواي
احضار اين:گفت ايرنا خبرنگار به شنبه روز وي
وي از اردبيل ناحيه انتظامي نيروي شكايت بهدنبال
.است گرفته صورت
اردبيل دادگستري يك شعبه در پنجشنبه روز:افزود وي
تفهيم وي به عمومي اذهان تشويش اتهام و شده حاضر
.است شده
مطلب چند بهخاطر وي از انتظامي نيروي وي گفته به
كرده شكايت اردبيل آواي هفتهنامه در شده درج
.است
قرار با مطبوعات دادگاه تشكيل تا:گفت حافظيفر
چاپ با اردبيل آواي هفتهنامه.بود خواهم آزاد وثيقه
خود انتشار سال 76 اوايل ورزشي اجتماعي ، سياسي ، مطالب
.است كرده آغاز استاني گستره در را
حضور بدون نوروز روزنامه دادگاه
ميشود
ميرداماديبرگزار
نوروز دادگاه:گفت نوروز روزنامه وكيل:اجتماعي گروه
.ميشود تشكيل آن مسئول مدير حضور بدون هفته اين دوشنبه
:افزود ايسنا با گفتگو در نوروز روزنامه حسينآبادي ، وكيل
نوروز دادگاه جلسه دومين كه بودند كرده ابلاغ ما به
مسئول ميردامادي ، مدير آقاي منتها ميشود ، تشكيل دوشنبه
از خارج ماموريت به اسلامي شوراي مجلس طرف از روزنامه
جلسه تعويق تقاضاي دادگاه از همين براي و رفتهاند كشور
ما به امروز و نشده واقع قبول مورد ظاهرا كه كردهايم را
اگر حال.ميشود برگزار جلسه دوشنبه روز كه كردند تاكيد
.كند دفاع بايد وكيلشان نرسانند را خود روز آن تا ايشان
نيز نوروز روزنامه سردبيري شوراي عضو ارغندهپور ، كريم
ضرورتي چه:گفت باره اين ايسنا ، در خبرنگار با گفتگو در
از يكي كه كسي هم آن متهم ، حضور بدون كه دارد وجود
در ديپلماتيك مذاكرات حال در و است مملكت مهم شخصيتهاي
.شود برگزار دادگاه كشور از خارج
اين كشوري است ، هيچ ملي مصالح خلاف كار اين:افزود وي
را مسائل اين هم ما دارد ضرورت نميكند ، لذا را كار
در شود ، برگزار فوريت اين به دادگاه كه اين.كنيم رعايت
كشور مقامات عاليترين با مذاكره حال در ايشان كه حالي
.ميآيد حساب به تضعيف نوع يك است ، خارجي
داديم را جلسه افتادن تعويق به تقاضاي ما:گفت همچنين وي
دليل به روزنامه وكيل حال عين در.نشد وليپذيرفته
.ميكند شركت دادگاه در قانون به احترام
انتشار "كرمانشاه آواي" محلي روزنامه
سرگرفت از را خود
از كه "كرمانشاه آواي" محلي روزنامه:اجتماعي گروه
(شنبه) ديروز شدهبود ، متوقف آن انتشار قبل ماه چند
پيشخوان بر و منتشر صفحه هشت در بارديگر
.گرفت قرار كرمانشاه روزنامهفروشيهاي
دوره در كرمانشاه آواي نخست شماره برجسته تيتر
اسامهبن آيا" عنوان با مطلبي به خود انتشار جديد
كهطي است يافته اختصاص "ميبرد؟ بسر ايران در لادن
برخي به افغانستان از بنلادن گريختن احتمال از آن
استاندار بازديد.است شده اشاره همسايه كشورهاي
برگزاري فاضلاب ، و آب پروژههاي از كرمانشاه
قطع ساعات كاهش ،"سيناكس ملي" آموزشي كارگاههاي
خون انتقال سازمان به خوني واحد هزار اهداي 32 آب ،
براي اينترنت و رايانه آموزشي دورههاي برگزاري و
درج خبرهاي جمله از نيز كرمانشاه ادارات كارمندان
آواي.است كرمانشاه آواي شماره اين در شده
مطالب و اشعار درج به را خود صفحات ديگر كرمانشاه
از كه نشريه اين.است داده اختصاص ادبي
ميشود ، محسوب كرمانشاه استان اصلاحطلب روزنامههاي
فعلي استاندار) زاهدي مسئوليعبدالمحمد مدير به
نيز مدتي كه مييابد انتشار (بختياري و چهارمحال
.بود "غرب آواي" آن عنوان
هيات:اجتماعي و حقوقي مسائل صاحبنظران
كارگزار نه باشد ملت بايدنماينده منصفه
حكومت
بيتاثيري از دادگستري وكيل و حقوقدان يك:اجتماعي گروه
.كرد انتقاد قضات راي بر دادگاه منصفه هيات نظر
سرويس خبرنگار به دادگستري وكيل و حقوقدان سفري ، محمدعلي
و قانونگذاران:گفت ايران دانشجويان خبرگزاري حقوقي
و قاضي استقلال موضوع به اساسي قانون تدوينكنندگان
هيات نهايتا ولي.داشتهاند اشراف كاملا قوا تفكيك
و سياسي جرائم دادگاه بر تا كردهاند پيشبيني را منصفه
.باشد حاكم عمومي افكار از منبعث و عام مشورت مطبوعاتي ،
مطرح منصفه هيات عنوان به اكنون آنچه:كرد تصريح سفري
هرگز انتصابي منصفه هيات كه چرا ;نيست كارگشا است ،
طبقات از و انتخاباتي بايد هيات اين بلكه ندارد ، كارايي
محقق آنها دادن راي و نظر اعلام حق تا باشد جامعه مختلف
فعلي ، منصفه هيات اسامي ليست مشاهده با:داد ادامه وي.شود
طرف از خود سمت عنوان به اغلب اينها كه فهميد ميتوان
از بايد منصفه هيات كه حالي شدهاند ، در برگزيده مقامات
.باشد غيرانتصابي و شود انتخاب مردم سوي
علميه حوزه محققين و مدرسين مجمع عضو ايازي ، حجتالاسلام
ايران ، دانشجويان خبرگزاري حقوقي خبرنگار به نيز قم
به دادگاه دادن توجه فعلي ، مهم موضوع:كرد خاطرنشان
احكامش زماني دادگاه اصولا زيرا است عمومي افكار
آن در عمومي افكار نماينده كه باشد تضمينبخش ميتواند
منصفه هيات حاضر حال در:داد ادامه وي.باشد حاضر
منصفه هيات فلسفه كه حالي در نيست ، عمومي افكار نماينده
.است عمومي افكار به قاضي دادن توجه اساسي قانون در
:كرد اضافه منصفه ، هيات فعلي تركيب به اشاره با ايازي
نماينده بيشتر بلكه نيست ، عمومي افكار نماينده تركيب اين
و سياستها انعكاسدهنده و دولتي و رسمي دستگاههاي
امر اين كه است حكومت رسمي دستگاههاي خطمشيهاي
داشته مطابقت اساسي قانون در شده ياد فلسفه با نميتواند
.باشد
را منصفه هيات قم ، علميه حوزه محققين و مدرسين مجمع عضو
قاضي نبايد:گفت و دانست قاضي حكم كنترلكننده
هيات ماهيت اگر و باشد احكام در نهايي تصميمگيرنده
نداشته تفاوتي دارد ، مدنظر دادگاه در قاضي آنچه با منصفه
تامين اساسي قانون در اصل 168 غرض صورت اين در باشد ،
.نميشود
مذكور قانون براي مناسبي مجراي بايد:شد يادآور ايازي
.باشد داشته حضور
|